مسیر بندگی
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
- 1 خلقت انسان و هدف از آن
- 2 چگونگی تحقق مسیر بندگی
هدف از خلقت انسان، بندگی و عبودیت پروردگار است و بندگی با شکوفا سازی فطرت انسان محقّق میشود. توجه به این نکته در تربیت فرزند صالح بسیار موثر است. برنامه ریزی برای تربیت باید به گونهای باشد که با فطرت پاک انسان مطابقت داشته باشد و در مسیر بندگی باشد. در این مقاله ضمن بررسی این موضوع راهکارهایی را برای تحقق مسیر بندگی بیان میکنیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- خلقت انسان و هدف از آن
- چگونگی تحقق مسیر بندگی
- فراهم کردن محیطی سالم
- توجه به ویژگیهای وراثتی
- به کارگیری روشهای تربیتی
- ارتباط مستمر با خدا در مسیر تربیت
- استمرار و جدیت در تربیت
- فراهم کردن همنشین خوب و شایسته
- ترسیم شاخصههایی برای تربیت
چکیده مسیر بندگی:
- انسان موجودی هوشمند، زیرک و توانمند است که اگر در مسیر تربیت قرار بگیرد، در مسیر بندگی الهی حرکت خواهد کرد.
- هدف کلّی خلقت انسان، بندگی است و مسیر بندگی تنها با پرورش فطرت الهی تحقق مییابد به عبارت دیگر بندگی محقّق نمیگردد مگر با آزادسازی فطرتها.
- اوّلین نکتهای که در مسیر شکلدهی انسان برای بندگی مورد نیاز است، فراهم شدن محیط تربیتی سالم است.
- وراثت مقدّمهای برای احیا و شکوفاسازی فطرت است.
- احیای فطرت، نیاز به یک سری راهکارها، روشها و مدلهای تربیتی دارد.
- در مسیر تربیت فطری فرزندان، نباید اتّصال خود با خدا را قطع کرد.
- در تربیت نباید خسته شد و کوتاه آمد بلکه باید مربّی، متربّی را به صورت استمراری زیر نظر داشته باشد.
- در فرآیند تربیت باید زمینههایی برای ارتباط فرزندان با انسانهای صالح و شایسته فراهم کنیم.
- مهمترین ملاکها و شاخصههای تربیت فرزندان عبارتاند از:
- ارادۀ خوب
- سختکوشی
- پیوند با اهل بیت (ع)
- عزت نفس
- تأثیرگذاری و فعال بودن
- کلام زیبا
خلقت انسان و هدف از آن
یکی از مقدّماتی که در بحث تربیت فرزند باید به آن بپردازیم این است که مبدأ خلقت انسان و هدف خلقت انسان چیست؟ خداوند متعال برای چه انسان را آفرید؟
وقتی در آیات قرآن میبینیم که به خلقت آفرینش انسان توسّط ملائکه هم اعتراضاتی شد و گفتند آیا میخواهی انسانی را بیافرینی که بر روی زمین ظلم و فساد راه بیندازد، خونریزی راه بیندازد؟ خداوند متعال خطاب به ملائکۀ الهی فرمودند که: من میدانم چه چیزی را میخواهم بیافرینم و شما هم باید نظارهگر باشید، توجّه کنید و آن نادانستههای خود را با دانستههای من کامل کنید.[1]
پس خلقت انسان از اوّل حتّی مورد اعتراض ملائکۀ الهی هم بود. ولی خداوند متعال انسان را آفرید. انسان موجودی هوشمند، زیرک و توانمند است که اگر در مسیر تربیت قرار بگیرد همان هدف مهمّ خلقت را ـ که انسانی باشد بندگی خدا را روی زمین انجام بدهد، در مسیر بندگی الهی حرکت کند ـ محقّق خواهد کرد. لذا ما هدف کلّی خلقت انسان را، مسیر بندگی میدانیم که انسان بندۀ صالح، شایسته و ارزشمند الهی شود.
چگونگی تحقق مسیر بندگی
امّا این چگونه محقّق میشود؟ ما چگونه میتوانیم انسان را در مسیر بندگی قرار بدهیم؟ این همان موضوعی است که در تربیت باید مورد گفتگو و بحث قرار بگیرد. اگر در یک عبارت خیلی کوتاه و موجز و کلّی بخواهیم به آن اشاره کنیم که در ذهن مبارک شما هم بنشیند و عمیق هم بنشیند، این است که ما باید کاری انجام دهیم فطرت انسان به منصۀ ظهور برسد.
