فهرست مطالب این مقاله را ببینید
در مباحث اخلاقی و دینی به مسأله خانواده اهمیت فراوانی داده شده است. اگر هریک از زن و مرد به وظایفی که در قبال یکدیگر دارند به خوبی عمل کنند فضای خانه فضایی گرم و دلنشین خواهد شد. در آموزههای دینی اموری به عنوان وظایف مرد در قبال همسر خویش مطرح میشود که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت. برخی از مباحث مطرح شده عبارتند از:
- وظایف مرد نسبت به همسرش
- اهمیت حسن خلق مردان
- اهمیت انس مرد با همسر در خانه
- آیا زدن همسر جایز است؟
- تشویق به کمک در کارهای خانه در روایات
- سیرۀ امام علی (ع) در همکاری با خانواده
- وظیفۀ تأمین نیازهای مالی زن
چکیده
- یکی از وظایف مرد در خانه، حُسن خلق است. روایات زیادی دربارۀ حسن خلق در خانه نقل شده است.
- خوشاخلاقی در بیرون از خانه و بداخلاقی در خانه، نوعی نفاق و دورویی است.
- انس با خانواده یکی از مصداقهای مهم حسن خلق است.
- امروزه یکی از آسیبهای اجتماعی این است که انس مردها با خانواده بهدلیل اشتغالات فراوان و گسترش فضاهای مجازی کم شده است.
- بعضی از مردان با استناد به آیۀ «وَاضْرِبُوهُنَّ» آزار جسمی همسران را جایز میدانند؛ درحالیکه حتی یک فقیه یا مفسّر پیدا نمیشود که چنین برداشتی از این آیه کرده باشد. تحمیل نظر خود به قرآن، آنهم بدون پشتوانۀ علمی کار درستی نیست و روایات هم از زدن زنان نهی کرده است.
- یکی دیگر از کارهایی که مرد با انجام آن میتواند به تقویت روابط با همسر کمک کند، کمک کردن در کارهای خانه است. در روایات، فضایل بیشماری برای این کار ذکر شده است.
- پرداخت نفقۀ زن بر مرد واجب است و در روایات، به وسعت دادن به خانواده سفارش شده است.
وظایف مرد
در این نوشته به بررسی وظایفی که شوهران باید نسبت به همسر خود رعایت کنند، اشاره میکنیم. البته ممکن است برخی از این موارد از وظایف مشترک به شمار بیایند. وظایف مشترک در مقاله مستقلی به نام «وظایف همسر در زندگی مشترک» بررسی شده است.
وظایف مرد را میتوان در پنج قسمت مطرح کرد. در قسمت اول، موضوع حسن خلق بررسی میشود که عنوانی کلی است و در قسمتهای بعد وارد موضوعات جزئیتر خواهیم شد:
١. حسن خلق
حسن خلق یکی از مهمترین وظایف مرد در خانه است. از امیر مؤمنان (ع) روایت شده است که فرمودند:
اللَّهَ اللَّهَ فِی النِّسَاءِ وَ فِيمَا مَلَكَت أَيمَانُكُم فَإِنَّ آخِرَ مَا تَكَلَّمَ بِهِ نَبِيُّكُم أَن قَالَ: أُوصِيكُم بِالضَّعِيفَينِ النِّسَاءِ وَ مَا مَلَكَت أَيمَانُكُمُ.[1]
خدا را خدا را [در نظر داشته باشید] دربارۀ زنان و بردگان که آخرین کلام پیامبرتان (ص) این بود که فرمود: شما را نسبت به دو ضعیف سفارش میکنم؛ زنان و بردگان.
مرحوم ابنفهد حلّی[2] حدیث بسیار لطیف دیگری را در کتاب عدّة الدّاعی آورده است. در آن کتاب آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيسَ يَغضَبُ لِشَیءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبيَانِ.[3]
خداوند -عز و جل- دربارۀ هیچ چیز خشمگین نمیشود، آنگونه که برای زنان و کودکان خشمگین میشود.
