هدایت خدا به سوی نور

تفاوت مهمی که ولایت خداوند با سلاطین عالم دارد این است که ولایت الهی برای سلطه و حکومت و ظلم نیست بلکه در جهت هدایت و تربیت است. به خلاف نظام سرمایه داری که بر پایه سرمایه و پول ارزش گذاری می‌‌کنند و اهداف را بر این محور تعییین می‌‌کنند، هدایت خدا بر پایه ظلمت و نور است. خداوند متعال راه‌های هدایت را نشان داده و مؤمنان را از ظلمت به سوی نور راهنمایی می‌‌کند.
این مقاله که بر پایه آیات قرآن کریم است ضمن تبیین هدایت خدا به واسطه انبیا و اولیای الهی (ع) مراحل هدایت خدا بررسی می‌‌شود. ابتدا چکیده‌ای از مطالب ارائه شده است:

چکیده

ولایت خداوند برای خارج ساختن مؤمنان از ظلمت به سوی نور است؛ یعنی برای هدایت و تربیت است. هدایت الهی سه مرحله دارد:

1_ هدایت به راه‌های سلامت
2_ هدایت به نور یعنی اخراج از ظلمت به سوی نور
3_ هدایت به صراط مستقیم.

خداوند با ولایت خود مؤمنان را به نورانیت می‌‌‌برد و این کار را توسط رسول الله انجام می‌‌‌دهد.

خداوند قلب پیامبر اکرم (ص) را از نور آیات الهی پر کرده که او بتواند مؤمنان را از ظلمت به نورانیت ببرد.

پیامبر اکرم (ص) در مقام نبوت، ابلاغ دین خدا و در مقام ولایت، اخراج از ظلمت به سوی نور را بر عهده داشتند.


مقدمه: هدایت خدا در آیه الکرسی

خدای متعال هدایت انسان را بر عهده خود می‌‌داند و می‌‌فرماید «إِنَّ عَلَينا لَلـهُدىٰ» 1 همانا هدایت بر عهدهٔ ماست و با هدایت خود مومنان را از ظملت به نور می‌‌برد. این امر با ولایت الهی انجام می‌‌شود که در آیه سوم از آیات الکرسی که آیه مبنایی ولایت و امامت است مطرح شده است. این آیه شش بحث محوری دارد و بحث ما در این مقاله حول محور دوم آیه شریفه شکل می‌‌گیرد.
در محور اول می‌‌فرماید که ولایت تنها از آنِ خداست:

﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا﴾ 2

خدا ولی و سرپرست مؤمنین است.

در محور دوم بحث هدایت خدا مطرح می‌‌شود و می‌‌فرماید:

﴿يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ﴾

خدا ولی مؤمنین است و آن‌ها را از ظلمت‌ها به نورانیت می‌برد.

در واقع در محور دوم این آیه شریفه هدف و نتیجهٔ ولایت خداوند بیان می‌‌شود که همان هدایت خدا است. با این مقدمه وارد بحث اصلی می‌‌شویم؛ البته پیشنهاد می‌‌کنیم برای آشنایی اجمالی با آیه سوم آیه الکرسی به مقاله «تفسیر آیه الکرسی و مسأله امامت» مراجعه کنید.

ولایت الهی در جهت هدایت و تربیت

ولایت الهی صرفاً یک حاکمیت اجتماعی محض نیست، حاکمیت و ولایتی در مسیر نورانیت است. پس ما نمی‌توانیم امامت را صرفاً به عنوان یک حاکمیت ببینیم، مثلاً کسی که جای پیامبراکرم (ص) می‌نشیند و می‌خواهد جامعه ‌اسلامی را اداره کند، نمی‌تواند فقط به ادارهٔ ظاهری جامعه فکر کند، بلکه می‌بایست کسی رهبری جامعه را به عهده بگیرد که توان خارج کردن از ظلمت‌ها بهسوی نورانیت را داشته باشد و مدیریت او بر محور این موضوع باشد. خدا ولیّ مؤمنین است با ولایت خود مؤمنان را از ظلمت‌ها بیرون می‌برد و به نورانیت می‌رساند. گویا این مسأله امری برعهدهٔ خدای رحمان است، در اینجا به نکاتی باید توجه کنیم.

مراحل هدایت خدا

قرآن کریم هدایت را در سه مرحله مطرح می‌کند:

نمودار مراحل هدایت خدا

قرآن کریم می‌فرماید:

﴿قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ﴾ 3

بدون شک از ناحیهٔ خداوند برای شما نوری و کتابی روشنگر آمده، خداوند به وسیلهٔ این کتاب کسانی را که در پی رضوان او باشند به راه‌‌های سلامت هدایت می‌کند.

