وراثت یکی از عوامل تربیت
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
وراثت به عنوان یکی از عوامل موثر در تربیت بیان میشود. اما سوالی که مطرح است این است که نقش وراثت در تربیت به چه میزان است؟ در این مقاله عوامل تربیت را بیان کرده و نقش وراثت را در تربیت فرزند بررسی میکنیم. وراثت نقش مکملی در تربیت دارد و در کنار عوامل دیگر موثر است. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- نظریههای مطرح درباره عوامل موثر در تربیت
- عوامل تأثیرگذار در تربیت
- وراثت
- نکاتی دربارۀ عامل وراثت در تربیت
- نقش وراثت از نظر روایات
- ویژگیهای وراثت
چکیده عوامل تربیت:
- برخی معتقدند انسان همۀ ویژگیها و خصوصیّات خود را به وسیلۀ وراثت به دست میآورد، نتیجۀ این دیدگاه تعطیلی تربیت است.
- برخی معتقد به جبر محیطی هستند یعنی منطقه و محیط آب و هوایی مهمترین عامل اثر گذار روی افراد است. برخی هم معتقد به جبر اجتماعیاند و محیط اجتماع را تنها عامل اثرگذار میدانند.
- کارشناسان به سه نوع عامل تأثیرگذاری معتقد هستند که عبارت است از: وراثت، محیط و اجتماع.
- وراثت امور غیر اکتسابی مانند رنگ، چهره، قد و … را به فرزند منتقل میکند.
- امور اکتسابی از قبیل اخلاق، رفتار و گفتار از محیط اجتماع منتقل میشود.
- انسان به وسیلۀ کلام، گوش و چشم دریافتهایی را دارد که این دریافتها در او تأثیر میگذارد و رفتار او متأثّر از این دریافتهای بیرونی میشود.
- وراثت به صورت غیر مستقیم در تربیت مؤثر است.
- در روایت به نقش وارثت با انتخاب همسر خوب، توجه به سلامت ذهنی و جسمی و تقیّدات دینی او اشاره شده است.
- ویژگیهای وراثتی مربوط به جسم غیر قابل تغییر است. اما جنبۀ دیگر وراثت یعنی خصوصیات رفتاری (مانند بیش فعالی) قابل تغییر است.
نظریههای مطرح درباره عوامل موثر در تربیت
یکی از عواملی که شاید قرون متمادی در میان کارشناس حوزههای مختلف اخلاقی، تربیتی مورد بررسی قرار گرفته این است که نقش وراثت در تربیت چه میزان است؟ آیا میتوان قائل به یک جبر وراثتی در تربیت شد؟ یعنی بگوییم وقتی فرزندان به دنیا میآیند همۀ خصائص و خصوصیّات و ویژگیهای خود را از والدین خود به ارث میبرند؟ قطعاً اگر با این تفکّر جلو برویم، ممکن است گاهی اوقات ایجاد ناامیدی در مسئلۀ تربیت به وجود بیاید.
مثلاً اگر دانشآموزی یا کودکی یا نوآموزی یا فرزند ما پرخاشگر باشد، بگوییم این پرخاشگری را از پدر یا مادر به ارث برده است، این ژن همراه او بوده است، چارۀ دیگری هم نیست، او پرخاشگر است، لذا ما کاری را برای اصلاح این ویژگی و این مشکل او انجام ندهیم. یا خصاصتی در او شکل گرفته است، بخلی یا دروغگویی در او شکل گرفته است، بگوییم این خصوصیّت وراثتی است، شبیه عموی خود است، شبیه پدر یا مادرش است، لذا ما دیگر نمیتوانیم کاری را انجام بدهیم.
لذا اینجا باید اصلاً مسئلۀ تربیت را تعطیل کنیم یعنی قائل شویم که انسانها همۀ ویژگیها و خصوصیّات خود را به وسیلۀ وراثت به دست میآورند؛ امّا این نظریه نقطۀ مقابلی هم دارد، برخی معتقد بر جبر محیطی هستند. یعنی میگویند انسانها بر اساس آن منطقه یا آب و هوای محیطی که متولّد میشوند، برخی از ویژگیها را به دست میآورند و محیط مهمترین و بیبدیلترین عامل اثرگذاری روی افراد است. آن محیطی را هم که میگوییم به عنوان یک منطقۀ آب و هوایی است.
