حسن معاشرت
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
حسن معاشرت عامل مهمی است که سبب ایجاد محبت و تحکیم خانواده میشود. اگر اعضای خانواده بر اساس قانون و به صورت خشک و بی روح با یکدیگر زندگی کنند بعد از مدتی فاصله بین آنها زیاد میشود. اما نقطه مقابل آن خوش اخلاقی و حسن معاشرت است. در این مقاله ضمن بیان مصادیق حسن معاشرت و اهمیت آن در تحکیم خانواده به موضوعات زیر میپردازیم:
- حسن معاشرت عامل تحکیم خانواده
- نقش مرد در حسن معاشرت با خانواده
- حسن معاشرت در سیره پیامبر اکرم (ص)
چکیده
- یکی از عوامل مهم در تحکیم و اعتلای خانواده حسن معاشرت است.
- مرد به عنوان قوام خانواده نقش مهمی در حسن معاشرت دارد؛ هم در مورد همسر و هم در مورد فرزندان.
- قرآن کریم به مردان فرمان میدهد که با همسرانشان به خوبی رفتار کنند. حتی در مواردی که بعضی از بانوان عیوبی دارند که موجب دل آزردگی شوهرانشان میشود؛ بنابراین معلوم میشود که اگر چنین عیوبی در همسرشان نباشد وظیفه حسن معاشرت بسیار جدیتر خواهد بود.
- در روایات ما تأکید شده که فرزندان خود را اکرام کنید که این خود یکی از راههای تربیتی است. البته اکرام به معنای احترام تصنعی و بزرگ کردن فرزند در چشم دیگران نیست. بلکه این اکرام باید حقیقی باشد.
- توجه به سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان برای الگوبرداری در حسن معاشرت در خانواده بسیار کارآمد است. در روایات و سیره معصومین (ع) موارد متعددی از حسن معاشرت و خوش اخلاقی وجود دارد. برخی از آنها عبارتند از:
- مباشرت در انجام کارهای شخصی.
- تواضع در برخورد با دیگران.
- تقدم در سلام کردن.
- کریم الطبع بودن.
- همواره متبسم بودن.
- سخی الطبع بودن.
- مهربان بودن با دیگران.
- خوش بو و نظیف بودن.
- پرهیز از طمع درباره دیگران.
- حیا و ادب در برخورد با دیگران.
- انتخاب کارهای دشوار برای خود.
- انتقامجو نبودن.
- جواب رد ندادن به درخواست دیگران.
حسن معاشرت عامل تحکیم خانواده
یکی از عوامل مهم در تحکیم و اعتلای خانواده حسن معاشرت است. حسن معاشرت مجموعهای از رفتارها را در بر میگیرد که برخی از آنها عبارتند از:
۱- خوش اخلاقی
۲- تشکر و تغافل
۳- رفق و مدارا
۴- محبت ورزی
۵- تکریم و احترام
نقش مرد در حسن معاشرت
شروع حسن معاشرت، با پدر خانواده است. چون پدر نقشآفرینی میکند. پدر مسئول کل خانواده است، او باید تربیت و رشد را در خانواده برنامهریزی کند. البته بعد از پدر، بانوان مسئول هستند. بعد فرزندان هم مسئول هستند، یعنی مسئولیتی که بر عهدۀ آنها است در این مورد سرایت میکند لکن نکته مهم این است که آغاز کار با پدر است.
در روایت امام صادق (ع) آمده است که: مرد در قبال خانوادۀ خودش به سه امر نیازمند است، حتی اگر در طبیعت او نباشد باید آنها را به دست بیاورد. مورد اوّل حسن معاشرت است «مُعَاشَرَةٌ جَمِيلَةٌ».[1]
الف- حسن معاشرت با همسر
قرآن کریم به مرد و پدر خانواده درباره معاشرت به خوبی با همسر توصیه میکند و میفرماید:
«وَ عاشِروهُنَّ بِالمَعروفِ فَإِن كَرِهتُموهُنَّ فَعَسى أَن تَكرَهوا شَيئًا وَ يَجعَلَ اللَّـهُ فيهِ خَيرًا كَثيرًا»[2]
و با آنان به معروف و نیکویى رفتار کنید، و اگر از [جانب] همسرتان [ناملایمتی بود که از آنها] خوشتان نیامد، چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، ولى خداوند، خیر فراوانى در آن قرار داده باشد.
