نقش پدر در تربیت فرزند

با وجود اینکه مادر نقش محوری در تربیت فرزند دارد اما این امر نیاز به همکاری همه اعضای خانواده دارد. پدر و دیگر اعضای خانواده نیز در تربیت فرزندان نقش دارند. در این مقاله نقش پدر در تربیت فرزندان را بررسی کرده و مؤلفه‌های مدیریتی پدر در خانواده را بیان می‌کنیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:

  • نقش اعضای خانواده در تربیت فرزندان
  • نقش پدر در تربیت فرزند
  • نقش پدر در خانواده
  • اعتقاد بر ایفای نقش کامل و جامع هر عضو خانواده
  • توجه به انسجام خانواده در عین مشخص بودن نقش اعضاء

چکیده

  • خانواده، یک هسته مرکزی به نام پدر و مادر دارد که باید بین پدر و مادر در عرصه تربیت، نقش‌دهی صورت گیرد.

  • پدر نقش مدیریتی در خانواده دارد و باید نگاه جامع و کلان نسبت به خانواده داشته باشد. به عبارت دیگر پدر باید مراقب آرامش مادر خانواده باشد.

  • اگر مادر به عنوان میان‌دار میدان تربیت، ذهن و فکر او درگیر و ناآرام باشد، نمی‌تواند در تربیت نقش‌آفرینی کند.

  • نقش پدر به عنوان جزئی از خانواده یک نقش مکمل و مهم است.

  • مؤلفه‌های مدیریتی پدر در خانواده عبارت‌ا‌ند از:
    1. ایجاد آرامش در محیط خانواده
    2. ایجاد بستر نقش‌آفرینی اعضای خانواده
    3. فراهم نمودن ملزومات عمومی خانواده
    4. گوش شنوا و سنگ صبور اهل خانواده
    5. توجه و پرداختن به نیازهای مختلف خانواده

  • اعضای خانه آرام و دارای امنیت روانی، مأموریت‌های خود را بهتر می‌توانند انجام بدهند.

  • نیازهای مادی خانواده (نفقه) باید توسط پدر در حدّ خانواده فراهم شود.

  • مردها می‌توانند سوپاپ اطمینان و سنگ صبور همسران خود باشند تا آنها بتوانند مشکلات خود را با همسر خود در میان بگذارند.

  • توجه به نیازهای دیگر خانواده از جمله نیاز عاطفی و تفریح از وظایف مدیریتی پدر خانواده است.

  • خانواده اصیل، خانواده‌ای است که زن، مرد و فرزندان ایفای نقش مخصوص خود را داشته باشند.

  • در خانواده اصیل، تبعیت و همراهی فرزندان و تأثیرپذیری تربیتی آنها بیشتر خواهد بود.

نقش اعضای خانواده در تربیت فرزندان

همان‌طور که می‌دانید در مسئله تربیت، فقط این نیست که مادر نقش تام و تمام را داشته باشد؛ البته مادر، به عنوان مهم‌ترین عنصر تربیتی مطرح است اما سایر اعضای خانواده هم می‌توانند در تربیت نقش‌آفرینی بکنند. لذا ما می‌خواهیم در این بخش، یک تحلیلی از این موضوع داشته باشیم و ببینیم نقش پدر و دیگر اعضای خانواده در تربیت فرزندان چگونه است و نکاتی را بیان بکنیم که إن‌شاءالله بتواند برای شما خانواده‌های محترم راه‌گشا باشد.

۱. نقش پدر در تربیت فرزند

خانواده، یک هسته مرکزی به نام پدر و مادر دارد که باید بین پدر و مادر در عرصه تربیت، یک تقسیمِ نقشی صورت بگیرد. پدر نقش مدیریتی را در خانواده دارد و لذا وقتی فردی مدیر خانواده می‌شود، باید یک نگاه جامع و کلانی را نسبت به خانواده داشته باشد.

تأمین آرامش مادر

 مثلاً پدر باید مراقب آرامش مادر خانواده باشد. چون مادری که می‌خواهد کار تربیت را عهده‌دار باشد، میان‌دار تربیت باشد، اگر خدایی ناکرده ذهن و فکر او درگیر و ناآرام باشد، نمی‌تواند در تربیت نقش‌آفرینی بکند.

