عوامل تحکیم خانواده

در آموزه‌های دینی نظام خانواده جایگاه ویژه‌ای دارد. دین اسلام برای تحکیم خانواده و تقویت روابط زن و شوهر اهمیت خاصی قائل است و راههایی را برای آن معرفی می‌کند. اگر هر یک از زن و مرد به وظایفی که برای آنها تعریف شده است عمل کنند روز به روز بر محبت بین آنها افزوده می‌شود و این امر سبب تحکیم خانواده و تقویت روابط زن و شوهر می‌گردد. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:

  • عوامل تحکیم خانواده
  • وظایف مشترک زن و شوهر نسبت به یکدیگر
  • وظایف مردها در قبال همسرانشان
  • وظایف زنان در قبال همسرانشان

چکیده

  • عوامل تحکیم خانواده در سه محور قابل بحث است: وظایف مشترک زن و شوهر نسبت به یکدیگر، وظایف مردها و وظایف زن‌ها.

  • از جمله وظایف مشترک زن و شوهر نسبت به یکدیگر عبارتند از:
    1. اظهار محبت
    2. خوش‌خویی
    3. تأمین نیازهای زناشویی
    4. رعایت حقوق
    5. همکاری
  • از جمله وظایف مردها در قبال همسرانشان عبارتند از:
    1. تأمین نیازهای دینی
    2. تأمین نیازهای علمی و فرهنگی
    3. تأمین نیازهای اقتصادی و مالی
    4. غیرت‌ورزی نسبت به زن
  • از جمله وظایف زن‎ها در قبال شوهرانشان عبارتند از:
    1. پذیرش مدیریّت مرد در خانواده
    2. امانت‌داری در غیاب شوهر
    3. رعایت امانت و خیانت نکردن

تحکیم خانواده

تحکیم خانواده یعنی استحکام بخشیدن و تقویت روابط زن و شوهر در خانواده. در این مقاله عوامل تحکیم خانواده را بررسی می‌کنیم. برای یافتن اهمیت این بحث کافی است در پی پاسخ دادن به این سؤال‌ برآییم که چرا در کشور ما آمار طلاق بیش از 20 درصد است یا این‌که چرا انسجام و همدلی و وحدت لازم از بسیاری از خانواده‌های ما رخت بسته است؟

 برای پاسخ دادن به این سؤال‌ها عوامل تحکیم خانواده را در چند بخش مطرح می‌کنیم. هر یک از این بخش‌ها که همگی برگرفته از روایات و سیرۀ معصومان (ع) است مجموعه وظایفی است که زن و شوهر در قبال یکدیگر دارند. دستۀ نخست وظایف مشترک زن و مرد است. بخش دوم وظایف ویژۀ مردان و بخش آخر وظایف ویژۀ بانوان است.

وظایف مشترک برای تحکیم خانواده

در بخش وظایف مشترک زن و مرد، موضوعاتی مطرح می‌شود که فارغ از جنسیت زن و شوهر ملزم به انجام دادن آن هستند تا بنیاد خانواده از استحکام لازم بهره‌مند شود. در ادامه پاره‌ای از اهّم این وظایف مطرح می‌گردد.

۱- اظهار محبت

از آداب مهم و بسیار سفارش شده در اسلام، اظهار محبت به یکدیگر است. حضرت امام موسی کاظم (ع) به نقل از رسول گرامی خدا (ص) می‌فرماید:

إِذا أَحَبَّ أَحَدُكُم أَخاهُ فَليُعلِمهُ فَإِنَّهُ أَصلَحُ لِذاتِ البَينِ[1]

 اگر یکی از شما برادر [دینی]‌اش را دوست دارد پس او را از [علاقۀ خود] آگاه کند؛ چرا که این کار پیوند دوستی‌[شان] را استوارتر می‌سازد.

به طور طبیعی هر انسانی همسر خود را دوست دارد. هر چند میزان علاقۀ انسان‌ها به همسرانشان متفاوت است، در وجود علاقه و دوستی میان آن دو شکی نیست؛ زیرا با او ازدواج کرده است پس روشن است که علاقه‌ای در میان آنان بوده که عامل این پیوند شده است. اما این دوستی همجنس دیگر علاقه‌های انسان از قبیل دوست داشتن مال و خانه و ماشین نیست. همسر او یک انسان است و دارای درک و شعور و عواطف بسیار لطیف و حساس؛ از این رو دانستن هر دو طرف به وجود و شدّت این علاقه، تداوم‌بخش زندگی زناشویی است و سبب تحکیم خانواده است و کیفیت زندگی مشترک را چندین و چند برابر می‌کند. پیامبر اکرم (ص) مؤیّد این سخن می‌فرماید:

قَولُ الرَّجُلِ لِلمَرأَةِ: إِنّی أُحِبُّكِ، لا يَذهَبُ مِن قَلبِها أَبَداً [2]

 [این] سخن مرد به همسرش که من تو را دوست دارم هرگز از قلبش بیرون نخواهد رفت.

