آنچه درباره فدک و حضرت فاطمه زهرا (س) باید بدانید!

تاریخ اسلام سرشار از وقایعی است که هر یک، دریچه‌ای به فهم عمیق‌تر از شخصیت‌ها و روابط سیاسی و اجتماعی آن دوران باز می‌کند. ماجرای فدک یکی از این وقایع مهم است؛ قطعه زمینی پرثمر که پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) به دختر گرامی خود، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، بخشیدند. اما پس از رحلت جانگداز پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، این زمین به یکی از موضوعات مهم اختلاف میان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و حکومت وقت تبدیل شد.

ماجرای فدک، فراتر از یک نزاع بر سر مالکیت زمین است. این واقعه، نمادی از تلاش برای عدالت‌خواهی و دفاع از حق در برابر قدرت سیاسی است. حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، به عنوان نماد شجاعت و ایمان، با خطبه‌های کوبنده و استدلال‌های قوی، به دنبال بازگرداندن حقی بودند که به ناحق از ایشان گرفته شد.

این مقاله سعی دارد پس از بیان داستان فدک، به اهمیت آن در تاریخ اسلام بپردازد. با مرور این ماجرا، می‌توان درس‌های بزرگی درباره حقوق، عدالت و پایداری در برابر ظلم آموخت؛ مفاهیمی که همچنان در دنیای امروز نیز مورد نظر حق خواهان و ظلم ستیزان است.

فدک کجاست؟

فدک روستا و باغی تاریخی در عربستان سعودی بود که تا مدینه ۱۵۰ کیلومتر فاصله‌ داشت. در عصر حضرت محمد(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بسیار آباد بوده و مزارع، نخلستان‌ها و چشمه‌های آب بسیاری در خود داشته ‌است[1]. در نزدیکی فدک، دِژی به نام «شمروخ» وجود داشته که هم‌اکنون در آنجا روستایی بزرگ با نام  «حائط» وجود دارد که دارای نخل‌های فراوان‌ است[2].  

وضعیت فدک

فدک مملو از درختان نخل و چشمه‌های جوشان بود. زمین‌های حاصل‌خیزی داشت و از منابع مهم درآمد در منطقه حجاز محسوب ‌می‌شد[3]. ارزش درختان نخل این ناحیه در آن زمان، با ارزشِ درختان نخل شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود[4].  بعد از فتح خیبر نصف سرزمین خیبر برای مسلمانان شد و بعد از آن، رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، ابن رواحه را برای محاسبه خرمای خیبر فرستاد و او خرمای خیبر را چهل هزار بار شتر تخمین زد[5].

فدک هدیه‌ای از دست پیامبر گرامی اسلام برای حضرت زهرا

فدک هدیه‌ای از دست پیامبر گرامی اسلام برای حضرت زهرا

پیامبر گرامی (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) پس از پیروزی بر فدک، هنگام ورود به مدینه، بر فاطمه (علیها‌السلام) وارد شد و فرمود:‌ «دخترم! خداوند فدک را از یهودیان به پدرت رسانده و آن را به وی اختصاص داده و آن ملک ویژه پدر توست و مسلمانان در آن حقی ندارند. من هر گونه بخواهم، می‌توانم در آن تصرف نمایم. من بابت مهریه‌ای که از مادرت خدیجه بر عهده‌ام بود، فدک را به تو پیشکش می‌کنم و آن را به تو و فرزندانت می‌بخشم».

سپس رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) قطعه پوستی دباغی شده را خواست و علی (علیه‌السلام) را طلبید و به ایشان فرمود: «اُکتُبْ لِفاطمة عليهاالسلام بِفَدک نِحلة مِن رَسول‏ الله»؛ بنویس که رسول خدا فدک را به فاطمه پیشکش نمود.

علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) آن را نوشت و غلامی آزاد شده از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و امّ‌ایمن بر آن نوشته گواه بودند[6].

پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) این اقدام را به فرمان خداوند متعال و پس از نازل شدن آیه شریفه «فَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[7]»؛ پس حقوق ارحام و خویشان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن که این برای آنان که مشتاق لقای خدا هستند بهترین کار است و هم اینان (که نیکی کنند) رستگاران عالمند.

این آیه به پیامبر گرامی (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمان می‌دهد حق نزدیکان را ادا کند. به باور همه مفسران، ذوی القربی نزدیکان پیامبر گرامی یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم‌السلام) هستند[8].

از روایات تاریخی استفاده می‌شود که فدک پس از این که در اختیار فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) قرار گرفت، وی در آن مِلک، تصرف می‌کرد. اما وقتی خلافت ابوبکر سرو سامان یافت، وی فدک را از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) دخت گرامی پیامبر اسلام گرفت.

جریان غصب فدک

پس از خلافت ابوبکر و با گذشت ده روز که کار وی سر و سامان یافت و خلافت را به دست گرفت، عُمّالش را به فدک فرستاد تا وکیل فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) دخت رسول خدا را از آن بیرون کند. زهرای مرضیه (سلام‌الله‌علیها) کسی را نزد ابوبکر فرستاد و به او فرمود: «از ابوبکر بپرس تو از رسول خدا ارث می‌بری یا خانواده‌اش؟» ابوبکر در پاسخ گفت: «البته خانواده وی» فاطمه (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «بنابراین، سهمیه ارث رسول خدا چه می‌شود؟» ابوبکر گفت: «من از رسول خدا شنیدم که فرمود: «انّ الله أطعم نبیه طعمة»؛ خداوند تا رسولش زنده بود، اموالی را در اختیار او قرار داد و پس از رحلت وی آن را برای جانشین او مقرر داشت. اکنون که من پس از او به خلافت رسیده‌ام، آن را به مسلمانان برخواهم گرداند[9]

درخواست زهرای مرضیه از خلیفه اول

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به ابوبکر فرمود: ارث مرا از پدرم بده.

ابوبکر گفت: اثاث خانه را می‌خواهی یا زمین‌های زراعی و باغ‌های پیامبر را؟

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمود: هر دو را. من اینها را از پدرم ارث می‌برم همان‌طور که دخترانت بعد از مرگ تو ارث می‌برند.

ابوبکر گفت: به خدا قسم پیامبر از من بهتر بود و شما هم از دختران من بهتر هستید. ولی چه کنم که پیامبر فرموده از ما گروه انبیاء کسی ارث نمی‌برد، هر چه می‌گذاریم صدقه است.

عمر می‌گوید هنگامی که رسول خدا درگذشت، من به همراه ابوبکر، نزد علی رفتیم و گفتیم: در مورد ماترک پیامبر چه می‌گویی؟

علی (علیه‌السلام) گفت: ما از هر کسی دیگر به رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) سزاوارتریم.

من گفتم و آنچه مربوط به خیبر است؟

علی (علیه‌السلام) گفت: آری و هرچه مربوط به خیبر است.

گفتم: و هر چه مربوط به فدک است؟

علی (علیه‌السلام) گفت: آری و هر آنچه مربوط به فدک است.

گفتم این را بدان به خدا قسم اگر گردن ما را هم بزنی چنین چیزی ممکن نیست. یعنی غیر ممکن است که اینها را به شما بدهیم[10].