امّا یک دستۀ سومی هم وجود دارند که قائل به جبر اجتماعی هستند، میگویند انسانها بر اساس آن محیط اجتماعی که در آن متولّد شدند، ویژگیها و خصوصیّات خود را به دست میآورند و لذا وراثت و محیط شاید آن تأثیر لازم را روی انسانها نداشته باشد.
عوامل تأثیرگذار در تربیت
پس در اصل ما گفتیم کارشناسان به سه نوع عامل تأثیرگذاری معتقد هستند که عبارت است از: 1- وراثت، 2- محیط و 3- اجتماع.
کارشناسان معتقد هستند که یک جبری در این عوامل وجود دارد. در این مقاله در مورد اولین عامل یعنی وراثت میخواهیم مطالبی را بیان کنیم. در ادامه نکاتی را تقدیم حضور شما میکنم.
وراثت
امروزه میگویند وراثت به این معنا نیست که همۀ ویژگیها و خصوصیّتها را انتقال بدهد، بلکه نظرات دیگری هم وجود دارد. میگویند وراثت آن جنبهای را از انسان به فرزند منتقل میکند که آن جنبه غیر قابل اکتساب باشد و نتوان آن را به دست آورد. مثلاً رنگ پوست، رنگ چشم، استخوانبندی، اندازۀ قد، اندازۀ قلب، این چیزهایی که خود ما خیلی در کسب آن و اکتساب کردن آن دخیل نیستیم، میگویند وراثت به انسانها منتقل میکند.
البتّه میدانید خود اینها بیتأثیر روی رفتار انسان هم نیست، میگویند ممکن است برخی از اختلالات از وراثت باشد، میگویند ممکن است برخی از ویژگیهای خاص را وراثت انتقال بدهد مثل هوش. کارشناسان معتقد هستند عمدۀ هوش توسّط وراثت به فرزندان منتقل میشود. یعنی ژن از پدر یا مادر یا هر دو به فرزند منتقل میشود.
امّا نکتۀ دوم این است میگویند آن ویژگیهایی که قابل اکتساب است مثل خوش اخلاقی، بداخلاقی، راستگویی، دروغگویی، خصاصت، جواد بودن و این نوع ویژگیها عواملی هستند که از اجتماع به انسان منتقل میشود و اینها قابل یادگیری و اکتساب است.
لذا ما میتوانیم با رعایت یک سری از نکاتی زمینهای را فراهم کنیم که فرزندان ما پرخاشگری نداشته باشند، میتوانیم با رعایت یک سری از نکات زمینه را فراهم کنیم که فرزندان ما راستگو باشند، دروغگو نباشند؛ با رعایت یک سری از ویژگیها و نکاتی که در محیط به آن توجّه میشود، بستری فراهم شود که فرزندان ما با نظم باشند، تلاشگر باشند، جدیّت داشته باشند، ارادۀ آنها قوی باشد، سختکوشی داشته باشند، اینها از عوامل تربیتی است که در محیط شکل میگیرد.
لذا آن چیزی که شاید منطقی باشد و ما بخواهیم به آن اشاره کنیم، این است مجموعۀ ویژگیها و خصوصیّات هر فردی از اکتسابی و غیر اکتسابی توسّط وراثت و محیط قابل دریافت است و لذا ما این را باید به صورت جدّی توجّه داشته باشیم.
نکاتی دربارۀ عامل وراثت در تربیت
الف ـ اهمیت دیگر عوامل در تربیت
امّا دربارۀ وراثت چون میخواهیم دلیل بیاوریم که إنشاءالله شما هم قانع شوید اینطور نیست که شما فکر کنید همۀ آنها تمام ویژگیها را از طریق وراثت کسب میکنند، گاهی اوقات دوقلوها را مثال میزنند، میگویند نزدیکترین انسانها دوقلوهای همسان به هم هستند یعنی دوقلوهایی که هم جنسیّت مشترک دارند و هم چهره و قد و قوارۀ آنها به هم نزدیک است، ولی میگویند همینها به واسطۀ تأثیرات محیطی گاهی اوقات میبینید از لحاظ روحیّات، خصوصیّتهای رفتاری، خصوصیّتهای اخلاقی انسانهای کاملاً متفاوتی میشوند.
پس بحث را تا اینجا داشته باشیم که لزوماً وراثت عامل مؤثّر در شکلگیری رفتار و تربیت انسانها نخواهد بود.
