توبه و راهکار آن چیست؟
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
توبه به معنای حفظ ارتباط بنده با خداوند متعال است. انسان در هیچ شرایطی نباید نا امید شود و ارتباطش را با خدا قطع کند. در این مقاله به بررسی معنای توبه و راهکار آن میپردازیم. برخی از موضاعات مهمی که در این رابطه بیان میشود عبارتند از:
- لزوم امیدوار بودن به خدا
- سه وعدۀ خداوند به توبه کاران
- معنای توبه
- تصمیم به ترک گناه و راهکارهای آن
- مراحل توبه: غسل توبه، نماز توبه و دعای توبه
- دو وسوسۀ مهم شیطان از منظر روایات
چکیده
- یکی از گرفتاریهای مهم که برای بعضی افراد در ارتباط با خداوند بهوجود میآید، ناامیدی از رحمت الهی است. انسان از یک سو گرفتار هوای نفس و وسوسههای شیطان است، و از سوی دیگر، صاحب مقام عصمت نیست؛ بنابراین ممکن است که دچار اشتباه گناه شود. مهم این است که بعد از ارتکاب گناه، مأیوس نگردد.
- براساس روایت امام صادق (ع) خداوند به توبهکاران سه وعده داده است که اگر یکی از این وعدهها به تمام اهل زمین و آسمان داده میشد، برای نجات آنها کافی بود. مطابق آیات قرآن این سه وعده عبارتند از:
- تبدیل گناهان به حسنات
- دعای فرشتگان و طلب آمرزش از سوی آنان، برای مؤمنان
- محبت خدا نسبت به توبهکنندگان
- در صورت گرفتار شدن به وسوسۀ شیطان، یکی از مهمترین مسائل، حفظ ارتباط با خداوند است.
- امام خمینی (ره) دو وسوسۀ شیطان را اینگونه معرفی میکند:
- بزرگنمایی توبه
- کوچک جلوه دادن گناه
- در روایات آمده است دو گناه از بزرگترین گناهان هستند. اوّل ناامیدی از رحمت خدا و دومین گناه، در امان دانستن خود از مکر خداوند است.
- اینکه گفته شود که کار خدا فقط رحمت و بخشش است و از عذاب و غضب خبری نیست، خلاف تصریحات قرآن کریم و کلمات اهلبیت (ع) و خروج از راه اعتدال است.
- امام خمینی (ره) بهار توبه را جوانی میداند و هشدار میدهد که توبه در پیری، دشوار است. همچنین ممکن است اجل انسان در جوانی فرا برسد.
- قرآن هشدار داده است که پایان کار گناهکاران تکذیب و تمسخر آیات الهی است. هنگامی که انسان مرتکب گناهی شد، دچار عذاب وجدان میشود و سپس برای رهایی از آن به تکذیب وعدههای الهی میپردازد.
امیدوار بودن به خدا
یکی از گرفتاریهایی که در بعضی افراد دیده میشود، ناامید شدن از رحمت الهی و به تبع آن، فاصله گرفتن از خداوند است. این امر از وسوسههای مهم شیطان است. شیطان از این راه، انسان را از رحمت الهی دور میکند.
انبیا و اهلبیت (ع) از مقام عصمت برخوردار بودند، امّا ما چنین مقامی نداریم و ممکن است در اثر وسوسههای شیطانی یا هواهای نفسانی گرفتار گناه شویم؛ در این شرایط، اگر مرتکب گناه شدیم، نباید ناامید شویم. ناامیدی وسوسۀ شیطان است؛ چون شیطان نمیخواهد کسانی که در محیط او قرار گرفتهاند از این محیط خارج شوند.
همۀ شیاطین جن و انس این چنین هستند. وقتی افرادی که در محیط آنها قرار داشتهاند، تصمیم بگیرند که از این محدوده خارج شوند، آنها را ناامید میکنند و میگویند: «کجا میروید؟! خدا شما را تحویل نمیگیرد و توبه شما را قبول نمیکند؛ جامعه نیز شما را نمیپذیرد. بنابراین در همین محدوده بمانید تا بمیرید».
بنابراین اگر آیههای یأس در زوایای دل ما رسوب کرده، یقین داشته باشیم که گرفتار وسوسۀ شیطانی شدهایم، اما اگر آیات رحمت و مغفرت از درون ما به گوش میرسد، باید بدانیم که اینها نداهای الهی است.
