مکمل بودن زن و مرد در نگاه قرآن

ازدواج بر اساس آیات قرآن کریم موجب آرامش، مودّت و رحمت خواهد بود. زن و شوهر مکمّل یکدیگر هستند. یعنی در هر کدام ویژگی‌هایی است که اگر جمع شود مجموعه کاملی را فراهم می‌کند. در این مقاله بر پایه آیات قرآن کریم به موضوع مکمل بودن زن و مرد می‌پردازیم. برخی از سوالاتی که در این مقاله به آنها پاسخ داده می‌شود عبارتند از:

  • قرآن کریم از چه جنبه‌هایی زن و مرد را مکمل یکدیگر می‌داند؟
  • اینکه زن مانند کشتزار است یعنی چه؟
  • زن و مرد لباس یکدیگرند یعنی چه؟
  • وجوه شباهت بین زوجیت و لباس چیست؟

چکیده

  • قرآن مکمل بودن زن و مرد را اینگونه مطرح می‌کند:
    1. زن کشتزاری است برای نسل آینده بشر
    2. زن و مرد لباسی برای همدیگرند
  • معنای کشتزار بودن زنان:
    1. زنان مانند کشتزارها نسل‌ها را به وجود می‌آورند.
    2. زنان از آن جهت که مادران نسل بعد هستند موقعیت مهمی دارند.
    3. به نزد همسر رفتن به قصد فرزند دار شدن نوعی عبادت محسوب می‌شود.
    4. انسان با ازدواج و فرزند دار شدن مورد رحمت الهی قرار خواهد گرفت.
  • در آیات قرآن زوجیت به لباس تشبیه شده است. قرآن سه لباس را مطرح می‌کند:
    1. لباس حداقلی: لباس عیوب انسان را می‌پوشاند.
    2. لباس زینت: لباس موجب زینت انسان است.
    3. لباس تقوا: پوششی است برای آراستگی روحی و معنوی انسان.
  • بنابراین زن و مرد در یک زندگی قرآنی مانند لباس این سه ویژگی را برای یکدیگر تأمین می‌کنند:
    1. زن و مرد مانند لباس عیوب همدیگر را می‌پوشانند.
    2. همانند لباس موجب زینت همدیگر می‌شوند.
    3. مانند لباس تقوا به بالا رفتن درجه تقوای همدیگر کمک می‌کنند.
  • وجه تشابه رابطه زوجیت و لباس در بیان مفسرین:
    1. محدودیت آور بودن: لباس محدودیتی عاقلانه و منطقی برای انسان ایجاد می‌کند و محدودیت‌های ایجاد شده بعد از ازدواج نیز به همین صورت است.
    2. همخوانی با شرایط: نوع لباس متناسب با فصل‌ها و شرایط مختلف تغییر می‌کند و همسران نیز باید متناسب با شرایط مختلف زندگی هماهنگ شوند.
    3. پاکیزگی ظاهری و باطنی: لطف و زیبایی لباس به پاکیزگی آن است و همسران باید از دو جهت برای هم پاکیزه باشند: پاکیزگی ظاهری و باطنی (اخلاقی)
    4. نزدیک بودن: چیزی بین لباس و بدن انسان فاصله ایجاد نمی‌کند و همسران نیز باید مراقب باشند آسیبی در بین آنها رخنه نکند.

مکمل بودن زن و مرد از نگاه قرآن

قرآن کریم از دو جهت زن و مرد را مکمّل همدیگر می‌داند:

۱. زنان کشتزار نسل آینده

در آیه 223 سوره مبارکه بقره تعبیر «حرث» را به کار می‌برد. حرث به معنای کشتزار است. در این آیه می‌فرماید:

 «نِساؤُكُم حَرثٌ لَكُم فَأتوا حَرثَكُم أَنّى شِئتُم وَ قَدِّموا لِأَنفُسِكُم وَ اتَّقُوا اللَّـهَ وَ اعلَموا أَنَّكُم مُلاقوهُ وَ  بَشِّرِ المُؤمِنينَ»

زنان شما کشتزار شمایند، هر زمان و هر کجا که خواستید به کشتزار خود در آیید. و [با رعایت حقوق یکدیگر، و حفظ عفت و پاکی، در سایه زناشویی و تولید نسلی پاک و شایسته و صالح، خیر و ثوابی] برای خودتان پیش فرستید، و از خدا پروا کنید، و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد، و مؤمنان را بشارت ده.