یعنی فطرت او که یک فطرت الهی ، پاک ، خدایی، عدالتخواه و عدالتجو، تعالیخواه و رشدخواه است، را پرورش دهیم. در رفتارها، حرکات او، کلمات او، منش او، خلق او، او را به سمت تعالی و رشد ببرد که این همان هدف خلقت است. یعنی هدف خلقت بندگی است و بندگی محقّق نمیگردد مگر با آزادسازی فطرتها. یعنی نگذاریم فطرت در کنج وجود انسان بماند و انسان آن را با خود به گور ببرد. بلکه باید فطرت را پرورش دهیم، تربیت کنیم و به منصۀ ظهور برسانیم.
امّا این چگونه محقّق میشود؟ من چند راهکار کلّی را بیان میکنم و نکاتی محضر شما تقدیم خواهد شد:
1ـ فراهم کردن محیطی سالم
اوّلین نکتهای که در مسیر شکلدهی انسان برای اینکه بندۀخوب خدا شود به آن نیاز داریم، این است که بایستی محیطی سالم فراهم کنیم. البتّه ما هر وقت کلمۀ محیط را میگوییم به معنای یک محیطی که طول و عرض جغرافیایی دارد نیست. محیط یعنی فضایی که انسان در آن رشد و نمو میکند. یک موقع خانه است، یک موقع مدرسه است، یک موقع مساجد هستند، یک موقع هیئات دینی و مذهبی هستند، یک موقع محیطهای فرهنگی و اجتماعی است. یعنی مجموعۀ این محیطهایی که انسان در آن قرار می گیرد، رشد و نمو و تعالی پیدا میکند. ما به این محیطها محیط تربیتی میگوییم.
پس ببینید اگر ما بخواهیم فطرت انسان را احیاء کنیم، فطرت انسان را به منصۀ ظهور برسانیم، اوّلین اصلی که نیاز داریم، اصل محیطی است.
عرض کردیم که مبدأ خلقت و هدف خلقت انسان چگونه است و از کجا شروع شد. با اعتراض ملائک شروع شد، خداوند فرمودند که: من میدانم چه موجودی را میخواهم بیافرینم. گفتیم که اگر ما بخواهیم در آن مسیری که خداوند ترسیم کرده و مسیر بندگی است قرار بگیریم، باید فطرت را به منصهی ظهور برسانیم، شکوفا کنیم.
امّا چگونه این کار را انجام بدهیم؟ گفتیم اوّلین اصل مهم، اصل محیطی است. یعنی ما باید محیط تربیتی خوبی را برای فرزندان خود ایجاد کنیم.
2ـ توجه به ویژگیهای وراثتی
اصل و نکتۀ دوم، توجّه به آن اصل و ویژگیهای وراثتی است که باید به آنها هم دقّت شود. در انتخاب همسر در روایت داریم که از حضرت پرسیدند: چگونه همسری انتخاب کنم؟ فرمودند: وقتی میخواهید همسری را برای خود برگزینید، ببینید آیا او میتواند مادر خوبی هم برای فرزندان شما باشد یا خیر.
این نشان میدهد که ما باید توجّه کنیم که این نسل قرار است در چه رحمی شکل بگیرد، این نسل قرار است در کنار چه مادری پرورش پیدا کند. البتّه پدر هم همینطور، همین مقدار اهمّیّت دارد. پس نقش وراثت را نباید نادیده بگیریم و این میتواند مقدّمهای برای احیاو شکوفاسازی فطرت باشد.
3ـ روشهای تربیتی در مسیر بندگی
نکتۀ سومی که ما باید به آن توجّه کنیم، شیوهها و روشهایی است که در مسیر تربیت فرزندان خود به کار میگیریم و از آن بهره میبریم. چون میدانید اصلاً احیای فطرت، شکوفاسازی فطرت، نیاز به یک سری راهکارها، روشها، مدلهای تربیتی دارد که اگر ما بتوانیم از این مدلها، روشها و شیوههای تربیتی به خوبی بهره بگیریم و از آنها به خوبی استفاده کنیم؛ میتوانیم فطرت این فرد، این نسل و فطرت فرزند خود را به خوبی احیا کنیم.
