فهرست مطالب این مقاله را ببینید
- 1 معنای کینه
- 2 ریشه کینه
- 3 عوامل کینهتوزی
- 4 مراتب کینهورزی
- 5 کینه در آیات
- 6 کینه در روایات
- 7 آثار و پیامدهای سوء کینه در آیات و روایات
- 8 کینهتوزی در نگاه اندیشمندان اخلاق اسلامی
- 9 کینهتوزی، از مهمترین عوامل بیماریهای روحی در روانشناسی
- 10 آثار سوء کینهورزی بر زندگی مادی و معنوی انسان
- 11 بهترین صفات دنیا و آخرت
- 12 کینه در دل مومن
- 13 برای داشتن شادی و آرامش، کینهتوزی ممنوع
- 14 کینه مانع تکامل و تفکر
- 15 سیره اهل بیت (ع) در بخشش و عدم کینهتوزی
- 16 راهکار و چاره رهایی از کینهورزی
- 17 فواید رفع کینه از دل از نگاه روانشناسی
- 18 نداشتن کینه در دل، عامل بهشتی شدن
- 19 در کدام مورد کینهوزی و حس انتقام صحیح است؟
کینهتوزی یکی از ویژگیها و صفات ناشایست درونی انسان است که آثار سوء آن بر قلب، روح و اعتقادت انسان جبران ناپذیر است. کینه حتی بر روابط انسانی فرد با خانواده و اجتماع او اثرات بسیار مخربی دارد. کینه و کینه توزی عامل تاریکی روح و قلب انسان است که پیامد آن جز هلاکت نیست. که در آیات و روایات و علم روانشناسی برای کسب آرامش به پرهیز از آن بسیار سفارش شده است.
در این مقاله سعی داریم، به بررسی آثار سوء کینهتوزی در آیات و روایات و علم روانشناسی بپردازیم و از منظر آموزههای دینی و روانشناسی، پیامدهای منفی کینهتوزی را بررسی کرده و راههای مقابله با این ویژگی منفی و راهکارهای موثر برای مدیریت و کنترل این صفت منفی را ارائه دهیم.
معنای کینه
کینه، عبارت است از پنهان نمودن دشمنی (مؤمنین) در دل. همچنین گفته شده پنهان نمودن بدخواهی در دل، هنگامی که قدرت انتقام نباشد و به دنبال انتقام بودن. در جایی دیگر گفته شده اگر فرد خشم خود را به خاطر ناتوانی از انتقام فرو خورد، تبدیل به حقد میگردد[1].
ریشه کینه
ریشه و منشأ شکل گیری کینه در دل این است که غضب، هنگامی که امکان بروز خارجی نیابد منتهی به کینه میشود.
قابل ذکر است که در مقابل صفت کینه، صفت نصیحت و خیرخواهی است. از روایات بدست میآید که ریشه و عامل اصلی بیماری کینه اموری همچون حسادت، جهالت، پستی و فرومایگی، نداشتن ایمان محکم و صحیح و کمظرفیتی است.
عوامل کینهتوزی
گاه در محاوره و گفتگوی افراد که به قصد اطلاع از اوضاع و احوال همدیگر صورت گرفته به سمت و سویی نادرست میرود و نُقل مجلس فخرفروشی، جدال، توقعات نابجا، سخن چینی و شوخیهای بیش از اندازه و بی حد و مرز و … میشود. حتی گاهی کار به جایی میرسد که فرد قصد دارد حرف خود را چه حق و چه ناحق به کرسی بنشاند. این موارد اسباب کینهورزی را در دل دیگران ایجاد میکند که در روایات اهل بیت (ع) به شدّت نهی شده است.
حضرت علی (ع) درباره سخن چینی میفرماید: «از سخن چینی بپرهیزید که کینهتوزی میآورد[2]»، همچنین در خصوص شوخی بیش از اندازه نیز فرموده: «از شوخی بپرهیزید، زیرا کینه میآورد و دشمنی بر جای میگذارد و آن دشنام کوچک به شمار میرود[3]».