دادخواهی فاطمه الزهرا از ابوبکر برای بازپس ‌گیری فدک

امام صادق (عليه‌السّلام) فرمود: وقتى با ابوبكر بيعت شد و خلافت او بر همه مهاجر و انصار محقّق و ثابت شد، فردى را از جانب خود به سرزمين فدك فرستاده و دستور داد تا نماينده حضرت زهرا (عليهاالسّلام) را از آنجا اخراج كند. در پی اين اقدام حضرت فاطمه (عليهاالسّلام) نزد ابوبكر آمده و فرمود: «چرا مرا از ارث پدرى محروم نموده و نماينده‌ام را از انجام بيرون كردى، حال اينكه پدرم آنجا را به دستور خدا براى من قرار داده بود؟»

ابوبكر گفت: بر اين مطلب شاهد بياور، آن حضرت نيز امّ‌ايمن را آورد، و او گفت :پيش از اينكه شهادت و گواهى بدهم بايد از تو – اى ابوبكر – بپرسم: تو را به خدا قسم آيا اين فرمايش پيامبر را قبول دارى كه فرمود: «امّ‌ايمن يكى از زنان بهشتى است؟»

گفت: آرى قبول دارم، گفت: بنابراين من نيز شهادت مى‌دهم كه خداوند عزيز و جليل بر پيامبر وحى فرستاد كه «حقّ نزديكانت را بده[11]» پس آن رسول گرامى (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نيز فدك را به دستور خداوند براى فاطمه قرار داد .

سپس على (عليه‌السّلام) نيز وارد شده و به نفع فاطمه (عليهاالسّلام) شهادت داد، با ديدن آن ابوبكر نيز مجاب شده و سندی نوشته و به حضرت زهرا (عليهاالسّلام) داد.

پاره کردن نامه‌ فدک توسط عمر

در اين حال عمر وارد شده و گفت: اين کاغذ چيست؟ گفت: فاطمه ادّعاى فدك را نموده و امّ‌ايمن و على براى او شهادت دادند! عمر بن خطَّاب سند را از دست حضرت فاطمه (عليهاالسّلام) گرفته و پاره كرد[12]! حضرت زهرا (عليهاالسّلام) نيز گريان خارج شده در حالى كه مى‌فرمود: «هر كه سند مرا پاره كرد خداوند شكمش را پاره كند»!

حمایت امیرالمومنین از حق همسرش در مسجد

پس از آن حضرت على (عليه‌السّلام) به مسجد آمد و خطاب به ابوبكر كه ميان جماعت مهاجر و انصار بود – فرمود: «براى چه فاطمه را از ميراث پدرى او محروم ساختى حال اينكه او در زمان حيات رسول خدا مالك آن شده بود؟!» ابوبكر گفت: اين فىء (مال همه) مسلمين است، اگر شهودى را بياورد كه رسول خدا در زمان حياتش به او بخشيده قبول است وگرنه او هيچ حقّى در فدك ندارد .

حضرت امير (عليه‌السّلام) فرمود: «اى ابوبكر، آيا درباره ما خلاف دستور خداوند، حكم مى‌كنى؟» گفت: نه اين طور نيست، فرمود: «اگر در دست يكى از مسلمانان چيزى باشد و من ادّعا كنم كه مالك آن هستم، تو از كداميك از ما درخواست شهود مى‌نمایى؟»

گفت: معلوم است كه فقط از تو طلب شاهد مى‌كنم، فرمود: «پس چرا از فاطمه طلب شاهد مى‌كنى؛ با اينكه او فدك را از زمان رسول خدا تصرف كرده و تا بعد از وفات او نيز مالك آن بوده، حال اينكه از مسلمانان ديگر – كه مدّعى هستند – درخواست شاهدى نمى‌كنى؟» ابوبكر ساكت شده و مجاب گشت.

عمر گفت: اى على دست از اين سخنان بردار كه ما قادر به بحث و احتجاج با تو نيستيم، اگر در اثبات اين مالكيّت شاهدانى آورديد كه قبول است وگرنه فدك مال همه مسلمين بوده؛ نه تو و نه فاطمه هيچ حقّى در آن نداريد.

