اهمیت ارتباط با والدین از نگاه قرآن

در قرآن کریم لزوم توجه و احترام به والدین بارها مطرح شده است و در پنج مورد احسان به والدین بلافاصله بعد از مساله توحید آمده است. این مسئله جایگاه والای والدین نزد خداوند را نشان می‌دهد. در این مقاله به بررسی اهمیت ارتباط با والدین از نگاه قرآن کریم می‌پردازیم. برخی از مطالب مطرح شده در این مقاله عبارتند از:

  • جایگاه احسان به والدین با توجه به آیات قرآن
  • توجه به لطف والدین
  • لزوم شکرگزاری از والدین
  • سفارش قرآن به فرزندان در خصوص والدین سالمند

چکیده

  • خداوند پنج بار در قرآن احسان به والدین را بلافاصله بعد از مساله توحید بیان کرده است که نشان از جایگاه والای والدین نزد خداوند است.

  • جایگاه والدین در سوره لقمان:
    1. سفارش در مورد والدین پس از نفی شرک آمده است.
    2. زحمات مادر در بارداری و شیردهی را بیان می‌کند.
    3. شکر والدین بلافاصله پس از شکر خدا آمده است.
    4. تشکر از والدین حکم تشکر از خدا را دارد.
    5. شکر خدا واجب و تشکر از والدین احسان به شمار می‌آید.
    6. شکرگزاری انواعی دارد.

  • دستورات قرآن درباره پدر و مادر سالمند:
    1. بی احترامی نکردن «و لا تقل لهما افّ»: کوچکترین حرف دور از احترام ممنوع.
    2. طرد نکردن «ولا تنهرهما»: آنها را از خود نرانید.
    3. برخورد کریمانه «وقل لهما قولاً کریماً»: برخورد شایسته و بزرگوارانه داشته باشید.
    4. تواضع همراه با مهر و محبت «واخفض لهما جناح الذل من الرحمه»: با محبت و تواضع رفتار کنید نه از سر وظیفه.
    5. دعا کردن برای پدر و مادر «وقل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا»: برای آنها بسیار دعای خیر کنید.
    6. زیاد سرزدن به والدین.

  • خداوند نسبت به فرزندانی که زیاد به دیدار پدر و مادر می‌روند و به خصوص در دوره سالمندی حال آنها را می‌پرسند و حاجت آنها را برآورده می‌کنند، آمرزنده است. و اگر فرزند برای پدر و مادر حالت اوّاب (زیاد مراجعه کردن) داشته باشد، خداوند نیز گناهان او را می‌آمرزد و مورد مغفرت قرار می‌دهد و پرونده او را پاک و مطهّر می‌گرداند.

حسن ارتباط با والدین    

قرآن کریم مسأله تربیت دینی فرزندان را در یک منشور تربیتی ده بندی از زبان لقمان حکیم مطرح می‌کند. فرمان اوّل این بود که لقمان به فرزند خود می‌گوید: «يا بُنَيَّ لا تُشرِك بِاللَّـهِ إِنَّ الشِّركَ لَظُلمٌ عَظيمٌ؛ پسرکم! به خدا شرک نورز، بی تردید شرک ستمی بزرگ است»[1]. بعد از این فرمان وارد بند دوم از منشور تربیتی می‌شود که سفارش در مورد پدر و مادر است.      

بند دوم این منشور را قرآن کریم از میان ده فرمان مستقلاً و نه از زبان لقمان بیان می‌کند. از آنجا که می‌خواهد درباره پدر و مادر سفارش کند، شاید چندان زیبا نباشد که لقمان در مورد خود به فرزندش سفارش کند. به همین دلیل قرآن کریم این فرمان را به طور مستقل بیان می‌کند. فرمان این است:

«وَ وَصَّينَا الإِنسانَ بِوالِدَيهِ حَمَلَتهُ أُمُّهُ وَهنًا عَلى وَهنٍ وَ فِصالُهُ في عامَينِ أَنِ اشكُر لي وَ لِوالِدَيكَ إِلَيَّ المَصيرُ»[2]

ما انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش دوران حمل او را با سختی روز افزون به اتمام رساند و دوره شیر خوارگی او دو سال است. [به او سفارش کردیم که] براى من و پدر و مادرت سپاس‌گزار. بازگشت همه به سوى من است.

