آثار معنوی نماز
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
نماز یکی از بالاترین مصادیق ذکر خدا است. در قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) آثار و فواید بسیاری برای نماز ذکر شده است. برخی از نکات مهمی که در این مقاله بررسی میشود عبارتند از:
- اهمیت نماز
- جایگاه نماز اول وقت
- آثار نماز در قرآن و روایات
- نماز چگونه موجب طهارت قلب و پاک شدن از رذائل اخلاقی میشود
- رابطۀ نماز با کبر و غرور
چکیده
- نماز یکی از مصادیق ذکر الله است و انسان را از فحشا و منکر بازمیدارد.
- در روایات توصیۀ فراوانی بر حفظ نماز اول وقت شده است و برتری آن بر نماز آخر وقت مثل فضیلت آخرت است بر دنیا. بر اساس آیات قرآن کریم، تمام زندگی دنیا در مقابل آخرت چیزی جز کالایی کمارزش نیست.
- برپایی نماز، دعا و خواستۀ بسیاری از پیامبران (ع) و اولیای الهی است که در قرآن هم به آن اشاره شده است.
- بر اساس روایات، نماز:
- دژی است محکم که انسان را از حملات شیطان حفظ میکند.
- موجب نزول رحمت الهی و وسیلۀ تقرب مؤمن است.
- بعد از معرفت، محبوبترین اعمال نزد خداوند است.
- ستون دین است و اولین عملی که در قیامت محاسبه میشود. بقیۀ امور نیز با آن سنجیده میشود.
- در روایات ترک نماز، مرز ایمان و کفر و مرز ایمان و شرک معرفی شده است.
- نمازهای پنجگانه کفارۀ سیئات در زمانهای میان آنهاست، البته مادامی که از کبائر اجتناب شود.
- نماز کبر و غرور را از انسان میزداید و موجب خضوع در مقابل پروردگار میشود و برای انسان نورانیت در پی دارد.
نماز بهترین ذکر خدا
نماز ذکر الله است. خداوند متعال بارها در قرآن به اهمیت نماز اشاره فرموده است. از جمله به هنگام ارسال وحی به حضرت موسی بن عمران (ع) خطاب میکند:
«أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري».[1]
به یاد من نماز برپای دار.
در پایان آیه خداوند تأکید دارد که هنگامی که به نماز میایستیم با حال قنوت و اطاعت و خضوع به پیشگاه او حاضر شویم؛ زیرا برای برقراری رشتۀ ارتباط با خدا و درک لقای او چارهای جز حضور قلب و نهایت اطاعتپذیری و خضوع نیست. نکتۀ مهم دیگر در این آیه محافظت بر نماز است که در روایات غرض از آن، محافظت در وقت فضیلت نمازها و خواندن آنها در اول وقت دانسته شده است. در ادامه به چند نکته دربارۀ اهمیت نماز که برگرفته از آیات قرآن و روایات معصومان (ع) است، اشاره میکنیم.
حفظ وقت نماز
قرآن کریم در خصوص محافظت بر نمازها بهویژه وقت خواندنِ آنها میفرماید:
«حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطىٰ وَ قُومُوا لِلهِ قانِتينَ».[2]
بر همۀ نمازها و نماز میانه (ظهر) محافظت کنید و برای خدا خاضعانه به پا خیزید.
از این آیه و نظایر آن پیداست که نماز ذکر الله است و اهمیت و جایگاه ویژه آن در تربیت و رشد معنوی و اخلاقی آشکار میگردد. نماز ذکر رسمی خداست. ذکری که خداوند بر بندگانش واجب ساخته و به دست رسول گرامیاش (ص) ما را بدان دعوت کرده است. حضرت امام صادق (ع) در اهمیت این موضوع فرمودهاند:
إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا.[3]
برتری نماز اول وقت نسبت به آن در آخر وقت، مانند برتری آخرت است نسبت به دنیا.
