زندگینامه و شخصیت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ اسلام، نمادی از شجاعت، فداکاری و استقامت است. او که زاده خاندان ولایت و امامت بود، نقشی بی‌بدیل در واقعه کربلا و پیام‌رسانی اهداف این قیام ایفا کرد. حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نه ‌تنها به عنوان یک شخصیت علمی، مذهبی و تاریخی، بلکه به ‌عنوان الگویی برای زنان و مردان در مبارزه برای عدالت و حفظ ارزش‌ها شناخته می‌شود.

سخنان و اقدامات حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) پس از واقعه عاشورا، نهضت کربلا را زنده نگه داشت و حقایق آن حادثه تاریخی را برای نسل‌های آینده ثبت کرد. از این رو، بررسی زندگی و نقش حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در تاریخ اسلام، می‌تواند ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و دینی آن دوران را روشن سازد. به همین دلیل، در این مقاله به تحلیل شخصیت و عملکرد حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) و تأثیر عمیق ایشان بر تاریخ اسلام می‌پردازیم.

تولد حضرت زینب (س)

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)، دختر امام علی و حضرت فاطمه زهرا (علیهماالسلام) بود. بنا به تحقیق بعضی از بزرگان و مورخان، ولادت آن بانو در روز پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم سال هجری قمری بوده است. با استفاده از روایات، حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بعد از حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) به دنیا آمد و از خواهرش ام‌کلثوم بزرگتر بود.

بنا به قول مشهور حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) اولین دختری بود که از فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به دنیا آمد و در میان دختران حضرت علی (علیه‌السلام) از همه بزرگتر بود.

تولد حضرت زینب (س)

ماجرای نامگذاری حضرت زینب (س)

بعد از تولد حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)، مادرش حضرت زهرا (علیهاالسلام) او را خدمت پدرش حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) آورد و فرمود: «این مولود را نامگذاری فرمایید».

حضرت فرمود: «من بر رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) سبقت نمی‌گیرم». حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در مسافرت بودند و پس از سه روز، از سفر بازگشتند. حضرت علی (علیه‌السلام) عرض کرد: «یا رسول الله! خدای متعال دختری به فاطمه عطا فرموده نامی برای او تعیین فرمایید». آن حضرت فرمود: «فرزندان فاطمه اولاد من هستند، ولی در این امر از پروردگارم پیشی نمی‌گیرم».

جبرئیل امین نازل شد و سلام خداوند را به پیامبر رساند و عرض کرد: «خداوند اسم این کودک را زینب اختیار نموده (و در لوح محفوظ نوشته) است». و به پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) از مصیبت‌هایی که بر این مولود وارد می‌شود، خبر داد.

پیامبر گرامی (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) گریه کردند و فرمودند: «کسی که بر مصیبت‌های این دختر گریه کند، همانند کسی است که برای دو برادرش حسن و حسین گریه کرده باشد[1]».

بنابر نقل بزرگانی چون مرحوم آیة الله جزائری، در دنباله حدیث حضرت فرمودند: «وصیت می‌کنم حاضرین و غایبین امت را که حرمت این دختر را پاس بدارند، همانا وی مانند خدیجه کبری است[2]».

گریه شدید رسول خدا (ص) بر زینب (س)

پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بعد از تولد حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به خانه دختر گرانقدرشان حضرت فاطمه (‌علیهاالسلام) تشریف آورده، فرمودند: «دخترم! این نوزاد را پیش من بیاورید». چون آوردند او را گرفت و به سینه چسبانید و صورت بر صورت او گذاشت و گریه شدیدی کرد، به طوری که اشک بر گونه‌های مبارکش جاری شد.

حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) عرض کرد: «پدرجان! این گریه برای چیست؟ خداوند چشم شما را گریان نکند!» حضرت فرمود: «دخترم فاطمه! بدان، زود باشد که این نوزاد به مصائب گوناگون و گرفتاری‌های ناگوار مبتلا گردد».

سپس فرمود: «یٰا بَضْعَتی و قُرَّةَ عَیْنِی! إنَّ مَنْ بَکیٰ عَلَیْهٰا…[3]»؛ ای پاره تنم و نورچشمم! هر کس بر او و بر مصیبت‌های او بگرید، ثواب کسی را دارد که بر برادرانش گریه کرده باشد. پس او را زینب نام نهاد.

