فهرست مطالب این مقاله را ببینید
ماجرای مباهله یکی از اتفاقات بسیار مهم و حساس در صدر اسلام است. در سال نهم هجری نصرانیهای نجران به مدینه آمدند. آنها میخواستند در یک مناظره پیامبر اسلام (ص) را محکوم کنند و بساط رسالتی که میگفتند دروغ است را جمع کنند.
مباهله در اصطلاح به این معنا است که دو طرف در مقابل یکدیگر قرار میگرفتند و هر دو دست به درگاه خدا بلند میکردند و با تضرع و خشوع به درگاه الهی برای گروهی که دروغ و نیرنگ میکرده، عذاب خدا را طلب میکردند.
این مقاله ضمن بیان جریان مباهله به بررسی آیه مباهله به عنوان یکی از دلایل شیعیان برای اثبات امامت معصومین (ع) میپردازد. برخی از نکات مهمی که از این آیه استفاده میشود به این شرح است:
• جریان مباهله مقام بالای اهل بیت (ع) را نشان میدهد.
• فضیلت و برتری حضرت فاطمه زهرا (ع) بر زنان پیامبر اکرم (ص) در این واقعه مشخص است.
• روایات متعددی از اهل تسنن در تأیید این واقعه وارد شده است که نشان میدهد مقصود از اهل بیت، پنج تن آل أبا (ع) است نه زنان پیامبر اکرم (ص)
ابتدا چکیده مطالب را مشاهده فرمایید:
چکیده
آیه مباهله
یکی از آیاتی که در مستندات شیعیان در حقانیت مکتب اهلبیت مطرح میشود، آیه ۶۱ سوره آل عمران معروف به آیه مباهله است. هر کدام از آیاتی که در بحث امامت وارد شده است برای بیان یک موضوع است به عنوان مثال در آیه تطهیر بیان میشود که عصمت و طهارت یکی از لازمههای ولی خداست و خداوند متعال اهل بیت پیامبر (ص) را به عنوان مطهرین معرفی میفرماید که در مقاله «آیه تطهیر» به تفصیل بیان شده است.
در آیهای دیگر اینگونه میفرماید که این مطهرون صاحب علم قرآن هستند و با ام الکتاب قرآن در ارتباط هستند. «لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» 1 یعنی حقیقت این قرآنی که نازل شده است فقط در دسترس ایشان است 2. با دقّت در آیه مباهله روشن میشود که مصداقهای اهل بیت مطهر چه کسانی هستند.
ماجرای مباهله معروف است. در سال نهم هجرت نصرانیهای نجران به مدینه آمدند. قصد آنها این بود که در مناظرهای پیامبر اکرم (ص) را محکوم کنند و شکست بدهند و بساط رسالتی که میگفتند دروغ است را جمع کنند. آمدند بحثهای فراوانی خصوصاً در مورد حضرت عیسی (ع) مطرح کردند، به پیامبر اکرم (ص) گفتند: پدر شما کیست؟ فرمودند: عبدالله. پدر موسی بن عمران چه کسی است؟
فرمودند: عمران؛ و همینطور تا اینکه گفتند: پدر عیسی کیست؟ رسول خدا (ص) فرمودند او پدر ندارد. گفتند: پس چرا وقتی ما میگوییم او ابن الله و پسر خدا است انکار میکنید؟ پیامبر اکرم (ص) جوابهایی دادند تا نهایتاً آیه قرآن نازل شد.
ماجرای عیسی بن مریم در نزد خدا مثل ماجرای آدم ابو البشر است که خداوند طینت او را از خاک آفرید و سپس فرمان تحقق حالت حیات به او داد و این امر واقع شد.
عیسی بن مریم هم همینطور است. پیامبر اکرم (ص) همین دلایل را مطرح کردند، دلایلی که قرآن به عنوان کلام آخر بیان کرد. نصرانیها میخواستند بحث را ادامه بدهند. فرمان الهی صادر شد که از این به بعد با ایشان بحث نکن و ایشان را به مباهله دعوت کن.
مباهله 4 در اصطلاح این بوده است که در دو صف در مقابل یکدیگر قرار میگرفتند و هر دو طرف دست به درگاه خدا بلند میکردند و تضرع میکردند و لعنت خدا را برای گروهی که دروغ و نیرنگ میکرده طلب میکردند. قرآن کریم دستور به مباهله میدهد:
پس هر كس با تو دربارهٔ او (عیساى مسیح (ع)) پس از آنكه تو را علم آمده محاجه و ستیز كند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما خودمان را و شما خودتان را (كسانى را كه مانند جان ماست) فرا خوانیم، آن گاه به یكدیگر نفرین كنیم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
یعنی در حقیقت نفرین بر نابودی. نصرانیها ابتدا پذیرفتند و بعد با هم مشورت کردند و مباحث مفصلی پیش آمد تا اینکه در روز مباهله پیامبر اکرم (ص) به میدان آمدند.
نکتهٔ مهم این است که چه کسانی را با خود آوردند؟ به خاطر اینکه باید کسانی بیایند که وقتی دست به سوی خدا بالا میبرند، دست آنها خالی برنگردد.
