فهرست مطالب این مقاله را ببینید
- 1 فریضه حج
- 2 حج از کجا شروع شد؟
- 3 خانه کعبه
- 4 حج در قرآن
- 5 چرا باید به حج بیتاللهالحرام برویم؟
- 6 حکمت حج از زبان امام صادق (ع)
- 7 فلسفه حج
- 8 حج در روایات معصومین
- 9 اهتمام پیامبر خدا (ص) به فریضه معنوی حج
- 10 حضور امامان معصوم (ع) در انجام حج
- 11 تفاوت حج تمتع و عمره تمتع
- 12 چرا سفر حج تولدی دیگر برای انسان است؟
- 13 تأثیر سفر حج بر روح و نفس انسان
- 14 فلسفه حج در نهج البلاغه
- 15 فلسفه حج با ولایت
- 16 آثار و فواید حج
- 17 نباید های حج
حج یکی از ارکان اسلام و عظیمترین کنگرهٔ سراسری جهان اسلام است. آداب سفر حج سراسر حکمت است. برای دریافت فلسفه اعمال حج باید به حقیقت و باطن آن توجه داشت. چراکه در هر عمل آن اسراری نهفته است که با کشف آن حاجی از خود بیرون آمده و به قرب خدا میرسد.
در این مقاله برآنیم که علاوه بر توضیحاتی مختصر پیرامون سفر عبادی و سیاسی حج، به فلسفه آن بپردازیم.
فریضه حج
حج، در لغت به معنای قصد و عمره به معنای زیارت است و در اصطلاح به معنای قصد زیارت خانه خدا طبق اعمال و آداب مخصوص میباشد. حج، در اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار است. این عمل عبادی جزو فروع دین است که به منظور اطاعت و قرب به خداوند در ماه ذیالحجه انجام میشود. در صورت وجود شرایط و استطاعت بر هر مسلمانی واجب است که به حج برود.
حج از کجا شروع شد؟
بر طبق روایات اسلامی، آیین حج قبل از خلقت حضرت آدم (ع) شروع شد. نخستین حجگزاران فرشتگان بودند که بر گِرد بیت المعمور در آسمان چهارم به عبادت و طواف میپرداختند. پس از این که حضرت آدم خلق شد، مناسک حج به زمین انتقال یافت و او به فرمان خدا مأمور شد که خانه کعبه را بنا و مناسک حج را برگزار کند[1].
سنت حسنه حج بعد از حضرت آدم (ع) بین جانشیان او ادامه داشت و پیامبران به برگزاری آن اهتمام ویژهای داشتند و بسیاری از آنها در کنار کعبه به خاک سپرده شدهاند[2].
در علل الشرایع گفته شده که کعبه در طوفان حضرت نوح (ع) ناپدید شد و آیین حج آرام آرام فراموش گردید[3]. تا این که حضرت ابراهیم (ع) مأمور بازسازی کعبه و احیای حج شد. جبرئیل امین پس از اتمام بنای کعبه، مناسک حج را به ابراهیم (ع) آموخت.
از آن به بعد حضرت ابراهیم (ع) به همراه پسرش اسماعیل حج را به جا میآورد و مردم را نیز به حجگزاری دعوت میکرد. حج از آن پس با آدابی چو مُحرِم شدن، طواف، سعی، وقوف در عرفه، مشعر، منیٰ، مزدلفه، قربانی، تهلیل، تلبیه و رَمْی جمره انجام میشد و منصبهایی چون کلیدداری، پرده داری و خدمتگزاری کعبه در شهر مکه رواج یافت[4] که باعث افتخار قبایلی بود که این مناصب را به عهده داشتند.
خانه کعبه
خانه خدا، محل ظهور اسلام، تولد امیرالمومنین علی (ع) و ظهور امام زمان (عج) است. با تحقیق اولین خانهای است که برای بندگان بنا شده، همان خانهای که در سرزمین پر ازدحام مکه مکرمه قرار دارد و کعبه نام گرفته است.
این خانه مایه برکت و هدایت برای همه دنیاست که در قرآن نیز به آن اشاره شده است: « إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[5]»، اول خانهای که برای عبادت خلق بنا شد همان خانه (کعبه) است که در بکّه است که در آن برکت و هدایت خلایق اسست.