آیه تطهیر گواه شهادت خدا بر طهارت و پاکی فاطمه

آیه تطهیر گواه شهادت خدا بر طهارت و پاکی فاطمه

حضرت اميرالمومنین علی (عليه‌السّلام) فرمود: «اى ابوبكر آيا قرآن خوانده‌اى؟»، گفت: آرى، فرمود: «به من بگو آيا آيه شريفه «إِنَّما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»؛ (خدا چنین می‌خواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند) درباره ما نازل شده، يا ديگران؟» ابوبكر گفت: بلكه در باره شما نازل شده،

امیرالمومنین علی (عليه‌السّلام) فرمود: «اى ابوبكر اگر جماعتى گرد آمده و شهادت دهند كه فاطمه دخت پيامبر مرتكب فاحشه‌اى شده است تو چه خواهى كرد؟ گفت: مانند زنان ديگر مسلمان حدّ را بر او جارى مى‌سازم، حضرت امير (عليه‌السّلام) فرمود: اى ابوبكر در اين صورت در نزد خدا از كافران خواهى بود»، گفت: براى چه؟ حضرت فرمود: «زيرا تو منكر گواهى خداوند بر طهارت او شده و شهادت گروهى از مردمان را پذيرفته‌اى!».

ای ابوبکر! به همين ترتيب حكم خدا و رسول را در مسأله فدك – كه آن را در زمان حيات پيامبر تصرف کرده – ردّ نموده و در مقابل شهادت فردى اعرابىِ دور از تمدّن را پذيرفته‌اى، و فدك را از او غصب نمودى، و پنداشته‌اى كه آن فىء (مال همه) مسلمين است، حال اين كه پيامبر خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) خود فرموده بود كه: «دليل و اثبات بر عهده شخصى است كه به زيان ديگرى ادّعايى دارد، و ديگرى تنها بايد سوگند ياد كند»، و تو از اين فرمايش پيامبر خدا نيز غافل شده و درست عكس آن عمل نموده‌اى، و از فاطمه كه فدك را تصرف نموده اقامه شاهد مى‌كنى.

با شنيدن اين كلام بى‌نقص و سرتاسر منطقى، جماعت حاضر متأثّر و متحيّر شده و به يك ديگر خيره شدند، و يك صدا گفتند: به خدا كه على راست مى‌گويد! پس از آن حضرت امير (عليه‌السّلام) به خانه خود بازگشت[13] .

ایراد خطبه روشنگرانه و آتشین ریحانه النبی در مسجد النبی

در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی از دانشمندان بزرگ اهل سنت آمده است، ده روز پس از رحلت پیامبر گرامی (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) وقتی به فاطمه خبر رسید که ابوبکر تصمیم گرفته او را از فدک محروم سازد، همراه جمعی از کنیزکان و زنان بنی هاشم در مسجد بر ابوبکر که میان گروهی از مهاجران و انصار نشسته بود، وارد شد و در مسجد به بیان خطبه پرداخت[14].

حضور در مسجد نبوی و ایراد خطبه‌ای پرمحتوا و غراء، یکی از اقدامات حضرت زهرا (عليهاالسّلام) در دفاع از امامت و ولایت بود. پس از رسیدن این خبر، فاطمه (عليها‌السّلام) روسری بر سر افکند و چادر به تن نمود و همراه جمعی از زنان بنی‌هاشم و یاران خویش رهسپار مسجد شد. از فرط ناراحتی دامن چادرش به پای مبارک می‌پیچید. به گونه‌ای راه می‌رفت که گویی رسول خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) قدم برمی‌دارد.

سپس بر ابوبکر که در جمع شماری از مهاجران و انصار و دیگر مسلمان بود، وارد شد. به احترام فاطمه (سلام‌الله‌عليها) پرده‌ای میان زنان و مردان در مسجد کشیده شد و آن بزرگ بانو پشت پرده قرار گرفت. وقتی نشست، آهی سوزان از اعماق دل دردمندش کشید که همه به گریه افتادند و مجلس به لرزه درآمد.

دخت گرامی پیامبر خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) لحظه‌ای درنگ کرد تا گریه و جوش و خروش مردم فرو نشست. سپس با حمد و ستایش خدا و نثار سلام به روان پاک رسول گرامی اسلام سخن آغاز کرد. بار دیگر مردم به گریه درآمدند. پس از آنکه آرام گرفتند سخنان خویش را ادامه داد.

