حسن ارتباط با خداوند: تسلیم ، توکل و دعا

یکی از وظایف بندگان، حسن ارتباط با خداوند است. تسلیم ، توکل ، تفویض ، حسن ظن به خدا ، دعا و نیایش از موارد حسن ارتباط با خداوند می‌باشد. برخی از مواردی که در این مقاله بررسی می‌شود عبارتند از:

  • تسلیم و آثار آن
  • مقامات تسلیم
  • قلب سلیم  
  • توکل به خداوند
  • معنای تفویض  
  • حسن ظن به خداوند
  • نقش دعا و نیایش در ارتباط با خدای متعال

چکیده

  • تسلیم از مفاهیمی مهم در رابطه بنده و معبود است که سکینه و وقار از آثار آن خواهد بود.

  • قلب سلیم، قلبی است که شرک در آن راهی نداشته و تسلیم پروردگار باشد. و تسلیم در دو حوزۀ اوامر و نواهی مقدرات ظهور پیدا می‌کند.

  • تسلیم شدن در برابر پروردگار، با دعا و درخواست برای رفع مشکل هیچ منافاتی ندارد. شرط تسلیم صابر بودن است که انسان باید در برابر مشکلات، گناه و عبادات صبور باشد.

  • جایگاه رضا بعد از صبر مطرح می‌شود، اما برخی آن را بالاتر از صبر دانسته‌اند؛ زیرا صبر پذیرش مشکل است، اما در مقام رضا انسان علاوه بر پذیرش مشکل از آن خشنود هم است.

  • انسان باید در برابر مصیبت و بلایا سه عبادت بزرگ را انجام دهد:
    1. صابر بودن و بالاتر از آن راضی بودن
    2. دعا کردن برای گشایش و رفع مشکل
    3. منتظر فرج خدا بودن
  • توکل یکی از مفاهیم دیگر در ارتباط با خداوند است؛ یعنی انسان بر وظیفه خود عمل کند و تکیه‌اش بر خداوند باشد و نه عمل خود یا اسباب دیگر.

  • مراد از تفویض این است که انسان امور را به خدا واگذار نماید و نتیجۀ آن را از او بخواهد.

  • حُسن ظن به خداوند یکی دیگر از موارد ارتباط صحیح با پروردگار است. انسان باید همواره به خدا حسن ظن داشته باشد.

  • دعا و نیایش یکی از زیباترین حالت‌های پیوند بنده با معبود است که همه مباحث مطرح شده در ارتباط با خدا را در بر می‌گیرد مانند توکل، تفویض، خوف و رجا، معرفت، محبت.

تسلیم و رضا در حسن ارتباط با خداوند

از جمله وظایف انسان مؤمن در پیشگاه خدا رضا به خواست او و تسلیم بودن در برابر اوست. انسان باید همواره در برابر خداوند و فرمان‌های او تسلیم باشد. حضرت ابراهیم (ع) به پیشگاه خداوند عرضه می‌دارد:

«وَ لا تُخْزِني يَوْمَ يُبْعَثُونَ* يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ».[1]

 و روزى كه [مردگان‏] برانگيخته مى‏شوند، رسوايم مكن * روزى كه هيچ مال و اولادى سود نمى‏دهد * مگر كسى كه قلبی سالم به پيشگاه خدا بياورد.

مقامات تسلیم

قلب سلیم قلبی است که شرک در آن نباشد و قلبی است که تسلیم پروردگار باشد. این تسلیم بودن در برابر خدای بزرگ در دو جلوه ظهور می‌یابد:

1. تسلیم بودن در برابر اوامر و نواهی خداوند، یعنی آنچه خداوند امر می‌کند، اطاعت کنیم و از آنچه نهی می‌کند، دوری گزینیم.

2. تسلیم بودن در برابر مقدرات و قضای خداوند. در طول زندگی خداوند برای ما نعمت‌هایی قرار داده است که باید شکرگزار آن‌ها باشیم و نیز ابتلائات و کمبودهایی مقدر کرده است تا ما را با آن‌ها امتحان کند. انسان در این امتحان با کسب نمرۀ تسیلم، تا ابدیت از آن بهره‌مند خواهد بود. البته تسلیم بودن در مشکلات، با دعا و مدد جُستن از خدا برای رفع مشکل هیچ‌گونه تعارضی ندارد. پس در ناملایمات باید صبر پیشه کنیم و تسلیم امر او باشیم و در عین حال برای فرج و رفع مشکل دعا کنیم.

 در تمام موارد تسلیم با صبر همراه است؛ در اجرای فرامین، ترک گناه و در گذر از مصائب. صبر در اجتناب از گناه ارزش والایی دارد و تأثیر فوق‌العاده‌ای بر تربیت اخلاقی انسان به جا می‌گذارد. قرآن کریم می‌فرماید:

«لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ».[2]

 و به کارهای زشت نزدیک نشوید.

