شباهت و تفاوت زن و مرد در نگاه قرآن
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
قرآن کریم برای خانواده اهمیت بسیاری قائل است لذا به شکلی دقیق و حساب شده جایگاه هر فردی را مشخص میکند و حقوق و تکالیف هر کدام را تعیین مینماید. این جایگاهها، با توجه به نگاهی که قرآن به زن و مرد دارد و بر اساس ویژگیهای خاص و فردی هر کدام تعیین شده است. در این مقاله به بررسی وجوه شباهت و تفاوت زن و مرد از دیدگاه قرآن کریم میپردازیم و به سوالات زیر پاسخ میدهیم:
- قرآن زن و مرد را در چه اموری برابر میداند؟
- قرآن از چه جهت بین زن و مرد تفاوت قائل میشود؟
- علت تفاوت بین زن و مرد چیست؟
- آیا حقوق و تکالیف زن و مرد میتواند یکسان باشد؟
چکیده
- زن و مرد در نگاه قرآن از بعضی جهات مساویند و از بعضی جهات با هم تفاوت دارند.
- وجوه تساوی زن و مرد عبارتند از:
- شخصیت و ارزش انسانی: قرآن برای انسان مؤمن شخصیّتی قائل است و بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد. تنها معیار برتری تقوا است.
- ارزش اعمال: از نظر قرآن هر کس عمل صالحی انجام دهد چه مرد باشد و چه زن وارد بهشت میشود و به حیات طیبه میرسد.
- نگاهی متمایز مبتنی بر عدالت: از نظر ارزش انسانی و ارزش اعمال بین زن و مرد برابری است، امّا از نظر حقوق و تکالیف عدالت وجود دارد نه برابری.
- وجوه تفاوت زن و مرد عبارتند از:
- خلقت و ساختار وجودی: بین زن و مرد از نظر جسمی و روحی تفاوتهای زیادی وجود دارد.
- حقوق و تکالیف: چون خلقت زن و مرد متفاوت است پس تکالیفی که متوجّه آنها میشود نیز متفاوت خواهد بود. زمانی که تکالیف متفاوت شد حقوقی که به آنها تعلق میگیرد نیز متفاوت خواهد بود.
نگاه قرآن به زن و مرد
ما باید به نکتهای توجّه کنیم و آن تفکیک بین دو امر در بین مرد و زن یا زن و شوهر است. قرآن کریم از دو زاویه به مرد و زن نگاه میکند. زاویهای که در آن نگاهی مساوی و برابر دارد و یک زاویه نگاهی که در آن زن و مرد را متفاوت از هم میبیند.
۱- نگاهی از روی تساوی
ابتدا وجوه مشترک زن و مرد از دیدگاه قرآن را بررسی میکنیم.
شخصیت و ارزش انسانی
در شخصیّت مرد و زن ما در قرآن برابری میبینیم. برای انسان مؤمن قرآن شخصیّتی قائل است که چه مرد باشد و چه زن باشد به آن شخصیّت نائل میشود. مثلاً در آیهای میفرماید: «وَ لَقَد كَرَّمنا بَني آدَمَ»[1] ما بنی آدم را گرامی داشتیم، این بنی آدم هم شامل مرد و هم شامل زن میشود.
در آیه دیگری میفرماید: «يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلناكُم شُعوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا »[2] خطاب به همه انسانها است که ما شما را از مرد و زن آفریدیم، به علاوه از شعبهها و قبائل مختلف قرار دادیم که امکان شناخت متقابل وجود داشته باشد.
در آیه دیگری آمده است که: «إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّـهِ أَتقاكُم» هر کدام از شما انسانها که با تقواتر باشید در نزد خدا گرامیتر هستید. اگر مرد باتقواتر باشد قطعاً در نزد خدا گرامیتر است، اگر زن باتقوا باشد او گرامیتر است. بین زن و شوهر آن کسی در نزد خدا گرامیتر است و اکرم است که متّقیتر باشد. این نگاه از نظر ارزش و کرامت انسانی است که در آن زن و مرد با همدیگر برابر هستند.
در سوره مبارکه تین خداوند ابتدا چهار قسم را بیان میکند: «وَ التّينِ وَالزَّيتونِ * وَ طورِ سينينَ * وَ هـذَا البَلَدِ الأَمينِ»[3] . آنگاه در جواب قسم میفرماید که «لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ في أَحسَنِ تَقويمٍ»[4]؛ ما انسان را در بهترین قوام و بهترین ارزشمندی از نظر ساختار وجودی آفریدیم. هرچند ممکن است به سوی پایین سقوط کند، مگر انسانهای مؤمنی که دارای عمل صالح هستند. امّا در هر صورت انسان در احسن تقویم آفریده شده است و خداوند تفاوتی بین زن و مرد از جهت شخصیّت انسانی نمیگذارد.
