معاد در ادیان الهی

مسأله معاد در ادیان الهی یک مسأله محوری است. در تمام کتب آسمانی به نوعی به این مسأله اشاره شده است. اعتقاد به جهان آخرت و زنده شدن مردگان و حساب و کتاب اعمال انسان در ادیان الهی یک اصل مهم تلقی می‌شود. به عنوان مثال:

  • ۱۴۰۰ آیه از آیات قرآن به معاد اشاره دارد.
  • در تورات و انجیل کنونی با آنکه تحریف شده‌اند، در موارد متعددی به معاد اشاره شده است.   

در این مقاله بر محور قرآن کریم مسأله معاد در ادیان مختلف بررسی می‌شود. همچنین شواهدی از عهد عتیق و عهد جدید که دلالت بر جهان آخرت و زنده شدن مردگان دارد بیان می‌گردد. ابتدا چکیده مطالب را مشاهده می‌فرمایید:

چکیده

مسألهٔ معاد و زنده شدن دوبارهٔ انسان در جهان آخرت از مسلّمات و بلکه از ضروریّات اعتقادی دین اسلام و همهٔ ادیان آسمانی است.

مسألهٔ ایمان به آخرت از بزرگترین ارکان اسلام و دیگر ادیان آسمانی است. هر چند در تورات و انجیل کنونی، به اندازهٔ قرآن به این موضوع توجّه نشده است.

معادباوری در اديان الهی را از دو طریق می‌توان بررسی نمود: از راه بررسی آیات قرآن، و راه دیگر با جستجو در کتابهای آسمانی پیشین.


محوریت معاد

مسألهٔ معاد و زنده شدن دوبارهٔ انسان در جهان آخرت از امور قطعی و بلکه از ضروریات اعتقادی اسلام و همهٔ ادیان آسمانی است. تبیین برخی از مباحث مهم معاد از دیدگاه قرآن را می‌توانید در مقاله «معاد در قرآن» مطالعه فرمایید.

قرآن کریم آن چنان به این مسأله اهمیت داده است که بدون تردید می‌توان گفت پس از توحید، بیشترین حجم آیات قرآن کریم درباره معاد است، به گونه‌ای که برخی از نویسندگان حدود 1400 آیه از قرآن را به این مسأله مربوط دانسته‌اند.[1] این اهتمام قرآن کریم نشان‌دهندۀ اهمیت و عظمت مسألهٔ معاد است. پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ هدی (ع) هرگاه می‌خواستند اهمیت مسأله‌ای را یادآور شوند، مردم را به آخرت متوجه می‌کردند؛ چنان‌که در حدیثی از رسول خدا (ص) آمده است:

أَلا مَنْ کانَ یُؤمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلا یُؤذِي جَارَهُ.[2]

هان، کسی که به خدا و روز پسین ایمان دارد، همسایه‌اش را نَیازارد.

معاد در ادیان آسمانی

نظر قرآن درباره اهمیت معاد باوری

قرآن کریم زندگی کسانی را که به آخرت ایمان ندارد، در سرگشتگی و گمراهی می‌داند و ایشان را در آخرت زیانمندترین افراد برمی‌شمارد:

﴿ إِن الذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ * أُوْلئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ﴾ [3]

کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمالشان را در نظرشان جلوه‌گر می‌کنیم، در نتیجه آنان در سرگشتگی به سر می‌برند. آنان کسانی‌اند که عذاب سخت برایشان خواهد بود و در آخرت زیانمندترین افراد هستند.

قرآن کریم دربارۀ محسنین (نیکوکاران) می‌فرماید:

﴿ الم * تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ * هُدًی وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ * الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * أُوْلئِكَ عَلَی هُدًی مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ [4]

این آیات کتاب حکیم است. رهنمود و رحمتی برای نیکوکاران است. همان‌ها که نماز به‌پا می‌‌دارند و زکات را می‌پردازند و آنان به آخرت یقین دارند. آنان‌اند که از جانب پروردگارشان همواره در نور هدایتی خواهند بود و آنان‌اند که رستگارند.