وعده خدا به توبه کنندگان
امام صادق (ع) در روایتی بسیار امیدوارکننده میفرماید:
إِنَ اللَّهَ أَعطَى التَّائِبِينَ ثَلَاثَ خِصَالٍ لَو أَعطَى خَصلَةً مِنهَا جَمِيعَ أَهلِ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضِ لَنَجَوا بِهَا.[1]
خداوند به توبه کنندگان، یعنی کسانی که از محیط شیطانی نجات پیدا کردند و بیرون آمدند سه وعده داده است. اگر یکی از این وعدهها را به تمام اهل آسمان و زمین عطا میکرد، با همان یک وعده نجات پیدا میکردند.
امام صادق (ع) این سه وعده را با بیان سه آیه از قرآن کریم روشن میکند. در ادامه، به این آیات اشارهای داریم.
وعده اوّل: تبدیل گناه به نیکی
قرآن کریم در وصف عبادالرّحمن میفرماید:
«وَ الَّذينَ لا يَدعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقتُلُونَ النَّفسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إلّا بِالحَقِّ وَ لا يَزنُونَ وَ مَن يَفعَل ذلِكَ يَلقَ أَثاماً يُضاعَف لَهُ العَذابُ يَومَ القِيامَةِ وَ يَخلُد فيهِ مُهاناً»[2]
و آنان كه معبود ديگرى را با خدا نمىپرستند، و كسى را كه خدا خونش را حرام كرده است نمىكشند، مگر به حق (مانند قصاص)، و زنا نمىكنند. و كسى كه اين اعمال را مرتكب شود به كيفر سختى برسد. روز قيامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خوارى و سرشكستگى جاودانه ماند.
خداوند دربارۀ سه گناه بزرگ شرک، قتل و زنا وعدۀ عذابی بزرگ داده، ولی بلافاصله بعد از وعدۀ عذاب میفرماید:
«إِلاَّ مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً وَ مَن تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً»[3]
مگر آنان كه توبه كنند و ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند؛ پس خدا بدىهای آنان را به خوبىها تبديل مىكند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است. و هر که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، قطعاً پسندیده و نیکو بهسوی خدا بازمیگردد.
کجا شنیدهاید که انسان مجرم را ببخشند و به تعداد جرائمش به او امتیاز دهند؟! نهایت کاری که در میان بندگان دیده میشود این است که جرائم یکدیگر را ببخشند. البته معنای تبدیل الزاماً این نیست که خود گناه به حسنه تبدیل شود، بلکه میتواند به این معنا باشد که پرونده پاکسازی میشود. بدین معنا که گناه از آن برداشته میشود و به جای آن سه حسنهای که انجام شده (توبه، ایمان و عمل صالح) قرار میگیرد.
وعده دوم: دعای فرشتگان
خداوند متعال دربارۀ ویژگیهای فرشتگان حامل عرش الهی میفرماید:
«الَّذينَ يَحمِلُونَ العَرشَ وَ مَن حَولَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم وَ يُؤمِنُونَ بِهِ وَ يَستَغفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَیءٍ رَحمَةً وَ عِلماً فَاغفِر لِلَّذينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَ قِهِم عَذابَ الجَحيمِ رَبَّنا وَ أَدخِلهُم جَنَّاتِ عَدنٍ الَّتی وَعَدتَهُم وَ مَن صَلَحَ مِن آبائِهِم وَ أَزواجِهِم وَ ذُرِّيَّاتِهِم إِنَّكَ أَنتَ العَزيزُ الحَكيمُ»[4]
فرشتگانی که حامل عرش الهی هستند و آنان که پیرامون آن هستند، تسبیح پروردگار میگویند و به پروردگار ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش میکنند. آنان عرضه میدارند: پروردگارا، رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته است؛ کسانی را که توبه کردهاند و از راه تو پیروی نمودهاند ببخش و آنان را از عذاب آتش نگه دار. خدایا آنان را وارد بهشتهای جاودانی کن که به آنان و به شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان وعده دادی. بیشک تو عزیز و حکیمی.
براساس این آیات، یکی از کارهای فرشتگان حامل عرش الهی طلب آمرزش و دعا برای توبهکاران است.
وعده سوم: محبت خدا نسبت به توبه کاران
وعدۀ دیگری که امام صادق (ع) بیان فرمود، در سورۀ مبارکۀ بقره آمده است:
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ المُتَطَهِّرينَ.[5]
خدا توّابین را دوست دارد. یعنی کسانی را که بسیار توبه میکنند و همین که خطائی هر چند کوچک از آنان سر بزند بلافاصله به سوی خدا توبه میکنند.
