آداب خوب حرف زدن در اسلام
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از آداب معاشرتی که اسلام به ما میآموزد خوب حرف زدن است. گفتار نیکو و رفتار مناسب با دیگران از آداب اسلامی است که در سیره معصومین (ع) نمایان است و به آن توصیه شده است. برخی از مطالبی که در این مقاله به آن میپردازیم عبارتند از:
- سیرۀ گفتاری معصومین (ع) در برخورد با عموم مردم
- خوب حرف زدن
- سلام کردن
- پرهیز از دشنام و القاب زشت
- پرهیز از بلند کردن صدا
- پرهیز از پرحرفی
- پرهیز از گفتار بیهوده
چکیده
- موضوع برخورد با عموم مردم در سیرۀ معصومین (ع) در دو بخش گفتاری و رفتاری بررسی میشود.
- در برخورد گفتاری قرآن کریم به ادب خاصّی سفارش کرده و ویژگیهایی برای سخن گفتن و خوب حرف زدن بیان نموده است.
- سلام کردن از دیگر رفتارهای اجتماعی با مردم است که باید رعایت شود و در اسلام سبقت گرفتن در سلام، اجر و ثواب ویژهای دارد.
- پرهیز از تحقیر و توهین، دشنام و القاب زشت به یکدیگر دادن از جمله مواردی است که در برخورد گفتاری باید از آن اجتناب شود. در سیرۀ ائمّه نیز اینگونه به چشم میخورد که اگر کسی نام بدی داشت، آن نام را عوض میکردند.
- داد و فریاد زدن، پرحرفی و بیان سخنان بیفایده مطلقا در اسلام مذمّت شده است.
سیرۀ معاشرتی معصومین (ع) با عموم مردم
در سیرۀ معصومین (ع) شیوۀ برخورد با مردم و تعامل و همزیستی با اقشار مختلف از محورهای مهمّی است که در خور توجّه و دقّت است. تأمّل در این شیوۀ برخورد ما را در شناخت سیرۀ معصومین (ع) یاری میکند. باری، چون رسول اکرم و ائمّۀ معصومین (ع) تجسّم عینی اخلاق قرآنیاند، طبعاً تعامل و رفتار آنها با عامۀ مردم هم ریشه در معارف قرآنی دارد. قرآن کریم خطاب به پیامبراکرم (ص) میفرماید:
«فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لاَنفَضُّوا مِن حَولِكَ فَاعفُ عَنهُم وَ استَغفِر لَهُم وَ شاوِرهُم فِی الأَمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ»[1]
ای پیامبر، پس به مهر و رحمتی از سوی خداوند با آنان نرمخوی شدی، و اگر درشتخوی و سخت دل بودی از اطرافت پراکنده میشدند، بنابراین از آنان بگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکّل کن که خداوند متوکلّان را دوست میدارد.
در این دستور خدایی، رسولالله موظف شدهاند که در قبال مردم نرمخویی را رعایت کنند و آنها را با مهر و عطوفت دریابند، زیرا این نرمخویی مایۀ اجتماع مردم میشود. در جای دیگر میفرماید:
«وَ إِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤمِنونَ بِآياتِنا فَقُل سَلامٌ عَلَيكُم»[2]
پس هرگاه آنان که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آمدند به آنان بگو: سلام علیکم.
باید دقّت کرد که در اینجا از لفظ سلامٌ علیکم استفاده شده است که بار معنایی ملایم و مهرآمیز و پرمحبّتی دارد. در معارف قرآنی با آیۀ دیگری برمیخوریم که میفرماید:
«وَ إِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلُونَ قالوا سَلاماً»[3]
و هرگاه جاهل و نادان با مؤمنان سخن گوید به او سلام میگویند.
یعنی خوب حرف زدن حتی با جاهلان. همچنین در جای دیگر به رسولالله (ص) امر میکند و میفرماید:
«خُذِ العَفوَ وَ أمُر بِالعُرفِ وَ أَعرِض عَنِ الجاهِلينَ»[4]
همواره ببخش و به نیکی و خوبی فرا بخوان و از نادانان روی بگردان.