بیشترین غضب الهی در مورد ظلم و ستم به زنها و کودکان است.
همچنین در کتاب نهج الفصاحه که دربردارندۀ کلمات نبی مکرم اسلام (ص) است، آمده که پیامبر خدا (ص) فرمودند:
ما أكرَمَ النِّساءَ إلّا كَريمٌ و لا أهانَهُنَّ إلّا لَئيم.[4]
جز انسانهای بزرگوار، کسی زنان را اکرام نمیکند و جز انسانهای پست، کسی به آنان توهین نمیکند.
چهارمین روایت نیز بسیار قابل توجه است. روایت شده که پیامبر خدا (ص) فرمودند:
مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَن ضَيَّعَ مَن يَعُولُ.[5]
از رحمت خدا دور است، از رحمت خدا دور است، آن کسی که حقوق نانخوران خود را پایمال کند.
حدیث پنجم که در مصادر اهل سنت نیز آمده است، سفارشی زیبا از رسول خدا (ص) است. وقتی امیرالمؤمنین (ع) به خواستگاری فاطمۀ زهرا (س) آمدند و عقد ازدواج ایشان خوانده شد؛ پیامبر خدا (ص) به امیر مؤمنان (ع) سفارش کردند: «وَ الْطُفْ بِزَوْجَتِك»[6] (نسبت به همسر خود لطف و محبت و مهربانی داشته باش).
علامه طباطبایی (ره) درباره وظایف مرد در خانه میفرمودند: «رفتار شما با همسر خود در خانه، سیر و سلوک شما است. اگر بتوانید وظایف اخلاقی و دینی خود را رعایت کنید، سیر و سلوک شما همین است». سیر و سلوک کار پیچیدهای نیست که فکر کنیم حتماً باید مراحل پیچیدهای را طی کنیم، بلکه رعایت همین موازین دینی است. خوشاخلاقی از بالاترین سلوکهاست و بالاترین مصداق خوشاخلاقی، اخلاق در خانه است. قرآن کریم خطاب به پیامبر (ص) میفرماید:
وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ[7]
تو اخلاقی بزرگ و عظیم داری.
قرآن خلق پیامبر را عظیم یاد کرده است، ولی آیا میدانید که اوج این خوشخلقی در خانه بود؟ پیامبر خدا فرمودند:
خَيرُكُم خَيرُكُم لِأَهلِه وَ أَنَا خَيرُكُم لِأَهلِی.[8]
بهترین شما آن کسی است که برای خانوادۀ خود بهترین باشد. و من در میان شما، بهترین برای خانوادهام هستم.
گاهی میبینیم کسانی که بیرون خانه خیلی خوشاخلاق هستند و در ارتباط با همکاران و دوستان خود، بسیار خوشرو و خندان هستند، به خانه که میآیند، بداخلاقی و تندی میکنند. این نفاق و دورویی است.
وقتی پیامبر خدا (ص) به مدینه آمدند، هر کدام از مردم مدینه، در هر حد توان خود، هدیهای برای آن حضرت آورد و مردم استقبال زیبایی از پیامبر (ص) کردند. زنی به محضر آن حضرت آمد و عرض کرد: یا رسول الله، من توانایی مالی و مادی نداشتم که هدیهای در خور شأن شما بیاورم، ولی فرزندی دارم که به شما خیلی علاقه دارد و یک امتیاز ویژه دارد. او خواندن و نوشتن بلد است.
این امتیاز مهمی بهشمار میآمد؛ زیرا در آن زمان در سرزمین حجاز، کسانی که خواندن و نوشتن میدانستند خیلی محدود بودند. آن زن پس از این عرض کرد: یا رسول الله، این فرزند من دوست دارد که خادم شما باشد. اگر اجازه دهید، در خدمتتان باشد.
