فهرست مطالب این مقاله را ببینید
درباره خلقت انسان و چگونگی خلقت اولیه نسل بشر نظریههای مختلفی ذکر میشود. در این جا چند سوال مطرح میشود:
- آیا فقط حضرت آدم (ع) از خاک خلق شده است؟
- آیا ما انسانها قبل از آمدن به این دنیا خلق شده بودیم؟
- عالم ذر کجاست و در آن چه اتفاقاتی افتاده است؟
- آیا عناصر اصلی خاک هنوز در بدن ما هستند؟
- و …
به خلاف بعضی نظریهها ما معتقدیم همه انسانها از خاک آفریده شدهاند. بنا بر آیات قرآن کریم اینکه حضرت آدم از خاک آفریده شده و بقیه انسانها از او خلق شدهاند؛ مردود است.
در این مقاله با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) موضوع عالم ذر و خلقت اولیه انسان را بررسی میکنیم و به سوالات بالا پاسخ میدهیم. ابتدا چکیده مطالب را مشاهده میفرمایید:
چکیده
عالم ذر
اگر بخواهیم دنیا را خوب بشناسیم باید به قبل از دنیا توجه کنیم و بدانیم چه اتفاقاتی افتاده است تا معنا و زندگی دنیا برای ما روشن شود. بنابراین بحث خلقت انسان را از عالم قبل از دنیا شروع می کنیم. از طرفی آشنایی با کیفیت خلقت انسان در مباحث مربوط به معاد و زندگی انسانها در جهان آخرت خیلی به ما کمک میکند.
در آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) دربارهٔ عالم قبل از دنیا مطالب فراوانی وجود دارد. از عالم قبل از این دنیا به عالم «ذر» تعبیر کردهاند.
«ذر» در لغت به معنای مورچهٔ بسیار ریز است و معنی دوم آن ذرّاتی است که در هوا پراکنده هستند که معمولاً در شعاع نور آفتاب دیده می شوند. جوهری در کتاب تاج اللغة میگوید:
الذَّرُّ جمعُ الذَّرَّة وَ هِیَ أصغَرُ النَّمل
«ذر»جمع «ذره» است و به مورچه بسیار کوچک گفته میشود.
ابن منظور در لسان العرب میگوید:
الذَّرُّ: صِغارُ النَّمل، واحدته ذَرَّة وَ قيلَ: الذَّرَّةُ لَيسَ لَها وَزنٌ، و يُراد بِهَا مَا يُرَى في شُعاعِ الشَّمسِ الدَّاخلِ في النَّافِذَة.[1]
«ذر»: مورچهٔ بسیار کوچک، مفرد آن ذره است و چیزی است که وزنی ندارد. منظور از ذره آن ذراتی است که در شعاع آفتاب که از پنجره به داخل میتابد، دیده میشوند.
الف ـ خلقت انسان در غالب ذرّ
علت این نامگذاری این است که در روایات ما خلقت انسان را تشبیه به «ذر» کردند. قرآن کریم و روایات اهلبیت (ع) کیفیت خلقت انسان را بیان کردند که با ملاحظه این دو، چگونگی خلقت انسان روشن میشود. در روایتی در احادیث طینت در کتاب کافی شریف آمده است:
ثُمَّ أَخَذَ طِيناً مِنْ أَدِيمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِيداً فَإِذَا هُمْ كَالذَّرِّ يَدِبُّونَ.[2]
خداوند از سطح زمین خاکی را گرفت و بعد از آن به شدت آن را مالش داد سپس به ناگاه انسانها همانند ذره شروع به جنبیدن کردند.
خداوند گلی را از سطح زمین برگرفت که البته ملائکه از طرف خدا مأمور این زمین هستند. آن گل را سخت مالش داد تا این که خاک خالص شد آنگاه گویا با یک تجلی که بر این گل شد هر ذرهای از آن گل به یک حقیقت ایمانی تبدیل شد. به ناگاه انسانها شروع به حرکت و جنبش کردند.
