فهرست مطالب این مقاله را ببینید
تغذیه مناسب ارتباط مستقیم با تربیت انسان دارد. اگر تغذیه انسان مناسب باشد تأثیر مستقیمی بر جسم و روح انسان دارد و در یادگیری و تربیت فرد بسیار موثر است. در این مقاله ارتباط تغذیه با تربیت را بیان کرده؛ همچنین ارتباط معده با مغز و دیگر اندامها بررسی میشود. برخی مباحث مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- ارتباط تغذیه با تربیت از نگاه بوعلی سینا
- حیطۀ مباحث تغذیه با نگاه تربیتی
- ارتباط معده با مغز
- مغز، دربردارندۀ همۀ قوای تربیتی
- ارتباط دیگر اندامها با معده
چکیده
- از نظر ابنسینا، تربیت عبارت است از یک برنامهریزی و فعالیت محاسبهشده در جهت رشد فرد، سلامت خانواده و تدبیر شئون اجتماعی برای رسیدن به کمال دنیوی و اخروی. یعنی بوعلی سینا برای تمام مسائلی که در کتب طبی خود میآورد، نهایت هدف را کمال دنیوی و اخروی در نظر میگیرد.
- منظور از ارتباط تغذیه و تأثیر آن بر تربیت و رشد و پرورش این است که غذایی که وارد معده میشود، در نهایت محصول نهایی آن چه روحی، چه جسمی و چه قلبی بر تواناییهای فرد تأثیر میگذارد.
- بین معده (گوارش) و مغز از دیدگاه طب ایرانی یک رابطۀ بسیار نزدیک است. یعنی معده و مغز با همراستایی که دارند، خیلی سریع حالات خود را به هم تسرّی میدهند و روی هم تأثیر مستقیم میگذارند
- تقریباً همۀ قوایی که برای تربیت به آن نیاز است، در مغز وجود دارد. یعنی برای تدبیر امور (حس، حافظه، تخیل، تفکر، تدبر، سیاست) و همچنین در پرورش جسم هم برای مدیریت حس و حرکت خود، تحرکات عضلانی، استخوانی به قوای دماغی نیاز دارید که مرکز فرماندهی آن مغز است.
- افزون بر مغز بقیۀ اندامها هم به همین میزان با معده رابطۀ نزدیک دارند. همانطور که ابنسینا در جملۀ معروف خود میگوید: اگر خواستید بیماری را درمان کنید تا معدۀ او را درمان نکردید هیچ کاری برای او انجام ندادهاید.
ارتباط تغذیه با تربیت از نگاه بوعلی سینا
برای شروع بحث تعریف ابوعلی سینا را از تربیت میگویم تا ببینیم چقدر این بحثهای طبی ما با بحثهای تربیتی مرتبط است. ابوعلی سینا وقتی دارد تربیت را تعریف میکند در واقع رشد و پرورش فرد را با جهتگیری به سمت حیات طیبه معرفی میکند که در هر سه بخش فردی، خانوادگی، اجتماعی نفوذ میدهد.
میگوید تربیت عبارت است از یک برنامهریزی و فعالیت محاسبه شده در جهت رشد فرد، سلامت خانواده و تدبیر شئون اجتماعی برای رسیدن به کمال دنیوی و اخروی. یعنی بوعلی سینا تمام مسائلی را که در کتب طبی خود میآورد نهایت هدف را آن کمال دنیوی و اخروی در نظر میگیرد و این برنامههایی که دارد برای خوردن، خواب و ورزش کردن، آرامش روحی و پاکسازی بدن و غیره میدهد، همه را در جهت یک سری فعالیتهای برنامهریزی شده در نظر میگیرد که هم فرد را سالم نگه دارد و رشد بدهد و هم سلامت خانواده را تأمین کند و هم نهایتاً بتواند شئون اجتماعی را تدبیر کند و موجب ارتقای سطح اجتماعی در کل جامعه و برای خود فرد شود.
حیطۀ مباحث تغذیه با نگاه تربیتی
وقتی دربارۀ نکات عمومی مرتبط با تغذیه و تأثیر آن بر تربیت و رشد و پرورش صحبت میکنیم، دقیقاً منظور ما این است غذایی که وارد این معده میشود نهایتاً محصول نهایی آن چه روحی و چه جسمی و چه قلبی میشود. حتما بر تواناییهای شما تأثیر میگذارد و چطور میشود یک غذایی که از جهان خارج و خارج از بدن ما وارد بدن شده است، میتواند تا فکر ما تأثیر بگذارد؟ این نکتهای است که در کتب طبی ما بسیار به آن کلنجار رفتند، بحث کردند، کنکاش کردند و باز کردند.