خداوند در این آیه ابتدا زحمات مادر را در به دنیا آوردن یک فرزند متذکّر می‌شود سپس می‌فرماید که سفارش ما به انسان این است که شکر من و شکر پدر و مادرت را به جا بیاور، بازگشت همه به سوی من است. نکته قابل توجّه این است که اصولاً بین توحید و معاد نباید فاصله‌ای باشد و باید معاد بلافاصله بعد از توحید بیاید، ولی در این ده فرمان، توحید فرمان اوّل و معاد فرمان سوم است و حقوق والدین بین این دو مطرح شده است.

البتّه اینجا تنها جایی نیست که در قرآن کریم چنین چیزی را می‌بینیم. در چهار مورد دیگر در قرآن چنین ویژگی‌ای را می‌بینیم. جا دارد این پنج آیه را مورد توجّه قرار دهیم و به فرزندان خود بیاموزیم تا طبق آیات قرآن حقوق والدین را رعایت کنند. امروزه مشکلی که در آموزش‌های ما وجود دارد این است که از حقوق فرزندان زیاد سخن گفته می‌شود هرچند خوب است، امّا از آن طرف چرا از حقوق والدین به فرزند چیزی گفته نمی‌شود؟ ما باید اینها را آموزش دهیم، پدر راجع به مادر آموزش دهد و مادر درباره پدر.

الف- آیات قرآن در حق والدین

1- در اولین آیه‌ای که در مورد پدر و مادر بحث شده، بلافاصله بعد از حقّ خدا حقّ والدین را بیان می‌کند و می‌فرماید:

«وَ إِذ أَخَذنا ميثاقَ بَني إِسرائيلَ لا تَعبُدونَ إِلَّا اللَّـهَ وَ بِالوالِدَينِ إِحسانًا»[3]

پیمان بنی اسرائیل را این چنین از آنها گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید.

2- در دومین آیه خطاب به عموم مسلمان‌ها می‌فرماید:

 «وَ اعبُدُوا اللَّـهَ وَلا تُشرِكوا بِهِ شَيئًا وَ بِالوالِدَينِ إِحسانًا»[4]

خدا را بپرستید، با او چیزی را شریک قرار ندهید و به پدر و مادر احسان کنید.

3- آیه سوم می‌فرماید:

«قُل تَعالَوا أَتلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُم عَلَيكُم ألّا تشرکوا به شیئاً وَ بِالوالِدَينِ إِحسانًا» [5]

بیایید آنچه که خدا برای شما بزرگ داشته است برای شما بخوانم. اوّل اینکه به خدا شرک نورزید و به پدر و مادر خود نیکی کنید.

4- در چهارمین آیه آمده است که:

 «وَ قَضى رَبُّكَ أَلّا تَعبُدوا إِلّا إِيّاهُ وَبِالوالِدَينِ إِحسانًا»[6]

 حکم پروردگار تو این است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید.

5- پنجمین مورد نیز در سوره لقمان است که می‌فرماید:

«وَ وَصَّينَا الإِنسانَ بِوالِدَيهِ حَمَلَتهُ أُمُّهُ وَهنًا عَلى وَهنٍ وَ فِصالُهُ في عامَينِ أَنِ اشكُر لي وَ لِوالِدَيكَ إِلَيَّ المَصيرُ»[7]

ما انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش دوران حمل او را با سختی روز افزون به اتمام رساند و دوره شیر خوارگی او دو سال است. [به او سفارش کردیم که] براى من و پدر و مادرت سپاس‌گزار. بازگشت همه به سوى من است.