از این آیۀ نورانی یک نکتهای فهمیده میشود، ابتدا میفرماید با همسرانتان به معروف[3] و خوبی رفتار کنید و در ادامه میفرماید ممکن است در معاشرت شما، مسألهای باشد که دل شما را در ارتباط با همسر به اکراه بیندازد. چنین اموری نباید سبب شود که شما معاشرت معروف و زیبای خود را از دست بدهید. نگاه شما این باشد: چه بسا شما چیزی را خوش ندارید، امّا خداوند در آن خیر کثیر قرار داده و در نهایت به نفع شما تمام شود.
این نگاه بسیار زیبایی در خانواده است که قرآن به ما میآموزد. حُسن معاشرت علاوه بر نتایج دنیایی سبب اجر اخروی فراوانی نیز میشود. بنابراین حتی در مواردی که کراهتی از همسر وجود دارد باید مطابق فرمان خداوند و برای رضای او به بهترین منش اخلاقی با زن رفتار کرد چه رسد به زمانی که چنین اموری بین زن و مرد نباشد.
ب- حسن معاشرت با فرزند
سفارش به معاشرت نیکو و زیبا دربارۀ فرزند نیز مطرح شده است. حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرموده باشند:
«أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ»[4]
فرزندان خود را گرامی بدارید و به بهترین شکل تربیت کنید.
کریمانه و محترمانه برخورد کردن با فرزندان نقش اساسی در تربیت شخصیت ایمانی و انسانی آنها دارد. البته گاهی بعضی از پدر و مادرها بچههای خود را در چشم دیگران تصنعی بزرگ میکنند، آداب و القابی به آنها میدهند، اکرام فرزند به این معنا نیست. بلکه منظور این است که خود پدر و مادر به فرزند احترام بگذارند، به حرف آنها گوش کنند، اگر نظری داد توجه کنند، با دلیل او را قانع کنند. فقط تحکُّم نباشد، یعنی متوجه باشند که او انسانی است که در حد فهم خود فکری و خواستهای دارد.
حسن معاشرت در سیره پیامبر اکرم (ص)
در قرآن کریم پیامبر اکرم (ص) برای ما الگو معرفی شدند. ائمۀ هدی (ع) هم همین حکم را دارند. ما چهارده الگوی نورانی داریم. شایسته است درباره حسن معاشرت نگاهی به زندگی این انوار الهی داشته باشیم. در این بخش عناوینی از رفتار اخلاقی، کریمانه و الهی پیامبر اکرم (ص) را متذکر میشویم، باشد که إنشاءالله دل ما از او اثر بپذیرد.
1- مباشرت در انجام کارهای شخصی: پیامبر اکرم (ص) کارهای شخصی را خودشان انجام میدادند. نقل شده که اگر نیاز به دوختن کفش بود، خود ایشان میدوختند. لباس خود را وصله میزدند. اگر نیاز به شیر داشتند، خود ایشان گوسفند را میدوشیدند و شخصاً لوازم منزل را از بازار خریداری میکردند. البته این کار باعث نمیشد تا در کارهای حکومتی و امور مهم در جامعه خللی وارد شود. این برای ما یک سرمشق بزرگ است.
2- تواضع: ایشان بسیار متواضع بودند. با غلامان هم غذا میشدند. بر روی زمین مینشستند. باید این تواضع پیامبر اکرم برای ما الگو باشد.
3- تقدم در سلام: به همه سلام میکردند و تقدم در سلام داشتند. خیلی از اصحاب سعی میکردند بتوانند زودتر سلام بکنند ولی معمولاً غافلگیر میشدند. پیامبر اکرم از دور اسم میبرد فلانی سلام علیکم. سلام یک شعار اسلامی و یک عبادت بزرگ است. سلام کننده پاداش بیشتری دارد تا کسی که جواب میدهد. سلام کردن مستحب است و جواب سلام واجب است؛ سلام تنها عبادت در اسلام است که مستحب آن ثواب بیشتری از واجب آن دارد، شصت و نه بخش از ثواب سلام مربوط به سلام کننده است که کار مستحب انجام میدهد و یک بخش آن مربوط به کسی است که جواب سلام میدهد که واجب است.
