فهرست مطالب این مقاله را ببینید
نماز دعوت خداست و عدم اجابت آن، بیاعتنایی به دعوت پروردگار محسوب میشود. وقتی خداوند انسان را دعوت میکند، برای او سفره پذیرایی میگستراند و او را تکریم میکند. آثار مثبت فراوانی در کلام خداوند، احادیث و روایات معصومین، برای به پا داشتن نماز آمده است که میتوانید در مقاله… به مطالعه آنها بپردازید. اما اگر انسان به این دعوت که از جانب حضرت حق صورت گرفته است، بیاعتنا باشد و آن را اجابت نکند، از تمام آثار مثبتی که یک نمازگزار از آن بهرهمند میشود، بیبهره میماند و این بدیهیترین اثر نماز نخواندن است[1]. در این مقاله، به بررسی آثار و عواقب ترک نماز در زندگی دنیوی و اخروی انسان میپردازیم.
نماز نخواندن و بیاعتنا بودن به آن، آثار فراوانی را هم در دنیا و هم در آخرت برای انسان خواهد داشت. در ادامه این آثار و عواقب به تفکیک بیان شده است.
پیامدهای دنیوی نماز نخواندن
زندگی سخت (معیشت ضنک)
نماز نخواندن باعث میشود که رشته حیات معنوی (که حیات واقعی است) از انسان قطع شود و از این رو، حمایتهای الهی را از دست بدهد. خداوند در آیه 124 سوره طه میفرمایند: «هرکس از یاد کردن من روی بگرداند، پس او را زندگی سختی خواهد بود»[2]. این زندگی سخت به دلیل سختی زندگی مادی نخواهد بود؛ گاهی خداوند افراد بینماز و کاهل نماز را با استدراج تنبیه میکند. استدراج یعنی هر اندازه شخص بیشتر گناه کند خداوند بیشتر درهای نعمت را به روی او باز میکند تا در باتلاق گناه فرو رود و این از بدترین عذابهای خداوند است[3].
شرک، کفر و بیدینی
از آثار دیگر نماز نخواندن، شرک، کفر و بیدینی است. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «هرکس نماز را به عمد ترک کند، بیگمان کافر گشته است»[4]. از رسول اکرم (ص) روایت دیگری است که میفرماید: «نماز ستون دین است، پس هرکس نمازش را به عمد ترک گوید، به یقین دینش را نابود کرده است»[5]. همچنین ایشان فرمودهاند: «بین بنده و شرک مگر (به اندازه) ترک نماز فاصلهای نیست، پس هنگامی که آن را ترک کرد، قطعا مشرک شده است»[6]. همچنین امام صادق (ع) در این خصوص میفرمایند: «هرکس نماز را ترک کند، بهرهای از اسلام ندارد»[7].

همنشینی با شیطان
نماز یاد خدا و برقراری یک رابطه عمیق با حضرت حق است. خداوند در آیه 36 سوره زخرف میفرمایند: «هرکس از یاد خداوند رحمان رویگردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستیم تا همواره همنشین او باشد».
نماز نخواندن، باعث باز شدن پای شیاطین به زندگی فرد میشود و اندک اندک این ارتباط به برادری با شیطان و تسلط کامل او میانجامد[8]. خداوند در توصیف این افراد میفرمایند: « وقتی که نزد ما آیند (به شیطان) گویند: ای کاش میان من و تو فاصلهای به اندازه مشرق تا مغرب بود، چه بد همنشینی بودی»[9].
رسول اکرم (ص) فرمودهاند: «شیطان همواره از فرزند انسان وحشت دارد و فاصله میگیرد تا زمانی که نمازهای پنجگانهاش را در وقتش به جا آورد. پس هرگاه آنها را ضایع کرد بر او جرأت پیدا میکند و او را بر گناهان بزرگ وارد میسازد»[10]
بیاعتمادی مردم
میزان اعتماد مردم با اندازه اعتنای به نماز رابطه مستقیم دارد؛ زیرا ارتباط با خدا انسان را از خیانت به بندگان او دور میکند. ائمه اطهار (علیهم السلام) بر همین اساس، نماز را معیاری برای میزان اعتماد به مردم معرفی نمودهاند.
امام صادق (ع) میفرمایند: «دوستانتان را با دو ویژگی امتحان کنید؛ یکی، محافظت بر اوقات نماز و دیگری، نیکی به دوستان در تنگدستی و گشادهدستی. اگر این دو صفت را نداشتند از آنان دوری کنید، از آنان دوری کنید، از آنان دوری کنید»[11].