دوران کودکی حضرت زینب (س)

زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) دوران کودکی خود را در دامان پرمهر پدر و مادر و با حضور جد بزرگوارش سپری نمود. او 4 یا 5 ساله بود که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله و مادر مهربانش را از دست داد و غم سنگین از دست دادن عزیزان را به دوش کشید.

به راستی که او زینت پدر بود و فهم و درک عمیق و بسیار بالایی از معارف الهی داشت. در دوران کودکی، روزی در آغوش پدر بود، حضرت به او گفت: «بگو یک»، زینب جواب داد یک.

مولا فرمود: «بگو دو». زینب (سلام‌الله‌علیها) عرض کرد: «پدر عزیزم! زبانی که به گفتن یک (خدای یکتا) حرکت کرده، چگونه کلمه دو به زبان آورد[4]».

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) دخترش را بر سینه چسبانید و او را بوسید و بر او آفرین گفت. چرا که در دوران کودکی، توحید واقعی شیره جانش شده بود.

کنیه و القاب حضرت زینب

القاب و کنیه های فراوانی برای آن بانوی مخدّره ذکر شده است و حتی برخی بیش از ۶۰ لقب برای ایشان ذکر کرده اند. از جمله کنیه‌های مخصوصی که ذکر شده اُم‌المصائب، اُمّ النوائب و … است.

همچنین بعضی از القاب آن حضرت از این قرار است:   

صدیقه صغری: پدرش امیرالمؤمنین علیه‌السلام صدیق اکبر و مادرش فاطمه صدیقه کبری است.

عقیله بنی هاشم: عقیله به معنای بانوی فرزانه و کریمه است که در بین فامیل عزیز و محترم و در خاندان خود ارجمند باشد.

عارفه، موثّقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، معصومه صغری، امینة الله، نائبة الزهرا، نائبة الحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه، شریکة الحسین، محبوبة المصطفی و …

ازدواج حضرت زینب (س)، همسر و فرزندان او

آنچه مبرهن است هر کسی هم کفو عقیله بنی هاشم نبود و لیاقت ازدواج با او را نداشت. در کتب تاریخی آمده است که اشعث بن قیس – یکی از روسای طائفه کنده – از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) درخواست ازدواج با آن بانو را کرد. حضرت برآشفت و فرمود: «این جرأت را از کجا پیدا کردی که زینب را از من خواستگاری کنی[5]؟… اگر نام دختر مرا در میان نامحرمان ببری جواب تو جز شمشیر نخواهد بود[6]».

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) شبیه حضرت خدیجه کبری و دست پرورده فاطمه زهرا علیهاالسلام بود و لیاقت همسری او نصیب هر کسی نمی‌شد. تا این که عبدالله بن جعفر طیّار – پسر عموی زینب کبری – که به جلالت و بزرگی معروف بود، آن بانوی مکرّمه را از عمویش امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خواستگاری کرد که مورد موافقت قرار گرفت و در سال 17 هجری قمری، با همان مهریه مادرش حضرت زهرا علیهاالسلام – چهارصد و هشتاد درهم – به عقد عبدالله درآمد.

همسر حضرت زینب (س)

عبدالله بن جعفر طیار، فرزند برادر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، مردی پاکدامن و بزرگوار بود که رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را درک نموده، از آن حضرت روایت نقل کرده است. وی از اصحاب امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است که در جنگ جمل، صفین و نهروان در معیّت حضرت شمشیر زد و از یاران امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) نیز بوده است.

مادرش اسماء بنت عمیس، زنی پاکدامن و عفیف بود که عبدالله را در حبشه به دنیا آورد. به برکت دعای پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) او از ثروتمندان بنی هاشم شد و به قدری بخشنده بود که او را بحرالجود (دریای بخشندگی) می‌نامیدند.

همسر حضرت زینب (علیهاالسلام) در مدینه از فقرا و مستمندان دستگیری می‌کرد. خانه او محل برآورده شدن حاجات محتاجین بود. وی دست رد به سینه کسی نمی‌زد و قبل از این که شخص درخواست خود را بیان کند به او می‌بخشید.

درباره عدم حضور او در کربلا گفته شده که او به جهت پیری، ناخوش احوالی و کم سو شدن دیدگانش نتوانست امام حسین (علیه‌السلام) را همراهی کند و به کربلا برود.