اما نباید فراموش کرد که
کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
حج در قرآن
در قرآن کریم سورهای با نام سوره حج آمده است. همچنین در بسیاری از آیات به مسائل حج پرداخته شده است[6]. بر اساس آیه ۲۷ سوره حج، حضرت ابراهیم(ع) مأمور شد حکم حج را به مردم ابلاغ کند: «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»، و در میان مردم برای حج بانگ زن تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام [چابک و چالاک] که از هر راه دور می آیند، به سوی تو آیند.
قرآن حکیم حج را از شعائر الهی معرفی نموده «ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[7]»، این است [برنامه های حج و حدود و مقرّرات خدا] و هر کس شعائر خدا را بزرگ شمارد، بدون تردید این بزرگ شمردن ناشی از تقوای دلهاست.
همچنین ماههای برگزاری حج را معین کرده است، «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ[8]»، حجّ (واجب) در ماههایی معیّن است.
چرا باید به حج بیتاللهالحرام برویم؟
از آنجایی که هر یک از اعمالی که برای انسان توسط خالق هستی بخش در نظر گرفته شده بی علت نیست، در پاسخ به این سوال بهره میجویم از کلام حضرت رضا (ع) که فرمود:«اگر کسی گوید چرا به حج فرمان داده شده است؟ در پاسخ گفته میشود: به علّت آنکه مردم به آستان فیض الهی وارد شوند و مهمان او گردند و از او افزایش خواهند… بعلاوه که در این حج، دین شناسی و نقل سخنان و اخبار ائمّه اهل بیت (ع) به هر منطقه و ناحیه است…[9]»
حکمت حج از زبان امام صادق (ع)
در روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) حکمت برخی از اعمال آمده است، از جمله آن در مورد حج که امام صادق (ع) در پاسخ به سوال هشام بن حکم درباره حکمت حج و طواف فرمود: «خداوند متعال مردمان را بيافريد ··· و آنها را به پيروى از دين و آنچه مصلحت دنياشان در آن است، فرمان داد و نهى نمود، و حجّ را مايه فراهم آمدن مردم از شرق و غرب عالم و آشنا شدن آنها با هم (آگاه شدنشان از حال و روز يكديگر) قرار داد تا بازرگانانى كه از شهرى به شهرى كالا مىبرند، سود ببرند و كرايه دهندگان و شترداران به فايدهاى رسند. آثار پيامبر خدا (ص) شناخته شود و خبرهاى آن حضرت نقل و بازگو شود و از يادها نرود. اگر هر قومى و مردمى، فقط به شهر و سرزمين خود بسنده مىكردند، نابود مىشدند و شهرها ويران مىگشت و درآمدها و سودها كاهش مىيافت و خبرها پوشيده مىماند و كسى از آنها آگاه نمىشد. اين است حكمت حج[10]».
فلسفه حج
حج محیطی معنوی، آموزشی و علمی است و یک فرصت بزرگ رسانهای برای جوامع اسلامی محسوب میشود. در واقع، حج فرصتی برای شناخت فردی و شناخت دیگر مسلمانان و آشنایی با مشکلات و چالشهای امت اسلامی است.
یکی دیگر از کارکردهای سیاسی اجتماعی حج را میتوان تولید قدرت برای امت اسلامی برشمرد و یادآور شد که اجتماع سالانه میلیونها مسلمان از سراسر جهان در موسم حج، نوعی امنیتسازی و ظهور قدرت مسلمانان در قالب امت واحده است.
حج بهترین فرصت برای رفع سوء برداشتها و شکلگیری فرصتهای گفتوگو و تفاهم مشترک، همدلی و همبستگی اسلامی است. این سفر معنوی مهمترین فرصت همدلی و اتحاد مسلمانان است که با تکیه بر اعتقاد به خدا و قبله واحد، میتوانند اختلافات را کنار گذاشت و به ید واحده تبدیل شوند.
حج در روایات معصومین
سفر معنوی حج یکی از واجبات مهمی است که خداوند برای انسانها در نظر گرفته و اهل بیت (ع) نیز به آن بسیار پرداختهاند.