4- کریم الطبع: پیامبر اکرم کریم الطبع بودند. یعنی منشی بزرگوارانه داشتند. خوش معاشرت و کم خرج بودند. نکتۀ مهمی است. هزینۀ زندگی ایشان از اوّل تا آخر نسبت به زندگیهای امروز بسیار اندک بود. از یکی از بزرگان پرسیدم که ائمۀ ما و اولیای خدا چگونه با دنیا تعامل میکردند؟ فرمودند: به حداقل قناعت داشتند.
امروز ما میبینیم بعضی از زندگیها مفاخرۀ به اموال میکنند. ماشین آنچنانی، در خانه امکانات آنچنانی؛ لباس باید مثلاً مارک خاصی باشد که اینها بتوانند نسبت به آن تفاخری داشته باشند. اینها انسان از آن معنویت اسلام دور میکند.
5- همواره متبسم: پیامبر اکرم همواره متبسم و با لبخند بودند. این نکتۀ مهمی است.
6- سخی الطبع: ایشان دست و دل باز بودند، اسراف نمیکردند امّا سخی بودند.
7- بسیار مهربان: مهربانی و محبت ایشان به قدری بود که دوست و دشمن به آن اعتراف داشتند. موارد متعددی نقل شده که افرادی که با ایشان بد برخورد میکردند پیامبر اکرم (ص) با اخلاق نیکو آنها را جذب اسلام میکردند.
8- خوش بو و نظیف: نوشتند که مردم گاهی به بوی خوش حضرت، ایشان را میشناختند. میدیدند بوی خوشی میآید، میفهمیدند پیامبر اکرم (ص) در نزدیکی آنها است، ایشان برای بوی خوش هزینه میکردند. خود را در آینه میدیدند و موی خود را شانه میزدند. در منزل وقتی در برابر یکدیگر ظاهر میشویم برای مثال بر سر سفرۀ غذا، باید همه آراسته و خوش بو باشند تا برای همدیگر نشاطآور باشند. ژولیدگی و نامرتب بودن سبب آزرده شدن دلها میشود.
9- پرهیز از طمع: پیامبر اکرم (ص) هرگز دست طمع به سوی چیزی دراز نمیکردند. طمع این است که انسان به آنچه در دست دیگران است، نظر داشته باشد و گفتند: «عَزَّ مَنْ قَنِعَ»[5] اگر کسی به آنچه که خدا به او داده است، قناعت بکند، عزیز میشود. اگر به آنچه که در دست دیگران وجود دارد، طمع بکند، ذلیل میشود، «و ذَلَّ مَنْ طَمِعَ».
این برای ما یک الگوی بسیار بزرگی است. ما باید در دنیا به آنچه که خدا برای ما خواسته است، راضی باشیم همچنان که در دعاهای ماه رجب از خداوند میخواهیم که به ما نفسی عطا کند که به آنچه روزیش میشود قانع باشد: «وَ نَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ».[6] در زندگی خانوادگی نیز همین است.
10- با حیا و ادب در برابر دیگران: پیامبر در برابر دیگران مؤدب بودند. حتی مثلاً آشنایان یا افرادی که نزدیک به او بودند. بعضیها توجه ندارند و تصور میکنند در برابر آشنایان و افراد صمیمی میتوانند هر رفتاری را داشته باشند؛ در حالی که رعایت ادب در نحوه نشستن و برخاستن و غیره بسیار مهم است.
11- انتخاب کارهای دشوار برای خود: پیامبر همواره بین دو کار، دشوارترین را برای خود انتخاب میکردند. گاهی کاری دو قسمت دارد، دو نفر با هم باید آن کار را انجام بدهند. انسان آن قسمت آسان را برای خود انتخاب میکند، قسمت سخت را برای دیگری میگذارد؛ پیامبر اکرم (ص) اینطور نبودند قسمت مشکل کار را به خودشان اختصاص میدادند.