مراتب کینهورزی
صفت کینه دارای مراحلی است که پی در پی ایجاد شده و هر مرتبه زمینهای برای مرحله بعد فراهم میکند. لذا اگر یک مرحله درمان نشود مرحله بعد کینه بوجود میآید و موجب پلیدی نفس و مانع تقرب الی الله است که این درجات عبارت است از:
۱. بغض، به معنای نفرت داشتن نفس از چیزی که مخالف طبع و نفس انسان است.
۲. کینه و حقد، حالتی قلبی که قویتر از بغض و به معنای دشمنی باطنی و پنهانی است.
۳.عداوت، به معنای تجاوز از حدود و دشمنی آشکار است.
۴.خصومت، مرحلهای است که در آن نزاع و درگیری بین دو طرف ایجاد میشود.
۵. افتراق، نتیجه مراحل پی در پی کینه، جدایی بین دو طرف میشود.
شایان ذکر است که هر چند بردباری مؤمن زیاد باشد و در مقابل ناملایمات زندگی و اعمال دیگران صبور باشد، اما چه بسا با شنیدن و یا دیدن چیزی از دیگری، بغض و کینهای به دل بگیرد، در این صورت نباید کینهاش را آشکار نماید و نیز همان مقدار از کینه را باید محدود نموده و با تمام تلاش این صفت رذیله را از بین ببرد.
کینه در آیات
یکی از صفاتی که دوری از آن در ادیان مختلف، از جمله اسلام تأکید شده، صفت ناپسند کینهتوزی است که وجود آیاتی در قرآن کریم در این زمینه، اهمیت پرهیز از آن را دو چندان میکند. در مقابل آن در آموزههای دینی به گذشت و بخشش سفارش شده تا دل از آلودگیها پاک و نور خدا در آن جایگزین گردد. از جمله این آیات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- حسادت و کینهتوزی عامل بروز نفاق و دوریی
هنگامى كه رسول خدا (ص) حضرت علی (ع) را به جانشينى خود منصوب كرد، بعضى گفتند: «محمّد (ص) در بالا بردن بازوى پسر عمويش (از تعصّب فاميلى و فاميل مدارى) كوتاهى نمىكند[4]». آنگاه آيات 29 و 30 سوره محمد (ص) نازل شد. «أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخۡرِجَ ٱللَّهُ أَضۡغَٰنَهُمۡ[5]»، آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، پنداشتهاند كه خدا كينههايشان را آشكار نخواهد ساخت؟
این آیه حسادت و کینه را از عوامل بروز بیماری نفاق و دوریی میشمرد. همچنین در آیه بعد میگوید بیادبی منافقان در سخن گفتن، نفاق درونی آنان را آشکار میکند. «وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِ[6]»، و بى گمان، آنها را از لحن گفتارشان مىشناسى…
۲- درخواست مومنین از خداوند برای دوری از کینه
قرآن کریم در خصوص زدودن کینه از دل بهشتیان نسبت به یکدیگر از تعبیر «نَزَعنا» استفاده میکند. «نَزَع» به معنای کندن با زحمت و تلاش است و این تعبیر نشان میدهد که کینه زدایی و ایجاد صمیمت به آسانی و زحمت به دست نمیآید و برای از بین بردن کینه از دل، باید از خداوند کمک گرفت و از این رو قرآن این دعا را از زبان مؤمنین نقل میکند: « وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا[7]»، پروردگارا، در دل ما هیچ کینه و حسدی نسبت مؤمنان قرار مده.
کینه در روایات
مفهوم کینه در روایات و احادیث ائمه معصومین (ع) همواره منفی بوده و به عنوان ریشه بعضی دیگر از صفات ناپسند معرفی شده و اثرات آن بیان میگردد.
این صفت مهلک چنان بر روابط فردی و اجتماعی و وضعیت روحی و جسمی افراد میگذارد که او را دچار بیماری میکند، از این رو در کلام معصومین (ع) به شدّت به ترک و درمان آن سفارش میگردد. از جمله این موارد میتوان به احادیثی از حضرت علی (ع) اشاره کرد:
«رأسُ العُيوبِ الحِقْدُ[8]»، كينهتوزى، سرآمد همه عيبهاست .
«ألْأمُ الخُلقِ الحِقدُ[9]»، پستترين خوى، كينهتوزى است .