۱. حج برتر از روزه و جهاد: امام صادق (ع) در روایتی، حج را برتر از روزه و جهاد، بلکه هر عبادتی به جز نماز برشمردهاند[11].
۲. حج جلوه شریعت اسلام: نبی مکرم اسلام (ص) میفرماید: «حج، معادل همه شریعت است[12]». یک مدل کوچک از اسلام بزرگ است. گویا خداوند اراده کرده که اسلام با همه ابعاد در یک عبادت جمع کند تا حاجی یکباره کل اسلام را بطور خلاصه تجربه نماید.
۳. حج نشانه اسلام: امیرالمومنین (ع) میفرماید: «برنامه حج علم و نشانه اسلام است[13]». خداوند برای کسانی که راه را گم کرده یا در غفلتند یا متحیر و سرگردان شدند برنامه حج را نشانه اسلام قرار داد تا با تفکر در مناسک حج و برنامههای آن، تحولی در آنها بوجود آید.
۴. حج سبب قوت دین: امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «قوت دین به برکت خانه خداست[14]»
۵. حج عامل قوام دین: حضرت زهرا (س) در خطبهای که در مسجدالنبی (ص) ایراد فرمود (فدکیه)، حج را سبب قوام و پایداری دین معرفی کرد.
۶. حج، آرام بخش دلها: امام باقر (ع) سفر معنوی حج را آرام بخش دلها معرفی مینماید[15].
اهتمام پیامبر خدا (ص) به فریضه معنوی حج
پیامبر خدا (ص) پس از آن که به مدینه هجرت کرد، یک مرتبه به سفر حج عازم شد که آن سفر به حجة الوداع معروف گردید.
بر اساس آیه ۲۷ سوره حج، همانطور که ابراهیم نبی (ع) مأمور شد تا مردم ره به حج فرا خواند، پیامبر خدا (ص) نیز از جانب خداوند عالم مأموریت یافت تا در سال دهم هجرت، حج بجا آورده و مناسک حج را به مردم بیاموزد.
رسول مکرم (ص) در آن سال فرمان داد كه مؤذنان همه جا، در مناطق بالا و پايين، اعلام كردند كه رسول الله (ص) امسال قصد حج دارد تا به مردم حج و مناسك آن را بياموزد و اين آموزش و فراگيری، پايه و سنتي شود تا آخر روزگار.
پيامبر (ص) همراه مردم و همسرانش به حج رفت ـ مناسک حج را انجام داد و آن را به مردم آموخت. در آن هنگام حضرت رسول (ص) به آنان اعلام كرد كه آيين حضرت ابراهيم (ع) را برايشان بیان کرده و همه بدعتهای مشركان را پس از ابراهيم (ع) از میان برده و حج را به حالت ابتدایی خود برگردانده است.
حضور امامان معصوم (ع) در انجام حج
امامان معصوم (ع) نسبت به فریضه عبادی سیاسی حج اهمیت ویژهای قائل میشدند. در آن شرکت کرده و از این فرصت پیش آمده برای ارائه معارف الهی به مسلمانان استفاده میکردند.
لازم به ذکر است حجگزاری با پای پیاده، اگرچه بنا به برخی روایات، سابقهای کهن داشت[16]، اما پس از ظهور اسلام، به واسطه تأکیدات خاص پیامبر اسلام (ص) به عنوان سنّتی حسنه، مورد توجه مسلمانان قرار گرفت.
این سنّت به ویژه در بین خاندان اهل بیت (ع) مورد عنایت خاص بود؛ چنانکه درباره امام حسن[17]، امام حسین، و امام زینالعابدین (ع) و دیگر ائمه (ع) آمده است که بارها پیاده به سفر حج رفتند[18] .
از نكات قابل توجه این است که، امام زمان (عج) همه ساله در مراسم حج حضور دارند و در بین حاجیان هستند، اما کسی ایشان را نمیشناسد.