برای درک عمق این مقایسه بد نیست که از این آیۀ قرآن دربارۀ فضیلت آخرت بر دنیا یاد کنیم:
«فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ».[4]
پس [بدانید که] فواید و منافع دنیا در برابر آخرت اندکی بیش نیست.
با این توصیف نماز آخر وقت، مانند قسمت بسیار کوچکی از نماز اول وقت است. حال که خواندن نماز بر ما واجب است چرا بر خواندن آن در اول وقت مواظبت نداشته باشیم؟
حکایتی از شهید: دکتر محسن نوری حکایتی را از دوست شهیدش احمد علی نیری در دوران مدرسه نقل میکند: معلم گفته بود امتحان دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: برخلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آمادۀ امتحان باشید. آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقهٔ دیگه امتحان شروع میشه. صدای اذان از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نماز خانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای ازت امتحان نمیگیره و … میدانستم نماز احمد طولانی است. احمد مقید بود که ذکر تسبیحات را هم با دقت ادا کند. هرچه میگفتم بیفایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سوال ها را بیاره. مرتب از کلاس سرک میکشیدم و داخل حیاط و نماز خانه را نگاه میکردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود و نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پج پج میکردند. که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند با عصبانیت گفت از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگهها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا در آمد. درب باز شد و احمد در چارچوب درب نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی رو بعد از خودش توی کلاس راه نمیداد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. آقا معلم درحالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سر جات! احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سوالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه میکردم. احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد نماز اول وقت را خوانده بود و من…! خیلی روی این کار احمد فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجۀ عمل خالصانۀ احمد. (عارفانه، زندگینامۀ شهید عارف احمد علی نیری، ص 24) |
خداوند بر درجات عالی مرحوم آقای حقشناس بیفزاید. زمانی که برای اولین بار خدمت ایشان رسیدم، با همان تکیه کلام همیشگی خود این طور توصیه کردند: «داداش جون، نمازت را اول وقت بخوان». قریب به اکثر علما و بزرگان که برای کسب فیض به خدمتشان رسیدم بر دو نکته تکیه داشتند:
1. نماز را تا آنجا که میتوانی در اول وقت بخوان، مگر این که امکان آن نباشد.
2. بر غذای خود مراقبت کن و از غذای شبههناک دوری کن.
محافظت بر نماز و خواندن آن در اول وقت اهمیت بسیاری دارد. غذا نیز ساختار وجودی انسان را شکل میدهد و غذای آلوده بر قلب انسان اثر میگذارد. در حدیثی قدسی به حضرت موسی بن عمران (ع) وحی شد:
إنّي وَضَعْتُ اِجَابه الدُّعَاءِ فِي لُقْمَه الْحَلَالِ وَ النَّاسُ يَطْلُبُونَهَا فِي الْقِيلِ وَ الْقَالِ.[5]
بیتردید من اجابت دعا را در لقمۀ حلال قرار دادم، ولی مردم آن را در قیل و قال [و داد و فریاد] میجویند.
اهمیت نماز
قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم خلیل (ع) دعایی را دربارۀ نماز اینگونه بیان میکند:
«رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ».[6]
پروردگارا، مرا برپادارندۀ نماز قرار ده و از فرزندان من نیز [نمازگزار قرار ده]. پروردگارا، و دعای مرا اجابت نما.
سزاوار است که ما نیز این دعا را در قنوت نمازهایمان، هم برای خود و هم برای فرزندانمان مرتب بخوانیم، تا افزون بر خودمان نسلمان هم برپادارندۀ نماز باشد.
قرآن کریم درباره حضرت اسماعیل (ع) پس از آن که او را صادق الوعد میخواند میفرماید:
«وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبه مَرْضِيًّا».[7]
و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان میداد، و همواره نزد پروردگارش پسندیده [رفتار] بود.
از امام علی (ع) آمده است که:
لِكُلِّ شَیْءٍ وَجْهٌ وَ وَجْهُ دِينِكُمُ الصَّلَاةُ.[8]
هر چیز دارای سیمایی است، و سیمای دین شما نماز است.