نام این پسر انس بن مالک است که ده سال خادم پیامبر بود. او میگوید: من کسی را ندیدم که نسبت به خانوادۀ خود، از رسول خدا (ص) مهربانتر باشد.[9] همچنین میگوید: « پیامبر خدا (ص) در مواردی که امری ناخوشایندش بود، یک بار هم مرا توبیخ نفرمود که چرا این کار را کردی؟ و هرگز نشد که همسران ایشان من را سرزنش کنند، مگر آنکه پیامبر (ص) از من دفاع کرد و فرمود: او را رها کنید. این امر براساس کتاب [سرنوشت] و تقدیر بوده است».[10] البته مقصود این نیست که ما خطاهای زندگی خود را به حساب سرنوشت بگذاریم، اما گاهی بهطور طبیعی، خطاها و مشکلاتی در زندگی پیش میآید.
استاد اخلاق و عرفانِ شهید مطهری، مرحوم آیتالله آقا میرزا علی شیرازی (ره) بوده است.[11] ایشان میگوید: این مردِ بزرگ بود که دست مرا گرفت و با دنیای نهجالبلاغه آشنا کرد. شهید مطهری در کتاب عدل الهی مینویسد: در زمانی که ما شاگردی مکتب این بزرگوار را میکردیم، روزی با گریه در درس حاضر شدند. وقتی علّت گریه را سؤال کردیم، فرمودند: خواب دیدم از دنیا رفتهام و من را به خاک سپردهاند، ولی سگی وارد قبر من شد و من همانجا احساس کردم که این سگ تجسّم تندخوییهای من است.
گاهی در اخلاق من تندیهایی وجود داشت و این سگ تجسّم همان است. خیلی نگران بودم که چه کنم؟ کاری از دست من ساخته نبود. دیدم از آن طرف، سیدالشهدا (ع) وارد قبر من شدند و فرمودند: آن را از تو جدا میکنم.[12] گویا خداوند متعال میخواسته است که با این خواب این مرد بزرگ را متوجه کار خود کند تا ایشان بیش از پیش مراقبت داشته باشد.
٢. انس با همسر
چنانکه گفته شد، خوشاخلاقی عنوانی کلی است و مصادیق بسیاری دارد که در ادامۀ بحث، بهطور جزئیتر به مصادیق آن میپردازیم. یکی از آسیبهای مهمی که امروزه متوجه خانوادهها شده، این است که انس مردها با خانهها کم شده است. اشتغالات زیاد، شغلهای متعدد و ساعات کاری طولانی موجب شده که مردان کمتر در محیط خانه حضور داشته باشند. تازه برخی از آنان زمانی هم که وارد خانه میشوند، بعضی از کارهای نیمهتمام خود را به خانه میآورند یا بهسراغ فضاهای مجازی و چک کردن ایمیلها و پیامها و دیدن شبکههای مختلف میروند و حتی برخی از زنان گلایه دارند که همسر آنان بهسراغ بازیهای فضای مجازی میرود. پس انس با همسرنیز یکی از وظایف مرد در خانه است.
در گذشته، دوری مرد از محیط خانه اینقدر زیاد نبود. وقتی مرد بعد از حدود هشت ساعت کار به خانه میآمد، مشغلۀ دیگری نداشت و در خانه، همسر مهربانی برای خانم خود و پدر مهربانی برای فرزندان خود بود؛ اما متأسفانه در روزگار کنونی اعضای خانواده در زیر یک سقف زندگی میکنند، ولی هر کسی به دنبال کار خود است و با هم ارتباط ندارند. این امر، آسیبهای فراوانی در پی دارد که این کتاب مجالی برای طرح آن نیست.
