بیشتر اهالی بهشت را زنان تشکیل می‌دهند یا مردان؟

موضوع تعداد زنان و مردان در بهشت همواره یکی از مباحث چالش‌برانگیز است. در برخی روایات گفته شده که تعداد زنان در بهشت کمتر از مردان است و بیشتر دوزخیان، زنان هستند. اما باید دید آیا این روایات صحیح است؟ در صورت صحت، علّت این نابرابری چیست؟ و راه‌های برون رفت از آن و رسیدن به بهشت برین برای زنان کدام است؟

در این مقاله، با تمسک به آیات و روایات به بررسی و تبین این موضوع، با هدف روشن شدن مسئله و رسیدن به درک بهتر می‌پردازیم.

بهشت کجاست؟

بهشت، جایگاهی است که پس از پایان یافتن جهان و وقوع قیامت، در جهان آخرت، پرهیزکاران و سعادتمندان در آن ساکن می‌شوند و از نعمت‌های بی‌پایان الهی بهره‌مند می‌گردند.

بهشت در قرآن

خداوند مهربان در قرآن کریم، بیش از دویست آیه را به بهشت اختصاص داده است. در این آیات به بیان اوصاف و ویژگی‌های بهشت، مشخصات اصلی، اندازه و نوع مکان، صفات ساکنین بهشت، روابط بهشتیان با یکدیگر، ویژگی‌های محرومان از بهشت، انواع نعمت‌ها و … پرداخته است.

عناوین بهشت

بهشت در قرآن حکیم با عناوین گوناگونی آمده است از جمله: جنّت، جنّات عدن، جنّات المأوی،  فردوس، دارالسّلام، دارالقرار، دارالمقام، دارالمتقین، مقام امین، مقعد صدق و … 

طبری می‌گوید: «جنّات عدن، به بالاترین درجه بهشت، بهشت اختصاصی مقربان، جایگاه پیامبران و امامان، شهدا و پاداش صالحان و صدیقین گفته می‌شود که چنان متعالی است که نه چشمی آن را دیده و نه به قلب کسی خطور کرده[1]».

همچنین برخی مفسران معتقدند که جنة الفردوس، زیباترین، بلندترین و خالص‌ترین مرتبهٔ بهشت است[2].

توصیف بهشت

 در آیات قرآن بهشت این گونه توصیف می‌شود:‌ باغ‌هایی با درختان بسیار و سرسبز، نهرهای روان از آب و شیر و انگبین، چشمه‌های جوشان و جاری، سرشار از میوه‌های مختلف، دمایی معتدل و خوش آب و هوا، وجود هر چیز چشم نواز، لباس‌هایی از حریر و ابریشم، فرش‌هایی زربافت و ابریشمی، سینی‌های طلا و ظرف‌های نقره، جام‌های بلورین،‌ خدمتکاران خوشرو و جوان، همسران زیبا و پاکدامن، حوریه های بهشتی و …

راه‌های رسیدن به بهشت

در آیات قرآن و روایات ائمه هدی (علیهم‌السلام) اعمال بسیاری آمده است که می‌توان با آن بهشتی شد. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «بهشت با عمل به دست می‌آید نه با آرزوها[3]» و همچنین حضرت فرمود: «درخواست کردن بهشت بدون عمل، بی‌عقلی است[4]». برخی از این اعمال عبارتند از:

– تسلیم بودن در برابر خدا

رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «وارد بهشت نمی‌شود مگر شخصی که در برابر خدا تسلیم باشد[5]».

– تلاوت قرآن مجید

امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود: «بر تو باد به تلاوت قرآن… پس هر که قرآن بخواند قرآن در بهشت به او بگوید بخوان و بالا برو …[6]».

– دوستی و محبت اهل بیت (علیهم‌السلام)

حضرت خاتم الأنبیا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «هر که ما اهل بیت را به خاطر خدا دوست داشته باشد، با ما محشور می‌شود و ما او را با خود به بهشت می‌بریم[7]».

– چشم پوشی از شهوات

حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود: «هر کس مشتاق بهشت باشد از شهوت‌ها چشم‌پوشی کند[8]».

– دوری از ظلم و ستم

حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود: «از ظلم و ستم بپرهیزید چراکه ظالم بوی بهشت به مشامش نمی‌رسد[9]».

– دوری کردن از شنیدن ساز و آهنگ

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «در بهشت درختی است که بادهای بهشت به فرمان خدا وزیدن می‌گیرند و آن درخت آهنگ‌هایی می‌زند که خلایق به زیبایی آن نشنیده‌اند آن‌گاه فرمود: این پاداش کسانی است که در دنیا از ترس خدا گوش سپردن به ساز و آواز را ترک کرده باشند[10]».

