حضرت معصومه (س)؛ زندگی‌نامه، فضائل و کرامات کریمه اهل بیت

حضرت معصومه (علیهاالسلام)، یکی از بزرگترین شخصیت‌های تاریخ اسلام و تاریخ تشیع است. این بانوی گرانقدر نقشی حیاتی در گسترش معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) و نشر فرهنگ اسلامی در جهان اسلام داشته‌اند. با تولد ایشان در خانه امام هفتم، در زمانه‌ای پر از خفقان و وحشت بر جامعه مسلمین، الگو و نمادی دیگر از یک زن کامل که در ولایتمداری، تقوا، دانش و فداکاری سرآمد بود، به مسلمانان معرفی شد.

علاوه بر آن، هجرت حضرت معصومه (علیهاالسلام) به قم و تأسیس حرم مطهر ایشان نیز برهه‌ای از زندگی سیاسی و تأثیرگذار آن بانو بود؛ چراکه علاوه بر جهاد تبین در طول مسیر و افشای ظلم و ستم حاکمان عباسی، تقویت بنیه علمی و معنوی شهر قم را نیز به دنبال داشت و قم را به مرکزی مهم برای علما و شیعیان تبدیل کرد. همچنین مأمن و پناهگاهی برای عاشقان اهل بیت (علیهم‌السلام) گردید.

از این رو در این مقاله، به بررسی دوران زندگی‌، فضایل و مناقب و نقش مهم حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) در تبلیغ و گسترش معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌پردازیم تا بیش از پیش با شخصیت و جایگاه این بانوی گرانقدر آشنا شویم.

بشارت تولد و نام‌گذاری حضرت معصومه (س)

امام صادق (علیه‌السلام) در طی روایتی فرمودند: «خدا را حرمی است و آن مكه است. رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را حرمی است و آن مدينه می‌باشد. برای امام علی (علیه‌السلام) حرمی است و آن كوفه است و برای ما اهل‌ بيت (عليهم‌السلام) حرمی است و آن شهر قم است. و به زودی بانویی از فرزندان من در آن جا دفن می‌‌شود، که نامش فاطمه (علیهاالسلام) می‌‌باشد. هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب است[1]».

راوی حدیث می‌گوید: امام صادق (علیه‌السلام) این فرمایش را زمانی بیان فرمودند، که امام موسی کاظم (علیه‌السلام) هنوز به دنیا نیامده بود.

تولد دختری پر از خیر و برکت در خانه امام هفتم (ع)

ذی‌القعده برای امام موسی کاظم و حضرت رضا (علیهماالسلام) و دودمان نبوت، پیام‌آور شادی و پایان انتظاری طولانی بود؛ زیرا نجمه خاتون فرزندی جز حضرت رضا (علیه‌السلام) نداشت و پس از 25 سال فاطمه معصومه (علیهاالسلام) در سال ۱۷۳ هـ.ق در مدینه به دنیا آمد.

خداوند متعال دختری نورانی و خوش سیما به نجمه خاتون بخشید که مایه چشم روشنی خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام) بود.

نامگذاری حضرت معصومه (س)

امام کاظم (علیه‌السلام) به سبب عشق و علاقه خاصی که به مادرش حضرت فاطمه زهرا (علیها‌السلام) داشت، نام نوزادش را فاطمه گذاشت. دختر نورسیده امام کاظم (علیه‌السلام) نیز از این سنت نیکو بی‌بهره نبود و بهترین نام‌ها بر او گذارده شد. حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) او را بسیار دوست می‌داشت و از هیچ گونه اظهار لطف و محبت به او دریغ نمی‌کرد. فاطمه، به خاطر سرشت پاک و پرهیزکاری‌اش پس از مدتی به چنان جایگاهی رسید که امام رضا (علیه‌السلام) لقب «معصومه» را به ایشان عطا کرد.

تبار حضرت معصومه (س)

حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) فرزند امام هفتم شیعیان بود که در پرهیزکاری و پاکی همتا نداشت و نجمه خاتون، مادری که پارسا و باایمان بود و احکام و عقاید اسلامی را در مکتب همسر امام صادق (علیه‌السلام) آموخته بود. او از برجسته ترین زنان روزگار به شمار می‌رفت.

برادر بزرگوار این بانو نیز امام رضا (علیه‌السلام)، عالم آل محمد است که بنابر وصیت پدر، بعد از شهادت ایشان سرپرستی خواهران و برادران خود را به عهده گرفت.