ب ـ نقش پررنگتر محیط نسبت به وراثت
امّا نکتۀ دیگری که ما در ارتباط با وراثت باید بگوییم این است که گاهی اوقات ذهنیّتی در خانوادهها خصوصاً متدیّنین شکل میگیرد که مثلاً وجود مبارک آقا امیر المؤمنین، امام علی (ع) وقتی که بعد از شهادت حضرت زهرا (س) خواستند ازدواج کنند، به برادر خود عقیل فرمودند: برو از میان یک قبیلهای شجاع همسری برای من انتخاب کن، چون میخواهم فرزندان شجاعی از او شکل بگیرد.
میگویند این دلیل وراثتی است، امیر المؤمنین (ع) شجاع بودند، همسر شجاع هم داشته باشند، پس جمع بین این دو فرزندان شجاع میشود. ما میگوییم، بله همینطور است، ولی آیا این به وراثت بر میگردد یا نه، محیطی که به واسطۀ وجود مبارک امیر المؤمنین (ع) و بانو امّ البنین شکل گرفت؟ یعنی یک محیط شجاعانه.
مثلاً شما در محیط خانواده ببینید مثلاً بچّهای که رشد میکند، خیلی از ترسها در او به وجود نیامده است و ترسی ندارد، این محیط است که آن ترسها را به او انتقال میدهد. اگر یک مادر شجاع، یک پدر شجاع و محیط شجاعانهای دور او شکل بگیرد، میبینید خیلی از ترسها در او به وجود نخواهد آمد.
مثلاً شما میبینید اوّلین باری که یک جوجهای به سمت یک بچّۀ شش یا هفت ماهه میرود، ممکن است حتّی این بچّه آن جوجه را به دست بگیرد، با آن بازی کند، حتّی گاهی اوقات آن را له کند، بالاخره خیلی از آن واهمهای ندارد. ولی اوّلین باری که همین جوجه به سمت مادر برود، مادر یک فریادی بزند و ترسی را از خود نشان بدهد و فرزند شاهد این ترس مادر باشد، این ترس در او هم شکل میگیرد.
لذا ما آنجا را میتوانیم اینطور تفسیر و بیان کنیم و احتمال بدهیم که وقتی امیر المؤمنین (ع) فرمودند: همسری شجاع برای من انتخاب کن،[1] برای اینکه یک محیط خوب و مساعدی شکل بگیرد تا فرزندانی که در آنجا پرورش پیدا میکنند و رشد پیدا میکنند، انسانهای شجاع و دلیری بار بیایند. و لذا ما باید اینگونه به محیط اهمّیّت بدهیم که عمدۀ دریافتهای انسانها از محیط است.
دریچۀ ورود به انسان یکی چشم است که خیلی تأثیرگذار است، یکی گوش است، یکی کلام است یعنی انسان به وسیلۀ کلام خود، به وسیلۀ گوش خود، به وسیلۀ دیدن خود دریافتهایی را دارد که این دریافتها در او تأثیر میگذارد و رفتار او متأثّر از این دریافتهای بیرونی میشود. پس میتوان از محیط به عنوان یکی از مؤثّرترین عوامل تربیتی یاد کرد و لذا شاید وراثت نقش کمرنگتری را در حوزۀ تربیت و خصایص و ویژگیهای تربیتی فرزندان ما داشته باشد.
ج ـ تأثیر غیر مستقیم وراثت در تربیت
امّا نکتۀ بعدی که باید در همین موضوع وراثت مطرح کنیم این است که گاهی اوقات وراثت تأثیرات خاصّ خود را هم دارد. ممکن است ما به یک بچّهای بگوییم چرا او زود خسته میشود؟ چرا گاهی اوقات میل و رغبتی به کار و فعّالیّتی ندارد؟ ممکن است گاهی اوقات ریشۀ این موضوع به جسم او برگردد، همان جسمی که از وراثت به او منتقل شده باشد، ممکن است بنیۀ ضعیف و نحیفی داشته باشد، لاغر باشد، زود خسته میشود و لذا تمایل او به فعّالیّتها و کارها کمتر است.
لذا ما اینجا باید این نکته را توجّه کنیم که وراثت ممکن است به صورت غیر مستقیم روی تربیت فرزندان ما تأثیرات خاصّ خود را بگذارد.