اینها فرمانهای الهیاند که به رسولالله (ص) فرموده است. مهر بورز، نرمخوی باش، از درشتخویی و سنگ دلی بپرهیز، برای آنان استغفار کن، با آنان مشورت و رایزنی کن، بخشنده باش، با جاهلان از درِ سلم و صلح در آی، همیشه مردم را به خوبی و نیکی فرا بخوان، و مانند اینها. اسلام دینی است اجتماعی و فعّال که در آن معاشرت با مردم و برادران دینی مورد تأکید قرار گرفته است. در سورۀ حجرات به آیاتی برمیخوریم که ما را در معاشرت با مردم یاری میرسانند. میفرماید: إِنَّمَا المُؤمِنونَ إِخوَةٌ؛[5] مؤمنان با یکدیگر برادر هستند. نیز پرهیز از غیبت، دوری از تهمت و سوءظن و بدگمانی، خودداری از نهادن نامهای بد بر یکدیگر از اموری است که در سورۀ حجرات آمده است.
بجاست بخش سیرۀ معصومین (ع) را در دو قسمت بیان میکنیم: یکی برخورد گفتاری و دیگر برخورد رفتاری. آنچه در این مقاله بررسی میشود برخورد گفتاری اهل بیت (ع) است.
خوب حرف زدن
در برخورد گفتاری اگر مادۀ «قُل» و «قُولوا» را در قرآن دنبال کنیم درمییابیم که قرآن کریم برای گفتار اهمیت خاصّی قائل است و هرگز بدزبانی و بدگویی را روا نمیداند. ادب زبانی و تربیت گفتاری در قرآن جایگاه ارجمند و ارزشمندی دارد. به عنوان مثال: قولوا لِلنَّاسِ حُسناً؛[6] با مردم به خوبی و نیکی سخن بگویید. بنابراین، خوب حرف زدن و خوشزبانی و خوشبیانی و پرهیز از گفتارِ بد در قرآن بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. نیز میفرماید: قولوا قَولاً سَديداً؛[7] با مردم محکم و مستدل سخن بگوید. در جای دیگری میفرماید: وَ هُدوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ القَولِ؛[8] به گفتارهای خوب راهنمایی شدهاند. گرچه این آیه مربوط به قیامت است، امّا چون قرآن ذو وجوه و چند لایه است، میتوان از آن برداشت دنیایی کرد که به سمت پاک زبانی و خوش گفتاری هدایت یابید و بکوشید همیشه خوش بیان باشید. نیز در جریان حضرت موسی (ع) این تعبیر آمده است: فَقولا لَهُ قَولاً لَيِّناً؛[9] شما دو تن (موسی و هارون) به او (فرعون) با نرمی سخن بگویید.
از آیات پیش گفته و آیات دیگر دربارۀ گفتار، به این ویژگیها اشاره شده است: سَديداً، حَسناً، لیناً، الطَّيّبِ مِنَ القَول، مَعروفاً [10]، مَيسوراً [11].پس در گفتار باید مراقب بود که مخاطب آزرده خاطر نشود یا گفتار ما مایۀ ملال، تحقیر، دلزدگی و خستگی نشود.
در روایت آمده است که هرگاه کسی خطایی میکرد، پیغمبر گرامی اسلام هیچ وقت او را با نام صدا نمیکرد بلکه به صورت کلّی میفرمود: ما بالُ قَومٍ…[12] نه «ما بال فلانٍ» یعنی به جای چرا فلان کس میفرمود چرا مردم چنین و چنان میکنند.
در تاریخ میخوانیم که هرگاه کسی به ائمّه (ع) اهانت و اسائۀ ادب میکرد، ایشان تغافل کرده و خود را به نشنیدن میزدند و میگذشتند. علاوه بر این، حتّی گاه بیادبیهای آنان را با مهربانی پاسخ میدادند. در حالات امام صادق (ع) چنین میخوانیم که آن حضرت در سفرشان در بغداد وارد روستایی به نام سالِحین شدند. دو نفر هم به نامهای مُزارِم و مُصادف همراه آن حضرت بودند. شخصی که نگهبان یا محافظ آن منطقه و روستا بود به امام صادق (ع) و همراهانشان اجازۀ ورود نداد و گفت که چون شب شده است اجازۀ ورود نمیدهم، برگردید.