علم و دانش حضرت معصومه (س)

علم و دانش حضرت معصومه (س)

فاطمه معصومه (علیهاالسلام) از محضر پدر، برادر بزرگوارش و مادر عالمه‌اش بهره‌های علمی و معنوی بسیاری کسب کرد؛ به طوری که در دوران نوجوانی بسیاری از احکام الهی و دانش اسلامی را می‌دانست.

روزی جمعی از شیعیان به مدینه آمدند تا سؤال‌های دینی خود را از امام کاظم (علیه‌السلام) بپرسند و با جواب‌های درست به شهر خود بازگردند. آن روز امام هفتم در سفر بود و امام رضا (علیه‌السلام) نیز در مدینه حضور نداشت. شیعیان از این که سؤال‌هایشان بی‌پاسخ ماند، بسیار ناراحت شدند و به ناچار راه بازگشت را پیش گرفتند.

وقتی حضرت معصومه (علیها‌السلام) از اندوه مسافران آگاهی یافت، سؤال‌هایشان را که به صورت نامه‌ای تهیه‌ شده بود، گرفت و به همه آنها پاسخ داد.

شیعیان بسیار خوشحال شدند و مدینه را به قصد سرزمین خویش ترک کردند. در بیرون مدینه با امام کاظم (علیه‌السلام) رو به رو شدند. آنان پاسخ‌های فاطمه معصومه (علیها‌السلام) را به امام نشان دادند. وقتی امام پاسخ‌های دختر گرامیش را خواند، فرمود: «فداها ابوها»؛ پدرش به فدایش شود[2].

القاب دختر موسی بن جعفر (ع)

در منابع شیعی، برای فاطمه معصومه (علیها‌السلام) القابی نقل شده‌ است که عبارتند از: «اخت الرضا، راضیه، مرضیه، معصومه، تقیه، نقیه، رشیده، طاهره، ستّی، حمیده و سیده[3]». محدثه و عابده نیز از القاب حضرت شمرده‌اند. مشهورترین لقب این بانوی گرانقدر، معصومه است که توسط برادرشان به این لقب خوانده شدند.

لقب کریمه اهل بیت (س)

در بین علمای شیعه حضرت معصومه (علیهاالسلام) به «كريمه ‏اهل‏بيت‏» ياد مى‌‏شود و این نام زیبا فقط برای ایشان بکار رفته است. این لقب به دلیل سیره اخلاقی و رفتاری این بانوی بزرگوار بر ایشان گذارده شده است.

روایت یا سند تاریخی بر این مطلب نیست که این لقب را به ایشان داده باشند. گویا علت آن، رویای صادقه مرحوم آيت ‏الله سید محمود مرعشی نجفى است كه در آن رويا، حضرت علی (علیه‌السلام) به او که با دعا و راز و نياز تلاش می‌كرد تا قبر مطهر حضرت فاطمه (علیهاالسلام) را بيابد، فرمود: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَةِ اَهْلِ الْبَیْتِ»؛ ️بر تو باد به كريمه اهل‏ بيت (علیهم‌السلام)! و او را از این طریق به زیارت قبر حضرت معصومه (علیهاالسلام) راهنمایی می‌کنند[4].

رنج دوری و فراق پدر

حاکمان و خلفای عباسی امامان شیعه را مورد آزار و اذیت‌های فراوانی قرار می‌دادند. امام کاظم (علیه‌السلام) بیش از دیگران مورد ظلم و ستم حکام عصر خود قرار گرفت و بسیاری از عمر خود را در زندان‌های مخوف آنها گذراند. ناراحتی‌ها و رنج‌های امام، دل فرزندان ایشان بخصوص حضرت معصومه (علیها‌السلام) را به درد آورده بود. در دوران هارون که در ستمگری و چپاول بیت المال از حاکمان پیش از خود پیشی گرفته بود، ظلم او نسبت به شیعیان و امام آنها بیش از دیگر حکام عباسی بود.