فرزندان حضرت زینب (س)

ثمره زندگی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها از ازدواج با عبدالله چهار پسر به نام‌های علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر به نام ام‌کلثوم است. عبدالله، عون و محمد را برای یاری امام حسین (علیه‌السلام) به کربلا فرستاد و هر دو در روز عاشورا شهید شدند و عقیله بنی هاشم به لقب امّ الشهدا مفتخر گردید.

فضایل اخلاقی، علمی و معنوی حضرت زینب (س)

آن بانوی گرامی همانند خاندانش دارای خصائص و القاب مخصوص به خود بود که او را شهره آفاق و الگوی تمام عیاری برای عالم کرده بود. از جمله آنها عبارتند از:

شجاعت

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) الگوی شجاعت و ایثار در سراسر تاریخ اسلام است. او با ویژگی‌های برجسته‌اش، نظیر شجاعت بی‌نظیر در مواجهه با سختی‌ها و مصائب عاشورا، و ایثارگری در دفاع از حق و حقیقت، همچون دژی مستحکم در برابر ظلم و ستم ایستاد.

این بانوی والامقام، نه تنها در کربلا با جانفشانی به پشتیبانی از برادرشان امام حسین (علیه‌السلام) پرداخت، بلکه پس از این واقعه، با بیان رسالت واقعی عاشورا و افشای چهره نفاق و ظلم، و همچنین حمایت از خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام)، ستون‌های قدرت بنی امیه را به لرزه درآورد. او که نماد ایمان و مقاومت بود، درس‌های عمیق اخلاقی و معنوی را به پیروان مکتب اسلام آموخت.

آن بانوی فاضله کامله، با رهبری خویش در شرایط بحرانی، نشان داد که زنان نیز می‌توانند در تاریخ  نقش‌های کلیدی ایفا کنند و با تعهد و صبر، شجره‌ی طیبه را به سوی آینده‌ای درخشان هدایت نمایند.

فضایل اخلاقی چون صداقت، دیانت و مهربانی ایشان، بازتابی از زهد و تقوا در زندگی روزمره بود که همواره باید سرمشق مسلمانان بخصوص زنان قرار گیرند.

نقل حدیث

در کتب روایی از آن بانوی محدثه احادیث زیادی نقل شده است، از جمله آن خطبه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در امر فدک است که ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه آن را از این بانو نقل می‌کند.

همچنین ابوالفرج اصفهانی نیز در مقاتل الطالبین می‌نویسد: «عقیله (حضرت زینب) آن بانویی است که ابن عباس از او نقل حدیث نموده است و سپس خطبه حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را از ایشان می‌آورد.

آنچه قابل توجه و شگفتی است این که زمانی که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) خطبه فدک را ایراد می‌فرمایند حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در سنین کودکی به سر می‌برده و با کمی سن آن خطبه طولانی را در ذهن خود ضبط نموده است.

مرحوم طبرسی می‌نویسد: «حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) روایات زیادی از مادرش فاطمه زهرا (‌علیهاالسلام) نقل کرده است». همچنین گفته شده آن بانو، راوی حدیث از پدر و مادر و برادرش و ام سلمه و … بوده است.

از کسانی که از حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) روایت نقل می‌کرده‌اند ابن‌عباس، امام سجاد (علیه‌السلام)، عبدالله بن جعفر، فاطمه صغری دختر امام حسین (علیه‌السلام) و … را می توان نام برد[7].

علاوه بر آن آمده است که محبوبة المصطفی، زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) ایامی که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در کوفه بودند، در منزل خود کلاس درس تفسیر قرآن برای زن‌ها برگزار می‌کردند[8].

نایب خاصه

حکیمه دختر امام جواد (علیه‌السلام) می‌گوید: «امام حسین (علیه‌السلام) در ظاهر به خواهرش زینب کبری دختر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) وصیت نمود، و آنچه از علوم و معارف و احکام الهی در آن زمان از امام سجاد (علیه‌السلام) صادر می‌شد، به حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نسبت می‌دادند تا حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام) از دشمنان محفوظ و مخفی بماند…[9]».

از این حدیث شریف استفاده می‌شود که حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) از طرف امام حسین (علیه‌السلام) نیابت خاصه داشته است[10]. از این رو حضرت را نایبة الحسین لقب داده‌اند.