به جز مواردی که در روایت امام صادق (ع) آمده، صدها آیۀ دیگر دربارۀ رحمت و مغفرت خدا داریم. یک جا میفرماید:
نَبِّئ عِبادی أَنّی أَنَا الغَفُورُ الرَّحيمُ * وَ أَنَّ عَذابی هُوَ العَذابُ الأَليمُ. [6]
به بندگان من خبر بده که من غفور و رحیم هستم. و اینکه عذابم [برای مجرمان] همان عذاب دردناک است.
«الغَفُور» و«الرَّحيم»، هر دو بر وزنهای صیغۀ مبالغه هستند.
در جای دیگر میفرماید:
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَريبٌ أُجيبُ دَعوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ …[7]
اگر بندگان من از تو دربارۀ من سؤال کردند، به آنها بگو که من نزدیک هستم؛ وقتی که کسی مرا بخواند، جواب او را میدهم.
توبه و حفظ ارتباط
یکی از مسائل مهم اخلاق اسلامی، حفظ رابطه با پروردگار متعال، با توجه به رحمانیّت پروردگار است. توّاب بودن انسان، بهرهگیری از رحمت گستردۀ الهی است. امیر مؤمنان (ع) در بیانی بسیار زیبا میفرمایند:
لَا خَيرَ فِی الدُّنيَا إِلَّا لِرَجُلَينِ: رَجُلٍ أَذنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوبَةِ وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِی الخَيرَاتِ.[8]
در دنیا هیچ خیری نیست، مگر برای دو شخص: ١. کسی که گناهی مرتکب شده است، ولی با توبه جبران میکند؛ ٢. کسی که در کارهای خوب شتاب میکند.
چنانکه گفتیم، ما در معرض وسوسههای شیطانی هستیم. شیطان برای فریب انسان قسم خورده است.
فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعينَ.[9]
به عزّت تو قسم که همۀ آنان را فریب میدهم.
از سوی دیگر، وسوسههای نفسانی هم ما را بهسوی گناه میبرد، اما باید با توبه و استغفار این گناهان را جبران کنیم.
از نگاه دین، توبه نیازمند مقدمات زمانی و مکانی خاصی نیست؛ البته برخی از زمانها و مکانها برای توبه بسیار خوب هستند، ولی قدم اساسی در توبه، پشیمانی است. همین که انسان پشیمان شد و از گناه برگشت، توبه کرده است. فقهای ما در کتابهای فقهی فرمودهاند که توبه واجب فوری است و نباید آن را به تأخیر انداخت.
بله، خوب است انسان در هنگام توبه غسل توبه کند و نماز و دعای توبه را بخواند، ولی نباید بگوید: هر وقت غسل توبه کردم و نماز توبه و دعای توبه را خواندم، توبه میکنم! توبه واجب فوری است؛ یعنی هر لحظهای که انسان از گناه خود پشیمان شد، نباید توبه را به تأخیر بیندازد. خیلی خوب است که بعداً آداب توبه را هم بهجا آورد.
غسل توبه
یکی از آداب توبه، غسل توبه است. این غسل مانند غسلهای دیگر است، فقط در هنگام غسل، باید نیت غسل توبه کرد. البته تمام غسلهای واجب و مستحب را میتوان با یک غسل انجام داد؛ مثلاً میشود در هنگام غسل جمعه، غسل توبه و غسل زیارت را هم نیت کرد.
نماز توبه
از آداب دیگر توبه، نماز توبه است. در کتاب کافی[10] مرحوم کلینی (ره) و کتاب منلایحضرالفقیه[11] شیخ صدوق (ره) و نیز در تهذیب[12] شیخ طوسی (ره)، یعنی در مهمترین منابع حدیثی ما، روایتی دربارۀ این نماز از امام صادق (ع) آمده است. عبارت کافی به این صورت است:
مَن صَلَّى أَربَعَ رَكَعَاتٍ بِمِائَتَی مَرَّةٍ قُل هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی كُلِّ رَكعَةٍ خَمسُونَ مَرَّةً لَم يَنفَتِل وَ بَينَهُ وَ بَينَ اللَّهِ ذَنبٌ إِلَّا غُفِرَ لَهُ.