شرایط وجوب حج
حج با شرایط زیر در تمام عمر یک بار بر هر مسلمان واجب مىشود:
۱- بالغ بودن
2- عاقل بودن
3- با انجام عمل حج، واجب دیگرى که مهمتر از حجّ است ترک نشود، یا کار حرامى که اهمّیّتش در شرع بیشتر است به جا نیاورد.
۴- مستطیع بودن که به چند چیز حاصل مىشود:
- داشتن زاد و توشه سفر، و آنچه مورد نیاز او است و هزینه مرکب سوارى و مانند آن؛
- داشتن جواز سفر و نبودن مانعى در راه و عدم خوف بر جان و مال و عرض(آبروى) خویش؛
- داشتن توانایى جسمانى بر انجام اعمال حج؛
- داشتن وقت کافى براى رسیدن به مکّه و انجام اعمال؛
- داشتن مخارج زندگى همسر و فرزند و کسانى که خرج آنها بر او شرعاً یا عرفاً لازم است در طول مدّت حج؛
- داشتن مال یا کسب و کارى که بعد از بازگشت بتواند با آن زندگى کند.
تفاوت حج تمتع و عمره تمتع
زیارت خانه خدا دارای مناسک و اعمال مخصوصی است که معمولاً به دو شیوه انجام میشود: اول: عمره مفرده؛
دوم: حج تمتع.
اعمال عمره مفرده به ترتیب زیر است:
1. احرام که شامل نیت، پوشیدن لباس احرام و تلبیه؛
2. طواف خانه خدا؛
۳. نماز طواف؛
4. سعی بین صفا و مروه؛
5. حلق (تراشیدن سر) یا تقصیر (کوتاه کردن مو یا ناخن برای آقایان) ؛
۶. طواف نساء؛
۷. نماز طواف نساء.
دوم. حج تمتع
حج تمتع مرکب از دو عمل است؛ عمره تمتع و حج تمتع.
عمره تمتع در شکل، همانند عمره مفرده انجام میشود، اما حج تمتع در اعمال با عمره تمتع متفاوت است.
اعمال حج تمتع سیزده مورد است كه به ترتیب عبارتند از:
۱. احرام؛
2. وقوف به عرفات كه در چهار فرسخى مكه است؛
۳. وقوف به مشعر الحرام كه تقریبا در دو فرسخى مكه است؛
۴. رفتن به منیٰ كه نزدیك مكه است و انداختن سنگریزه بر جمره عقبه؛
5. قربانى كردن در منیٰ؛
6. تراشیدن سَر یا گرفتن كمى از ناخن؛
7. طواف زیارت؛
8. دو ركعت نماز طواف؛
9. سعى بین صفا و مروه؛
10. طواف نساء؛
11. دو ركعت نماز طواف نساء؛
12. ماندن در منیٰ در شب هاى یازدهم و دوازدهم ذیحجه (بعضى باید شب سیزدهم را هم در منیٰ بمانند)؛
13. انداختن سنگریزه بر سه جمره در منیٰ در روز یازدهم و دوازدهم (بعضى در روز سیزدهم هم باید بیندازند).
چرا سفر حج تولدی دیگر برای انسان است؟
نتیجه برنامهریزی حج توسط پروردگار عالم، تحول روحی و اخلاقی مردم و تحول در جهان اسلام است. هر حاجی برای رفتن به حج پس از توبه از گناهان گذشته خود، طلب حلالیت از دیگران، پاک کردن مالش از حرام و شبههناکی، با معرفت و بصیرت کامل راهی سفر حج میشود.
حج فرصتی برای تولد دوباره و آغاز یک زندگی توحیدی است. انسان پس از یک عمر زندگی آمیخته به شرک و گناه، به سوی خانه خدا قدم برمیدارد تا به توحید اقرار کند. از این رو، در همان آغاز در پاسخ دعوت حق تعالی میگوید: «لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ…»
در عمره تمتع به نوعی آمادگی برای حج تمتع و ورود به ضیافت الهی در فرد ایجاد میگردد. سپس با وقوف در صحرا و بیابان با دو قطعه پارچه سفید، به یاد عالم محشر که همه انسانها از قبرها برمیخیزند و در دادگاه عدل الهی پاسخگوی اعمال خویشند. البته با این تفاوت که آنجا دیگر فرصتی برای عمل باقی نمانده و فقط باید پاسخگو بود، ولی در اینجا خداوند فرصت عمل دوباره عطا کرده است. پس باید از این فرصت بهره جست.