همچنین بانو نایبة الزهراست؛ چراکه از جانب ام‌ابیها، فاطمه زهرا (علیهاالسلام) نیابت داشته تا روز عاشورا آن پیراهن مخصوص که پارچه آن با دست حضرت مادر بافته شده را به برادر بدهد و زیر گلوی او را ببوسد.

زینب عالمه غیر معلّمه

عالمه غیر معلّمه

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) دارای علم و دانشی برجسته بود و امام سجاد (علیه‌السلام) لقب عالمه غیر معلّمه را به ایشان نسبت می‌دهند. روایت شده هنگامی که حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) کودکی خردسال بود به پدر بزرگوارش عرض کرد: «ای پدر! آیا ما را دوست دارید؟» مولا علی (علیه‌السلام) فرمود: «آری فرزندم! فرزندان پاره‌های جگر ما هستند».

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «پدرجان! دو محبت در قلب مؤمن جمع نمی‌شود؛ محبت خدا و محبت اولاد، و اگر ناچار باید ما را دوست بدارید، مهربانی برای ما و محبت خالص برای خدا باشد». پس محبت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) به او بیشتر از قبل شد[11].

حیا و عفت زینبی

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به عنوان یک زن در طول زندگی خود همواره به حیا و عفت پای‌بند بود. او با حفظ حجاب و رفتار نیکو، نمونه‌ای بارز از ارزش‌های اخلاقی را به نمایش گذاشت و به عنوان یک الگوی بی‌بدیل برای زن مسلمان در جامعه، همواره مورد توجه و تقدیر قرار گرفت. این بانو، به زنان یادآوری کرد که می‌توانند با حفظ ارزش‌ها و اصول اخلاقی، نقش مؤثری در جامعه ایفا کنند.

یحیی مازنی می‌گوید: «مدت طولانی در مدینه همسایه حضرت علی (علیه‌السلام) بودم و خانه‌ام نزدیک منزلی بود که زینب، دختر آن بزرگوار در آنجا سکونت داشت. به خدا سوگند! هرگز او را ندیدم و از او صدایی نشنیدم.

هرگاه می‌خواست جدّش رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را زیارت کند، هنگام شب به زیارت می‌رفت و امام حسن (علیه‌السلام) طرف راست و امام حسین (علیه‌السلام) طرف چپ و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) جلو آن مخدّره می‌رفتند. چون نزدیک قبر پیامبر می‌رسیدند، پدر بزرگوارش زودتر می‌رفت و چراغ‌ها را خاموش می‌کرد. چون امام حسن (علیه‌السلام) علت را سوال نمود، فرمودند: «می‌ترسم نگاه نامحرمی به خواهرت زینب بیفتد».

علاوه بر آن، حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در دوران اسارت تمام تلاش خود را برای حفظ حجاب و کرامت زن می‌کرد. او و دیگر دختران و زنان با وجودی که گرسنه بودند، درخواستی جز برگرداندن لباس‌ها و چادرها نداشتند.

جلالت و شکوه

جایگاه و مقام رفیع حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نزد ائمه معصومین (علیهم‌السلام) بر همگان روشن است. نقل است که هرگاه این بانوی مُخدّره به زیارت برادرش حضرت اباعبدالله‌ الحسین (علیه‌السلام) مشرف می‌شد، آن جناب به خاطر جلالت خواهرش از جای برمی‌خاست و به احترامش می‌ایستاد و او را در جای خود می‌نشانید[12].

مقامات عالیه معنویه حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) که ناموس کبریا، اختر برج عصمت و گوهر درج عفت و ولایت، آسیه اُسوَت، خدیجه آیت، فاطمه دلالت، قرّة عین المرتضی، دختر عصمت پرور بتول عذرا را هیچ کس نمی‌تواند به تحریر درآورد و قلم و مرکّب نویسندگان از بیان آن مناقب و فضائل عاجز است.

چنانکه نوشته‌اند:‌ «همانا حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در بزرگواری و نیکویی و خوی و عظمت و بزرگی و علم و عمل و عصمت و پاکی و عفت و پارسایی و نور و روشنایی و شرافت و درخشندگی همانند مادرش فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بود[13]».