کسی که چهار رکعت نماز (دو نماز دو رکعتی) با دویست «قل هو الله احد» بهجا آورد، به این صورت که در هر رکعت، بعد از حمد پنجاه بار سورۀ توحید را بخواند، [بعد از نماز] صورت خود را از قبله برنمیگرداند، مگر اینکه هیچ گناهی بین او و خدا وجود ندارد، جز آنکه بخشیده شده است.
نماز توبه در حقیقت همان نماز امیر مؤمنان (ع) است که در مفاتیح الجنان هم آمده است.
دعای توبه
دعای توبه نیز در صحیفۀ سجادیه، آمده است. دعای سی و یکم صحیفه، دعای توبه است. اما باز هم فراموش نشود که هر لحظهای که انسان تصمیم بگیرد و به سوی خداوند برگردد، توبه محقَّق میشود.
مهمترین مسئله این است که ما ارتباط خود را با خدا قطع نکنیم و در اثر گناه، این پیوند را از بین نبریم. امیر مؤمنان (ع) میفرماید:
اتَّقِ اللَّهَ بَعضَ التُّقَى وَ إِن قَلَّ وَ اجعَلْ بَينَكَ وَ بَينَ اللَّهِ سِتراً وَ إِن رَقَّ.[13]
تقوای الهی پیشه کن، هرچند کم باشد و بین خود و خدا پردهای [از حرمت و حیا] قرار بده، هرچند نازک باشد.
شارحین نهجالبلاغه وقتی به این جمله رسیدهاند، این سؤال را مطرح کردهاند که چرا آن حضرت از تقوای کم سخن گفتهاند، درحالیکه تقوا هرچه بیشتر باشد بهتر است. در پاسخ این پرسش گفتهاند: این برای کسانی است که تازه در راه قرار گرفتهاند.
رشتۀ ارتباط با خدا نباید بهکلّی قطع شود؛ بنابراین اگر گرفتار وسوسۀ شیطانی شدیم، باید برگردیم و رابطه را قطع نکنیم. باید خدا را بهعنوان غفّار و رحیم و ودود و توّاب بشناسیم.
وسوسههای شیطان در مسیر توبه
شیطان در مسیر توبه سنگ اندازی میکند و انسان را وسوسه مینماید. برخی از کارهای شیطان را در ادامه بیان میکنیم:
بزرگنمایی توبه
قبل از اینکه به ادامه و توضیح مطلب بپردازیم، اول ویدئویی کوتاه از استاد سید حسین حسینی قمی درباره بزرگنمایی توبه تماشا و توجه کنیم.
البته یادآوری مهمی در اینجا لازم است. در روایات و در کلمات اولیای خدا آمده است که باید مراقب باشیم که توبه در برابر دیدگان ما بسیار سخت و دستنیافتنی جلوه نکند. از وسوسههای شیطان این است که توبه را آنقدر سخت جلوه میدهد که ما جرأت نکنیم به آن نزدیک شویم. میگوید: مگر شما میتوانید توبه کنید؟! میدانید چه کردهاید؟! میدانید چقدر بار شما سنگین است؟! آیات و روایاتی که شنیدهاید، برای شما نیست؛ بار شما سنگینتر از این حرفها است!
امام خمینی (ره) در کتاب چهل حدیث، حدیثی به نام «حدیث توبه» دارد.[14] ایشان در شرح این روایت فرموده: دو وسوسه کار شیطان است. اوّلین وسوسه این است که توبه را بزرگ جلوه میدهد که ما به آن نزدیک نشویم. و سپس میفرماید:
«اى عزيز، مبادا شيطان و نفس امّاره وارد شوند بر تو و وسوسه نمايند و مطلب را بزرگ نمايش دهند و تو را از توبه منصرف كنند و كار تو را يكسره نمايند.»[15]
شیطان چطور وسوسه میکند؟ میگوید: نمازهای بسیاری را نخواندی و روزههای زیادی را نگرفتی. حقوق الهی چه میشود؟ حق النّاس چه میشود؟ بنابراین راهی به توبه نداری.