بنابراین، مسألهٔ ایمان به آخرت از بزرگ‌ترین ارکان دین اسلام و سایر ادیان آسمانی است. هر چند این مسأله در تورات و انجیل کنونی، به اندازهٔ قرآن توجه نشده است، به هر روی این دو کتاب نیز به اندازه‌ای که ضرورت مسأله روشن شود، به این موضوع پرداخته‌اند. به نظر می‌رسد که بحثهای گسترده‌تری از معاد در تورات و انجیل کنونی به دست فراموشی سپرده شده است.

معاد باوری در ادیان آسمانی

معادباوری در ادیان آسمانی را از دو راه می‌توان بررسی کرد: نخست با بررسی آیات قرآن و دیگر با بررسی کتابهای آسمانی پیشین.

الف ـ بیان قرآن از دعوت انبیاء به معاد باوری

از آنجا که قرآن، افزون بر سایر ویژگیها، کتاب تاریخ ادیان و همچنین تنها کتابی است که تاریخ درست ادیان آسمانی را نشان می‌دهد از این رو می‌توان معادباوری در دیگر ادیان آسمانی را نیز از دیدگاه قرآن کریم پیگیری کرد. قرآن کریم در کنار بیان حال پیامبران گذشته، مسألهٔ معاد را از زبان ایشان بیان کرده و گاه نیز ناسازگاری مخالفان را نیز توضیح داده است.

این مسأله حتی از زبان نخستین پیامبر صاحب شریعت، یعنی حضرت نوح (ع)،[5] بازگو شده است. موارد زیر از جمله نمونه‌های آشکار مسألهٔ معادباوری در ادیان گذشته است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است:

 حضرت نوح (ع)

قرآن از زبان حضرت نوح (علیه السلام) می‌فرماید:

﴿ إِنِّی أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾ [6]

من بر شما از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم.

 قوم عاد و ثمود

قرآن کریم دربارۀ قوم «عاد» و قوم «ثمود» می‌فرماید:

﴿ كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ﴾ [7]

اقوام ثمود و عاد قارعه را تکذیب کردند.

با توجه به اینکه «قارعه» به معنای کوبنده است و این واژه در سورۀ قارعه یکی از عوامل وقوع قیامت است، می‌توان دریافت که پیامبران نخستین نه تنها مسألهٔ معاد و قیامت را مطرح کرده‌اند، بلکه دربارۀ آن به پاره‌ای نکات نیز اشاره کرده‌‌اند؛ از جملۀ این که حوادث قیامت با کوبش کوبنده‌ای بر زمین آغاز می‌شود.

قوم حضرت صالح (ع)

قرآن کریم دربارۀ قومی که پس از حضرت نوح زندگی می‌کردند و گویا همان قوم ثمود است،[8] می‌فرماید که آنها در تکذیب پیامبرشان چنین گفتند:

﴿ أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنْتُمْ تُرَاباً وَعِظَاماً أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ * هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ * إِنْ هِیَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ﴾ [9]

آیا (این مدعی رسالت) به شما وعده می‌دهد که پس از آنکه مردید و به خاک و مشتی استخوان تبدیل شدید، باز زنده می‌شوید و از خاک سر برمی‌آورید؟ هیهات از این وعده‌ها که به شما می‌دهند، جز زندگانی دنیا چیز دیگری نیست، می‌میریم و زنده می‌شویم و هرگز در جای دیگری مبعوث نخواهیم شد.

 وحی به حضرت موسی (ع)

هنگامی که حضرت موسی (علیه السلام) به مقام پیامبری برانگیخته شد، مسألهٔ معاد نیز به او وحی شد. قرآن کریم محتوای نخستین وحی الهی به حضرت موسی (علیه السلام) را چنین بیان می‌کند:

﴿ إِنَّنِی أَنَاْ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَاْ فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی * إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَیٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَی * فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَن لَّا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَی﴾ [10]

ای موسی، منم خدای یکتا، هیچ خدایی جز من نیست، پس مرا پرستش کن و نماز را به یاد من به‌پا دار. محققاً ساعت قیامت فرا می‌رسد، آن را مخفی می‌دارم، تا هر کس به جزای اعمال و تلاشش برسد. پس زنهار مردمی که به قیامت ایمان ندارند و پیرو هوای نفس‌اند، تو را از توجه به آن روز باز ندارند که در این صورت هلاک خواهی شد.

