فهرست مطالب این مقاله را ببینید
جنگ خیبر یکی از وقایع مهم سال هفتم هجرت است. یهودیان پس از زیر پا گذاشتن پیمان صلح حدیبیه از مدینه تبعید شدند و پایگاهی را در خیبر تشکیل دادند و تهدیدی برای اسلام شدند. در این مقاله به بررسی زمینههای وقوع جنگ خیبر و اتفاقاتی که در آن افتاد میپردازیم. برخی از موضوعات مهمی که در این مقاله بیان میشود عبارتند از:
- پایگاه بزرگ یهود بر ضد اسلام
- اقدامات رسول خدا (ص) برای پیشگیری از جنگ
- ویژگیهای قلعه خیبر
- دلاوری بینظیر امیرالمومنین (ع) در جنگ خیبر
چکیده
- پیامبر خدا (ص) پس از آگاهی از تصمیمات خرابکارانه یهود خیبر، سپاهی فراهم نمود و بهسوی قلعههای آنان حرکت کردند. آنان ده قلعه داشتند که یکی پس از دیگری فتح شد، ولی فتح قلعه اصلی طولانی شد و همین امر موجب تضعیف روحیه مسلمانان گردید.
- پس از ناکامی ابوبکر و عمر در فتح خیبر، امیرالمؤمنین دلاورانه به نبرد با مرحب، پهلوان نامدار یهودی آمد و او را از پای درآورد و در قلعه خیبر را از جا برکند و موجب فتح قلعه اصلی خیبر و پیروزی کامل مسلمانان شد.
- پیامبر اکرم (ص) به یهود خیبر اجازه داد بر سر زندگی خود بمانند و هر سال نیمی از محصولات خود را بهعنوان جزیه به حکومت اسلامی پرداخت کنند.
- پس از انتشار خبر شکست یهودیان خیبر و برخورد لطفآمیز رسول خدا (ص) با آنان، یهودیان ساکن در مناطق شمالی حجاز، مانند فدک، افرادی را نزد رسول خدا (ص) فرستادند تا پیام صلحجویی خود را برسانند.
مقابله با بزرگترین پایگاه یهودی ضد اسلام
فرصت دهسالهای که بهسبب صلح حدیبیه در سال ششم هجرت حاصل شده بود، فرصتی مناسب برای رسول خدا (ص) بود که به اسلام قوام بیشتری بخشد. یکی دیگر از اقداماتی که در این راستا انجام شد، مقابله با بزرگترین پایگاه یهودیِ ضد اسلام بود که تهدید مهمی برای اسلام بهشمار میآمد.
سه طایفه یهودیان بنیقینقاع، بنینضیر و بنیقریظه در یثرب و محدوده آن زندگی میکردند، ولی با زیر پا نهادن قرارداد همزیستی مسالمتآمیز، از آنجا تبعید شدند. بنینضیر به خیبر رفتند و پس از مدتی ریاست آن را بهدست گرفتند. پیش از این، یهودیان خیبر، ارتباط و نزاعی با مسلمانان نداشتند، ولی بنینضیر که کینه اسلام را در دل داشتند خیبر را به پایگاه بزرگی برای دشمنی با اسلام و مقابله با حکومت مدینه تبدیل کردند و یکی از نتایج دشمنی آنان، تشکیل ائتلاف بزرگ احزاب و برپایی غزوه خندق بود.
اقدامات رسول خدا (ص) برای پیشگیری از جنگ
رسول خدا (ص) برای جلوگیری از درگیری با یهود خیبر، اقدامات پیشگیرانهای انجام داد. ازجمله اقدامات آن حضرت، اعزام عبداللهبنرواحه به خیبر بود. او مأمور شد که رئیس خیبر را از دشمنی و عناد باز دارد و او را در مسیر صلح و سازش با اسلام قرار دهد.
پیامبر (ص) به او پیام داده بود که اگر با اسلام دشمنی نداشته باشد، او را بهعنوان رییس خیبر به رسمیت خواهند شناخت.
رییس خیبر ابتدا تحت تأثیر پیام رسول خدا (ص) قرار گرفت و با سی نفر از مردم خیبر به همراه عبداللهبنرواحه و یارانش بهسوی مدینه آمد، ولی در بین راه از توافق با پیامبر (ص) منصرف شد و حتی قصد داشت عبداللهبنرواحه را به قتل برساند، ولی عبدالله قصد او را فهمید و واکنش نشان داد و کار به کشته شدن رییس خیبر و افراد او کشیده شد.
این واقعه موجب دشمنی و کینه یهودیان خیبر شد و آنان همه تلاش خود را برای نابودی اسلام به کار گرفتند. یکی از اقدامات آنان، متحد شدن با یهودیان فدک بود. آنان میخواستند به کمک امکاناتی که تدارک دیده بودند، اهل خیبر را بر ضد اسلام یاری دهند.