«اگر نمازهاى فوتشده و روزهها و كفّارات و حقوق خدايى بسيار است و حقوق مردم بیشمار است، گناهان متراكم است و خطايا متزاحم، از لطف خداوند مأيوس مشو و از رحمت حق نااميد مباش كه حق تعالى اگر تو به مقدور اقدام كنى، راه را بر تو سهل مىكند و راه نجات را به تو نشان مىدهد … و اگر نتوانستى تأديه حقوق او كنى، از حقوق خود مىگذرد و حقوق ديگران را اگر نتوانستى تأديه نمايى، جبران مىفرمايد.»[16]
اگر انسان تصمیم به توبه گرفت، نمازها را میخواند و روزهها را میگیرد و حقوق الهی را ادا میکند و اگر خوف آن را دارد که اجل مهلتش ندهد، وصیت میکند که پس از او باقیماندۀ حقوق را از طرف او بهجا آورند. حال اگر کسی به وصیت او عمل نکرد، باز هم راه باز است و ممکن است خداوند از حقوق خود بگذرد. دربارۀ حقّ النّاس هم به همین صورت است؛ اگر کسی به مردم بدهکار و حقوق آنان بر گردنش باشد و تصمیم بگیرد که توبه کند، باید حقوق مردم را بدهد، و اگر باوجود این تصمیم، نتوانست حق الناس را ادا کند، خدا جبران میفرماید.
متأسفانه امروزه بعضی افراد تصور میکنند که به جای اینکه با خداوند ارتباط برقرار کنند و با او راز دل بگویند، بهتر است در حضور مردم اعتراف نمایند؛ اما این کار، صحیح نیست؛ حتی اگر اعتراف به گناه در پیشگاه ولیّ خدا باشد.
اگر ما در زمان حضور امام معصوم بودیم و میتوانستیم به محضر او برسیم، آیا وقتی که گرفتار گناهی میشدیم بهتر بود که به محضر آن امام برویم و به گناه خود اعتراف کنیم یا باز هم اولویت با اقرار و توبه در نزد خدا بود؟ یقین داشته باشید که حتی در زمان حضور امام معصوم نیز بهترین راه این است که بین خود و خدا توبه کنیم.
روایت شده که شخصی که به گناهی آلوده شده بود، به خدمت امیر مؤمنان (ع) آمد و گفت: «یا امیرالمؤمنین من گرفتار فحشا شدم، مرا پاک کنید». یعنی از آن حضرت درخواست کرد که حدّ الهی را بر او جاری فرماید تا پاک شود. امیر مؤمنان (ع) ناراحت شدند و فرمودند: «انگیزه تو از اعتراف پیش من چه بود؟». عرض کرد: «میخواستم حدّ الهی بر من جاری شود تا پاک شوم». حضرت علی (ع) فرمودند: «چه طهارتی از توبه بالاتر؟!».[17]
در روایت دیگری آمده است که آن حضرت فرمودند:
«چقدر زشت است که یکی از شما گرفتار بعضی از این گناهان شود و سپس خود را مقابل دیدگان مردم رسوا کند. به خدا قسم! اگر این شخص بین خود و خدا توبه میکرد، بهتر از این بود که من حدّ الهی را بر او جاری کنم».[18]
کوچک نمایی گناه
وسوسۀ دوم شیطان، کوچک جلوه دادن گناه است. اگر گناه را کوچک ببینیم، بهراحتی گناه میکنیم.
درباره کوچک نمایی گناه هم کلیپی کوتاه از استاد سید حسین حسینی قمی ببینیم.
گاهی به برخی افراد تذکر داده میشود که فلان گناه را نکن، ولی در جواب میگوید: آقا، من که آدم نکشتم! من که از دیوار خانه مردم بالا نرفتم! شیطان چنین القاء میکند که گناهانی که ما انجام میدهیم چیزی نیست؛ خداوند غفّار است و ارحم الراحمین، پس گناهان ما را میبخشد؛ ستّار است و معاصی را میپوشاند؛ بنابراین هر کاری که میخواهیم انجام دهیم.
این نوع تفکر، کوچک شمردن گناه است. ائمّۀ اطهار (ع) به ما آموختهاند که از «استصغار ذنب» به خدا پناه ببریم.[19] اگر گناهی در نظر انسان کوچک جلوه کند، بهراحتی و بدون نگرانی میتواند آن را انجام دهد.
امروز در ارتباطی که با مردم و جوانان داریم، متأسّفانه میبینیم که بعضی افراد گرفتار این دو وسوسۀ شیطان هستند؛ یعنی عدهای هستند که تحت تأثیر وسوسههای شیطانی یا هواهای نفسانی قرار گرفتهاند و دیگر ناامید شدهاند و میگویند: ما یقین داریم که خداوند ما را نمیآمرزد. دیده شده که برخی افراد نماز نمیخوانند و روزه نمیگیرند و میگویند: من فلان گناه را انجام دادهام و بعد از آن گناه یقین دارم که خدا من را نمیآمرزد. پس برای چه نماز بخوانم؟!