قساوت قلب
قساوت یعنی سختی و نفوذناپذیری. در قرآن هفت مرتبه از قساوت سخن به میان آمده و در تمام موارد مربوط به قلب بوده است. هر اندازه دل و قلب انسان سختتر باشد، احتمال نفوذ رحمت خداوند در آن پایین میآید و فاصله انسان از خداوند بیشتر میشود. یکی از عواملی که سبب قساوت قلب در انسان میگردد نماز نخواندن است. چرا که سهلانگاری یا ترک نماز یعنی رویگردانی از خداوند؛ و رویگردانیدن از خداوند دل را میمیراند.
خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) سفارش فرمودند: «از فراوانی مال خوشحال نشو و در هیچ حالی ذکر مرا رها نکن؛ زیرا فراوانی مال باعث فراموشی گناهان میشود و رویگردان شدن از یاد من، قلب را سخت میکند»[12].
غفلت، گناه، آرزوهای طولانی، عهدشکنی و … از دیگر عوامل سنگدلی و قساوت قلب است و همه اینها با سبک شمردن نماز پیوند و رابطه دارند[13].
عبدالملک مروان تا چهل و پنج سالگی روزگارش را به نماز و عبادت گذراند. با اینکه پدرش خلیفه بود و هرگونه بساط عیش و نوش برایش فراهم بود، ولی راه زهد و عبادت را در پیش گرفت. بیشتر وقتش را در مسجد بود تا آنجا که به او «کبوتر مسجد» میگفتند.
در حال قرآن خواندن بود که خبر پایان حکومت نه ماهه پدرش را به او دادند. قرآن را بست و گفت: این آخرین بار بود که با تو بودم. راهش را از قرآن و مسجد و نماز جدا کرد و از کبوتر مسجد به کفتاری خونخوار تبدیل شد. روزی از او پرسیدند: شنیدهام پس از عبادت شراب نوشیدهای؟ مروان در پاسخ گفت: نه تنها شراب، که خون مردم را نیز نوشیدهام[14].
مستجاب نشدن دعا
یکی از عواملی که مانع رسیدن صدای انسان به خداوند و بالا رفتن دعای او میشود، نماز نخواندن و سبک شمردن آن است.
خشکسالی
سخاوتمندی یا بخل آسمان، ریشه در رفتارهای زمینیان دارد. اگر مردم اهل ایمان و تقوا باشند خداوند درهای برکت را از آسمان و زمین بر آنان میگشاید و اگر به دروغ ادعای ایمان و پیروی از پیامبر (ص) کنند، گرفتار میشوند. گناه، نوع نگاه خداوند را به زمینیان تغییر میدهد و قطرات باران را در فرود آمدن به تردید میاندازد[15].
نماز نخواندن نیز از گناهانی است که مانع نزول برکت میشود. رسول اکرم (ص) فرمودهاند: «امت من همواره در خیر است؛ تا وقتی که محبت کردن و هدیه دادن میان آنان رایج باشد، امانتداری کنند، از حرام دوری کنند، میهمان را گرامی بدارند، نماز را به پا دارند و زکات بپردازند. پس اگر چنین نکنند به قحطی و خشکسالی گرفتار میشوند»[16].
ذلت و خواری
هر گناهی درهایی از گرفتاری به روی انسان میگشاید. نماز نخواندن نیز ذلت و خواری برای انسان بر جای میگذارد[17].
ملعون ملائکه و کتب آسمانی
رسول اکرم (ص) فرمودهاند: « ترککننده نماز در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمد (ص) ملعون است»[18]
آثار اخروی نماز نخواندن
مرگ سخت
دلبستگی و وابستگی به دنیا در افراد بینماز بیشتر است. چرا که به دنیای پس از مرگ و روز حساب بیاعتقاد یا بیاعتنا هستند و همین امر سبب شده تا نماز را نخوانند یا آن را سبک شمارند. کاهلنماز مرگ سختی را تجربه میکند[19]. زیرا راضی به یاد خدا و برقراری ارتباط با حضرت حق نشده و ایمانش نسبت به خداوند و رستاخیز ضعیف است.
