اهمیت نماز در سیره معصومین (ع)
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
نماز در زندگی معصومین (ع) از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. درباره اهمیت نماز میتوان گفت که اصل و اساس دین است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: چهره دین شما نماز است. این مقاله به بررسی اهمیت نماز در سیره معصومین (ع) میپردازد. برخی از مباحث مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- اهمیت نماز در زندگی معصومین (ع)
- کلام اهل بیت (ع) درباره اهمیت نماز
- آموزش نماز از کودکی
- اهمیت نماز جماعت
چکیده
- نماز از جمله عبادات است که نخستین اصل از فروع دین و یکی از مهمترین شاخصههای مؤمن به شمار میآید.
- سیرۀ معصومین پیرامون مبحث نماز در دو محور قابل بررسی است:
- نماز و عبادت در زندگی خود معصومین (ع)
- توصیههای معصومین (ع) به مردم دربارۀ اهمیت نماز و عبادت.
- روایات و سیرۀ معصومین (ع) حاکی از آن است که ایشان برای نماز اهمیت فوق العادهای قائل بودند و در منابع شیعی و سنی وصف حال ایشان هنگام نماز فراوان نقل شده است.
- نماز در کلام اهلبیت (ع) به گونههای متنوع مورد ستایش و تأکید بوده است: ستون دین، رکن اسلام، اوّلین موضوع در حساب و کتابِ قیامت، مایۀ شفاعت، و … . نماز اوّل وقت موفقیّتها را جلب میکند و علامت شیعیان است.
- روایات بیشماری از معصومین (ع) دربارۀ اهمیت نماز نقل شده است و به مردم توصیه کردند که چگونه و از چه سنی فرزندان خود را نمازخوان کنید و چگونه به سمت نماز جذب کنید.
نماز
نماز عبادتِ عملی است که مایۀ رشد آدمی است، زیرا در آن با خدای خود ارتباط برقرار میشود. این عبادت را در چند بخش میتوان بحث کرد. نخست بخش عبادت جوارحی است. روشن است که همین نماز و روزه و دعا و حج و جهاد و مانند اینها در شمار عبادتهای جوارحی هستند و بخشی از دین بر همین پرستشها استوار است. نماز از برترین نوع عبادتهاست و در فروع دینی جایگاه نخست را دارد.
إن قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها و إن رُدَّت رُدَّ ما سِواها [1]
اگر پذیرفته شود سایر عبادتها نیز پذیرفته میشوند و اگر رد شود سایر عبادتها هم رد میشوند.
نیز رسولالله (ص) فرمودهاند:
وَجهُ دِينِكُم الصَّلَاةُ
چهرۀ دینتان نماز است.
اهمیت نماز تا جایی است که اصل و اساس دین است و مهمترین شاخصه و ویژگی مؤمن دلبستگیاش به نماز و مداومت در بجا آوردن آن است. در قرآن میخوانیم که جهنمیان بینمازی را علّت دوزخی شدن خود دانستهاند:
ما سَلَكَكُم فِی سَقَرَ؟ قَالوا: لَم نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ [2]
چه چیز موجب دوزخی شدنتان شده است؟ گفتند: از شمار نمازگزاران نبودهایم.
این افراد تارک الصّلاة هستند. برخی نیز کاهلی میکنند و گاهی نماز نمیخوانند. خداوند در قرآن در اینباره چنین میفرماید:
«أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوات»[3]
نماز را تباه کردند و در پی شهوترانیها رفتند.
گروهی دیگر هر چند نمازگزار هستند امّا با حضور قلب و حواس جمع نمیخوانند. این افراد چنین توصیف شدهاند:
«فَوَيلٌ لِلمُصَلّينَ * الَّذينَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ»[4]
وای بر نمازگزاران! آنها که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند.
و امّا چهارمین گروه که بهترین گروهاند، کسانی هستند که نماز میخوانند و حضور قلب و حواس جمع و خشوع و شکسته دلی را رعایت میکنند:
«قَد أَفلَحَ المُؤمِنونَ * الَّذينَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ»[5]
بیتردید مؤمنان رستگار شدند. آنان که در نمازشان [به ظاهر] فروتن [و به باطن با حضور قلب] اند.