این یقین از کجا آمده است؟! بههرحال این فکر بسیار خطرناک است و این گناه از بدترین گناهان. براساس روایات دو گناه از بزرگترین گناهان هستند. اوّل ناامیدی از رحمت خدا و دوم اینکه انسان در نزد خود بگوید: «من یقین دارم که خدا حتماً مرا عذاب نمیکند. گناهان من چیزی نیست و حتماً بهشتی میشوم». این حالت «امن از مکر خدا» نامیده شده است.
إِنَّ مِن أَكبَرِ الكَبَائِرِ عِندَ اللَّهِ اليَأسَ مِن رَوحِ اللَّهِ وَ القُنُوطَ مِن رَحمَةِ اللَّهِ وَ الأَمنَ مِن مَكرِ اللَّهِ.[20]
از بزرگترین گناهان کبیره در نزد خدا، یأس و ناامیدی از رحمت خدا و در امان دیدن خود، از مکر اوست.
این نوع تفکرات، مخالف حالت خوف و رجا است و این حالت است که مورد تأیید آیات و روایات است. از سوی دیگر، بعضی افراد که از حالت اعتدال خارج شدهاند، در جامعه تبلیغ میکنند که: عذاب یعنی چه؟! آتش یعنی چه؟! چرا اینقدر خداوند را به مردم خشن معرفی میکنید؟!
اما حال درست، حال اعتدال است. در فرازهای ابتدایی دعای افتتاح میخوانیم:
أَيقَنتُ أَنَّكَ أَنتَ أَرحَمُ الرَّاحِمِينَ فِی مَوضِعِ العَفوِ وَ الرَّحمَةَ وَ أَشَدُّ الْمعَاقِبِينَ فِی مَوضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَة.
خدایا من یقین کردم که تو در جایگاه بخشش و رحمت، ارحم الراحمین هستی و در جایگاه تنبیه و عقوبت نیز سختترین عقابکنندگان هستی.
این جملات بهخوبی نشان میدهد که انسان در ارتباط با خدا باید در چه حالی قرار داشته باشد.[21] اینکه گفته شود که کار خدا فقط رحمت و بخشش است و از عذاب و غضب خبری نیست، خلاف تصریحات قرآن کریم و کلمات اهلبیت (ع) است. در کلمات قصار امیرالمؤمنین (ع) نیز آمده است:
الفَقِيهُ كُلُّ الفَقِيهِ مَن لَم يُقَنِّطِ النَّاسَ مِن رَحمَةِ اللَّهِ وَ لَم يُؤيِسهُم مِن رَوحِ اللَّهِ وَ لَم يُؤمِنهُم مِن مَكرِ اللَّه.[22]
فهمیدهترین افراد کسی است که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند و آنان را از آسایش و راحتی از جانب خدا مأیوس نگرداند و [از سوی دیگر] ایشان را از مکر و مجازات خدا ایمن نگرداند.
بنابراین انسان نباید فرصت برقراری ارتباط با خدا را از دست بدهد و از توبه غفلت نماید. امام خمینی (ره) میفرماید:
«گمان نكن كه پس از محكم شدن ريشۀ گناهان انسان بتواند توبه نمايد يا آنكه بتواند به شرايط آن قيام نمايد. پس بهار توبه ايام جوانى است كه بار گناهان كمتر و كدورت قلبى و ظلمت باطنى ناقصتر و شرايط توبه سهلتر و آسانتر است. انسان در پيرى حرص و طمع و حب جاه و مال و طول املش بيشتر است.»[23]
ما در پیری گرفتار سه چیز میشویم که توبه را سخت میکند. حرص و طمع، حبّ جاه و مال، و آرزوهای طولانی. بر فرض هم که انسان بتواند بر این خصوصیات غلبه کند، اما چه تضمینی وجود دارد که به پیری برسد و در جوانی اجل او فرا نرسد؟
در فرازی از دعای هشتم صحیفۀ سجادیه میخوانیم:
اللَّهُمَ إِنی أَعُوذُ بِكَ مِن … اسْتِصغَارِ الْمَعصِيَةِ وَ استِكبَارِ الطَّاعَة… وَ احتِقَارِ الصَّغِيرَةِ.[24]
خدایا به تو پناه میبرم از اینکه گناه را کوچک بشمارم و طاعت را بزرگ به حساب آورم؛ یعنی اگر اطاعتی کردم در نظرم بزرگ جلوه کند و فکر کنم که همۀ بهشت ملک من شده است. به تو پناه میبرم از اینکه به اینجا برسم. و به تو پناه میبرم از اینکه گناه صغیره را حقیر بشمارم و بگویم: این گناه که چیزی نبود. گناهان زمینۀ تکذیب آیات الهی را در انسان فراهم میکند، تا آنجا که قرآن کریم هشدار میدهد:
ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساءُوا السُّوءَا أَن كَذَّبُوا بِآياتِ اللهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهزِءُونَ.[25]
پایان کار کسانی که بدی کردند این بود که آیات الهی را تکذیب کردند و آن آیات را مسخره میکردند.
