جلوگیری از ناهنجاری ها و بازسازی شخصیت فرزند
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
برای جلوگیری از ابتلای فرزندان به ناهنجاریهای اخلاقی یا اعتقادی و یا رفتاری نیاز به یک برنامه و هدفگذاری مناسب است. والدین باید از مدتها قبل برای این موضوع آمادگی لازم را داشته باشند. در این مقاله راهکار عدم ابتلاء فرزندان به ناهنجاریهای اخلاقی و تربیتی را بررسی میکنیم. همچنین اهمیت بازسازی شخصیت فرزند در صورت ابتلا به این مشکلات را بیان میکنیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- راهکار عدم ابتلاء به ناهنجاریهای اخلاقی ـ تربیتی
- هدفگذاری نمای کلی تربیت فرزند
- پیشبینی مراقبتهای قبل و بعد از تولد فرزند
- رشد، تقویت، مهارت و دانشافزاییِ والدین
- توانایی کشفِ استعداد و ویژگیهایِ فردی فرزند
- رصد رفتارهای فرزند در سنین مختلف
- بازسازی شخصیت
چکیده
- یکی از راهکارهای عدم ابتلاء به ناهنجاریهای اخلاقی ـ تربیتی، هدفگذاری کلی تربیت فرزند است.
- مادر موفق آن مادری است که یک نقشۀ راه و هدفگذاری بلند مدت در عرصۀ تربیت داشته باشد. مثلاً داشتن ویژگیهای منتظر در دوران غیبت یک راهبرد کلی تربیت است.
- اگر بخواهیم فرزندان ما دچار کمبودها و نارساییهای تربیتی، اخلاقی، اعتقادی نشوند، حتماً باید یک برنامۀ بلند مدت را از همان اوایلِ دورانِ تولد، برای آنها طراحی کنیم.
- رشد و تقویت مهارت و دانشافزایی والدین به دلیل تفاوت نسلها، هجمه و انباشت اطلاعات و تلاش گستردۀ دیگران برای جذب فرزندان به سمت افکار و عقاید خود، ضروری است.
- توانایی کشف استعداد و ویژگیهایِ فردی فرزند از جمله هوش، ذائقه، اثر پذیری از محیط و … راهکار دیگر عدم ابتلا به ناهنجاریهای اخلاقی – تربیتی است.
- رفتارهای خوب و بد و نقاط ضعف و قوت فرزندان در سنین مختلف باید رصد شود.
- مشکلات تربیتی و رفتاری به خودی خود حل نمیشود، حتماً باید در یک فرآیند اصلاحی قرار بگیرد تا اصلاح و درمان شود. البته بازسازی شخصیت کودکان به راحتی صورت میپذیرد.
راهکار عدم ابتلاء به ناهنجاریهای اخلاقی ـ تربیتی
بررسیها نشان میدهد؛ گاهی اوقات برخی از کودکان، نوجوانان و جوانان دچار یک سری کمبودها و نارساییهای اخلاقی، تربیتی و اعتقادی هستند. در یک دورانِ زندگی که دوران نوجوانی است و باید به نوعی باورهای اعتقادی نوجوان به خوبی شکل بگیرد.
برای اینکه فرزندان ما دچار این کمبودها و نارساییها نشوند، باید چه کاری را انجام بدهیم و خصوصاً مادران که دارند نقش یک مربی و تربیت کننده را ایفا میکنند، باید به چه نکاتی توجه داشته باشند. در این برنامه میخواهیم به این نکات اشاره بکنیم.
۱. هدفگذاری نمای کلی تربیت فرزند
اولین نکته، این است که ما باید یک نمای کلی را از تربیت فرزند در ذهن خود داشته باشیم. مادر موفق آن مادری است که یک نقشه راه، یک هدفگذاری بلند مدت را در عرصه تربیت داشته باشد. یعنی امروز اگر فرزندی به دنیا میآید، باید مادر بداند که 25 سال آینده، این فرزند او باید با چه ویژگیها و خصوصیتهای اخلاقی و تربیتی باشد که بتواند برای او برنامهریزی بکند.
البته ما کلیات را میگوییم. مثلاً دوست داریم فرزند ما در سن 20، 25 سالگی یک بچه مؤمنِ نمازخوانِ صبور،ِ شجاعِ فکورِ، با ایمانِ معادباورِ مهدی یاور باشد… همین ویژگیها به عنوان یک سری ویژگیهای کلی که انتظار میرود این ویژگیها در عصر غیبت حضرت ولیعصر (عج) تجلی در فرزند داشته باشد. یعنی ما باید این راهبرد را از ابتدا داشته باشیم.