 این آیات نکات دقیق و مهمی را در مورد اهمّیّت و مقام والدین برای ما روشن می‌کند.

ب- جایگاه والدین در سوره لقمان

 در اینجا آیات سوره مبارکه لقمان را که در باب والدین آمده است با هم مرور می‌کنیم و به نکات قابل توجهی در این زمینه اشاره می‌کنیم.

۱- توجه به لطف والدین

در آیه چهاردهم این سوره بعد از فرمان نفی شرک و خلوص در پیشگاه خداوند مستقیماً درباره والدین سفارش می‌کند و این، اهمیت مسأله را از دیدگاه قرآن آشکار می‌کند.

نکته دیگر اینکه ابتدا اشاره‌ای به زحمات مادر و دوره بارداری که با ضعف و سستی همراه است می‌کند و اینکه یک مادر با چه مشکلات و مشقتی دوره بارداری فرزند خود را سپری می‌کند «حَمَلَتهُ أُمُّهُ وَهنًا عَلى وَهنٍ». سپس زحمت دو سال شیر دادن به فرزند را بیان می‌‌کند که در این دو سال مادر شیره جان خود را به فرزند می‌دهد و این جای تقدیر و تشکّر دارد.

۲- شکر گزاری از والدین

بلافاصله بعد از یادآوری زحمات مادر، دستور به شکر می‌دهد و می‌فرماید: «أَنِ اشكُر لي وَلِوالِدَيكَ؛ هم شکر مرا به جا بیاورید و هم شکر پدر و مادر را». شکر خدا را باید به جا آورد چون خالق ما است، هستی ما از او است. شکر پدر و مادر را نیز باید به جا آورد چون ورود ما به زندگی دنیا توسّط آنها بوده است. آنها وسیله فیض الهی درباره ما بوده‌اند و خداوند برای کسی که وسیله فیض است حرمت بزرگی قائل است.

 شکر پدر و مادر به این معنا است که به آنها احسان کنید: در این آیات می‌فرماید: «أَنِ اشكُر لي وَ لِوالِدَيكَ» و در آیات دیگر می‌فرماید: «وَ بِالوالِدَينِ إِحسانًا». پس سپاس از خداوند، بندگی خدا است. سپاسگزاری نسبت به خدمات و جایگاه پدر و مادر نیز احسان به آنها است.

برای مطالعه بیشتر در این زمینه می‌توانید به مقاله «انواع شکرگزاری» مراجعه نمایید.

کمک به والدین سالمند

ج- دستورات قرآن درباره والدین سالمند

در ابتدای مقاله بند دوم از منشور تربیتی سوره لقمان را مورد گفتگو قرار دادیم و آن حسن رابطه با پدر و مادر بود. در این زمینه آیات دیگری نیز در قرآن وجود دارند که به این موضوع از زوایای دیگری می‌پردازد. یکی از آنها مجموعه آیات 23 تا 25 سوره مبارکه اسراء است که سفارش در مورد پدر و مادر در زمان پیری آنها است. نگاهی کوتاه به این توصیه‌ها می‌اندازیم:

«وَ قَضى رَبُّكَ أَلّا تَعبُدوا إِلّا إِيّاهُ وَ بِالوالِدَينِ إِحسانًا إِمّا يَبلُغَنَّ عِندَكَ الكِبَرَ أَحَدُهُما أَو كِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنهَرهُما وَ قُل لَهُما قَولًا كَريمًا * وَ اخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَةِ وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما كَما رَبَّياني صَغيرًا»[8]

پروردگار تو حکم کرده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید. اگر در زمان زندگی شما پدر، مادر یا هر دوی آنها، به سن پیری رسیدند، دیگر به آنها افّ مگو و آنها را از خود مران و با آنها کریمانه و محترمانه سخن بگو و بال مذلّت و خضوع را همراه با لطف و مهر برای آنها پایین بیاور. برای آنها دعا کن و بگو پروردگار من، پدر و مادر من را مورد لطف قرار بده و آنها را به سوی رشد و کمال تربیت کن، همچنان‌ که من کودک بودم، آنها مرا مورد مهر قرار دادند و پرورش نمودند.