پشیمانی
نماز نخواندن، پشیمانی و افسوس را برای فرد بینماز، هم در لحظات پایانی عمر و هم در برزخ و قیامت به دنبال دارد. انسان بینماز، در آخرین نفسهای زندگی خود، پشیمان میشود و درخواست بازگشت میکند. رسول اکرم (ص) میفرمایند: «بینماز درخواست بازگشت به دنیا میکند و این همان فرمایش خداوند است: آن زمان که مرگ یکی از آنان فرا رسد، میگوید: پروردگارا مرا بازگردان»[20].
کور محشور شدن
نماز مهمترین مسیر ارتباطی بنده با خداوند است و هرکس از آن روی بگرداند در حقیقت از خداوند رویگردان شده است. عمل نکردن به قرآن و مقدم داشتن دنیا بر آخرت، از عوامل کوری اخروی شمرده شده است. نماز مهمترین دستور قرآن است و بیتوجهی به آن به معنای بیتوجهی به آخرت است[21]. خداوند در آیه 134 سوره طه میفرمایند: «و هرکس از یاد من رویگردان شود، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و در روز رستاخیز او را نابینا محشور میکنم».
محشور شدن با منافقان
مهمترین علت جهنمی شدن منافقان، نماز نخواندن است. خداوند در آیه 142 سوره نسا در توصیف این افراد میفرمایند: «آن هنگام که به نماز میایستند با کسالت و از روی ریا نماز میخوانند». نماز خواندن از روی ریا، از نشانههای نفاق است و اگر درمان نشود، عاقبتی جز همنشینی با منافقان ندارد[22]. امام رضا (ع) در این خصوص از حضرت رسول اکرم (ص) نقل فرمودهاند: «نمازتان را ضایع نکنید؛ چرا که ضایعکننده نماز با قارون و هامان محشور میشود و سزاوار است که خدا او را در کنار منافقان وارد آتش نماید»[23].
نابودی اعمال نیک
نماز نخواندن سبب میشود که در آخرت اعمال نیک انسان از بین برود. همانطور که نماز گناهان را از بین میبرد و به اعمال نیک تبدیلشان میکند، نماز نخواندن نیز پاداش کارهای نیک را نابود میکند. درواقع اگر کسی نماز را کنار بگذارد بقیه اعمال او را نگاه نمیکنند. رسول اکرم (ص) میفرمایند: «هرکس نمازش را ترک کند تا اینکه بدون عذر قضا شود، بدون شک عملش نابود شده است»[24].
در زیر قسمتی از صحبتهای آقای دکتر سید محسن میرباقری را در خصوص نماز نخواندن میشنویم:
ویدئو
رسوایی و ذلت در میدان محشر
در روز قیامت در لحظات حساس و وحشتناک در حالی که تمام انسانها گرد میآیند، تجلی و نور خاص خداوند ظاهر و هویدا میشود و ندا داده میشود که تمام انسانها در بارگاه الهی سر به سجود شوند. کسانی که در دنیا در بارگاه او جبین فرسایی کردهاند و نماز را بجای آوردهاند، فوراً به سجده میافتند.
و کسانی که با وجود تندرستی و بدون عذر، نماز نخواندهاند و تنبلی و بیاعتنایی کردهاند کمرهایشان همانند قطعههای آهن محکم میشوند بگونهای که توان خم شدن برای سجده را پیدا نمیکنند و در صفهای کفار که سجده نمیکنند قرار گرفته، ذلّت و خواری شدیدی دامنگیر آنها میشود. نگاههایشان پایین میشود و توان نگاه کردن به این طرف و آن طرف را پیدا نمیکنند. پیش از مبتلا شدن به عذاب دوزخ با این عذاب خوارکننده و رسواکننده مواجه میشوند[25].

محرومیت از شفاعت خداوند و معصومین
اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) توجه به نماز را شرط شفاعت خویش از گنهکاران دانستهاند. زیرا برای شفاعتشان باید شخص رضایت حداقلی خداوند را به دست آورده باشد. رسول اکرم (ص) در نفسهای پایانی عمرشان با صدایی ضعیف فرمودند: «هرکس نماز را چنان تاخیر بیندازد که قضا شود، از شفاعت من بیبهره خواهد بود»[26]. همچنین امام صادق (ع) میفرمایند: «هرکس نماز را سبک شمارد، به شفاعت ما دست نخواهد یافت»[27]. در حدیث دیگری از رسول اکرم (ص) آمده است: «کسی که نماز را عمدا ترک کند از امان خداوند و رسولش دور خواهد بود»[28].