خویشتن‌داری و نزدیک نشدن به محیط گناه صبر و تحمل لازم دارد. صبر در عبادت، شکیبایی در آغاز و دوامِ آن است. برای پیوند با خدا، باید با شکیبایی به انجام عبادات واجب و مستحب بپردازیم، به عنوان مثال خلوت‌های خود را با خدا ادامه دهیم و هر مانع و علتی که موجب سست شدن رشتۀ این ارتباط می‌شود از بین ببریم. به عنوان مثال خوابِ شیرین شبانگاهی می‌تواند انگیزه و عاملی برای سستی در عبادت و مناجات شبانه باشد. برخاستن از خواب و پرداختن به عبادت نمونه‌ای از شکیبایی ورزیدن در عبادت است.

صبر باید همراه با رضایت و خاطر باشد، چه بسا جایگاه رضا را بالاتر از صبر دانسته‌‌اند. صبر کنار آمدن با مشکل و تاب آوردنِ آن است. اما رضا خشنودی از آن است، مانند رضایت خاطری که روزه‌دار از گرسنگی ناشی از روزه‌داری ماه رمضان در خود احساس می‌کند. روزه‌دار نه تنها گرسنگی را تحمل می‌کند، بلکه خشنود است که برای رضای خداوند رنج گرسنگی و تشنگی را بر خود هموار می‌دارد. به این ترتیب تسلیم، صبر و رضا سه ویژگی مکمّل هستند که می‌توانند در کنار هم و به عنوان فضائل اخلاقی طرح شوند. البته در همه این موارد باید به خدا توکل کرد و از او کمک خواست.

ارتباط این سه ویژگی و ضرورت آنها، غالباً موجب گشته که هر سه یکجا مطرح گردد و از آن‌ها فضیلتی واحد و یکپارچه در ذهن الغا شود. در برابر رنج‌ها و مشکلاتی که در زندگی رخ می‌دهد باید صبر کرد و تسلیم قضای الهی بود و فراتر از آن، به رضای خدا راضی بود. البته این به معنای دست روی دست گذاشتن و چاره نیندیشیدن نیست.

بنر 40روز تمرین بندگی

 از چاره‌‌اندیشی برای گشایش و رفع مشکلات، دعا کردن به درگاه خداوند و دیگر انتظار کشیدن فرج (گشایش) است. فرج به دو گونه در متون معارف ما مطرح می‌شود. یک جا در خصوص ظهور امام زمان (عج) آمده است که فرجِ عالَم بشر است. جز آن فرج‌های مقطعی نیز در زندگی هر انسانی روی می‌دهد. انتظار کشیدن برای فرج خدای رحمان در مشکلات نیز ارزشمند است و گونه‌ای عبادت به شمار می‌آید.

با این نگاه، مشکلات و بلاها زمینۀ رشد و اندوختۀ آخرتِ ما هستند. هیچ‌گاه نباید به مقدرات الهی نگاهی منفی داشت. ما باید به حالتی قلبی دست یابیم که اگر خداوند امری نامطلوب را در زندگیمان پیش آورد، جز رضایت از او احساس نکنیم. این اخلاقِ شایسته در پیشگاهِ خداست که در همه حال راضی به رضای او باشیم.

پندی از اهل‌بیت (ع): نقل است که جابر بن عبدالله انصاری در روزهای آخر عمر شریفش به ضعف و عجز پیری مبتلا شده بود و به همین سبب روزی امام باقر (ع) به دیدار جابر بن عبدالله انصاری رفتند و حالش را جویا شدند. جابر -که حالی خوش در امور معنوی داشت- گفت: من در حالی هستم که پیری را بر جوانی، بیماری را بر سلامتی و مرگ را بر زندگی ترجیح می دهم. امام (ع) فرمودند: «ای جابر! امّا من، اگر خداوند مرا پیر قرار دهد، پیری را دوست دارم؛ اگر مرا جوان قرار داد، جوانی را دوست دارم؛ اگر مرا بیمار کند، بیماری را دوست دارم؛ اگر شفایم دهد، شفا و تندرستی را دوست دارم؛ اگر مرا بمیراند، مرگ را دوست دارم و اگر مرا زنده بدارد، زندگی را دوست دارم». جابر که این سخنان را از حضرت باقر (ع) شنید، صورت حضرت را بوسید و گفت: رسول الله راست گفتند؛ ایشان به من فرمودند: «تو فرزندی از نسل مرا ملاقات خواهی کرد که هم نام من است و علم را می‌شکافد و زیر و رو می کند، آن چنان که زمین کشت را زیر و رو می‌کنند و به همین سبب او شکافنده دانش اولین و آخرین نامیده شد. (شهید ثانی، مُسَكِّن الفؤاد عِندَ فَقدِ الأَحِبَّةِ وَ الأَولادِ، ص: 87)

توکل در حسن ارتباط با خداوند

توکل از مفاهیم بسیار مهم اخلاقی و تربیتی است که باید به آن بسیار پایبند بود. یکی از موارد حسن ارتباط با خداوند توکل به پروردگار است.