4ـ ارتباط مستمر با خدا در مسیر تربیت
نکتۀ چهارمی که ما باید در مسیر بندگی به آن توجّه کنیم این است که انسان در مسیر تربیت فطری فرزندان، نباید اتّصال خود با خدا را قطع کند. لذا شما در مناجاتها، دعاها و زیارات گاهی اوقات میبینید تأکیداتی شده است. خصوصاً در آن ادعیهای که وجود مبارک و نازنین امام زین العابدین (ع) و درخواستهایی که از خدا داشتهاند مطرح شده، برای اینکه خداوند فرزندان را در مسیر هدایت و بندگی قرار بدهد.[2]
یعنی علاوه بر اینکه به بحث محیطی و بحث وراثتی توجّه داریم، روشهای تربیتی را به کار میبندیم، باید حتماً یک اتّصال و توکّل و توسّلی هم داشته باشیم که اینها زمینه را فراهم کند تا مسیر تربیت تسهیل و هموار شود و إنشاءالله مسیر تربیتی بتواند آنگونه شود که ما میخواهیم. یعنی چیزی که هدف خلقت است، إنشاءالله مرضی رضای خداوند متعال قرار بگیرد.
۵ـ استمرار و جدیت در تربیت
یکی دیگر از نکاتی که ما باید در مسیر تربیت فطری بچّهها به آن توجّه کنیم، در مسیر شکوفاسازی فطرتها به آن توجّه کنیم، این است که در تربیت نباید خسته شد، نباید در تربیت کوتاه آمد. باید در تربیت، مربّی متربّی را به صورت استمراری زیر نظر داشته باشد، روی او فعل و انفعالات تربیتی را محقّق کند، زمینۀ تربیت را برای او فراهم کند و روشهای تربیت را روی او پیادهسازی کند. این هم میتواند برای تحقّق هدف خلقت کمک کند که تربیت بندۀ صالح و شایسته است.
6ـ فراهم کردن همنشین خوب و شایسته
یک نکتۀ دیگری که به تربیت فطری فرزندان ما در مسیر بندگی خداوند کمک میکند و ما باید در این زمینه به آن توجّه کنیم، این است که زمینه و بستری را فراهم کنیم فرزندان ما با انسانهای صالح و شایسته نشست و برخاست داشته باشند. لذا آن روایت را فراموش نکنیم که حضرت فرمودند: « الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ»[3] انسانها بر مرام و منش همنشینان خود هستند. لذا همنشینان میتوانند به هدف و تربیت فطری کمک کنند.
7ـ ترسیم شاخصههایی برای تربیت در مسیر بندگی
امّا نکتۀ آخر که نکتۀ بسیار مؤثّر و مهمّی است. در تربیت فطری ما باید شاخصهگذاری هم انجام دهیم. یعنی ملاکهایی را برای تربیت فرزندان در نظر بگیریم تا در مسیر بندگی قرار بگیرند. یعنی ببینیم فرزندان خود را از چه نقطهای به چه نقطهای میخواهیم حرکت دهیم. مثلاً فرزندی که به دنیا آمده، فقط گریه میکند، فقط غذا میخورد و نیازهای زیستی او رفع میشود. ما چگونه و در چه مسیری و با چه ملاکهایی باید او را به سمت یک انسان صالح و شایسته ببریم؟
لذا باید اینجا برخی از شاخصههای تربیتی را ترسیم کنیم. من به برخی از آنها اشاره میکنم:
الف ـ ارادۀ خوب
مثلاً فرزندی که بخواهد فطرت خود را در رفتار خود تجلّی بدهد، باید ارادۀ خوبی داشته باشد. لذا ما پدر و مادرها باید بدانیم که چگونه فرزندان خود را با اراده تربیت کنیم.
ب ـ سختکوشی
نکتۀ بعدی، مثلاً فرزند ما باید سختکوش باشد. ما باید بدانیم که اگر بخواهیم فرزندی را در مسیر فطرت و در مسیر بندگی پروردگار قرار بدهیم، چگونه باید او را سختکوش تربیت کنیم. یعنی اینها شاخصه است، یک نوع هدفگذاری برای رسیدن به هدف خلقت است.
ج ـ پیوند با اهل بیت (ع)
یا مثلاً چگونه بچّههای خود را محبّ اهل بیت (ع) تربیت کنیم؟ چون یکی از شاخصههایی که میتواند انسان را به تربیت فطری نزدیک کند، بحث پیوند فرزند با اهل بیت (ع) است. ما چگونه فرزندان خود را محبّ اهل بیت بار بیاوریم؟ چگونه فرزندان خود را با سیرۀ اهل بیت (ع) آشنا کنیم؟ چگونه فرزندان خود را در مسیری قرار بدهیم که سیرۀ اهل بیت (ع) الگویی برای آنها شود؟ این الگوها تبدیل به رفتار و کلام آنها شود، تا فرزندان در مسیر فطرت الهی قرار بگیرند. این یک نکته است.