این معنای «ذر» بود. این اصطلاح «عالم ذر» از روایات اهلبیت (ع) گرفته شده است. مضمون عالم ذر نیز براساس این روایت مشخص شد. آن ذرهٔ اولیهٔ انسان که خدا از گل آفریده را «ذر» میگویند و او یک انسان است؛ ذرات DNA مثال خوبی برای روشن شدن این مطلب است. در آن ذرهٔ فوق العاده کوچک تمام کدهای اطلاعاتی انسان وجود دارد.
امروزه هویت هر کسی را از طریق DNA تشخیص میدهند. در این ذرهٔ فوق العاده کوچک تمام اطلاعات مربوط به انسان ثبت است. بنابر توضیح یکی از محققان علم زیستشناسی، اگر اطلاعات این ذره کوچک نوشته شود تبدیل به ده دایرةالمعارف خواهد شد. طینت هر انسان نیز به این صورت است. یعنی تمام حقیقت وجودی انسان که از آن تعبیر به «من» می کند همان طینت او میباشد که ذرهای کوچک است. در کتاب کافی شریف حدیثی در این مورد ذکر شده است:
عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْمَيِّتِ يَبْلَى جَسَدُهُ قَالَ نَعَمْ حَتَّى لَا يَبْقَى لَهُ لَحْمٌ وَ لَا عَظْمٌ إِلَّا طِينَتُهُ الَّتِي خُلِقَ مِنْهَا فَإِنَّهَا لَا تَبْلَى تَبْقَى فِي الْقَبْرِ مُسْتَدِيرَةً حَتَّى يُخْلَقَ مِنْهَا كَمَا خُلِقَ أَوَّلَ مَرَّة.[3]
عمار بن موسی میگوید از امام صادق (ع) سؤال شد که آیا جسد میت میپوسد؟ فرمودند: بله، تا جایی که نه گوشتی از آن باقی میماند و نه استخوانی و فقط طینت او باقی می ماند، همان که از آن خلق شده است و آن طینت نمی پوسد و باقی می ماند تا این که از آن خلق شود همان گونه که مرتبه اول از آن خلق شد.
کیفیت خلقت انسان در دنیا از این ذره به این صورت است که این طینت به همراه غذا یا شاید تنفس و یا هر طریق دیگری وارد بدن پدر میشود و در بدن پدر باقی میماند تا موقعی که به اذن و ارادهٔ الهی به یک سلول حیاتی تبدیل شود. محل اولیه، صُلب و یا ظَهر، یعنی ستون فقرات است. آن ذره کوچک است و ممکن است شبیه این ذره میلیاردها ذرهٔ دیگر در وجود یک نفر جای بگیرد.
این ذره در ستون فقرات انسان مستقر میشود و به تعبیر قرآن از بین سلب و ترائب[4] خارج میشود و به دستگاههای دیگری میرود و ساخت و ساز میشود و به یک سلول حیاتی، به یک اسپرم تبدیل میشود. تا این که این ذره بخواهد به یک سلول تبدیل شود باید در آن تحولاتی صورت بگیرد، مواد حیاتی بر آن اضافه شود، ژنهایی را از پدر بگیرد تا به یک سلول زنده تبدیل شود. جالب است که قرآن کریم همین سیر خلقت را به روشنی بیان میکند و میفرماید:
﴿ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً في قَرارٍ مَكينٍ﴾ [5]
بدون شک ما انسان را از عصارهای از گل آفریدهایم. سپس آن انسان آفریده شده از گل را به صورت نطفهای در جایگاهی مطمئن قرار دادیم.
یعنی آن ذرهای که از گل آفریده میشود انسان است و بعداً به نطفه تبدیل میشود و این مطلب دقیقاً با بحث عالم ذر که در روایات اهل بیت (ع) آمده، هماهنگ است، روایات این مطلب قرآنی را به طور کامل توضیح دادهاند.
