فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از حالات روحی روانی که برای انسان به وجود میآید ترس است. در طب سنتی ایران به این موضوع پرداخته شده است. ترسیدن میتواند به سلامتی انسان آسیب بزند و از کارایی قوای جسمی و ذهنی انسان بکاهد. در این مقاله قصد داریم دلایل و آثار ترس را بررسی کنیم. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- ترس و آثار آن
- انواع ترس
- دلایل ترس
- کم خونی
- استفاده ابزاری از ترس
چکیده
- ترس از آن مسائلی است که باعث میشود تواناییهای تربیتی و آموزشی و پرورشی فرد کاهش پیدا کند.
- برخی عوارض از جمله سردی و ضعف قلب و تحلیل قوای حیاتی به دنبال ترس به وجود میآیند و باعث میشود فرد نتواند استعدادهای خود را بروز بدهد و یک نوع کاهش توانایی خصوصاً در قوای قلبی و مغزی به وجود بیاید.
- ترسهای پسندیده و ناپسند از انواع ترس هستند. یعنی بیباکی بیش از حد هم خوب نیست، شُجاعت امری بین بیباکی و ترس است. یعنی تعادلی بین بیباکی و ترسیدن شَجاعت میشود. به عبارت دیگر به جای خود احتیاط کنیم و به جای خود قوای خود را بروز بدهیم و ترسی از آن نداشته باشیم.
- دلایل ترس عبارتاند از:
- کم خونی
- استفاده ابزاری از ترس.
ترس و آثار آن
عاملی که در این مقاله میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم عرض نفسانی یا رخداد روحی ترس است. ترسیدن از آن مسائلی است که باعث میشود تواناییهای تربیتی و آموزشی و پرورشی فرد کاهش پیدا کند. فزع یا ترس یکی از قسمتهای خجلت هم هست. یعنی تمام عوارضی که در مورد خجالت از سردی و ضعف قلب، از تحلیل قوای حیاتی هست، همه به دنبال ترسیدن به وجود میآیند و باعث میشود فرد نتواند استعدادهای خود را بروز بدهد و یک نوع کاهش توانایی خصوصاً در قوای قلبی و قوای مغزی به وجود بیاید. به طور خلاصه آثار ترس عبارتند از:
۱. سرد کنندۀ قلب
۲. ضعیف کنندۀ قلب
۳. تحلیل رفتن قوای حیاتی
۴. عدم اعتماد به نفس و خودسرکوبگری
بیماری ترس خصوصاً اگر مزمن شود مخرب میشود، اگر پیشرفت کند باعث میشود که روح پیاپی از بروز در خارج و اعلام وجود و غیره خودداری کند، دائم به عالم درون گریز کند که نهایتاً از یک ترس مزمن، افسردگی و غم ماندگار به وجود میآید.
انواع ترس
همانطور که در روایات ما هم گفته شده است حضرت امام علی (ع) فرمودند شجاعت زینت است و ترس عیب است.[1] یعنی به عنوان یک نقص بزرگ است، کاملاً هم ملموس است و همه میدانیم که ترسو بودن یکی از عیبها است.
البته هم ترس پسندیده داریم و هم ترس ناپسند داریم. یعنی ترسیدن در جاهایی پسندیده و ممدوح است، امّا آن توضیحات مخصوص خود را دارد. یعنی بیباکی بیش از حد هم خوب نیست، شَجاعت یا شُجاعت امری بین بیباکی و ترسیدن است. یعنی تعادلی بین آن دو شَجاعت میشود. به جای خود احتیاط کنیم و به جای خود قوای خود را بروز بدهیم و ترسی از آن نداشته باشیم.
مشکلاتی که به واسطۀ ترس ممکن است در یک کودک، در یک جوان حتی در بزرگسال تشدید شود یعنی ممکن است یک مقطعی فرد کاملاً شجاع بوده، دلاور بوده است، هر کاری را با در نظر گرفتن احتیاط و اعتماد به نفس انجام میداده است، از یک مقطعی احساس میکنید که خیلی محتاط شده است، از خیلی چیزها بیشتر میترسد، این ممکن است عارضی باشد.
بنابراین یک ترسی به صورت مادرزادی و جبلی در کودک ممکن است وجود داشته باشد، که آن یک نوع راهکارها و مقابلههایی دارد. یک نوعی هم هست که ممکن است رخداد بیمارگونه باشد یعنی به صورت عارضی به فرد وارد شده باشد.
دلایل ترس
۱. کم خونی
بعد از یک دورۀ خوب، موفق در بروز تواناییها در ایجاد شجاعت گاهی فرد ناگهان احساس ناراحتی میکند، یکی از علتهای آن ممکن است کم خونی باشد. کم خونی یا بیکیفیت شدن خون در افراد خصوصاً کودکان که در معرض کم خونی قرار دارند، یکی از عواملی است که قلب را ضعیف میکند. یعنی خون که ضعیف و کم شود قوای قلبی و تواناییهای قلبی ضعیف شود حس بروز تواناییها و شجاعت و احساس نشان دادن تواناییها هم کاهش پیدا میکند و حالت ترس تشدید میشود.
چرا که در کم خونی علاوه بر اینکه قرار است خود خون حرارت به کل بدن برساند، با نوعی سردی و گرمی قلب هم در ارتباط است و میدانیم هر وقت قلب سردتر شود، احساس ترسیدن و فزع در بدن تشدید میشود. از طرف دیگر یکی از مشکلات ضعف قلب است یعنی ممکن است فرد به علت ضعف قلب گرفتار ترس شود.
این ضعف قلب ممکن است جبلی باشد یعنی فرد اصلاً با قلبی ضعیف به دنیا بیاید که یک سری راهکار دارد و ممکن است فرد شَجاع بوده است و بیش از حد کارهای متحورانه انجام داده است، قلب خود را خسته کرده است و به واسطۀ خستگی ضعف پیدا کرده است و بعد از یک دورۀ خوشایند شَجاعت الآن به مرحلۀ احتیاط و ترس رسیده است. این هم راهکار دارد باید مقویات قلب را استفاده کرد و درمان کرد، باید به این قلب استراحت داد تا بهتر شود.
۲. استفاده ابزاری از ترس
همچنین ممکن است برای فردی خصوصاً کودکان و نوجوانان بیش از حد از ترسیدن به عنوان امر تحریکی استفاده شده باشد. برای مطالعه و خواندن، در امور تربیتی، پرورشی و غیره از عامل ترس برای افراد استفاده شده است. تکرار بیش از حد عامل ترس به عنوان امر تنبیهی یا تحریکی میتواند به قلب آسیب برساند و فرد را ترسو بار بیاورد و ترس در او تشدید شود.
به عنوان مثال برای فردی یا کودکی بیش از حد اوهام در او تقویت میشود یا خیالپردازیهای بیش از حد دارد، این فرد میتواند به سمت ضعف عقل و نهایتاً ترس و احتیاط بیش از حد برود.
[1]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص34.