از آنجایی که امام کاظم (علیه‌السلام) نمی‌توانست در مقابل خیانت‌های او به اسلام و حرکت‌های ضد دینی‌اش سکوت کند، به مبارزه با هارون پرداخت. این حاکم ظالم نیز امام کاظم (علیه‌السلام) را دستگیر و زندانی کرد. به همین خاطر فاطمه معصومه (علیها‌السلام) در سال‌های آخر عمر پدرش از دیدار آن حضرت و بهره‌مندی از وجود آن بزرگوار محروم شد و او که در آن دوران ده سال بیشتر نداشت از دوری پدر چون شمعی می‌سوخت و اشک می‌ریخت تا این که پدر به دستور هارون و به دست سندی بن شاهک مسموم و به شهادت رسید و کریمه اهل بیت (علیها‌السلام) به سوگ پدر نشست.

علت ازدواج نکردن حضرت معصومه (س)

مرحوم ذبیح الله محلاتی درباره ازدواج حضرت معصومه (علیها‌السلام) می‌نویسد: «دانسته نیست که حضرت معصومه (علیها‌السلام) ازدواج کرده است یا خیر؟ و اینکه فرزند داشته است یا خیر؟ ولی با‌ این‌ همه، مشهور است که حضرت معصومه (علیها‌السلام) تا آخر عمر، ازدواج نکرده است[5].

ترس از حکومت هارون و خفقان حاکم بر جامعه؛ در دوران حکومت هارون الرشید اختناق شدیدی حاکم بود، تا جایی که امام موسی کاظم (علیه‌السلام) دائما از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید می شد.

این اختناق به جایی رسید که امام موسی کاظم (علیه‌السلام) را مجبور کردند برای مدت‌ها در بیابان‌های شهر شام و در غارها با لباس مبدل و چهره بدلی زندگی کنند تا کسی امام (علیه‌السلام) را نشناسد. با چنین فضایی رعب‌آلودی که در دوران حکومت هارون برقرار بود، استبداد و ستم به حدی بود که کسی جرأت نداشت به خانه امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) رفت و آمد داشته باشد، تا چه رسد به اینکه با دختر امام موسی کاظم (علیه‌السلام) ازدواج کند و عواقب خطرناک این انتخاب را بپذیرید.

شبهه: امام موسی کاظم (ع) بر عدم ازدواج دخترانش دستور داده بود.

در پاسخ به این شبهه که در برخی منابعی تاریخی از جمله تاریخ یعقوبی آمده است که حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) وصیت کرده بود که دخترانش شوهر نکنند و برای همین، هیچ یک از دختران امام موسی کاظم (علیه‌السلام) شوهر نکردند، جز یکی از دخترانش به نام ام سلمه!باید گفت که به این سخن اشکال وارد است؛ چراکه این وصیت با سنّت و روش رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) سازگاری ندارد و مخالف سنت اسلامی و ترویج ازدواج است. علاوه بر آن چنین سفارشی در وصیت‌ نامه‌ای که مرحوم کلینی از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل کرده، نیامده است.

مرحوم کلینی می‌نویسد: امام موسی کاظم (علیه‌السلام) فرمود: «من وصیت خود را به فرزندم علی بن موسی (علیه‌السلام) می‌کنم و او در این امر، جایگاه من را در قبال مال و خانواده و فرزندانم دارد و اگر مردی خواست با یکی از خواهرانش ازدواج کند، این امر با اذن و دستور علی بن موسی (علیه‌السلام) باشد؛ زیرا که او نسبت به این امر واقف‌تر و آگاه‌تر است[6].

حضرت معصومه (س) راهی ایران شد

در سال ۲۰۰ هجری قمری، مأمون برای فریب شیعیان، تصمیم گرفت امام رضا (علیه‌السلام) را به جانشینی خود انتخاب کند، اما امام نمی‌پذیرفت؛ لذا در پى اصرار مأمون به سفر تبعيدگونه حضرت رضا (علیه‌السلام) از مدینه به خراسان آمد.

یک سال از سفر امام هشتم (علیه‌السلام) به خراسان گذشت. خاندان پیامبر (علیهم‌السلام) در مدینه از دیدار امام و مقتدای خویش محروم بودند و جز زیارت و دیدار سیمای نورانی علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) آنها را آرام نمی‌کرد.

فاطمه معصومه (علیها‌السلام) نیز از دوری برادر بی‌تاب شده بود. در همین اثنا بود که امام رضا (علیه‌السلام) نامه‌ای خطاب به خواهر گرانقدرش نوشت و توسط یکی از غلامانش به مدینه فرستاد. پس از رسیدن نامه، آن بانوی عزیز به همراه برادرانش فضل، جعفر، هادی، قاسم و عده‌ای از برادرزادگان و گروهی از خویشان و بستگان، مدینه را به قصد مرو ترک کردند.