چنین نمازی مایۀ رضایت خداوند است و آدمی را از بدکاری دور میسازد و به رشد و کمال میرساند.
اکنون وارد بحث سیرۀ عبادی معصومین (ع) در مورد نماز میشویم و در دو بخش طرح بحث میکنیم: یکی نقش نماز و عبادت در زندگی آنان، و بخش دیگر دربارۀ توصیهها آنان به دیگران و فرزندان خود به اهمیت نماز و روشهای تربیت فرزندان در مقولۀ نماز و عبادت، که عمدتاً روش جذب آنان به سوی نماز است.
اهمیت نماز در سیرۀ معصومین (ع)
تأکید مدام بر نماز و اهمیت آن از آموزههایی است که در کلام اهلبیت (ع) به فراوانی آمده است. حضرات معصومین (ع) اهتمام ویژهای به نماز اوّل وقت مینهادند. در تاریخ صدر اسلام آمده است که شیعیان و علویان به نماز خواندنِ طولانی و بسیار شهره بودهاند به گونهای که هرگاه به کسی برمیخوردند که نمازهای مستحبی فراوانی میخواند، میپرسیدند که آیا او شیعه است! در آموزههای روایی شیعه آمده است که یکی از شاخصههای شناخت شیعیان آن است که در اوّل وقت نماز خود را میگزارند: عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ. [6]
اهمیت نماز در سیره پیامبر اکرم (ص)
حضرات معصومین (ع) اهتمام ویژهای به نماز اوّل وقت مینهادند. درباره رسولالله (ص) بسیار نقل شده است که دلبستگی آن حضرت به نماز بسیار چشمگیر بود. مایۀ آرامش و لذّتِ آن حضرت نماز بود. یکی از همسران پیامبر نقل میکند که هرگاه پیامبر اکرم (ص) با ما گفتوگو میکرد با نرمی و خوشخویی و صمیمیّت حرف میزد امّا همین که صدای اذان بلند میشد، گویی با ما بیگانه بود. نیز به دلیل اینکه حضرت یک شخصیت اجتماعی بودند، مراجعات فراوانی که به ایشان میشد. نقل است که گاهی در این شرایط حضرت میفرمود: «أَرِحنا يَا بِلالُ»[7] بلال ما را راحت کن. یعنیاذان بگو تا راحت شویم.
از امام صادق (ع) منقول است: پیامبر اکرم (ص) شبی در خانۀ امّ سلمه بود. امّ سلمه نیمۀ شب دید که آن حضرت در بستر نیست. به جستوجو برآمد. ایشان را در گوشهای از خانه دید که دستانش را به سوی آسمان بلند کرده بود و میگریست و میگفت:
پروردگارا، نه دشمنی و نه حسودی هرگز مرا سرزنش نکنند. آفریدگارا، هرگز مرا لحظهای به خود واگذار مکن.
امّ سلمه از دیدن این صحنه گریست و به بسترِ خود برگشت. پیامبر اکرم (ص) متوجّه حضور و گریۀ او شد و پرسید: امّ سلمه، چرا گریه میکنی؟ همسرش پاسخ داد: پدر و مادرم فدایتان باد ای رسول خدا، چرا گریه نکنم در حالی که تو نزد خداوند در جایگاه والایی هستی، از او میخواهی که مورد نکوهش دشمنان واقع نشوی و … چیزهایی شایستهای را که به تو داده است باز پس نگیرد و لحظهای تو را به خودت واگذار نکند؟
آن حضرت در پاسخ فرمودند: ای امّ سلمه، چه کسی آیندۀ مرا تضمین میکند؟ پروردگار یونس بن متی را لحظهای به خود واگذاشت و چنان شد که میدانی.[8]
آن حضرت در نماز بسیار میگریست. از بیم خداوند، بیآنکه جرم و خطایی کرده باشد، آنچنان میگریست و اشک میریخت که سجدهگاهش از اشکهایش خیس میشد.[9] دو رکعت نماز در دل شب برایش از تمام دنیا و آنچه در آن است محبوبتر و دلپذیرتر بود.[10] در سخنی به ابوذر غفاری، شیفتگی و دلبستگی به نماز را به شیفتگی و دلبستگیِ انسان گرسنۀ غذا و تشنۀ آب همانند کرد و فرمود:
گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر میشود و انسانِ تشنه نیز هرگاه آب بنوشد سیراب میگردد. امّا من از نماز هرگز سیر و دلزده نمیشوم.[11]
آن حضرت پس از نماز به نیایش میپرداخت و هنگام دعا و نیایش و مناجات دستان خود را مثل مسکینان و گدایان بالا میبُرد و میگشود.[12] همواره میفرمود که یاد خداوند همنشین و مونسِ من است، و نیز همواره و مدام از پروردگار خود میخواست تا او را به ارزشهای اخلاقی بیاراید و اخلاقش را نیکو [و نیکوتر] کند.[13] این دعا در حالی از زبان آن حضرت جاری میشود که خداوند اخلاق آن حضرت را عظیم دانسته و ستایش کرده است. نیز پس از نمازهای خود گاه میفرمود که خداوند او را از شمار کسانی قرار دهد که چون کار نیکویی انجام میدهند شاد و شکور میشوند و چون کار ناپسندی از آنان سرزند فوراً آمرزش میطلبند و زبان به استغفار میگشایند.[14]
رسول اکرم (ص) همواره سفارش میکردند که بایستی نمازگزار در نماز آراسته باشد. آن حضرت حتّی بانوان را سفارش میفرمودند که در نماز آراسته و با زیور باشند.[15] با حلول ماه مبارک رمضان چهرۀ مبارکشان دگرگون میشد[16] و نماز و نیایش خود را بیشتر میکرد[17]، به گونهای که در دهۀ سوم این ماه بستر خود را جمع میکرد[18] تا بیشتر نماز بگزارند و عبادت نمایند. در روایات شیعی و سنّی نماز رسولالله (ص) توصیف شده و با عظمت و با ابهت بیان گردیده است.
اهمیت نماز در سیره اهل بیت (ع)
در سیرۀ عبادتی حضرت صدیقۀ کبری فاطمۀ زهرا (س) نیز چنین آمده است: زَهَرَ نورُها لِأَهلِ السَّماءِ،[19] نور او برای آسمانیان چشمنواز میشد. در این هنگام خداوند به ملائک میفرماید:
انظُروا إِلَى أَمَتی فاطِمَةَ [20]
به کنیزِ فروتنِ من فاطمه بنگرید.
حضرت فاطمۀ زهرا (س) اینگونه نماز میخواند. نماز آن حضرت مورد غبطه و شگفتی آسمانیان میشد. شبی که آن حضرت به خانۀ امیر المؤمنین (ع) به عنوان عروس وارد شد، که شاید مهمترین شب زندگی یک بانو باشد به داماد میگوید: در این شب نماز بگزاریم. در این شب خدا را بپرستیم.
نماز خواندن امیر المؤمنین (ع) حکایتی است فراتر از درک آدمی و برتر از طاقت انسانی. به نماز که میایستد واژهها از تعبیر میایستند. جابر بن عبدالله انصاری میگوید که از امیر المؤمنین (ع) شنیدم که فرمود: «سه سال پیش از آنکه کسی با رسولالله (ص) نماز بگزارد، با او نماز خواندم.» [21]
هرگاه به نماز میایستاد این آیۀ شریفه را میخواند و رنگ چهرهاش دگرگون میشد:
«وَجَّهتُ وَجهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ»[22]
دو رکعت نماز پس از مسواک زدن، در نزد او محبوبتر بود از هفتاد رکعت بدون مسواک.[23] آن حضرت همیشه با شنیدن صدای اذان یکیک جملات اذان را با مؤذن تکرار و همخوانی میکرد.[24]
اعمال نماز را دقیق و کامل انجام میداد. ابوحمیصه میگوید که بیست شب پشت سر امیر المؤمنین علی (ع) نماز خواندم. او همواره سورۀ سَبِّحِ اسمَ رَبِّكَ الأَعلَى را میخواند و میفرمود: «اگر مردم از محتوای آن آگاه میبودند، روزی بیست بار آن را تکرار میکردند.»[25]
