حکمت ابتلای انسان به بلا و گرفتاری چیست؟

انسان در مسیر بندگی خداوند و در طول زندگی خود با مشکلات، بلا و گرفتاری مواجه می‌شود. زندگی دنیا برای انسان یک دوره تربیتی است که در طول آن خداوند با دادن نعمت‌ها و بلایا، او را با هدف رشد و تعالی امتحان می‌کند تا او را به کمال و سعادت دنیوی و اخروی برساند.

اگر انسان از عهده امتحان برآید علاوه بر دریافت پاداش دنیوی و اخروی،‌ مورد لطف و فیض خداوند قرار می‌گیرد، اما اگر انسان در این مسیر موفق نشد و لب به شکایت گشود از رحمت الهی محروم و در امور زندگی نیز دچار شکست خواهد شد.

نکته قابل توجه این که در مواجه با بلا و گرفتاری و حوادث نباید فقط جنبه مادی را مورد توجه قرار داد بلکه از دیدگاه اسلام ابتلاء انسان حکمت‌هایی به دنبال دارد که در این مقاله قصد داریم این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.

توضیحات دکتر سید محسن میرباقری درباره بلا و گرفتاری

حکمت ابتلای انسان به بلا و گرفتاری چیست؟

واژه مصیبت، بلا و گرفتاری در قرآن

واژه «مصیبت» ۱۰ بار و در ۹ سوره قرآن کریم به کار رفته که بیشتر به معنای فرا رسیدن زمان مرگ است: «فَأَصَابَتْکُمْ مُصِیبَه الْمَوْتِ[1]»، و مصیبت مرگ شما فرا رسید؛ یا رنج و سختی و بلایا: «وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَه فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ[2]»، هر مصيبتى به شما رسد، بخاطر اعمالى است كه انجام داده‌‏ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‌كند.

انواع بلا و گرفتاری در دنیا

زندگی انسان از همان ابتدا که قدم به عرصه گیتی می‌گذارد، با سختی‌ها آغاز می‌شود. به فرموده قرآن کریم ا «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ[3]»، بدون تردید، ما انسان را در رنج و سختى آفریدیم. اما سختی‌ها یا بلا و گرفتاری دنیا به دو گونه است:

۱- احکام الهی

احکام الهی که گاه برای انسان انجام و اهتمام به آن سخت است و باید در مقابل آن تسلیم و صابر بود و به جان و دل پذیرا شد. برای نمونه بیداردلانی که در دل شب بپا می‌خیزند و سختی بیداری از خواب را تحمل می‌کنند و لذت شیرین آن را از دست می‌دهند. «تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا[4]»، (شب‌ها) پهلو از بستر خواب تهی کنند و با بیم و امید خدای خود را بخوانند؛ این گونه افراد عنایت خاص پروردگار را برای خود می‌خرند و این توفیق شامل افرادی می‌شود که از رفاه دنیوی چشم‌پوشی کرده‌اند تا مورد رحمت خداوند قرار گیرند.

۲- سختی در مقدرات زندگی

در قرآن کریم به صراحت اعلام می‌کند که بلا و گرفتاری در مقدرات زندگی برای آزمایش انسان‌هاست «وَنَبۡلُوكُم بِٱلشَّرِّ وَٱلۡخَيۡرِ فِتۡنَةٗ[5]»، ما شما را به خوب و بد مبتلا کردیم تا بیازماییم.

همچنین خداوند در آیه ۱۵۵ سوره بقره می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛ قطعاً ما شما (اهل ایمان) را به چیزى از ترس و گرسنگى و کاهش اموال و نفوس و کشت‌ها مى‌آزماییم و تو اى پیامبر به صابران بشارت بده».

انسان با مشکلاتی از قبیل ترس،‌ گرسنگی، نقص کاستی در اموال و عزیزان و بهره های زندگی مورد امتحان قرار ‌می‌گیرد و توصیه به صبر می‌شود. بر خلاف برخی از مکاتب که زندگی دنیا را رفاه و آسایش تعریف می‌کنند قرآن جایگاه رفاه و آسایش را بهشت معنا می‌کند.