کاروان عاشقان امام رضا (علیه‌السلام) به سرعت حرکت می‌کرد و با توکل به خدا سختی‌های سفر را تحمل می‌نمود تا این که به ایران رسید.

درگیری کاروان با دشمنان در ساوه

وقتی كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد، عده‌اى از مخالفان و دشمنان اهل بيت (علیهم‌السلام) راه را سدّ كردند و با همراهان حضرت معصومه (علیها‌السلام) وارد جنگ شدند. در نتيجه تقريبا اكثر مردان كاروان به شهادت رسیده و عده‌ای مجروح شدند و خود حضرت (علیها‌السلام) نیز بر اثر مصیبت‌های وارده بیمار و رنجور گشت.

وقتی حضرت معصومه (علیها‌السلام)، ادامه مسیر به سمت خراسان را برای کاروان میسر ندید، قصد شهر قم کرد و از همراهان پرسید: چقدر راه است بين ساوه و قم؟

گفتند: ده فرسخ!

سپس فرمود: مرا به قم ببريد! پس او را به قم بردند!

وقتی این خبر به اهالی قم رسید، اشراف و بزرگان قم به نمایندگی موسی بن خزرج به استقبال حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) رفتند. موسی پس از دیدار فاطمه معصومه (علیهاالسلام)، افسار ناقه ایشان را گرفت و با افتخار به سمت قم و مردمی که برای ورود حضرت و پذیرایی از ایشان لحظه‌شماری می‌کردند، راند. سپس آنها را به منزل خویش برد[7].

شایان ذکر است، با آن که هنوز مذهب شیعه در ایران رواج نداشت؛ اما به دلیل مهاجرت عرب‌های اشعری از کوفه به قم این شهر، شیعه نشین بود و گروهی از عاشقان و دوستاران اهل بیت (علیهم‌السلام) در آن زندگی می‌کردند.

ورود گوهر نور به کویر قم

کریمه اهل بیت (علیهاالسلام) و همراهان آن بزرگوار در تاریخ ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری وارد قم شدند و مورد استقبال گرم اهالی آن شهر قرار گرفتند. مردم از ورود دختر امام هفتم (علیه‌السلام)  به شهر خود بسیار خوشحال شدند[8].

موسی بن خزرج که مردی ثروتمند بود و خانه بزرگی داشت مأمور پذیرایی از میهمانان شد و با کمال میل مسئولیت پذیرایی را به عهده گرفت. حضرت در منزل او عبادتگاهی برای خود آماده کرد تا در آن جا با خدای بزرگ راز و نیاز کند و دردها و مصیبت‌های جانسوز خود را با معبودش بازگو نماید. لازم به ذکر است که این عبادتگاه با نام «بیت النور» هنوز هم در قم و خیابان چهارمردان باقی است.

بیماری دختر موسی بن جعفر (علیه‌السلام) روز به روز شدیدتر می‌شد و حال آن بانوی بزرگوار رو به وخامت رفت. اهالی قم و همراهان حضرت از هیچ تلاشی دریغ نکردند؛ اما سرانجام زائر خسته برادر، در تاریخ ۱۰ ربیع الثانی ۲۰۱ هجری قمری چشم از جهان فروبست.

خاک قم گشته مقدس از جلال فاطمه             نورباران گشته این شهر از جمال فاطمه

گرچه شهر قم شده گنجینه علم و ادب            قطره‌اى باشد ز دریاى کمال فاطمه

بیماری یا مسمومیت

در مورد شهادت حضرت معصومه (علیهاالسلام) همانند سایر مسائل مربوط به ایشان اختلاف هست و مشهور قائل به عدم شهادت ایشان هستند.

شاید بیماری اخت الرضا (علیهاالسلام) در اثر غم و اندوه از دست دادن اهل بیت خود و دیدن بدن‌های پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند باشد که به شدت غمگین شدند و در اثر آن بیمار گشتند.

اما مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی، مورخ نامی شیعه، درباره علت وفات آن بانوی گرانقدر می‌نویسد: «گفته شده است که در حق حضرت (علیهاالسلام) دسیسه کردند و او را در ساوه سمّ خوراندند و به خاطر همین از آن پس مدت زیادی در قید حیات نبودند و سپس در قم به شهادت رسیدند[9]».

همچنین طبق نقلی حضرت معصومه (علیهاالسلام) هفده روز در قم اقامت کرده و سپس از دنیا رفتند[10].