برخی بر این باورند که زن‌داری صرفاً در تأمین رفاه و پول خلاصه می‌شود در حالی که این قطعاً کافی نیست. زن نیازهای عاطفی نیز دارد که شوهر او باید آن‌ها را برطرف کند، وگرنه زندگی آن‌ها به سردی و دلزدگی می‌گراید، که این می‌تواند آسیبی جدی برای بنیان خانواده باشد. پس این که مرد علاقه‌اش را به همسرش با زبان اعلام کند اهمیت بسیاری دارد. در گام بعدی باید این علاقه را در رفتار خود نشان دهد. پیامبر گرامی خدا (ص) در حدیثی می‌فرماید:

إذا نَظَرَ العَبدُ إلى وَجهِ زَوجِهِ ونَظَرَت إلَیهِ ، نَظَرَ اللّهُ إلَیهِما نَظَرَ رَحمَةٍ ، فَإذا أخَذَ بِكَفِّها وأخَذَت بِكَفِّهِ ، تَساقَطَت ذُنوبُهُما [3]

هرگاه بنده‌ای به همسرش [از سر محبت] نگاه کند و همسرش نیز به چهرۀ او بنگرد، خداوند [متعال] نگاهی از سر رحمت به آنان می‌افکند. و اگر دستان همدیگر را بگیرند گناهان آنان فرو می‌ریزد.

نگاه محبت آمیز زن و شوهر به یکدیگر و اظهار محبت آنان به همدیگر، عبادت خدا به شمار می‌آید. چنین رفتار ساده‌ای چنان اجر والایی در نزد خدای متعال دارد که رحمت و نظر خدای متعال را جلب می‌کند و از آن ساده‌تر فشردن دست‌های همدیگر، آن اندازه در نزد خدای والا مرتبه ارزشمند است که به پاس آن، خداوند گناهان آنان را می‌بخشد. این آموزه از نکات درخشان دین ماست که حاکی از لطافت و ظرافتی است که در نگاه آن به جنبه‌های مختلف زندگی انسان وجود دارد.

این شیوه و مواردی بسیار زیباتر را می‌توان در رفتار حضرت صدیقۀ طاهره (س) با امیرمؤمنان علی (ع) پی‌جست. حضرت صدیقه (س) در گفتار خود با امیر المؤمنین (ع) تعابیر زیبایی به کار می‌برد، از قبیل: یا ابالحسن … روحی لِروحِکَ وِقاءً وَ نَفسی لِنَفسِکَ فِداءً [4]، یعنی علی جان، جان فدای شما، یا همان: جانم به قربانت! از آن سو حضرت امیر المؤمنین (ع) می‌فرماید: هنگامی که به چهرۀ فاطمه نگاه می‌کنم غصه‌هایم از بین می‌رود.[5] با وجود زندگی ساده‌ای که آن دو بزرگوار داشتند و خانه‌ای که از لحاظ ساز و برگ زندگی بسیار مختصر و در نهایت سادگی بود و از تجملّات رایج آن روزگار به دور، صمیمیّت در زندگی آنان موج می‌زد، به طوری که حضرت امیر (ع) تنها با دیدن روی همسرش همۀ غم و غصّه‌های خود را فراموش می‌کرد. طبیعی است که این زندگی با وجود سادگی و بی‌زرق و برق بودنش برای حضرت زهرا (س) بسیار دلپذیر است.

از مطالبی که گذشت هرگز در پی ستایش فقر و نداری نیستیم. در پسندیده بودن رفاه تردیدی نیست. مرد باید بکوشد زندگی نسبتاً مرفّهی برای همسرش مهیا کند. آنچه گذشت گزارشِ مطالبی بود در اهمیت  و تأثیر واژگانِ محبت‌آمیز در مسائل زناشویی.
زندگی انسان هر اندازه هم که مرفّه باشد، امّا در آن از محبت و اظهار آن خبری نباشد، همانند چوبی است که در کنار دیوار تکیه زده باشد و ارزشی ندارد. زمانی چوب ارزشمند خواهد بود که از آن وسیله‌ای بتراشند و نیازی را با آن برطرف سازند. این چوب اگر به دست هنرمندی صاحب ذوق بیفتد و با تراش و پرداخت آن، مجسمه یا ظرفی زیبا تولید شود، البتّه ارزش آن صدها و بلکه هزاران برابر خواهد شد. ماحصل بحث بررسی اصل محبت است که یکی از اصول انکارناپذیرِ حاکم بر زندگی خانوادگی و زناشویی است.

خوش­رویی در خانواده

۲- خوش­رویی

اصل دوم در تحکیم خانواده خوش‌رویی و خوش‌رفتاری است. پیغمبر اکرم (ص) دربارۀ خوش‌رویی می‌فرماید:

 حُسنُ الخُلُقِ يُثبِتُ المَوَدَّةَ[6]

خوش اخلاقی دوستی را استوار می‌گرداند.

