توبه کردن بعد از ۴۰ سالگی

سن ۴۰ سالگی یک برهه حساس از زندگی انسان است. انسان تا بیست و پنج سال رو به رشد و کمال است اما بعد از آن منحنی رشد تقریبا صاف می‌شود و از چهل سالگی رو به سرازیری است. پس بهتر است قبل از آن به فکر اصلاح و تزکیه نفس خود باشد.

کسی که تا ۴۰ سالگی همچنان راه گناه و ظلمت را ادامه بدهد دیگر سخت می‌تواند برگردد. اما این که توبه متوقف بر سن خاصی باشد این درست نیست. انسان تا پایان عمر هر زمان که بخواهد می‌تواند توبه کند و به راه راست برگردد. در ادامه ویدیو و متن توضیحات استاد میرباقری را مشاهده می‌فرمایید:

ویدیو: توبه کردن بعد از ۴۰ سالگی

توبه کردن بعد از ۴۰ سالگی

سوال شده که برخی می‌گویند انسانی که از چهل سالگی عمرش می‌گذرد دیگر گناهانش بخشیده نمی‌شود. پس سعی کنید گناه نکنید، توبه شما هم پذیرفته نمی‌شود. آیا این مطلب درست است؟

پاسخ استاد: نه، ما چنین چیزی نداریم. آنچه درباره چهل سالگی به ما گفته‌اند این است اگر کسی چهل سال را رد کند و توبه نکند و دیگر برنگردد و همچنان راه گناه و ظلمت را ادامه بدهد؛ دیگر خیلی امیدواری به اصلاح او نداشته باشید. چون انسان مثلا می‌گوید جوان بودم. حالا جوانی گذشت، چهل سال شد، اگر کسی اهل دقت باشد، اهل ایمان باشد، باید یک تکانی بخورد. سن ۴۰ سالگی سن حساسی است. اما این‌که توبه پذیرفته نمی‌شود نه هرگز این‌طور نیست.

توبه تا کی پذیرفته می‌شود؟

توبه‌ای را که قرآن مطرح می‌کند تا کی پذیرفته می‌شود؟ قرآن سه مرحله را در آیات هفدهم و هجدهم سوره نساء بیان می‌کند. می‌فرماید: «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ»[1] خدا بر بنده توبه می‌کند. یعنی نظر خودش را از غضب به لطف برمی‌گرداند. گفته‌اند که هر توبه بنده بین دو توبه خدا است. یک بار او بذل عنایت می‌کند، دل بنده را به توبه می‌برد و ملائکه می‌آیند کمک می‌کنند. یک بار بعد از این‌که بنده آمد گفت خدایا ببخشید او را در آغوش رحمت خویش می‌گیرد. پس هر توبه بنده بین دو توبه خدا است.

بعد می‌گویند آن توبه‌ای که بر عهده خدا است که خدا حتما باید نظرش را به لطف برگرداند برای کسانی است که یک گناهی یا عمل سوءی را از روی جهالت انجام دهند «لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ»، البته جهالت، نه ندانستن. جهل گاهی در برابر علم است و گاهی در برابر عقل است.

در کتب روایی بخشی داریم با عنوان «کتاب العقل و الجهل»، یعنی جهل در مقابل عقل است نه علم. یعنی شخص بی‌خردی می‌کند، جهالت به خرج می‌دهد، غفلت می‌کند، مرتکب یک خطایی می‌شود. «ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ» زود توبه می‌کند. خدا بر خودش لازم کرده است و بر عهده خودش قرار داده است که به این بنده توبه کند. نظر لطف به او بکند. توبه‌اش را بپذیرد. او را در آغوش رحمت بگیرد.