مراسم خاکسپاری

وقتی حضرت معصومه (علیهاالسلام) وفات یافت شیعیان و ارادتمندان اهل بیت (علیهم‌السلام)، پیکر پاک و مطهر ایشان غسل داده و کفن کردند و به مقبره بابلان[11] بردند و در کنار سردابی گذاشتند. آل سعد (اشعری) با یکدیگر گفت و گو کردند که چه کسی سزاوار است در سرداب رود و پیکر مطهر فاطمه (علیهاالسلام) را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد؟ سرانجام توافق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که به نام قادر معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن کند.

وقتی به سراغ آن پیرمرد رفتند، در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار نقابدار به آنجا آمدند، و وقتی به جنازه حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) رسیدند، از اسب پیاده شدند، بر او نماز خوانده، در سرداب رفتند، جسد مطهر او را دفن کردند و از سرداب خارج شدند و با کسی هم سخنی نگفتند. بر هیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار چه کسانی بودند[12].

در منابع تاریخی و روایی نوشته نشده که این دو نفر چه کسانی بودند، اما طبق سیره ائمه اطهار (علیهم‌السلام) شاید این دو نفر وجود مقدس امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام) باشند كه برای شركت در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه (علیهاالسلام) به اعجاز امامت از خراسان و مدینه به سرزمین قم آمدند.

مراسم دفن و سوگواری کریمه اهل بیت (علیهاالسلام) توسط مردم قم بسیار باشکوه برگزار گردید و شهر قم مزار پاره تن امام کاظم (علیه‌السلام) شد. موسی بن خزرج نیز به احترام مزار پاک بانو فاطمه معصومه(علیهاالسلام)، باغ خود را وقف مسلمانان کرد تا از آن به بعد، شیعیان را در اطراف آن قبر مطهر به خاک بسپارند.

ولایتمداری حضرت معصومه (س)

مأمون به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بود که امام رضا (علیه‌السلام) از شهرهای شیعه نشین به ویژه کوفه و قم نگذرد. او می‌ترسید که مبادا با حضور امام در آن شهرها قیام و شورش صورت پذیرد و دستگاه حکومت را دچار مشکل کند.

سوابق درخشان شهرهای کوفه و قم در عشق به خاندان پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) مانند روز برای خلیفه روشن بود، به همین علت از رفتن امام به شهرهای شیعه نشین جلوگیری می‌کرد.

با این همه مسلمانان دیگر شهرهای کشور اسلامی که در مسیر حرکت امام رضا (علیه‌السلام) قرار داشتند، با استقبال‌های پرشور از ایشان مَقدم فرزند پیامبر اسلام (صلّی‌الله علیه وآله) را گرامی داشتند.

مردم این شهرها به محض اطلاع از ورود امام رضا (علیه‌السلام) به شهر به محضر مبارکش می‌رسیدند و از وجود گرامی‌اش بهره‌مند می‌شدند. در بعضی از شهرهای ایران استقبال بی‌سابقه‌ای از امام رضا (علیه‌السلام) شد. اهالی این شهرها عاشقانه به دور امام حلقه می‌زدند و از ایشان بهره می‌بردند.

نیشابور یکی از این شهرها بود. وقتی مردم نیشابور از آمدن امام رضا (علیه‌السلام) به شهر خود آگاه شدند، در مسیر کاروان قرار گرفتند و محدثان در کنار محمل امام اجتماع کردند تا حضرت به آنها چیزی بیاموزند.

امام رضا (علیه‌السلام) درخواست آنها را پذیرفت و حدیث گرانبهایی از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را برای آنها نقل کرد که به حدیث «سلسلة الذهب» معروف است.

اما اخت الرضا (علیها‌السلام)، با حركت به سوی قم برای دیدار برادر و امام خود و عبور از شهرهایی که امام رضا (علیه‌السلام) ممنوع الورود شده بود، علت سفر برادر را به خراسان بیان می‌کرد و مردم را از دسیسه مأمون، حاکم و خلیفه عباسی آگاه می‌نمود.

وضعیت شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه (س)

وضعیت شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه (س)

شهر مقدس قم قبل از ورود حضرت معصومه (علیهاالسلام)، یکی از مراکز علمی تشیع بود و علما و فقهای نامدار شیعه در آن زندگی می‌کردند.

