راهکارهای رسیدن به هدف خلقت در تربیت فرزند
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
هدف از خلقت، بندگی خداوند متعال است. این یک اصل مهم در تربیت فرزند است که میتواند تاثیر اساسی در هدایت او به سوی رشد و کمال انسانی داشته باشد. در این مقاله ضمن بیان اصل هدف داری خلقت به بررسی راهکارهای رسیدن به هدف خلقت در تربیت فرزند میپردازیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- هدف داری خلقت
- حرکت به سمت هدف خلقت
- بنده خدا بودن فرزندان
- تربیت فرزندان بر اساس فطرت
- آشنایی با روشهای تربیتی
- راهکارهای رسیدن به هدف خلقت
- هزینه کردن وقت
- شناخت میدان عملیات تربیت
- شناخت سیره و روش اهلبیت (ع)
- صبر و حوصله
- توجه به الگوهای سهگانه تربیت
- تهیه خوراک مناسب برای ذهن فرزندان
- توجه به محیط
چکیده راهکارهای رسیدن به هدف خلقت :
- یکی از اصلهای مهمّ تربیتی هدفدار بودن خلقت انسان است که والدین و مربیان وظیفه دارند برای تربیت نسل خود، این هدف را مدّنظر داشته باشند.
- انسان برای اینکه بنده خدا باشد باید بر اساس فطرت خود تربیت شود.
- دو نوع تربیت وجود دارد:
- تربیت عام به معنای شکوفاسازی استعدادهای بالقوّه
- تربیت فطری (دینی) به معنای شکوفاسازی فطرتهای الهی
- برای تربیت فطری نیازمند چهار نکته هستیم:
- مربّی خوب
- متربّی
- شاخصههای تربیتی
- ابزار تربیتی
- اوّلین راهکار برای رسیدن به هدف خلقت، صرف وقت است، تا وقت صرف نکنیم به نتیجه دلخواه نمیرسیم.
- راهکار بعدی، شناخت میدان عملیات تربیت یعنی شناخت متربّی، محیط پیرامونی او و دسترسیهای او.
- راهکار سوم شناخت سیره معصومین (ع) است که تنها الگوی کامل تربیت دینی در خانه امیر المؤمنین و حضرت زهرا (س) میتوان یافت. زیرا هر دو معصوم و مصون از خطا بودند و تمام کردار، گفتار، رفتار و سیره آنها میتواند برای ما حجّت باشد.
- مهمترین نکته اینکه تربیت، بدون صبر، تأمّل، دقّت، تعقّل و فکر محقّق نمیشود.
- الگوهای سهگانه تربیت عبارتاند از: هفت سال اوّل (سید بودن فرزندان)، هفت سال دوم (قرار گرفتن در مسیر تعبّد و بندگی) و هفت سال سوم (وزیر بودن فرزندان).
- در فرآیند تربیت باید یک خوراک مناسب برای ذهن فرزندان داشته باشیم. نباید منفعل باشیم. پیشرو بودن، جلو بودن و فعّال و پویا بودن در تربیت یکی از ارکان تربیت دینی است.
- مربّی موفّق باید بخشی از هزینه فکری، برنامهای و اهداف خود را برای همسو کردن عوامل محیطی با جریان تربیت قرار دهد.
هدف داری خلقت
یکی از اصلهای مهمّی که ما مربّیان و والدین باید به آن توجّه بکنیم، این است که خلقت انسان یک هدف متعالی دارد و وظیفه ما این است که برای تربیت نسل خود، این هدف را مدّ نظر داشته باشیم که راه گم نشود.
حرکت به سمت هدف خلقت
خداوند هدف خلقت را در قرآن «ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلاَّ لِیعبُدونِ»[1] بیان میفرمایند که همه ما برای بندگی خدا آمدهایم. آمدهایم که بندههای خدا باشیم و لذا هدف این است.
گاهی اوقات باید خیلی دقّت هم بکنیم. یک موقعی از یاد نمیبرم یک بزرگواری در یک گفتگوی رسانهای به من گفتند: میخواهیم درباره فرزند پروری صحبت بکنیم. گفتم: اجازه میدهید من این واژه را یک اصلاحی بکنم. ما به جای اینکه بگوییم: فرزند پروری، بگوییم: بنده پروری. یعنی بدانیم این اصل به عنوان یک اصل حاکم و مهم است. اگر ما هدف را خوب تشخیص بدهیم، زیرمجموعه را هم مثل یک پازل دقیقی میچینیم، برای اینکه آن هدف محقّق بشود.
شاید انسان در دنیا کارهای مختلفی بکند. بالاخره برنامههای مختلفی داشته باشد ولی باید نتیجه غایی و مهم این باشد که همه نخها، همه مسیرها به سمت بندگی خدا ختم بشود.