توبه چه کسانی پذیرفته نیست؟

یک توبه را هم قرآن می‌گوید اصلا توبه‌ای بر عهده خدا نیست. «وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»[2] آنهایی که مرتب عمل سوء و سیئات انجام می‌دهند. گناه می‌کنند. می‌رود، می‌رود و وقتی که مرگش فرا می‌رسد می‌گوید حالا توبه کردم. می‌گویند حالا دیگه وقت گذشته است. در جای دیگر در مورد فرعون آمده: «…حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ…»[3] فرعون وقتی داشت غرق می‌شد گفت حالا به آن خدای بنی اسرائیل ایمان آوردم. به او گفتند الآن؟ حالا دیگه؟

آن‌که پذیرفته نیست برای زمانی است که دیگه مرگ به سراغ آدم بیاید. «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ»[4] یعنی حالت احتضاری که دارد از دنیا می‌رود. اصلا دیگه توبه‌ای نیست آنجا. ولی این‌که بعد از چهل سال، توبه متوقف بشود، نه این‌طور نیست. پنجاه سال هم می‌شود. هفتاد سال هم می‌شود.

هر وقت انسان توبه بکند می‌شود. ولی در سلامت توبه بکند یعنی هنوز امید به زندگی دارد ولو یک هفته به مرگ مانده و بعد از یک هفته، مرگش برسد. لحن روایات ما این‌طوری است. تا آنجایی که راه باشد و بتواند برگردد و برگشت معنا داشته باشد. آن لحظه مرگ که دیگر برگشتی نیست. توبه یعنی برگشت. یعنی برگردد به سوی خدا. این‌که در چهل سالگی توبه قبول نمی‌شود، نه این‌طور نیست. ولی مضمون روایات این است که تا چهل سال آدم باید بار خودش را ببندد.

سیر تکامل انسان در حدیث نبوی

جا دارد یک حدیث زیبایی را ذکر کنیم چون برای خود بنده خیلی شیرین است. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده: «إنَّ لِلّهِ مَلَكاً يَنْزِلُ فىِ كُلِّ لَيْلَةٍ وَيُنادِى»[5] خدا یک فرشته‌ای دارد که هر شب پایین می‌آید و مردم را صدا می‌زند و می‌گوید: «يا أَبْناءَ العِشرينَ جِدّوُا وَاجْتَهِدُوا» بیست ساله‌ها پا شوید و دامن همت به کمر بزنید. بنا بگذارید که خدایی زندگی کنید. معامله با خدا جز سود چیزی ندارد. «و يَا أَبْنَاءَ اَلثَّلاَثِينَ لا تَغُرَّنَّكُمُ الحَیَاةُ اَلدُّنْيَا» سی ساله‌ها مواظب باشید زندگی دنیا شما را نفریبد. ما که نمی‌گوییم از نعمت‌های خدا بهره نبرید ولی مرزهای خدا و حدود خدا را رعایت کنید. دنیا این‌قدر نمی‌ارزد که شما به خاطر همه دنیا یک گناه بکنید تا چه رسد که برای یک خورده از دنیا بخواهید کلی گناه بکنید.

یک مرد در سن 40 سالگی

اهمیت ۴۰ سالگی

حالا چون بحث چهل سالگی را مطرح کردند در ادامه روایت می‌گوید: «وَ يَا أَبْنَاءَ اَلْأَرْبَعِينَ مَاذَا أَعدَدتُم لِلِقَاءِ رَبِّکُم» به چهل ساله‌ها می‌گویند برای ملاقات با پرودگارتان چی آماده کرده‌اید؟ این‌که می‌گویم چهل سال سن حساسی است. انسان تا بیست و پنج سال رو به رشد است و بالا می‌رود. بعد از آن منحنی رشد تقریبا صاف می‌شود و از ۴۰ سالگی سرازیر می‌شود. یعنی دیگه آدم اوج را رفته است. حالا می‌خواهد به آن طرف برود. تا حالا چکار کردید؟ مثل این‌که آدم باید خانه‌اش را ساخته باشد. از چهل به بعد رنگ و روغن بزند.