من یک خاطرهای را برای شما بگویم، شاید شنیدن این خاطره جالب باشد. یک موقعی یک پدری مراجعه کرده بود، میگفت: میخواهم فرزند من پزشک بشود، باید چه کار بکنم؟ تصور اولیه این بود که مثلاً الآن این فرزند ایشان دوران دبیرستان یا پیش دانشگاهی است، یک مشاوره تحصیلی میخواهد که ما او را راهنمایی بکنیم، این یکی دو سال باقی مانده تا کنکور را چه بکند تا إنشاءالله این بچه بتواند در آن رشتهای که مدنظر پدر و مادر است، به خوبی موفق بشود.
من از ایشان پرسیدم: میشود بفرمایید فرزند شما چند سال دارند؟ الآن در چه پایه تحصیلی هستند؟ دیدم ایشان با لبخندی گفت: سن فرزند من هنوز به سال نرسیده است. گفتم: یعنی الآن تازه به دنیا آمده است؟ گفت: واقعیت این است که هنوز به دنیا هم نیامده است. گفتم: یعنی مادر ایشان در دوران بارداری به سر میبرد؟ گفت: واقعیت این است که نه، ما الآن تصمیم بر بارداری فرزند داریم، میخواهیم ببینیم آیا الآن باید به یک نکاتی توجه بکنیم که این فرزند وقتی دیپلم گرفت و کنکور داد و اینها بتواند برود پزشک بشود.
من از یک طرف به فکر فرو رفتم، از یک طرف هم این پدر را تحسین کردم. گفتم هنوز این بچه شکل در رحم مادر نگرفته است ولی این پدر دارد یک هدفی را برای 20 سال، 18 سال آینده این فرزند طراحی میکند. این خیلی خوب است که انسان توجه داشته باشد.
پیشبینی مراقبتهای قبل و بعد از تولد فرزند
ولی برخی موضوعات مثل اینکه فرزند ما پزشک بشود، مکانیک بشود، در رشتههای مختلف مهندس بشود، ممکن است برخی از آنها به بعد از تولد و استعدادها و علائقی که فرزند دارد، مربوط شود. ولی برخی از چیزها باید مورد توجه ما باشد.
مثلا همین قاعده کلی که من میخواهم فرزندم، بنده خوب خدا بشود. الآن من و مادر او باید چه مراقبتهایی را قبل از بارداری داشته باشیم، باید چه مراقبتهایی را حین بسته شدنِ نطفه فرزند داشته باشیم، مادر باید چه مراقبتهایی را در دوره بارداری داشته باشد و باید چه نکاتی را بعد از تولد او رعایت بکنیم.
این تفکر، این نوع نگرش میتواند به ما کمک بکند که بتوانیم از خیلی آسیبها و نارساییها در آینده پیشگیری بکنیم؛ ولی اگر خدایی ناکرده فرزند به دنیا بیاد و ما هم باری به هر جهت، همین را بزرگ بکنیم؛ یک مرتبه به یک جایی میرسیم، میبینیم دوره تربیتپذیری سپری شده است و ما کار جدّی را در مورد تربیت این فرزند انجام ندادیم.
پس نکته مهمی که بنده باید به عنوان نکته اول، به آن اشاره بکنم و شما هم به آن توجه بفرمایید، این است که اگر ما بخواهیم فرزندان ما دچار کمبودها و نارساییهای تربیتی، اخلاقی، اعتقادی نشوند، حتماً باید یک هدفگذاری و برنامه بلند مدت را از همان اوایلِ دورانِ تولد، برای آنها طراحی بکنیم. البته نکات دیگری هم وجود دارد که إنشاءالله خدمت شما تقدیم خواهم کرد.
۲. رشد، تقویت، مهارت و دانشافزایی والدین
نکته دوم، که باید به آن توجه بشود که آن کمبودها اتفاق نیفتد، این است که ما خود را براساس آن اهدافِ خود هم رشد بدهیم. مثلاً ممکن است مادر الآن میبیند میخواهد فرزند خود را براساس یک نظام و معیار تربیتی رشد بدهد، ولی نمیداند باید چه کار بکند. این مادر نیاز به یک دانش آموزیهایی دارد، یک سری دانشافزاییهایی دارد، یک سری مهارت افزاییهایی دارد، باید برود خود را هم برای این عرصه تقویت بکند.