اصحاب آن حضرت عرض کردند که آقا ما سه نفریم و او یک نفر؛ اجازه بدهید با زور وارد شویم. آن حضرت از سخنان یارانشان خوششان نیامد و نگذاشت که با او برخورد کنند. کنار آن شخص نشستند و با زبانی نرم و اخلاقی و مالامال از محبت و مهر به گفتوگو پرداختند. پس از مدّتی آن مرد دل نرم و مهربان شد و در را باز کرد و گفت: آقا، بفرمایید؛ وارد شوید. آن حضرت به اتّفاق اصحاب خود وارد شدند. در این هنگام فرمودند: هذا خَيرٌ أَمِ الَّذي قُلتُما؛[13] آیا این بهتر است یا آنکه شما گفتید؟ این سیرۀ پاک آل الله است که کاملاً قرآنی و خدایی است.
سلام کردن از آداب خوب حرف زدن
سلام از نامهای خداست. اهلبیت (ع) به ما تعلیم کردند که در برخورد با مردم قواعد اجتماعی را به خوبی رعایت کنیم. سلام کردن از پیامهای مهر و صلح و دوستی است که در جامعۀ اسلامی در آغاز هر دیداری، ولو در حدّ عبور کردنِ دو مسلمان از کنار یکدیگر، گفته میشود. سلام کردن هفتاد ثواب دارد که شصت و نه ثوابِ آن به سلام کننده میرسد. سبقت و پیشدستی در سلام پاداش فراوانی دارد و یک فضیلت و ارزش به شمار میآید.
رسول خدا (ص) میفرماید: دوست دارم چند کار بعد از من سنّت شود: یکی از آنها سلام کردن به کودکان است. الحق که این رفتار آن حضرت شگفت است! در چنان جامعهای بر کودکان سلام کردن رفتار بزرگ و شکوهمندی است. فرشتگان الهی وقتی که به اهل بهشت سلام دهند چنین میگویند:
«سَلامٌ عَلَيكُم بِما صَبَرتُم»[14]
سلام بر شما به سبب صبری که کردهاید.
خداوند سبحان در قرآن بارها به پیامبران سلام داده است:
«سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی العالَمينَ»[15]
سلام بر نوح در میان عالمیان.
بر حضرت ابراهیم و حضرت موسی (ع) نیز سلام داده است. بر تمام رسولان نیز سلام داده است:
«وَ سَلامٌ عَلَى المُرسَلينَ»[16]
سلام بر همۀ رسولان.
آری، همین سلام کردن، به عنوان یکی از مصادیق خوب حرف زدن و ارتباط نیکو با دیگران گرچه کار کوچکی به نظر میآید، باعث میشود که محبّت در میان آحادِ جامعه رشد کند و عمومی و فراگیر شود. آداب سلام کردن نیز کاملاً عاقلانه و خردمندانه است. آنکه ایستاده است بر آنکه نشسته سلام میکند و آنکه وارد شده بر آنکه ساکن آنجاست. آنکه کم سالتر است بر آنکه سالمندتر است، آنکه در حرکت است بر آنکه ساکن و ایستاده است سلام میکند. در قرآن حتّی وقتی که نامۀ حضرت سلیمان (ع) را نقل میکند، سلام را میآورد. سلام کردن از مواردی است که بسیار مورد تأکید قرار گرفته است و از حیث گفتاری از اوّلیّات و مسلّمات است، و از بارزترین نشانههای ادب است.
پرهیز از دشنامگویی و القاب زشت
نکتۀ سوم در آداب خوب حرف زدن، پرهیز از تحقیر و توهین و دشنام است. بدزبانی، نهادن نامهای تمسخرآمیز و حقارتبار، سبّ و دشنام، و کلیۀ گونههای بدزبانی و زشتگفتاری از اموری است که در سیرۀ رفتاری و معاشرتی ائمّه (ع) به شدّت نهی شده است. قرآن میفرماید:
«وَ لا تَنابَزُوا بِالأَلقابِ»[17]
و با القاب زشت همدیگر را نیازارید.