در رکوع به گونهای خم میشد و در برابر خدای متعال کرنش و فروتنی میکرد که اگر کاسهای آب بر پشتش قرار میگرفت هرگز کج نمیشد و چیزی از آن به زمین نمیریخت.[26] هرگاه چیزی او را مضطرب و نگران میکرد دو رکعت نماز میخواند.[27]
آن حضرت در مورد اهمیت نماز میفرمود: «هرگاه آدمی به نماز بایستد شیطان حسودانه به وی مینگرد، زیرا میبیند که چگونه مهر الهی او را دربرگرفته است.»[28] میفرمود: «اگر نمازگزار از آمرزش و غفرانی که او را فرا میگیرد آگاهی داشته باشد، سرش را از سجده بلند نمیکرد.»[29]
و میفرمود: «کسی که به آنچه نزد خـداست گرایش داشته باشد، سجدهها و رکوعـش بسیار خواهد شد.»[30] و میفرمود: «چیزی جز فراوانی رکوع و سجدهها آدمی را به خداوند سبحان نزدیک نمیکند.»[31]
روزی امیر المؤمنین (ع) وارد مسجد شد و اَنَس بن مالک را دید که مشغول نماز است امّا به این طرف و آن طرف نگاه میکند. فرمود:
ای اَنَس، نمازی بخوان که گویی آخرین نماز توست. به سجدهگاهت نگاه کن. به چپ و راست منگر و بدان برابر کسی ایستادهای که او تو را میبیند، هر چند تو وی را نمیبینی.[32]
روزی امیر المؤمنین (ع) از زبان رسول خدا (ص) چنین فرمود:
شیطان همواره از مؤمن هراسان است تا زمانی که او بر وقت نمازهای پنجگانهاش مراقبت میکند. هرگاه آن را از بین ببرد بر او گستاخ میشود و وی را در گناهان بزرگ فرو میبرد.[33]
نماز مستحبی جعفر طیار را رسول خدا (ص) تعلیم فرمودند. امیر مؤمنان (ع) این نماز را بسیار دوست داشت و در موقعیّتهای فراوانی میخواند. هفت شب آخر ماه رجب، شب نیمۀ شعبان، تمامی شبهای ماه مبارک رمضان، شب عید فطر، هنگام پیروز شدن بر ستمگران، بین مغرب و عشاء و جاهای دیگر، به خواندن این نماز مشغول میشد یا نهایتاً نماز مستحبی دیگری بجای میآورد.[34] گاه پاها و ساقهایش از ایستادن در نماز ورم میکرد.[35] ابن ابی الحدید که از دانشمندان بزرگ اهل سنّت است دربارۀ نمازهای امیر المؤمنین (ع) چنین مینویسد:
… و امّا عبادت؛ پس علی (ع) عابدترین و پرنمازترینِ مردمان بود. از همگان بیشتر روزه میگرفت و نمازهای مستحبی را به جای میآورد و همواره ذکر میگفت… و چه گمان میکنی دربارۀ مردی که پیشانیاش مثل زانوی شتر پینه بسته بود؟[36]
آن حضرت در هنگام سفر نمازهای مستحبی را بر روی مرکب میخواند.[37]
سیرۀ عبادی اهلبیت (ع)
دربارۀ سیرۀ عبادی امیر المؤمنین (ع) هر چه بگوییم کم است. برخی از یارانش او را در نخلستان در حالی مییافتند که مثل چوب خشک شده است. گمان میکردند که مُرده است. حضرت زهرا (س) هشیارشان میکند که نه، نترسید، این عادت همیشگی اوست. در عبادت به چنین حالتی میرسد و گمان میکنید که مرده است. دربارۀ چنین کسی چگونه، چقدر، و چه سان میتوان نوشت؟ بگذاریم و بگذریم.
با این حال، حضرات معصومین (ع) نور واحد هستند و عبادت و نماز خواندنشان شباهتهای فراوانی با همدیگر دارد. آنچه رسولالله و امیر مؤمنان (ع) انجام میدهند، سایر ائمّه نیز عمل مینمایند. از این روی، شیوۀ عبادتی رسولالله و امیر المؤمنین را با اندکی تفصیل و تبیین طرح کردیم تا از این رهگذر تصویری از عبادت سایر معصومین (ع) در ذهن خود داشته باشید.