مثلا منِ مَرد، وقتی صبح دارم از خانه خارج می‌شوم، اگر برخورد تندی را با همسر خود داشته باشم و ذهن او را مشغول بکنم، قطعاً روی تربیت او و کار تربیتی او اثر منفی می‌گذارم و می‌بیند فرزند این مادر صبح بلند می‌شود، فرزند دارد مادر را صدا می‌کند، مثلاً مادر مادر می‌گوید، مادر هم مثلاً می‌گوید: درد و مادر. چرا؟

چون ذهن او در جای دیگر مشغول است و نمی‌تواند تمرکز پیدا بکند. به جای این‌که به فرزند خود بگوید: جانم، می‌بینیم که یک تندی را، تشری را به فرزند خود می‌آید و ریشه آن در این است که آن مدیر خانواده، نتوانسته است این موضوع را به خوبی مدیریت بکند، باید مراقب باشد. گاهی اوقات، باید مصلحت‌اندیشی کرد.

 ما یک روایتی از وجود مبارک امام زین العابدین (ع) داریم که در رساله حقوق ایشان است. حضرت فرمودند: همسران شما نعمت‌هایی از جانب خدا به سوی خدا هستند و اگر احیاناً خطایی هم کردند، از خطای آن‌ها درگذرید.[1] چون گاهی اوقات مصلحت به در گذشتن از برخی از خطاها و اشتباهات در محیط خانه و خانواده است.

 عمل بر مبنای مصالح خانواده

وقتی ما مدیر خانواده شدیم، باید ملزومات مدیریتی را فراهم بکنیم، نمای کلی خانواده را هم در نظر بگیریم و مصالح خانواده را هم بسنجیم و براساس همان هم عمل بکنیم و کار را پیش ببریم.

می‌بینید نقش پدر، یک نقش مکمل و مهم است و پدر هم جزئی از این خانواده است. این نیست که پدر فکر بکند فقط یک مأموری برای درآوردن پول است. باید برود یک پولی، خانه‌ای، ثروتی، ماشینی را فراهم بکند و همین است و این کافی است. پدر یک نقش مکمل دارد و یک نقش مکمل اساسی در محیط تربیتی دارد.

خانواده متشکل از مادر و پدر خانواده شد. مادر نقش مربی‌گری دارد. پدر نقش مدیریت تربیتی و مدیریت خانواده را دارد و باید به یک سری از نکات دقت جدی داشته باشد که من إن‌شاءالله در بخش‌های بعدی بیشتر درباره نقش پدر صحبت خواهم کرد و برخی از نکات خیلی اساسی و مهم را نسبت به این موضوع برای شما بیان خواهم کرد.

۲. نقش پدر در خانواده

همان‌طور که بیان شد گفتیم خانواده متشکل از پدر و مادر به عنوان هسته مرکزی است. پدر مدیریت خانواده را عهده‌دار است و مادر یک نقش محوری را در تربیت فرزندان دارد. امّا اگر پدر بخواهد نقش مدیریتی خود را ایفا بکند، باید به یک سری از نکات اساسی توجه بکند که وعده دادیم در این بخش این نقش‌ها و کارها را برای شما بیان بکنیم.

ایجاد آرامش در محیط خانواده

اولین نکته این است که پدر باید آرامش را در محیط خانواده برقرار بکند، زمینه تنش را از خانواده دور بکند. خانه‌ای که آرام بود، خانه‌ای که در آن امنیت روانی وجود داشته باشد، اعضای خانواده بهتر می‌توانند مأموریت‌های خود را انجام بدهند. این نکته اول است.

ایجاد بستر نقش آفرینی اعضای خانواده

نکته دوم این است که باید زمینه و بستری را فراهم بکند که اعضای خانواده بتوانند به خوبی نقش‌های خود را ایفا بکنند. مثلاً مرد خانه نسبت به زن خانواده این وظیفه را دارد که باید یک سری زمینه‌هایی را فراهم بکند که همسر خانواده مهارت آموزی‌های تربیتی داشته باشد، دانش‌افزایی‌های تربیتی داشته باشد که وقتی می‌خواهد در جایگاه مادری در خانواده قرار بگیرد، بتواند نقش خود را به خوبی ایفا بکند، نقش‌آفرینی بکند. پس پدر باید این زمینه و بستر را فراهم بکند.

امّا چگونه می‌تواند این نکته دوم را محقق بکند؟ گاهی اوقات ممکن است کتابی را برای همسر خود تهیه بکند، یک موقعی ممکن است یک نرم‌افزاری را آماده بکند و تهیه بکند و در اختیار همسر خود بگذارد. یک موقعی ممکن است یک زمینه و بستری را فراهم بکند که همسر او یک کلاس‌هایی را بیرون برود، برای این‌که آن توانمندی‌های او در عرصه تربیت تقویت بشود.