مرحله اول در هدایت الهی راه‌‌های سلامت است؛ شاید منظور از راه‌‌های سلامت اعمال و راه‌های متعدد برای سلامت زندگی است، مانند نماز، روزه، حج، زکات، خدمت به بندگان خدا، ترک گناهان و اعمالی که انسان را به سلامت می‌رساند. این‌ها راه‌های سلامت و سبل سلام است. این اولین مرحلهٔ هدایتی است که خداوند با این قرآن انجام می‌دهد که در همین مرحله هم در کنار قرآن، رسول الله (ص) و عترت او هستند.
دربارهٔ مرحلهٔ دوم هدایت می‌فرماید:

﴿وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ﴾

مؤمنان را به اذن خود از ظلمت‌ها خارج می‌کند و به نورانیت می‌رساند.

این مرحلهٔ دوم است یعنی طهارت نفس، نورانیت فکر، نورانیت قلب به مؤمنین می‌دهد؛ در جایی دیگر می‌فرماید:

﴿يَأَيهَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ءَامِنُواْ بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَينْ‏ مِن رَّحْمَتِهِ وَ يجَعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُم وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيم﴾ 4

اى مؤمنان! از خدا پروا كنید و به پیامبرش ایمان آورید تا دو سهم از رحمتش را به شما عطا كند، و براى شما نورى قرار دهد كه به وسیله آن [در میان مردم‏] راه سپارید و شما را بیامرزد، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

اگر شما متقی باشید و به رسول الله ایمان بیاورید خداوند دو بهره از رحمت خود را بر شما عطا می‌کند که به رحمت در دنیا و رحمت در آخرت تفسیر کرده‌اند؛ بعد در ادامهٔ راه تقوا و ایمان به رسول الله (ص)، به شما نور قلب می‌دهیم، نوری که با آن راه می‌روید.

﴿أَ فَمَن شَرَح اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ﴾ 5

آیا كسى كه خدا سینه‌اش را براى [پذیرفتن‏] اسلام گشاده است، و بهرهمند از نورى از سوى پروردگار خویش است [مانند كسى است كه سینه‌اش از پذیرفتن اسلام تنگ است؟]

کسانی هستند که خداوند قلب آن‌ها، سینهٔ آن‌ها را به اسلام گشاده می‌سازد، این‌ها در نوری از پروردگار خود هستند. ما از این دست آیات و روایات فراوان داریم، غیر از اینکه راه‌های رفتاری سلامت را به ما نشان می‌دهند که چه باید کنیم، قلب ما را نیز به نورانیت می‌برند. یعنی در سورهٔ مائده مرحلهٔ دوم هدایت را اینگونه قلمداد می‌کند که خدا شما را از ظلمت‌ها به نورانیت می‌برد، و این کار با ولایت الله انجام می‌شود.

﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ﴾ 6

خداوند ولیّ مؤمنین است و ایشان را از ظلمت‌ها به سوی نور خارج می‌کند.

بنابراین اگر کسی بخواهد به مرحلهٔ دوم هدایت دست پیدا کند باید ولایت الله را بپذیرد و وارد محیط ولایت الهی شود. اگر از حوزهٔ ولایت الله بیرون برود شامل این مرحلهٔ هدایت نخواهد شد. اگر کسی ولی خدا، امامان اهل بیت (ع) را که خداوند به ولایت منصوب کرده نپذیرد و از حوزهٔ آن‌ها خارج شود به این مرحلهٔ از ولایت دست پیدا نمی‌کند؛ در سورهٔ مبارکهٔ نور امامان اهل بیت (ع) را نفر به نفر در قالب تشبیه و تمثیل به عنوان مثل‌های نور خدا معرفی می‌کند، بعد دربارهٔ حرم‌های آن‌ها و بیوت آن‌ها سخن می‌گوید؛ در ادامه از مخالفان آن‌ها سخن می‌گوید 7 تا به این قسمت می‌رسد:

﴿وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ﴾ 8

و کسی را که خداوند برای او نوری قرار ندهد پس به یقین برای او نوری نخواهد بود.

در روایات دربارهٔ این نور فرموده‌اند: «أَی نورِ الإِمَام»، که از سیاق آیات نیز روشن است. یعنی نوری که در آیه مطرح شده است نور امام است؛ اگر کسی خود را از این نور امامت خارج کند، هیچ نور دیگری برای او وجود نخواهد داشت و از این مرحله هدایت محروم خواهد بود.
در آیه مورد بحث ما نیز می‌فرماید:

﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ﴾

خدا ولی مؤمنین است با ولایت خود آن‌ها را از ظلمت‌ها بیرون می‌برد و به نورانیت می‌رساند.

این نکتهٔ مهمی‌ است. این مرحلهٔ دوم از هدایت برای کسانی است که تحت ولایت خدا باشند، هم ولایت ظاهری و هم ولایت باطنی. اگر کسانی تسلیم باشند و ایمان نیاورند این افراد از قوانین و احکام اسلام بهرهٔ دنیایی خواهند برد، یعنی ممکن است به راه‌های سلامت برسند، لکن اگر در مسیر ولایت الله، ولایت ائمهٔ هدی (ع) که ولایت آن‌ها ولایت الله است نباشند خروج از ظلمت‌ها به سوی نور برای آن‌ها امکان پذیر نخواهد بود.