مباحث خطبه فدک

حضرت زهرا (سلام‌الله‌عليها) پس از حمد و ستایش خداوند متعال بر نعمات و مواهبش و شهادت بر توحید و حقیقت آن، به رسالت پیامبر گرامی اسلام و بیان اوضاع جامعه هنگام بعثت و نقش آن حضرت در هدایت مردم گواهی داد. سپس توجه مردم را به قرآن و عترت جلب نمود و به بیان فلسفه و اسرار احکام و موازین شرعی پرداخت. بعد از آن خود را معرفی کرد و به بیان پایداری رسول خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) در تبلیغ رسالت و اوضاع عرب و بعثت و بیان نقش بی‌نظیر علی (علیه‌السلام) در گسترش و پیروزی‌های اسلام پرداخت.

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌عليها) در این خطبه آتشین به آشکار شدن نفاق بین مسلمانان پس از رحلت رسول خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) اشاره داشت و نسبت به کنار گذاشتن اهل بیت (علیهم‌السلام) از اداره جامعه، مطالبه ارث خود و در مورد فقه میراث، با استدلال علمی پرداخت. سپس انصار را تکریم نموده و آنان را به نصرت و پیروزی ترغیب نمود.

مطالبه فدک از مباحث خطبه فاطمه زهرا در مسجد

… شگفتا! شما اکنون مدعی هستید که ما از پیامبر چیزی به ارث نمی‌بریم. آیا از حکم جاهلیت پیروی می‌کنید؟ برای آنان که اهل یقین هستند، حکم چه کسی از حکم خدا بهتر است؟ آیا شما با این واقعیت‌ها آشنا نیستید؟ آری؛ شما به خوبی می‌دانید و چون آفتاب برایتان روشن است که من دختر همان پیامبرم. مسلمانان! آیا باید ارث پدرم از من به زور گرفته شود؟

ای فرزند ابوقحافه! آیا در قرآن آیه‌ای آمده است که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ چه سخن ناروایی! آیا کتاب خدا را عمداً ترک گفتید و پشت سر افکندید؟ این در حالی است که قرآن می‌فرماید: «سلیمان از پدرش داود ارث برد» و در ماجرای یحیی بن زکریا می‌فرماید: «خدایا فرزندی نصیبم گردان که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد» و نیز می‌فرماید: «خویشاوندان در ارث بردن از یکدیگر، از بیگانگان سزاواترند.» و …. مدعی شدید که من بهره و ارثی از پدر بزرگوارم ندارم؟ 

اتمام حجت و هشدار به مخاطبان در پایان خطبه فدک        

حضرت زهرا (علیها‌السلام) در پایان خطبه به آنها فرمود: 

به هوش باشید! گفتنی‌ها را به شما گفتم. می‌دانم ترک یاری حق با گوشت و پوست شما درآمیخته و پیمان‌شکنی قلبتان را فرا گرفته است؛ اما اندکی از غم‌های دل پر اندوهم بیرون ریخت تا با شما اتمام حجت کرده باشم و عذری برای کسی باقی نماند.

اکنون این مرکبِ خلافت و آن هم فدک، همه از آنِ شما! آن را بگیرید و رها مسازید! اما پشتِ این مرکب زخم شده و کف پایش شکافته است و با آن نمی توانید خود را به سر منزل مقصود برسانید!…

من دخت پیامبری هستم که شما را از عذاب شدید خداوند بیم داد. اکنون آنچه از دستتان برمی‌آید انجام دهید. ما نیز به وظیفه خود عمل خواهیم کرد. شما منتظر باشید و ما نیز در انتظار خواهیم بود!