بنابراین روایات و آیات قرآن یک مطلب را در مورد خلقت انسان مطرح میکنند به این بیان که: همه انسان ها از خاک به صورت یک ذره کوچک خلق شدند که در روایات از آن تعبییر به طینت شده است. یعنی هر انسانی در ابتدا به صورت یک ذره بوده است، سپس آن ذره در بدن پدر تبدیل به یک سلول حیاتی و بعد از آن تبدیل به نطفه می شود و تا به آخر.
ب ـ دیدگاه دیگر در مورد خلقت انسان
در این باره نظرات دیگری مطرح شده که اشکالاتی بر آنها وارد است؛ مثلا گفته شده است که منظور از خلقت انسان از خاک خلقت اولین انسان میباشد، به این معنا که حضرت آدم (ع) از خاک خلق شد و بقیه انسان ها از نطفه حضرت آدم و حوا خلق شدند. اگر در متن عبارت های قرآن دقت شود اشکال این نظر روشن می شود.
اشکال اول: قرآن کریم میفرماید: ما چیزی را به عنوان انسان از گل آفریدیم
﴿ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ﴾ [6]
ما انسان را از عصاره گِل[7] خلق کردیم.
و نفرموده است «لقد خلقنا آدم من سلاله من طین» ما آدم را از عصاره گل خلق کردیم.
این مطلب در آیات دیگر نیز آمده است:
﴿ إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طينٍ لازِبٍ﴾ [8]
قطعاً ما آنها را از گلی چسبنده خلق کردیم.
چنانچه ملاحظه میفرمایید مرجع ضمیر «هم» همه انسان ها هستند نه فقط حضرت آدم (ع).
اشکال دوم: در ادامهٔ آیهٔ ۱۲ مؤمنون میفرماید:
﴿ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً﴾
سپس آن انسان را [که ذرهای بود] نطفه قرار دادیم.
با این نگاه انسان قبل از آنکه نطفه بشود انسان است. و این نمیتواند دربارهٔ حضرت آدم باشد که بگوییم خدا حضرت آدم را از گل آفرید و بعد نسل او را از این نطفه قرار داد. چرا که در این صورت باید حضرت آدم دوباره نطفه شود. چون میگوید «ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً» و حضرت آدم (ع) به صورت نطفه خلق نشد. بنابراین مراد از انسان در آیه « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ» حضرت آدم (ع) نیست.
اشکال سوم: قرآن کریم میفرماید:
﴿ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَة﴾ [9]
ای مردم اگر شما از معاد و برانگیخته شدن در قیامت در تردید هستید، [بدانید] به تحقیق ما شما را از خاک آفریدیم بعد شما را به نطفه تبدیل کردیم و سپس به علقه تبدیل کردیم[10].
این آیه به مردم خطاب میکند و میفرماید: شما را از خاک خلق کردیم نه این که بگوید حضرت آدم (ع) را از خاک خلق کردیم.
اشکال چهارم: در سوره ی مبارکهٔ کهف[11]، این مطلب فقط دربارهٔ یک نفر بیان شده است. آن مرد الهی به مرد دنیاپرست میگوید:
﴿ أَ كَفَرْتَ بِالَّذي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً﴾
آیا به خدایی کافر میشوی که تو را از خاک آفرید، بعد نطفه و سپس به صورت مردی تو را آراست.
بنابراین روشن است که مراد از خلقت انسان از خاک خلقت اولین انسان یعنی حضرت آدم (ع) نیست بلکه همه انسانها از ابتدا از خاک خلق شدند.
بعضی دیگر گفتهاند خلقت انسان از خاک است یعنی عناصر بدن انسان از گل است. به نظر میآید این قول نیز صحیح نباشد، چرا که در آن صورت باید میگفتند «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا نُطفَةَ الْإِنْسان مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ» ما نطفهٔ انسان را از عصارهای از گل آفریدیم اما در صورتی که میگوید ما انسان را از گل آفریدیم و بعد این انسان را به نطفه تبدیل کردیم. ضمن این که عناصر خاک مثل کلسیم، فسفر و… که انسان نیستند. خداوند انسان را، چیزی را که به آن انسان اطلاق میشود از گل آفریده و بعد او را به نطفه تبدیل کرده است.