ارزش اعمال
و امّا جهت دومی که قرآن کریم نگاه مساوی به زن و مرد دارد یا به تعبیری، ما از آیات قرآن نگاه مساوی میفهمیم و هیچ تعبیر متفاوتی در سیاق و بیانات قرآن نمیبینیم، در ارزش اعمال بین زن و مرد است. خداوند در قرآن میفرماید: «مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[5]؛ هر کس عمل صالحی انجام دهد، حال چه مرد باشد چه زن به شرط اینکه مؤمن باشد، ما او را به یک زندگی پاکیزه (غیر از زندگی فیزیکی که اکنون دارد) زنده میکنیم. تقوا، عمل صالح و ایمان ما را به یک حیات جدیدی میرساند. سپس میفرماید: «وَ لَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ»؛ موقعی هم که بخواهیم به اینها در آخرت پاداش بدهیم بهترین عملشان را ملاک پاداششان قرار میدهیم یا به تعبیر بعضی به بهتر از عملشان پاداش میدهیم. یعنی زن مؤمنی که عمل صالح انجام بدهد به حیات طیّبه میرسد و همینطور مرد مؤمنی که اهل عمل صالح است.
نظیر همین آیه را در جای دیگری میبینیم. «وَ مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولـئِكَ يَدخُلونَ الجَنَّةَ يُرزَقونَ فيها بِغَيرِ حِسابٍ»[6] اینها وارد بهشت میشوند و رزق الهی بیحساب به آنها تعلّق میگیرد.
و در جای دیگری میفرماید: «وَ مَن يَعمَل مِنَ الصّالِحاتِ مِن ذَكَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ»[7]؛ هر کس عمل صالحی انجام دهد چه مرد باشد چه زن، «فَأُولـئِكَ يَدخُلونَ الجَنَّةَ وَ لا يُظلَمونَ نَقيرًا »؛ اینها وارد بهشت میشوند و هرگز نسبت به اعمالشان بیمهری نمیبینند. نقیر به گودی هسته خرما گفته میشود. منظور اینکه به این مقدار کم هم عمل آنها نادیده گرفته نمیشود. پس از نظر ارزش انسانی و ارزش اعمال نیز برابری بین زن و مرد وجود دارد.
۲- تفاوت زن و مرد مبتنی بر عدالت
همانطور که گفته شد باید دو امر را از هم تفکیک کنیم. اوّل کرامت و ارزش انسانی و نیز ارزش اعمال بین زن و مرد و دوم حقوق و تکالیف آنان. در شخصیت انسانی و ارزش عمل، برابری بین زن و مرد وجود دارد اما در حقوق و تکالیف ما عدالت میبینیم نه برابری. عدالت این است که هر کس استعدادی در هر زمینهای دارد تکلیفش را در همان زمینه به او متوجّه کنیم.
امروزه در آموزشهای مدارس، دبستان، دبیرستان یک بحث مورد توجّه این است که استعدادهای دانش آموزان ارزیابی شود، رشته متناسب با استعداد به آن دانش آموز ارائه شود که هم برای او آسانتر است و هم نتیجه بهتری خواهد داشت.
در دو جهت قرآن نگاه متفاوتی نسبت به زن و مرد دارد: اول خلقت و ساختار وجودی و دوم تکالیف و حقوق.
الف- تفاوت زن و مرد در خلقت و ساختار وجودی
زن و مرد در خلقت و ساختار وجودی تفاوت دارند. این تفاوت هم از لحاظ جسمی است و هم در روح و روان.
۱. تفاوت در جسم
تفاوتهایی که در خلقت زن و مرد وجود دارد کاملاً مشهود است. مرد با خصوصیّات خودش مرد است، زن هم با خصوصیّاتی که دارد زن است که خداوند در قرآن کریم به این اشاره میکند که خداوند مرد و زن آفرید. و این زن و مرد مکمل یکدیگر هستند. اوّلاً این تفاوت در جهات جسمانی است:
- مردها معمولاً قویتر هستند، استخوانبندی قویتری دارند، عضلات قویتر و قد به نسبت بلندتر دارند یعنی متوسّط قد مرد از قد زن بلندتر است و این قابل مشاهده است.
- بانوان چربی بیشتری در بدن دارند که موجب لطافت ویژهای میشود ولی عضلات آنها کمتر از مرد است.
- در سراسر تاریخ کارهای سنگین اجتماعی معمولاً بر عهده مردها بوده است. لذا ویژگیهای کاری در مرد و زن متفاوت است.
- از آن طرف وظایف منزل بر عهده بانوان بوده مانند تربیت فرزند و رسیدگی به کودکان در ابعاد روحی و جسمی.
- از نظر ایمنی معمولاً بانوان در برابر آسیبها و بیماریها مقاومت بیشتری دارند شاید به همین علّت طول عمر آنها نسبتاً از مردها بیشتر است.