تدبیر و شجاعت

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در زهد و عبادت و تدبیر و شجاعت همانند پدر و مادرش بود، به طوری که بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) همه امور اهل بیت (علیهم‌السلام) بلکه جمیع بنی‌هاشم به رأی و تدبیر حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بوده است[14].

محمد علی احمد مصری – از نویسندگاه اهل تسنن – در رساله خود می‌نویسد: «… (بانو زینب) برگزیده  زنان طاهر و پاکیزه و از نیکوترین آنها و از فرزانه‌های روزگار بود که در شجاعت از سوارکاران پیشی گرفت و کالای خود را در طول زندگی تقوای الهی انتخاب نمود.

با زبانی که دائم به یاد خدا مرطوب بود، بر ظالمین طعن و آنها را تضعیف می‌نمود و برای اهل حق یاور و معین بود. … او با آن مقام والای بردباری و دانش و مکارم اخلاق، صاحب فصاحت و بلاغت بود، که از دست‌های او چشمه‌های جود و کرم تراوش می‌نمود[15].

همچنین در تاریخ آمده است که در مجلس ابن زیاد، پس از گفتگوی آن ملعون با امام سجاد (علیه‌السلام)، ابن زیاد دستور داد آن حضرت را بکشند که حضرت زینب (علیهاالسلام) مانع شد و فرمود: «تا من زنده هستم نخواهم گذاشت او را بکشید».

عبادت و تهجّد

علامه  نقدی می‌نویسد:‌ «حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در عبادت و بندگی خداوند، دومی مادرش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بود و تمام شب‌ها به عبادت و تهجّد و تلاوت قرآن مشغول بود. به نقل از علما حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در طول عمرش عبادت را ترک نکرد حتی در شب یازدهم محرم».

از حضرت سجاد (علیه‌السلام) روایت شده که فرمودند: «در آن شب عمه‌ام نشسته نماز شب را به جای آورد.»

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) از لحاظ معنوی و روحانی، چنان جایگاهی نزد برادرش دارد که امام حسین (علیه‌السلام) هنگام وداع با خواهرش فرمود: «خواهرم! مرا در نافله شب فراموش نکن[16]».

صبر و استقامت

در بردباری و صبر حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) می‌توان گفت که بعد از مادرش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) کسی در استقامت به این بانوی مظلومه نمی‌رسید. با آن همه مصیبت، همانند کوه استوار و پابرجا بود و محکم ‌ایستاد.

او که کوه مقاومت و ایمان بود و مقام قرب الی الله و ولایت را درک می‌کرد، پس از شهادت حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) بر آن پیکر غرقه به خون نظر کرد و به خداوند متعال فرمود: «این قربانی را از آل محمد قبول فرما[17]».

تسلیم و رضا نگر که آن دُخت بتول

در مقتل کشتگان چو فرمود نزول

شکرانه سرود، که ای خداوند جلیل

قربانی ما به پیشگاه تو قبول[18]

سفارش امام زمان (عج) برای فرج

حضرت آیت اللّه حاج میرزا احمد سیبویه از آقا شیخ حسین سامرائی که از پرهیزکاران اهل منبر در عراق بود، نقل می‌کند: «در ایامی که در سامراء مشرّف بودم، روز جمعه‌ای طرف عصر در سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست و من حالی پیدا کرده و متوجه مقام صاحب الأمر- صلوات اللّه علیه – شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حق عمه‌ام حضرت زینب (علیهاالسّلام) که فرج مرا نزدیک گرداند[19]».

کرامتی از بانو

مرحوم جزائری در کتاب خصائص الزینبیه آورده است که: «چون اسیران را وارد شام نمودند، در دروازه شام حضرت زینب (علیهاالسلام) شمر را طلبیده و فرمود ما را از این دروازه شلوغ نبر، از راه خلوتی داخل شام کن. آن ملعون اعتنا نکرد و چند تازیانه به حضرت زد.

آن معدن صبر و وقار از فرط غیرت منقلب شد و به زمین امر نمود و فرمود: «یا أرضُ! خُذیه»؛ ای زمین او را بگیر. در آن حال زمین شمر را تا کمر فرو برد. ناگاه از سر بریده صدای جان فزای حسینی به گوش خواهر رسید که «یا اُختاه! اِصبِری و احتَسِبی فِی مَرضاتِ الله»؛ ای خواهر! صبر پیشه کن و برای رضای خدا پاداش بگیر. سپس آن بانو به زمین امر نمود او را رها کند[20]».