 گاهی اوقات ممکن است زمینه‌ای را فراهم بکند که با اهل فن مشورت بکند، با کسانی که در موضوع تربیت خبره هستند، گفتگو بکند. این‌ها همان زمینه‌سازی می‌شود. یعنی اگر ما می‌خواهیم مادر خانواده نقش‌آفرینی تربیتی خوبی داشته باشد، باید یک توجه جدی به این نکته دوم داشته باشیم.

فراهم نمودن ملزومات عمومی خانواده

امّا نکته سوم این است که وقتی پدر خانواده مدیر خانه می‌شود، باید ملزومات عمومی که مورد نیاز خانواده است را هم فراهم بکند. ما در آن کلید واژه‌های دینی و اسلامی بحث نفقه را داریم. یعنی نیازهای مادی خانواده باید به جا و مناسب و در حدّ خور خانواده فراهم بشود.

اگر مرد خانواده این را فراهم بکند و بداند که مأموریت او به عنوان مدیر خانواده این است، می‌تواند یک آرامش نسبی را در محیط خانه ایجاد بکند که آن وقت همسر به مأموریت‌های حقیقی خود، مأموریت‌های ذاتی، مأموریت‌های دارای ثمر خود بپردازد.

گوش شنوا و سنگِ صبور اهلِ خانواده

امّا نکته چهارمی که در مدیریت وجود دارد این است که پدر باید یک گوش شنوایی برای اهل خانواده و خصوصاً برای همسر خود باشد و لذا ما همیشه یک تعبیری داریم می‌گوییم: مردها می‌توانند یک سوپاپ اطمینان برای همسران خود باشند. یعنی سنگ صبوری باشند که خانم به راحتی بتواند مشکلات خود را با همسر خود در میان بگذارد. مرد به خوبی شنونده این‌ها باشد. صبوری بکند، تندی نکند، همسر به راحتی بتواند حرف‌های خود را با شوهر خود بزند. این‌ها نقش مدیر است.

 در یک مجموعه مدیریتی می‌گویند: یک مدیر خوب کسی است که یک فرصت‌هایی را به نیروهای خود اختصاص بدهد که نیرو‌ها بتوانند بیایند درد و دل‌های خود را بگویند، حرف‌های خود را بگویند، گاهی اوقات حتی انتقادات خود را بیان بکنند. پس این هم یکی از نکاتی است که ما باید در حوزه مدیریت مردانه، به آن توجه بکنیم که می‌تواند به نفع نظام تربیتی خانواده باشد. پس وقت‌گذاری برای این‌که ما حرف همسر خود را بشنویم، شنوا باشیم و گوش بکنیم تحلیل بکنیم، به او کمک بکنیم، به او مشورت بدهیم.

توجه و پرداختن به نیازهای مختلف خانواده

یک نکته آخری را هم در این بخش عرض بکنم. یکی دیگر از نقش‌های مدیریتی مرد این است که به نیازهای اهل خانه هم توجه بکند. ممکن است بخشی از این نیازها، نیازهای عاطفی باشد. لذا مرد باید «وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ»[2] باشد. مهربان باشد، آن هم مهربان‌ترین به خانواده باشد.

 یک موقعی ممکن است ما باید نیازهای تفریحی خانواده را فراهم بکنیم. زمینه‌ای را فراهم بکنیم که همان «قُل سيروا فِي الأَرضِ»[3] برویم در شهرهای مختلف، روستاها و جاهای مختلف گشت و گذار داشته باشیم و اتفاقاً این فضا یک فضای صمیمانه، پند آموز و در عین حال، آرامش‌بخش برای روح و روان ما باشد، این‌ها می‌تواند اثربخش باشد.

این‌ها آن نقش مفیدی است که یک مرد می‌تواند به عنوان پدر خانواده نقش‌آفرینی بکند و زمینه و بستری را فراهم بکند که إن‌شاءالله همسر او بتواند در آن مسیر تربیتی گام‌های بلندی را بردارد.

۳. اعتقاد بر ایفای نقش کامل و جامع هر عضو خانواده

همان‌طور که در بخش‌های قبلی به آن اشاره شد، خانواده متشکل از اعضایی هست. پدر و مادر به عنوان ارکان یک خانواده مطرح هستند و هر کدام باید در جایگاه خود باشند، نقش خود را به خوبی ایفا بکنند که ما به برخی از نقش‌های پدر در خانواده اشاره کردیم و حداقل پنج نکته را در این زمینه بیان کردیم.