با ورود حضرت معصومه (علیهاالسلام) قم دارای جنبه مذهبی و معنوی نیز شد و مرکز روحانیت شیعه قرار گرفت. از این رو عده‌ای از بزرگان علمای شیعه در آن پرورش یافتند و یا از شهرهای دیگری برای اقامت به آن سفر کردند.

در عصر حاضر نیز به برکت این بانوی بزرگ، قم یکی از مراکز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیاست  که صدها مدرسه علمی و مراکز تحقیقاتی و کتابخانه‌های مجهز مشغول فعالیت‌ در حوزه اسلام و تشیع می‌باشند.

روایاتی درباره شهر قم و فضیلت زیارت بانو

شهر قم در روایات ائمه معصومین (علیهم‌السلام) از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که در ادامه به چند نمونه اشاره می‌کنیم:

۱. رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «در آن شب كه مرا از اين كلبه غبری برگرفتند و بر گنبد خضرا بالا بردند، در آسمان چهارم، قبّه‌ای فروزان را ديدم از لؤلؤ، كه برای آن چهار پايه و چهار در بود و چون استبرق سبز می‌درخشيد. به جبرئيل گفتم: اين قبّه كه زيباتر از آن در آسمان چهارم مشاهده نكردم، چيست؟ جبرئيل گفت: حبيب من محمد! اين صورت و تمثال شهری است كه به آن شهر قم گفته می‌شود[13]».

۲. امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی دیگر ‎فرمودند: «آگاه باشید که بهشت هشت در دارد، سه تای آن به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی (علیه‌السلام) در آنجا رحلت می‌کند که همه شیعیان ما با شفاعت او وارد بهشت می‌شوند[14]».

۳. امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «قُمُّ عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ (ص) و مَأوي شيعَتِهِمْ»؛ قم، آشيانه آل‌محمد (عليهم‌السلام) و پناهگاه شيعيان آنهاست[15].

۴. امام جواد (علیه‌السلام) فرمودند: «کسی که قبر عمّه‌ام [حضرت معصومه (س)] را در قم زیارت کند، بهشت برای اوست[16]».

۵. امام رضا (علیه‌السلام) پس از رحلت خواهرشان فرمودند:«هر فردی معصومه را در قم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد[17]».

‌حضرت معصومه (س) تجلی‌گاه حضرت زهرا (س)

آیة الله مرعشی نجفی می‌گوید: «علت آمدنم به قم، این بود که پدرم آقا سید محمود مرعشی که از زهّاد و عبّاد زمان خود بود، چهل شب در حرم امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بیتوته کرد تا از عنایات آن حضرت برخوردار شود.

شبی در حال مکاشفه آن حضرت را دید که به او فرمود: سید محمود! چه می‌خواهی؟

عرض کرد: می‌خواهم بدانم قبر فاطمه (علیهاالسلام) کجاست؟

حضرت فرمود: من نمی توانم بر خلاف وصیت آن بانو، قبر را معلوم کنم.

عرض کرد: پس اگر بخواهم آن حضرت را زیارت کنم، چه کنم؟

فرمود: خداوند جلال و جبروت حضرت زهرا (علیهاالسلام) را به حضرت معصومه (علیهاالسلام) عنایت کرده است. هرکس بخواهد ثواب زیارتش را درک کند، به زیارت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) برود.

سپس آیة الله مرعشی نجفی گفت: من به همین سبب به قم آمدم و ماندگار شدم و اکنون شصت سال است که هر روز اولین زائر این بانو هستم[18].

لازم به ذکر است که آیة الله مرعشی به دلیل این که ۷۰ سال در حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) نماز جماعت اول وقت اقامه کرده بود، لقب کبوتر حرم را گرفت.

حضرت معصومه (س) در کلام رهبری

بدون ترديد حضرت معصومه (عليهاالسلام) در قم شدن قم و عظمت يافتن اين شهر نقش بسیار مؤثری داشت. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی‌ در بین طلاب و فضلا بیان می‌دارند: «اين بانوى بزرگوار، اين دختر جوانِ تربيت ‏شدهٔ دامان اهل بيت پيغمبر، با حركت خود در جمع ياران و اصحاب و دوستان ائمه (عليهم‌السّلام) و عبور از شهرهاى مختلف و پاشيدن بذر معرفت و ولايت در طول مسير در ميان مردم و بعد رسيدن به اين منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است كه اين شهر به‏ عنوان پايگاه اصلى معارف اهل بيت (عليهم السّلام) در آن دوره‏ ى ظلمانى و تاريكِ حكومت جباران بدرخشد و پايگاهى بشود كه انوار علم و انوار معارف اهل بيت را به سراسر دنياى اسلام از شرق و غرب منتقل كند[19]».