«الحِقدُ يُذْرِي[10]» كينه توزى، (هستى انسان را) بر باد مىدهد .
«طَهِّروا قُلوبَكُم مِن الحِقدِ؛ فإنَّهُ داءٌ موبئٌ[11]»، دلهاى خود را از كينه پاك كنيد؛ كه آن دردى مهلك است .
«احْتَرِسوا مِن سَوْرَةِ الجَمْدِ و الحِقْدِ و الغَضَبِ و الحَسَدِ، و أعِدّوا لكُلِّ شَيءٍ مِن ذلكَ عُدَّةً تُجاهِدونَهُ بِها، مِن الفِكْرِ في العاقِبَةِ، و مَنْعِ الرَّذيلَةِ، و طَلَبِ الفَضيلَةِ، و صَلاحِ الآخِرَةِ، و لُزومِ الحِلْمِ[12]»، از حدّت بخل و كينهتوزى و خشم و حسادت بپرهيزيد و براى مبارزه با هر يك از آنها جنگ افزارى مانند انديشيدن در عاقبت آنها، مبارزه با رذيلت و طلب فضيلت و اصلاح كار آخرت و لزوم بردبارى و گذشت فراهم آوريد .
«اَلدُّنْيَا أَصْغَرُ وَ أَحْقَرُ وَ أَنْزَرُ مِنْ أَنْ تُطَاعَ فِيهَا اَلْأَحْقَاد[13]»، دنیا، کوچکتر و پستتر و خوارتر از آن است که کینهها در آن فرمان برده شود.
«إنَّما اللَّبيبُ مَنِ اسْتَسَلَّ الأحْقادَ[14]»، تنها کسانی عاقل هستند که کینهها را از دل بیرون کنند.
همچنین حضرت علی (ع) در عهدنامه مکتوب خطاب به مالک اشتر میفرمایـد: «گره هر کینه را که از مردم داری بگشای و رشته هر دشمنی را پـاره کن[15]».
آثار و پیامدهای سوء کینه در آیات و روایات
همانطور که اشاره شد کینه یکی از صفات رذیله و مذمومی است که در آیات و روایات دوری از آن سفارش و مورد تأکید است؛ زیرا که پرورش آن در دل عواقب نافرجامی را به دنبال دارد که در ادامه به چند مورد اشاره میکنیم:
حسد ورزیدن نسبت به دیگران،
دوری و قهر با دوستان، نزدیکان و مومنین،
آزار رسانی و زد و خورد با طرف مقابل،
فحش و ناسزا گفتن،
دروغ و غیبت کردن،
افشا اسرار و اظهار عیوب دیگران،
شماتت طرف مقابل،
خوشحالی از مشکلات طرف مقابل،
افسردگی و غم زدگی دائم،
از دست دادن دوستان و نزدیکان،
به خشم آوردن خدا،
سبب ضعف قوا و از دست دادن انرژی،
مستجاب نشدن دعاها.
امیرالمومنین علی (ع) اثرات منفی کینه را اینگونه بیان کردهاند: «برانگیزاننده غضب، نابود کننده راحتـی، از بـین برنـده دین و هلاك کننده مردمان، سبب فتنه، موجب زندگانی سخت، فقدان مودت و…[16]».
کینهتوزی در نگاه اندیشمندان اخلاق اسلامی
علامه ملامهدی نراقی در «جامع السعادات» کینه را یکی از هلاك کنندههای بزرگ معرفی میکنـد. «کینـه بـا آفـتهـایی مانند حسد، دروغ، غیبت، تهمت، افشاء سِر، پردهدری، اظهار عیب، شماتت بلایی که به شخص رسیده و سرور نسبت به آن، شادمانی از لغزشها و خطاهای دیگری، تمسخر وی، اعراض از او به منظور تحقیـر و ادا نکردن حقوق او مانند قرض یا صله رحم و قطع رابطه با محقـود (شـخص مـورد کینـه) و ایـذاء وی ملازم است که به فساد دین و دنیا منتهی میشود.