محبت و علاقه بی بی زینب کبری به برادر

بانو زینب (سلام‌الله‌علیها) در دوران کودکی به برادرش امام حسین (علیه‌السلام) چنان انس و محبتی داشت که جز در آغوش و دامان او آرام نمی‌گرفت. هر زمان که آن حضرت بود، چشم از او بر نمی‌داشت و نمی‌توانست ساعتی از حضور مبارکش دوری کند و اگر دور می‌شد می‌گریست.

روزی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به پدرش عرض کرد: «ای پدر! از محبت شدیدی که بین زینب و حسین است در شگفتم، چنانکه او بر ندیدن حسین صبر ندارد و اگر ساعتی بوی حسین را حس نکند، جانش بیرون آید».

چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این را شنید، آه دردناکی از سینه کشید و اشکش بر دیده جاری شد و فرمود: «ای نور دیده! این دخترم زینب با حسین به سفر کربلا خواهد رفت و به هزارگونه رنج گرفتار خواهد شد[21]».

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) چنان به برادر علاقه داشت که در هیچ خواهر و برادری دیده نشده است، او از طفولیت با حضرت حسین (علیه‌السلام) اُنس گرفته بود[22]. زمانی که عبدالله بن عباس به امام حسین (علیه‌السلام) گفت: شما می‌فرمایید: می‌روم و کشته می‌شوم پس چرا زن‌ها را با خود می‌برید؟

این خواهر عاشق، سر از محمل بیرون آورد و فرمود: «ای پسر عباس! می‌خواهی بین من و برادرم جدایی بیندازی! من هرگز از او جدا نخواهم شد[23]».

از آیت الله نجفی مرعشی (رحمة‌الله) نقل شده هنگامی که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) قنداقه زینب را به محضر رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) برد، این نوزاد چشم مبارک برای هیچ یک از اهل بیت باز نکرد و تنها وقتی قنداقه در بغل امام حسین (علیه‌السلام) قرار گرفت، چشم مبارک را گشود.

و افزودند:‌در مجلس یزید لعنة‌الله‌علیه سر مبارک آقا از فراز نیزه به تمام اسرا نگاه کرد، ولی وقتی که مقابل حضرت زینب (علیهاالسلام) رسید چشم ها را روی هم گذاشت و از گوشه چشم مبارکش اشک جاری شد[24].

سربلندی حضرت زینب (س) در امتحان الهی

از جمله عوامل سنجش انسان‌ها، امتحان است. آدمی اگر خوب از عهده ابتلائات برآید، به مقام قرب الهی می‌رسد. نکته مهم این که، هر کس به اندازه قابلیت خود امتحان می‌شود و هرچه مقام بالاتر باشد، بلا بیشتر است.

هر که مقرب‌تر است       جام بلا بیشترش می‌دهند

حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) همانند برادرش امام حسین (علیه‌السلام) در سفر کربلا به انواع بلاها مبتلا شد؛ به طوری که احدی از گذشتگان و آیندگان به چنین بلاهایی امتحان نشده‌اند، بلکه این امتحانات الهی مخصوص این دو بزرگوار بوده است. در حقیقت، سفر کربلا وسیله معراج و سبب قرب آن بانوی گرانقدر بود و به مقامی رسید که شایسته هیچ کس نخواهد بود.

بانویی که پس از پشت سر گذاشتن سخت‌ترین مصیبت‌ها، در پاسخ ابن زیاد فرمود: «ما رأیت الا جمیلا»؛ جز زیبایی ندیدم. او به مقامی می‌رسد که صبر را شرمنده می‌کند و برای مصیبت دیدگان الگویی مثال زدنی می‌گردد. مصیبت‌های عمه سادات برای ائمه معصومین بالاخص حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا له الفدا بسیار جانکاه و دردناک است.

امان از صبر زینب …

خطبه‌های حضرت زینب (س)

عقیله بنی هاشم، زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) خطبه‌های متعددی ایراد فرمود که در نهایت فصاحت و بلاغت بود. کلام رسا و بلیغ این بانوی گرانقدر بر کسی پوشیده نیست و همگان به آن اعتراف دارند، چراکه آن عارفه محدثه، سخنوری را از پدرش علی مرتضی و مادرش حضرت زهرا ‌(علیهماالسلام) به ارث برده بود و در کلماتش انوار خطبه علوی و اسرار کلام فاطمی مشاهده می‌شد.