در عرفات، با دعای عرفه پای درس توحید و بندگی امام حسین (ع) مینشیند و اگر در شب قدر بخشیده نشده، میتواند با دعا و استغفار، غفران الهی را به دست آورد. عرفات، محل خالی کردن دل از رذایل و جایگزین کردن فضائل است.
مرحله دوم وقوف در سرزمین خشک مشعرالحرام یا مزدلفه است. شبی که در آن انسان فرصت فکر کردن به اعمال گذشته خود و عاقبت خویش را دارد.
منیٰ، مرحله سوم است، سرزمین تمرین مبارزه با وسوسههای نفس، قربانی کردن آمال و آرزوها. رمی شیطان و وسوسههای او، قربانی کردن وابستگیها و گذشتن از دلبستگیها.
ابراهیم خلیل (ع) تا قربانی کردن فرزندش که عزیزترین سرمایه پدر است، پیش رفت و اوج بندگی خود را در مقابل پروردگار به نمایش گذاشت. او باید امتحان میداد و در برابر خدا از همه تعلقاتش میگذشت.
حاجی با پیروی از ابراهیم خلیل (ع) در سرزمین منیٰ، گذشتن از تعلقات دنیوی را تمرین میکند تا در زندگی خویش بتواند در برابر موانع بندگی از جمله مال دنیا، زن و فرزند، مقام و موقعیت، حتی علم و دانش یا هر چیز دیگر مقاومت کند.
بعد از عبور از این مواقف است که حاجی، شایستگی ورود به بیت الله الحرام، طواف، سعی و طواف نساء را پیدا میکند. در این مرحله است که دیگر اعمال فرد با گذشته متفاوت شده، چون دیگر اعمال و رفتار او مبتنی بر معرفت، تفکر و تأمل است. او با مبارزه با هواهای نفسانی، قربانی کردن آرزوها و گذشتن از تعلقات زندگی دنیوی، تولدی دوباره مییابد و زندگی را از سر میگیرد.
تأثیر سفر حج بر روح و نفس انسان
زمانی که فرد مهیای سفر میشود از دنیا دل میکَند و آماده ملاقات با خدای خود میگردد. او با اشک توبه غبار از قلب شسته و دل از هر چه غیر اوست خالی کرده، او تمام دلبستگیها را زمین گذاشته و فقط دلبسته خدای خود شده است. او دیگر اسیر نفس سرکش خود و الهامات شیطانی نیست و با روحی زلال و نفسی آرام زندگی از سر گرفته است.
حاجی نشانههای روشن خدا را در سرزمین وحی دیده است و پیوندی دوباره با معبود خود بسته است. دل او دیگر آرام است. مشکلات دنیوی برایش هموار شده و از حصارهای گناه رها گردیده است.
میهمان ضیافت الله، به فرمان خدا، از حج توشه تقوا بر میدارد و چه مبارک توشهایست. او دیگر جز معبود نمیبیند و نمیخواهد و چه زیباست که فقط رضایت خالق عالم در نظرش اهمیت دارد.
حجّاج سوی کعبه زِ هر جا که رو کنند باید رضای حق همه جا جست و جو کنند
پویایی و حرکت در سفر حج
از دیگر فلسفههای حج که در کمتر عبادتی دیده میشود، حرکت و پویایی آن است. در حج توقف نیست. اگر هست کوتاه و مختصر، آن هم برای کسب معرفت، دعا و تفکر. سراسر اعمال حج تحرک حاجی را به دنبال دارد، حرکت به سوی میقات، میقات تا حرم، طواف تا سعی، احرام برای حج، عرفات، مشعر، منی و اعمال پس از آن…
این ویژگی موجب نزدیکتر شدن حاجیان به اهداف متعالی حج، یعنی نداشتن کسالت، بیتحرکی و آماده سازی مسلمانان برای حرکتهای بزرگ است.