نفس کینه و کینهتوزی، خود از مرضهایی اسـت کـه بر قلب و درون سنگینی کرده، روح را متألم و متأذی میکند. کینـه همچنـین انسـان را از سـفره قـرب خداوندی، واصل شدن به ملکوت اعلی و همدم شدن با ساکنان عـالم قـدس محـروم مـیسـازد[17]».
کینهتوزی، از مهمترین عوامل بیماریهای روحی در روانشناسی
در علم روانشناسی بررسیها نشان داده افرادی که از دیگران کدورت و کینه به دل میگیرند و در رفتار خود با دیگران کمتر گذشت میکنند، به دلیل افکار منفی و مخربی که با آن درگیرند، بیشتر از دیگر افراد به افسردگی، استرس و اضطراب، ناراحتی، بدگمانی و بدبینی نسبت به دیگران مبتلا میشوند.
علاوه بر آن، افکار منفی، دارای انرژی منفی هستند و باعث واکنشهای شیمیایی مختلفی در بدن میشوند و اگر این حالت در فرد تداوم یابد به امراض روحی و جسمی متعددی دچار میشود.
همچنین فرد کینهتوز ذهنش دائماً درگیر افکار منفی است و باعث میشود همیشه احساس ناراحتی داشته باشد.
گفتنی است انواع بیماریهای روانتنی از جمله بیماریهایی است که فرد بر اثر کینه بر دل گرفتن از دیگران، در جسم یا بدن خود احساس میکند، در اصل، منشاء جسمانی و پزشکی ندارد و تنها علائم بیماری را بدون آنکه خود فرد واقعاً به آن درگیر باشد، بروز میدهد.
کینهزدایی از دل، آنقدر مهم و حیاتی است که با درمان آن، ذهن و جسم به مسیر سلامتی بر میگردد و روح و جسم انسان جان تازه میگیرد.
آثار سوء کینهورزی بر زندگی مادی و معنوی انسان
در علم روانشناسی فردی کینهتوز در زندگی مادی و معنوی خود دچار مشکلاتی میگردد. از جمله عوارض کینه موارد زیر را میتوان نام برد:
- ابتلا به انواع بیماریهای جسمانی و روانتنی،
- بدخواهی دیگران و حسد و حسادت ورزیدن،
- درگیر شدن فکر و ذهن به ناراحتی و عذاب و جذب انرژی منفی به سمت خود،
- فراهم شدن موقعیت غیبت کردن و بدگویی از دیگران با وجود کینه در دل،
- ضعیف شدن انسان با کینه و حقیر و پست شدن نزد دیگران،
- پیری زودرس و انواع بیماریهای روحی و روانی،
- به مرور دور شدن از نزدیکان و گسسته شدن روابط اجتماعی.
بهترین صفات دنیا و آخرت
اگر انسان به جای کینهتوزی نسبت به اطرافیان خود، بخشش و عفو را در نظر بگیرد مشمول این حدیث گهربار از رسول خدا (ص) خواهد شد. امام صادق (ع) به نقل از جدّ بزرگوارشان میفرمایند: «آیا بهترین صفات دنیا و آخرت را به شما معرفی کنم؟ هرکس به تو ظلم کرد او را ببخش، با کسی که با تو قطع رابطه کرده وصل کن، هرکس به تو بدی کرد به او احسان کن و هر کس تو را محروم کرد به او عطا کن[18]».
کینه در دل مومن
اساسا شخص مومن اهل حقد و کینهتوزی نیست و اگر با کسی درگیری و اختلاف پیدا کرد وقتی از آن مکان خارج شد همه ناراحتیهای خود را فراموش میکند. همانطور که امام صادق (ع) فرمودند: «ناراحتی و ملال مرد باایمان، در همان زمان درگیری است و وقتی از آنجا خارج میشود کینه و عداوتی در دل ندارد[19]».
امام حسن مجتبی (ع) نیز میفرمایند: « من روزی را سر نکردهام که در آن کینه مسلمانی را در دل بپرورم یا بدی و آشفتگی برای او در نظر داشته باشم. سوگند به خدا هم اینک که صبح کردهام، در دل خویش هیچ کینهای نسبت به هیچ کس از این امت در شرق و غرب عالم ندارم[20]».