بنابراین مردان باید دقت کنند که اولاً چند ساعت از شبانهروز را در خانه هستند و چه مقدار از ساعات حضور در خانه را صرف ارتباط با همسر و فرزندان میکنند. افراط و تفریط خوب نیست؛ نه تنبلی و بیکاری پسندیده است و نه زیادهروی در کار. شغلهای دوم و سوم به زندگی اجتماعی و خانوادگی ما آسیب میزند. البته برخی افراد چارهای ندارند و میگویند ما مجبوریم که در چند جا کار کنیم، اما بههرحال نباید فراموش کنیم که اینگونه کار کردن به جسم و روح ما آسیب میزند. جسم و روح ما توانایی محدودی دارند. اگر بیش از توان خود کار کنیم، بعدها باید این درآمدها را خرج درمان بیماریهای جسمی و روحی خود بکنیم.
فضیلت نشستن در کنار همسر
رسول خدا (ص) در روایتی لطیف فرمودند:
جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِيَالِهِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعتِكَافٍ فِی مَسجِدی هَذَا.[13]
اینکه مرد در نزد خانوادۀ خود بنشیند، در نزد خدای متعال از یک اعتکاف در مسجد من بالاتر است.
یکی از اعمال مستحبی که در این سالها رواج هم پیدا کرده، اعتکاف است. اعتکاف حداقل باید سه روز باشد. اگر کسی دو روز معتکف شد و روزه گرفت و به وظیفۀ اعتکاف عمل کرد، روزۀ روز سوم برای او واجب میشود. اعتکاف باید در مسجد جامع باشد و احکامی دارد. یکی از بهترین محلها برای اعتکاف، مسجد النبی است. در روایت آمده است که یک نماز در مسجد النبی، معادل ده هزار نماز است.[14] ببینید که اعتکاف در مسجد النبی چقدر ثواب دارد!
ولی پیامبر خدا (ص) فرمودند که اینکه مردی پیش زن و فرزند خود بنشیند و با آنان انس بگیرد، پیش خدا از اعتکاف در مسجد النبی محبوبتر است. گاهی برخی زنان به ما شکایت میکنند که همسرشان به سخنان آنان توجه نمیکند و گویا حرف آنها برایشان ارزشی ندارد. این کار، بسیار ناپسند است. پیامبر خدا (ص) در روایتی فرمودند:
مَن عَرَضَ لِأَخِيهِ المُسلِمِ المُتَكَلِّمِ فِی حَدِيثِهِ فَكَأَنَّمَا خَدَشَ وَجهَهُ.[15]
کسی که در میان کلام برادر مسلمانش که در حال حرف زدن است وارد شود، مانند آن است که به صورت او خدشه وارد کرده باشد.
انس با خانواده فقط این نیست که ما در خانه ساکت بنشینیم و هیچ نگوییم و به حرف کسی هم توجه نکنیم. گاهی این نشستنها و سکوتهای طولانی خیلی سنگین است. خانوادهها نمیپسندند. میگویند: وقتی شما در خانه نبودید، بهتر از این بود که اینطور با بداخلاقی به خانه بیایید.
هدف از نشستن با اهل خانه، انس و محبت و صمیمیت است. گاهی مردانی هستند که حتی پس از ازدواج هم ترجیح میدهند بیرون خانه غذا بخورند. این کار بسیار ناپسند است. جوان عزیزی که ازدواج کرده است، شریک زندگی برای خود انتخاب کرده؛ بنابراین باید در کنار همسر خود باشد.
٣. پرهیز از آزار جسمی همسر
پرهیز از آزار جسمی همسر یکی از مهمترین وظایف مرد است. متأسفانه مردانی هستند که همسران خود را آزار میدهند و توجیه میکنند که این کار حق آنان است! میگویند: مگر در قرآن نخواندهاید که میفرماید: «وَ اضرِبُوهُنَّ»[16] (همسران خود را بزنید)؟!