محرومیت از نوشیدن از حوض کوثر
نماز نخواندن و سبک شمردن نماز باعث محرومیت انسان از حوض کوثر میگردد. حوض کوثر، حوضی است بسیار وسیع و پر از آب گوارا که بهشتیان بعد از پشت سر گذاشتن ایستگاههای قیامت و بلافاصله پس از ورود به بهشت آنجا رفته، از دست اهل بیت (علیهم السلام) سیراب میشوند. حوضی که دو نهر بهشتی، یکی از چشمه تسنیم و دیگری از چشمه معین به آن میریزند و هرکس از آن بنوشد هیچگاه تشنه نخواهد شد[29].
امام باقر (علیه السلام) فرمودهاند: «نمازت را کوچک مشمار؛ چرا که پیامبر (ص) هنگام وفاتشان فرمودند: هرکس نماز را خوار شمارد از من نیست. به خدا قسم در کنار حوض کوثر بر من وارد نمیشود»[30].
بیمنزل شدن در بهشت
نماز نخواندن یا بیتوجهی و بیاعتنایی به نماز، علاوه بر عقب انداختن ورود به بهشت، باعث بیمنزلی در آن میشود. شخصی از امام صادق (ع) درباره کسی که نمازش را از روی عمد به تاخیر میاندازد پرسید، امام صادق (ع) فرمودند: «کسی که نمازش را از روی عمد به تاخیر میاندازد وارد قیامت میشود، در حالیکه نه مالی دارد و نه خانوادهای!» پرسیدند: فدایتات گردم، هرچند اهل بهشت باشد؟ امام فرمودند: «بله». پرسیدند: اگر خانواده و مالی ندارد پس منزلش در بهشت چگونه است؟ امام فرمودند: «در بهشت خانهای ندارد و به پذیرایی بهشتیان مشغول است»[31].

ورود به دوزخ و عذابهای دردناک و ماندگار
نماز نخواندن یعنی همراهی با شیطان و سرانجام این رفاقت، داخل شدن در دوزخ است. اگر نماز نخواندن انسان و نافرمانی او از خداوند، با توبه جبران نگردد، سرانجامش جز جهنم نخواهد بود. نماز نخواندن فطرت انسانی را ضعیف و غریزه حیوانی را تقویت میکند و از آنجا که حیوانات را راهی به بهشت نیست، چنین فردی راهی دوزخ میگردد[32].
رسول اکرم (ص) امت خود را در برابر نماز به چهار گروه تقسیم نمودند که سه تای آنها راهی جهنم میشوند: گروهی نماز میخوانند، ولی نسبت به نمازشان سهلانگاری میکنند. «ویل» -یکی از درجات جهنم- برای اینهاست. گروهی دیگر گاهی نماز میخوانند و گاهی نمیخوانند، اینان وارد «غَی» -از دیگر منزلگاههای جهنم- میشوند. گروه سوم هیچگاه نماز نمیخوانند و جایگاه آنان «سَقَر» در جهنم است. چهارمین طایفه، همواره خاشعانه نماز میخوانند. خداوند آیه «قَد أفلَحَ المؤمِنوُن* الّذینَ هُم فِی صَلاتِهِم خاشِعون» (بدون شک مؤمنان رستگار شدند، آنانکه در نمازشان خاشع هستند) را در توصیف این گروه نازل فرموده است»[33].
آثار نماز نخواندن در دنیا، قبر، قیامت در کلام رسول اکرم (ص)
حضرت زهرا علیها سلام از پدر گرامی خویش (ص) سوال نمودند: چه بلا و مصیبتی متوجه زنان و مردانی است که نماز را سبک میشمارند؟ رسول اکرم (ص) فرمودند: «هرکس نماز را سبک شمارد، دچار پانزده بلا میشود: شش بلا دردنیا، سه بلا هنگام مرگ و سه بلا در قبر و سه بلا و عقوبت هنگامی که از قبر بیرون میآید…». ایشان در ادامه سخن، این آثار را به تفکیک اینگونه بیان نمودند:
آثار نماز نخواندن در دنیا
- خداوند برکت را از عمر او برمیدارد؛
- برکت را از رزق او دور میکند؛
- خداوند عزّوجلّ، سیمای صالحان را از چهرهاش برمیدارد؛
- هر عملی که انجام دهد، اجری نمییابد؛
- دعایش به آسمان نمیرود؛
- از دعای صالحان بهرهای نخواهد داشت.