به عبارتی همانگونه که انسان به چهرهاش شناخته میشود، در عالم ملکوت مؤمن را به نمازش میشناسند. نیز آن حضرت فرمود:
الصَّلوةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّيْطَانِ.[9]
نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان محفوظ میدارد.
هنگامی که نگران هجوم شیاطین بودیم جا دارد به نماز بایستیم و به خدا پناه ببریم. البته در روایت نیز آمده است که ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» شیاطین را از انسان دفع میکند.[10] بعد از آن که احساس آرامش کردیم، با صلوات قلب خود را نورانی کینم. امام علی (ع) میفرماید:
الصَّلَاةُ تَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ.[11]
نماز رحمت الهى را فرود میآورد.
تردیدی نیست خانهای که در آن نماز برپا داشته شود، نور و رحمت الهی در آن پرتو افشانی میکند و بر همۀ ابعاد زندگی سایه میافکند و برکات فراوانی به جای میگذارد. امیرالمؤمنین، حضرت علی (ع) میفرماید:
الصَّلَاةُ مِيزَانٌ فَمَنْ وَفَّى اسْتَوْفَى.[12]
نماز، ترازوست، پس هركه [حق آن را] كامل دهد [حق و پاداش خود را ]كامل دريافت مىكند.
نماز میزان و معیار سنجش اعمال است. اهمیت آن تا بدانجاست که حضرت امام صادق (ع) در اینباره میفرماید:
أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلَاةُ وَ هِيَ آخِرُ وَصَايَا الْأَنْبِيَاءِ.[13]
محبوبترينِ اعمالِ بندگان در نزد خداوند نماز است، و آن، آخرين وصیتهای پيامبران بوده است.
پیامبراکرم (ص) نیز در وصایای خود به ابوذر غفاری (ره) فرمود:
یَا اباذر، جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّةَ عَیْنِي فِي الصَّلَاةِ، وَ حَبَّبَ إِلَيَّ الصَّلَاةَ، کَمَا حَبَّبَ إِلَی الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَی الظَّمْآنِ الْمَاءَ، وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَکَلَ شَبِعَ وَ إِنَ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِيَ وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ.[14]
ای اباذر، خداوند روشنی چشم مرا در نماز قرار داده و نماز را چنان محبوب من ساخته که غذای لذیذ را برای گرسنه و آب گوارا را در کام تشنه؛ اما گرسنه غذا میخورد و از غذا سیر میشود و تشنه آب مینوشد و سیراب میگردد، ولی من از نماز هرگز سیر نمیشوم.
جای بسی شگفتی است که بعضی از ما هنگامی که به نماز میایستیم، منتظر تمام شدن آن هستیم! این حالت ما با حالتی که خداوند به رسول خویش عنایت کرده است چقدر متفاوت است. حضرت رسول چنان شیفتۀ نماز است که میفرماید: «من از نماز سیر نمیشوم». از آیتالله بهجت (ره) نیز نقل شده است که فرمودند: «اگر ارشمیدس لذت نماز را درک کرده بود، آنگونه به لذت علم تمسک نمیکرد». در اهمیت و تأثیر والای نماز ائمه هدی (ع) سخن بسیار گفتهاند و از جوانب گوناگون آن پرده برداشتهاند. در ادامه به پارهای از ابعاد گستردۀ نماز در سخن پیشوایان دینِ اشاره میشود. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود:
الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ.[15]
نماز، وسيله تقرب هر پرهيزگارى به خداوند است.
اگر میخواهیم به خدا نزدیک شویم، باید نماز را در اول وقت آن به جای آوریم و به نوافل اهمیت بدهیم.
حضرت امام کاظم (ع) در اهمیت نمازهای نافله میفرماید:
صَلَوَاتُ النَّوَافِلِ قُرُبَاتُ كُلِّ مُؤْمِنٍ.[16]
نمازهای نافله وسیله تقرب جُستن مؤمنان به خداست.