برای داشتن شادی و آرامش، کینهتوزی ممنوع
یکی از عللی که باعث سلب آرامش از فرد در زندگی فردی میگردد، کینه و آثار سوء آن است. این صفت ناپسند وقتی ذهن و قلب انسان را درگیر کرد به مرور بر جسم او نیز تأثیر منفی میگذارد و خشم و عصبانیت او را نسبت به اطرافیان برمیانگیزد. سپس باعث تنهایی و هلاکت او در دنیا و آخرت میگردد. امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «أقلُّ النّاسِ راحةً الحَقودُ[21]»، كم آسايش ترين مردم، كينهتوز است .
دلی که دچار کینه باشد آرامش و شادی را از صاحبش میگیرد و به جای آن دشمنی و عداوت در آن جای میگیرد. پس باید دل را از کینه و کدورت خالی کرد و با تمرین و ممارست به کارها و امورات خود رنگ خدایی بخشید و شادی را مهمان خانه دل کرد.
کینه مانع تکامل و تفکر
انسان برای حرکت به سوی کمال و تعالی، میبایست دلی پاک و خالی از هر صفت ناشایست داشته باشد. کینه، مانع حرکت دل به سوی کمال است. آثار مخرب کینه از خردورزی و تفکر انسان جلوگیری میکند؛ زیرا قدرت درست اندیشیدن نسبت به دیگران را از او میگیرد و عقل را وادار به گرفتن انتقام از دیگری میکند.
در این باره راهکار حضرت علی (ع) بسیار راهگشاست که میفرماید: «مَنْ اطْرَحَ الْحِقَدَ اسْتَراحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّهُ[22]»، کسی که کینه را دور ریزد، قلب و عقلش آسوده گردد. بنابراین با عزم و توانی بسیار برای رهایی از این دل مشغولی باید کوشید و قلب را از این دشمنی خطرناک نجات بخشید.
سیره اهل بیت (ع) در بخشش و عدم کینهتوزی
مسلمانان به عنوان پیروان اهل بیت (ع) برای این که آثار کینهتوزی گریبان آنها را در دنیا و آخرت نگیرد، با الگوپذیری از آنها در زندگی، آسانتر خطاهای دیگران را خواهند بخشید. نمونههای زیادی از برخورد اهل بیت (ع) در تاریخ و سیره موجود است که نه تنها به راحتی از خطای فرد مقابل میگذشتند بلکه به او صله میدادند و مالی میبخشیدند و چه بسا این افراد به راه درست هدایت شده و از پیروان آن حضرات عالی مقام میگردیدند.
به عنوان نمونه همسایه یهودی رسول خدا (ص) که هر روز بر سر ایشان خاکروبه و خاکستر میریخت و آن روز نبود و حضرت احوال او را پرسیدند. به حضرت گفتند که او بیمار شده و در خانه است. ایشان به عیادتش رفتند. او در ابتدا فکر کرد که حضرت به قصد تلافی آمدهاند اما وقتی مهربانی و دلجویی رسول اکرم (ص) را دید از کردار خود پشیمان و اظهار ندامت کرد[23].
همچنین معتب میگوید: «موسی بن جعفر(ع) در باغ خرمایش بود و شاخه میبرید، یکی از غلامان حضرت را دیدم دستهای از خرما را برداشت و پشت دیوار انداخت، من رفتم و او را گرفته و نزد حضرت بردم و گفتم: قربانت گردم، من این غلام را دیدم که این خوشهها را برداشته بود. حضرت فرمود: گرسنه ای؟ گفت: نه. فرمود: برهنهای؟ گفت: نه.فرمود: پس چرا این خرما را برداشتی؟ گفت: این را دلم میخواست. امام (ع) فرمود: برو، این خرما هم برای تو باشد»[24] .
و یا بخشش امام حسن به مرد مسافری که از شام به مدینه آمده بود وقتی حضرت را دید بر اثر کینهای که از ایشان در دل داشت آن چه توانست از آن حضرت بدگویی کرد.