روایات از پیامبر اکرم (ص) در این موضوع فراوان است. در پاره‌ای از این روایات حسن خلق عامل تکامل ایمان معرفی شده است. در روایتی آن حضرت بهترین مردان را: اَحسَنهُم خُلقاً مَعَ اهلِه[7] (خوش‌رفتار‌ترین آن‌ها با خانواده‌اش) معرفی می‌کند. در روایت دیگری ابوذر غفاری از پیامبر (ص) می‌پرسد:

يَا رسول‌الله، أَيُّ الْمُؤْمِنِينَ أَكْمَلُ إِيمَاناً؟ قَالَ: أَحسَنُهُم خُلُقاً؛[8] ای رسول خدا، کدام یک از مؤمنان ایمان کامل‌تری دارد؟ حضرت فرمود: خوش‌رفتارترین آن‌ها.

نیز در جای دیگری می‌فرماید:

أَحسَنُ النّاسِ إِيماناً أَحسَنُهُم خُلُقاً وَ أَلطَفُهُم بِأَهلِهِ وَ أَنَا أَلطَفُكُم بِأَهلی[9]

 مؤمن‌ترین مردم خوش اخلاق‌ترین آن‌ها و مهربان‌ترینشان نسبت به خانواده‌اش است، و مهربان‌ترین شما با خانواده‌اش من هستم.

شباهت داشتن به پیامبر (ص) البتّه مایۀ افتخار است. دربارۀ حضرت علی اکبر (ص) فرموده‌اند که «أَشْبَهُ النَّاسِ بِرسول‌الله» بود. و از این حیث عزّت و ارج بسیاری داشت. در روایاتی از پیامبر (ص) چنین آمده است:

إِنَّ جَبرَئيلَ الرّوحَ الأَمينَ نَزَلَ عَلَیَّ مِن عِندِ رَبِّ العالَمينَ فَقالَ يا مُحَمَّدُ عَلَيكَ بِحُسنِ الخُلُقِ فَإِنَّهُ يَذهَبُ بِخَيرِ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ أَلا وَ إِنَّ أَشبَهَكُم بی أَحسَنُكُم خُلُقاً [10]

جبرئیل روح الأمین از سوی پروردگار جهانیان بر من فرود آمد و گفت: ای محمّد، بر تو باد به خوش‌رفتاری، چرا که بداخلاقی خیر دنیا و آخرت را از تو دور می‌کند و البتّه که مانندترین شما به من خوش‌رفتارترین شماست.

تا این‌جای بحث درمی‌یابیم که بنای سیرۀ اهل‌بیت (ع) بر خوش‌رفتاری و خوش‌رویی است. به عبارتی باید خوش اخلاق باشیم و خوش برخورد. از ذکر این آیۀ قرآن نمی‌توان چشم پوشید که فرمود:

«وَ عاشِروهُنَّ بِالمَعروفِ فَإِن كَرِهتُموهُنَّ فَعَسى‏ أَن تَكرَهوا شَيئاً وَ يَجعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيراً كَثيراً»[11]

 با همسران خود با شایستگی رفتار کنید؛ و اگر به علّتی از آنان خوشتان نیامد [باز هم با شایستگی با آنان رفتار کنید] و چه بسا چیزی خوشایند شما نیست و خداوند در آن خیر فراوانی قرار می‌دهد.

 به تعبیر دیگر حتّی اگر از زنتان نفرت دارید باز هم بهتر است که خود را خوش‌خوی و خوش‌رفتار نشان دهید، چون گاه خداوند مصلحت بسیار بزرگی در آن قرار دهد و مایۀ خیر باشد؛ خیر کثیر و پرشمار و پرشکوهی در آن می‌نهد. مثل فرزندان صالح و نیکوکار و تأثیرگذار، درآمد خوب و مبارک، برکت فراوان در زندگی، خویشاوندان بسیار خوب، و مانند این‌ها. انسان نبایستی محدودنگر و فروبسته نگاه و تحلیل کند. باید همیشه به خوبی‌ها و بهترین‌ها بنگرد.

در حدیثی از حضرت امام صادق (ع) داریم که مرد در خانه به سه چیز نیاز دارد. اگر این سه خصلت و ویژگی را نداشته باشد بایستی با تلاش و کوشش در خود به وجود بیاورد: همزیستی و معاشرتِ نیکو و وسعتِ مقتصدانه در زندگی به گونه‌ای که نه اسراف باشد نه تنگی معیشت، و سومین ویژگی غیرتمندیِ همراه با ایجاد عوامل حفظِ عفت، به گونه‌ای که مثلاً حجاب را رعایت کند و از معاشرت با نامحرم بپرهیزید. این سه ویژگی در حدیث آمده است.[12]