د ـ عزّت نفس
یکی دیگر از نکاتی که ما باز باید به آن توجّه کنیم، پرورش انسانی است که دارای عزّت نفس است. چون میدانید انسانهایی که فطری تربیت میشوند، حائز عزّت نفس هستند. این عزّت نفس را باید چطور در فرزندان خود شکل بدهیم؟ چگونه آنها را در مسیر تربیت حرکت بدهیم که حائز عزّت نفس شوند؟ بچّهها دارای اعتماد به نفس شوند، چگونه اعتماد به نفس را در آنها پرورش بدهیم؟ اینها پرسشهایی است که پیش رو باید به آنها پاسخ بدهیم تا به فطرت و تربیت فطری نزدیک شویم.
ﻫ ـ تأثیرگذاری و فعّال بودن
یا مثلاً چگونه فرزندان را بار بیاوریم که فرزندان تأثیرگذار و فعّالی شوند؟ نه اثرپذیر، نه اینکه تقلیدگر باشند. فرزندی نباشد از رفتارها و الگوهای انسانهای مادی الگوبرداری کند. لذا این نیاز به تربیت فطری دارد. این تربیت فطری محقّق نمیشود مگر با همین شاخصهگذاریها. چه کنیم که فرزند ما منفعل نباشد، در مسیر زندگی خود فعّال باشد؟
و ـ کلام زیبا
نکتۀ دیگر، چه کنیم که فرزند ما توانایی کلامی خوبی پیدا کند؟ چون در روایات تأکید بر این شده که انسانهای صالح و شایسته، انسانهای پاک زبان هستند، انسانهایی هستند که زیبا سخن میگویند. ما چگونه فرزند خود را در این مسیر قرار بدهیم؟
ببینید اینها نکاتی است که ما باید در تربیت فطری به آنها توجّه کنیم. البتّه شاخصهها بیش از این است، من پنج شش شاخصه را بیشتر برای شما نام نبردم. ولی همین که ما بدانیم بچّه باید با اراده باشد، سختکوش باشد، عزّت نفس داشته باشد، اعتماد به نفس داشته باشد، کلام زیبا داشته باشد؛ میتوانیم با یک رویکرد مناسبی تربیت این فرزند را در مسیر بندگی پیش ببریم. یعنی خود این به ما جهتدهی میکند در تربیت نسلی که بتواند در مسیر اهدافی که خداوند متعال برای خلقت انسان مشخّص کرده است، حرکت کند.
امیدوار هستم إنشاءالله این مباحث مورد توجه شما بزرگواران قرار گرفته باشد و زمینهای فراهم شود از این مباحث در مسیر تربیت فرزندان خود به خوبی بهره ببرید و استفاده بفرمایید.
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون
درس تربیت فرزند
این مقاله بخشی از درسهای تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی میشود. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.
[1]. وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ و آن زمان را یاد آر که پروردگارت به فرشتگان گفت: به یقین جانشینی در زمین قرار میدهم. گفتند: آیا موجودی را در زمین قرار میدهی که در آن به فساد و تباهی برخیزد و به ناحق خون ریزی کند و حال آن که ما تو را همواره با ستایشت تسبیح میگوییم و تقدیس میکنیم. [پروردگار] فرمود: من [از این جانشین و قرار گرفتنش در زمین اسراری] میدانم که شما نمیدانید. (سورۀ بقره، آیۀ 30)
[2]. حَقُّ وَلَدِكَ أَنَّكَ مَسْؤُولٌ عَمّا وُلّيتَهُ [بِهِ] مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَالدِّلالَةِ عَلى رَبِّهِ وَ الْمَعُوَنَةِ عَلى طاعَتِهِ فيكَ وَ فى نَفْسِهِ؛ حق فرزند تو اين است که در سرپرستى وى مسؤوليت دارى كه ادب او را نيكو كنى و به سوى پروردگارش رهنمون سازى و در فرمانبردارى از او، نسبت به وظايف تو و خودش، يارىاش دهى؛ رساله حقوق امام سجاد (ع)، فراز 23؛ تحف العقول، ص 263.
[3]– الكافي (ط – الإسلامية)، ج 2، ص 375.