امام (ع) نزد او آمد و به وی سلام کرد و در حالی که لبخند بر چهره داشت، به او فرمود: ای پیرمرد! به گمانم غریب هستی و گویا امری بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت کنی از تو خشنود میشویم و اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم و اگر راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی میکنیم و اگر گرسنهای تو را سیر میکنیم و اگر برهنه باشی تو را میپوشانیم و اگر حاجت داری آن را ادا مینماییم.
هنگامی که آن پیرمرد در برابر گستاخیاش آن همه گذشت و بزرگواری را از امام حسن (ع) دید، شرمنده شد و تحت تأثیر قرار گرفت، به طوری که گریه کرد و گفت: گواهی میدهم که تو خلیفه خدا در زمین هستی و خداوند آگاهتر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی قرار دهد. تو و پدرت نزد من مبغوضترین افراد بودید، ولی اکنون محبوبترین افراد نزد من، تو میباشی[25].
راهکار و چاره رهایی از کینهورزی
علاج زدودن کینه این است که انسان بداند تا وقتی که در قلب او کینهای از کسی داشته باشد دائماً ناراحت، غمگین و گرفتار خواهد بود. علاوه بر آن به دلیل کینهورزی در دنیا و آخرت عذاب خواهد کشید.
در مورد راهکارهای رهایی از کینه باید گفت که فرد ابتدا باید فکر و ذهن خود را اصلاح کند، و به طور دائم به خود فواید داشتن صفای دل را بجای کینه تذکر دهد، سپس قلب و دل خود را از بغض و دشمنی پاک نماید و در ترک این صفت ناپسند جدیّت و تلاش داشته باشد.
درست است که برای فرد فراموش کردن ظلم و اذّیت و آزاری که شده، سخت است، اما با درخواست توفیق از خدا و طی این سه مرحله (اصلاح فکر، پاک کردن قلب و جدیّت در عمل) برای جلب رضایت پروردگار به این مهم دست خواهد یافت و خانه دل از یاد خدا لبریز خواهد شد.
راهکار عملی
۱. سعی کند که با کسی که از او در دل کینه دارد رفتاری همچون دوستان خود داشته باشد
2. به خاطر مخالفت با نفس خود با فردی که از او کینه دارد مهربانی بیشتری داشته باشد.
3. خشم خود را کنترل و با آن مبارزه کند.
4. به عفو و بخشش بیندیشد و آن را تمرین کند، چراکه خداوند میفرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ[26]»، (ای پیامبر) با امت به شیوه عفو و بخشش رفتار کن و به نیکوکاری امر فرما.
5. برای خود و شخصی که نسبت به آن کینه دارد، استغفار کند.
فواید رفع کینه از دل از نگاه روانشناسی
انسان پس از این که ذهن و دل خود را از زنگار کینه پاک کرد باید بداند که جهادی عظیم با نفس خود داشته و از فوائد بسیاری بهرهمند گردیده است که عبارتند از:
- کسب فضیلتهای اخلاقی و خشنودی خداوند،
- برخورداری از انرژی مثبت و معنویات،
- رهایی از افکار منفی و آزار دهنده،
- افزایش اعتماد به نفس،
- احساس آرامش و آسایش ذهنی بیشتر،
- گسترش ارتباطات اجتماعی با دیگران،
- دریافت تکریم و محبت اطرافیان.
نداشتن کینه در دل، عامل بهشتی شدن
روزی پیامبر(ص) به اصحاب خود فرمود: «همین الان از این مسیر مردی که اهل بهشت است، پیش شما میآید». ناگهان مردی از انصار در حالی که آب وضو را از صورت خود پاک میکرد و کفشهایش را نیز به دست چپ گرفته بود، وارد شد.
روز دوم و سوم نیز حضرت (ص) عین همان سخن را تکرار کرد و باز همان مرد آمد. روز سوم عبدالله بن عمرو بن عاص به بهانهای از آن مرد درخواست کرد که اگر ممکن است سه روز در خانه شما مهمان باشم. مرد بهشتی گفت: «مانعی ندارد».
در این مدت عبدالله از او نماز شب و عبادت خاصی ندید جز این که هر وقت در بستر خواب از پهلویی به پهلویی دیگر میگشت، ذکر خدا را میگفت و تنها برای نماز صبح از خواب بر میخاست.