همه نوشتند که پیامبر اکرم (ص) چهار نفر را با خود آوردند، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین (ع)، دست امام حسن و امام حسین (ع) را گرفتند، حضرت زهرا (ع) پشت سر پیامبر اکرم (ص) حرکت میکردند و امیرالمؤمنین (ع) در پشت سر حضرت زهرا (ع). به منطقهای پشت قبرستان بقیع رسیدند که امروزه آنجا مسجدی به نام مسجد مباهله ساخته شده است.
وقتی نگاه اسقف و بزرگ نصارای نجران به این بزرگواران افتاد، سؤال کرد اینها چه کسانی هستند؟ گفتند آن خانم دختر و تنها فرزند این پیامبر است. آن آقا همسر دختر و پسر عموی پیامبر است. آن دو کودک نوههای پیامبر هستند، پسران همین دختر برگزیده هستند.
آن شخص گفت: من مباهله را به نفع شما نمیبینم؛ اگر این مرد به حقانیت خود یقین نمیداشت، عزیزترین افراد خود را به این مهلکه نمیآورد و بعد بزرگ ایشان گفت چهرههایی را میبینم که اگر دست به دعا بردارند و بخواهند کوهی جا به جا بشود، خدا این کار را انجام میدهد. مباهله نکنید که تباه خواهید شد و همهٔ مسیحیان از بین خواهند رفت.
آمده است که پیامبر اکرم (ص) وارد شدند، روی دو زانو نشستند نه ایستاده و نه نشسته. ابو حارثه اسقف بزرگ مسیحیان گفت او همانند انبیاء بر مباهله نشسته است 6. پیامبر اکرم (ص) دست بلند کردند که دعا بکنند، بزرگ نصارا دوان دوان آمد و درخواست کرد که مباهله نشود. پیامبر اکرم (ص) آنها را به ایمان دعوت کردند، لکن نپذیرفتند و خود آنها قبول کردند که جزیه بپردازند و در امان باشند. پیامبر اکرم (ص) نیز پذیرفتند. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند: که اگر مباهله صورت میگرفت نصارای نجران در لحظه گرفتار عذاب میشدند.
نکات قابل استفاده از ماجرای مباهله
بعد از بیان ماجرای مباهله، میخواهیم چند نکته از آن استفاده کنیم:
اما توضیح مطلب:
اول: براساس آیه مباهله اهل بیت پیامبر اکرم (ص) معلوم میشود چرا که ایشان از اهل خود فقط همین چهار نفر را آوردند و همچنین مقام این پنج نور مقدس مشخص میشوند. طبیعی است که در هنگام مباهله باید کسانی به میدان مباهله دعوت بشوند که دعایی مستجاب داشته باشند، تقرب به خدا داشته باشند، مطهر باشند.
دستهایی باید به دعا برداشته بشود که دستهای عزیزان خدا باشد. پیامبر اکرم (ص) به نصارا گفتند که ما دعوت میکنیم «أَبْناءَنا» پسران خود را. ابناء جمع است ولی پیامبر اکرم (ص) دو پسر را با خود بردند. در عربی تثنیه از جمع جدا است. اگر فرد سومی از پسران امت اسلام در آن روز چنین شأنی را داشت باید پیامبر اکرم (ص) او را نیز میبردند، تا به این آیه عمل بشود.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «نِساءَنا» ما زنان خود را دعوت میکنیم، شما نیز زنان خود را دعوت کنید. ولی ایشان یک زن را دعوت کردند و احدی از زنان خود را دعوت نکردند. «أَنْفُسَنا» نیز جمع است، لکن فقط امیرالمؤمنین (ع) را به عنوان نفس خود آوردند. پس کسی به غیر از این چهار نور مقدس نبود که پیامبر اکرم (ص) آنها را به مباهله بیاورد، معلوم میشود که کسی در این مقام و منزلت نبوده است که پیامبر اکرم (ص) با خود همراه کنند.
دوم: از این ماجرا معلوم میشود که اهل بیت مطهر همینهایی هستند که در مباهله در کنار پیامبر اکرم (ص) بودند؛ اتفاقاً در احادیث ذیل آیه مباهله این نکته مطرح شده است. پس اینها اهل بیت مطهر بودند و دیگران در این رتبه نبودند.
در آیه تطهیر، مطهر بودن اهل بیت را مشخص میکنند. در این آیه قرآن نشان میدهد که در زمان نزول این آیه اهل بیت مطهر همین چهار نفر بودند. اگر شخص دیگری میبود رسول خدا (ص) باید با خود میبردند. نه از اهل بیت مطهر شخص دیگری بوده است و نه فرد دیگری از جامعهٔ اسلامی آن روز این شایستگی را داشته است و در این رتبه بوده است که رسول خدا (ص) او را با خود به مباهله ببرند.
سوم: از این آیه امامت امیرالمؤمنین (ع) نیز معلوم میشود. خداوند میفرماید:
پیامبر اکرم (ص) بر مؤمنین از خودشان اولی و سزاوارتر است .