«وَ يَا أَبْنَاءَ اَلْخَمْسِينَ آتاكُمُ اَلنَّذِيرُ» ای پنجاه ساله‌ها، هشدارها، هشداردهنده‌ها به سراغتان آمده‌اند. ضعف زانو، کم شدن نور چشم، سپید شدن موها و الی آخر. این‌ها باید به شما هشدار بدهد. چرا حواستان نیست؟ «وَ يَا أَبْنَاءَ اَلسِّتِّينَ زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ» شصت ساله‌ها، عمر شما کشتزاری بود که موقع درو آن رسیده است. جمع کنید دیگه. «وَ يَا أَبْنَاءَ اَلسَّبْعِينَ نُودِيَ لَكُمْ فَأَجِيبُوا» هفتاد ساله‌ها صدایتان می‌زنند. جواب بدهید. اگر دقت کنید، صدای ملک‌الموت را باید بشنوید.

شروع قیامت از لحظه مرگ

«وَ يَا أَبْنَاءَ اَلثَّمَانِينَ أَتَتْكُمُ اَلسَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ» هشتاد ساله‌ها، قیامتتان رسید. هنوز هم غفلت؟ چرا گفته شده قیامتتان رسید؟ می‌گویند «إذا ماتَ الرَجُل قامَت قِيامَتُهُ»[6] انسان همین که بمیرد قیامتش رسیده است. چرا؟ چون آیات قرآن متذکر این نکته می‌شود که ما می‌خوابیم و بیدار می‌شویم و احساس می‌کنیم که نصف روز خواب بودیم.

مثل اصحاب کهف. سیصد سال را فکر کردند که یک روز یا نصف روز بود. «عُزیر» پیامبر الهی را خداوند صد سال میرانید: «فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»[7] بعد او را زنده کرد. گفتند چند وقت است این‌جا هستی؟ گفت یک روز یا نصف روز. اگر دویست سال هم بود همین بود. دوهزار سال هم بود باز همین بود.

یعنی آن ماجراهایی که در آن دوره موت دیده است از ذهن آدم محو می‌شود. آدم دیگه کاری ندارد. الآن هم همین‌طور است. صبح که از خواب بیدار می‌شویم اگر پنج ساعت خوابیدیم و پنج ساعت مرتب خواب دیدیم ولی وقتی بیدار می‌شویم یک صدم آن هم یادمان نمی‌آید. آن چیزی هم که یادمان می‌آید دیگه برایمان اهمیت ندارد. به فکر دغدغه‌ها و کارهای قبل از خواب می‌افتیم که قرار بود بروم سراغ درس و کلاس و کار.

می‌گویند قیامتتان رسید آیا هنوز هم غافل هستید؟ در ادامه حدیث دارد که دوباره ندا می‌دهد: «ثُمَّ يَقُولُ لَوْلاَ عِبَادٌ رُكَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْيَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ اَلْعَذَابُ صَبّاً»[8] اگر چهار دسته نمی‌بودند عذاب نازل می‌شد.

مردان خاشع، بندگان راکع، اطفال شیرخوار که بی‌گناهند و چهارپایان بی‌گناهی که به چرا مشغولند. برای این‌که این‌ها باشند خدا همه را حفظ می‌کند. به هر حال چهل سالگی سن حساسی است. اما در مورد توبه این‌طور نیست. توبه هر وقتی ممکن است.


[1] سوره نساء، آیه ۱۷.

[2] سوره نساء، آیه ۱۸.

[3] سوره یونس، آیه ۹۰.

[4] سوره مومنون، آیه ۹۹.

[5] إرشاد القلوب، ج۱، ص۳۲.

[6] بحار الأنوار، ج ۵۸، ص ۷؛ كنز العمّال، ۴۲۱۲۳.

[7] سوره بقره، آیه ۲۵۹.

[8] إرشاد القلوب، ج۱، ص۳۲.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 نظرات
  1. ناشناس می گوید

    خداوند متعال دقیقا همان فرمایش استاد را که بیان کردند در تمامی موارد از حدیث و روایت و آیه هم گفت.
    مایه خرسندی برای افرادی که نظر توبه حقیقی را دارند می باشد .

  2. سید حسین جوان بار . می گوید

    کاملا به جاست .خداوند نظرش را از تمام بندگان مخصوصا من حقیر گناه کار بر ندارد .

    1. ایمانور می گوید

      از لطف شما سپاسگزاریم
      ان شا الله مشمول عنایات ویژه خداوند باشید