اهمیت نماز در نظر امام حسن مجتبی (ع) به گونهای بود که دربارۀ ایشان نقل شده است که هنگام رسیدنِ وقت نماز رنگ از چهرهشان میپرید. جلوی مسجد میایستاد و میفرمود:
يا مُحسِنُ قَد أَتاكَ المُسیءُ وَ قَد أَمَرتَ المُحسِنَ أَن يَتَجاوَزَ عَنِ المُسیءِ [38]
چنین کسی مانند پدر و جدِّ خود بود. پس تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اکنون میطلبد به نکتهای ظریف و ضروری اشاره کنیم. برخی تصور میکنند که مودّت و مهرورزی به اهلبیت و برخورداری از ولایت، آنها را از نماز و عبادت بینیاز میسازد و در قیامت از حساب و کتاب رهایی مییابند و وارد بهشت میشوند. انبوه آیات و روایات که از حدّ شمارش بیروناند و به هزاران آیه و حدیث میرسند خلاف نظر این جماعت را بازگو میکنند. آیاتی از قرآن که حاکی از حساب و کتاب و میزان و ملائک نگارندۀ شر و خیر و دیگر موارد از این دست هستند، همگی گواه این مطلباند. شخصی به امام صادق (ع) عرض میکند که گروهی نزد ما هستند که مرتکب گناه میشوند و میگویند امیدوار لطف خدا هستیم تا ببخشد. امام فرمود:
به خدا سوگند دروغ میگویند. هر که به چیزی امیدوار باشد در طلب آن میرود[39] ما هم با عبادت به مقامات بالا رسیدهایم. با ماست که خدا پرستش میشود و با ماست که خداوند شناخته میشود.[40]
بنابراین، اعتقاد راسخ و کامل به امامت و مودّت به اهل بیت (ع) از یک سوی، و پرستش خدا و پرهیز از گناهان و اطاعتِ امر خدا، از سوی دیگر، مایۀ رستگاری و فلاح و نجات آدمی میشوند، و نمیتوان فقط به یکی از آن دو عمل کرد و دیگری را رها کرد.
عبادت ائمّۀ اطهار (ع) دقیق، کامل، خالصانه و بیمانند است. بنگرید به عبادتهای امام حسین (ع) یا نیایشهای امام سجّاد (ع) یا امام باقر و امام صادق (ع) که در منابع تاریخی و روایی ما آمده است. راوی میگوید که روزی با امام باقر (ع) وارد مسجد الحرام شدیم. تا نگاه امام به کعبه افتاد تحوّلی شگرف در آن حضرت پدید آمد. سخت گریستند و با صدای بلند به گریۀ خود ادامه دادند. راوی این روایت افلح غلام آن حضرت بود. او به آن حضرت اصرار میکردند که بلند نگریند، زیرا مردم به آنها مینگرند. فرمود:
وَيحَكَ يا أَفلَحُ! لَعَلَّ اللَّهَ تَعالَى أَن يَنظُرَ إِلَیَّ… [41]
وای بر تو ای افلح، باشد که خداوند متعالی اکنون به من مینگرد و مورد لطف و مهر خاصّ او قرار گیرم.
گیریم که مردم به ما نگاه کنند! آنچه مهم است نظر رحمت الهی است نه نگاه مردم! اینجاست که رفتارهای ما در امور عبادی هویت مییابد و به رفتارهای ناشایست برخی افراد جامعه در واکنش به انجام واجبات و یا ترک محرمات بیتوجّه میشویم. مثلاً اگر برای نماز اوّل وقت از اتوبوس یا قطار پیاده میشویم، یا در خوابگاه دانشجویی نماز میخوانیم، یا در جامعهای گناهزده به شریعت پایبند باشیم، ولی دیگران ما را همراهی نکنند، ملاک و معیار برای ما نظر لطف و رضایت الهی است و بس! بایستی از هرگونه جوزدگی و اثرپذیری و همرنگی با جماعت در امور ناشایست بپرهیزیم و این سخن امام باقر (ع) را آویزۀ گوش و درسِ زندگیِ خود بدانیم که لَعَلَّ اللَّهَ تَعالَى أَن يَنْظُرَ إِلَيَّ و نگاه خدا را بر نگاه مردم ترجیح دهیم.