نقش وراثت از نظر روایات
عرض کردیم وراثت در تربیت نقش خاص خود را دارد و نباید نادیده گرفته شود. لذا در موضوع وراثت و تربیت ما به چند نکته باید حتماً توجّه داشته باشیم و آن تأکیداتی است که در روایات هم بیان شده است.
الف- انتخاب همسر خوب
اوّلین نکته و تأکیدی که ما در روایات داریم انتخاب همسر خوب است،[2] چون میدانیم همسر خوب باید از لحاظ بنیه و از لحاظ جسمانی، از لحاظ روحی و روانی انسان سالمی باشد، نرمال باشد، حالا چه زن و چه مرد زمینهای را فراهم میکند نسلی که متولّد میشود نسل سر زندهتری باشد، نسل سالمتری باشد. یعنی از لحاظ ویژگیهای وراثتی که میتواند در تربیت مؤثّر باشد، این بچّه بیعیب و بینقص باشد. این نکتۀ اوّلی است که باید توجّه کرد.
لذا در روایات هم داریم که شخصی محضر نبی مکرّم اسلام (ص) آمد و عرضه داشت: میخواهم همسری انتخاب کنم. حضرت فرمودند: ببین آیا او میتواند مادر خوبی برای فرزند تو باشد یا خیر؟[3] لذا این نشان میدهد ما در هنگام ازدواج نباید فقط خواستههای خود را بینیم، در هنگام ازدواج باید ببینیم آیا این زن یا این مردی که قرار است با او وصلتی را انجام بدهیم، مثلاً خانم میخواهد شوهری انتخاب کند یا مردی که میخواهد زنی را انتخاب کند برای اینکه شریک زندگی او شود، باید ببیند آیا حائز آن ویژگیهای مادرانه یا پدرانه است یا خیر؟
اینجا ما باید دقّت نظر را بالا ببریم، اینجا است که مفهوم مشاوره و مشورت کردن احساساتی عمل نکردن، عقلانی عمل کردن خود را نشان میدهد. لذا اینها اینجا خود را نشان میدهد که باید با یک دقّت و تأمّل در عین حالی که انسان باید نسبت به شریک زندگی که میخواهد انتخاب کند، یک احساسات مثبتی داشته باشد، باید سایر شروط و ویژگیهای او را هم ببیند که او حائز آن ویژگیها باشد.
ب ـ توجه به سلامت ذهنی و جسمی همسر
امّا نکتۀ دومی که ما باید به آن توجّه کنیم این است در انتخاب همسر زمینهای را انتخاب کنیم که خدایی نکرده بیماریها یا مشکلات یا نواقصی را به فرزند ما انتقال ندهد. گاهی اوقات در اینجا نیاز است که انسان از یک مشاورۀ ژنتیک هم بهره ببرد و با آنها مشورتهایی داشته باشد که خدایی نکرده فرزند معلول، فرزند ناتوان ذهنی متولّد نشود.
هر چند شاید همۀ اینها قابل پیشبینی نباشد، ولی درصدی از آن قابل پیشگیری است که ما میتوانیم با مشورت از انسانهایی که علم این کار و تخصّص این کار را دارند، به نوعی پیشگیری کنیم، چون بالاخره آن توان ذهنی یا توان جسمی در تربیتپذیری انسانها میتواند اثرات لازم خود را داشته باشد.
ج ـ توجه به تقیّدات دینی همسر
نکتۀ سومی که ما باید اینجا به آن توجّه کنیم این است در مسئلهای مثل انتخاب همسر، همسری را انتخاب کنیم که تقیّدات دینی هم داشته باشد. یعنی خدایی نکرده مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکی و از این قبیل را در زندگی خود تجربه نکرده باشد و دنبال آن هم نباشد و به آن باور هم نداشته باشد، چون اینها ممکن است تأثیراتی را روی آن ویژگیها و خصوصیّات جسمی فرزند ما بگذارد که اینها در آینده برای تربیتپذیری او زمینه و مشکلاتی را فراهم کند، برای اینکه بتوانیم او را بهتر تربیت کنیم.
ویژگیهای وراثت به عنوان یکی از عوامل تربیت
امّا سؤالی اینجا مطرح است: آیا وراثت و ویژگیها و خصوصیّتهای وراثتی، میتواند قابل تغییر باشد؟ یا خیر؟
1ـ غیر قابل تغییر
ببینید در ویژگیهای وراثتی گفتیم که دو دسته ویژگی ممکن است انتقال پیدا کند؛ یک دسته از ویژگیها، ویژگیهای غیر قابل تغییر است. خصوصاً آنها که مرتبط با جسم انسان است. (مثل) رنگ مو، رنگ چشم، استخوانبندی، قد و قواره.