وجه مشترک این دو آیه با سایر آیاتی که درباره والدین در قرآن آمده است همان بحث احسان به آنها است. امّا یک قسمت خاص وجود دارد که فقط در این آیه وجود دارد و آن رفتار ما با پدر و مادر در زمان پیری است. هرچند ما همیشه باید با پدر و مادر برخورد محترمانه داشته باشیم، امّا اگر به خانواده‌ها سری بزنیم، می‌بینیم پدر یا مادری که به کهنسالی رسیده‌اند از لحاظ جسمی و روحی شرایط خاصّی پیدا می‌کنند. معمولاً در دوران سالمندی، توان و قدرت کم می‌شود و انسان کم‌حوصله می‌شود. گاهی بعضی پدر و مادرها کمی ایرادگیر و بهانه‌گیر می‌شوند، ممکن است کمی اخلاق‌های کودکانه در آنها پدیدار شود. اینجا است که قرآن کریم دستورات ویژه‌ای در این آیه به فرزندان می‌دهد.

1- پرهیز از کمترین واکنش منفی

« فلا تَقُل لَهُما أُفٍّ»، ابتدا می‌فرماید که اگر در زندگی تو پدر و مادر یا هر دوی آنها، به سنّ پیری رسیدند، اوّلاً به آنها افّ مگو. در روایت امام صادق (ع) است که اگر چیزی کمتر از افّ بود قرآن همان را مطرح می‌کرد. در فارسی ما تعبیرهایی مثل «آه، آخ» یا به شکل عامیانه «هیش» را می‌توانیم مثال بزنیم. ممکن است گاهی فرزند خدمتی انجام می‌دهد، ولی پدر و مادر توجّه نمی‌کنند یا حتی ایرادی هم ‌بگیرند، طبیعی است که انسان ناراحت می‌شود. در قرآن می‌فرماید نکند عکس العمل بدی نشان بدهید، چرا که آنها یک عمر برای شما زحمت کشیده‌اند.

2- طرد نکردن

«وَ لا تَنهَرهُما» این عبارت را دو گونه معنا کرده‌اند؛ گاهی گفته‌اند پرخاش نکن، بلند صحبت نکن، فریاد نزن. بعضی هم ترجمه‌ کرده‌اند که آنها را از خود طرد نکن. اتّفاقاً این معنا در لغت نیز مطرح است:

  • «نَهَرَ السَّائِل»، یعنی درخواست کننده و سائل و فقیر را از خود طرد کرد.
  • «وَ أَمَّا السّائِلَ فَلا تَنهَر»[9]؛ و با سائل خشونت مكن و او را از خود مران.
  • «ولا تَنهَرهُما» پدر و مادر را از خود دور مکن و طردشان مکن.

در این آیات به فرزندان سفارش می‌کند که وقتی پدر یا مادر پیر شدند، مبادا در نگهداری از آنها کوتاهی کنید یا این مسئولیت را به عهده دیگری بگذارید و بخواهید آنها را از زندگی خود بیرون کنید زیرا وجود پدر و مادر در زندگی فرزند برکت است. بدتر از همه اینها اینکه آنان را در خانه سالمندان بگذارند. پناه بر خدا! شاید گاهی ممکن است ضرورتی در این کار باشد، امّا اگر چنین کاری رایج شود قطعاً خلاف فرهنگ اسلامی و قرآنی ما است.

پدر و مادر در سنّ پیری باید در کانون خانواده باشند، با فرزندانشان صحبت کنند، با نوه‌های خود خوش بگذرانند، داستان نقل کنند، خاطره تعریف کنند و زندگی برای آنها شیرین باشد. پس مفهوم این قسمت از آیه این است که والدین را از خود دور نکنید، با آنها برخورد بد نداشته باشید و در مجموع با آنها به بدی سخن نگویید.