چند جمله در این آیه نورانی وجود دارد. اول اینکه می‌فرماید بانوان شما کشتزار شما هستند. این تعبیر کشتزار تعبیر بسیار زیبایی است. کشتزاری برای انسان‌سازی و پرورش نسل‌های آینده. در حقیقت‌ همسران شما مادران ذریّه شما هستند. موقعیّت بانوی منزل و همسر با این تعبیر فوق العاده بالا می‌رود. به همسران خود فقط همسر برای خود نگاه نکنید. هرچند که همسران شما هستند، امّا شأن دیگری هم دارند. آنان مادران فرزندان شما نیز هستند. قرآن اینگونه مقام همسر را بالا می‌برد که مادر فرزندان و بنیانگذار نسل آینده است. البتّه رابطه طرفینی در این تعبیر وجود دارد. چون در واقع شوهر است که این کشتزار را بارور می‌کند. این یک تعبیر یک سویه است، امّا به یک نوعی ارتباط طرفینی را بیان می‌کند.

 در بخش دوم این آیه می‌فرماید که «فَأتوا حَرثَكُم أَنّى شِئتُم» به انتخاب زمان مناسب به سوی کشتزار خود بروید. «وَ قَدِّموا لِأَنفُسِكُم» نکته بعد در این آیه این است که برای خودتان از پیش اندوخته‌ای بفرستید، توشه بیاندوزید. این تعبیر در قرآن به شکل‌های مختلفی به کار رفته است. توشه اندوختن و به اصطلاح کشت کردن برای آخرت. مثلاً می‌فرماید دنیا مزرعه آخرت است. بعضی از مفسّرین نکته لطیفی در اینجا دارند. می‌گویند اینکه گفته‌شده «وَ قَدِّموا لِأَنفُسِكُم» یعنی وقتی به سراغ همسر می‌روید قصد شما صاحب فرزند شدن باشد. یعنی قصد یک عبادت، قصد ایجاد نسل آینده و این از نظر خداوند بسیار ارزشمند است. بعد هم می‌‌گویند «وَ اتَّقُوا اللَّـهَ» در ارتباط با همسر خود تقوای الهی را پیشه کنید و بدانید که شما خدا را ملاقات می‌‌کنید.

 البتّه در پایان آیه هم می‌فرماید به مؤمنین بشارت بدهید که با این ارتباط، ازدواج و تولید فرزند، موقعی که به لقاء خدا نائل می‌شوند در رحمت الهی قرار خواهند گرفت که اتّفاقاً چنین مضمونی در حدیث پیامبر اکرم (ص) نیز هست که هر کس  می‌خواهد در روزی که خدا را ملاقات می‌کند خدا از او خشنود باشد ازدواج کند. ازدواج و تولید نسل امری است مقدّس و با این تعابیر قرآن، تقدّس آن کاملاً نشان داده می‌شود.

 ۲. مکمل بودن در اینکه زن و مرد لباس یکدیگرند

امّا تعبیر دومی که قرآن کریم در مکمل بودن زن و شوهر مطرح کرده است تعبیر لباس است. در آیه 187 سوره بقره می‌فرماید: «هُنَّ لِباسٌ لَكُم وَأَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ» بانوان لباسی هستند برای شما مردان، و شما لباسی هستید برای بانوان. در واقع لباس چیزی است که موجب پوشیده شدن بدن، امنیّت خاطر، آرامش، زینت و شخصیّت برای انسان است.

وجه تشابه بین لباس و همسر در آیات قرآن

وقتی قرآن مکمل بودن زن و مرد را به لباس بودن تشبیه می‌کند چه منظوری دارد؟ برای اینکه کاربرد لباس را ببینیم به خود قرآن کریم مراجعه می‌کنیم. در سوره مبارکه اعراف قرآن سه لباس را برای ما تعریف می‌کند:

1- لباس حداقلی:

 بعد از فرمان هبوط آدم و ذریّه او، در این آیه خطاب به تمام بشریّت می‌فرماید:

«يا بَني آدَمَ قَد أَنزَلنا عَلَيكُم لِباسًا يُواري سَوآتِكُم وَ ريشًا وَ لِباسُ التَّقوى ذلِكَ خَيرٌ ذلِكَ مِن آياتِ اللَّـهِ لَعَلَّهُم يَذَّكَّرونَ»[1]

ای فرزندان آدم! ما لباسی که شرمگاهتان را می پوشاند، و لباسی فاخر و گران که مایه زینت و جمال است، برای شما نازل کردیم؛ و لباس تقوا [که انسان را از آلودگی‌های ظاهر و باطن باز می‌دارد] بهتر است، و این [لباس که با استفاده از آن انسان به سعادت ابدی می رسد] از نشانه‌های خداست، باشد که متذکّر [این حقیقت] شوند.