اعزام امیرالمومنین (ع) به فدک
رسول خدا (ص) پیش از اقدام آنان، امیرالمؤمنین (ع) را با لشکری به فدک فرستاد. امیرالمؤمنین (ع) چنان برقآسا به فدک یورش برد که یهودیان آن منطقه حتی فرصت آماده شدن برای نبرد را هم پیدا نکردند و از معرکه گریختند. آن حضرت بر فدک دست یافت و امکاناتی را که یهودیان فدک برای انتقال به خیبر فراهم کرده بودند، مصادره نمود.
جنگ خیبر
از این پس نیز اخبار متعددی از اقدامات ضد اسلامی یهودیان خیبر به رسول خدا (ص) میرسید. وقتی آن حضرت یقین کرد که آنان قصد مقابله با اسلام را دارند، دیگر به آنان مهلت نداد و پیش از آنکه وارد عمل شوند، لشکری فراهم کرد و بهسوی خیبر روانه شد.
مسلمانان چنان دقیق و حسابشده این مسیر طولانی را طی کردند که یهودیان از حرکت آنان باخبر نشدند. سپاه مسلمین روزها پنهان میشدند و شبها حرکت میکردند تا به محدوده خیبر رسیدند.
منطقه خیبر
منطقه خیبر از ده قلعه تشکیل شده که ظاهراً از زیر زمین به هم راه داشتند. شبهنگام بود که مسلمانان به نخستین قلعه آنان رسیدند. یهودیان که از استقرار مسلمانان بیخبر بودند، صبح از قلعهها خارج شدند و بهسوی مزارع و کشتزارهایشان آمدند که ناگهان با سپاه اسلام مواجه شدند و هراسان به داخل قلعهها بازگشتند و فریاد برآوردند: «محمد و الخَميس»؛ 1 یعنی محمّد (ص) با لشکر پنجگانه خود آمده است.
نفوذ به قلعههای خیبر
استحکامات و طراحی قلعههای خیبر بهگونهای بود که مسلمانان با آن امکانات محدود توان نفوذ به آن را نداشتند؛ ازاینرو قلعهها را محاصره کرده بودند و درپی فرصتی برای فتح آن بودند. یهودیان بر فراز قلعهها میرفتند و از آنجا مسلمانها را تیرباران میکردند. عدهای از مسلمین از این تیرها مجروح شدند و رسول خدا (ص) فرمان داد که لشکر عقبتر بیاید تا از تیررس دشمن خارج شود.
سپاهیان اسلام همچنان بهدنبال راهی برای نفوذ به قلعههای خیبر بودند تا اینکه توانستند یکی از یهودیان را بهطور اتفاقی دستگیر کنند. او برای حفظ جان خود حاضر شد که راه نفوذ به یکی از این قلعهها را به مسلمین نشان دهد.
مسلمانها از همان راه وارد قلعه شدند و مدافعان آن را در هم کوبیدند و قلعه تسخیر شد. آنان در این قلعه به منجنیقی دست پیدا کردند و برای کوبیدن دیوارهای قلعههای دیگر از آن استفاده کردند و قلعهها را یکی پس از دیگری فتح نمودند، اما قلعه اصلی 2 همچنان پابرجا بود و فراریان دیگر قلعهها نیز به آنجا پناه برده بودند.
قلعه اصلی خیبر
قلعه اصلی خیبر استحکاماتی داشت که فرو ریختن آن با منجنیق میسّر نبود. محاصره طولانیمدت این قلعه و ناتوانی از نفوذ به آن، موجب تضعیف روحیه مسلمانان شده بود تا اینکه رسول خدا (ص) تصمیم گرفتند با حملهای برقآسا قلعه را فتح کنند.
ایشان بخشی از سپاه را آماده کرد و فرماندهی آن را به ابوبکر سپرد تا به قلعه هجوم آورد. مرحب خیبری، پهلوان نامدار و تنومند یهود به همراه افراد خود برای مقابله با ابوبکر بیرون آمد. نقل شده که او تاج یا کلاه خودی بر سر داشت که گوهری چشمگیر به اندازه تخم مرغ بر آن تعبیه شده بود. ابوبکر با دیدن مرحب و افراد همراهش وحشت کرد و عقبنشینی نمود. این ماجرا، به اعتبار و روحیه مسلمانان صدمهای جدی وارد کرد.
پس از این ناکامی، رسول خدا (ص) فرماندهی را به عمربنخطاب سپرد و او را به همراه سپاهی روانه میدان کرد، اما او نیز با دیدن مرحب وحشتزده بازگشت. یهودیها از این واقعه بسیار خشنود شدند و روحیهشان بسیار بالا رفت.
امیرالمومنین (ع) فاتح خیبر
پس از ناکامی دوم، رسول خدا (ص) فرمود:
فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند. حملهکنندهای است که فرار در کار او نیست. بهدست او فتح و ظفر حاصل میشود.
مسلمانان در انتظار بودند که ببینند رسول خدا (ص) پرچم را بهدست چه شخصی خواهد داد. فردای آن روز در میان حسرت همگان، آن حضرت امیرالمؤمنین (ع) را فرا خواند و پرچم را به او سپرد. امیرالمؤمنین (ع) پیش از آنکه لشکر به خودش بیاید، بهسوی قلعه حملهور شد. سعدبنابیوقّاص فریاد زد: «یا اباالحسن، صبر کن تا ما هم برسیم!». امیر مؤمنان (ع) فرمود: «من رفتم. شما درپی من بیایید».