﴿ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ﴾
بدون شک ما انسان را از عصارهای از گل آفریدهایم.
این آیات فقط با مسألهٔ عالم ذر که در روایات اهل بیت (ع) بیان شده است به طور کامل و بدون اشکال منطبق است.
﴿ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَنَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ، ثمُ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فىِ قَرَارٍ مَّكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لحَمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخَالِقِين﴾ [12]
ما انسانها را از گل آفریدیم و بعد آنها را به نطفه تبدیل کردیم. آن ذرهٔ وجودی انسانها نطفه شدند. بعد این نطفه علقه میشود و مقداری رشد میکند و مثل یک زالوی کوچک به جدارهٔ رحم میچسبد و بعد مقداری رشد میکند و به مضغه تبدیل میشود و مانند یک تودهٔ سلولی گوشت جویده شده میشود و بعد استخوانبندی پدیدار میشود و بعد گوشت بر آن پیکره روییده میشود. بعد او را در خلقت جدیدی پدیدار میکنیم [یعنی از حالت خواب بیدار میشود]، پس هميشه سودمند و با بركت است خدا كه نيكوترين آفرينندگان است.
ج ـ مؤیدی در مسأله
خداوند در یک مرحله، طینت حضرت عیسی (ع) را به حضرت مریم (علیها السلام) القاء میکند. خداوند در اینباره میفرماید:
﴿ إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّه وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ﴾ [13]
جز اين نيست كه مسيح، عيسى بن مريم فرستاده خدا و كلمه اوست كه به مريم القا كرد.
قرآن به آن طینتها اطلاق کلمه میکند. آیات دیگری مانند این آیه و به این مضمون وجود دارد. در جای دیگری میفرماید:
﴿ إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾ [14]
قطعاً داستان عيسى نزد خدا [از نظر چگونگى آفرينش] مانند داستان آدم است، كه او را از خاك آفريد، سپس به او فرمود: باش پس بىدرنگ شد.
هم حضرت آدم و هم حضرت عیسی از یک ذرهٔ کوچک آفریده شدهاند، در قالب یک ذره از خاک آفریده شدهاند و با تبدیل شدن به یک سلول حیاتی این سیر نطفه شدن و بعد رشد جنینی برای آنها پیش آمده است؛ مثل همهٔ انسانها تا این که به صورت این پیکره متجلی شدند. این مسألهٔ عالم ذر به صورت بسیار خلاصه است.
نتیجه آنچه در خلقت انسان بیان شد این است که انسان ها قبل از این دنیا به صورت ذرهای کوچک بودند که آن ذره ــ طینت ــ حقیقت اصلی انسان است که همه درک و شعور و فهم و مسایل مربوط به انسان مربوط به آن ذره است.
[1].محمّد بن مکرم، ابن منظور؛ لسان العرب، ج ۲،ص۴۵۷
[2]. ابوجعفر محمّد بن یعقوب، الکلینی؛الکافی، کتاب الایمان و الکفر، باب طینة المومن و الکافر، ج ۲، ص ۶ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۲، ص 82.
[3]. ابوجعفر محمّد بن یعقوب، الکلینی؛ الکافی، کتاب الجنائز، باب النوادر، ص۲۵۱، حدیث۷
[4]. جمع تربیه به معنای قفسه سینه.
[5]. سوره مؤمنون، آیه۱۲.
[6].سورهٔ مؤمنون، آیه۱۲.