 وحی به حضرت عیسی (ع)

قرآن کریم می‌فرماید:

﴿ إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَی إِنِّی مُتَوَفِّيكَ وَرافِعُكَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَی يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ * فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فِی الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ * وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴾ [11]

آن‌گاه که خدا به عیسی گفت: «همانا من روح تو را قبض نموده و به سوی قرب خودم بالا می‌برم و تو را از آلایش کافران پاک و مطهر گردانم و پیروان تو را تا روز قیامت بر کافران برتری دهم، پس آن‌گاه بازگشت شما به سوی من خواهد بود که در آنچه بر سر آن به اختلاف و نزاع برمی‌خاستید، به حق حکم کنم. پس گروهی را که کفر بورزند به عذابی سخت در دنیا و آخرت معذب گردانم و هیچ کس که به آنها مدد و یاری کند، نخواهد بود و اما آنان را که ایمان آورده و نیکوکار باشند، خداوند اجر تمام به آنها عطا می‌کند و خداوند هرگز ستمکاران را دوست نمی‌دارد.

در این آیات از روز قیامت سخن به میان آمده و مسألهٔ بازگشت به سوی خدای رحمان مطرح شده است. همچنین به عذاب شدید کفار و پاداش تمام و کمال مؤمنان نیکوکردار نیز اشاره شده است.

ب ـ معاد در کتابهای آسمانی پیشین

هر چند مسألهٔ معاد به گونه‌ای که در قرآن کریم مطرح شده است، در دیگر کتابهای آسمانی موجود بیان نشده است؛ اما مباحثی که نشان‌دهندۀ معادباوری باشد، در این کتابها یافت می‌شود که از آن میان می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد:

 معاد در عهد عتیق

الف ـ میراننده و زنده‌کننده، زیرآورنده به قبر و بیرون‌آورنده خداوند است.[12]

ب ـ در روز وحدت خداوند، نه نقره و نه طلای ایشان به رهانیدن ایشان قادر نخواهد بود، آن روز که تمامی زمین از آتش غیرت او خواهد سوخت؛ زیرا که به زودی زود تمامی ساکنان زمین را به انجام خواهد رساند.[13]

ج ـ مردگان تو زنده خواهند شد و اموات خواهند برخاست. ای شما که ساکنان در خاک هستید، بیدار شده‌ ترنم نمایید، چون که شبنم تو، مثل شبنم گیاه است و زمین، اموات را بیرون خواهد انداخت.[14]

 معاد در عهد جدید

در انجیل‌های چهارگانه نیز به وجود رستاخیز تصریح شده است:

طرح قیامت: مرتا (زنی که برادر او مرده بود) گفت: ای آقا، اگر تو در اینجا می‌بودی، برادر من نمی‌مرد، لکن الآن می‌دانم که هرچه تو از خدا بخواهی، خدا به تو خواهد داد.

عیسی (علیه السلام) به او گفت که برادر تو برخواهد خواست. مرتا به او گفت: می‌دانم که قیامت در روز بازپسین خواهد برخاست.[15]

زندگی جاوید: خواهش پدر که مرا فرستاد، این است که هرچه به من بخشید، من هیچ چیز آن را ضایع نکنم، بلکه در روز بازپسین آن را برخیزانم و خواهش آن کس را که مرا فرستاده، این است که هر کس پسر را ببیند و بر او ایمان بیاورد، مالک زندگانی جاودانی بشود و من او را در روز بازپسین خواهم برخیزانم.[16]

برقراری دادگاه عدل: حکم مکنید تا بر شما حکم نشود؛ زیرا که به آن طریق که می‌کنید، حکم بر شما خواهد شد و به همان پیمانه که می‌‌پیمایند، از برای شما پیموده خواهد شد.[17]

جزای موافق با عمل: زیرا آن روز که فرزند انسان در جلال پدر خود با ملائکۀ خویش خواهد آمد، آن‌گاه هر کس را بر وفق عمل او جزا خواهد داد.[18]

