اهمیت شناخت عوامل محیطی در تربیت
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
عوامل محیطی یکی از مسائل مؤثر بر تربیت هستند. براساس دیدگاه طب ایرانی و آموزههای سلامتی بخش اسلام بسیاری از جزئیات زندگی ما هستند که در سلامت و رشد انسان موثرند. با توجه به این عوامل محیطی میتوانیم در مسائل تربیتی خود، فرزندان و جوانان خود تأثیر بگذاریم و موفقیت را در این امر بیشتر کنیم. در این مقاله ابتدا عوامل محیطی موثر در سلامتی انسان را بیان میکنیم سپس تأثیر هر کدام بر تربیت فرزند را بررسی میکنیم. برخی از مطالب مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- مزاج عوامل محیطی
- توجه به مزاج عوامل محیطی، لازمۀ تربیت
- فصلها
- جبران آسیب عوامل طبیعی با مصلح
- غذاها
- دقت در تهیۀ مواد غذایی
- دقت در آمادهسازی غذا
- آثار تغذیۀ نادرست
- نقش مهم سفرهآرایی در تغذیه
- رنگها
- رنگ سفید
- رنگهای تند و گرم
- حالتهای بدن
چکیده اهمیت عوامل طبیعی:
- عوامل محیطی مثل: غذاها، رفتارها، مکانها، رنگها و مصالح ساختمانی و … دارای طبع و مزاج هستند و به عبارتی اگر قرار است ما روی فردی تأثیر بگذاریم یا برای افراد مختلف با مزاجهای مختلف برنامهریزی تربیتی داشته باشیم، باید متفاوت باشد و لازم است که در ابتدا بدانیم هر کدام از عوامل تربیتی یا عوامل مؤثّر بر تربیت ما چه مزاجی دارند.
- همۀ چیزهایی که در دنیای اطراف ما وجود دارد، دارای مزاج است و همۀ چیزهایی که دارای مزاج هستند روی افراد و موجودات دیگری که آنها هم دارای مزاج هستند، تأثیر متقابل میگذارند.
- در طب ایرانی هر فصلی یک مزاجی دارد. مزاج فصل بهار گرم و تر، فصل تابستان گرم و خشک، فصل پاییز سرد و خشک و فصل زمستان هم سرد و تر است.
- معمولاً در خانواده، پدرها در خرید مواد غذایی و مادرها در آمادهسازی آن دخیل هستند. بنایراین یادگیری طبع و مزاج هر غذا لازم و در مسائل تربیتی مؤثر است.
- دقت در تهیۀ مواد غذایی، دقت در آمادهسازی غذا، آثار تغذیۀ نادرست و نقش مهم سفرهآرایی در تغذیه از جمله مواردی است که میتواند به ما در آموزش و مسائل تربیتی کودک کمک کند.
- ارتقای کیفیت آموزش با مسئلۀ آرایش و نمای ظاهری فضای آموزشی، ارتباط خیلی دقیق و ظریفی دارد که یکی از قسمتهای مهم آن رنگها است.
- اگر کودکی را به اتاقی با رنگ سفید مطلق برای آموزش و تمرکز بر درسی بفرستیم، چون رنگ سفید وهم و خیالات را تحریک میکند اگر کودک ذاتاً کم و دل و جرأت باشد سبب کاهش تمرکز او شده و کیفیت یادگیری او پایین میآید. در مقابل اگر شما از یک رنگ تند در فضای یادگیری استفاده کنید این رنگها گرم و تر هستند و رنگهای گرم و تر هیجان را زیاد میکنند در یک فضای آموزشی که تمرکز و آرامش لازمۀ آن است، بیقراری و تشویش را برای فرد به وجود میآورد.
مزاج عوامل محیطی
در مورد یک مطلب مهم میخواهیم صحبت کنیم و آن هم این است که جدای از اینکه هر فرد طبع و مزاجی دارد و این مزاج با تربیت رابطۀ مستقیم دارد و امکان ندارد در مسائل تربیتی موفق پیش رفت مگر اینکه مزاج افراد را بشناسیم و این مطلب به تفصیل در مقاله «مزاج شناسی لازمۀ تربیت موفق» بیان شده است. برای مطالعه بیشتر میتوانید به آن مراجعه نمایید.