سیرۀ عبادی اهلبیت (ع) را نمیتوان در چند سطر و برگه جمع کرد، لذا ما به گوشهای از نماز آنها پرداختیم و اهمیت نماز را در نظر آنها بیان کردیم. همگان میدانند که اولیای معصوم خدا چقدر دلبستۀ پرستش خدایند و چقدر دلسپردۀ نجوا و بندگیِ اویند. باز هم از سیرۀ آنها به این روایت اشارتی کنیم: راوی که از مدینه تا خراسان همراه امام بود، میگوید که امام رضا (ع) در طول مسیر نماز جعفر طیّار را ترک نکرد. نمازهای مستحبی خاصه نماز شب را ترک نکرد. آنها از بندگی و سرسپردگی لذّتی فراتر از وصف و درکِ ما میبرند و با سجود و رکوع به آرامش میرسند و با معشوق راستین و حقیقیِ خود به نجوا مینشینند.
باری امام رضا (ع) در آن سفر طولانی نماز اوّل وقت را نیز ترک نکرد. بیفزاییم روایتی دیگر از تاریخ حیات امام رئوف را که در آن با عمرانِ صابی به مناظره مشغول بود، که ناگاه صدای مؤذن از جایی دیگر بلند شد. آن حضرت کلام خود را رها کرد و ناتمام نهاد و برای نماز برخاست. عمران گفت: … لَا تَقطَعْ عَلَیَّ مَسْأَلَتِی فَقَدْ رَقَّ قَلْبِی؛ مسألۀ علمی و سؤالم را ناتمام نگذار که دلم به رِقّت افتاد. امّا امام فرمود:
… نُصَلّی وَ نَعودُ…[42]
…نماز میگزاریم و برمیگردیم.
باز از قول آن راوی بیفزاییم که امام در آن سفرِ نفسگیر روزی ده جزء قرآن میخواند و قرآن را در سه روز ختم میکرد.
سیرۀ عبادی اهل بیت (ع) در محور نماز را همینجا پایان دهیم و اکنون ببینیم که دربارۀ اهمیت نماز چه فرمودهاند.
اهمیت نماز در کلام اهلبیت (ع)
ناگفته روشن است که اگر بخواهیم سخنان اهلبیت (ع) را دربارۀ نماز بیان کنیم قطعاً از صدها صفحه بیشتر خواهد بود. برای اثبات به یاد آورید مجموعههای حدیثی و فقهی را که فقط در باب صلاة چندین جلد تألیف کردهاند.
جایگاه نماز
نماز در کلام اهلبیت (ع) به گونههای متنوع مورد ستایش و تأکید بوده است. ستون دین، رکن اسلام، اوّلین موضوع در حساب و کتابِ قیامت، مایۀ شفاعت، و تعابیری مانند اینها دربارۀ نماز گفته شده است. درباره اهمیت نماز اول وقت فرمودهاند که نماز اوّل وقت موفقیّتها را جلب میکند و علامت شیعیان است.
آموزش نماز از کودکی
اکنون درمورد اهمیت نماز روایتی نقل میکنیم: امام صادق به نقل از امام باقر (ع) میفرماید:
إِنَّا نَأمُرُ صِبيانَنا بِالصَّلاةِ إِذا كانوا بَنِی خَمسِ سِنينَ [43]
ما فرزندان خود را در پنج سالگی به نماز خواندن امر میکنیم.