انسان با نماز به خداوند نزدیک میشود، پس سزاوار است که به نماز اهمیت ویژهای بدهد و در آن، نهایت اهتمام خود را به کار بندد. حضرت امیرالمؤمنین، علی (ع) میفرماید:
أُوصِيكُمْ بِالصَّلَاةِ وَ حِفْظِهَا فَإنَّها خَيْرُ الْعَمَلِ وَ هِيَ عَمُودُ دِينِکُمْ.[17]
شما را به نماز و مراقبت بر آن سفارش مىکنم؛ زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شماست.
این روایت و بسیاری روایات دیگر، نماز را از میان دیگر اعمال، ویژه میکند. و آن را از اعمالی همچون روزه، زکات، جهاد و بسیاری دیگر برتر میداند. هر چند در آن اعمال تلاش و بذل جان و مال در میان باشد و نماز از این حیث سادهتر و آسانتر است، جایگاه آن در نزد خدا از همۀ آن اعمال بالاتر است. روایت زیر این اختلاف را به روشنی نشان میدهد.
سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ أَفْضَلِ مَا يَتَقَرَّبُ به الْعِبَادُ إِلَى رَبهمْ وَ أَحَبِّ ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا هُوَ؟ فَقَالَ:«مَا أَعْلَمُ شَيْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ أَلَا تَرَى أَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ (ع) قَالَ: «وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا».[18]
از امام صادق (ع) پرسیدند: برترين اعمال و محبوبترينِ آنها نزد خداوند چیست؟ ایشان فرمودند: بعد از معرفت [خدا] چيزى برتر از اين نماز نمىشناسم. مگر نمىبينى كه بندۀ صالح، عيسىبنمريم (ص)، گفت: «و [خدا] مرا تا زمانی که زنده هستم به نماز و زکات سفارش كرد».
حضرت امام محمدباقر (ع) نیز میفرماید:
الصَّلاةُ عَمودُ الدِّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمودِ الفُسطاطِ؛ إذا ثَبَتَ العَمودُ يَثبُتُ الأوتادُ و الأطنابُ، و إذا مالَ العَمودُ و انكَسَرَ لَم يَثبُتْ وَتِدٌ و لا طُنُبٌ.[19]
نماز ستون دين است. مَثَل آن، مَثَل تيرک خيمه است. اگر تيرک محكم باشد ميخها و طنابها محكم مىمانند و اگر تيرک كج شود و بشكند، نه ميخى استوار مىماند و نه طنابى.
در روایات این نکته از لقمان نیز گزارش شده است که به فرزند خود همین نکته را گوشزد میکند و میگوید:
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ فَإِنَّمَا مَثَلُهَا فِي دِينِ اللَّهِ كَمَثَلِ عَمُودِ فُسْطَاطٍ فإنَّ العَمودَ إذا استَقامَ نَفَعَتِ الأطنابُ و الأوتادُ و الظِّلالُ، و إن لَم يَستَقِمْ لم يَنفَعْ وَتِدٌ و لا طُنُبٌ و لا ظِلالٌ.[20]
فرزندم، نماز را بر پاى دار، كه [جايگاه] آن در دين خدا، همانند تيرکِ خيمه است. اگر تيرک استوار باشد طنابها و ميخها و پردۀ خيمه به كار میآیند، ولی اگر تيرک استوار نباشد، نه ميخ فايده دارد، و نه طناب و نه پردۀ خيمه.
امام محمدباقر (ع) نیز در جای دیگری میفرماید:
إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ به الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا.[21]
نخستين چيزى كه بنده براى آن حسابرسى مىشود نماز است. اگر پذيرفته شد ساير اعمالش هم پذيرفته مىشود.
با این همه آیه و روایت دربارۀ نماز و جایگاه فرازمند آن، چگونه رواست که با آن رفتار کنیم؟ آیا میسزد که سرسری و شتابان نماز بخوانیم؟ چه اندازه در زندگی خود به این عمل مهم بها دادهایم؟ با اندکی تأمل و مرور این روایات بهخوبی متوجه میشویم هنگامی که وقت نماز فرا میرسد هیچ کاری ارزش و اهمیت آن را ندارد که به نماز مقدم شود، مگر آن که دلیلی خاص بر آن باشد. امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) در وصیتشان فرمودند:
اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ.[22]
خدا را خدا را دربارۀ نماز، كه آن، عمود دين شماست.