خصوصاً من شما را به این نکته توجه بدهم که نسل امروز متفاوت از نسل گذشته است. امروز فرزندان ما در معرض یک مجموعهای از انباشت و هجمه اطلاعات هستند. ناخودآگاه دیگران هم، روی فرزندان ما چشم طمع دارند که میخواهند آنها را جذب تفکرات و باورهای خود بکنند.
لذا پدر و مادر قوی، پدر و مادری هستند که بتوانند در این زمان، خود را از لحاظ تربیتی، از لحاظ فکری، از لحاظ مهارتی قدرتمند بکنند. پس ما برای اینکه خود را به آن اهداف برسانیم، حتماً باید این مهارت افزایی و دانش افزایی را داشته باشیم.
همانطور که آن پدر یا مادری که قبل از تولد فرزند خود به دنبال این است که اگر فرزند من بخواهد پزشک بشود، باید چه کار بکنم؟ او قطعاً باید یک برنامهای داشته باشد، قطعاً باید با یک مشاوری مشورت بکند، قطعاً در طول دوران تحصیل فرزند خود، باید یک سری بایدها و نبایدهایی را رعایت بکند و باید برود اینها را بیاموزد.
ما در مسیر تربیت فرزندان خود هم دقیقاً نیاز به یک چنین دانش و مهارتی داریم. حتماً باید این دانشها و مهارتها را از اهل فن آن بیاموزیم. در مورد شکلدهی به شخصیت فرزند و یا بازسازی شخصیت و تثبیت آن نیز نیاز به دانش و مهارت است.
۳. توانایی کشف استعداد و ویژگیهایِ فردی فرزند
نکته سومی که باید برای رسیدن به آن هدفها به آن توجه بشود، این است که ما توانایی کشف استعدادها و ویژگیهای فردی فرزندان خود را هم داشته باشیم. چون میدانید کار با انسانها یک مقدار متفاوتتر از کار با دیگران است و بهتر است بگوییم متفاوت از کار با سایر اشیاء یا سایر موجودات است. انسان، یک موجود هوشمند است و یکی از ویژگیهای او هم تفاوتهای فردی است. شما در عالم دو تا آدم را نمیتوانید پیدا بکنید که مثل هم باشند. حتی دو قلوهای همسان که نزدیکترین انسانها از لحاظ ویژگیها به هم هستند، اینها هم کلی تفاوت دارند، ویژگیهای متفاوتی دارند، چه برسد آدمهایی که از پدر و مادرهای متفاوت هستند، آدمهایی که در سنین مختلف هستند، آدمهایی که از جنسیتهای مختلف هستند، خوب اینها متفاوت میشوند.
و لذا وقتی ما میتوانیم آن بحث تربیت و بحث رشد را در فرزند خود شکل بدهیم که ویژگیهای او را خوب بشناسیم. البته خیلی کار پیچیدهای نیست، به تعبیر من یک لِمی میخواهد، باید این لِم را یاد بگیریم.
یعنی بدانیم مثلاً ذائقه فرزند ما چیست، بدانیم که اگر چگونه با او صحبت بکنیم، بیشتر با ما همراهی میکند. بدانیم اگر چگونه او را در محیط سالمی قرار بدهیم، اثرپذیریِ او بیشتر میشود. یعنی این ویژگیها را در او شناسایی بکنیم، به او توجه بکنیم و براساس آن ویژگیهای فردی هم، آن هدفِ تربیتی را دنبال بکنیم.
چون گاهی اوقات مثلاً میگویم ممکن است فرزند من دختر است، خوب با دختر باید یک طور رفتار بشود یا پسر است، باید یک طور رفتار بشود. در دوران قبل از بلوغ است باید یک طور رفتار بشود، بعد از بلوغ است، باید یک طور رفتار بشود. فرزند باهوشی است، دوباره باید طور دیگری با او رفتار بشود. ممکن است هوش متوسطی دارد، باید با او یک طور دیگر رفتار بشود. ما باید کلیات اینها را به عنوان کسانی که میخواهیم یک نقش هدایتگری، نقش مربیگری را برای فرزندان خود داشته باشیم، بیاموزیم.