طراحی حج از سوی خدا
حج، برنامه فردی و اجتماعی است که از سوی خداوند علیم و حکیم بر اساس مصلحت و خیر مسلمانان و جوامع اسلامی طراحی شده است که اگر این طرح از سوی انسان برنامهریزی میشد به طور حتم نواقصی داشت.
حج، برنامهای توحیدمحور است که امامت و نبوت را در خود دارد. این برنامه عملی، هدایت را در رگهای جهان به حرکت میاندازد که شامل همه انسانهای روی زمین میشود. در این سفر پیر و جوان، غنی و ثروتمند، سیاه و سفید و از هر نژادی همه و همه بندگان خدا هستند و بدون هیچ قید و بندی به عبادت او میپردازند.
حج، نه تنها یک عبادت است، بلکه دنیای مردم نیز در آنجا مطرح است. اقتصاد در کنار سیاست، سیاست در کنار عبادت و … . و آن گونه که در آیات روشن قرآن و کلام اهل بیت (ع) آمده از این سفر افرادی نیز امرار معاش و بهره مادی میبرند.
فلسفه حج در نهج البلاغه
حج، چهارمین رکن از ارکان پنجگانه اسلام است که ائمه اطهار (ع) به شیوههای گوناگون بر اهمیت و جایگاه آن تأکید داشتهاند. کلمات و سخنان فراوانی از مولا علی (ع) در نهج البلاغه گزارش شده است که اهمیت این فریضه را در دین مبین اسلام نشان میدهد.
حضرت پس از سخن گفتن در مورد وجوب حج، مسلمانان جهان را به انجام این فریضه بزرگ تشویق مینماید: «وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ …»، و خداوند حج خانه محترمش را بر شما واجب کرد، همان خانه ای که آن را برای مردم قبله قرار داد.
امیرالمومنین (ع) حج را وسیله ای برای آزمون بندگی و عبودیت میداند تا مردم فروتنی و تواضع خود را بر خداوند متعال به اثبات برسانند.
فلسفه حج با ولایت
براساس روایاتی از امامان معصوم (ع) میان حج و ولایت رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. امام باقر(ع) در این باره میفرماید: «مردم مأمور شدهاند به سوی این خانه که از سنگها ساخته شده، بشتابند و بر آن طواف کنند سپس نزد ما آمده و ولایت و محبت خود و آمادگیشان را برای یاری ما عرضه کنند[19]». همچنین در حدیثی دیگر فرمود: «تمامیّت و کمال حج دیدار با امام است[20]».
در خصوص به اتمام رسیدن حج و تکمیل آن نیز از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «هرگاه یکی از شما به حج میرود باید حج خود را به زیارت ما ختم کند؛ زیرا این یکی از عوامل تمامیت حج است[21]».
آثار و فواید حج
حج، این عبادت باشکوه، برای مسلمانان و جامعه اسلامی آثار و برکاتی به دنبال دارد، از این رو فراهم کردن زمینه برگزاری آن به حکومتها توصیه و تأکید شده است. در ادامه آثار فردی و اجتماعی محبوبترین عبادت نزد رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) را میآوریم:
الف ـــــ آثار فردی:
۱. بخشش یکباره گناهان؛
۲. اعلان بندگی خالصانه به محضر حضرت حق؛
۳. شرکت در ضیافت الهی و رسیدن به مقام قرب؛
۴. پیروی از انبیاء و ائمه معصومین (ع)؛
۵. تمرینی برای ایثار، هجرت و قربانی؛
۶. تزکیه نفس و خودسازی؛
۷. همسفر بودن با امام زمان (عج)؛
۸. استجابت دعاها؛
۹. ایمنی از عذاب آخرت؛
۱۰. کسب معرفت و محبت خدا؛
۱۱. یادآوری روز محشر و قیامت؛
۱۲. تمرین دوری از تعلقات دنیوی و…
ب ـــــ آثار اجتماعی
۱. برگزاری بزرگترین کنگره مسلمانان؛
۲. نمایش شکوه اسلام و مسلمین؛
۳. تمرین وحدت و جامعهگرایی؛
۴. نمایش قدرت اسلام به جهان؛
۵. نمایش مساوات و برادری و …
نباید های حج
همانطور که در مباحث گفته شد بر انجام عمل پر فیض حج، در صورت داشتن شرایط در آیات قرآن مبین و روایات گهربار اهل بیت (ع) بسیار تأکید شده است. اما نبایدهایی نیز گوشزد شده که با قدری تأمل میتوان به فلسفهای دیگر از این سفر عرفانی پی برد. از جمله این موارد آن است که:
- تعلل ورزیدن برای رفتن به حج:
رسول اکرم (ص) میفرماید: «هر کس در رفتن به حج چنان تعلل ورزد تا مرگش فرا رسد، خداوند او را در روز رستاخیز یهودی یا نصرانی برانگیزد[22]».