یکی از کارهایی که رسول اکرم (ص) انجام میدادند و ائمّه (ع) نیز همین کار را دنبال کردند آن است که هرگاه کسی اسم زشت و نامناسبی داشت آن را به نامی زیبا و مناسب تبدیل میکردند. روزی زنی نزد رسول اکرم (ص) آمد. حضرت پرسیدند: نام تو چیست؟ عرض کرد: عاصیه. آن حضرت فرمودند: این اسم را عوض میکنیم. جمیله را به جای عاصیه گذاشتند. نیز شخصی آمد و رسولالله (ص) نام او را پرسیدند: عبدالعزی[18] نام داشت. آن حضرت فرمودند: نام تو را عبدالله میگذاریم، یعنی بندۀ خدا.
روزی شخصی نزد امام صادق (ع) آمد. آن روز تازه امام کاظم (ع) متولّد شده بودند. حضرت به آن شخص گفت که صاحب مولودی نوزاد شده است. آن شخص جلوتر رفت و بالای گهوارۀ امام کاظم (ع) ایستاد تا سلام کند. با آنکه امام کاظم (ع) در گهواره بودند، فرمودند: نام دختر خود را که تازه متولّد شده است عوض کن. فاطمه بگذار. او تعجّب کرد که طفلی در گهواره سخن بگوید و غیب را میداند. وی نامی برای دختر خود گذاشته بود که مناسب نبود. آن نام را به فاطمه تغییر داد. خداوند میفرماید:
«لا تَجعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَينَكُم كَدُعاءِ بَعضِكُم بَعْضًا»[19]
رسولالله را آنگونه صدا مزنید که همدیگر را میخوانید.
یعنی با احترام و تکریم، آن حضرت را صدا کنید. خداوند در قرآن همیشه آن حضرت را با تعبیرهایی همچون: يا أَيُّهَا الرَّسُول، يا أَيُّهَا النَّبِی، يا أَيُّهَا المُزَّمِّل[20]، يا أَيُّهَا المُدَّثِّر[21] یاد میکند.
به هر روی نباید روی همدیگر نامها و القابی بد و ناخوشایند و یا آمیخته به طنز و مزاح بگذاریم. از دشنام جدّاً بپرهیزیم. این موضع آن قدر مهم است که خداوند از دشنام دادن به بتها نهی کرده است، تا آنان به خداوند ذوالجلال اهانت نکنند. بت از چوب و سنگ است و هیچ ارزش و اعتبار و بهایی ندارد و گرچه استحقاق نکوهش و تحقیر هستند، امّا با این حال برای پرهیز از دشنام دادنِ متقابل از سوی مشرکان به خدا، باید خودداری کرد و دشنامشان نداد.
«لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ»[22]
دشنام ندهید به آنان که غیر خدا را میخوانند.
گفتنی است که لعن با سب متفاوت است. سب یعنی ناسزا و دشنام، امّا لعن یعنی درخواست دوری از رحمت خداست. یعنی هنگامی که لعن میکنیم در واقع از خدا میخواهیم که آن ملعون از رحمت خداوند دور شود. نوعی دعای منفی است. در قرآن افراد فراوانی لعن شدهاند و لعن یک فرمان قرآنی است و ما را ملزم به عمل کردن میکند، و باید در مواردی خاص لعن کنیم. ظالمان، آزاردهندگان پیامبر اکرم (ص) منافقان، بیمار دلان، ابلیس و مانند اینها از شمار لعنت شدگاناند. و این با خوب حرف زدن منافات ندارد.
روزی امیرمؤمنان (ع) شنیدند که یاران او به سپاهیان معاویه دشنام میدادند. آن حضرت فرمودند که این کار را نکنید؛ به جای آن، زشتیها و بدیهای آنان را بگویید. در فرهنگ شیعی و براساس سنّت اهلبیت (ع) دشنام دادن و سب کردن دیگران نکوهش شده و ممنوع است و با اصول اخلاقی و رفتار اجتماعی پسندیده منافات دارد. بر اساس این فرهنگ، اصحاب هنگام گفتوگو با ائمّه (ع) از تعابیری چون: جُعلتُ فداک؛ یعنی فدایتان بشوم، یا بأبی أنتَ و اُمّی؛ پدر و مادرم فدایتان باد، استفاده میکردند. این است فرهنگ شیعی که از سیرۀ معاشرتی آل الله گرفته شده است و همۀ این ارزشهای معاشرتی برگرفته از همان سیرۀ پاک و منور و الهی است.