ولایت رسول اکرم (ص)

این ولایت به رسول الله (ص) منتقل می‌شود و ایشان با ولایت الهی مردم را از ظلمت‌ها خارج می‌کنند و به نورانیت می‌برند. چراکه خداوند ولایتش را به رسول الله (ص) تفویض کرد:

﴿إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ﴾ 9

یقیناً ولی و سرپرست شما خدا و رسول او هستند.

پیامبراکرم (ص) ولی الله هستند و مقام ولایت الهی را دارند. درنتیجه پیامبراکرم (ص) مردم را از ظلمت‌ها خارج می‌کنند و به نورانیت می‌برند. قرآن کریم می‌فرماید:

﴿كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ﴾ 10

[این‏] كتابى است كه آن را بر تو نازل كردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریكى‏‌ها به سوى روشنایى خارج کنی.

این کار با ولایت الهی انجام می‌شود، و این ولایت به پیامبراکرم (ص) تفویض می‌شود ایشان مردم را از ظلمت خارج می‌کنند و به نورانیت می‌برند. یعنی ولایت پیامبراکرم (ص) ولایت خداوند متعال بر مؤمنین است. قرآن کریم در جای دیگری می‌فرماید:

﴿هُوَ الَّذي يُنَزِّلُ عَلى‏ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ﴾ 11

او کسی است که آیات بینات خود را بر قلب بنده‌اش نازل کرد که شما را از ظلمت‌ها به نورانیت برساند.

پس این مقام اخراج از ظلمت که وجود انسان نورانی شود، فکر انسان نورانی شود، قلب او نورانی شود، عمل او نورانی شود با ولایت خدا است؛ مجرای این ولایت الهی رسول خدا (ص) می‌باشد و به وسیله ایشان این کار انجام می‌شود. بنابراین اگر کسی تحت ولایت رسولخدا (ص) نیاید تحت ولایت خدا نیست و از ظلمت‌ها خارج نخواهد شد.

Cinque Terre

درس منادیان توحید

این مقاله بخشی از “درس‌ امامت” با عنوان “منادیان توحید” است که توسط استاد ارجمند دکتر سید محسن میرباقری تدریس شده است. علاقمندان به مباحث این درس می توانند آن را به صورت ویدیویی، صوتی یا متنی از لینک زیر دریافت کنند.


پی نوشت ها

  1. سوره لیل آیه ۱۲.
  2. سوره بقره آیه ۲۵۷.
  3. سورهٔ مائده، آیهٔ 15 و 16.
  4. سورهٔ حديد، آیهٔ 28.
  5. سورهٔ زمر، آیهٔ 22.
  6. سورهٔ بقره، آیهٔ 257.
  7. سورهٔ نور، آيات 35 الي 40.
  8. سورهٔ نور، آیهٔ 40.
  9. سورهٔ مائده، آیهٔ 55.
  10. سورهٔ ابراهيم، آیهٔ 1.
  11. سورهٔ حديد، آیهٔ 9.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 نظرات
  1. سید عباس نامی می گوید

    تنها راه شناسائی خود و خدا قرآن است و تا آنرا تلاوت حقه نکنیم بهره بردار آن نمی‎گردیم ، امّا اینکه نتوانیم با قرآن خود و خدای عالَم را بشناسیم، دلیل نمی‎شود که نتوانیم سخن در حق او نگوئیم.
    بلکه باید با تعقل و رعایت تمام موازین اخلاقی و اصول انسانی سخن بگوئیم با تعقل و مصاحبه و خواندن آثار دیگران در هر موضوعی، خود را باید وادار به بیان آنچه در دل می‎شنویم کنیم،
    تقوا تنها وسیلۀ یافتن حق و حقیقت است، که فرمود هدیً للمتقین.
    جنبه‎های مختلفی از صفات خداوند را می‎توان مورد تعقل و تحقیق قرار داد، برخی ولایت خداوند متعال را با سلاطین عالَم مقایسه کردند ،که به کن فیکون توجه نداشتند،و از لحاظ هدایت و تربیت، ولایت خدا را کاملاً مخالف ولایت آنها دیدند، و به اینکه خدا آفریدۀ خود را هدایت فرموده و هرگز اجباری در قبول اوامر خود نفرموده ، امّا سلاطین آفرینده کسی نیستند و خود را مالک مردم می‎دانند و به اجبار به اطاعت وامیدارند، لذا این مقایسه را باید مع الفارق خواند، چراکه وجوه قیاس هیچ شباهتی با هم ندارند.

  2. ناشناس می گوید

    سلام
    خسته نباشید
    از مقالات خوبتون تشکر
    اما چرا لینک مقالات ارجاع در متن نیست؟

    1. ایمانور می گوید

      سلام علیکم از توجه شما سپاسگذاریم
      ضمن عرض پوزش از جنابعالی
      مقالات به مرور زمان در سایت قرار می‌گیرد. برخی از مقالات امامت هنوز بارگذاری نشده به همین خاطر نمی‌توان به آنها ارجاع داد. بعد از پایان مقالات در هر موضوع ارجاع آن هم کامل می‌شود.

انس با قرآن