تقاضای ما این است که در فهم قرآن دقت بیشتری بفرمایید. آیا درک قرآن به این آسانی است؟ آیا با یک ترجمه کار تمام میشود؟ آیا ما میتوانیم برداشت اولیه و بدون تحقیق خود را بهعنوان یک نظر دینی بر گردن قرآن بگذاریم؟ قرآن کریم آیاتی دارد که فهم آن نیازمند تحقیق و تأمل بسیار است. مثلاً اگر بنا باشد بهسادگی و با میل خود قرآن را معنا کنیم، ممکن است کسی بگوید: قرآن فرموده است: «فَلا يُسرِف فِی القَتلِ»[17] (ولیِّ دم، در کشتن دیگران اسراف نکند). بنابراین کشتن یکی دو نفر اشکال ندارد، چون این اسراف در قتل نیست!
ما برای فهم آیات، نیازمند دانش و فهم قرآنی هستیم و باید به کارشناسان این فن مراجعه کنیم. شخصیتی مانند علامه طباطبایی (ره) عمر خود را برای فهم و درک و تفسیر قرآن میگذارد؛ بنابراین باید بپذیریم که ما حق نداریم با ترجمۀ سطحی یک آیه بگوییم این، نظر قرآن است. یک فقیه یا مفسر پیدا نمیشود که ذیل آیۀ «وَ اضرِبُوهُنَّ» به مردان بگوید که شما حق دارید همسران خود را بزنید؛ بهصورتی که اثری در بدن او ایجاد شود و بدن زن سرخ یا کبود شود.
قطعاً اگر ما به دیگری آسیبی برسانیم و مثلاً به صورت او ضربهای بزنیم و صورت او سرخ شود، همۀ فقها میگویند: باید به کسی که به او ضربه زدهایم، یک مثقال و نیم طلا دیه بپردازیم و اگر کبود شود، سه مثقال طلا و اگر از کبودی گذشت و به سیاهی رسید، شش مثقال طلا مدیون او هستیم. فرقی نمیکند که آن شخص همسر ما باشد یا فرزند یا شخص دیگر. پیامبر خدا (ص) فرمودند:
إِنّی أَتَعَجَّبُ مِمَّن يَضرِبُ امرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّربِ أَولَى مِنها.[18]
من تعجب میکنم از مردی که زن خود را میزند، حال آنکه خودش سزاوارتر است به اینکه کتک بخورد [و ادب شود].
امام صادق (ع) فرزندی به نام اسماعیل داشتند که در قبرستان بقیع مدفون است. ایشان در زمان حیات امام صادق (ع) از دنیا رفتند. امروزه فرقۀ اسماعیلیه به امامت اسماعیل معتقد است، حال آنکه خود ایشان چنین ادعایی نداشته است. روزی به امام صادق (ع) خبر دادند که اسماعیل تب کرده است. امام صادق (ع) فرمودند: بروید از او سؤال کنید که امروز چه خطایی کرده است که خداوند او را گرفتار این بیماری کرده است. اسماعیل در پاسخ چیزی نگفت، اما خبر دادند که او امروز با همسر خود درگیر شده است و همسرش را زده و او با دیوارۀ در برخورد کرده و صورتش خراش برداشته است.
حضرت آن زن را که «بنت زلفی» نام داشت طلب کردند و به او فرمودند: «اجْعَلِي إِسْمَاعِيلَ فِي حِلٍّ مِمَّا ضَرَبَك» (اسماعیل را بهخاطر آنکه تو را زد، حلال کن). او گفت: او را حلال کردم. امام صادق (ع) هم هدیهای به او دادند، سپس فرمودند: حالا بروید ببینید که اسماعیل در چه حالی است؟ رفتند و دیدند که هیچ اثری از بیماری در او نیست.[19]
گاهی مشکلات و بیماریها و ناراحتیهایی که در زندگی ما پیش میآید، ناشی از ظلمی است که کردهایم و یکی از بزرگترین مصادیق ظلم، ظلم به همسر است. البته ما نمیتوانیم بگوییم که اگر کسی گرفتار بیماری شد، حتماً مرتکب گناه شده است و عقوبت گناه خود را میکشد. ما نمیتوانیم تشخیص دهیم؛ بلکه امام است که میتواند.