۳- رعایت حقوق یکدیگر

این مورد سومین عامل تحکیم خانواده و وظیفۀ مشترک زن و مرد در خانوادۀ اسلامی است. روشن و بدیهی است که افراد جامعه نسبت به یکدیگر حقوقی لازم الاجرا دارند که هیچ گریز و گزیری از انجام دادنِ آن‌ها نیست. اگر این حقوق رعایت نشود شیرازۀ جامعه می‌پاشد و آن جامعه نابود می‌گردد، و اگر رعایت شود، و افراد جامعه خود را متعهد و مسئول بدانند، در آن صورت هیچ رویداد اجتماعیِ ناخواسته‌ای روی نمی‌دهد. خانواده از مهم‌ترین واحدهای جامعه است و حقوق در آن نقش مهم‌تر و اساسی‌تری دارد. امام سجّاد (ع) در رسالۀ حقوق، وظایف و حقوق همۀ اقشار جامعه را تبیین فرموده‌اند. به عنوان نمونه و مثال به بخش‌هایی از آن اشاره می‌کنیم؛ ایشان می‌فرمایند:

وَ أَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَأَن تَعلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَها لَكَ سَكَناً وَ أُنساً [13]

و امّا حقوق زن به عنوان زوجه و همسر آن است که بدانی و یقین کنی که خداوند متعال آن را برای تو مایۀ آرامش و انس قرار داده است.

او خدمتکار و کنیز نیست. کرامت خود را دارد و باید بدان احترام بگذاری. در ادامه می‌فرمایند:

… فَتُكرِمَهَا وَ تَرفُقَ بِها وَ إِن كانَ حَقُّكَ عَلَيها أَوجَبَ

 پس بایستی او را اکرام کنی و با رفق و مدارا با او رفتارنمایی، هر چند او نیز باید بداند که حقّ تو بر او بسی واجب‌تر و مهم‌تر است.

 این نشان­گر اهمیّت خانواده در نظام حقوقی اسلام است. در حدیث آمده است:

مَلعونٌ مَلعونٌ مَن… ضَيَّعَ مَن يَعولُ[14]

 ملعون است، ملعون است، کسی که خانوادۀ خود را رها کند و به آن بی‌توجّه باشد.

بنابراین، روشن شد که این سه مورد از وظایف مشترک زن و مرد است. اظهار محبت، خوش‌خویی و رعایت حقوقِ متقابلِ یکدیگر.

 ملعون است، ملعون است، کسی که خانوادۀ خود را رها کند و به آن بی‌توجّه باشد.

۴- تأمین نیازهای زناشویی

چهارمین عامل تحکیم خانواده که اهمیت ویژه‌ای دارد تأمین نیازهای جنسی است. نمی‌گوییم که اصلی‌ترین هدف ازدواج تأمین نیازهای جنسی است، امّا در کنار سایر اهداف است و اهمیت خاص خود را دارد. خانواده نهادی است که باید مسائل جنسی و نیازهای طبیعی زناشویی زن و مرد را تأمین و برطرف نماید.

باید این نیازِ اوّلیه و طبیعی به صورت کامل برآورده گردد تا هیچ یک از طرفین هرگز مجاری و راه‌های دیگر را که نه طبیعی‌اند و نه شرعی و نه قانونی و عرفی، در ذهن خود نیاورد. در آمارها می‌خوانیم که چهل الی پنجاه درصد طلاق‌ها به سبب مسائل جنسی‌اند. این بدین معناست که غالباً با روش و شیوۀ درستِ ارتباط جنسی ناآشنایند و شیوه‌ای که به کار می‌گیرد نادرست و نارساست.

در این‌باره اسلام توصیه‌هایی می‌کند که کاربست و عمل به آن‌ها مایۀ کامروایی جنسی است:

1. آراستگی: هم زن خود را برای شوهر بیاراید و هم مرد برای زن. آراستگی را خاص همسر می‌داند نه مردم کوچه و خیابان. این شیوۀ بسیار نادرستی است که مردان و زنان در خانه ناآراسته باشند و به هنگام خروج از خانه خود را بیارایند. مقدمّۀ فروپاشی پایه‌های بنیاد خانواده می‌تواند از همین‌جا باشد.

آراستگی، گرچه در زنان لازم‌تر و ضروری‌تر است، امّا با این حال امری است دوسویه که هم زن بایستی بدان مقید باشد و هم شوهر. دربارۀ سیرۀ امیر مؤمنان (ع) چنین گزارش کرده‌اند که همواره به مردان فرمان می‌داد:

لباس‌هایتان را بشویید؛ موهایتان را اصلاح و شانه کنید؛ مسواک بزنید؛ خود را بیارایید و همیشه آراسته و پاکیزه و تمیز باشید. بنی‌اسرائیل چنین نکردند و در نتیجه زنانشان آلوده‌دامن شدند.[15]

نیز از مردان می‌خواست که برای همسرانشان بهترین شوهر باشند و می‌فرمود:

بهترین شما کسی است که برای همسرش بهترین باشد و من برای خانواده‌ام بهترین هستم.[16]

 وقتی که رسول اکرم (ص) از دخترش حضرت فاطمه (س) پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: خوب [یا بهترین] شوهر است.[17]

آراستگی مرد برای زنِ خود باعث می‌شود که چشم و دل او سیر شود و هرگز به مردان نامحرم نگاه نکند. عینِ این آموزه را در روایتمان به صراحتِ تمام داریم:

تَهيِئَةُ الرَّجُلِ لِلمَرأَةِ مِمّا تَزيدُ فی عِفَّتِها[18]

این‌که مردی به خودش برسد و بیاراید باعث افزایش عفتِ همسرِ خود می‌شود.

