استغفار حرام چیست؟ چرا برای برخی نباید طلب آمرزش کرد؟

استغفار حرام، یکی از موضوعات مهم دینی و فقهی است که شاید کمتر به آن پرداخته شده است و نیازمند توجه و دقت فراوان است. استغفار به عنوان یک عمل عبادی، همواره مورد تأکید قرآن و سنت قرار گرفته و مومنان را به بازگشت به درگاه الهی تشویق می‌کند. اما در عین حال، مفهوم استغفار حرام نیز به ما یادآوری می‌کند که این عمل پر خیر و برکت در حق همه انسان‌ها به اجابت نمی‌رسد و نیازمند رعایت شرایطی خاص است که با رعایت آن به فرامین و احکام الهی عمل شده است.

به دلیل اهمیت این موضوع در این مقاله، پس از بررسی مفهوم استغفار به انواع آن بخصوص استغفار حرام و جوانب آن پرداخته خواهد شد. این بررسی به ما کمک می‌کند تا اصول صحیح عبادی را درک کرده و با آن آشنا شویم و شعائر دینی را با توجه به آموزه‌های اسلامی به درستی اجرا کنیم.

معنای استغفار و جایگاه آن در اسلام

استغفار در لغت به معنای آمرزش خواستن و طلب مغفرت از خداوند است.

استغفار واژه‌ای عربی است که می‌بایست با توبه همراه باشد تا مورد قبول قرار گیرد؛ چرا که استغفار نباید لقلقه زبان باشد، بلکه تأثیر عملی در رفتار و سکنات فرد نیز داشته باشد. در قرآن کریم، از استغفار پیامبران خدا که برای خود یا دیگران انجام می‌دهند، از استغفار مؤمنان، و از استغفار فرشتگان برای مؤمنان یاد شده است.

جالب توجه این است که نه تنها گناهکاران، بلکه مؤمنان و حتی پیامبران به استغفار مأمور شدند. پیامبر اکرم (ص) در این باره فرموده است: «من هر روز هفتاد بار به درگاه خداوند استغفار می‌کنم[1]».

خداوند متعال در قرآن کریم بشارت داده است که هر گناهی را جز شرک از هر که بخواهد می‌بخشد، «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ …[2]»؛ مسلماً خدا این که به او شرک ورزیده شود، نمی‌آمرزد، … .

اگرچه استغفار در هر زمان و مکان امری پسندیده است، اما در آیات قرآن، بر استغفار در سحرگاهان و در ایام حج تأکید شده است.

اهمیت استغفار

استغفار به عنوان عملی در راستای تقرب به خدا، دارای دو جنبه‌ مهم است که در قرآن کریم و سیره اهل بیت (علیهم‌السلام) به آن بسیار سفارش شده است و ایمنی از عذاب دنیا و آخرت را به دنبال دارد. خداوند متعال در این خصوص می‌فرماید: «ما کانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ[3]»؛ خداوند آنان را در حالی که استغفار می‌کنند، هرگز عذاب نخواهد کرد. این دو جنبه عبارتند از:

. استغفار برای خود

استغفار، در دین مبین اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا نشان‌ دهنده خضوع و پشیمانی فرد از گناهانش و درخواست بخشش از خداوند است. این عمل به مسلمین فرصت می‌دهد تا به سوی خداوند بازگردند و با تقویت ایمان و ارتباط خود با او، روح و قلب خود را پاک کنند.

به خطائی که بگذرد در وهم        عاقلان را سزاست استغفار

. استغفار برای دیگران

از دیگر سفارشات شریعت اسلامی، طلب استغفار برای دیگران است که به معنای درخواست بخشش و آمرزش برای ‌آنهاست، به ویژه کسانی که ممکن است به خاطر گناهانشان نیاز به جبران داشته باشند. این عمل موجب تقویت روحیه یاری و همدردی در بین مؤمنین است؛ زیرا به واسطه این استغفار اجابت دعا و رفع گرفتاری دیگری صورت می‌پذیرد و اسباب دوستی و محبت در بین انسان‌ها را به همراه دارد.

امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) در توقیعی به فرزند مهزیار، برای دریافت آثار و برکات استغفار و رفع عذاب از روی زمین و اهل آن، شیعیان را به استغفار و دعا در حق یکدیگر سفارش کردند و فرمودند: «لَوْ لا اِسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها[4]»؛ اگر طلب مغفرت و آمرزش برخی از شما برای یکدیگر نبود، تمام اهل زمین هلاک می‌گشتند.

شرایط استغفار

استغفار و پذیرفته شدن توبه فرد دارای شرایطی است. شرایط استغفار در کلام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بدین گونه است:

کسی در حضور امام علی (علیه‌السلام) «استغفرالله» گفت. حضرت به او فرمود: «آیا می‌دانی استغفار چیست؟ استغفار درجۀ علّیین (بلند مرتبگان) است که بر شش معنا استوار است:

اول پشیمانی از گذشته؛

دوم عزم بازنگشتن بر گناه؛

سوم بازگرداندن حقوق مردم به آنان به گونه‌ای که بنده پاک به پیشگاه خداوند برود و حق کسی را بر گردن نداشته باشد؛

چهارم پرداختن به هر فریضه‌ای که ضایع یا فوت شده است؛

پنجم اندوهگین شدن به گونه‌ای که گوشتی که با گناه فربه شده، ذوب شود؛

ششم این که به جسم خود مشقت طاعت را بچشاند، همچنان که حلاوت گناه را چشانده است. آن گاه است که می‌توانید بگویید استغفرالله[5]».

esteghfaar haraam 002

انواع استغفار

در متون دینی استغفار بر دو نوع است:

۱. قولی:  درخواست آمرزش گناهان از خداوند به صورت زبانی و گفتن «استغفراللّه»؛

۲. فعلی: از کارهای گذشته آمرزش خواستن و تصمیم گرفتن به ترک گناه و اطاعت از خداوند برای آینده.

مواردی که استغفار واجب، مستحب یا حرام می‌شود

استغفار علی‌رغم اینکه به ‌طور کلی مستحب و مورد تأکید است، گاهی به دلیل شرایطی خاص ممکن است واجب یا حرام شود. بنابراین، از نظر حکم شرعی، استغفار به سه دسته تقسیم می‌گردد که عبارتند از:

۱- استغفار مستحب: استغفار از آن جهت كه بهترين دعا و عبادت به شمار مى‌رود ، در همۀ حالات به ويژه موارد ذيل مستحب است:

. بين دو سجده نماز؛

. بعد از تسبيحات اربعه؛

. در قنوت به خصوص قنوت نماز وتر؛

. هنگام سحر؛

. براى ميّت هنگام تشييع جنازه،

. دفن و زيارت قبر او؛

. در نماز باران؛

. در ماه رمضان؛

. براى ترك برخى آداب و سنن مانند استغفار براى لطمه زدن بر سر و صورت خود به عنوان كفّارۀ آن.

۲- استغفار واجب: 

. استغفار به عنوان كفّارۀ واجب بر مُحْرِم در صورت جدال كمتر از سه بار و فسوق[6]،

. استغفار به عنوان بدل و به جای كفّارۀ واجب بر كسى كه توان انجام هيچ يك از موارد كفّاره (آزاد كردن برده، گرفتن دو ماه روزه يا اطعام يا پوشاندن شصت فقير) را ندارد، واجب است.

۳- استغفار حرام: استغفار کردن و طلب بخشش و آمرزش براى مشركان و كفّار به نصّ‌ قرآن كريم (سوره توبه آیه 113) و نيز مخالفان و منافقان، حرام است.

استغفار حرام

استغفار حرام، به معنای درخواست بخشش از خداوند در مورد گناهانی است که به طور خاص در قرآن یا سنت نبوی به عنوان حرام و غیر قابل بخشش شناخته شده‌اند.