حال در این مقاله میخواهیم بدانیم آیا لازم است که مزاج محیط اطراف و آنچه که فرد در خارج از وجود خود با آنها ارتباط دارد را هم بشناسیم و آیا این هم تأثیری در مسائل تربیتی دارد؟ به عبارتی یک سؤال مهم در اینجا وجود دارد. چه رفتارها یا چه غذاها، چه نوع تغذیهای، چه نوع اعمالی برای چه نوع مزاجهایی مناسبتر هستند تا موفقیت در تربیت آنها بارزتر بشود؟
و همینجا یک فرضیۀ قوی مطرح میشود که پس حتماً غذاها و رفتارها و مکانها و رنگها و مصالح ساختمانی و غیره هم دارای طبع و مزاج هستند و به عبارتی اگر قرار است ما روی فردی تأثیر بگذاریم یا برای افراد مختلف با مزاجهای مختلف برنامهریزی تربیتی داشته باشیم، حتماً باید متفاوت باشد و لازم است که در ابتدا بدانیم هر کدام از عوامل تربیتی یا عوامل مؤثّر بر تربیت ما چه مزاجی دارند.
فرض کنید اگر من دارم غذایی به کودک خود میدهم، به جوان خود میدهم، چه نوع مزاجی دارد، چه مقدار با مزاج او تداخل یا هماهنگی دارد و چه مقدار تأثیر مثبت و منفی در کار امروز او که یک مسیری از رشد را برای خود تعریف کرده است و دارد به سراغ آن میرود، میگذارد یا فرض بکنید خواب چه مزاجی دارد و چقدر با مزاج فرد مورد نظر من، تعادل تناسب یا تداخل دارد و چطور باید تعریف بشود.
چوب در اتاق این فرد به کار برود برای او مناسبتر است یا سطح سیمانی باشد مناسبتر است؟ رنگ اتاق سفید باشد مناسبتر است، مزاج او موافقتر است یا رنگ زرد انتخاب بکنم.
اگر من امروز او را تشویق بکنم، مناسب تر با مزاج تربیتی کار امروز او است یا تنبیه بکنم؟ اگر امروز من برای او محدودیت قرار بدهم یا آزادی عمل قرار بدهم -همۀ این مثالهایی که دارم میزنم دارای مزاج هستند. مفصل در مورد آنها با هم صحبت خواهیم کرد- به او بیشتر کمک خواهد کرد پیشرفت بکند یا پیشرفت نکند.
و حتی خیلی ریزتر از این مسائل، از آن هوایی که دارد استنشاق میشود، از زاویۀ نوری که دارد به اتاق میتابد، از نوع چراغها و لامپهایی که دارد در یک اتاق استفاده میشود. رنگ و میزان حرارت و نوع آنها که حالا در مسائل تخصصیتر قرار میگیرد و جنس وسایلی که در کنار افراد است، میخواهد از آن استفاده بکند و همۀ چیزهای دیگر.
توجه به مزاج عوامل محیطی لازمۀ تربیت
بحث کلی من این است: یقین داشته باشیم به اینکه همۀ چیزهایی که در دنیای اطراف ما وجود دارد، دارای مزاج است. همۀ چیزهایی که دارای مزاج هستند روی افراد و موجودات دیگری که آنها هم دارای مزاج هستند، تأثیر متقابل میگذارند و هر وقت که شما میخواهید برنامهریزی بکنید، علاوه بر اینکه باید خود فرد را در نظر داشته باشید، باید تمام محیط اطراف و چیزهایی که با او سر و کار دارد را هم در نظر داشته باشید تا بتوانید یک برنامهریزی خوب و موفق برای رسیدن به یک تربیت کامل، پیشرفت و رشد کامل برای خود یا فرزندان و نوجوان خود و یا حتی دانش آموزانی که تحت کنترل شما هستند، داشته باشید.
۱. فصلها
در مورد عوامل محیطی چند مثال میزنیم تا مطلب برای ما روشنتر بشود. ما در طب ایرانی میدانیم هر فصلی یک مزاجی دارد. مزاج فصل بهار گرم و تر است. تابستان گرم و خشک است. پاییز سرد و خشک است. زمستان هم سرد و ترد است.