به همین دلیل است که امام باقر (ع) محاسن خود را رنگ می‌کرد و می‌فرمود: این کار باعث افزایش عفت زن می‌شود.

2. توجّه به پاداش‌های معنوی و اخروی: برای تأمین نیازهای جنسی توجّه به پاداش‌های معنوی و اخروی، لازم است. ما پیوسته و دمادم در پی عبادت و پرستش خدای متعال هستیم. حج، روزه، نماز، خوش اخلاقی، تقوا، و سایر امور عبادی و اخلاقی را انجام می‌دهیم، زیرا علاوه بر رضایت خدای متعال، پاداش اخروی نیز به دست می‌آوریم. ارتباط جنسی و تأمین نیازهای زناشویی نیز از جملۀ اموری است که پاداش اخروی و ثواب دارد.

ارتباط سالم و کامل با همسر نیز ثواب دارد و از اجر و پاداش آخرتی برخوردار است. رسول اکرم (ص) به ابوذر فرمودند که با همسرِ خود به خوبی ارتباط جنسی برقرار کن که ثواب دارد. اباذر با شگفتی‌زدگی پرسید: یا رسول‌الله، برای ارتباط جنسی با همسر مأجور و صاحبِ پاداش هستیم؟ حضرت فرمودند: بله. همان‌گونه که اگر به سراغ رابطۀ حرام و ممنوع بروی مجازات می‌شوی، اگر به جای آن، از حلال خدا استفاده کنی و سراغ رابطۀ حلال بروی از اجر و پاداش برخوردار خواهی شد.[19]

گاه زن و مردِ مسلمان به موضوع رابطۀ جنسی نگاه ساده و غریزی دارند و گمان می‌کنند که این موضوع فقط برای تأمین نیاز غریزی است، نه بیش‌تر از آن؛ حال آن‌که چنین نیست، بلکه نگاه دین به آن بسی فراتر و ارجمندتر است و آن را در ردیف عبادت‌ها جای می‌دهد و برایش پاداش و ثواب فراوانی مقرر کرده است. روشن است که اسلام ملاکِ کارها را نیّت می‌داند. شخص مسلمان با هدف معرفت و پرستش خدا هر کار مباحی کند باز هم پاداش دارد، زیرا در مسیر همان بندگی و معرفت می‌باشد.

رسول اکرم (ص) می‌فرمود: بهترینِ زنان شما زنی است که پارسا باشد و پرشهوت.[20]

و می‌فرمود: بهترینِ زنان شما زنی است که هرگاه با همسرش خلوت کند، تن‌پوش حیا را از تن درآورد.[21]

و نیز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: بهترین زنان شما خوشبو برای شوهر است….[22]

بنابراین، بایستی دو طرف، هم زن و هم شوهر، با این نگاه عبادی و دارای اجر و پاداش، به موضوع نگاه کنند و برای انجام دادن آن مانع تراشی و بی‌توجّهی و کم‌اعتنایی نکنند، به خصوص خانم‌ها. خانم بایستی برای تأمین این نیازِ شوهر هماره آگاهانه به موضوع بنگرد و از بی‌دقّتی و بی‌اعتنایی و کم‌اعتنایی بپرهیزد. برای همین است که رسول اکرم (ص) به بانوان می‌فرمودند:

لا تُطَوِّلنَ صَلاتَكُنَّ لِتَمنَعنَ أَزواجَكُنَّ[23]

مبادا نمازهای خود را آن‌قدر طول دهید که مانع تأمین نیاز جنسی شوهرانِ خود شوید.

 این سخن رسول اکرم (ص) به طور خاص به کار آن بانوانی می‌آید که بر اثر کثرت عبادت از رسیدگی به شوهران خود باز می‌مانند. این سخنی است صریح و آشکار که نشان می‌دهد موضوع تأمین نیاز جنسی چقدر اهمیت دارد و در مقام مقایسه با مستحبات عبادی و عبادت طولانی، مهم‌تر و لازم‌تر است، و بایستی آن را بر سایر عبادات ترجیح داد.

نکتۀ دیگر که مجال بیشتری می‌طلبد آن است که ارتباط جنسی و تأمین غرایز آداب ویژه‌ای دارد و بایستی به خوبی انجام شود و در روایات ما بر آن تأکید فراوانی شده است.