پرهیز از بلند کردن صدا
از اموری که در ادب گفتاری و آداب خوب حرف زدن مطرح است و در سیرۀ ائمّه (ع) به خوبی رعایت شده است، پرهیز از صدای بلند و فریاد زدن است. خداوند هم در قرآن فرمان داده است که صدای خود را از صدای پیامبر بالاتر نبرید. درست است که این امر در خصوصِ رفتار و گفتوگو با رسول اکرم (ص) است، با این حال به طور کلّی یک امر و فرمانِ فراگیر و عام است و ما را ملزم میکند که در هنگام حرف زدن با یکدیگر آرامش گفتاری و آهستگیِ معقول و معتدل را رعایت کنیم و از داد زدن و فریاد کشیدن بپرهیزیم.
در فرهنگ اخلاقی شیعی این امر منفی و ممنوع است و شایسته ما نیست که بلند بلند سخن بگوییم. باید آهسته و آرام و شمرده سخن بگوییم به گونهای که بیننده وقار و آرامش و سنگینی را در رفتار و گفتار ما ببیند. این از آداب خوب حرف زدن است. امام حسنمجتبی (ع) میفرمایند: از ابوهاله پرسیدم که رسولالله (ص) چگونه سخن میگفتند؟ او گفت: وقتی که رسول اکرم (ص) سخن میگفت، میشد کلمات او را یکییکی شمرد. آنقدر با وقار و متانت و شمرده و منظّم حرف میزد که میتوانستیم شمارشپذیری گفتارشان را به خوبی حس کنیم، تند و پرشتاب سخن نمیگفت.
پرحرفی مانع خوب حرف زدن
نکتۀ دیگری که در آداب خوب حرف زدن است و در سیره اهلبیت (ع) به خوبی مشهود و محسوس است پرهیز از پرحرفی و پرچانگی است. ائمّه (ع) همیشه بر این موضوع تأکید میکردند. توضیح بیشتر برای این مطلب را میتوانید در مقاله مستقلی به نام «پرهیز از پرحرفی» مشاهده فرمایید.
گفتار بیهوده مانع خوب حرف زدن
همانطور که میدانیم که سخن بیهوده و یاوه سخنی است که هیچ سودی ندارد و گفتن آن اثری ندارد یا حتّی زیان بار است. در روایت آمده است که از چنین سخنانی باید بپرهیزیم به گونهای که در کلام ما جملهای بیهوده پیدا نشود. یعنی کلامی که وقت را میکُشد، مخاطب را میآزارد یا خسته میکند. چنین کلامی جدای از اینکه با آداب خوب حرف زدن منافات دارد از اعتبار و شأن و شخصیّت گوینده نیز میکاهد.
لب مطلب در آداب خوب حرف زدن:
سخن گرچه دلبند و شیرین بُود سزاوار تصدیق و تحسین بُود
گلستان سعدی، حکایت 6
[1]. سورۀ آل عمران، آیۀ 159.
[2]. سورۀ انعام، آیۀ54.
[3]. سورۀ فرقان، آیۀ 63.
[4]. سورۀ حجرات، آیۀ 10.
[5]. سورۀ حجرات، آیۀ 10.
[6]. سورۀ بقره، آیۀ 83.
[7]. سورۀ احزاب، آیۀ 70.
[8]. سورۀ حج، آیۀ 24.
[9]. سورۀ طه، آیۀ 44.
[10]. سورۀ نساء، آیۀ 5.
[11]. سورۀ اسراء، آیۀ 27.
[12]. بحار الانوار، ج 42، ص 156.
[13]. مجموعۀ ورام، ج 2، ص 135.
[14]. سورۀ رعد، آیۀ 24.
[15]. سورۀ صافات، آیۀ 79.
[16]. همان، آیۀ 181.
[17]. سورۀ حجرات، آیۀ 79.
[18]. عزّی نام بتی مشهور است.
[19]. سورۀ نور، آیۀ 63.
[20]. سورۀ المزمل، آیۀ 1.
[21]. سورۀ مدّثر، آیۀ 1.
[22]. سوره انعام، آیۀ108.
عالی بود خداخیرتون بد
سلامت باشید