بازگشت حضرت فاطمه به خانه و گفتگو با حضرت علی

حضرت زهرا (علیهاالسلام) پس از پایان دادنِ سخنانش با مردم، نزد قبر مطهر رسول خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) رفت و آنقدر گریست که لباسش از اشک دیدگان تر شد. سپس به خانه بازگشت در حالی که امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) در انتظار ورود او به سر می‌برد.

مالکیت فدک یک موضوع سیاسی و حقوقی

پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله)، مسئله مالکیت فدک به یک موضوع سیاسی و حقوقی تبدیل شد. خلیفه اول، ابوبکر، این زمین را از حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بازپس گرفت و به بیت‌المال اضافه کرد. استدلال خلیفه اول این بود که پیامبر خدا (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) فرموده‌اند: «ما گروه انبیا ارث نمی‌گذاریم و آنچه از ما باقی بماند صدقه است.» اما حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) با این تصمیم مخالفت کرد و با استناد به آیات قرآن کریم، فدک را حق خود دانسته و خود را به عنوان وارث پیامبر معرفی نمود.

حضرت فاطمه زهرا (علیها‌السلام) در خطبه فدکیه، که در مسجد مدینه ایراد شد، استدلال کرد که فدک نه تنها به عنوان ارث بلکه به عنوان هدیه پیامبر خدا در اختیار ایشان بوده است. این خطبه به یکی از مهم‌ترین متون سیاسی – حقوقی و الهیاتی در تاریخ اسلام تبدیل شده است.

اسرار و ابعاد سیاسی ماجرای فدک

ماجرای فدک تنها یک اختلاف حقوقی بر سر مالکیت زمین نبود، بلکه نمادی از تقابل دو دیدگاه در مورد نقش و جایگاه اهل بیت (علیهم‌السلام) در حکومت اسلامی بود. این ماجرا در واقع بخشی از کشمکش گسترده‌تر بر سر مشروعیت خلافت و میراث پیامبر اسلام (صلَّى‌الله‌عليه‌وآله) بود که تأثیرات آن بر سیاست و فرهنگ اسلامی تا قرن‌ها باقی ماند.

در ادامه با بررسی ابعاد سیاسی ماجرای فدک به این نکته پی خواهیم برد که چرا فدک مهم است و در طول تاریخ چرا یک قطعه زمین، به یکی از بحث‌ برانگیزترین مسائل تاریخ اسلام تبدیل شده است؟

۱. کنترل اقتصادی اهل بیت (علیهم‌السلام): بازپس‌گیری فدک به معنای محدود کردن استقلال مالی اهل بیت (علیهم‌السلام) بود. این اقدام، آن بزرگواران را از یک منبع مهم اقتصادی محروم کرد که می‌توانست آنان را از وابستگی به حاکمیت بی‌نیاز کند.

۲. تثبیت قدرت خلیفه: بازپس‌گیری فدک نشان‌دهنده تصمیم قاطع حکومت جدید برای تمرکز قدرت و جلوگیری از تقویت مخالفان سیاسی بود. فدک به نمادی از مشروعیت اهل بیت (ع) تبدیل شده بود، و تصرف آن، نوعی اعلام قدرت از سوی دستگاه خلافت بود.

۳. پیامدهای اجتماعی و مذهبی : این زمین نه فقط ارزش اقتصادی، بلکه اهمیت اجتماعی داشت. این ماجرا باعث شد اختلافات میان طرفداران اهل بیت (شیعیان) و طرفداران خلافت (اهل سنت) بیشتر شود. خطبه فدکیه به عنوان سندی تاریخی، به تلاش حضرت فاطمه (س) برای دفاع از حقوق خود و جایگاه اهل بیت اشاره دارد.

۴. فدک از یک زمین کشاورزی تا نمادی از حق‌خواهی و قدرت

فدک، فراتر از یک زمین کشاورزی بود و به یک نماد سیاسی در تاریخ اسلام تبدیل شد. در طول تاریخ، گروه‌های شیعه از ماجرای فدک به عنوان نمادی از حق‌خواهی اهل بیت (علیهم‌السلام) و اعتراض به غصب حق آنان یاد کرده‌اند.