۵- همکاری سبب تحکیم خانواده

پنجمین عامل مشترک تحکیم خانواده و نظام بخشیدن به آن، همکاری است. اصل همکاری و به تَبَع آن همدلی و همسویی از امور مهم و اساسی است که در اسلام بر آن تأکید شده است. زن و مرد در خانواده و با هدف تحکیم آن بایستی در کنار سایر وظایف مشترکی که پیش‌تر گفته‌ایم، با هم همکاری و همدلی کنند.

اصل همکاری، چنان‌که بدیهی و آشکار است، بدین معناست که زن و شوهر با یکدیگر در زندگی مشترک خود همکاری داشته باشند. چنان نباشد که همۀ کارهای خانه بر شانۀ زن سنگینی کند و مرد هیچ کمک و یاوری نکند، و یا به عکس، همۀ کارهای بیرون بر عهدۀ مرد باشد و در اموری که از توان و عهدۀ زن برمی‌آید، زن هیچ‌گونه کمک نکند. تقسیم کارها خوب است و بدیهی‌ترین و بهترین تقسیم آن است که از درِ خانه به بیرون به عهدۀ مرد باشد و از درِ خانه به درون همگی کارها به عهدۀ زن.

 امیر مؤمنان (ع) که در زندگی مشترک خود این تقسیم را طرح و اجرا کردند، با این حال چنان نبود که در خانه دست به هیچ کاری نزنند و هیچ‌گونه همکاری و معاونتی با همسر خود، حضرت فاطمه زهرا (ع) نداشته باشند. آن حضرت در محیط خانه همیشه همکاری می‌کردند و به یاری همسرشان می‌شتافتند. عدس پاک می‌کردند؛ جارو می‌زدند؛ و فرزندان را نگه می‌داشتند. رسول خدا (ص) به امیر مؤمنان (ع) فرموده‌اند:

يا عَلیُّ لا يَخدُمُ العيالَ إِلّا صِدّيقٌ أَو شَهيدٌ[24]

ای علی ، هرگز کسی به خانوادۀ خود کمک نمی‌کند مگر آن‌که صدّیق یا شهید باشد.

 الحق و الانصاف، این امور اندک و خُرد نیستند، ارزشمندند. در روایت آمده است:

وَ أَيُّما امرَأَةٍ خَدَمَت زَوجَها سَبعَةَ أَيّامٍ غَلَقَ اللَّهُ عَنها سَبعَةَ أَبوابِ النّارِ[25]

زنی که هفت روز به شوهر خود خدمت کند، خداوند هفت در جهنّم را به روی او می‌بندد.

از وظایف ویژۀ زن و مرد که مشترک‌اند، بحث رازداری، احترام متقابل، و رعایت اصل قناعت را می‌توان طرح کرد، که به سبب محدودیت از پرداختن به تفصیل بحث می‌گذریم. طبعاً علاقمندان این مباحث می‌توانند به آثار مکتوب، که کم نیستند، مراجعه کنند.

رسول خدا (ص) به امیر مؤمنان (ع) فرموده‌اند:

يا عَلیُّ لا يَخدُمُ العيالَ إِلّا صِدّيقٌ أَو شَهيدٌ

ای علی ، هرگز کسی به خانوادۀ خود کمک نمی‌کند مگر آن‌که صدّیق یا شهید باشد.

وظایف مردان برای تحکیم خانواده

آنچه بیان شد وظایف مشترک و دوسویه بود. اکنون به وظایف خاص و انحصاری می‌پردازیم؛ وظایفی که هر یک از زن یا مرد بایستی رعایت کنند، و وظایف مردان را مقدّم می‌داریم. نخستین و شاید مهم‌ترین وظیفۀ آقایان تأمین نیازهای دینی و اعتقادی خانواده است. نقش مهمّ یک مرد در خانواده‌اش آن است که نسبت به همسر و فرزندان خود از حیث دینی حساس و مسئول باشد و در این امر هرگز اهمال و تنبلی نکند. خداوند سبحان می‌فرماید:

 «يا أَيُّها الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُم وَ أَهليكُم ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِجارَةُ»[26]

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانوادۀ خود را از آتش دوزخ که سوختِ آن آدمیان و سنگ‌ها هستند، حفظ کنید.

در روایت آمده است که منظور از حفظ کردنِ خود و خانواده آن است که برایشان از خوبی‌ها، بدی‌ها، واجبات، محرمات، و مانند این‌ها بگوییم. از گناه و پیامدهای شوم آن و از دوزخ و دشواری‌اش بگوییم و از بهشت و واجبات و خوبی‌ها.

برایشان مبانی اعتقادی به خصوص ولایت و توحید را تبیین کنیم و از خطرهایی که پیش روی آدمی است، و از دام‌های ابلیس سخن بگوییم، و از همۀ این‌ها مهم‌تر پیش از گفتن و بیش از آن، خود بدان عامل باشند، زیرا بهترین شیوۀ هدایت مردم، به خصوص خانواده، آن است که آنان را با عملکرد خودمان انجام دهیم. وقتی پدر خانواده نیکوکار باشد و از گناهان می‌پرهیزد و واجبات خود را به هنگام و دقیق و کامل انجام می‌دهد، طبعاً اعضای خانواده هم در پیروی از او، پایبند دین خواهند شد. نیز این فرمان خدای متعال در همین‌باره است:

«وَ أمُر أَهلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصطَبِر عَلَيها»[27]

خانواده خود را فرمان بده که نماز را برپای بدارند و خود بر آن شکیبا باش.