از جمله خطبه‌ها و سخنان مشهور حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) عبارتند از:

۱. خطبه فصیح و بلیغ آن حضرت در شهر کوفه

این خطبه را بسیاری از علمای شیعه و سنی نقل کرده‌اند و چنان کوبنده بود و در مردم تأثیر گذاشت که راوی می‌گوید: به خدا قسم، آن روز مردم را دیدم که حیران و سرگردان می‌گریستند و از حیرت انگشت به دندان می‌گزیدند.

آن بانو طوری سخن می‌گفت که مردم کوفه، که هنوز طنین خطبه‌های دلنشین و پرشور امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) را به خاطر داشتند، گمان می‌کردند پدر بزرگوارش علی (علیه‌السلام) سخن می‌گوید. آنگاه که آن بانو امر به سکوت نمود نفس‌ها به سینه برگشت و صدای زنگ‌ها ساکت شد.

امام سجاد علیه‌السلام فرمود: «عمه جان! آرام باش، برای بازماندگان از گذشتگان عبرت است، و تو – بحمدالله – ناخوانده عالمی و نیاموخته دانایی (عالمه غیر معلّمه)…[25]».

۲. سخنان آن حضرت در مجلس ابن زیاد

زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در پاسخ به ابن زیاد سخنانی را بیان کرد که موجب روشنگری و افشای ظلم آن ظالمان ستمگر گردید و آن ملعون چنان خشمگین شد که گویی تصمیم به کشتن آن بانو گرفت[26].

3. خطبه‌خوانی در مجلس یزید

خطبه آن بانوی مخدره در مجلس بزمی که یزید فراهم دیده بود، چنان او را رسوا کرد که از کردار خود پشیمان شد، و آن ملعون را پیش دوست و دشمن شرمسار و ذلیل نمود[27].

حفظ و صیانت دین به دست پیام رسان کربلا

قیام کربلا و مبارزه با ظلم و بیداد، با حرکت امام حسین (علیه‌السلام) آغاز و به دست حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به سرانجام رسید. برنامه‌ای که امام سوم شیعیان با جمله «هیهات منّا الذِّلّة»؛ خواری و ذلت از اما اهل بیت دور است، تا لحظه شهادت دنبال کرد، خواهرش از عصر عاشورا تا ورود به مدینه، ادامه داد و حقّ تربیت مادر خود فاطمه (علیهاالسلام) را ادا کرد.

اگر سخنان و خطبه‌های آن بانوی مخدّره در بازار کوفه و شام نبود، ناجوانمردی‌ها و جنایات بنی امیّه در تاریخ ثبت نمی‌شد و رسوا نمی‌شد. او که پیام‌رسان کربلا نام گرفت، با معرفی خود و دیگر اسرا و شهیدان نینوا و بیان قضایا و اتفاقات کربلا دل‌ها را به لرزه درآورد و اشک‌ها را جاری کرد. آن بانو مردم را از اشتباه خود آگاه کرد و دست طاغوت زمان برای مردم رو شد.

افزون بر آن، این بانوی والامقام، نقش مهّمی را پس از قیام عاشورا ایفا کرد. حضرت با ایستادگی در برابر ظلم، روشنگری‌ها و افشاگری که انجام داد، مجال تحریف این حادثه از دشمن گرفته شد و فاجعه کربلا همان‌ طور که بود، در تاریخ ثبت و ضبط گردید و آثار آن برای همیشه تا قیامت جاودانه گردید. تا جایی که روز به روز بر پیروان مکتب عاشورا افزوده می‌گردد.  

پرواز به ملکوت (وفات حضرت زینب)

حضرت زینب (سلام‌الله علیها)، دختر ولایت و خواهر حماسه ‌سرای کربلا، پس از تحمل مصائب و مشکلات فراوان در واقعه عاشورا و بعد از آن، ترک این دنیای فانی را برگزید و سرانجام در 15 رجب سال ۶۲ هجری قمری، به سوی ملکوت اعلی پرواز کرد و چراغ راهی برای جویندگان حق و حقیقت گردید.