- کافر شدن با ترک حج توسط فرد مستطیع:
خداوند در قرآن میفرماید: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ…[23]»، و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا را دارد، و هر که کفر ورزد (به خود زیان رسانده و) …
- پرهیز از تجملات و اسراف در سوغاتی و مهمانیهای آنچنانی:
دادن سوغاتی و مهمانی دادن از مستحبات سفر حج میباشد، اما به شرط آن که ساده برگزار شود.
- دوری از رفتن به حج برای فخر فروشی و مباهات:
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «در آخرالزمان مردم برای فخرفروشی به حج میروند[24]».
سخن آخر
بنا بر آنچه گفته شد، سفر اسرارآمیز حج، هجرتی از منیّتها، دوری از هواهای نفسانی و شیطانی و دل بریدن از دنیاست. راهی به سوی معبود یگانه و تمرین بندگی خالصانه، هر قدم آن برای جهان اسلام و مسلمانان سراسر حکمت است.
حاجیان معارف حج را از اعماق جان میآموزند و باید در حفظ معارف بدست آمده، بکوشند. و از آنجایی که عمر سفر کوتاه و فرصتها زودگذر، لحظه لحظه حضور در آن سرزمین مقدس را باید غنیمت شمرند و مراقب اوقات سراسر فیض و برکت آن باشند تا با توشهای از تقوا و معرفت به وطن خود باز گردند.
هوس کعبه و آن منزل و آن جاست مرا آرزوی حرم و مکّه و بطحاست مرا
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ مَا أَبْقَيْتَنِي فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ وَ سَعَةِ رِزْقٍ»، خدايا! مرا روزى كن حج بيت الحرام در اين سال و در همه سال، مادامى كه عمرم را باقى دارى با آسايش و عافيت و وسعت رزق.
اگر علاقمند به آشنایی با اسرار عرفانی حج هستید، به شما پیشنهاد میکنیم دوره رایگان “در مسیر آسمان” را حتما ببینید. این دوره با تدریس جمعی از بهترین اساتید ، درصدد تبیین رازها و اسرار عرفانی و معنوی حج است.
از اینجا ببینید!
[1] . علل الشرایع، ج۱، ص۴۰۶.
[2] . تاریخ طبری، ج۱، ص۱۲۵.
[3] . علل الشرایع، ج۱، ص399.
[4] . کتاب الاصنام، ج۱، ص۶.
[5] . سوره آل عمران، آیه ۹۶.
[6] . سوره حج، آیات 27 تا 32.
[7] . همان، آیه ۳۲.
[8] . سوره بقره، آیه ۱۹۷.
[9] . میزان الحکمه، ج۲، ص ۲۶۷.
[10] . همان، ج۱، ص 534.
[11] .الکافی، ج ۴، ص 254.
[12] . وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۶.
[13] . وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص۱۵.
[14] . نهج البلاغه فیض، حکمت 244.
[15] .أمالی الطوسی، ۲۹۶، 582.
[16] . تاریخ طبری، ج۱، ص 125.
[17] . در مورد امام حسن (ع) گفته شده ۲۵ مرتبه با پای پیاده به سفر حج رفتهاند.
[18] . الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص256.
[19] . علل الشرایع، ج ۲، ص 459.
[20] . عیون الأخبار الرضا، ج۲، ص 262.
[21] . همان.
[22] . بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۵۸.
[23] . سوره آلعمران، آیه ۹۷.
[24] . بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۴-۲۶۰.