با روشن شدن اهمیت نماز این سؤال مطرح است که چگونه کسی ادعای فضل و خرد میکند، درحالیکه نماز نمیخواند؟ در پارهای روایات ترک نماز مرز میان کفر و ایمان شمرده شده است. به عبارتی انسان با ترک آن مشرک میگردد. و دیگر این که چگونه انسان به خدا معتقد است، ولی نماز نمیخواند؟! رابطۀ رسمی ما با خدا و دعوت رسمی او از ما، نماز است.
طهارت جان
قرآنکریم گناهان را به دو دسته تقسیم میکند:
1. سیئات که از انسان به صورت ناخودآگاه سر میزند، یعنی گناهانی که انسان قصد انجام آنها را ندارد اما ناخواسته و نادانسته مرتکب آنها میشود.
2. کبائر که خداوند در توصیف آنها میفرماید:
«إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ».[23]
اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی میشوید دوری گزینید ما نیز گناهان کوچکتان را از شما میزداییم.
این پوشش -که همسان پردهای بر گناهان کشیده میشود و زدایندۀ گناه است- هنگام نماز اتفاق میافتد، یعنی آن زمانکه بندۀ مؤمن به حضور پروردگار خود میرسد و دعوت او را اجابت میکند. اگر سیئات از انسانی که اهل اجتناب از کبائر است، سر بزند، با نماز پاک میشود. امیرالمؤمنین، حضرت علی (ع) میفرماید:
الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُنَّ مَا اجْتَنَبَ مِنَ الْكَبَائِرِ وَ هِي الَّتِي قَالَ اللَّهُ: «إِنَّ الْحَسَناتِ يذْهِبْنَ السَّيئاتِ ذلِک ذِکریٰ لِلذَّاکرِينَ».[24]
نمازهای یومیه، کفارۀ گناهانی است که مابین وعدههای نمازها انجام میگیرد، به شرط آن که از گناهان کبیره اجتناب شده باشد؛ چراکه خداوند فرموده است: «حسنات و نیکیها، بدیها و گناهان را از بین میبرد».
آیهای که در روایت فوق بدان اشاره شده است از این قرار است:
«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّيلِ إِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبنَ السَّيِّئَاتِ ذٰلِكَ ذِكرىٰ لِلذّاكِرينَ».[25]
و نماز را در دو طرف روز و اوایل شب برپا دار که به یقین نیکیها گناهان را از بین میبرد. این، تذکری است برای یادکنندگان.
قاعدتاً توقع میرفت چنین گفته میشد: «انّ الصلاة یذهبن السیئات»، اما قرآن کریم قاعدۀ دیگری دارد که آن را در موارد بسیاری به کار برده است. بنا به این قاعده گاهی دربارۀ موضوعی سخن میگوید و قصد بیان مطلب یا حکمی دربارۀ همان موضوع دارد، اما آن مطلب یا حکم را به صورت عام بیان میکند تا شامل موارد مشابه آن هم بشود. برای مثال در آیهای دیگر میفرماید:
«ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ».[26]
مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، البته کسانی که از عبادت من تکبر میورزند به زودی خوار و سرافکنده وارد جهنم میشوند.
در ابتدای این آیه، سخن از دعاست، پس در ادامۀ آن هم انتظار میرفت که گفته میشد: «إنّ الذين يستكبرون عن دعائی»، یعنی کسانی که از دعا کردن به درگاه من استکبار بورزند. اما به جای دعا، عبادت مطرح شده است که هم نشاندهندۀ این است که دعا جزئی از عبادت است و هم این که حکم مورد نظر (یعنی متکبر بودن) سایر موارد عبادت را نیز در بر بگیرد. در آیه پیشین نیز انتظار میرفت مناسب با ابتدای آیه میفرمود: «انّ الصلاة یذهبن السیئات» لکن بر سبیل همین قاعده که ذکر شد خداوند با بیان «إِنَّ الْحَسَناتِ» دایرۀ بحث را گستردهتر کرده است و به دیگر امور حسنه همچون روزه و صدقات نیز اشاره کرده است.