انسان وقتی گناهی میکند، میخواهد از آن لذت ببرد، اما عذاب وجدان نمیگذارد و قبر و قیامت را به یاد انسان میآورد. برای اینکه از این عذاب وجدان نجات پیدا کند آیات و روایات و تعالیم انبیا را تکذیب میکند و از این طریق خیال خود را راحت مینماید. پس بهترین راه توبه و بازگشت به درگاه الهی است و خدا ارحم الراحمین است.
شرایط توبه کامل و حقیقی در بیان امیرالمومنین (ع)
توبه ابتدایی با پشیمانی و تصمیم بر ترک گناه محقق میشود. اما توبه کامل و حقیقی آن توبهای است که آثار گناه را هم پاک میکند. این توبه شرایطی دارد که در حکمت 417 نهج البلاغه بیان شده است.
امیرالمومنین علی (ع) به شخصى كه در حضور ایشان «أَسْتَغْفِرُ اللَّه» گفت، فرمود: آيا مىدانى استغفار چيست؟ استغفار مقام کسانی است که بلندمرتبه هستند و شش مرحله دارد:
- از اعمال گذشته پشيمان باشی.
- بر ترك هميشگى آن گناهان در آينده تصمیم گرفته باشی.
- حقوقى را كه از مردم ضايع كردهاى به آنها بازگردانى تا به هنگام ملاقات پروردگار (به هنگام مرگ يا محشور شدن در قيامت) حق كسى بر گردن تو نباشد.
- هر واجبى كه ترک کردهای آن را ادا كنى (و قضاى آن را به جاى بیاورى).
- گوشتهايى را كه بر اثر حرام بر اندامت روييده با اندوه از گناه، آب كنى تا چيزى از آن باقى نماند و پوست به استخوانت بچسبد و گوشت تازه در ميان آنها برويد.
- به همان اندازه كه با جسمت از گناه لذت بردی و شیرینی آن را چشیدهای، با طاعت، زحمت و سختی را نيز به آن بچشانى.
پس از انجام اين مراحل می توانی بگويى: «أَسْتَغْفِرُ اللَّه».
بنابراین استغفار و توبه کامل و حقیقی شرایطی دارد که اگر انجام شود بسیاری از آثار سوء گناه از بین میرود. به گفته بزرگان در خصوص این حکمت، چهار مرحله اول از آن، از ارکان توبه و دو مرحله بعد از مراحل رسیدن انسان به کمال است.
بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی بازآ
[1]. کافی، ج٢، ص۴٣٢.
[2]. سورۀ فرقان، آیۀ 68 و 69.
[3]. سورۀ فرقان، آیات 70 و ٧١.
[4]. سورۀ غافر، آیات ٧ و ٨.
[5]. سورۀ بقره، آیۀ ٢٢٢.
[6]. سورۀ حجر، آیۀ 49 و 50.
[7]. سورۀ بقره، آیۀ 186.
[8]. نهج البلاغه، حکمت ٩۴، ص484.
[9]. سورۀ ص، آیۀ 82.
[10]. کافی، ج٣، ص۴۶٨.
[11]. من لا یحضره الفقیه، ج١، ص۵۶۴.
[12]. تهذيب الاحکام، ج3، ص310.
[13]. نهج البلاغه، حکمت ٢۴٢، ص511.
[14]. توصیه میشود که قرآنپژوهان عزیز، حتماً کتاب چهل حدیث را در سلسله مطالعات خود قرار دهند.
[15]. شرح چهل حدیث، ص٢٧٨.
[16]. همان، ص٢٧٩.