در اصطلاح، گناهان کبیره‌ای مانند کافر ماندن یا شرک به خداوند، به عنوان گناهانی شمرده می‌شوند که استغفار از آنها برای شخص مشرک و کافر مجاز نیست. بنابراین، استغفار در این موارد نمی‌تواند به معنای واقعی انجام شود.

با این حال، در بسیاری از دیدگاه‌های اسلامی، اگر فرد تا زنده است به گناه خود واقف شود و با نیت خالص و واقعی از آن توبه کند و اراده کند که اصلاح شود، می‌تواند به درگاه خداوند بازگردد و طلب بخشش کند، اما هنگامی که از دنیا رفت دیگر راه برگشتی ندارد و دیگران حتی خویشاوندان او نیز نمی‌توانند برای او درخواست بخشش نمایند؛ زیرا به فرمان خدا از این کار منع شده‌اند.

استغفار حرام در آیات قرآن

استغفار حرام در آیات قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ[7]»؛ پیامبر و اهل ایمان را سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد که آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند.

در این آیه به وضوح به موضوع استغفار حرام تأکید دارد و بیان می‌دارد که درخواست مغفرت برای مشرکان، نه تنها پذیرفته نیست بلکه از سوی خداوند نیز منع شده است.

معنای این آیه روشن است؛ زیرا طلب آمرزش برای اهل دوزخ کاری بیهوده[8] و بی‌ثمر بوده و لذا جایز نیست. تواضع بنده مؤمن مانع می‌شود که در برابر ساحت بزرگی و کبریایی پروردگار مرتکب عمل بیهوده شود، چراکه آنها با خدا دشمنی کرده‌اند[9] و کسانی که با خدا محاربه نمایند، از جامه عبودیت و بندگی خارج شده‌اند و پیوستگی و ارتباط خونی با آنان قطع می‌گردد، از این ‌رو طلب آمرزش برای آنها بی‌فایده است[10] .

به گفته علامه طباطبایی اگر بندگان هم مانند مشرکان با خدا دشمنی کنند، نمی‌توان به آمرزش آنها امید داشت[11].

نکته قابل توجه این که تنها ارتباط عقیدتی و ایمانی در اسلام اعتبار دارد، لذا استغفار برای مشرکان اگر چه خویشاوند انسان باشند، جایز نیست.

شأن نزول آیه ۱۱۳ سوره توبه

مفسران شیعه در بیان شأن نزول آیه ۱۱۳ سوره توبه گفته‌اند که مسلمانان از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) خواستند که برای پدرانشان که در زمان جاهلیت مرده بودند، طلب آمرزش کنند و خداوند با نزول این آیه بیان کرد که سزاوار نیست که پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و هیچ مؤمنی برای کافران دعا و طلب مغفرت نمایند[12].

پیام‌های آیه ۱۱۳ سوره توبه

پیام‌هایی که از این آیه برداشت می‌شود شامل موارد زیر است:

۱. پيامبر و ديگر مسلمانان، در برابر قانون يكسان‌اند. «ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا»؛

۲. شرك، گناهى نابخشودنى است و حتّى استغفار پيامبر براى مشركان بى‌اثر است. «ما كانَ‌ … أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ»؛‌

۳. پيوندهاى مكتبى، مهم‌تر از پيوندهاى عاطفى است. نبايد عواطف فاميلى بر مكتب غالب شود. «ما كانَ‌ … وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى‌»؛

۴. خويشاوندى با پيامبر، مانع دوزخ نيست. «وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى‌»[13].

۵. طلب بخشش برای مشرکان نوعی اظهار محبت به آن‌ها محسوب می‌شود، در حالی که قرآن کریم بارها از این کار نهی کرده است[14].

بی اثر بودن استغفار پیامبر خدا (ص) در حق مشرکان

استغفار، درخواست مغفرت و آمرزش الهى است و نشان كمال جويى اولياى خدا و بندگان است. در سايه استغفار، هم ياد خدا، هم ياد رحمت او و هم گام نهادن در مسير پاكى و جبرانِ خطاهاى گذشته فراهم مى‌شود.