حکمت ابتلای انسان به بلا و گرفتاری

حکمت ابتلای انسان به بلا و گرفتاری

هدف پروردگار از ابتلای انسان‌ها به بلا و گرفتاری دو گونه است. اگر این بلا و گرفتاری به کفار نازل گردد برای عذاب آنهاست و اگر بر مومنین فرود آید حکمت‌هایی دارد که در ادامه پس از بیان حدیثی گهربار از حضرت رسول اکرم (ص) به آن پرداخته می‌شود.

پیامبر گرامى اسلام (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: «ما مِنْ خَدْشِ عُود، وَ لانَکْبَةِ قَدَم إِلاّ بِذَنْب، وَ ما عَفَى اللّهُ عَنْهُ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَعُودَ فِیْهِ وَ ما عاقَبَ عَلَیْهِ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أَعْدَلُ مِنْ أَنْ یُثَنِّىَ عَلى عَبْدِهِ[6]»؛ هیچ خراش چوبی و لغزش قدمی نیست مگر به‌واسطه‌ی گناه، و خداوند کریم‌تر از آن است که نسبت به آنچه در دنیا از آن گذشت کرده، بازگشت به عقاب نماید و عادل‌تر از آن است که نسبت به آنچه در دنیا بر آن عقوبت کرده، عقوبت را بر بنده‌اش تکرار نماید.

۱- رشد و تعالی انسان

انسان با مبتلا شدن به بلا و گرفتاری حالاتی را از خود بروز می‌دهد. او یا به جزع و فزع و ناشکری می‌پردازد و یا این که صبر و بردباری پیشه می‌کند؛ زیرا بروز این بلاها از سوی خداوند حکیمانه می‌داند که سبب رشد و تعالی او می‌گردد.

امام جعفر صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «إِنَّ أَشَدَّ اَلنَّاسِ بَلاَءً اَلْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ اَلَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ[7]»، براستى كه سخت‌ترين مردم در بلاء پيامبرانند و سپس كسانى‌كه نزد آنانند، سپس به ترتيب كسانى‌كه نزد خداوند داراى رتبه و مقام‌اند.

این بلا برای انبیاء و اولیاء موجب درجه و رشد می‌شود و هرکه مقرب‌تر باشد خدای متعال بر او سخت‌تر می‌گیرد.

هــــرکه در این بـــزم مقـــــرب‌تـــــــــر است       جـــــام بـــــلا بیشتـــرش می‌دهنـــــد

لازم به ذکر است بلا و گرفتاری سبب شکوفایی استعدادهای انسان و بالا بردن ظرفیت وجودی او برای پذیرش شرایط سخت‌تر می‌گردد. همچنین کسب این تجربه موفقیت‌های او را در امور دنیوی رقم خواهد زد.

۲- بلا نشانه محبت خداوند به بندگان مقرب

خداوند قومي را كه دوست داشته باشد به عذاب و مشكلات مبتلا می‌كند. امام صادق (عليه السلام) می‌فرمايند: «به راستی که اجر و پاداش بزرگ، براي بلای بزرگ است و خدا مردمی را دوست ندارد جز اين كه آنها را گرفتار سازد[8].» همچنین امام صادق (عليه السلام) می‌فرمایند: «إنَّ اللّهَ إذا أحَبَّ عبدا غَتَّهُ بالبلاءِ غَتّا، و إنّا و إيّاكُم يا سديرُ لَنُصبِحُ بهِ و نُمْسي[9]»؛ خداوند چون بنده‌ای را دوست بدارد او را در بلا غوطه‌ور می‌سازد.

مانند حضرت ايوب (ع)، پيامبر اكرم و ائمه معصومين (ع) كه غرق در بلا و گرفتاری بوده‌اند و همه نشانه محبوبيت الهی است نه عذاب الهی. و یا مانند پدری که فرزندش را دوست دارد و در کار تجارت، سفرهای سخت را به او می‌سپارد که دریافت بیشتری داشته باشد. چون بلاها بیشترین تجارت در پیشگاه خداوند مهربان است.