[17]. «أَتَى رَجُلٌ أَمِيرَ المُؤمِنِينَ (ع) فَقَالَ: يَا أَمِيرَ المُؤمِنِينَ إِنِّی زَنَيْتُ فَطَهِّرنِی. فَأَعرَضَ عَنهُ بِوَجهِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: اجلِس. فَقَالَ: أَ يَعجِزُ أَحَدُكُم إِذَا قَارَفَ هَذِهِ السَّيِّئَةَ أَن يَستُرَ عَلَى نَفْسِهِ كَمَا سَتَرَ اللَّهُ عَلَيهِ؟ فَقَامَ الرَّجُلُ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ المُؤمِنِينَ إِنِّی زَنَيتُ فَطَهِّرنِی. فَقَالَ: وَ مَا دَعَاكَ إِلَى مَا قُلتَ؟ قَالَ طَلَبُ الطَّهَارَةِ. قَالَ: وَ أَیُّ طَهَارَةٍ أَفضَلُ مِنَ التَّوبَةِ …»؛ وسائل الشیعة، ج٢٨، ص٣٨.
[18]. «… مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ مِنكُم أَن يَأْتِیَ بَعضَ هَذِهِ الفَوَاحِشِ فَيَفضَحَ نَفسَهُ عَلَى رُءُوسِ المَلَإِ أَ فَلَا تَابَ فِی بَيتِهِ فَوَ اللَّهِ لَتَوبَتُهُ فِيمَا بَينَهُ وَ بَينَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِن إِقَامَتِی عَلَيهِ الحَدَّ»؛ همان، ص٣۶.
[19]. الصحیفه السجادیه، دعای هشتم، ص۵۶.
[20]. کافی، ج٢، ص۵۴۵.
[21]. این نکته از فرمایشهای آیتالله حقشناس (ره) در خاطرم به یادگار مانده. ایشان با استناد به فراز ابتدایی دعای افتتاح، در سخنان خود بر حالت خوف و رجا تأکید میکردند. شایسته است که قرآنپژوهان عزیز، از آثار مکتوب و جلسات ضبط شده ایشان استفاده نمایند. آن مرحوم فقیهی مجتهد و فاضل بود و در قم به فعالیتهای درسی اشتغال داشت و شاگردان مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی بهشمار میآمد، اما بنا بر امر آن مرجع بزرگ، برای ارشاد مردم، بهویژه نسل جوان به تهران رفت.
[22]. نهج البلاغه، حکمت ٩٠، ص۴٨٣.
[23]. شرح چهل حدیث، ص٢٧٣.
[24]. الصحيفة السجادية، ص 56.
[25]. سورۀ روم، آیۀ 10.
با عرض سلام ببخشید در چکیده مقاله آمده است (در روایات است که نخستین و بزرگترین گناه کبیره، کوچک شمردن گناه و دومین گناه کبیره، در امان دانستن خود از مکر خداوند است) در صورتی که تو متن اصلی آمده ( براساس روایات دو گناه از بزرگترین گناهان هستند. اوّل ناامیدی از رحمت خدا و دوم اینکه انسان در نزد خود بگوید: «من یقین دارم که خدا حتماً مرا عذاب نمیکند. گناهان من چیزی نیست و حتماً بهشتی میشوم». این حالت «امن از مکر خدا» نامیده شده است) فکر کنم اینجا اشتباهی شده است به هر حال متن اصلی را یه بار دیگه بررسی و چکیده را اصلاح کنید
با سلام و احترام
از نکته سنجی و توجه شما بسیار سپاسگزاریم.
مطلب مورد نظر شما اصلاح شد.
من متعهلم کمکم کنید بارالها … کردم توبه کردم بعدباردوم گول خوردم بعدترس ازخداوروزقیامت توی دلم افتادتاوقت اذان صبح استغفارمیکردم درصورتی ک قرآن ومناجات التاعبین ودعای توسل وعاشواروکمیل رومیخونم ازته قلبم پشیمونم ودارم هرروزوهرشب باتسبیح استغفرالله میگم به نظرشماخدامنومیبخشه
با سلام و احترام
حتما خدا میبخشه. خدا نیازی به توبه ما نداره بلکه به خاطر خودمون از ما خواسته که توبه کنیم. خدا ارحمالراحمین است یعنی مهربانترین مهربانها.
ولی باید جبران کنیم و واقعا تصمیم جدی بگیریم که دیگه سراغ گناه نرویم.
این شیطونه که به ما میگه خدا نمیبخشه. برای اینکه ما دلسرد بشیم و دوباره به سمت گناه بریم.