و پس از آن فرمود که شما در هفت سالگی وادارشان کنید نماز بگزارند. یعنی پایۀ آموزش نماز به کودکان پنج الی هفت سالگی است. این موضوع به گونۀ دیگری هم بیان شده است؛ یعنی همینکه کودک نماز را درک کند و بفهمد که نماز چیست، به خواندن آن دعوت میشود. بسا کودکی از سه سالگی کنار پدر بایستد و نماز بخواند امّا این نماز برای او تقلید و بازی است، امّا در سنین پنج الی هفت سالگی با مفاهیم تکلیف، وجوب، ثواب، خدا و مانند اینها آشنا میشود. در روایات مربوط به نماز و تعلیم دادن آن به اطفال میخوانیم که امام سجّاد (ع) وقتی نماز را به کودکان تعلیم میداد، میفرمود که نمازهای مغرب و عشاء را جمع کنید. یعنی نماز عشاء را برای وقت فضیلتش به تأخیر نیندازید تا خوابشان نَبَرد.[44]
با این کار نماز برایشان دشوار و سخت نخواهد بود و در کامشان تلخ نخواهد شد. باز هم دربارۀ شیوههای تربیتی ائمّه (ع) این روایت را بیفزایم که حضرت باقر (ع) میفرمایند که اگر اطفال و خردسالان هنگام برپا شدن نماز جماعت ایستادهاند لَا تُؤَخِّروهُم آنها را به عقب نرانید؛ بگذارید بمانند، امّا میانشان فاصله بیندازید تا کنار هم نباشند و با این کار از بازیگوشیِ آنها پیشگیری کردهاید. همچنین در آموزش نماز و وادار کردنِ آنها به نماز نبایستی چنان رفتار شود که مایۀ خستگی و کسلیِ آنها شود. امام باقر (ع) میفرمایند که در آغاز نوجوانی در حال عبادت و طواف کعبه بودم که ناگاه پدرم دستی بر شانهام نهادند و از سر مهر فرمودند:
يَا بُنَیَّ دونَ ما أَراكَ تَصنَعُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِذا أَحَبَّ عَبداً رَضِیَ عَنهُ بِاليَسيرِ [45]
پسرم، در این کار زیادهروی نکن و کمتر از آنکه اکنون میبینم عبادت کن، که خداوند عزوجل اگر از بندهای راضی باشد عمل کمِ او را از او میپذیرد.
در همینباره حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که روزی رسولالله به امیر المؤمنین (ع)فرمودند:
يَا عَلیُّ… لا تُبَغِّض إِلَى نَفسِكَ عِبادَةَ رَبِّكَ؛[46]…
ای علی عبادت پروردگارت را نزد خود مبغوض و ناخواستنی مکن.
از این روی دربارۀ رسول اکرم (ص) روایت داریم که:
إِذا صَلَّى بِالنَّاسِ خَفَّ بِهِم [47]
هنگام اقامۀ نماز به جماعت، بر مردم آسان می گرفت و نماز را سبک و نه طولانی برگزار می کرد.
نیز روزی نماز جماعت را سریع گزاردند. شخصی گفت: آقا امروز نماز را سریع خواندید؟ فرمود:
أَما سَمِعتُم صُراخَ الصَّبیِّ [48]
صدای بچّه را نشنیدید که زار زار گریه میکرد؟
یعنی نوزادی در آغوش مادر خویش زار میزد و آن حضرت با شنیدن صدای گریهاش نماز را با سرعت بیشتری خواندند.
باری، سیرۀ عبادی اهلبیت (ع) در محورهای متنوعی و در خور طرح و بررسی است. دلبستگی بینظیر آنها به پرستش و نیایش روایاتِ شیعه و سنّی را پر کرده است. چنان به عبادت میایستند که پاهایشان ورم میکرد. در هر موقعیّتی به پرستش روی میآوردند. نمازهای مستحبی و دشواری مانند نماز جعفر طیار را دمادم میخواندند. در دشواریها پناهگاه آرامش و امنیتشان نماز و بندگی است. بگذاریم و بگذریم از اثبات دلبستگیشان به عبادت و بگوییم که در تعلیم کودکان و تشویقشان برای نماز مبانی ثابت و خردمندانهای به کار میبرند.
اهمیت نماز جماعت
اهتمامشان به نماز جماعت نیز از آموزههای مهم است. روزی شخص نابینایی خدمت رسول اکرم (ص) آمد و عرض کرد: نابینایم و ناتوان. آیا رخصت میفرمایید که نمازم را در خانه بخوانم چون یافتن راه و طی کردن آن مرا به دشواری و زحمت میاندازد؟ آن حضرت به جای آنکه رخصت دهد فرمودند: ریسمانی از خانهات تا مسجد ببند و با گرفتن آن خود به مسجد برسان. گویا خانهاش به مسجد نزدیک بوده است. تأکید بر نماز جماعت در دشوارترین موقعیتها، جنگها، بحرانها، و حوادثِ سخت، از امور آشکاری است که در منابع روایی آمده است.