رفتار کریمانه با والدین

3- برخورد کریمانه با والدین

«وَ قُل لَهُما قَولًا كَريمًا»؛ کریمانه با آنها سخن بگویید. منظور این است که ممکن است پدر و مادر پیر شده باشند و فرهنگشان با فرهنگ زمان فرزند متفاوت شده باشد. گاهی حرف‌هایشان برای فرزند ناخوشایند باشد. مبادا فرزند برخورد ناهنجاری با پدر یا مادر ‌‌کند که در شأن آنها نیست. جوانها و حتّی بزرگترهایی که پدر و مادر دارند باید بدانند که ممکن است پدر و مادر متفاوت از آنها بیاندیشند یا صحبت کنند. به هرحال آنها مربوط به یک نسل قبل‌تر هستند و ادبیاتشان متفاوت است، اما شما نباید عکس العمل بدی نشان دهید.

شما در هر صورت باید کاملاً محترمانه سخن بگویید، کریمانه برخورد کنید. باید دست و پای پدر و مادر را ببوسید. در برابر آنها خضوع کنید. حرف‌هایشان را هرچند به نظر بی‌فایده و قدیمی است دقیقاً گوش کنیم و عکس العمل منفی نشان ندهیم. اگر زمانی لازم بود و پذیرشی وجود داشت، به شکلی که ناراحت نشوند، تذکّری به آنها بدهیم. امّا هرگز برخورد بد نکنیم. باید با پیری آنها بسازیم، همچنان‌که آنها با کودکی ما ساختند. ما در کودکی چقدر برخوردهای بی‌موردی داشتیم ولی آنها تحمّل کردند؟

به یاد دارم سیمای جمهوری اسلامی نمایشی را نشان می‌داد، پیرمردی همراه پسر جوان خود در فضای بازی نشسته بود. انگار کمی حالت آلزایمر داشت، شاید هم نداشت تنها می‌خواست فرزند خود را امتحان کند. گنجشکی پرید، پیرمرد گفت: بابا جان، این چیست؟ پسر گفت: گنجشک است. بار دیگر این اتّفاق افتاد، گنجشکی پرید و پیرمرد پرسید این چیست؟ پسر دوباره جواب داد: گنجشک است.

چند مرتبه که این سؤال تکرار شد فرزند عصبانی شد. صدای خود را بلند کرد و فریاد زد: چقدر می‌پرسی؟! گفتم که گنجشک است! گنجشک! پدر بلند شد و رفت از داخل اتاق دفترچه خاطراتش را آورد و شروع به خواندن کرد: امروز در فلان تاریخ ، پسر دو ساله من، 23 مرتبه از من پرسید که این چیست، و من هم 23 بار با محبّت به او گفتم که این گنجشک است. در آن‌وقت بود که فرزند از برخورد خود شرمنده شد.

4- تواضع همراه با مهر و محبت

دستور چهارم نسبت به والدین این است که «وَ اخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَةِ».[10]

  • «جناح» یعنی بال.
  • «خفض» به معنی پایین آوردن.
  • «ذُل» به معنای اظهار ذلّت، اظهار کوچکی و خضوع است.

 «وَ اخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ» یعنی بال ذلّت و تواضع را برای آنها پایین بیاور. «مِنَ الرَّحمَةِ» یعنی از روی لطف.

دستور خیلی زیبا است و آن را به حالت پرندگان تشبیه می‌کند. همانطور که پرندگان بال خود را از بالا به پایین می‌آورند و بال خود را جمع می‌کنند و جوجه‌های خود را خصوصاً در سرما زیر پر و بال خود جا می‌دهند و یک جای گرم و نرم و امن برای جوجه‌های خود فراهم می‌کنند تا آنها در کمال آرامش باشند هرچند خودشان در سختی باشند؛ می‌گویند برای پدر و مادر نیز این‌چنین عمل کنید، بال خضوع و تواضع را برای آنها پایین بیاورید. آن هم از روی مهر و محبت، نه فقط به عنوان انجام وظیفه.