البتّه اینها را به صورت عارضی ممکن است تغییر بدهند، مثلاً یک نفر موی بور داشته باشد رنگ کند و آن را مشکی کند. ولی اینکه اصل بور بودن را بشود از ریشه اصلاح کرد، قطعاً علم تا به حال به آن دست نیافته است. ولی ممکن است در آینده توانمندیهایی پیدا کنند و بتوانند در این زمینه تغییراتی را ایجاد کنند. بالاخره استخوانبندی انسان است، یک نفر استخوانبندی ریزی دارد، یک نفر متوسّط است، یک نفر درشت است. اینها وراثتی است خیلی قابل تغییر نخواهد بود.
2ـ قابل تغییر
امّا یک جنبۀ وراثت که قابل تغییر است، برخی از خصوصیّاتی است که ممکن است به دلایلی فرزندان ما دچار آن شده باشند. مثلاً اگر یک نمونه را بخواهم برای شما بگویم، برخی کارشناسان معتقد هستند بخشی از بیش فعّالی از طریق وراثت انتقال پیدا میکند. میگوییم این قابل درمان است، قابل تغییر است، لذا با یک رویکرد درمانی، با یک رویکرد مشاوره درمانی، قابلیّت این را دارد که ما آن را اصلاح کنیم و کاهش بدهیم. اگر صد درصد هم نتوانیم از بین ببریم، حداقل سطح آن را پایین بیاوریم.
لذا اینطور است ویژگیهایی که از لحاظ خصوصیّتهای رفتاری است و وراثت روی انسان تغییراتی ایجاد کرده، ما بتوانیم با یک کار تربیتی خوب، با یک کار مشاورهای خوب، آن را تقلیل بدهیم یا کاملاً اصلاح کنیم.
امّا اینجا نیاز است که من به این نکته اشاره کنم، وراثت ناخودآگاه روی جسم انسان، روی عقل انسان و روی روح انسان تأثیراتی میگذارد. بیشتر تأثیر آن روی جسم است. همچنین روی عقل و روح و روان تأثیرگذار است اما نه یک تأثیر تامّی که همۀ ابعاد روحی و عقلی انسان را شامل شود. بخشهایی از آن را شامل میشود و همان بخشها را هم میتوان با یک مدیریت و برنامهریزی، در یک محیط مساعد تربیتی تغییر داد و اصلاح کرد.
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون
درس تربیت فرزند
این مقاله بخشی از درسهای تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی میشود. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.
[1]. اُنظر لی اِمرأه ولدتها الفحوله من العرب لاتزوّجها فتلد لی غلاما فارسا؛ برای من همسری را انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم فرزندی اسبسوار و شجاع به دنیا آورد؛ قصه کربلا، ص 544، پاورقی 3؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 70، از فصل نساء.
[2].جابر بن عبدالله انصاری میگوید: در حضور رسول خدا (ص) بودم. ایشان در مورد همسر شایسته (از زنان) چنین فرمود: بهترین همسران شما کسانی هستند که دارای این خصلتها (ده خصلت) باشند: ١- آمادگی برای تولد فرزندان متعدّد، از خود داشته باشد؛ ٢- مهربان باشد؛ ٣- عفّت و پاکدامنی خود را رعایت کند؛ ۴- در میان بستگانش، عزیز و سربلند باشد؛ ۵- در نزد شوهرش فروتن باشد؛ ۶- خود را برای شوهرش بیاراید و به او بنمایاند؛ ۷- نسبت به نامحرمان خود نگهدار باشد و پوشش خود را حفظ کند؛ ٨- از شوهرش اطاعت کند؛ ۹- در امور جنسی، میل شوهرش را بپذیرد؛ ۱۰- در عشق و علاقه به شوهر، افراط نکند و حدّ اعتدال را حفظ نماید؛ وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۱۴.
[3]. از حضرت رسول (ص) روايت شده است كه فرمود: به كفو و همشأن خود دختر بدهيد و از كفو و همشأن خود دختر بگيريد. و براى نطفه خود زنى پيدا كنيد كه شايسته فرزنددار شدن باشد؛ كافى، ج ۵، ص ۳۳۲، ح ۳.