یک فردی یک برنامه آموزشی ریخته است و میخواهد او را در فصول مختلف ادامه بدهد. مثلاً این برنامه یک سال طول میکشد. آیا لازم است بنابر اینکه هر فصلی تغییر میکند، تغییراتی در برنامههای آموزشی خود بدهد یا در کار تربیتی خود، در مسائل خود چه جسمی و چه روحی در فصول مختلف تفاوتی داشته باشد؟ حتماً همینطور است. یعنی اگر شما ملاحظاتی را که در فصل بهار دارید، در فصل پاییز هم داشته باشید، کاملاً معکوس جواب میدهد.
فرض کنید تغذیهای را که برای فرزند خود در فصل بهار با فصل پاییز میگذارید، باید متفاوت باشد. فرض کنید ساعت خواب و بیداری که برای کودک خود در فصل تابستان با فصل زمستان تنظیم میکنید، حتماً باید متفاوت باشد. نوع تهویه اتاق، نوع نوری که به اتاق او در حالی که میخواهد درس بخواند، یادگیری داشته باشد میتابد، باید در فصول مختلف متفاوت باشد.
جبران آسیب عوامل طبیعی با مصلح
خیلی وقتها افراد نمیتوانند تفاوتها و تغییرات اساسی ایجاد بکنند، اینجا است که طب ایرانی یک تدبیر هوشمندانهای دارد میآید از مصلحات استفاده میکند. ما باید مصلحها را یاد بگیریم. هر چیزی که دارد آسیب میزند، یک مصلحی هم در کنار آن وجود دارد. بهترین کار این است که آن آسیب را برطرف بکنیم امّا اگر در توان ما نبود یا ناخواسته واقع شد، حالا با استفاده از مصلحها میتوانیم آن ضرر را کمتر بکنیم یا حتی ضرر آن را رفع بکنیم.
بنابر این باید یاد بگیریم که مصلحات را در هر فصلی، در هر شرایط خاصی که مزاجهای اطراف ما، محیط ما دارد تغییر میکند، به کار ببریم.
۲. غذاها
برای عوامل محیطی مثال دیگری میزنم. مثال خیلی کاربردی آن غذاها هستند. معمولاً در خانواده، پدرها در خرید مواد غذایی و مادرها در آمادهسازی مواد غذایی هر دو دخیل هستند؛ باید یاد بگیریم چه طبعی، چه مزاجی، در این غذا وجود دارد، فرد مورد نظر ما چه طبع و مزاجی دارد، فصلی که در آن به سر میبریم، چه طبع و مزاجی دارد و آیا لازم است که من این ماده غذایی را بگیرم یا نه؟
دقت در تهیۀ مواد غذایی
آیا یک پدر که میخواهد خرید بکند، فرض بکنید اگر هر بار موز بخرد و به خانه بیاورد، کار خوبی کرده است و همۀ فرزندان او باید خوشحال بشوند و مناسب مزاج آنها است؟ نباید در نظر بگیرد الآن فصل آن است یا نه؟ طبع کودک او با آن سازگاری دارد یا ندارد، ضرر میزند یا نمیزند که حتماً جواب شما مشخص است.
دقت در آمادهسازی غذا
یا مادری که دارد غذاها را تنظیم میکند، اگر بداند هر غذایی، هر مادۀ غذایی چه طبعی دارد و چگونه باید غذاها با هم ترکیب بشوند. صرفاً براساس اینکه دستور غذایی برای ساختن آن چه است، صرفاً خوش آب و رنگ و خوش طعم بودن و غیره شاخص برای پخت غذا نباشد، به مادر کمک میکند مزاج غذا را مناسب با طبیعت فرزندان تنظیم بکند و اگر طبیعت افرادی که سر یک سفره مینشینند، با هم متفاوت است، حالا باید چه کار بکنیم که افراد مختلف از یک غذای ثابت ضرر نبینند یا هر کسی بتواند بهترین بهره را ببرد.
اینجا باز بحث مصلحات و مکملها پیش میآید که سر سفره یا هنگام طبخ یا بعد از طبخ، چگونه بتوانیم مزاج هر خوراکی و غذایی را با طبیعت هر فردی تنظیم بکنیم تا کمترین آسیب را ببیند.