مراقب باشیم خیلی از کارهایی که در دنیا انجام میشود، اینها قرار نیست که آن هدف اصلی زندگی انسان باشد. مثلاً ممکن است من دکتری بشوم، مهندسی بشوم، طلبهای بشوم، اینها همه برای این است که بتوانیم زمینه و بستر را برای بهتر بندگی کردن فراهم بکنیم و الّا خود اینها مطلقاً به عنوان آن هدف نهایی محسوب نمیشود.
بنده خدا بودن فرزندان
ما باید ذیل این اصل به چند نکته توجّه داشته باشیم. اوّلین نکته این است که ما بدانیم فرزندان ما باید بنده خدا باشند و در این مسیر گام بردارند.
تربیت فرزندان بر اساس فطرت و هدف خلقت
دوم: برای اینکه بنده خدا باشند باید براساس فطرت خود تربیت بشوند. من این فطرت را هم عرض بکنم. چون ما گاهی اوقات میگوییم: تربیت فطری یا تربیت دینی. ما یک تربیت به معنای عام داریم؛ میگویند: شکوفاسازی استعدادهای بالقوّه. مثلاً فرزند ما استعداد خوب خط نوشتن را داشته باشد. گاهی اوقات استعداد یک کار فنّی خوب، یک طراحی خوب را داشته باشد، این یک نوع تربیت به معنای عام است.
ولی یک تربیتی داریم، تربیت دینی یا فطری است و آن این است که شکوفاسازی فطرتهای الهی است. فطرتهای الهی، یعنی آن ویژگیهای خداپسندانهای که در وجود انسان نهفته هستند، انسان اینها را در کلام خود، در رفتار خود، سلوک خود تجلّی بدهد و لذا وقتی هدف خلقت بندگی شد، بندگی با تربیت فطری محقّق شود، این نکته دوم است.
چهار لازمه تربیت فطری
امّا نکته سوم این است که ما برای تربیت فطری نیازمند به چهار نکته هستیم. 1- مربّی خوب. 2- متربّی. 3- شاخصههای تربیتی. 4- ابزار تربیتی. یعنی این چهار مورد باید خوب در کنار همدیگر قرار بگیرد و به هر چهار اصل توجّه بشود که ما بتوانیم یک تربیت فطری خوبی را محقّق بکنیم.
آشنایی با روشهای تربیتی
امّا نکته چهارمی که ما باید حتماً به آن توجّه داشته باشیم آشنایی با روشهای تربیتی است. یعنی ما وقتی میخواهیم هدف را بندگی بدانیم، باید بدانیم که از چه روشهایی باید استفاده بکنیم. باید چه مسیری را در تربیت طی بکنیم و لذا به نظر من این یکی از خلأهایی است که امروز در مسیر تربیت وجود دارد.
گاهی اوقات ما نمیدانیم. واقعاً وقتی میگوییم: روش تربیتی، برای دستیابی به آن اصول تربیتی، نیاز است بدانیم روشها چیست. چون اینها به نوعی آن خمیر مایههایی است که ما را به آن اهداف خود نزدیک میکند و اگر این روشها را نداشته باشیم، قطعاً یا درجا میزنیم یا عقبگرد میکنیم. برای اینکه تربیت دینی یا بندگی یا هدف خلقت محقّق بشود، باید چه کارهایی کرد را إنشاءالله در ادامه خدمت شما عرض خواهم کرد:
راهکارهای رسیدن به هدف خلقت
همینطور که عرض کردیم یکی از اصول تربیت این است که ما هدف خلقت را بدانیم و هدف خلقت بندگی و تربیت بندهگونه است. برای اینکه ما به این مهم دست پیدا بکنیم، چهار نکته را بیان کردیم. امّا گاهی اوقات والدین و خانوادهها میپرسند که ما اگر بخواهیم یک مقدار عملیاتیتر، یک مقدار میدانیتر با این آشنا باشیم باید چه بکنیم؟ میخواهم چند راهکار برای این عرض بکنم:
۱. هزینه کردن وقت
اوّلین راهکار برای رسیدن به این هدف، این است که باید برای آن وقت صرف کرد. یعنی ما بدانیم که تا وقت صرف نکنیم به نتیجه دلخواه نمیرسیم. بعد وقتی میگوییم وقت صرف بکنیم، حداقل باید در دو زمینه وقت صرف بشود. یک زمینه برای این است که سطح دانش و مهارت خود را در عرصه تربیت دینی افزایش بدهیم و دوم این است که وقت بگذاریم این دانش و مهارت را روی فرزندان خود پیاده بکنیم. یعنی در این دو زمینه باید تلاش بکنیم. پس نکته اوّل این است که باید وقت بگذاریم.