حضرت امام صادق (ع) میفرماید:
لَوْ كَانَ عَلَى بَابِ أَحَدِكُمْ نَهَرٌ فَاغْتَسَلَ مِنْهُ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ هَلْ كَانَ يَبْقَى عَلَى جَسَدِهِ مِنَ الدَّرَنِ شَيْءٌ إِنَّمَا مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ النَّهَرِ الَّذِي يُنْقِي الدَّرَنَ كُلَّمَا صَلَّى صَلَاةً كَانَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِهِ إِلَّا ذَنْبٌ أَخْرَجَهُ مِنَ الْإِيمَانِ مُقِيمٌ عَلَيْهِ.[27]
اگر در جلوی خانۀ يكى از شما جوى آبى باشد و روزى پنج بار خود را در آن بشويد، آيا چرک و كثافتى بر تن او باقى مىماند؟ حكايت نماز نيز همانند جوى آبى است كه پاک و پاكيزه مىكند. هرگاه كسى نمازى بخواند اين نماز گناهانش را پاک مىكند، مگر گناهى كه او را از ايمان به دَر برد و بر آن مداومت ورزد.
نماز آلودگیها را از انسان میزداید به محض آن که اندکی به گناه آلوده شویم، به سوی خدا میرویم و با او حرف میزنیم و از این راه پاک میشویم.
خضوع در مقابل خداوند
روایت زیبایی دربارۀ نماز و اثر خضوع آن از دو طریق امیرالمؤمنین و فاطمة الزهرا؟سها؟ نقل شده:
فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ.[28]
خداوند ایمان را برای پاک کردن [انسان] از شرک، و نماز را براى دورى [او] از کبر واجب ساخت.
ردپایی از این آموزه در سخنان دیگر معصومان نیز به چشم میخورد. حضرت امام رضا (ع) نیز دلیل وجوب نماز و ویژگیهای آن را اینگونه برمیشمارد:
أَنَّ عِلَّةَ الصَّلَاة أَنَّهَا إِقْرَارٌ بِالرُّبُوبِيَّةِ لِلهِ عَزَّوَجَلَّ وَ خَلْعُ الْأَنْدَادِ.
همانا علت نماز آن است که نماز اقرار به ربوبیت خداوند است و [عامل نفی] هرگونه شریکی است.
وَ قِيَامٌ بَيْنَ يَدَيِ الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالذُّلِّ وَ الْمَسْكَنَةِ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاعْتِرَافِ وَ الطَّلَبُ لِلْإِقَالَةِ مِنْ سَالِفِ الذُّنُوبِ.
و ایستادن در پیشگاه خداوند جبّار است در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و طلب بخشش گناهان گذشته.
وَ وَضْعُ الْوَجْهِ عَلَى الْأَرْضِ كُلَ يَوْمٍ إِعْظَاماً لِلهِ جَلَّ جَلَالُهُ وَ أَن يَكُونَ ذَاكِراً غَيْرَ نَاسٍ وَ لَا بَطِرٍ وَ يَكُونُ خَاشِعاً مُتَذَلِّلًا رَاغِباً طَالِباً لِلزِّيَادَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا.
[در نماز] برای بزرگداشتِ عظمت خداوند هر روز پیشانی بر روی زمین گذاشته میشود. تا همواره به یاد خدا بوده و فراموش کار و سرکش نشود، نیز خاشع و خاضع باشد و افزونی مواهب دنیا و آخرت را از خداوند بطلبد.
مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْإِيجَابِ وَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لِئَلَّا يَنْسَى الْعَبْدُ سَيِّدَهُ وَ مُدَبِّرَهُ وَ خَالِقَهُ فَيَبْطَرَ وَ يَطْغَى وَ يَكُونَ ذَلِكَ فِي ذِكْرِهِ لِرَبه جَلَّ وَ عَزَّ وَ قِيَامِهِ بَيْنَ يَدَيْهِ زَاجِراً لَهُ عَنِ الْمَعَاصِي وَ مَانِعاً لَهُ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَسَاد.[29]
علاوه بر اینها آنچه در نماز از واجب کردن و مداومت بر یاد خدای عزوجل وجود دارد سبب میشود تا مولا و مدبّر و خالق خویش را فراموش نکند و روحیۀ سرکشی و طغیانگری بر او غالب نگردد. همه اینها در ذکر پروردگارش و ایستادن در برابر اوست که بازدارنده بنده از گناهان و مانع او از انواع فساد میشود.
نماز موجب میشود تا ما همواره به یاد خدا باشیم و امور دنیا باعث فراموشی و سرمستی ما نشود. این عبادت باعث میشود که هنگامی که در غفلت فرو رفتیم به وقت نماز به خود آییم و یاد او را در جانمان تازه کنیم و در پیشگاه او اظهار کوچکی کنیم تا دوباره رشتۀ ارتباط میان ما و پروردگار برقرار گردد. این توفیق و لطف خداوند نسبت به بندگانش است.
نورانیت نماز
امیرالمؤمنین، حضرت علی (ع) میفرماید:
لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلِّي مَا يَغْشَاهُ مِنْ جَلَالِ اللَّهِ مَا سَرَّهُ أَنْ يَرْفَعَ رَأْسَهُ مِنْ سُجُودِهِ.[30]
اگر نمازگزار بداند که چه [هالهای] از جلال خدا او را فرو میپوشاند، هرگز دوست ندارد که از سجدهاش سر بردارد.
امّا طبیعی است زمانیکه انسان در نماز از خدای خود غافل میشود، دوست دارد نمازش زود به پایان برسد؛ زیرا انس و الفتی میان او و پروردگارش باقی نمانده است. حضرت امام باقر (ع) میفرماید:
إِذَا اسْتَقْبَلَ الْمُصَلِّي الْقِبْلَةَ اسْتَقْبَلَ الرَّحْمَنَ بِوَجْهِهِ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ.[31]
هرگاه نمازگزار رو به قبله مىكند، خداى رحمان، كه معبودى جز او نيست، به او رو مىكند.
حضرت امیرالمؤمنین، امام علی (ع) فرمود:
إِنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا كَانَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّ جَسَدَهُ وَ ثِيَابه وَ كُلَّ شَيْءٍ حَوْلَهُ يُسَبِّحُ.[32]
انسان هرگاه در [حال] نماز [خواندن] باشد، بدن و جامۀ او و هر آنچه پيرامونش است تسبيح میگوید.
استادی توصیه میکرد که هر زمان به نماز میایستید، با همۀ بدن نماز بخوانید. به گونهای که زبان شما تنها سخنگوی بدن باشد. و بلکه با همه ذرات عالم حمد و تسبیح خدا را بگویید، مگر نه این است که همۀ عالم خدا را تسبیح میکنند؟ پس ما هم وقتی به سجده میرویم و میگوییم «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» باید این احساس را در درون خود داشته باشیم که همراه و هماهنگ با همۀ ذرّات عالم مشغول تسبیح خداوند هستیم. حضرت امام رضا (ع) دربارۀ ابعاد گستردۀ نماز و موضوعات مرتبط با آن میفرماید:
الصَّلَاةُ لَهَا أَرْبَعَةُ آلَافِ بَابٍ.[33]
براى نماز چهار هزار باب است.
درباره نماز در احادیث معصومین (ع) عناوین و ابواب متعددی آمده که برخی را ذکر مینماییم:
1. خشوع و خضوع در نماز.
2. موانع حضور قلب.
3. شرایط قبولی نماز و موانع قبولی آن.
4. فضیلت تدبر در نماز.