امّا نکته دیگری که این‌جا وجود دارد، این است که ما باید این باور را داشته باشیم که یک خانواده وقتی می‌تواند در مسیر حقیقی حرکت بکند، می‌تواند یک نقش‌دهی خوبی را برای فرزندان خود داشته باشد، می‌تواند یک رضایتمندی و عزت نفسی را به ارمغان بیاورد که هر کدام از اعضای خانواده باور داشته باشند که باید نقش‌های خود را به صورت مفید، کامل و جامع ایفا بکنند.

 و لذا مرد خانواده باید نقش خود را ایفا بکند. نباید همه بار را روی دوش همسر خود بگذارد. خانم باید بیاید در جایگاه خود نقش‌آفرینی بکند. نباید برود نقش‌های مردانه را قبول بکند. زن هر چه نقش مردانه بپذیرد، از نقش خود غافل می‌شود. بالاخره انسان یک موجودی با یک ظرفیت و یک محدوده توانمندی خاص است و لذا اگر بخواهد در مسیری حرکت بکند که در جایگاه حقیقی خود قرار بگیرد، قطعاً می‌تواند سعادت آن خانواده را به دنبال بیاورد.

۴. توجه به انسجام خانواده در عین مشخص بودن نقش اعضاء

یکی از نکاتی که باید در این پایان بحث به آن اشاره بشود و دقت بشود این است که معمولاً در خانواده‌هایی که پدر و مادر نقش حقیقی خود را ایفا می‌کنند در یک بازه زمانی میان مدت و بلند مدت، می‌بینید یک حس رضایتمندی دارند. انگار نظام خانواده منظم‌تر دارد پیش می‌رود. انگار که کار زمین مانده در خانواده کمتر است. چون خانواده، وقتی خانواده است که هر کسی در جایگاه خود باشد.

 ولی وقتی نقش‌ها تداخل می‌کند، قاطی می‌شود، شما می‌بینید انگار کارهای زمین مانده در این خانواده افزایش پیدا می‌کند و یکی از آن کارهای زمین مانده همین فرزندان هستند که ما نمی توانیم در این خانواده‌ها ضمانت بکنیم که فرزندان تربیت خوبی بشوند، مسیر تربیتی خوبی را قدم بردارند.

پس حتماً باید به این نکته توجه کرد. باید خانوده را یکپارچه ولی با نقش‌های مشخص و معلوم خود دید. اگر یک همچنین اتفاقی افتاد، ما می‌بینیم فرزندان هم در جایگاه خود قرار می‌گیرند.

ما نه با مردسالاری موافق هستیم، نه با زن سالاری موافق هستیم، نه با فرزند سالاری موافق هستیم. می‌گوییم: خانواده‌ای، خانواده اصیل است که زن در نقش خود، مرد در نقش خود و فرزندان هم در نقش خود ایفای نقش بکنند. این خانواده، خانواده اصیل هستند.

همان‌طور که می‌بینیم خانواده امیرالمؤمنین امام علی (ع) همین گونه بودند. آقا امیرالمؤمنین (ع) نقش خود را به خوبی در جایگاه مرد خانواده ایفا کردند. بی‌بی دو عالم، حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (س) ایشان هم همین‌طور آن نقش آفرینی حقیقی را دشتند، یک زن تمام عیار بودند و می‌بینیم فرزندان هم در این خانواده توانستند رشد بکنند و نقش خود را ایفا بکنند و ما باید براساس این الگوها عمل بکنیم. یعنی الگویی که خانواده را براساس نقش‌پذیری‌های اصیل آن ببینیم و توجه بدهیم.

اتفاقاً فرزندان هم از این پدر و مادر بیشتر تبعیت می‌کنند، بیشتر همراهی می‌کنند. یعنی فرزندی که ببیند پدر او نقش مردانه دارد، مادر نقش زنانه دارد، این خانواده، خانواده‌ای است که فرزندان هم همراهی بهتری را دارند و وقتی فرزند همراهی بهتری داشت، شما می‌توانید تأثیرات تربیتی را هم بیشتر و بهتر روی او بگذارید.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون

Cinque Terre

درس تربیت فرزند

این مقاله بخشی از درس‌های تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی می‌شود. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.


[1]. حق‏ زن‏ آن‏ست كه بدانى خدا وى را براى آسايش و آرامش تو آفريده و اين نعمتى ا‏ست از خدا براى تو، پس حق اين نعمت را ادا كن و از خوراك و پوشاك و آنچه نياز وى بدان است كوتاهى مورز و هر گاه نادانى كرد از وى درگذر. الخصال، ج2، ص182

[2]. وسائل الشيعة، ج ‏12، ص 153. / جامع احادیث الشیعه، ج25، ص534.

[3]. سورۀ انعام، آیه 11.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.