۲. شناخت میدان عملیات تربیت
نکته دومی که باید به آن توجّه بشود، این است آن کسی که دارد نقش مربّی را ایفا میکند، حتماً باید میدان عملیات تربیت را هم خوب بشناسد. میدان عملیات تربیت را بشناسد یعنی چه؟ یعنی اوّلاً متربّی را خوب بشناسد، آن فرزند را خوب بشناسد. دوم این است که به خوبی با محیط پیرامونی او و دسترسیهای او هم آشنا باشد، چون همه اینها در تربیت مؤثّر است.
۳. شناخت سیره و روش اهلبیت (ع)
امّا نکته سومی که ما باید به آن برای رسیدن به این مسیر توجّه بکنیم، این است که حتماً باید بدانیم سیره و روش اهل بیت (ع) و وجود مبارک حضرت صدّیقه طاهره زهرای مرضیه (س) هم چگونه بوده است. حقیقتاً تنها الگوی تربیت دینی را به صورت کامل میتوانیم در خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (س) بیابیم. دلیل آن این است که هر دو معصوم و مصون از خطا بودند و تمام کردار و گفتار و رفتار و سیره آنها میتواند برای ما حجّت باشد.
من همین جا یک نکتهای را محضر شما عرض بکنم. امروز پدران، مادران، هر کسی بخواهد برای تربیت آدرسی را غیر از آدرس اهل بیت و خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (س) بدهد، آدرس غلطی داده است. یعنی باید بدانیم برای دریافت تربیت دینی منحصراً باید به سراغ خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و معصومین (ع) برویم و بگیریم. یعنی اگر کسی جای دیگر آدرس داد، آدرس غلط است، نمیتواند آدرس درستی باشد، نمیتواند آدرس جامعی باشد، آن جامعیّت فقط در آنجا وجود دارد.
لذا باید با روش و سیره اهل بیت (ع) در تربیت دینی آشنا باشیم که خود اینها یک شاخصههایی دارد یک نکات تربیتی دارد و من اگر کلّی آن را بخواهم عرض بکنم این است که وقتی ما سیره اهل بیت (ع) را نگاه میکنیم، میبینیم سیرهای بوده است که توجّه داشتند که فرامین خدا در محیط خانه اجرا بشود، دستورات الهی در خانه اجرا بشود. یعنی این قاعده، قاعده کلّی و مهمّی بود که در خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (س) رقم میخورد.
۴. صبر و حوصله
نکته چهارمی که اگر ما بخواهیم در این مسیر تربیت دینی فرزندان خود موفّق باشیم و باید به آن توجه بکنیم این است که باید حوصله داشته باشیم، صبر داشته باشیم. چون میدانید تربیت، بدون صبر محقّق نمیشود. بدون تأمّل و دقّت و تعقّل و فکر محقّق نمیشود، بدون تحلیل محقّق نمیشود. یعنی ما باید اینها را مثل یک پازلهایی کنار همدیگر قرار بدهیم و از اینها استفاده بکنیم برای تربیت دینی فرزندان خود برای اینکه بنده خدا بشوند و هدف خلقت که به عنوان یک اصل مهم در تربیت است محقّق بشود.
۵. توجه به الگوهای سهگانه تربیت
یکی دیگر از نکاتی که ما باید به آن توجّه بکنیم و دقّت داشته باشیم این است که ما برای تربیت دینی راهی جز این نداریم که آن دورههای تربیتی را هم براساس همان الگویی که در آموزههای دینی به ما ارائه شده است توجّه بکنیم.
معمولاً در تربیت، الگوهای ما یک الگوهای سه گانهای است. هفت سال اوّل، هفت سال دوم و هفت سال سوم. هفت سال اوّل قاعده بر سیّد بودن فرزندان است. هفت سال دوم قاعده بر این است که فرزندان را در مسیر تعبّد و بندگی قرار بدهیم و هفت سال سوم فرزندان ما وزیر هستند. وزیر هم اینجا به معنای اینکه باید با آنها مشورت بکنیم نیست، یعنی باید آنها را مشغول بکنیم، آنها را پر کار بکنیم .اگر با تمام زیر و بم این سه دوره سنی آشنا باشیم و براساس همان حوصله، صبر و تحلیل عمل بکنیم قطعاً میتوانیم فرزندان خود را در مسیر بندگی خدا قرار بدهیم.
خیلی از خانوادهها پرسشهایی را دارند. مثلاً این هفت سال اوّل که میگویند: بچّهها سیّد هستند، یعنی آنها را رها بکنیم، هر کاری بکنند؟ میگوییم: قطعاً این نیست، چون دوره تربیتی است، شما اگر بچّه را رها بکنید که هر کار بکند، مطمئن باشید بیتربیت میشود، تربیت نمیشود. باید مفهوم سیّد را بدانیم، باید مفهوم بنده بودن را بدانیم. باید مفهوم وزارت را بشناسیم که إنشاءالله در جای خود باید بیان شود.