سفارش امام رضا (ع) به خواندن زیارتنامه

سفارش امام رضا (ع) به خواندن زیارتنامه

علامه مجلسی در کتاب‌ بحارالانوار روایتی را از علی بن ابراهیم قمی و او از پدرش ابراهیم بن هاشم و او از سعد بن سعد اشعری قمی و او از امام رضا (علیه‌السلام) نقل می‌کند که:

امام ‌رضا (علیه‌السلام) به سعد اشعری فرمود: «ای سعد! از ما نزد شما قبری است!

سعد گفت: پدر و مادرم به فدای تو باد! منظورتان فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیه‌السلام) است؟

حضرت فرمود: بله! کسی که با معرفت و شناخت ایشان را زیارت کند، پاداشش بهشت است.

سپس در ادامه فرمود: هنگامی که به نزد قبر فاطمه معصومه (علیهاالسلام) رفتی رو به قبله بايست؛ ۳۴ مرتبه الله اكبر، ۳۳ مرتبه سبحان الله، و ۳۳ مرتبه الحمد الله را بگو و سپس این زیارتنامه را بخوان: «اَلسَّلاَمُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اَللَّهِ …[20]».

گفته‌اند حضرت فاطمه زهرا و حضرت معصومه (علیهماالسلام) تنها زنانی‌اند که زیارتنامه مأثور (زیارت‌نامه‌ای که سند آن به معصوم می‌رسد) دارند[21].

بهترین راه توسل به کریمه اهل بیت (س)

زیارتنامه سراسر نور و معرفت حضرت معصومه (علیهماالسلام) که به همراه نماز زیارت خوانده شود، بهترین شیوه  توسل و عرض حاجت به این بانوی گرانقدر است؛ چراکه این بانوی گرانقدر دستگیر حاجتمندان است؛ زیرا در پایان زیارتنامه ایشان از خداوند می‌خواهیم:

«اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعادَهِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ خدایا از تو می‌خواهم که سرانجام کارم را به خوشبختی ختم کنی و آنچه را در آنم از دستم مگیری و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى بلندمرتبه بزرگ.

اللّٰهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ، وَصَلَّى اللهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».

خدایا برای ما اجابت کن و آن را به بزرگواری و توانمندی‌ات و به رحمت و عافیتت بپذیر و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او و بر آنان سلام، سلامی کامل، ای مهربان‌ترین مهربانان.

کرامات بانو فاطمه معصومه (س)

از حضرت معصومه (علیها‌السلام) کرامات زیادی به ثبت رسیده و مشکلات سخت و جانکاهی توسط بانو از شیعیان حل و برطرف شده است. حال بماند آن کراماتی که مکتوب نگردیده که از حد و حساب خارج است. در ادامه به نمونه‌ای از آن عنایات می‌پردازیم:

هلاکت مزدور گستاخ

روزی رئیس شهربانی که مردی گستاخ و بد زبان بود، به حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام) وارد می‌شود و در همان جا به زنان با حجاب حمله می‌کند، تا چادر را از سرشان بگیرد، آه و ناله زنان بلند می‌شود، در همین وقت غیرت آیة الله مرعشی نجفی که در آن جا حضور داشت، به جوش می‌آید و به آن قسمت رفته، برای جلوگیری از آن، سیلی محکمی به صورت رئیس شهربانی می‌زند. او که از این سیلی، سخت یکّه خورده بود، آیه الله مرعشی را تهدید به قتل می‌کند؛ ولی روز بعد همین رئیس گستاخ وارد بازار قم می‌شود. از قضا قسمتی از سقف ساختمان بازار بر سر او خراب شده، در همان دم به هلاکت می‌رسد و می‌میرد[22].

يا فاطِمَهُ ! اِشْفَعي لِي فِي الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأنَاً مِنَ الشَأنِ

شفیعه روز جزا

یکی دیگر از کرامات حضرت معصومه (علیهاالسلام) شفاعت ایشان از شیعیان است. بعد از حضرت زهرا (علیهاالسلام) از جهت گستردگی شفاعت هیچ کس و حداقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه (علیهاالسلام) نمی‌رسد. امام صادق (علیه‌السلام) در این رابطه می‌فرماید: «… بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی (علیه‌السلام) در قم رحلت می‌کند که همه شیعیان ما با شفاعت او وارد بهشت می‌شوند [23]».