12- انتقامجو نبودن: پیامبر هیچ وقت به خاطر بدی دیگران درصدد انتقام بر نمیآمدند.
۱۳- جواب رد ندادن: اگر کسی از پیامبر اکرم چیزی میخواست، هیچ وقت جواب نه نمیشنید. حالا گاهی در مال است، پول است، فقیری میآید از انسان درخواست میکند یا پیامبر اکرم چیزی داشتند به او میدادند، اگر نداشتند با کلام خوش و خوش صحبتی او را راضی میکردند، نمیگذاشتند ناراضی برود. مثلاً عذرخواهی میکردند و میگفتند: در دست من الآن چیزی نیست فرض کنید ولی با بیاعتنایی او را ناراحت نمیکردند.
تطبیق سیره پیامبر اکرم (ص) در خانواده
حسن معاشرت در سیره پیامبر گرامی (ص) برای ما الگو است. ما باید از این سلوک اخلاقی پیامبر برای خودمان در خانواده الگو بگیریم. اگر پیامبر اکرم (ص) کار خود را به دیگری محوّل نمیکردند، ما هم نباید این کار را بکنیم ولی اگر کسی کار خود را به ما گفت، از ما کاری خواست، ما نمیتوانیم بگوییم: کار خود را خودت انجام بده. وقتی از من تقاضایی شد، باید کمک بکنم. کرامت اخلاق در این است: خود ما چیزی از کسی نخواهیم امّا نسبت به دیگران بخشش داشته باشیم.
پیامبر اکرم (ص) یا با گفتار خوش یا با مال یا اگر کسی حاجت دیگری داشت، با برآوردن حاجت او را راضی روانه میکردند، نمیگذاشتند از کنار ایشان ناراضی بروند. به هر صورت شده او را راضی میکردند. با داستانی کوتاه بحث را تمام بکنیم.
شخصی از بیابان به خدمت پیامبر اکرم (ص) آمد و حاجتی خواست؛ حضرت با توجه به امکاناتی که داشتند چیزی مختصر به او دادند. آن زمان در مدینه امکانات کم بود، این شخص خیلی ناراضی شد چرا که فکر میکرد پیامبر رئیس امتی است و مال زیادی به او خواهند بخشید، به همین دلیل به حضرت بد و بیراه گفت. اصحاب بلند شدند او را ادب بکنند. حضرت او را به در حجرۀ خود بردند، هر چه در حجره بود به او دادند. این فرد وقتی سخاوت پیامبر اکرم (ص) را دید، دید زندگی رسول خدا هم مثل او است، یعنی هیچ چیز خاصی آنجا نیست، عذرخواهی کرد، حال او منقلب شد.
حضرت فرمودند: تو در مقابل مردم آنها را ناراحت کردی، بیا عذرخواهی را جلوی آنها انجام بده که آنها از تو راضی بشوند. آمد عذرخواهی کرد و مسلمان شد و رفت. حضرت فرمودند: روش من بهتر بود یا روش شما؟ شما میخواستید بلند بشوید با او درگیر بشوید، او را ادب بکنید، ضربه بزنید ولی من با رفتار خود، هم او را راضی کردم و هم مسلمان شد.
ما حداقل در منزل باید نسبت به دیگران این آیین نورانی پیامبر اکرم (ص) را عمل بکنیم. تا میتوانیم خدمت بکنیم -و به خصوص خطاب من به فرزندان است- و از کسی نخواهیم که به ما کمک بکند. حالا اگر خود آنها کمک کردند، خیلی خوب است ولی ما مطالبه نکنیم.
[1]-تحف العقول، ص 322.
[2]– سورۀ نساء، آیه 19.
[3]– معروف یعنی چیزی که نزد خردمندان و مؤمنین به عنوان خوبی شناخته شده است.
[4]– وسائل الشيعة، ج 21، ص 476.
[5]– مجمع البحرين، ج 4، ص 384.
[6]– دعای ایام رجب، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص: 805