۴. یاری کردن همسر در خانه یکی از وظایف مرد
یکی دیگر از وظایف مرد که با انجام آن میتواند به تقویت روابط با همسر کمک کند، همکاری کردن در کارهای خانه است. از امام صادق (ع)روایت شده که امیر مؤمنان (ع) در کارهای خانه به حضرت زهرا (س) کمک میکردند.
كَانَ أَمِيرُ المُؤمِنِينَ (ع) يَحطِبُ وَ يَستَقِی وَ يَكنُسُ وَ كَانَت فَاطِمَةُ (س) تَطحَنُ وَ تَعجِنُ وَ تَخبِز.[20]
امیرالمؤمنین (ع) هیزم و آب میآورد و جارو میزد و فاطمه (س) آرد و خمیر درست میکرد و نان میپخت.
فاطمۀ زهرا (س) برخی از کارها را انجام میدادند و امیر مؤمنان (ع) هم بعضی کارهای دیگر را. در روایت دیگری آمده است که:
خِدمَةُ العِيَالِ كَفَّارَةٌ لِلكَبَائِر.[21]
خدمت به همسر کفاره گناهان کبیره است.
همچنین از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند:
لَا يَخدُمُ العِيَالَ إِلَّا صِدِّيقٌ أَو شَهِيدٌ أَو رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيرَ الدُّنيَا وَ الآخِرَة.[22]
کسی به همسر خدمت نمیکند، مگر صدّیق یا شهید یا مردی است که خدا خیر دنیا و آخرت را برای او خواسته است.
این روایت ماجرای جالبی دارد. از امیر مؤمنان (ع) نقل است که روزی رسول خدا (ص) به خانۀ ایشان آمدند و فاطمۀ زهرا (س) پای ظرف غذا نشسته بود و امام (ع) هم مشغول پاک کردن عدس بود. بعد از این، پیامبر خدا (ص) با جملاتی زیبا، به بیان فضیلت و پاداش مردی که به همسر خود کمک میکند، پرداختند که یکی از جملات آن حضرت را ذکر کردیم.
۵. تأمین نیاز مالی همسر
یکی از افراد واجب النفقۀ مرد، همسر اوست و تأمین نیاز مالی همسر از وظایف مرد است. البته بحث نفقه، احکام مفصلی دارد که متأسفانه مورد غفلت است. دانشپژوهان گرامی، برای مطالعۀ مفصل این مبحث، میتوانند به تحریر الوسیلۀ امام خمینی (ره) مراجعه کنند. بر مرد واجب است که مسکن، خوراک و پوشاک همسر خود را بهصورتی که در شأن همسرش است، تأمین کند. پیامبر اکرم (ص) در روایتی زیبا، خصوصیات بهترین مردان را بیان فرمودند. ازجمله فرمودند:
السَّمحَ الكَفَّينِ … وَ لَا يُلجِئُ عِيَالَهُ إِلَى غَيرِهِ.[23]
آن مردی که دست سخاوت داشته باشد … و نانخوران را به دیگری محتاج نکند.
بنابراین یکی از خصوصیات بهترین مرد این است که کاری نمیکند که دست نیاز همسر و دیگر افراد واجبالنفقهاش نزد دیگران دراز شود. در ادامۀ همین روایت، آن حضرت، بدترین مردان را کسانی میدانند که بخیل هستند و کاری میکنند که دست نانخورهایشان بهسوی دیگران دراز شود.[24]
مردی که نیازمندیهای همسر خود را تأمین نمیکند و همسر او محتاج دیگران میشود، از بدترین مردان است، حتی اگر آن دیگری، پدر یا برادرش باشد. خانمها هم دوست ندارند که نیازمندیهای خود را از غیر شوهرشان درخواست کنند. این وظیفۀ مرد است. امری مستحب نیست، بلکه وظیفهای دینی برای مرد و حق مسلّمِ شرعیِ زن است. از امام سجاد (ع) روایت شده که فرمودند:
إِنَّ أَرضَاكُم عِندَ اللَّهِ أَسبَغُكُم عَلَى عِيَالِهِ.[25]
خداوند بیش از همه از کسی راضی است که گشایش بیشتری برای خانوادۀ خود ایجاد کند.