بهشت بهای چیست؟

بهشت بهای چیست؟

زندگی در فردوس برین و متنعم شدن از نعمت‌های الهی را به بهانه مسلمانی و ایمان تنها نمی‌دهند، زیرا بهشت را به بها می‌دهند نه بهانه. شخص مؤمن برای همنشینی با بهشتیان در اعلی علیین باید بهایش را بپردازد. در این بین زن یا مرد هم فرقی ندارد. با انجام اعمال صالح و دوری از گناهان،  جهاد با هوای نفس، تسلیم و مطیع خداوند بودن، دوستی پیامبران و اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌توان بهای بهشت را پرداخت و رستگار شد.  

همچنین با تقویت این باور که زندگی در دنیا چند صباحی بیش نیست و اصل زندگی در آخرت است، باید تلاش و کوشش کرد تا با کوله‌باری از نیّت خالص، اعتقاد به توحید و … به دیدار معبود شتافت تا خداوند ارحم الراحمین نیز اجازه سکونت در روضات الجنّات خود را نصیب و روزی بگرداند.

آیا بیشتر دوزخیان از زنان هستند؟

بنابر احادیثی که برخی از راویان از ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل می‌کنند تعداد زنان در بهشت را کمتر و جایگاه اکثریت آنها را در جهنم بیان می‌کنند و تعبیر «اکثر اهل النار النساء»؛ بیشتر دوزخیان زنان هستند را به کار می‌برند.

یکی از این روایات، روایت زینب عطاره یا حولاء است که گفته شده به دلیل کناره‌گیری شوهرش از او، نزد پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) آمد و از حقوق شوهر سؤال کرد که در بخشی از آن حضرت فرمود: «… ای حولاء، قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث کرد و به مقام محمود رساند، جبرئیل بهشت و دوزخ را به من نشان داد و مشاهده کردم که بیشتر دوزخیان از زنان بودند … [11]».

نکته قابل توجه‌ در این روایت و روایات مشابه آن، این که به سبب نداشتن سند، ضعیف هستند و قابل استناد نیستند. علاوه بر آن در روایاتی از ائمه معصومین (علیهم‌السلام) مخالف این موضوع بیان شده است، لذا نمی‌توان آن را پذیرفت.

همچنین شواهدی پیرامون این روایت نبوی نشان می‌دهد که پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) در مسیری با مواجهه بر گروهی از زنان که اکثر آنها نسبت به محبت‌ها و زحمات شوهرانشان ناسپاس بودند، فرمودند بیشتر آن زنان اهل جهنّم هستند، اما این روایت به تدریج دستخوش برداشت نادرست راویان قرار گرفت و به صورت تعبیری کلی در مورد تمام زنان بکار رفت.

از سوی دیگر این موضوع به طور کلی قابل پذیرش نیست و بدین معناست که اگر از سوی زنان تلاش و کوششی انجام نشود به این عاقبت دچار خواهند شد. رسول خدا خطاب به زنان فرمود: «و این چنین می‌اندیشم که در روز رستاخیز بیشتر اهل دوزخ شما باشید، پس از شما می‌خواهم که به خداوند عزّوجلّ خود را نزدیک کنید و به او تقرب جویید هر قدر که در توان دارید [12]» و در حدیثی دیگر آنها را به استغفار و صدقه دادن تشویق کردند.

روایات مخالف «اکثر أهل النار نساء »

در مراجعه با منابع روایی با روایاتی مواجه می‌شویم که مخالف روایت «بیشتر اهل جهنّم زنان هستند» بوده و از اعتبار آن می‌کاهد، از جمله:

۱- در روایت صحیح و مستندی فضیل می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدم:‌ چیزی هست که مردم می‌گویند و آن اینکه بیشتر اهل جهنم را زنان تشکیل می‌دهند. حضرت فرمود: «چگونه چنین چیزی ممکن است؛ در حالی که هر مرد در آخرت هزار زن مؤمن از زنان دنیا را به عقد خود درمی‌آورد[13]».

۲- رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «زن از هنگام باردارى تا هنگام از شير گرفتن كودك، مانند رزمنده در راه خداست و اگر در اين مدت جان دهد، پاداش شهيد دارد[14]».

۳- امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «بیشتر اهل بهشت از مستضعفان، یعنی زنانند؛ زیرا خداوند ضعف آنها را می‌دانست. پس به ایشان رحم کرد[15]».

۴- رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود :«هر مؤمنی را هفتاد زوجه از حوریان می‌دهند و چهار زن از آدمیان[16]»؛ طبق این روایت زنان بهشتی چهار برابر مردان هستند.