افزون بر آن، در فرازی از زیارتنامه دخت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) می‌خوانیم :

«يا فاطِمَهُ! اِشْفَعي لِي فِي الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأنَاً مِنَ الشَأنِ》

اي فاطمه معصومه(س)! در مورد رفتن به بهشت مرا شفاعت كن، چرا كه در پيشگاه خداوند متعال، دارای مقام و منزلتی بس ارجمند هستید.

در این قسمت ویدئویی از توضیحات استاد سید محسن میرباقری درباره حضرت معصومه(علیهاالسلام) و داستان شفای دختری سرطانی را ببینید.

مقام حضرت معصومه (س) و کرامتی از ایشان

سخن آخر

در پایان کلام، حضرت معصومه (علیهاالسلام) به عنوان شخصیتی بزرگ و والامقام، نقش مهمی در تاریخ اسلام و تشیع ایفا کرده‌اند و وجود پر خیر و برکت ایشان در شهر قم روز به روز بر عظمت و شوکت شیعه می‌افزاید.

جایگاه حضرت معصومه (علیهاالسلام) نیز در بین اهل بیت (علیهم‌السلام) و مقام شفاعت ایشان، نشان ‌دهنده‌ی عظمت این بانوی با تقوا، ولایتمدار، فاضل و بصیر در دین است. علاوه بر آن اخت الرضا واسطه فیض شیعیان برای اجابت درخواست‌ها و حاجات از درگاه خداوند متعال به شمار می‌روند.

در نهایت، با کسب معرفت و آشنایی با زندگی، ویژگی‌ها، کرامات و فضائل این بزرگوار، می‌توان به حقایق آموزه‌های اسلامی پی برد. بنابراین باید در لحظه لحظه زندگی به دامان آن بانوی مخدّره تمسک جست و عاقبت بخیری در دنیا و عقبی را از باری تعالی درخواست کرد.


[1] . بحارالانوار،ج۶۰، ص۲۱۶.

[2] . حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 133.

[3] . انوارالمشعشعین، نائینی دارستانی، ج ۱، ص ۲۱۱.

[4] . برگرفته از کتاب کریمه اهل بیت (علیهم‌السلام)

[5] . ریاحین الشریعه محلاتی، ج۵، ص۳۱.

[6] . الکافی، ج۱، ص۳۱۷.

[7] . بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۹.

[8] . بعد از هزار و اندی سال هنوز مردم قم روز ۲۳ ربیع الأول به یمن ورود حضرت معصومه (علیهاالسلام) به قم، این روز را جشن گرفته و به همراه خادمان حضرت با شاخه‌های گل از میدان آستانه به سوی حرم حرکت کرده و مداحان مدیحه سرایی می‌کنند.

[9] . الحياه السياسيه للامام الرضا (علیه‌السلام)، ص۴۲۸.

[10] . تاریخ قم، حسن بن محمد قمی، ص۲۱۳.

[11] . بزرگان اشعری تصمیم گرفتند پیکر مطهر آن بانو را در جای مناسبی غیر از گورستان عمومی شهر به خاک بسپارند. موسی بن خزرج باغ بزرگ خود را که در منطقه بابلان بود برای دفن پیکر پاک حضرت معین کرد.

[12] . بحارالأنوار، ج۴۸، ص۲۹۰.

[13] . همان، ج۶۰، ص۲۰۷.

[14] . همان، ج ۵۷، ص ۲۲۸.

[15] . تاریخ قم، حسن بن محمد اشعری قمی، ص ۹۹.

[16] . کامل الزیارات، ص ۳۲۵.

[17] .عوالم، ج 21، ص 331.

[18]. همان.

[19]. بيانات مقام معظم رهبری حفظه الله در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم ‏(29/ 07/ 1389)

[20] . بحارالانوار، ج ۹۹، ص۲۶۶. زیارتنامه حضرت معصومه (علیهاالسلام) در مفاتیح الجنان.

[21] . کریمه اهل بیت (س)، ص ۱۲۶.

[22] . بر ستیغ نور (شرح حال آیه الله نجفی مرعشی)، ص 77

[23] . مستدرک سفینة البحار، ج 8، ص 258.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.