فهرست مطالب این مقاله را ببینید
- 1 میقات و احرام ، آغازی دوباره برای آن است که آهنگ خدا کرده!
- 2 پوشیدن لباس بندگی
- 3 اصل ورود به میقات و احرام
- 4 طهارت در میقات
- 5 دل کندن از دنیا
- 6 میقات و احرام و لباس مهمانی خدا
- 7 برههای از زندگی، وقف خدا
- 8 قانونپذیری الهی
- 9 در محضر پروردگار
- 10 اسرار محرّمات حج
- 11 اگر مرا نپذیری چه کنم؟
- 12 مهمانی خدا با قصد قربت
- 13 تلبیه، اجابت دعوت خدا
- 14 نجوای خالصانه در میقات و احرام
- 15 آمیختن میقات و احرام به نماز و دعا
- 16 بیعتی دوباره با حضرت ولی عصر (عج) در میقات
- 17 شتاب به سوی حضرت دوست
حج تمتع، به عنوان یکی از واجبات الهی، در بین فرایض دینی نمود ویژهای دارد. مناسک و اعمال پر رمز و راز حج، شگفت انگیز است. معارف نهفته در آن انسان را به اوج بندگی میرساند. میقات و احرام بخشی از اعمال حج است که بسیار پرمعناست.
میقات و احرام ، آغازی دوباره برای آن است که آهنگ خدا کرده!
در این مقاله به شرح و توصیف عمل عبادی میقات و احرام در حج تمتع میپردازیم تا لحظاتی کوتاه با راهیان این سفر معنوی همراه شویم:
پوشیدن لباس بندگی
سالها در زندگی دنیا مرتکب اشتباهات و خطاهایی شدیم الان در میقات عبادتیم، باید به لباس بندگی وارد شویم. باید عرضه بداریم خدایا! من این لباس را که از تنم بیرون میآورم. از دنیا خودم را خالص میکنم، لباس بندگی میپوشم. پس تو هم مرا به صدق و صفا و اخلاص وارد کن.
اصل ورود به میقات و احرام
اصل ورود به میقات یعنی اصل ادب، اصل احترام، این که ما از یک جایی حق نداریم بدون لباس احرام عبور کنیم. وقتی محرم شدیم باید از چند چیز مهّم اجتناب کنیم. این که حریم و حرمت نگه میداریم. این یکی از معانی مهم میقات و احرام است.
طهارت در میقات
میقات جایی است که طهارت خود را چک کنی. لذا در میقات به بندگان وعده دادند اگر تا الان پاک نشدی در میقات میتوانی پاک شوی. دو رکعت نماز استغفار، حتماً بخوانید، نماز توبه بخوانید، صورت خود را به خاک بگذارید و الهی العفو بگویید.
دل کندن از دنیا
میقات تمثیل مرگ است. لباس احرام کفن است که محرم میپوشد چرا که باید همه نشانهها و امتیازات دنیایی را از دل و جانت برگیری. چه نیکوست تا همراه احرام لباسی از تقوا تنپوش خویش نماییم. سپید بپوش، سپید کن همه سیاهی های گناه را.
به رنگ همه شو، ذره شو در آمیز با ذرهها، قطره شو همراه شو با دریا.
پرنده شو، رها در این بیگرانه سبز معرفت
از من بودن خویش به درآی
میقات و احرام و لباس مهمانی خدا
در میقات ما محرم میشویم و لباسهای معمولی و عادی خودمان را کنار میگذاریم چون هر مهمانی و هر برنامه ای آداب خودش را دارد.
خداوند هم که بندگان خودش را به عنوان مهمان دعوت میکند از آنها میخواهد که از لحاظ ظاهری و از نظر لباس، لباسهایی را که خداوند فرموده بپوشند به این دلیل ما باید لباس احرام را بپوشیم لباسهای عادی دنیا را کنار بگذاریم.
برههای از زندگی، وقف خدا
دیگر شما در لباسی میروید که وقف بندگی خدا میشود تا در این لباس احرام هستید بسیاری از امور عادی زندگی برای شما حرام است و جایز نیست از بعضی از لذّتها باید چشم بپوشید. آنچه که برای شما مهم است باید به فکر بندگی خدا و تقرب او باشید برههای از زندگی خود را وقف خدا کردهاید به چیز دیگری فکر نکنید.
قانونپذیری الهی
احرام، یعنی پذیرش قانون خدا، احرام یعنی قانون پذیری، خدایا پذیرفتن آنچه را تو بر من واجب کردی، بگوییم چشم، آنچه تو بر من حرام کردی، بگوییم چشم.
جالب این است ما عادت کردیم به قانون پذیری رانندگی، قانون پذیری پزشکی و مهندسی و نظامی و اداری ولی نمیدانم چرا قانون پذیری الهی برای ما سخت است.
در محضر پروردگار
از باب این سفر ورود پیدا کردیم که به محضر پروردگار شرفیاب شویم پس اشتغالاتی که ما را از او دور میکند و ما را از اطاعت او باز میدارند و حجاب میشوند باید همه آنها را بر خود حرام کنیم.
اسرار محرّمات حج
این محرمات باز راز و رمزی دارد. بعضی از اینها باعث میشود رابطه انسان با خدا تنظیم شود، بعضی از محرمات رابطه انسان را با خودش تنظیم میکند، چه با جسمش چه با جانش.
بعضی از این محرمات رابطهی انسان را با طبیعت تنظیم میکند، با محیط زیست، یعنی تو باید مراقب باشی به محیط زیست ضرری وارد نکنی و بخشی از محرمات احرام رابطه انسان را با همنوعانش تنظیم میکند، با انسانهای دیگری که بصورت طبیعی باید در محیط اجتماعی با آنها ارتباط داشته باشی.