تولد جدید: عیسی (علیه السلام) به ایشان فرمود: شما که مرا متابعت نمودید، در تولد نو، اندر آن زمان که فرزند انسان بر کرسی جلال خود نشیند، شما نیز بر دوازده تخت جلوس خواهید کرد.[19]

عذاب ابدی: تمام گناهان بنی‌آدم آمرزیده خواهد شد، مگر آنکه به روح ‌القدس کفر گویند، که هرگز آمرزیده نخواهند شد، بلکه مستوجب عذاب ابدی است.[20]

به همین وضع در انتهای دنیا خواهد گردید که فرشتگان بیرون خواهند آمد و بدان را از میان راستان اخراج خواهند نمود و آنها را در تنور آتش خواهند افکند.[21]

وای بر شما ای نویسندگان و فریسیان ریاکار … ای افعی‌ها و مارزاده‌ها، چگونه از عقوبت دوزخ خواهید گریخت؟[22]

پس هرگاه که دست تو را بلغزاند قطعش بنما، که برای تو بهتر است که بی‌دست داخل حیات شوی، از آنکه دو دست داشته باشی در جهنم وارد شوی، در آتشی که خاموش نمی‌شود، هرگاه پای تو را بلغزاند، ببری بهتر است.[23]

این موارد حکایت دارد که همهٔ ادیان آسمانی از معاد سخن ‌گفته‌اند و اگر امروزه در پاره‌ای از ادیان به این اصل بزرگ دینی کمتر توجه می‌شود، به خاطر تغییرهایی است که در متون دینی الهی رخ داده است. اما از آنجا که قرآن، آخرین منشور الهی بشر است و با ارادۀ خدای رحمان از تحریف مصون مانده است، مباحث معاد در آن بسیار فراوان و بر آن تأکید شده است.

Cinque Terre

آخرین سفر

این مقاله بخشی از درس‌های معاد است که توسط استاد ارجمند دکتر سید محسن میرباقری در موسسه نورالمجتبی علیه السلام تدریس شده است. معاد یکی از چهار درس عقاید است که با نام «آخرین سفر» در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.


[1]. زین‌الدین قربانی؛ به سوی جهان ابدی، قم، شفق، چ 2، 1369 هـ.ش، ص 8.

[2]. بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج 43، ص 62، ح 52.

[3]. سورهٔ نمل آیات 4 و 5.

[4]. سورهٔ لقمان آیات 5 ـ 1.

[5]. قرآن کریم ارائهٔ شریعت را به پنج پیامبر صاحب شریعت نسبت داده است که نخستین آنها حضرت نوح (ع) است؛ در آیۀ 13 سورۀ شوری می‌خوانیم: ﴿ شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحاً وَالَّذِی أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَمُوسَی وَعِيسَی أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ …﴾ .

[6]. سورهٔ اعراف آیه 59.

[7]. سورهٔ حاقّه آیه 4.

[8]. تفسیر نمونه ج 14 ص 236.

[9]. سورهٔ مؤمنون آیات 37 ـ 35.

[10]. سورهٔ طه آیات 16 ـ 14.

[11]. سورهٔ آل عمران آیات 57 ـ 55.

[12]. کتاب اوّل سموئیل، فصل دوّم، جملۀ 6.

[13]. عهد عتیق، کتاب اصفیاء نبی، فصل اوّل، جملۀ 18.

[14]. همان، کتاب اشعیاء، باب 26، جملۀ 19.

[15]. انجیل متی، باب 22، جمله‌‌های 31 و 32.

[16]. انجیل یوحنا، فصل 6، جمله‌‌های 39 و 40.

[17]. انجیل متی، باب 7، جمله‌های 1 و 2.

[18]. همان، باب 16، جملۀ 27.

[19]. انجیل متی، باب 19، جملۀ 28.

[20]. انجیل مرقس، باب 3، جملۀ 28.

[21]. انجیل متی، باب 13، جملۀ 49 و 50.

[22]. همان، باب 23، جملۀ 33.

[23]. انجیل مرقس، باب 9، جمله‌های 43 و 50، نقل از انجیل فارسی، ترجمه از یونانی، چاپ لندن، 1837.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.