ارتباط معده با مغز
بین معده (گوارش) و مغز از دیدگاه طب ایرانی یک رابطۀ بسیار نزدیک است. یعنی تقریباً ما اطبای طب سنتی اگر ببینیم معدهای بیمار است، سریعاً دنبال چند بیمار در مغز میگردیم، آنقدر که ارتباط آنها به هم نزدیک است. یا اگر یک بیماری خاصی را در مغز ببینیم شاید به جرأت بگویم اولین جایی که دنبال سبب و منشأ اولیۀ آن میگردیم معده است.
معده و مغز به واسطۀ شراکتی که دارند، یک هم راستایی دارند و یک ارتباط نزدیکی که دارند، خیلی سریع حالات خود را به هم تسری میدهند، ارتباط آنها خیلی نزدیک است و روی هم تأثیر مستقیم میگذارند و وقتی جسم مغز، سلولهای مغزی از یک حالتی اثر گرفتند، حالا میخواهد بخارات متصاعد شده از معده باشد، میخواهد غذایی که از معده وارد گردش خون شده و سایر ارتباطاتی که وجود دارد، ارتباطات بین معده و مغز خیلی وسیع است، نهایتاً این تأثیر جسمی مغز روی قوای مغز اثر میگذارد.
مغز، دربردارندۀ همۀ قوای تربیتی
تقریباً همۀ قوایی که شما برای تربیت به آن نیاز دارید در مغز است. یعنی شما برای حس، برای حافظه، برای تخیل، برای تفکر، برای تدبر، برای سیاست یعنی تدبیر امور به قوای دماغی نیاز دارید، غیر از اینکه حتی در پرورش جسم هم برای مدیریت حس و حرکت خود، تحرکات عضلانی، استخوانی و غیره هم باز مرکز فرماندهی مغز است. یعنی شما چه تربیت جسمی، چه تربیت روحی را در نظر داشته باشید، حتماً باید یک مغز سالم و قوای مغزی توانا داشته باشید و به واسطۀ همین توضیحی که دادم، در نتیجه باید یک معدۀ قوی و خوب داشته باشید حالا چه از لحاظ قوا و چه از لحاظ موادی که به این معده وارد میشوند و چه از لحاظ محصول نهایی که از معده خارج میشود و وارد گردش خون میشود، به سمت کبد و رودهها میرود.
ارتباط دیگر اندامها با معده
غیر از مغز بقیۀ اندامها هم به همین میزان با معده رابطۀ نزدیک دارند. اصلاً فراموش نمیکنیم که یک جملۀ معروف از ابن سینا وجود دارد، اگر که خواستید بیماری را درمان کنید تا معدۀ او را درمان نکردید هیچ کاری برای او انجام ندادید. حالا این بحث در بیماریها است، ما میدانیم اگر بخواهیم سلامت جسم فرد، سلامت روح فرد، سلامت رشد به سمت حیات طیبۀ فرد را هم مدیریت کنیم تا معدۀ او را سالم نگه نداریم، هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم. یعنی دائم در مسیر ما سنگ اندازی میکند و معده به این اندازه برای ما مهم است.
معده با قلب و قوای حیاتی یک ارتباط بسیار نزدیک دارد یعنی اصلاً غذارسانی قلب به عهدۀ معده و کبد است یعنی اینقدر مهم است و بعد نهایتاً قوای حیاتی که منشأ تمام قوا هستند. شما قوای عضلانی و قوای گوارشی و مغزی خود را نهایتاً از قوای حیاتی که از قلب متصاعد میشود، میگیرید که باز هم رابطۀ نزدیک با معده دارد. قوای عمومی بدن یعنی اصلاً تواناییها و ضعف و قوت بدن و قوای ریز در مورد رفتارها و اعمال تک تک اندامهای بدن هم با عملکرد معده، غذارسانی معده، محصولات حاصل از معده، فضولات ناشی از هضمها و غیره مرتبط میشود.
این را به خاطر داشته باشید که هیچ جایی نمیتوانید رد پای سلامت را پیدا کنید، رد پای زندگی خوب و سالم و با نشاط را پیدا کنید مگر اینکه آن فرد دارای یک معدۀ سالم و تدابیر تغذیهای سالم باشد یعنی هم جسم معده از لحاظ سلامتی و بیماری و هم تدابیری که ما برای خوردن و آشامیدن و هضم غذا و غیره به کار میبریم را رعایت کنیم. یک راهکار خیلی آسان و ساده است که باعث میشود توانایی شما در بهرهگیری از مسائل تربیتی و تلاشهای شما بیشتر شود.