5. خواندن نماز مودّع.[34]
6. نماز کسانی که مردود بوده و به آنها بازگردانده میشود.
7. تأویل نماز.
8. آداب نماز و محافظت بر اوقات آن.
9. ترغیب دیگران به خواندن نماز.
10. رابطۀ ترک نماز با کفر و شرک.
11. ضایع کردنِ نماز و …
دیگر این که در سخنان معصومین (ع) تأکید بسیاری شده که نماز را کوچک نشمارید و برای آن بیشترین اهمیت را در نظر داشته باشید. اگر اهمیت آن در نظر نمازگزار همپایۀ اهمیت درس در نزد دانشجو باشد، هیچگاه از آن غفلت نمیکند و اگر به اندازه یک مسافرت مطلوب برای انسان باشد برای ادای نماز خواب نمیماند. مسافری که بلیطی در دست دارد و منتظر حرکت است به سادگی خواب نمیماند، پس چگونه است که بعضی از نماز صبح خواب میمانند و یا به خاطر کاری از اقامه نماز غافل میشوند.
یکی از موضوعات مطرح شده از سوی ائمه معصوم (ع) در خصوص نماز، سرقت از آن است. در تعبیر وارد شده از یکی از امامان (ع) بدترین دزدی، دزدی از نماز معرفی شده است.[35] راستی دو دقیقه از نماز خود بکاهیم، در عوض به چه کاری میرسیم و چه سودی عایدمان میشود؟ البته که هیچ سود و منفعتی همسنگ آن نخواهد بود.
از دیگر مسائلی پربسامد در این حوزۀ، موضوع نماز جماعت است. معصومان (ع) درباره به جماعت خواندن نماز فضیلت بسیاری را بیان فرمودهاند. نوافل و به خصوص نافله شب نیز از عبادتهای بسیار با فضیلت است که روایات فراوانی را از معصومان (ع) به خود اختصاص داده است. مرور و مطالعۀ روایات مربوط به آن، جایگاه فرازمندِ این عبادت مقدس را آشکار میکند.
[1]. سورۀ طه، آیۀ 14.
[2]. سورۀ بقره، آیۀ 238.
[3]. الکافی، ج3، ص274.
[4]. سورۀ توبه، آیۀ 38.
[5]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص173.
[6]. سورۀ ابراهیم، آیۀ 40.
[7]. سورۀ مریم، آیۀ 55.
[8]. دعائم الاسلام، ج1، ص133.
[9]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 175 .
[10]. الكافي، ج2، ص 543.
[11]. همان، ص817.
[12]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 175، ح 3343.
[13]. همان، ح 3341.
[14]. مکارم الأخلاق، ج1، ص461.
[15]. نهجالبلاغۀ، ص494.
[16]. بحارالأنوار، ج79، ص308.
[17]. الأمالی (للطوسی)، ص522.
[18]. الكافی ، ج3، ص: 264.
[19]. بحارالأنوار، ج79، ص218.
[20]. بحارالأنوار، ج82، ص227.
[21]. الكافی، ج3، ص: 268.
[22]. نهجالبلاغه، نامۀ 47.
[23]. سورۀ نساء، آیۀ 31.
[24]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج3، ص15.
[25]. سورۀ هود، آیۀ 114.
[26]. سورۀ غافر، آیۀ 60.
[27]. بحارالأنوار، ج79، ص236.
[28]. نهجالبلاغۀ، ص512.
[29]. من لا يحضره الفقيه، ج1، ص: 214.
[30]. خصال، ج2، ص632.
[31]. بحارالأنوار، ج79، ص219.
[32]. همان، ج79، ص213.
[33]. من لا يحضره الفقيه، ج1، ص195.
[34] . یعنی کسی که آخرین نمازش را میخواند.
[35]. المحاسن، ج 1، ص 82.
عالیست مرسی
از لطف شما سپاسگزاریم
سلام خیلی ممنون از مطالب خوبتون
با سلام و احترام
از لطف شما سپاسگزاریم.