گــفت یوسف به این رهــا شدن از چـــاه دل نبند    این بار می‌برنــــــــدت که زنــــــــدانی‌ات کنند

۳- پاک شدن از گناهان

بعضی از بلاها برای پاک شدن انسان از گناهان است که این خود یک موهبت الهی است. خداوند انسان را با بلا و سختی، تنبیه و پاک می کند. اما همیشه این چنین نیست. چون برای اولیاء‌ الهی هم بلا پیش می‌آمد، در صورتی که آنها مرتکب گناهی نمی‌شدند.

افرادی که اهل دقت هستند هدف نزول بلا و گرفتاری بر ایشان روشن است. حضرت یونس (علیه السلام) وقتی در شکم ماهی قرار گرفت فهمید که ترک اولی انجام داده و با خدای خود نجوا کرد: «لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ[10]»؛ خدایا تو منزهی،‌ من در ظلمت هستم، من به خود ظلم کردم و خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُـنجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ[11]»، پس دعای او را اجابت نمودیم و او را از غصه‌اش نجات دادیم و ما این چنین مومنان را نجات می‌دهیم.

پس انسان به درگاه خداوند اعتراف کند که خدایا اگر این بلا و گرفتاری به خاطر گناه من است، من گنهکارم و طلب بخشش ‌می‌کنم. اما اگر می‌خواهی مرا رشد دهی، من را در تجارتی عظیم وارد کنی، بار عظیمی بر دوش من می‌گذاری تا من مقاماتی را کسب کنم، تو خود مرا یاری کن.

اما این که نداند که این بلا و گرفتاری کیفر گناهان است یا آزمون الهی،‌ باعث می‌شود تا در خوف و رجاء باشد؛ زیرا امید دارد که این بلا توشه‌ای است برای آخرت،‌ از سوی دیگر می‌ترسد که نکند گناهی انجام داده‌ام. خداوند این خوف و رجاء‌ در مومنین را دوست دارد. مومن تا زمانی که در دنیا هست نمی‌داند که عاقبتش خیر است یا شر. پس باید دعا کند و مراقب اعمال خود باشد.

۴- سهل انگاری انسان

گاهی بلایی که بر انسان می‌رسد به دلیل بی‌توجهی و بی‌دقتی است که فرد مرتکب شده است. اگر در همان حال دست به دعا و استغفار بردارد و تصمیم به اصلاح خود داشته باشد خداوند مهربان نیز او را می‌بخشد. چه بسا افرادی که خود در بروز بلا و گرفتاری نقش داشتند و با تضرع به درگاه ربوبی او نجات یافتند.

یافتن مسیر کامیابی در کلام خداوند

خداوند بلندمرتبه به موسی بن عمران علیه‌السلام چنین وحی کرد که «ای موسى! شش چیز را در شش محل پنهان کرده‌ام؛ ولی مردم در جای دیگر به دنبال آن می‌گردند؛ و هرگز آنها را در آنجا نخواهند یافت:

«إنّی وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا»، به راستی راحتی [مطلق] را در بهشت قرار دادم؛ ولی مردم در دنیا دنبال آن می‌گردند.

»اِنّی وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَع»، به راستی من دانش [و فراگیری آن] را در گرسنگی و تلاش قرار دادم؛ ولی مردم در سیر‌ بودن دنبال آن می‌گردند.

»إنّی‌وَضَعْتُ الْعِزَّه فِی قِیَامِ اللَّیْلِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی اَبْوَابِ السَّلَاطِینَ»، به راستی من ع‍زَت را در شب ‌بیداری (و نماز شب) قرار دادم؛ ولی مردم عزت را در خانه شاهان می‌جویند.

»إِنّی وَضَعْتُ الرَّفْعَه وَالدَّرَجَه فِی التَّوَاضُعِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی التَّکَبُّرِ»، به راستی من بلند مرتبگی و مقام را در فروتنی قرار دادم؛ ولی مردم در تکبّر، دنبال آن می‌گردند.