در آیه مباهله امیرالمؤمنین (ع) نفس رسول الله (ص) تلقی شدند. پس اگر پیامبر اکرم (ص) اولای به مؤمنین از خودشان هستند و حق تصرف ایشان بر مؤمنین از خود آنها بیشتر است، امیرالمؤمنین (ع) نیز دارای همین شأن هستند. یعنی اولای بالتصرف به مؤمنان خواهند بود. چرا که قرآن کریم در این آیه شأن او را شأن رسول الله قرار میدهد. بنابراین در سایر مقامات پیامبر اکرم (ص) غیر از مقام نبوت نیز به این صورت است.
چهارم: از آیه مباهله امامت امیرالمؤمنین (ع) بر سایر انبیاء استفاده میشود. پیامبر اکرم (ص) به یقین افضل و اکبر و اعظم انبیاء و رسولان الهی بودند. در این آیه امیرالمؤمنین (ع) را نفس پیامبر اکرم (ص) معرفی میکند بنابراین امیرالمؤمنین (ع) مانند پیامبر اکرم (ص) بر سایر انبیاء فضیلت دارند و به طریق اولی بر صحابه رسول الله (ص) فضیلت دارند و در بین صحابه هیچ کسی در این رتبه نبود.
چند نکته از منابع اهل سنت
احمد حنبل در ذیل این آیه در مسند خود روایتی را به این مضمون نقل میکند:
هنگامی که این آیه نازل شد که «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ» 8 رسول خدا (ص) علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را دعوت کردند و آنگاه عرض کرد خدایا ایشان اهل بیت من هستند.
مسلم در صحیح9 خود، حدیثی در این زمینه نقل میکند:
معاویة بن ابی سفیان، سعد بن ابی وقاص را خواست و گفت: چه چیز مانع شد که ابوتراب [امیرالمؤمنین (ع)] را سَبّ نکنی؟ گفت: رسول خدا سه فضیلت را در مورد علی بیان داشت که با وجود آنها هرگز علی را سب نمیکنم و اگر یکی از آنها برای من میبود از شترهای گران قیمت در نزد من ارزشمندتر بود. یکی از این سه فضیلت این است که بعد از نزول آیه مباهله رسول خدا، علی و فاطمه و حسن و حسین را خواست و عرض کرد بار خدایا ایشان اهل من هستند. 10
در منابع روایی معتبر اهل سنت بسیار از این گونه روایات وجود دارد. مثلاً حاکم نیشابوری در کتاب معرفة علوم الحدیث11 ، میگوید: اخبار متواتری در تفاسیر از ابن عباس و دیگران روایت شده است به این مضمون که رسول خدا (ص) در روز مباهله دست علی و حسن و حسین (ع) را گرفت و فاطمه (ع) را پشت سر خود قرار داد، آنگاه فرمود اینها فرزندان ما و نفسهای ما و زنان ما هستند. شما نیز نفسها و فرزندان و زنان خود را بیاورید، آنگاه مباهله کرده و لعنت خدا را بر کافرین قرار دهید.
نکته مورد توجه این است که پیامبر اکرم (ص) از بین همسران خود یک نفر را هم نبردند و فقط حضرت زهرا (ع) را همراه خود بردند. این مباحث و مباحث دیگری که درباره آیه مباهله گفته شده است حقیقت را روشن میکند.
پی نوشت ها
- سورهٔ واقعه، آیه 79.
- البته قرآن نازل شده به زبان عربی در دسترس عموم است، لکن قرآنی که در لوح محفوظ است و حقایق و اصل قرآن فقط در دسترس مطهّرین است. البته در همین قرآن نازل شده به زبان عربی مردم بینیاز از پیامبر و مطهّرین نیستند؛ قرآن کریم میفرماید: «كَما أَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة» همان گونه رسولى در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را تزكيه كند و كتاب و حكمت بياموزد. این کتاب نیاز به تعلیم دارد و عامه مردم به معلمی در اینباره نیاز دارند.
- سورهٔ آل عمران، آیه ۵۹.
- مباهله به معنای تضرّع و لابه به درگاه خدا میباشد چه برای بقای یک نعمت، چه برای از بین رفتن چیزی و این که بعضی آن را به منای لعنت و نفرین معنا کردهاند در واقع از مصادیق مباهله است.
- سوره آل عمران آیه ۶۱.
- از این جمله استفاده کردند که پیامبراکرم (ص) اوّلین کسی نبوده است که مباهله را طرح کرده است، مباهله در انبیای گذشته هم مطرح بوده است که در روایات به این مطلب اشاره شده است.
- سورهٔ احزاب، آیه ۲.
- سورهٔ آل عمران، آیه 61.
- صحیح مسلم بعد از صحیح بخاری معتبرترین منبع روایی اهل تسنّن میباشد که اهل تسنّن همه احادیث آن را صحیح میدانند.
- ابوالحسین مسلم بن حجاج،قشیری؛ صحیح مسلم، ج 7، ص120.
- ابی عبداللّه محمّدبن عبدللّه،حافظ نیشابوری؛ معرفة علوم الحدیث، ص۵۰.