آن حضرت یکتنه بر در قلعه آمد. مرحب خیبری که گمان میکرد حضرت علی (ع) نیز همچون افراد قبلی است و همرزمی نیز با خود ندارد، بیرون آمد و با امیرالمؤمنین (ع) درگیر شد. آن حضرت در همان ضربات اول، چنان بر سر مرحب کوبید که کلاهخود و گوهر روی آن دو نیم شد و اثر ضربت به سر او رسید و سر را نیز دو نیم کرد. درپی مرحب، برادرش به میدان آمد و او هم کشته شد.
در خیبر
یهودیان که این بار شاهد وضعیت متفاوتی بودند بهسرعت به داخل قلعه برگشتند و در را بستند. یهودیان در این قلعه اصلی تدابیری اندیشیده بودند که از تاکتیک مسلمانها در جنگ خندق فرا گرفته بودند. آنان خندقی دور قلعه حفر کرده و درِ بسیار محکم و سنگینی هم برای قلعه گذاشته بودند.
این در بهشکلی طراحی شده بود که پس از گشوده شدن، روی خندق قرار میگرفت و مردم از روی آن رفتوآمد میکردند و شبها یا در اوقات خطر در را میبستند. بدین صورت دو مانع مهم برای رسیدن به قلعه ایجاد میشد؛ یکی خندق و دیگری درِ بزرگ قلعه.
فتح خیبر
امیرالمؤمنین (ع) پس از هلاکت آن دو پهلوان، با اسب به آن سوی خندق پرید و در کنار دیوار قلعه قرار گرفت و به قدرت الهی با یک ضربت، این در عظیم را برکند و روی خندق قرار داد. لشکر که تازه به قلعه رسیده بودند از روی این در عبور کردند و وارد قلعه شدند و یهودیان هراسان را کاملاً شکست دادند.
در نقلهای گوناگون و بهویژه در منابع اهلسنت آمده که پس از فتح این قلعه، امیرالمؤمنین (ع) به درون خندق آمد، در را برداشت و چندین ذرع به پشت سر خود پرتاب کرد. پس از آن، هشت نفر آمدند و هرچه تلاش کردند که این در را تکان بدهند نتوانستند.
این پیروزی عظیم که با دلاوری امیرالمؤمنین (ع) بهدست آمد، اقتدار و موقعیت سیاسی ـ نظامی یهود را بهکلی در شبه جزیره عربستان از بین برد.
برخورد محبتآمیز پیامبر اکرم (ص) با یهودیان خیبر
پس از این پیروزی، پیامبر اکرم (ص) به آنها لطف کرد و کسی از آنان را نه به اسارت گرفت و نه به قتل رساند و اجازه داد بر سر زندگی خود باشند، تنها مقرّر شد که نیمی از محصولات خود را بهعنوان جزیه به حکومت اسلامی پرداخت کنند. آنها این برخورد را لطف بزرگی میدانستند و پرداخت جزیه را قبول کردند. از میان اموالشان نیز، تنها ذخایر بزرگی که برای جنگ تدارک دیده بودند مصادره شد.
تسلیم شدن یهودیان دیگر مناطق
پس از انتشار خبر شکست یهودیان خیبر و برخورد لطفآمیز رسول خدا (ص) با آنان، یهودیان ساکن در مناطق شمالی حجاز، مانند فدک و وادیالقری و تیماء، افرادی را نزد رسول خدا (ص) فرستادند تا پیام صلحجویی خود را برسانند. بهویژه یهودیان فدک پیغام دادند که ما نهتنها حاضریم که با همان شرایط مصالحه با خیبریها با شما صلح کنیم، بلکه سیادت و حاکمیت اسلام را بر خودمان میپذیریم و فقط میخواهیم به ما اجازه دهید که بر دین خود باقی بمانیم.
رسول خدا (ص) پیشنهاد آنان را پذیرفت و آنها نیمی از سرزمین فدک را به پیامبر (ص) واگذار کردند. براساس حکم قرآن، اموالی که بدین صورت، یعنی بدون نزاع و نبرد بهدست آید «انفال» است و انفال برای خدا و رسول اوست؛ بنابراین فدک ملک رسول خدا (ص) شد و اختیارش با آن حضرت بود.
پی نوشت ها
- بحارالانوار، ج21، ص32.
- میان مورّخان اختلاف است که قلعۀ اصلی کدام قلعه بوده؛ برخی آن را قلعۀ قموص دانستهاند و برخی قلعۀ سلالم.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما…واقعا که عاااالی بود..خداقوت،دستتون درد نکنه
با سلام و احترام
از لطف شما سپاسگزاریم
خیبر خیبر یاصهیون، جیش محمد(ص) قادمون
کامل و دقیق، خدا قوت
از لطف شما سپاسگزاریم
یا علی شیر خدا ..حیدر کرار
یا علی
دستتون درد نکنه
سلامت باشید از توجه شما سپاسگزاریم
یا سلطان حقیقت علی