اما باید دید چرا خداوند مهربان، پیامبر خود و مؤمنان را از استغفار برای مشرکان باز می‌دارد و از آن نهی می‌شوند؟

دلیل منع استغفار در قرآن کریم چنین آمده است: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ»؛ (ای پیغمبر) تو بر آن مردم منافق خواهی طلب مغفرت بکن یا نکن، اگر هفتاد مرتبه هم بر آنها (از خدا) آمرزش طلبی، خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید، زیرا آنها (از راه فسق و سرکشی) به خدا و رسول او کافر شدند و خدا فاسقان را هرگز هدایت نخواهد کرد.

بر اساس این آیه دلیل منع استغفار، عدم تأثیر آن برای مشرکان و منافقان است، حتی اگر رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) آن را انجام دهد و هفتاد بار هم باشد؛ زیرا آنها به خدا و رسولش با سرکشی از فرمان خداوند کافر شده‌اند و استغفار حرام برای آنها صدق می‌کند. 

دلیل دیگری بر استغفار حرام

برخی از علمای دینی منع استغفار برای مشرکان را به این سبب دانسته‌اند که در بین افرادی که به ایمان و اسلام تمایل دارند، نوعی مفسده[15] پدید می‌آید؛ زیرا در صورت پذیرش استغفار برای مشرکان، این گمان پیش می‌آید که مؤمنان در این جهت هیچ‌گونه برتری بر مشرکان ندارند[16].

به تعبیر دیگر، استغفار نعمتی بزرگ و موهبتی الهی است که خدا آن را برای مؤمنین قرار داده که باید آن را قدر بدانند و از آن غافل نشوند تا از خیرات و برکات آن بهره‌مند گردند.

چرا منافقین و مشرکین مشمول استغفار حرام هستند؟

بنابر این دلیل که منافقین دچار فسق (ارتکاب گناه و ترک فرمان خدا) و همچنین کفر به خدا و رسولش شده‌اند، دیگر استغفار پیامبر در حق آنها پذیرفته نمی‌شود و برای آنها تأثیری ندارد. تا زمانی که آنها بر شرک و نفاق خود اصرار ورزند و با این باور از دنیا بروند، مشمول استغفار حرام هستند. 

خداوند متعال می‌فرماید: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ[17]»؛ و چون به آنان گویند: بیایید تا پیامبر خدا برای شما آمرزش بخواهد [از روی کبر و غرور] سرهای خود را بر می‌گردانند، و آنان را می بینی که متکبرانه [از حق،] روی می گردانند.

چه زمانی استغفار برای منافقین دیگر کارساز نیست؟

ذات اقدس الهی، نسبت به بندگان خود بسیار رئوف و مهربان است و برای بازگشت بندگان گنهکارش توسط پیامبرش و با آیات آلهی آنها را برای استغفار و توبه دعوت می‌کند، اما این بندگان متکبر روی برمی‌گردانند و خود را از رحمت بی‌پایان الهی و استغفار پیامبر محروم می‌کنند.

آنها از روی عناد و دشمنی، آن‌ قدر در راه کفر و نفاق خود اصرار و پافشاری ورزیدند و با برنامه‌های زشت خود مأنوس شده‌اند که گمان می‌کنند برنامه‌های آنها سازنده و مفید است، در حالی که جز فساد چیز دیگری به دنبال ندارد و خداوند پرده از این مهم برمی‌دارد: «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ[18]»؛ آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمی کنند.

منافقین تا زنده بودند، اگر از راه منحرف و نفاق دست می‌کشیدند و به درگاه الهی توبه می‌کردند، خداوند توبه و استغفار پیامبر را در حق آنها می‌پذیرفت. پس انسان تا زنده است می‌تواند توبه کند و از خدای مهربان طلب آمرزش نماید، اما پس از مرگ برای مشرک و منافق راه بازگشتی نیست و حتی خویشاوند او نیز از استغفار برایش منع و نهی شده‌اند و استغفار برای آنها مصداق استغفار حرام است.