نه کسی باش که به میعاد آمدهای خسی شو که به میقات آمدهای
اینک در میقات نیت میکنیم حج را آغاز نماییم…
اگر مرا نپذیری چه کنم؟
مثل باران سیدالساجدین (ع) اشک میریخت و میفرمود:«اگر وقتی میگویم لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، خطاب شود لالَبَّیكَ و لاسَعْدَک من چه کنم؟[1]»
به همین دلیل از همان جا باید کار را درست کرد. اگر کسانی که وارد میقات و احرام میشوند یک عَلَم حرام (پرچم و نشانهها) در اثاثشان باشد، به آنها گفته میشود لالَبَّیكَ و لاسَعْدَک چه دعوتی چه حجی؟» یعنی از همان جا که شما محرم میشوید بحث مال حلال مطرح میشود، بحث حلیّت مطرح میشود، بحث ادب و احترام، بحث حرمت نگه داشتن مطرح میشود.
مهمانی خدا با قصد قربت
ما در این مهمانی بزرگ باید فقط و فقط به قصد قربت خدا اعمالمان را انجام دهیم. وقتی لباس احرام را پوشیدیم، وقتی نیت کردیم تمام وجود ما در بارش رحمت خدا پاک شده و گناهان ما آمرزیده شده و آماده هستیم برای گفتن لبیک و با گفتن ؟ «لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ» رسماً مهمانی خدا را میپذیریم.
تلبیه، اجابت دعوت خدا
لبیک حق مثل الله اکبر نماز است. الله اکبر را میگویند تکبیرة الاحرام، انسان آماده نماز میشود. همین که گفت الله اکبر مُحْرِم میشود، غذا خوردن، آشامیدن، رو به قبله گرداندن و … حرام است تا این که از نماز فارغ شود. بعد به حال عادی برگردد.
لبیک حج یعنی رفتن به احرام عبادت خدا، تلبیه انسان را مُحْرِم میکند. تا تلبیه نگفتیم میتوانیم در آینه نگاه کنیم. همین که گفتیم «لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ»، خدایا دعوتم کردی اجابت کردم الان به حضور تو آمدم.
نجوای خالصانه در میقات و احرام
نماز در میقات و در جامه سفید احرام، معنای دیگری دارد. نجوا میکنم به اخلاص با خدای خود
ای رحمان، ای که دوست را مینوازی،
ای رحیم، ای که آفتاب رحمتت مرزی نمیشناسد،
جز تو را نخواهم ستود که حمد و سپاس ویژه توست.
آمیختن میقات و احرام به نماز و دعا
در میقات قرآن بخوانید، دعا بخوانید، توسل پیدا کنید. چرا مستحب است انسان بعد از نماز محرم شود؟ حالا سه تا دو رکعت یا یک نماز واجب. دلیلش این است تمام این کار عبادت است. باید با نماز، قرآن، ذکر و دعا آمیخته شود.
به عبارت دیگر بیش از آن که خود را درگیر الفاظ کنید، یا به نیت بپردازید، به جایگاه و مقام و اهمیت نماز دقت کنید و بدانید که چقدر این ورود مهم است.
بیعتی دوباره با حضرت ولی عصر (عج) در میقات
ای مستعان و یار من در نماز میقاتم پیمان میبندم تا هر قیام و قعودم برای تو باشد. بیعتی دوباره خواهم کرد با صاحب عصرم و ولیّ امرم، با آن که چونان پیامبر، پیام آور دین خداست.
از میقات دستت را به دست امام زمان (عج) بده و بگو آقا جان من مهمان شما هستم. با شما باید در این سفر بچرخم.
تو باید از میقات و احرام با امام زمان (عج) پیوند با ولایتت را درست کنی، ببین میقاتی که با طهارت باشد، با اجازه باشد، با پیوند با ولایت باشد، چه میشود آن سفر، و ان شاء الله:
کعبه آن سنگ نشانیست که ره گم نشود حاجی احرام دگر کن ببین یار کجاست
شتاب به سوی حضرت دوست
رنگها از رخسارها پریده، دلها در سینه میلرزد، صداها در گلو پیچیده است، چراکه لحظه تشرف نزدیک، دعوتها به اجابت رسیده، حضرت حق تو را به حرم خوانده، پس شتاب کن، ای از خود گذشته به سوی خدا شتاب کن…
«لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلكَ، لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ»
اگر علاقمند به آشنایی با اسرار عرفانی حج هستید، به شما پیشنهاد میکنیم دوره رایگان “در مسیر آسمان” را حتما ببینید. این دوره با تدریس جمعی از بهترین اساتید ، درصدد تبیین رازها و اسرار عرفانی و معنوی حج است.
از اینجا ببینید!
[1] . سفیان بن عیینه از بزرگان تابعین، درباره آن حضرت میگوید: «علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (ع) به حج رفت و احرام بست و سوار مرکب برای حرکت آماده شد، ولی رنگ از چهرهاش پرید و بر اندامش لرزه افتاد؛ به گونهای که نتوانست تلبیه (لبیک اللهم لبیک) گوید. وقتی پرسیدند که چرا تلبیه نمیگویید؟ فرمود: «اخشی ان اقول لبیک فیقول لی لا لبیک؛ میترسم بگویم خدایا اجابت کردم و به من گفته شود اجابتی در کار نیست (و حضرت حق مرا نپذیرد)». به او گفتند: چارهای جز گفتن تلبیه نیست. پس شروع به تلبیه کرد و ناگاه بیهوش شد و از مرکب بر زمین افتاد و حالش همواره تا پایان حج چنین بود».