توکل از شرایط ایمان

قرآن‌کریم در آیات نخست سورۀ انفال، توکل را از شرایط مؤمنِ حقیقی و ایمانِ حقیقی قلمداد می‌کند.

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلىٰ‏ رَبهمْ يَتَوَكَّلُونَ».[3]

 مؤمنان، فقط كسانى هستند كه چون ياد خدا شود، دل‏هايشان ترسان مى‏شود، وهنگامى كه آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان مى‏افزايد، و بر پروردگارشان توكل مى‏كنند.

مؤمنان حقیقی کسانی‌اند که یاد خدا دل آن‌ها را به شور می‌اندازد. همانند دانش‌آموزی که یاد امتحان شور در دل او ایجاد می‌کند؛ زیرا امتحان برای او اهمیت و حساسیت ویژه‌ای دارد. مؤمن نیز به خدای خود توجه و اهمیت فراوان نشان می‌دهد. در ادامه توصیف مؤمنان می‌فرماید:

«الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبهمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَريمٌ».[4]

 هم آنان كه نماز را برپا مى‏دارند و ازآنچه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند * مؤمنان واقعى و حقيقى فقط آنانند، براى ايشان نزد پروردگارشان درجاتى بالا و آمرزش و رزقی نيكو و فراوان است.

آیات بیان شده توصیف مؤمنان حقیقی بود که توکل به خدا در امور مختلف یکی از ویژگی‌های آنان است.

تفویض

تفویض، یعنی این که انسان باید در امور زندگی خود از دنیوی و اخروی به وظیفۀ خویش عمل کند و نتیجۀ آن را به خداوند واگذارد. قرآن کریم داستان مؤمن آل‌فرعون را که در برابر دشمنی فرعون با حضرت موسی (ع) در جمع مخالفان به دفاع پرداخت نقل می‌کند که پس از بیان حقایق و محکوم کردن آنان گفت:

«أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ».[5]

 من کار خود را به خدا می‌سپارم، زیرا خداوند به [حال] بندگان بیناست * پس خداوند او را از آسیب فریب‌های آن‌ها حفظ کرد و عذابی سخت فرعونیان را فرا گرفت.

می‌بینیم که با تفویض مؤمن آل‌فرعون خدای رحمان او را از شر فرعونیان در امان داشت.

حُسن ظن

مفهوم دیگری که انسان مومن در حسن ارتباط با خداوند باید به آن توجه داشته باشد این است که در کنار توکل و تسلیم و …‍ باید حسن ظن به خداوند داشته باشد. یعنی هیچ‌گاه چنین تصور نکنیم که خدا به من اعتنایی نمی‌کند و صدای من را نمی‌شنود. بلکه باید بدانیم که خداوند هیچگاه بنده خود را رها نمی‌کند. این مطلب در مقاله مستقلی بررسی شده است برای مطالعه بیشتر در این زمینه می‌توانید به مقاله «حسن ظن به خدا» مراجعه نمایید.

دعا

دعا از نکات بسیار مهم و اساسی در حسن ارتباط با خداوند است. انسان مومن در کنار توکل و تسلیم و … باید در دعا کردن نیز مداومت کند. دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین (ع) در روایات آمده است که بسیار دعا می‌کردند «وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) رَجُلًا دَعَّاء».[6] همچنین قرآن کریم حضرت ابراهیم (ع) را این‌گونه می‌ستاید:

«إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ».[7]

به راستى كه ابراهيم بسيار بردبار و دلسوز و روى آورنده [به سوى خدا] بود.

در روایات «أَوَّاهٌ» را به «بسیار دعاکننده» معنی کرده‌اند.[8]

جز آنچه گفته شد مفاهیم بسیار دیگری در حسن ارتباط با خداوند بیان شده است؛ مانند اخلاص نسبت به خداوند، ورع از محارم و محرمات الهی، وجود قصد تقرب به خدا در اعمال.

Cinque Terre

سبک زندگی

این مقاله بخشی از دوره سبک زندگی با موضوع اخلاق و سیره معصومین (ع) است که در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. دوره سبک زندگی توسط اساتید ارجمند دکتر سید محسن میرباقری، دکتر رفیعی و حجه‌الاسلام حسینی قمی تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این دوره به اینجا مراجعه کنید.


[1]. سورۀ شعراء، آیات87 و 88 و 89.

[2]. سورۀ انعام، آیۀ 151.

[3]. سورۀ انفال، آیۀ 2.

[4]. سورۀ انفال، آیۀ 3.

[5]. سورۀ غافر، آیات 44 و 45.

[6]. الکافی، ج 2، ص 468.

[7]. سورۀ هود، آیۀ 75.

[8]. تفسیر العیاشی، ج 2، ص 154.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.