با عنایت به این روایات صحت و سقم این روایت به طور کلی برای همه زنان در تمام دوران‌ها پذیرفته نیست و این که عاقبت هر انسانی در گرو عمل اوست و درجات ایمان، اخلاق حسنه و تقوا با تلاش و کوشش و مراقبه به دست می‌آید. اگر کرامت و معیار برتری انسان تقواست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»؛ گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شما هستند،[17] زنان نیز می‌توانند به درجه‌ای از شرافت و کرامت برسند که از مردان کمتر نباشند.  

آیا زنان می‌توانند بهشتی شوند؟

در متون روایی، احادیث زیادی هستند که برای زنان راه‌های گوناگونی در جهت کسب سعادت و ثواب می‌گشایند. از جمله این موارد این که شاید معرکه جهاد و مبارزه در طول عمر یک مرد برایش پیش نیاید و حتی اگر این موقعیت فراهم شود معلوم نیست به تکلیف خود یعنی جهاد عمل کند، اما جهاد زن به فرموده امام کاظم (علیه‌السلام) «جِهَادُ اَلْمَرْأَةِ حُسْنُ اَلتَّبَعُّلِ[18]»؛ جهاد زن خوب شوهرداری کردن است، که همیشه برای او فراهم است.

همچنین امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:‌ «هیچ زنی نیست که شربت آبی به همسرش بنوشاند، مگر اینکه خداوند برای او عبادت یک سال را منظور می‌کند که در آن همهٔ روزها روزه و همهٔ شب‌هایش را به عبادت گذرانده باشد. خداوند به ازای هر جرعهٔ آب، شهری در بهشت برای زن بنا می‌کند و شصت گناه را بر او می‌بخشد[19]».

افزون بر آن در سیره اهل بیت (علیهم‌السلام) در تأیید رفتارهای نیک زنان نیز مواردی به چشم می‌خورد. به عنوان نمونه مردی خدمت رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) آمد و عرض کرد: همسری دارم که هرگاه وارد خانه می‌شوم به استقبالم می‌آید، و چون از خانه بیرون می‌روم بدرقه‌ام می‌کند و زمانی که مرا اندوهگین می‌بیند می گوید: اگر برای رزق و روزی و مخارج زندگی غصه می‌خوری، بدان که خداوند آن را به عهده گرفته است و اگر برای آخرت خود غصه می‌خوری، خدا اندوهت را زیاد کند. رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «برای خدا کارگزارانی در روی زمین است و این زن یکی از کارگزاران خداست که پاداش او برابر با نیمی از پاداش شهید است [20]».

راه‌کار دیگری که رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) برای بهشتی شدن زنان می‌فرماید این که: «اگر زن خدایش را بشناسد و به او و به رسولش ایمان آورد و فضل اهل بیت پیامبرش را درک کند و نماز پنجگانه را بجا آورد و روزه ماه رمضان را بگیرد و عفت خویش را حفظ کند و اطاعت همسرش نماید، از درهای بهشت هر کدام بخواهد، وارد شود[21]».

با وجود احادیثی چون حدیث امام صادق (علیه‌السلام) که می‌فرماید: «بیشترین خیر در زنان است[22]»، زنان مسلمان می‌توانند فرصت را غنیمت شمرده و از این فیوضات استفاده کرده و با عمل به فرامین الهی و دستورات معصومین (علیهم‌السلام) و انجام کارهای خیر و نیک به بهشت راه یابند.

جایگاه انسانی یکسان زن و مرد در آیات کلام الله مجید

از ویژگی‌‌های مهم انسان درک امور مربوط به انسان، داشتن اختیار، قدرت تشخیص خوبی و بدی، مسئولیت‌پذیری، توان رشد و رسیدن به کمال و سعادت است. در قرآن کریم آیات بسیاری است که ویژگی‌های انسانی را برای زن و مرد یکسان می‌داند و بین آنها فرقی نمی‌گذارد و عبارت «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ[23]»؛ از مرد یا زن…، را به کار می‌برد که هر کس کار شایسته و عمل صالحی انجام دهد خواه مرد یا زن در حالی که مومن است پاداش آنها را خواهیم داد.

این آیات به صورت آشکار از تفاوت نداشتن زن و مرد نزد خداوند، در رسیدن به درجات ایمان و دریافت پاداش و جزای اعمال صالح و نیک سخن می‌گوید که دلیلی روشن برای ارزش وجودی زن است.