۲. تفاوت در روح و روان
و امّا از نظر روانی و روحی هم تفاوتهای بسیاری را در مباحث روانشناختی میبینیم که به برخی از آنها به طور خیلی کوتاه اشاره میکنیم:
- مردها معمولاً اعتماد به نفس بالاتری دارند و لذا استقلال طلبی در مردها بیشتر است.
- در بانوان وابستگی بیشتر است. عموماً مردها از دو جهت نیاز به تشکیل خانواده و همسر دارند: اول از نظر مسائل جسمی و ارتباطهای ویژه زناشویی و دوم از نظر انس و موآنست. در بانوان غیر از این دو جهت جهت سومی هم وجود دارد و آن وابستگی است. در خانمها این تمایل وجود دارد که تکیهگاهی داشته باشند. تعبیر یک نویسنده بانوی غیر ایرانی و غیر مسلمان این است که زنها در حکم گل نیلوفر هستند که بر استوانه درختی میپیچند و بالا میروند. این تفاوتها یک ساختاری را پدیدار کرده است که میبینیم باید در منزل مردی وجود داشته باشد و بانوی منزل به او اتکا داشته باشد و او امور کلّی را در نظر بگیرد.
ب- تفاوت زن و مرد در حقوق و تکالیف
دست آفرینش، مرد را مرد آفریده است و زن را زن. خدای تبارک و تعالی زن را به گونهای و مرد را به گونهای دیگر آفریده است؛ چون خلقت متفاوت است پس تکالیفی که متوجّه آنها میشود نیز متفاوت خواهد بود. مرد به لحاظ توانمندی در یک سری امور قوّام شناخته میشود و زن مدیر منزل شناخته میشود و مادر برای فرزندان.
وقتی که تکالیف متفاوت شد، حقوقی که برای این تکالیف تعلّق میگیرد طبیعتاً متفاوت خواهد بود. ممکن است بتوانیم بگوییم که سر جمع، در حقوق و تکالیف برابری است، امّا مورد به مورد برابر نیست، همه جا برابری مساوی با عدالت نیست، عدالت تعریف شده است، گفتهاند عدالت این است که هر چیزی را در جایگاه خودش قرار دهیم: «وَضْعُ الشَّيْءِ فِي مَوْضِعِهِ»[8]
عدل چه بود وضع اندر موضعش ظلم چه بود وضع در ناموقعش
پس به لحاظ ساختار وجودی باید تکالیف مرد با زن متفاوت باشد، عدالت این است. به لحاظ تکالیف متفاوت باید حقوق متناسب تعلّق بگیرد، عدالت همین است. در اینجا ما کاملاً عدالت را در تفاوت میبینیم، ممکن است جمع این تفاوتها برابری باشد امّا مورد به مورد برابری نیست.
پس تفاوت در ساختار، تفاوت در تکلیف را نیز ایجاب میکند، تکالیف زن و مرد متفاوت تعریف شده است که در جای خود بحث میشود. تفاوت در تکلیف، موجب تفاوت در حقوق میشود. هر جا حقی به کسی تعلق میگیرد که تکلیفی متوجّه او است. تکالیف مرد، حقّی برای زن است و تکالیف زن، حقّی برای مرد است. تکالیف پدر و مادر حقّی برای فرزندان است و تکالیف فرزندان حقّی برای والدین است. در این نگاه و سازماندهی ما میبینیم قرآن با دقّت ساختارها را در نظر گرفته است و تکالیف را معیّن کرده است.
حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: هر فردی از افراد بنیآدم یک سیادتی دارد، یک مدیریت و بزرگی ویژهای دارد. «فالرّجل سيّد أهله»[9] مرد بزرگ و مدیر خانواده است «و المرأة سيّدة بيتها» و بانوی منزل سیّده و مدیر منزل است، مدیر خانواده و مدیر منزل است. من گاهی به آقایان توصیه میکنم، میگویم طبق این حدیث در امور منزل شما باید خانم را مدیر بدانید، میتوانید به او مشاوره بدهید، امّا بگذارید در تنظیم امور منزل او تصمیم بگیرد، همچنان که در کلیّت مدیریت خانواده خانمها میتوانند به مرد مشاوره بدهند، ولی تصمیم را او باید بگیرد، در مدیریت داخلی تصمیم با بانوان است.
[1] – سوره اسراء، آیه 70.
[2] – سوره حجرات، آیه 13.
[3]– همان، آیات 1 تا 3.
[4]– سورۀ تین، آیه 4.
[5] – سوره نحل، آیه 97
[6] – سوره غافر، آیه 40.
[7] – سوره مبارکه نساء، آیه 124
[8]– الخصال، ج 1، ص 310.
[9]– نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ص 614.