اهلبیت (ع) عبادت را مهمترین تکلیف فردیِ خویش میدانستند و همواره به بهترین شیوۀ ممکن ادا میکردند. تشویق و تأکید و تعلیم آنها از بدیهیترین و مؤکدترین مطالب است.
لب مطلب:
خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد
به آب دیده و خون جگر طهارت کرد
حافظ، غزل 132
[1]. منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 321.
[2]. سورۀ مدثر، آیات 42 و 43.
[3]. مریم، آیۀ 59.
[4]. سورۀ مأعون، آیات 4 و 5.
[5]. سورۀ مؤمنون، آیات 1 و 2.
[6]. الخصال، ج 1، ص 113.
[7]. بحار الأنوار، ج 79، ص 193.
[8]. بحار الانوار، ج 16، ص 217 و 218.
[9]. همان، ج 10، ص 42؛ مستدرک الوسائل، ج 11، ص 24؛ حکیة الابرار، ج 1، ص 33.
[10]. علل الشرائع، ج 2، ص 363.
[11]. سنن النبی (ص)، ص 304.
[12]. مکارم الاخلاق، ص 268؛ عدة الداعی، ص 182.
[13]. سنن النبی (ص)، ص 127.
[14]. اصول کافی، ج 2، ص 24؛ الخصال، ص 317؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 141.
[15]. وسائل الشیعه (چ اسلامیه)، ج 3، ص 335.
[16]. الکافی، ج 4، ص 155.
[17]. همان.
[18]. بحار الانوار، ج 93، ص 363؛ من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 99.
[19]. بحار الأنوار، ج 79، ص 193.
[20]. الامالی (صدوق)، ص 113.
[21]. الفصول المتخاره، ص 261.
[22]. بحار الانوار، ج 81، ص 366؛ المعیار و الموازنة، ص 236.
[23]. بحار الانوار، ج 73، ص 139؛ الخصال، ص 480.
[24]. سنن الامام علی (ع) ، ص 333.
[25]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، ج 4، ص 217.
[26]. بحار الانوار، ج 82، ص 118؛ وسائل الشیعة، ج 6، ص 325.
[27]. همانها.
[28]. الخصال، ص 632.
[29]. غرر الحکم و درر الکلم، حدیث 7592.
[30]. همان، حدیث 9127.
[31]. همان، حدیث 10888.
[32]. بحار الانوار، ج 80، ص 264.
[33]. الامالی (صدوق)، ص 574؛ ثواب الاعمال، ص 230؛ دعائم الاسلام، ج 1، ص 133.
[34]. مسند الامام علی (ع) ، ج 3، ص 288.
[35]. سنن الامام علی (ع) ، ص 173.
[36]. شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 27.
[37]. سنن الامام علی (ع) ، ص 353.
[38]. بحار الانوار، ج43، ص 339.
[39]. الکافی ( اسلامیه)، ج 2، ص 68.
[40]. همان، ج 2، ص 414.
[41]. بحارالانوار،ج46،ص290
[42]. عیون اخبار الرضا (ع) ، ج 1، ص 172.
[43]. الکافی، ج 3، ص 409.
[44]. الکافی، ج 3، ص 419.
[45]. الکافی، ج 2، ص 87.
[46]. همان.
[47]. وسائل الشیعة، ج 6، ص 305.
[48]. الکافی، ج 6، ص 48.
سلام. آیا کپی مطالب نماز نیاز ب ذکر منبع دارد یا کپی از محتوا مجاز است ؟
با سلام و احترام
کپی بخشی از مطلب مانعی نداره اما اگر کل مقاله را میخواهید استفاده کنید منبع را هم ذکر بفرمایید.
ممنون از توجه شما
وقت نماز موقع ملاقات با خداوند است
آیاتو با او کاری نداری