اگر با دقت جنبه‌های گوناگون این کشمکش بررسی شود مشخص خواهد شد که این مسأله صرفه جنبه درخواست و مطالبه زمین نبوده است بلکه از مفهومی گسترده‌تر برخوردار بوده است. با هدف پدید آوردن انقلابی عظیم برای باز ستاندن حقوق غصب شده و ارج و احترام از دست رفته و باز گرداندن روند حرکت امتی که منحرف شده بودند.

علاوه بر آن، بیان این نکته که اهمیت و جایگاه فدک را می‌رساند که خلفای عباسی و اموی در دوره‌های مختلف از بازگرداندن یا تصرف مجدد فدک به عنوان ابزاری برای جلب حمایت عمومی شیعیان یا تحکیم قدرت خود استفاده کردند.

درس‌هایی به یادگار از ماجرای فدک

درس‌هایی که از ماجرای فدک می‌توان آموخت، امروزه نیز در مسائل اجتماعی و سیاسی قابل تأمل و الهام‌بخش است: ایستادگی در برابر ظلم، تلاش برای احقاق حق، و حفظ استقلال در برابر فشارهای قدرت‌های ناعادل. این درس‌ها، پیام جاودانه‌ای از حضرت فاطمه (س) به همه انسان‌های آزاده است.

سخن آخر

ماجرای فدک، فراتر از یک اختلاف حقوقی یا اقتصادی، به یکی از مهم‌ترین نمادهای تاریخی در راستای درک جایگاه اهل بیت (علیهم‌السلام) و حقوق آنان در برابر خلافت تبدیل شد. این ماجرا تنها درباره مالکیت یک زمین کشاورزی نبود، بلکه تجلی مبارزه‌ای برای عدالت، حق‌خواهی، و روشنگری در برابر ظلم بود.

حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) با استدلال‌های عمیق و خطبه‌ای پرشور در مسجد مدینه، نه تنها به دنبال بازپس‌گیری یک حق مالی بودند، بلکه با روشنگری و اتمام حجت با مسلمانان، اصول اساسی اسلام، یعنی عدالت، حق‌طلبی، و شایستگی در حکومت را مورد تأکید قرار دادند. این ایستادگی، خاندان پیامبر (علیهم‌السلام) را به عنوان مدافعان واقعی اسلام معرفی کرد و در مقابل، عملکرد حکومت وقت را زیر سؤال برد.

در طول تاریخ، فدک به نمادی از اعتراض به غصب حقوق اهل بیت (علیهم‌السلام) و دفاع از ارزش‌های اصیل اسلامی تبدیل شد. این مسئله، الهام‌بخش حرکت‌هایی برای عدالت‌خواهی و مبارزه با استبداد بوده و هست. مرور این واقعه به ما یادآوری می‌کند که حق، هرچند ممکن است به ظاهر غصب شود، اما صدای حقیقت و عدالت هرگز خاموش نخواهد شد.


[1] . معجم البلدان، ج۴، ص۲۳۸.

[2] . معجم معالم الحجاز (الحائط)، ج۲، ص ۲۰۵_۲۰۶ و (فدک)، ج۷، ص۲۳.

[3] .  معجم البلدان، ج۴، ص۲۳۸.

[4] . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۲۳۶.

[5] . تاریخ المدینه، ج 1، ص ۱۱۷.

[6] . بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۷۸.

[7] . سوره روم، آیه ۳۸.

[8] . تفسیر درالمنثور، ج ۹، ص ۳۲۰.

[9] . شرح نهج البلاغه، ج ۱۶، ص ۲۱۸؛ صحیح بخاری، ص ۱۰۴۰، روایت ۴۲۴۰.

[10] . مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج ۹، ص ۳۹.

[11] . سوره روم، آیه ۳۸.

[12] . السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۸۸.

[13] . شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۷۴.

[14] . همان، ص ۲۱۱.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.