ما برای شما لباسی نازل کردیم که شرمگاه شما را می‌پوشاند. این حدّاقل لباس است. این لباسی است که بین انسان و حیوان تفاوت می‌گذارد. لباسی است که  وقتی حضرت آدم و حوّا به خاطر خوردن از شجره ممنوعه گرفتار شدند و لباس طبیعی آنها برطرف شد و شرمگاه آن‌ها پدیدار شد شروع کردند به تهیّه لباس برای خود از برگ درختان بهشت. «وَ طَفِقا يَخصِفانِ عَلَيهِما مِن وَرَقِ الجَنَّةِ»[2] این لباس، لباس حدّاقلی انسانی است.

2- لباس زینت:

 امّا لباس دوم لباسی است که جنبه زینت و آرایش دارد. لباس فرم است، لباس شخصیّت است که انسان وقتی می‌خواهد در یک مجلس رسمی حضور پیدا کند با آن لباس می‌رود. این لباس را قرآن تعبیر به ریش می‌کند، یعنی لباسی که موجب آرایش و زینت است. مثلاً بال و پر پرندگان را هم ریش می‌گویند که باعث زیبایی آنان است.

3- لباس تقوا:

 «وَ لِباسُ التَّقوى ذلک خَیر»[3] در کنار دو لباسی که جنبه ظاهری دارد، یک لباس دیگری هست که برای شما موجب آراستگی است و آن لباس، لباس تقوا است.

سؤال: چه تشابهی بین همسران و لباس‌های قرآنی وجود دارد؟

زن و شوهر می‌بایست برای همدیگر از هر سه جهتی که قرآن در مورد لباس لحاظ می‌کند برای هم لباس باشند. (که باعث مکمل بودن برای طرف مقابل است.) یعنی:

1- اولاً مانند پوشش حدّاقلی که قرآن مطرح می‌کند، باعث پوشاندن عیوب همدیگر، اسرار و نهفته‌های در خانواده باشند. بین زن و شوهر می‌تواند هیچ لباسی نباشد و به اصطلاح آنجا میدانی برای آزادی عمل است. امّا برای دیگران باید وضع فرق کند. زن و شوهر باید عیوب همدیگر را، مشکلات خانوادگی و اسرار خانوادگی را محفوظ بدارند. زن نسبت به شوهر و شوهر نسبت به زن.

2- جنبه دوم زینت بودن است. مرد باید زینت زن باشد، زن باید زینت مرد باشد. به گونه‌ای سلوک کنند که زن افتخار کند که همسر من چنین اخلاق خوبی دارد. اینقدر دست و دلباز است، اینقدر زندگی خوبی دارد و گاهی ما این مباهات را در بعضی از خانم‌ها می‌بینیم. با هم که صحبت می‌کنند این مسائل را مطرح می‌کنند یا در مشاوره‌ها. یا زن باید زینت شوهر خود باشد و بتواند همه جا افتخار کند که همسر من اهل تقوا است، اهل فضیلت است و در خانواده مراعات مسائل زندگی را می‌کند.

3- امّا جنبه سوم لباس تقوا است. زن باید برای شوهر لباس تقوا باشد و شوهر برای زن. در مشکلات زندگی زن به گونه‌ای سلوک کند که مرد خود را مجبور نبیند برای اداره زندگی از مرز حلال خارج شود. مرد باید به گونه‌ای با همسر خود رفتار نماید که او هرگز خود را مجبور به دروغ گفتن یا ظاهر سازی یا خروج از مرحله تقوایی نبیند. پس این سه نکته‌ای است که قرآن بیان می‌کند. سه پوشش؛ پوشش حدّاقلی، پوشش زینت و پوشش تقوایی. در این سه جهت زن و شوهر باید توجّه و تلاش داشته باشند که نسبت به همسر خود ایجاد کنند و این شأن را برای همسر داشته باشند.

نظر مفسرین درباره معنای لباس و مکمل بودن زوجین

در بیانات مفسّرین نکات دیگری در باب اینکه لباس و زن و شوهر به هم تشبیه شده‌اند، بیان شده است که به بعضی از آنها به طور خلاصه می‌پردازیم:

۱- محدودیت آور بودن

اوّلین ویژگی لباس این است که محدودیّت آور است. لباس انسان را در یک محدوده‌ای قرار می‌دهد. مثلاً وقتی که انسان به منزل می‌آید دوست دارد لباس بیرون را از تن درآورد و لباس دیگری بپوشد. پس معلوم می‌شود که این لباس شخصیّت و فرم در بیرون منزل از جهاتی محدودیّت آور است. امّا این محدودیّت محدودیّتی مطلوب و موجب رشد است. درست مثل محدودیّت‌های زمان دانشجویی است. کسی که دانشجو می‌شود خیلی از امکانات راحتی از او گرفته می‌شود. باید خواب او کنترل شده باشد، نمی‌تواند هرچقدر دوست دارد بخوابد. باید غربت و مشکلات مالی و امثال این را تحمّل کند.