[7]. عصارهٔ گل، یعنی از خاک خالص که باعث چسبندگی گل می شود. وقتی مواد اضافه، املاح و شن را از گل بگیرند به گل چسبنده تبدیل میشود که وقتی که خشک شود بسیار محکم است مثل گل کوزهگری، گل رس. در سورهٔ صافّات آیه ۱۱ میفرماید: « إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طينٍ لازِبٍ» ما این انسانها را از گلی چسبنده آفریدیم. در اینجا هم میفرماید ما از عصارهٔ گل انسان را آفریدیم، بنابر این هر دو از یک کیفیّت سخن می گویند.
[8]. سورهٔ صافات، آیه ۱۱.
[9]. سورهٔ حج، آیه ۵.
[10]. خلقت هم به معنای ایجاد است و هم به معنای تبدیل، چناچه هم در آیهٔ بالا و هم در سورهٔ مؤمنون به معنای تبدیل کردن به کار رفته است. «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً» نطفه را به علقه خلق کردیم، یعنی تبدیل کردیم.
[11]. سورهٔ کهف، آیه ۳۷.
[12]. سوره مؤمنون،آیه ۱۲ تا ۱۴.
[13]. سوهٔ نساء، آیه ۱۷۱.
[14]. سورهٔ آل عمران، آیه 59.
الحجرات
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﻣﻠﺖ ﻫﺎ ﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ . ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ . ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ .(١٣) سلام واحترام
با سلام و احترام
سپاسگزاریم
سلام.اگرخلقت ادم وعیسی شبیه هم است خب عیسی مادرداشته حضرت ادم که نه مادرونه پدری داشته.پس چجوری بوجوداومده؟
با سلام و احترام
حضرت عیسی در نداشتن پدر، تشبیه شده به حضرت آدم
حضرت آدم نه پدر داشته و نه مادر
قرآن درباره خلقت ایشان میفرماید: «خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون» خداوند سبحان او را از خاک آفرید سپس به او گفت باش و او موجود شد.
یعنی خلقت حضرت آدم به اراده الهی اینگونه بوده.
حضرت عیسی هم پدر نداشت و به خواست خدا در رحم مریم به وجود آمد.
به همین خاطر خلقت عیسی (ع) به خلقت آدم (ع) تشبیه شده
النساء
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا
ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺍﺯ [ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱِ ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ ، ﺁﻧﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺗﻦ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﻭ ﺟﻔﺘﺶ ﺭﺍ [ ﻧﻴﺰ ] ﺍﺯ [ ﺟﻨﺲ ] ﺍﻭ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺗﻦ ، ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺳﺎﺧﺖ . ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺍﻭ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ، ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ [ ﻗﻄﻊ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ] ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ . ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١)
سلام و ادب و احترام
مراد از انسان در آیه « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ» حضرت آدم (ع) می
باشد.چون
1 (انسان) یک صفت میباشد
2 که آدم علیه السلام آنها را دارا بود
با سلام و احترام
البته انسان لزوما یک صفت نیست.
در پیامهای قبلی توضیحاتی رو خدمتتون عرض کردیم مراجعه بفرمایید به پیامهای قبل
ممنون
سلام
قرآن کسانی را انسان خطاب می کند که در خود صفاتی را به فعلیت رسانده باشد.
سوره المومنون آیات 1الی11
با سلام و احترام
هر دو خطاب در قرآن وجود دارد.
این مورد که شما میگویید مرتبه عالیه از انسانیت است.
سلام
نسل بشر از صلب بنی آدم صحیح است.
172 اعرف
58 مریم
سلام
قرآن کسی را انسان میخواند که رفتار و گفتارش مثل آیات 1الی9 سوره مومنون باشد.
کلمه(انسان)یک صفت است.
نتیجه :خاک>>آدم علیه
با سلام و احترام
چند نکته را باید عرض کنیم:
۱. در سوره مومنون اوصاف مومنین بیان شده نه مطلق انسان
۲. مفهوم انسان در قرآن به هر دو معنا آمده هم به معنای مطلق انسان و هم به معنای انسان خوب
۳. این که انسان از خاک خلق شده به این معنا نیست که خاک از انسان برتر است