نگرانی زنان بابت محرومیّت از ارزشها و نزول آیه ۳۵ سوره احزاب

در شأن نزول آیه ۳۵ سوره احزاب آمده است که زنی از مهاجران به نام اسماء بنت عمیس نزد پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) آمد و عرض کرد که زنان گمان می‌کنند که از ارزش‌هایی چون جهاد و شهادت و رسیدن به تعالی اخلاقی محرومند، سپس برای دلگرمی زنان این آیه نازل شد و حکم الهی بیان گردید:

«إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً»؛

همانا همه مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان باایمان، و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت، و مردان و زنان راستگوی، و مردان و زنان صابر، و مردان و زنان خدا ترس خاشع، و مردان و زنان خیر خواه مسکین نواز، و مردان و زنان روزه‌دار، و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام، و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، بر همه آنها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است.

این آیه سعادت اخروی و ثوابی یکسان را برای مردان و زنان ثابت می‌کند. بنابر این آیه میان زن و مرد در ارزشمندی تفاوتی نیست؛ زیرا آنها در ملاک‌هایی که برای انسان بیان شد، مشترک هستند و با تلاش و کوشش می‌توانند به قرب الهی و سعادت اخروی برسند.

علاوه بر آن به این نکته مهم باید دقّت کرد که تفاوت‌های فردی که به مصلحت پروردگار در زن و مرد وجود دارد، از جمله محدودیت‌های جسمانی موجب نمی‌شود که زن از مراتب و درجات ایمان و درک حقایق از مرد عقب بماند، بلکه خداوند این ظرفیت را در وجود او نهاده و همانند مرد امکانات رشد و تعالی را به او داده تا از توانمندی‌های معنوی بهره‌مند گردد و با مراقبه (تزکیه نفس) و تقوا، او نیز به کمال و رشد و حیات طیبه برسد و بهترین جایگاه را در بهشت برین از آن خود کند.

جالب‌تر این که در قرآن کریم هیچ‌گاه از بیشتری یا کمتری نجات یافتگان بر اساس جنسیت زن یا مرد سخنی گفته نشده است و تنها شرط عاقبت بخیری و زندگی در بهشت را ایمان و عمل صالح بیان می‌کند.

سخن آخر

با توجه به بررسی آیات و روایات مرتبط با این موضوع، می‌توان نتیجه گرفت که ادعاهای مبنی بر اینکه اکثریت اهل جهنم را زنان تشکیل می‌دهند، فاقد اعتبار لازم است. بخصوص احادیثی که به این موضوع اشاره دارند، غالباً دارای اسناد ضعیف یا تفسیرهای نادرست راویان هستند. در مقابل، از قرآن کریم و روایات معتبر استفاده می‌شود که ارزش و کرامت انسانی زن و مرد به یک اندازه است و معیار اصلی برای ورود به بهشت یا جهنم، اعمال و رفتار فردی آنان است.

بنابراین، باید به حذف تعصبات نادرست و نگاهی عادلانه به مسئله‌ی جنسیت در دین روی آوریم. در نهایت، اهمیت رعایت اصول انسانی و ایفای نقش صحیح در زندگی، اعم از زن یا مرد، از تأکیدات آموزه‌های دینی است و به حتم، آنچه که انسان‌ها را به سوی رستگاری هدایت می‌کند، ایمان راستین و عمل صالح است.


[1] . تفسیر مجمع البیان، ذیل سوریه توبه، آیه ۷۲.

[2] . جامع البیان، ج۱۶، ص۲۹.

[3] . غررالحکم، ج ۳، ص ۲۸۸.

[4] . همان، ج ۴، ص ۲۵۰.

[5] . کنزالعمال، ص ۳۱۹.

[6] . بحارالانوار، ج ۸ ، ص ۱۳۳.

[7] . كفاية الأثر، ص 296. 

[8] . غررالحکم، ج ۵، ص۳۲۸.

[9] . همان، ج ۲، ص ۲۹۷.

[10]. بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۲۷.

[11] . مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۴۳.

[12] . من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۹۱.

[13] . من لایحضره‌ الفقیه، ج ۳، ص ۴۶۸.

[14] . كنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۱۱.

[15] . وسایل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۶۸.

[16] .  مجلسی، بحارالانوار، ج۸، ص۱۵۷.

[17] . سوره حجرات، آیه ۱۳.

[18] . الکافي،  ج ۵، ص۵۰۷.

[19] . همان، ج ۱۴، ص ۱۲۳.

[20] . وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷ .

[21] . مستدرك الوسايل، حديث 16600.

[22] . وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱.

[23] . سوره نحل، آیه 97 ، سوره غافر، آیه 4۰، سوره نساء، آیه ۱۲۴ و سوره آل‌عمران، آیه ۱۹۵.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.