»إنّی وَضَعْتُ اِجَابَه الدُّعَاءِ‌فِی لُقْمَه الْحَلَالِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی الْقِیلِ وَ الْقَالِ»، به راستى، اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم؛ ولی مردم در قیل و قال، دنبال اجابت دعا می‌گردند.

»إنّی وَضَعْتُ الْغِنَی فِی الْقَنَاعَه وَالنَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی کَثْرَه الْمَعْرُوضِ وَلَمْ یَجِدُوهُ اَبَداً[12]».  به راستى من بی‌نیازی را در قناعت قرار دادم؛ ولی مردم آن را در زیادی مال و ثروت جستجو می‌کنند، و هرگز آن را نخواهند یافت (و موفق به آنچه می‌خواهند نخواهند شد).

پناه بردن به خدا از فتنه‌ها در کلام امیرالمومنین (علیه السلام):

امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) در خطبه اول نهج البلاغه در پاسخ به فردی که از فتنه‌ها به خداوند پناه می‌برد، او را عتاب کرده، اینگونه فرمودند: «لَا یَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَةِ، لِأَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ؛ وَ لَکِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ “وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ[13]

” وَ مَعْنَى ذَلِکَ أَنَّهُ [سُبْحَانَهُ یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ] یَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ، لِیَتَبَیَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِیَ بِقِسْمِهِ، وَ إِنْ کَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، وَ لَکِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِی بِهَا یُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ؛ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ یُحِبُّ الذُّکُورَ وَ یَکْرَهُ الْإِنَاثَ، وَ بَعْضَهُمْ یُحِبُّ تَثْمِیرَ الْمَالِ وَ یَکْرَهُ انْثِلَامَ الْحَال»ِ.

فردى از شما نگوید: خدایا از فتنه به تو پناه مى برم، زیرا کسى نیست که در فتنه‌اى نباشد، اما آنکه مى‌خواهد به خدا پناه برد، از آزمایش‌هاى گمراه کننده پناه ببرد، خداى سبحان مى‌فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ؛ بدانید که اموال و فرزندان شما فتنه شمایند».

معنى این آیه آن است که خدا انسان‌ها را با اموال و فرزندانشان مى‌آزماید، تا آن کس که از روزى خود ناخشنود و آنکه خرسند است، شناخته شوند، گرچه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاه‌تر است تا کردارى که استحقاق پاداش یا کیفر دارد آشکار کند، چه آنکه بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمى‌پسندند، و بعضى دیگر فراوانى اموال را دوست دارند و از کاهش سرمایه نگرانند.

برتری بلایا نسبت به عبادات

در احادیث خداوند ثواب عبادات را برای مومن ضریب ششصد و ثواب تحمل بلا و گرفتاری را ضریب هفتصد در نظر گرفته است. در توضیح بیشتر باید گفت مومن برای آخرت سه نوع ذخیره دارد:
۱ـ عباداتی که به فرمان خدا انجام می‌دهد؛
۲ـ گناهانی که به فرمان خدا آن را ترک می‌کند؛

۳ـ مصایبی که مومن بر آن صبر می کند.

راهکارهای پذیرش بلایا

انسان در مواجه با ابتلائات وظایفی بر عهده دارد که با رعایت آنها می‌تواند ذخیره‌ای برای یوم القیامة خود بفرستد که به قرار زیر است:

۱ـ داشتن حسن ظن به پروردگار؛

۲ـ حفظ آرامش و توکل به پروردگار در موقع ابتلاء به بلا و گرفتاری؛
۳ـ پذیرش حکیمانه بودن بلاها از سوی خداوند؛

4ـ تسلیم محض بودن در مقابل فرامین الهی؛

5ـ صدقه دادن برای رفع بلا و گرفتاری.