۶. تهیه خوراک مناسب برای ذهن فرزندان
امّا نکته بعدی که ما باید در مسیر تربیت فرزندان خود به آن توجّه بکنیم، خصوصاً باید به آن تربیت دینی توجّه بکنیم، این است که باید یک خوراک مناسب برای ذهن فرزندان خود داشته باشیم. لذا در روایات هم این را تأکید میکنند. مثلاً در روایت داریم قبل از اینکه مُرجعه بتوانند افکار غلط خود را در ذهنهای فرزندان شما شکل بدهند، شما ذهن آنها را با مطالب فاخر دینی شکل بدهید. یعنی ما باید یک نقش فعّال را در تربیت داشته باشیم، منفعل نباشیم.
مثلاً بچّه ما برود بدیها را یاد بگیرد، بیتربیت بشود، تازه ما به فکر این بیفتیم که چگونه او را تربیت بکنیم. چگونه خوبیها را در ذهن او جا بدهیم. ما باید یک نقش فعّالی را داشته باشیم و در عین حالی که فعّال هستیم، پیشرو باشیم. یکی از ضعفهایی که ما امروز در تربیت فرزندان میبینیم، این است که خانوادهها منفعل هستند. مراقب باشیم که خدایی ناکرده اینطور نشود که فرزند ما آسیبی را ببیند، تازه ما کاسه چه کنم به دست بگیریم که چه بکنم. تازه ما به دنبال راهکار باشیم که چه کار بکنیم؟
پس پیشرو بودن، جلو بودن و از آن طرف فعّال و پویا بودن در تربیت یکی از ارکان تربیت دینی است. یعنی ما مطالب خوب را، مطالب ارزشمند را، مطالبی که میتواند او را در مسیر بندگی قرار بدهد، در ذهن فرزندان خود جا بدهیم.
۷. توجه به محیط
امّا اینجا یک نکته دیگر هم باقی میماند که باید به این نکته هم اشاره بکنیم و یک خصوصاً توجّه دقیقی به این نکته داشته باشیم. اگر ما بخواهیم تربیت دینی در فرزندان خود محقّق بکنیم، باید حتماً به محیطی هم که فرزندان ما در آن قرار میگیرند، توجّه بکنیم. چون میدانید محیط و عوامل محیطی یک تأثیر مستقیمی را روی تربیت فرزندان ما میگذارد.
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد! شما میبینید گاهی اوقات ممکن است پدر خیلی تلاش بکند، مادر در تربیت خیلی تلاش بکند ولی عوامل محیطی قدرتمندانهتر عمل بکند. مثلاً یک دوست ناباب بیاید تمام کارهایی را که ما کردیم را به هم بریزد یا رسانه بیاید تمام تلاشهایی که ما کردیم را بر باد بدهد و لذا ما باید عوامل محیطی را هم همسو با تربیت دینی قرار بدهیم و این را به عنوان یک قاعده در نظر بگیریم. در تربیت، تکسویی و تکروی جواب نمیدهد.
وقتی تربیت محقّق میشود که علاوه بر اینکه ما یک مسیر رو به جلو را داریم مشخّص میکنیم، سایر عوامل را هم بیاوریم در کنار خود و همسوی با خود قرار بدهیم. لذا مربّی موفّق، پدر و مادر موفّق، آن کسانی هستند که بخشی از هزینه فکری خود را، هزینه برنامهای خود را، هزینه هدفی خود را در عوامل محیطی قرار بدهند که آنها را بیاورند همسو بکنند. مثلا یک موقعی من فقط تمرکز خود را روی فرزند خود میآورم، از رسانهای که فرزند من دارد از آن استفاده میکند، غافل میشوم. در حالی که آن رسانه گاهی اوقات نقش تربیتی من را هم به راحتی خنثی میکند، تازه جلوتر آسیب هم میرساند.
ولی اگر من آمدم در مباحث تربیتی به عنوان یک مربّی آن سهمی را که برای تربیت فرزند خود قائل هستم، سهمهایی را هم برای عوامل پیرامونی او قائل شوم. مثلاً وقت بگذارم دوست خوبی برای فرزند خود پیدا بکنم. وقتی بگذارم که رسانه را به خوبی مدیریّت بکنم. وقتی بگذارم که فرزند خود را در محیطهای خوب آمد و شد بدهم. إنشاءالله اینها میتواند زمینه تربیت دینی را در فرزندان ما فراهم بکند.
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون
درس تربیت فرزند
این مقاله بخشی از درسهای تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی میشود. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.
[1] ـ سوره ذاریات، آیه 56.