در معارف قرآنی می‌خوانیم که وقتی که حضرت ابراهیم (ع) خانوادۀ خود را را به مکّه آورد گفت: خدایا این‌ها را در این‌جا نهاده‌ام تا نماز را برپا کنند.
به همین جهت در روایات ما بر این موضوع و فراخواندن همسر و فرزند به نماز، به فراوانی تأکیده شده است. بنابراین، از وظایف قطعی مرد خانه آن است که خانوادۀ خود را به عبادت و بندگی خداوند وادار کند.

وظیفۀ دوم مرد آن است که در خانوادۀ خود امور فرهنگی و علمی را جدّی بگیرد و نیازهای مربوط به فراگیری دانش و فرهنگ را تأمین نماید. در روایت آمده است:

أَكرِمُوا أَولادَكُمْ وَ أَحسِنوا أَدَبَهُم[28]

 فرزندان خود را گرامی بدارید و ادب و تربیت آن‌ها را به خوبی به عهده بگیرید.

وظیفۀ سوم پدر خانواده تأمین نیازهای اقتصادی و مالی است. در این‌باره روایات ما مالامال تأکید و ستایش است؛ بر اشتغال و درآمدزایی تأکید و افراد کاری و پرتلاش ستایش شده‌اند:

  أَوَّلُ ما يوضَعُ فی ميزانِ العَبدِ نَفَقَتُهُ عَلَى أَهلِهِ[29]

 نخستین چیزی که از بنده در میزان عملِ او نهاده می‌شود نفقه و خرجی اوست که برای خانواده مصرف کرده است.

نیز رضایت خدا و تقرّب به او براساس همین آموزه تعیین می‌شود:

أَرضاكُم‏ عِندَ اللَّهِ‏ أَسبَغُكُم‏ عَلَى عِيالِهِ[30]

 آن‌که خانوادۀ خود را بیشتر وسعت و رفاه می‌دهد نزد خداوند مقبول‌ترینِ افراد است.

چهارمین وظیفه مردِ خانه تأمین نیازهای روانی و عاطفی است. کسی که فضای خانه را از شادی مالامال کند و نوای رضایتمندی از یک‌یک افراد خانوادۀ او شنیده می‌شود در تأمین امور روانی موّفق بوده است.

پنجمین وظیفۀ مرد خانه غیرت‌ورزی است. غیرت یعنی حساسیّت معقول. مرد باید غیور باشد و مثل مرزبانی هشیار و بیدار همواره در حفظ آبروی خویش بکوشد و لحظه‌ای غفلت نورزد.

تأمین نیازهای دینی و اقتصادی و علمی و حفظ روان خانواده و برخورداری از غیرت و آبروداری از وظایف قطعی مرد است که به او اختصاص دارد. مردی که در این امور، یا یکی از آن‌ها، کم کاری و کاهلی و بی‌توجّهی کند، در وظایف اختصاصی خود ناکام و ناموّفق بوده است و آن‌که مسئولانه نگهبان این وظایف باشد، مرد موّفق و سعادتمندی خواهد بود.

وظایف زنان برای تحکیم خانواده

اکنون به مجموعه‌ای از وظایف ویژۀ زن در خانه می‌پردازیم؛ وظایفی که خاص آنان است و بایستی در اجرای آن‌ها با جدّیت بکوشند.

1.‌ پذیرفتن مدیریت مرد: این یک حقیقت معقول و طبیعی است که در قرآن بر آن تأکید شده است:

«الرِّجالُ قَوّامونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعضَهُم عَلى‏ بَعضٍ»[31]

 مردان بر زنان برتری دارند چرا که خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری داده است.

مرد، نگهبان و پاسدار زن است. خانواده اجتماعی کوچک است که اوّلین واحد اجتماعی، و در عین حال مهم‌ترین واحد دانسته‌ شده است، که آدمی از آن‌جا وارد واحدهای اجتماعی دیگری می‌شود و به محله، مدرسه، شهر و جامعه پا می‌گذارد.

در اجتماع کوچکِ خانواده، مرد در حکم پادشاه است و زن ملکه. بالاخره باید معلوم شود که مدیریت در خانواده با چه کسی است. منظور از مدیریت تحکم و زورگویی و اجبار نیست. منظور آن است که ادارۀ خانه با مرد باشد و اوست که در بحران‌ها و ضرورت‌ها حرف نهایی را بزند، و سخن پایانی را بگوید. اوست که تصمیم‌گیری را به عهده دارد. قَوّامون به معنای خود کامگی نیست. به معنای عامل اساسی استواری و ثبات است. در قرآن همین معنا را دربارۀ کعبه می‌خوانیم:

«جَعَلَ اللَّهُ الكَعبَةَ البَيتَ الحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ»[32]

خداوند کعبه را آن خانۀ محترم را وسیلۀ قوام و برپایی معیشت و سامان دنیا و آخرتِ مردم قرار داد.