خداوند که این قدر مهربان است، پس چرا بنده خود را به بلا و گرفتاری مبتلا می‌کند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که مبتلا شدن انسان به بلا و گرفتاری از سر نامهربانی خدا نیست؛ زیرا خداوند به انبیاء‌ و اولیاء‌ خود نیز بلا می‌دهد. انسان می‌بایست دنیا و آخرت را با هم در نظر بگیرد. عمر انسان دو بخش است:

۱- از تولد تا مرگ

۲- زندگی پس از مرگ

عمر این دنیا کوتاه است و انسان به یک چشم برهم زدن خود را در صحنه قیامت می‌بیند. زندگی حقیقی بعد از بیداری انسان شروع می‌شود. فاصله مرگ تا قیامت طبق متن قرآن به قدر احساس یک روز است. به انسان وعده داده شده تمام مشکلات این دنیا در آن دنیا جبران می‌شود و مومن در قیامت از پروردگار خود تشکر می‌کند و می‌بیند که خدای مهربان چقدر در بلاها به او لطف کرده است.

در این باب امام محمد باقر (ع) می‌فرمایند: «لَو يَعلَمُ المؤمنُ ما لَهُ في المَصائبِ مِنَ الأجرِ لَتَمَنّى أن يُقَرَّضَ بِالمَقارِيضِ[14]»، اگر مؤمن می‌دانست که در مصیبت‌ها چه پاداشی برای او نهفته است، آرزو می‌کرد که او با قیچی تکه تکه شود.

خداوند وجود انسان را با بلا و مشکلات شخم می‌زند و در آن بذر ایمان می‌کارد. زندگی انسان پستی و بلندی‌هایی دارد و صبوری و تحمل می‌طلبد. آدمی باید بداند که هیچگاه خود را از خدا مهربان‌تر نداند؛‌ زیرا که خداوند ارحم الرحمین و مهربان‌ترین مهربانان است.

سخن آخر

انسان با اعتقاد به معاد و روز قیامت و این که با برنامه‌ریزی که خداوند برای او داشته، برای انجام مأموریتی عظیم به دنیا آمده تا زاد و توشه‌ای برای آخرت خود تأمین کند که بهترین توشه‌ها تقواست.

در این راه می‌بایست‌ در مواجه با بلاها و مشکلات با خود تمرین کند که این ابتلائات از سوی خداوند حکیمانه است و هدف، ارتقاء ایمانی اوست. تکرار این باور که مبتلا شدن به بلا و مشکلات یا برای تنبیه و تطهیر از گناهان یا رشد و تعالی مومن است، سبب  تثبیت آن در دل می‌شود. گرچه ممکن است پذیرش این امر با طبع انسان و هوای نفس او سازگار نباشد، اما احکام خداوند با فطرت انسان موافق است. پس مبتلایان دردها و مصیبت‌ها را شیرین تصور کنند و تسلیم محض حکم حکیمانه الهی باشند.

علاوه بر آن مومنین می‌توانند با الگوپذیری از سیره پیامبر و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) در نحوه برخورد با مصائب و سختی‌ها، ظرفیت وجودی خود را بالا برده و همچنین ذخیره‌ای برای آخرت داشته باشند. نمونه بارز آن مصائبی که بر حضرت سیدالشهداء (ع) در روز عاشورا وارد شد و مقامات عظیمی که خداوند به ایشان عنایت کرد و آثار و منفعت شهادت ایشان نصیب یاران و تاریخ بشریت گردید.

«اللّهُمَّ لاتَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَدا»


[1] . سوره مائده، آیه ۱۰۶

[2] . سوره شوری، آیه ۳۰

[3] . سوره بلد، آیه ۴.

[4] . سوره سجده، آیه ۱۶

[5] . انبیاء‌، آیه ۳۵

[6] . مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۷

[7] . اصول کافی، ج۲، ص ۲۵۲

[8] . اصول کافی، ج ۵، ص ۱۲۱

[9] . همان، ج۲، ص ۲۵۳، ح۶

[10] . سوره انبیاء، آیه ۸۷

[11] . همان، آیه ۸۹

[12]. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۳، باب ۱۰۱

[13] . سوره انفال، آیه ۲۸

[14]. بحارالانوار، ج67، ص240، ح66.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

انس با قرآن