ازدواج نیز برای انسان محدودیّت می‌آورد. چون بعضی‌ها ناراحت این محدودیّت هستند، ولی نباید ناراحت باشیم. این محدودیّتی است که موجب رشد است، موجب ایجاد نسل آینده است. خود زن و شوهر یکدیگر را تکمیل می‌کنند. لذایذ فراوانی در این ارتباط است. حتی اگر محدودیّتی است موهبت بسیاری هم در این امر است. قرآن همسر را با کلمه «هبه» معرفی می‌کند و می‌فرماید «رَبَّنا هَب لَنا»[4] یعنی یک موهبّت الهی است. پس محدودیّت‌ها را باید در این زمینه به جان بخریم و بدانیم که مانند دوره دانشجویی موجب رشد ما هستند.

   ۲- همخوانی با شرایط

ویژگی دوم این است که لباس در شرایط مختلف متناسب با شرایط تغییر می‌کند. در زندگی خانوادگی نیز یک موقع فقر و یک موقع غنا است. چطور در لباس بدن لباس سرما و لباس گرما فرق می‌کند، رفتار همسر نیز در موقع گشاده دستی یک نوع و احیاناً در تنگ دستی باید متناسب با آن زمان متفاوت باشد. مکمل بودن همسر به این معنا هم می‌تواند باشد. مثلاً در تنگ دستی شوهر، زن باید به گونه‌ای سلوک کند که شوهر احساس ذلّت نکند و احساس نکند که از هر راهی که شده است باید به درآمد برسد. در شرایط سلامت و بیماری نیز همین‌طور. اگر بانویی بیمار شد، خدایی نکرده شوهر نباید طوری اظهار خستگی کند که زندگی بر همسرش تلخ ‌شود. چطور در سلامت، او را دوست داشتی، حالا در بیماری نیز باید کاملاً همراه او باشی تا او این دوره را به سلامت و آسایش پشت سر بگذارد.

   ۳- پاکیزگی ظاهری و باطنی

ویژگی سومی که فرمودند این است که لباس موقعی لطف و زیبایی برای انسان دارد که تمیز باشد. نظافت هم بر دو نوع است. نظافت ظاهری و نظافت باطنی. اگر موقعی لباس چرک و آلوده شد دل انسان را می‌زند. زن و شوهر هم همین‌طور هستند. از دو جهت باید برای هم نظافت و زیبایی داشته باشند. از نظر ظاهری مرد باید با نظافت سراغ همسر خود بیاید. بانوی منزل باید حتماً خود را با نظافت برای شوهر و برای ورود شوهر به منزل آماده کند که حتّی آرایش بانوان در این موقعیّت از عبادات به حساب آمده است.

دوم نظافت باطنی یا اخلاقی است. آلودگی‌های اخلاقی از آلودگی‌های ظاهری رنج آورتر است. باید با اخلاقی با همسر مواجه شویم که برای او دلنشین باشد و زندگی را برای او دلنشین کند. مرد  وقتی وارد منزل می‌شود انتظار دارد که همسرش از او استقبال کند. نه اینکه در بدو ورود به او ایراد بگیرد که چرا دیر آمدی، چرا چنین کردی که او با تلخی و ناراحتی وارد منزل شود. از آن طرف برای بانوی منزل همیشه اخلاق زیبای شوهر مطلوب است و به دنبال آن است. پس به این نکته توجّه کنیم.

۴- نزدیک بودن

آخرین نکته این است که فرمودند: بین لباس و انسان هیچ فاصله‌ای نیست. زن و شوهر لباس یکدیگر هستند و هیچ فاصله‌ای با همدیگر ندارند. نزدیک‌ترین روابط ظاهری و باطنی بین زن و شوهر است. پس بیگانه‌ای نباید در خلوت آنها راه پیدا کند یا بین آنها حایل شود. مثلاً هیچ‌گاه نباید زن یا مردی اجازه دهد که کسی بیاید بدگویی همسرش را نزد او بکند. نزدیک‌ترین شخص به انسان همسر او است، همچنان که لباس نزدیک‌ترین شیء به بدن انسان است. مکمل بودن همسر به این معنا هم می‌تواند باشد.

Cinque Terre

قرآن و خانواده

این مقاله بخشی از درس‌ قرآن و خانواده است که توسط استاد ارجمند دکتر سید محسن میرباقری در موسسه نورالمجتبی علیه السلام تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.


[1] – سوره اعراف، آیه 26.

[2]– همان، آیه 22.

[3]– همان، آیه 26.

[4]– سوره فرقان، آیه 74.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 نظرات
  1. اراکی می گوید

    سلام خداقوت خوب بود ممنون

    1. ایمانور می گوید

      از لطف شما سپاسگزاریم