آسمانی شدن زینب کبری، فقدانی بس عظیم برای اهل بیت (علیهم‌السلام) و دوستاران آن حضرت بود؛ چراکه زندگی پرفروغ او، نشانه‌هایی از عظمت ایمان، دفاع از حق و اطاعت از ولایت را به تصویر می‌کشید و همیشه تاریخ در دل‌ها زنده و جاری گشت.

مرقد مطهر حضرت زینب (س) در مصر است یا شام؟

در مورد بارگاه مطهر بانو زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) دو قول است. بعضی معتقدند که حضرت در مصر از دنیا رفته و به خاک سپرده شده‌اند و بعضی به وجود مزار ایشان در شام معتقدند.

در سحاب رحمت آمده است که این که در شام و مصر دو زینب مدفون هستند شکی نیست، لکن اختلاف در این است که آیا زینب کبری در شام است یا در مصر؟

شیخ عباس قمی در هدیّة الزائرین به نقل از مرحوم نوری می‌نویسد که: «در مدینه قحطی و گرانی شد. عبدالله بن جعفر با همسر خود به طرف شام حرکت کرد تا در آنجا بمانند. در آن ایّام که در شام توقّف داشتند در مزرعه و روستایی که اکنون مزار منّور حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در آنجاست، آن حضرت بیمار شده و به آن بیماری درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شد».

سخن آخر

در پایان باید گفت که حضرت زینب (سلام‌الله علیها) با بینش عمیق و فداکاری بی‌نظیرش، به الگوی شجاعت و ایثار در تاریخ اسلام تبدیل شد. او نه تنها به عنوان نمادی از مقاومت و ایمان مقابل ستمگران شناخته می‌شود، بلکه به عنوان تجسم علم و بصیرت، صبر و استقامت، فداکاری و ایثار نیز در دل تاریخ جاودان است.

خطبه‌های آتشین آن بانوی فاضله در کوفه و شام، درس‌هایی گرانبها و بزرگ برای همه دوران‌ها و حتی امروز به ارمغان آورده است و نشان می‌دهد که چگونه یک زن می‌تواند ظلم را شکست داده و صدای حق را به گوش جهانیان برساند. نقش حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در حفظ ارزش‌های دینی و اخلاقی پس از عاشورا، به ما یادآور می‌شود که حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌توان با توکل بر خدا و استقامت، اصول و ارزش‌های الهی را زنده نگه ‌داشت. همچنین آن بانو به هر نسل می‌آموزد که چگونه در برابر ظلم بایستند و در راه حق، جان‌فشانی کنند.

زینب، تو که در حنجر حق، آوایی

تندیس علی، آیینه ی زهرایی

در مکتب عارفان و در دفتر عشق

گلواژه انقلاب عاشورایی[28]


[1]. زینب الکبری، ص ۳۲.

[2] . خصائص الزینبیه، ص ۱۷.

[3] . سحاب رحمت، ص ۷۹۴.

[4] .  ریاحین الشریعه، ج 3، ص 54.

[5] . شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج 4، ص 75.

[6] . ریاحین الشریعه، ج 3، ص 59.

[7] . زینب الکبری، ص 53.

[8] . خصائص الزینبیه، ص ۲۷.

[9] . اثبات الهداه، ج 3، ص 5۰6.

[10] . کبریت احمر، ص 376.

[11] . مستدرک، ج ۱۵، ص ۲۱۵.

[12]. زینب الکبری، ص 39.

[13] . الطراز المذهّب، ج 1، ص 73.

[14] . جنات الخلود، ص 19.

[15] . زینب الکبری، ص 49.

[16] . زینب الکبری، ص 81.

[17] . ناسخ حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)، ج ۱، ص۷۵.

[18] . فؤاد کرمانی.

[19] . شیفتگان حضرت مهدی علیه‌السلام، ج 1، ص ۲۵۱.

[20] . خصائص الزینبیه، ص 1۲۰.

[21] . سحاب رحمت، ص ۸۱۰.

[22] کبریت احمر.

[23] . ریاحین الشریعه، ج 3، ص 41.

[24] . چهره درخشان قمر بنی هاشم، ج 1، ص 87.

[25] . لهوف، ص 146.

[26] . الارشاد، ج ۲، ص ۱۱۹.

[27] . بحارالانوار، ج 45، ص 133.

[28] . شفق.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.