همانطور که مادر به فرزند خود رسیدگی می‌کند و از روی عشق و محبت او را تمیز و مرتب می‌کند. حال این‌بار شما نسبت به پدر و مادر پیر خود چنین کارهایی را از سر لطف انجام ‌دهید.

نقل می‌کنند که یکی از بزرگان به مدّت دو سال به مادر خود رسیدگی می‌کرد. به ایشان گفتند: شما برادر و خواهرهای دیگری هم دارید، چرا قسمتی از این مسئولیت را به آنها واگذار نکردید؟ ایشان گفتند: من هر چیزی که اکنون دارم به خاطر آن دو سالی است که از مادر خود پذیرایی کردم. شاید به نظر بیاید که من دو سال کار خود را رها کردم و به مادرم رسیدگی کردم. اما این کار برای من نتایج فوق العاده‌‌ای داشت. برخی از نتایج، دنیایی است اما بالاتر از توفیقات دنیوی، مقامات معنوی است که به انسان می‌دهند. خداوند لطف بی‌حدی در قبال خدمت به پدر و مادر به فرزند می‌کند.

5- دعا برای پدر و مادر

پس از آن می‌فرماید که برای والدین خود دعا کن: «وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما كَما رَبَّياني صَغيرًا»؛ بگو خدایا به آنها رحم کن و در حق آنها لطف بفرما، همان‌گونه که من کودک بودم و آنها با لطف مرا پرورش دادند.

نکته: صنعتی به نام احتباک در ادبیات عرب وجود دارد که قرآن از آن بسیار استفاده می‌کند. در این صنعت ادبی دو جمله وجود دارند که هر کدام دو بخش دارند. این دو جمله را در یک جمله ادغام می‌کنند به این صورت از هر جمله یک بخش را می‌آورند برای مثال قسمت دوم جمله اول را همراه قسمت اول جمله دوم به عنوان یک جمله می‌آورند درست مانند آیه مورد بحث که در اصل به این صورت بوده است:

احسان به والدین

که در قرآن به این صورت آمده: خدایا به پدر و مادرم لطف و مرحمت کن همان گونه که آنها من را در کودکی پرورش دادند.

۶- زیاد سر زدن به والدین

پنج دستورالعمل درباره والدین سالمند در آیه اول مطرح شد؛ در آیه بعدی در این سوره این بحث را تکمیل می‌کند و می‌فرماید:

«رَبُّكُم أَعلَمُ بِما في نُفوسِكُم إِن تَكونوا صالِحينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلأَوّابينَ غَفورًا»

 پروردگار شما، از خود شما نسبت به راز دلتان و آنچه که در درون شما است، باخبرتر است. اگر شما انسانهای صالحی باشید و در رابطه با پدر و مادر قصد خیر داشته باشید، خداوند آن را می‌داند و نسبت به کسانی که توبه می‌کنند و باز می‌گردند بسیار آمرزنده است.

نکته: به این جمله خوب توجّه کنید: «فَإِنَّهُ كانَ لِلأَوّابينَ غَفورًا»، اَوّاب صیغه مبالغه از اَوَّبَ است به معنی بازگشت و اَوّاب کسی است که بسیار برمی‌گردد. معمولاً اوّاب را در این آیه در ارتباط با خدای تبارک و تعالی معنا کرده‌اند، اما اَوّاب می‌تواند در مورد غیر خدای تعالی هم به کار رود. مثلاً در قرآن راجع به حضرت داوود (ع) و پرندگان می‌خوانیم: «وَ الطَّيرَ مَحشورَةً كُلٌّ لَهُ أَوّابٌ». یعنی پرندگان همه گرد حضرت داوود جمع می‌شدند.