آثار تغذیۀ نادرست
یک تغذیۀ غلط ممکن است کودک شما را یا سستتر و بیحس و حالتر بکند یا بیقرارتر و ناآرامتر بکند. یا ممکن است او را عصبیتر بکند و در مسئلۀ یادگیری، تمرکز، تربیت او را نافرمان بکند یا ممکن است خیلی بیخیال بکند و باعث بشود شما نتوانید آن هدفی را که دارید در مورد او اجرا بکنید.
باید یک جای دیگر دنبال علتها نگردیم. یک نکتۀ خیلی مهم در مسائل تربیتی، نگاه کردن به آن چیزی است که دارید وارد بدن فرد میکنید و دارید تک تک سلولهای بدن او را با آن میسازید. غذاها، تغذیه، نوع رفتاری که با بدن داریم، اجزای جسم شما و به واسطۀ آن روح شما را میسازد و باید در این عمل و در این امر دقت داشته باشید. این هم یکی از عوامل محیطی است.
نقش مهم سفرهآرایی در تغذیه
حتی در مورد سفره آرایی هم این نکته خیلی مهم است. باید بدانیم که چه کار بکنیم برای اینکه یک کودکی که مثلاً فرض بکنید بیاشتها است، مادۀ غذایی مورد نیاز خود را دریافت نمیکند، غذای خود را درست بخورد. یک امر مهم، سفره آرایی شما است. رنگ سفره، چیزهایی که در سفره میگذارید و در واقع دیگر ابزارهایی که به کار میبرید برای اینکه غذای شما طعم خاص، بوی خاص یا رنگ خاص پیدا بکند، چطور از آنها استفاده بکنید تا اشتها را برانگیزد، متناسب با مزاج فرد باشد، نهایت تواناییها را در او به وجود بیاورد.
در واقع کلیّت این بحث برای این بود که شما آشنا بشوید برای اینکه یک غذا، با یک مزاج خاص، تأثیر خاص روی مزاج افرادی دارد که هر کدام از آنها خود دارای مزاجهای خاص هستند و دانستن هر دوی آنها برای ما مهم و حیاتی است.
۳. رنگها
برای عوامل محیطی یک مثال دیگر میزنیم برای اینکه روشنتر بشود مزاج و طبیعت فضای اطراف چقدر در مسائل تربیتی مؤثر است.
تنظیم فضای آموزشی هر فرد باید مطابق مزاج شخصی او صورت بگیرد و یکی از نکاتی که خیلی مهم است، رنگهایی است که در فضای آموزشی فرد استفاده میشود. یعنی ارتقای کیفیت آموزش یک ارتباط خیلی دقیق و ظریفی با مسئلۀ آرایش و نمای ظاهری فضای آموزشی دارد که یکی از قسمتهای مهم آن رنگها است. یکی از قسمتهای مهم دیگر مصالح هستند، جنسهایی که در اطراف فرد به کار میرود و همۀ اینها ریزهکاریهای خاص خود را دارد.
الآن در کشورهای پیشرفته وقتی میخواهند فضای آموزشی را تنظیم بکنند، بدون شک یکی از مهمترین کارهایی که انجام میدهند، یک مطالعهای انجام میدهند در مورد اینکه آن فضا برای آن موضوع آموزشی باید چطور استفاده بشود. حتی رنگ نوری که در یک اتاق آموزشی به کار میرود، بنابر نوع آموزشی که دارد در آن اتاق به کار میرود، متفاوت میکنند.
حتی در مورد عطر و آن رایحهای که در یک فضا پخش میشود برای بالا بردن یک نوع آموزش، با یک نوع آموزش دیگر متفاوت است. اینها تأثیرهای متفاوت میگذارند. باید با ریزهکاریهای اینها آشنا بشوید، مزاج اینها روی آن تأثیر میگذارد.
رنگ سفید
فرض کنید میخواهید به یک کودکی آموزش بدهید، میخواهید او را به یک اتاقی بفرستید، تمرکز بکند و یک درسی را یاد بگیرد یا یک مطلب آموزشی را مرور بکند. اگر این اتاق را کاملاً سفید بکنید، رنگ آن کاملاً سفید باشد. رنگ مطلق سفید وهم و خیالات را تحریک میکند. کافی است این کودک یک قلب سردی داشته باشد، یک مقدار حالت ترس و کم دل و جرأتی ذاتی در خود داشته باشد که هر چه کودک کم سنتر باشد، معمولاً چون قلب رشد کافی خود را از لحاظ قوا نکرده است، این سردی را در ذات خود دارد، به خاطر همین است که بچّههای کوچکتر ترسوتر هستند.