 هم‌چنین وقتی که می‌گویند مال باعث قوام زندگی است، یعنی ثبات و بقای و سلامتی زندگی را تأمین می‌کند. مرد در خانواده موظف است که بقا و ماندگاری را تأمین کند.

وظیفۀ دوم خانم‌ها آن است که در غیاب شوهر امانتداری کنند. خداوند می‌فرماید:

«فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلغَيبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ»[33]

 پس زنان شایسته و درست‌کار، فرمانبردار [و مطیع شوهر] ند [و] در برابر حقوقی که خدا [به نفع آنان برعهدۀ شوهرانشان] نهاده است، در غیاب شوهر [حقوق و اسرار و اموال او را] حفظ می کنند.

این وظیفۀ حفظ و امانتداری، از اموری است که اگر رعایت نشود مایۀ فروپاشی خانواده می‌شود. زن امانتدار خانه و محرم خانه است و باید تمام رازها و داشته‌های شوهر خویش را مثل امانتی گران‌بها حفظ کند و هرگز رازها را افشا نکند.

وظیفۀ دیگر زن در خانه آن است که، همیشه و در هر حال خود را متعلق به شوهر خود بداند. برای این کار بایستی حجاب خود را به خوبی حفظ کند و نگذارد نامحرمان از جسم و زیبایی او بهره‌ای ببرند. با نامحرمان گفت‌و‌گو نکند. در دنیای مجازی نیز نبایستی به نامحرم راه دهد که تصویر یا علایق و روحیّات او را بفهمد و از ارتباط این چنینی بپرهیزد. به هر روی زن باید خود را به شوهر خود متعلق بداند و این امر در تحکیم خانواده بسیار موثر است.

نهاد خانواده در اسلام قداست دارد و احترام ویژه‌ای به آن نهاده شده است. طلاق امری است نکوهیده و ناپسند که منفورترین عمل به شمار می‌آید. در روایت هم چنین تعبیر شده است: طلاق مبغوض‌ترین حلال است. وجود احکام طلاق در اسلام برای آن است که در ناچاری و رسیدن به بن‌بست از آن استفاده شود، وگرنه، مایۀ لرزش عرش خداست. زن و مرد بایستی در بروز ناملایمات و امور ناخواسته تغافل کنند و خود را به ندیدن و نشنیدن بزنند. صبر و شکیب و تغافل و گذشت می‌تواند از طلاق پیشگیری کند.

Cinque Terre

سبک زندگی

این مقاله بخشی از دوره سبک زندگی با موضوع اخلاق و سیره معصومین (ع) است که در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. دوره سبک زندگی توسط اساتید ارجمند دکتر سید محسن میرباقری، دکتر رفیعی و حجه‌الاسلام حسینی قمی تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این دوره به اینجا مراجعه کنید.


[1]. بحار الأنوار، ج 71، ص 182.

[2]. وسائل الشیعة،  ج 20، ص 23.

[3]. محمد مهدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ج 1، ص 192، به نقل از کتاب مسند زید بن علی، ح 420.

[4]. بحار الأنوار، ج ‏۱۹، ص ۲۸.

[5]. بحارالانوار، ج 43، ص 134.

[6]. بحار الانوار، ج 74، ص 148.

[7]. تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ج 1، ص 204.

[8]. خصال، ج 2، ص 524.

[9]. وسائل الشیعة، ج 12، ص 153.

[10]. بحار الأنوار، ج 51، ص 72.

[11]. سورۀ نساء، آیۀ 19.

[12]. تحف العقول، ص 322.

[13]. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 621.

[14]. الکافی، ج 4، ص 12.

[15]. الخصال، حدیث 400.

[16]. مسند الامام علی (ع) ، ج 5، ص 22.

[17]. بحار الانوار، ج 43، ص 133.

[18]. بحار الانوار، ج 76، ص 307.

[19]. الکافی، ج 5، ص 496.

[20]. الکافی، ج 5، ص 324.

[21]. همان.

[22]. عوالی اللئالی، ج 3، ص 293؛ من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 388.

[23]. وسائل الشیعة، ج 13، ص 49.

[24]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 49.

[25]. وسائل الشیعة، ج 20، ص 172.

[26]. سورۀ تحریم، آیۀ 6.

[27]. سورۀ طه، آیۀ132.

[28]. مکارم الاخلاق، ص 222.

[29]. نهج الفصاحه، کلمه 983.

[30]. تحف العقول، ج 1، ص 279.

[31]. سورۀ نساء، آیۀ 34.

[32]. سورۀ مائده، آیۀ 97.

[33]. سورۀ نساء، آیۀ 34.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.