وقتی او خدا را تسبیح می‌کرد پرندگان هجوم می‌آوردند و بر گرد او جمع می‌شدند. همه آنها نسبت به حضرت داوود اوّاب بودند یعنی می‌رفتند دانه می‌خوردند، آب می‌خوردند، باز برمی‌گشتند. یک حسّی را خداوند در وجود آنها قرار داده بود که این کار را می‌کردند. آنان نسبت به حضرت داوود و نه نسبت به خدا اَوّاب بودند. پس اوّاب ممکن است راجع به غیر خدا هم باشد.

به آیه مورد بحث برگردیم، در دو آیه قبل از آن راجع به پدر و مادر سالمند سفارش می‌کند سپس در انتهای این آیه می‌فرماید: «فَإِنَّهُ كانَ لِلأَوّابينَ غَفورًا»، خداوند نسبت به کسانی که زیاد بازگشت می‌کنند آمرزنده است. این می‌تواند به این معنا باشد که خداوند نسبت به کسانی که زیاد به محضر پدر و مادر می‌روند، حال آنها را می‌پرسند و حاجت آنها را برآورده می‌کنند، آمرزنده است. یعنی اگر شما برای پدر و مادر حالت اوّاب داشته باشید، صبح به آنها تلفن کنید، حال آنها را بپرسید، شب از حال آنها باخبر شوید، تا می‌توانید به حضور آنها بروید تا خوشحال شوند؛ خداوند نیز گناهان شما را می‌آمرزد.

این بهترین نظر راجع به این آیه است که نسبت به پدر و مادر اوّاب باشید تا مورد مغفرت خدا قرار بگیرید. نکند از پدر و مادر بی‌خبر باشید، نکند آنها را به حال خود بگذارید، به خصوص در دوره سالمندی ایشان. دائماً حال آنها را بپرسید، دائماً به آنها سر بزنید. این عمل باعث می‌شود إن‌شاء‌الله پرونده شما پاک و مطهّر می‌شود.

آیات سوره لقمان و سوره اسراء را دیدیم. در پایان سخن، این تذکّر را باید مجدّداً عرضه بداریم که این مسائل قرآنی را راجع به والدین که بسیار حائز اهمیت هست را به فرزندان خود حتما بیاموزیم. در زمان ما خلأ این مسأله وجود دارد که این آموزش‌ها گفته نمی‌شود، در حالی که آموزش این مباحث بسیار مهم و ضروری هستند.

Cinque Terre

قرآن و خانواده

این مقاله بخشی از درس‌ قرآن و خانواده است که توسط استاد ارجمند دکتر سید محسن میرباقری در موسسه نورالمجتبی علیه السلام تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.


[1]سوره لقمان، آیه 13.

[2]– همان، آیه 14.

[3] – سوره بقره، آیه 83.

[4] – سوره نساء، آیه 36.

[5] – سوره انعام، آیه 151.

[6] – سوره اسراء، آیه 23.

[7]– سوره لقمان، آیه 14.

[8] – سوره اسراء، آیات 23 و 24.

[9]– سورۀ ضحی، آیه 10.

[10]– سورۀ اسراء، آیه 24.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 نظرات
  1. مهران فر می گوید

    با عرض سلام، ممنون عالی بود.

    1. ایمانور می گوید

      باسلام و احترام
      از لطف شما سپاسگزاریم.

  2. ناشناس می گوید

    سید محمود همام دوست آیا در قرآن کریم آمده است که بقیر از والدین کس دیگری را پدر و مادر خطاب نکنید

    1. ایمانور می گوید

      با سلام و احترام
      در آموزه‌های دینی افراد دیگری هم هستند که به غیر از والدین می‌توانند پدر و مادر خطاب شوند.
      مثلا در روایت داریم که انسان سه پدر دارد: پدری که انسان را متولد می‌کند، پدری که انسان را به ازدواج دخترش در‌می‌آورد و پدری که به ما علم می‌آموزد.
      یا پدر و مادر همسر را می‌توان پدر و مادر خطاب کرد.