این کودک میرود و در این فضا دچار وهم میشود، دچار خیالات میشود. هم ممکن است آن حالت ترس او را اذیّت بکند و هم ممکن است یک نوع خیالبافیهای حاشیهای پیش بیاید و نگذارد فرد به طور کافی تمرکز بکند، حواس پرتی برای او به وجود بیاید. یعنی ممکن است شما بعداً این بچه را تنبیه بکنید که چرا به میزانی که به او ساعت دادید، آموزش نگرفته است، یاد نگرفته است، درسهای خود را مطالعه نکرده است.
در حالی که صرفاً اگر فضای آموزشی او را تنظیم بکنید، رنگ اتاق را تنظیم بکنید، یعنی اتاق را از سفید مطلق خارج بکنید (این مشکل حل میشود) سفید جزء رنگهای آرامش بخش است، امّا سفیدی مطلق رنگ مناسبی برای فضای آموزشی نیست و قلب را سردتر میکند و وهم را قویتر میکند و به همین دلیل کیفیت آموزش را پایینتر میآورد.
رنگهای تند و گرم
نقطۀ مقابل آن هم وجود دارد. یعنی فرض کنید شما از یک رنگی خیلی خیلی تند در این فضای یادگیری یا فضایی که میخواهید به فرد آموزش خاص بدهید استفاده بکنید. رنگ خیلی سرخ، نارنجی تیره، زرد تیره اینها رنگهای گرم و تر هستند. رنگهای گرم و تر هیجان را زیاد میکنند. فرض کنید شما میخواهید یک آموزشی داشته باشید که هیجان لازمۀ آن است، این رنگ مناسب است امّا یک آموزشی دارید که تمرکز و آرامش لازمۀ آن است، این بیقراری و تشویش را برای فرد میآورد. حتی اینقدر این بیقراری و غلیان خون به واسطۀ رنگ سرخ اطراف زیاد است و غالب است که در افرادی که گرم و تر مزاج هستند یا غلبۀ دم دارند منجر به خونریزی بینی و رعاف میشود و فرد دچار اشکال میشود.
میخواهم بگویم حتی نه تنها در روح، بلکه در جسم هم این نوسان و تلاطم را ایجاد میکند. قبلاً هم شنیدید، در روایات هم خواندید که مثلاً کودکی که تب دارد در لباس زرد نگذارید یا پوشش زرد بر او نپوشانید، تب را قوی میکند. این چیزها چون جنس گرم دارند، باعث میشود که یک عکس العملهایی در جسم و حتی در روح فرد به وجود بیاورند که آن تمرکز را، آن آرامش را از جسم و روح فرد بگیرد و در مسائل و مسیر تربیتی شما اشکال ایجاد بکند.
۴. حالتهای بدن
در بررسی عوامل محیطی کنار همۀ این مطالب داشته باشید که حتی حالتهای فرد، مزاج دارد. مثلاً حالت نشسته با حالت دراز کشیده با حالت راه رفتن اینها دارای مزاج هستند. آیا برای یک کودک خوب است راه برود درس بخواند یا دراز بکشد درس بخواند یا بنشیند درس بخواند؟ بنابر اینکه مزاج کودک چیست، درسی که دارد میخواند چیست یا مطلبی که میخواهد آموزش بگیرد، چیست و یا اینکه خود آن شرایط محیطی و فصل، فضای اطراف، گرما و سرما، تهویۀ هوا و غیره دارد چه چیز اقتضا میکند، بنابر آن شما میتوانید تنظیم بکنید این فرد الآن نشسته بخواند بهتر یاد میگیرد، یا بلند بشود قدم بزند بهتر یاد میگیرد. خیلی وقتها درون فرد هم یک ندایی میدهد و فرد متوجه این امر میشود.
میخواهم بگویم همۀ اینها دارای مزاج است. تمام رفتارها، تمام مواد اطراف ما، تمام چیزی که در دنیای خارج ما -دنیای ماده- وجود دارد، دارای طبیعت و مزاج است. شناخت آنها لازم است، از ملزومات تربیتی است، باید و باید یاد گرفته بشود تا بتوانیم بهترین کاربرد داشته باشیم.