آیا هیچ راه بازگشتی برای منافقین نیست؟

بر اساس آیه‌ای نورانی از قرآن کریم که خداوند متعال می‌فرماید: «… وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا[19]»؛ و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش می‌کرد، یقیناً خدا را بسیار توبه پذیر و مهربان می‌یافتن؛ راه بازگشت و توبه برای خطاکاران حتی منافقان باز است، اما تا مدامی که زنده هستند. آنها می‌توانستند از پیامبر خدا که واسطه عفو الهی است یاری بخواهند تا برایشان طلب استغفار و گذشت کند تا بخشیده شوند.

نکته مهم اینجاست که خطاکار ابتدا باید پشیمان شود و به سوی حق بازگردد. سپس برای استحکام رابطه با خداوند از مقام رسالت کمک بگیرد. «فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ»؛ و از خدا آمرزش می‌خواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش می‌کرد. پس نباید مأیوس شوند؛ زیرا توبه و استغفار وسیله بازسازی روحی آنهاست. 

سخن آخر

در جمع‌بندی پایانی می‌توان گفت که استغفار به عنوان یک فریضه دینی و نشانه‌ای از ندامت از گناهان، در دین اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با این حال، مفهوم استغفار حرام به ما یادآوری می‌کند که نیت و اصولی که در پس این عمل قرار دارد، بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، طلب بخشش از خداوند برای افرادی که در کفر و شرک به سر می‌برند، حتی اگر از خویشاوندان و نزدیکان مسلمانان باشند، ممنوع است؛ زیرا آنها با کفر و شرک خود با خداوند دشمنی کرده و اهل دوزخ شده‌اند، و تنها ارتباط عقیدتی و ایمانی در اسلام اعتبار دارد نه خویشاوندی.

به همین دلیل، انجام استغفار حرام با اصول دین مغایرت دارد و می‌تواند به انحراف از مسیر صحیح ایمان منجر شود. مسلمانان باید به این نکته دقت کافی داشته باشند که طلب استغفار و آمرزش برای خود و دیگران نباید به زیر پا گذاشتن اصول و حقایق دینی منجر گردد تا با این عمل دینی  ارتباطی عمیق‌تر و حقیقی‌تر با خداوند برقرار کرده و از رحمت بیکران او بهره‌مند شوند.


[1] . ارشاد القلوب، ص ۴۵.

[2] . سوره نساء، آیه ۴۸ و آیه ۱۱۶.

[3] . همان.

[4] . دلائل الامامة، ص۲۹۷.

[5] . نهج البلاغه، حکمت ۴۱۷.

[6] . جدال به معنای گفتگویی که با نزاع و درگیری همراه است و طرفین هر کدام می‌خواهد سخن خود را به کرسی بنشاند. از کارهایی که بر حاجیان پس از بستن احرام، حرام است جدال است؛ زیرا محیط حج می‌بایست از گفتگوهای بی‌فایده و جر و بحث‌ها و کشمکش‌های بیهوده پاک باشد، چون محیط عبادت و اخلاص و ترک لذایذ مادی است. پس اگر این کار صورت گرفت و کمتر از سه بار بود، استغفار بر فرد واجب می‌گردد.

[7] . سوره توبه، آیه ۱۱۳.

[8] . تفسیر تسنیم، ج ۳۵، ص ۳۸۴.

[9] . المیزان، ج۹، ص۳۹۷.

[10] . تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۵۵.

[11] . المیزان، ج۹، ص۳۹۷.

[12] . تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص۸۸.

[13] . تفسیر نور، ج‌3، ص 512.

[14] .  تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۵۵.

[15] . مفسده در فقه به هر چیزی گفته می‌شود که زمینه گناه را برای انسان فراهم می‌کند.

[16] . ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۱۱، ص‌۴۴.

[17] . سوره منافقون، آیه ۵.

[18] . سوره بقره، آیه ۱۲.

[19] . سوره نساء، آیه ۶۴.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.