آثار نماز نخواندن به هنگام مرگ
- ذلیل میمیرد؛
- گرسنه میمیرد؛
- تشنه میمیرد؛ پس اگر از همه جویهای آب دنیا به او آّ داده شود، عطش او رفع نمیشود.
آثار نماز نخواندن در قبر
- خداوند در قبرش ملکی میگمارد که آزارش دهد؛
- قبرش بر او تنگ میگردد؛
- در قبر او ظلمت و تاریکی حاکم میشود.
آثار نماز نخواندن در قیامت، هنگام برخاستن از قبر
- خداوند ملکی بر او میگمارد که او را با صورت بر زمین بکشد، در حالیکه خلایق به او نگاه میکنند؛
- کارش بسیار سخت محاسبه میشود؛
- خداوند به او نظر رحمت نمیکند و پاکش نمینماید؛ و او را عذابی بزرگ خواهد بود. [34]
سخن آخر
انسان در این دنیا در غفلت است و در آن به هرچیزی سرگرم شود به آن وابسته خواهد شد. به این علت خداوند خواندن نماز و برقراری ارتباط با خویش را در پنج نوبت در طول روز به انسان دستور داده تا انسان در دنیا به یاد او مشغول شود. نماز نخواندن، غفلت و سرگرم شدن به دنیا و محروم ماندن از آثار مثبت نماز در دنیا و آخرت را در پی دارد.
در این مقاله به آثار و عواقب نماز نخواندن در دنیا و آخرت پرداخته شد. در دنیا عواقبی چون محروم شدن از زندگی آرام، کافر و مشرک از دنیا رفتن، همنشین شدن با شیطان، بیاعتبار شدن و بیاعتمادی مردم، قساوت قلب، مستجاب نشدن دعا و…گریبان بینمازان را میگیرد. این افراد پشیمان از اینکه چرا نماز نخواندهاند، مرگ سختی را تجربه خواهند کرد.
در آخرت نیز با منافقان و به صورت کور محشور خواهند شد. اعمال نیک آنان از بین میرود و از شفاعت خداوند و ائمه معصومین (علیهم السلام) محروم خواهند ماند. وارد دوزخ میشوند و عذابهای دردناکی را خواهند چشید. اگر وارد بهشت شوند در آنجا بیمنزل میمانند و به خدمتکاری مشغول میشوند و از حوض کوثر نیز سیراب نمیشوند. در نهایت آثار و عواقبت نماز نخواندن را در کلام پیامبر گرامی اسلام (ض) مورد بررسی قرار گرفت. به فرموده ایشان تارک الصلاه دچار پانزده بلا میشود. شش بلا در دنیا، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا در قیامت گریبان وی را خواهد گرفت.
[1] بهشت وصال، بررسی آثار تربیتی، اجتماعی و فرهنگی نماز، ص 60
[3] نماز و زندگی، ص 106
[4] مجموعه الاخبار، ص 205
[5] میزان الحکمه، ج 5، ص 402
[6] کنز العمال، ج 7، ص 279
[7] کنز العمال، ج 7، ص 279
[8] نماز و زندگی، ص 104
[9] زخرف/38
[10] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 230
[11] اصول کافی، ج 2، ص 672
[12] همان، ص 497
[13] نماز و زندگی، ص 107
[14] سیوطی، تاریخ الخلفا، ص 163-164؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 107
[15] نماز و زندگی، ص 109
[16] عیو اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 29
[17] نزهه الناظر، ص 37؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 110
[18] الحکم الزاهره، ترجمه انصاری، ص 294
[19] نماز و زندگی، ص 112
[20] بحار الانوار، ج 74، ص 58؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 113
[21] نماز و زندگی، ص 115
[22] همان، ص 116
[23] وسائل الشیعه، ج 4، ص 30
[24] جامع الاخبار، ص 73؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 117
[25] سوره قلم آیه 43
[26] المحاسن، ج 1، ص 80؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 118
[27] فروع کافی، ج 3، ص 270، حدیث 15
[28] عیون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 285
[29] بحار الانوار، ج 8، ص 16-29؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 117
[30] علل الشرایع، ج 2، ص 356؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 118
[31] المحاسن، ج 1، ص 83؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 118
[32] نماز و زندگی، ص 119
[33] المواعظ العددیه، ص 211-212؛ به نقل از نماز و زندگی، ص 119
[34] بحار الانوار، ج 80، ص 17