عبدالله میگوید: در پایان سومین روز گرچه اعمال او را ناچیز تلقی میکردم به او گفتم که پیامبر(ص) درباره تو چنین فرمود. خواستم بدانم که چطور به این مقام رسیدهای؟ گفت: «هیچ چیزی جز همان که دیدی ندارم». وقت خداحافظی مرا صدا زد و گفت: «من عمل و عبادت ویژهای ندارم، اما از هیچ مسلمانی در دل خود کینه و حسادتی ندارم»، عبدالله گفت: این همان چیزی است که تو را بهشتی کرده و انجام این کار برای ما سخت است و ما نمیتوانیم این چنین باشیم[27].
در کدام مورد کینهوزی و حس انتقام صحیح است؟
تنها در موردی که کینهتوزی و دشمنی نهی نشده، درباره دشمنان اهل بیت (ع) است که این نوع از کینه، کینه شخصی و جاهلانه نیست؛ بلکه بر اساس اعتقادات و ارزشهای دینی بوده، از این رو با اظهار برائت، این دشمنی را اعلام میکنیم. «… بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ[28]»، بیزاری میجویم (از دشمنان)، در حالی که به سوی ذات حق تعالی و شما اهل بیت (ع) پناه میآورم.
سخن آخر
در مجموع باید گفت آنچه از آیات و روایات و علم روانشناسی برمیآید، داشتن صفت رذیله کینه در دل و کینهتوزی نسبت به دیگران اعم از افراد خانواده، دوستان و نزدیکان امری ناپسند است که در شأن انسان بزرگوار و مومن نیست. فرد کینهتوز بین خانواده و دوستان خود، حتی در اجتماع جایگاهی ندارد و به مرور زمان گوشهگیر و منزوی میگردد.
اما نکته قابل توجه این که هیچگاه برای علاج و درمان دیر نیست. فرد با مراجعه به اساتید اخلاق، مطالعه کتابهای اخلاقی و شرکت در دورههای تزکیه نفس، با مراحل محاسبه نفس آشنا شده و میتواند گام مؤثری در از بین بردن این صفت رذیله از دل و اصلاح نفس خود بردارد.
در این راستا دوره ۴۰ روز تزکیه نفس ایمانور توصیه میگردد.
اللَّهُمَّ آتِ نَفسِي تَقواها، أنتَ وَلِيُّها و مَولاها، و زَكِّها و أنتَ خَيرُ مَن زَكّاها.[29] خدايا! نفْس مرا تقوا عطا فرما، كه تو سرپرست و مولاى آنى، و آن را پاك و تزكيه فرما، كه براى تزكيه آن تو بهترينى.
[1] . در عربی به کینه حقد گفته میشود. حقد به معنای دشمنی پنهانی است.
[2] . بحارالانوار، ج 68، ص 293.
[3] . کافی، ج ۴، ص ۴۸۷.
[4] . تفسیر نور، ص 96.
[6] . همان، آیه 30.
[7] . سوره حشر، آیه 10.
[8] . غررالحکم، ح 5243.
[9] . همان، ح 2917.
[10] . همان، ح 30.
[11] . همان، ح 6017.
[12] . همان، 2565.
[13] . همان،4206.
[14] . همان، 1962.
[15] . نهج البلاغه، نامه 53.
[16] . غررالحکم، ح 6786ـ6775.
[17] .جامع السعادات، ص 423.424.
[18] . کافی، ج ۲، ص 107.
[19] . میزان الحکمه، ح 24066.
[20] . فرهنگ سخنان امام حسن مجتبی (ع)، ص ۲۵۷.
[21] .تحف العقول، 488.
[22] . غررالحکم، ح 8584.
[23] . مثالهای زیبای قرآن، ج۱، ص ۲۰۲.
[24] . اصول کافی، ج ۳.
[25] . بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۴.
[26] . سوره اعراف، آیه 199.
[27] . مجموعه ورام، ج ۱، ص 246.
[28] . زیارت عاشورا.
[29] . پيامبر خدا (ص) هرگاه آيه «رستگار شد، كسى كه نفْس را تزكيه كرد» را مىخواند، درنگ مىكرد و سپس این دعا را میخواند… میزان الحکمه، ج۵، ص31.