در ضربالمثلهای ما نیز آمده است که «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است». البته گاهی از این ضربالمثل استفادۀ درستی نمیشود، ولی یکی از جاهایی که قطعاً میتوانیم بگوییم این حرف درست است، آنجاست که مرد پیش از آنکه نفقۀ همسر و فرزندان خود را پرداخت کند و نفقۀ واجب آنان را تأمین نماید، بهسراغ مخارج دیگر برود. حتی اگر آن مخارج، بهخودی خود مستحب هم باشند، ولی قطعاً بر واجب مقدّم نمیشوند.
لُبّ مطلب در وظایف مرد
قَالَ رسولُ الله (ص):
بهترین شما آن کسی است که برای خانواده خود بهترین باشد و من در میان شما بهترین برای خانوادهام هستم.
وسائل الشیعه، ج20، ص171
[1]. کافی، ج7، ص52.
[2]. یکی از علمای بسیار ارزشمند شیعه، ابنفهد حلی (متوفای ٨۴١)، صاحب کتاب عدة الداعی است. ایشان در کربلا در بیرون حرم مطهر، نزدیک به باب القبلۀ صحن سیدالشهدا (ع) مدفون است. این عالم بزرگ صاحب آثار گوناگونی است که مشهورترین آنها همین کتاب عدة الداعی است که با ترجمههای گوناگون، به فارسی نیز برگردانده شده است.
[3]. عدة الداعی، ص84.
[4]. نهج الفصاحة، ص472.
[5]. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص168.
[6]. بحار الانوار، ج43، ص133 به نقل از مناقب.
[7]. سورۀ قلم، آیۀ4.
[8]. وسائل الشیعه، ج20، ص171.
[9]. «ما رَأَيتُ أَحَدَاً کانَ أَرحَمَ بِالعَيال مِن رَسولِ اللّه»؛ صحیح مسلم، کتاب الفضائل، باب فضل نسب النبی؟ص؟ و تسلیم الحجر علیه قبل النبوه، ج4، ص1808، ح2316.
[10]. «و الذی بعثه بالحق ما قال لی فی شیء قط کرهه: لم فعلته. و لا لامنى نساؤه إلا قال: دعوه إنما كان هذا بكتاب و قدر»؛ احیاء علوم الدین، ج٧، ص١١٢.
[11]. دانشپژوهان گرامی میتوانند برای آشنایی با زندگی مرحوم آقا میرزا علی شیرازی به مقدمۀ کتاب سیری در نهجالبلاغه، اثر شهید مطهری مراجعه کنند.
[12]. عدل الهی، ص٢۵١.
[13]. مجموعة ورام، ج2، ص122.
[14]. کافی، ج۴، ص۵۵۶.
[15]. کافی، ج٢، ص۶۶٠.
[16]. سورۀ نساء، آیۀ 34.
[17]. سورۀ اسراء، آیۀ 33.
[18]. بحار الانوار، ج100، ص249.
[19]. بحار الانوار، ج47، ص268.
[20]. الامالی، شیخ طوسی، ص661.
[21]. مستدرک الوسائل، ج13، ص49.
[22]. بحار الانوار، ج101، ص132.
[23]. تهذيب الاحکام، ج7، ص400.
[24]. «… البَخِيلَ الْمُلْجِئَ عِيَالَهُ إِلَى غَيرِهِ …»، همان
[25]. کافی، ج8، ص69.