البته عرض هم کردم خیلی پیچیده نیست. گاهی اوقات میبینیم مادر با مطالعه یک کتاب میتواند خیلی این مطالب را به دست بیاورد، استفاده بکند. مثلاً کتابهایی در حوزه روانشناسی تفاوتهای فردی وجود دارد. مثلا ممکن است شما یک کتاب 150 صفحهای را خیلی از ویژگیهای آدمها را متناسب با همین گروههای سنی، جنسیتی و هوش آنها دریافت بکنید و از آن استفاه بکنید و در تربیت فرزندان خود بهره بگیرید.
همانطور که گفته شد برای اینکه کمبودها و نارساییها در تربیت فرزندان ما به وجود نیاید، باید به برخی از نکات توجه بکنیم. اولین نکتهای که عرض کردیم این بود که باید یک هدفگذاری را برای فرزندان داشته باشیم. آخرین نکتهای هم که گفتیم این بود که باید تفاوتهای فردی فرزندان خود را بشناسیم، ویژگیهای آنها را بشناسیم و براساس ویژگیها و تفاوتهای فردی آنها مسیر تربیت را برای آنها هموار بکنیم و پیش ببریم.
۴. رصد رفتارهای فرزند در سنین مختلف
امّا نکته چهارمی که باید در این زمینه مطرح بشود، این است که اگر ما بخواهیم نگذاریم آن آسیبها در فرزندان ما شکل بگیرد، یا احیاناً اگر شکل گرفته است، شناسایی بکنیم و آن آسیبها را از بین ببریم، باید رفتارهای فرزندان خود را در سنین مختلف رصد بکنیم.
یکی از نکاتی که من معمولاً در مباحث تربیتی میگویم این است که پدر و مادر باید حتماً در بحث تربیت، به نیمههای خالی تربیت فرزندان خود هم توجه داشته باشند. گاهی اوقات دلخوش به این نباشند که فرزند آنها چند تا رفتار خوب انجام میدهد، بگوییم: الهی شکر، خیلی فرزند خوبی است. بله، الهی شکر خیلی هم فرزند خوبی است، ولی باید بدانیم آن ضعفی هم دارد یا نه. چون ما نسبت به ضعفهای فرزندان خود هم مسئول هستیم. لذا ما باید در یک دورهای این ضعفها را شناسایی بکنیم، اینها را بازسازی بکنیم.
بازسازی شخصیت
در بحث شکلگیری شخصیت، دوران شخصیت را به سه دوره تقسیم میکنند. یک، دوره شکلگیری شخصیت که تقریباً تا هفت سالگی است. دوره دوم، که تا 13 سالگی است، بنده تعبیری به کار میبرم: بازسازی شخصیت؛ و دوره سوم را تثبیت شخصیت میگویند.
بازسازی شخصیت یعنی ما یک مرحلهای از تربیت بچهها را جلو میآوریم و بعد از آن شروع به رصد و تحلیل کردن رفتارهای آنها میکنیم. مثلاً میبینید این بچه بعد از چهار، پنج سال بینظم است، چرا؟ اگر تنبیل است، چرا تنبل است؟ اگر عصبی است، چرا عصبی است؟ اگر در برخوردهای اجتماعی خود، نمیتواند ارتباط اجتماعی خوبی برقرار بکند، چرا از لحاظ اجتماعی ضعف اجتماعی و ارتباط اجتماعی دارد؟ ما باید اینها را به خوبی رصد بکنیم و برای هر کدام از آنها یک نسخهای را بپیچیم، نگذاریم این در او باقی بماند.
مشکلات تربیتی، مشکلات رفتاری به خودی خود حل نمیشود، حتماً باید در یک فرآیند اصلاحی قرار بگیرد تا اینها اصلاح بشود، درمان بشود، مشکل آن رفع بشود.
پس حتماً دقت بکنیم که فرزندان خود را در مواجه با مسائلی که برای آنها به وجود آمده است -مسائل منفی- رها نکنیم، حتماً یک نقشه و یک برنامهای داشته باشیم، برویم با اهل فنی مشورت بکنیم و بیاییم آن رفتار را اصلاح بکنیم.
این را بدانیم اگر در سن پنج سالگی ما فهمیدیم بچهای تنبل است، اصلاح او خیلی راحتتر از این است که ما در 15 سالگی بفهمیم او تنبل است و بخواهیم این مشکل او را رفع بکنیم. یعنی در پنج سالگی هنوز آن گِل نرم است. به یاد داشته باشیم بحث شخصیت را میگفتیم، در این مواقع به کار ما میآید که بدانیم هنوز وقتی آن گِل نرم است، میتوانیم تغییر حالت بدهیم، تغییر شکل بدهیم، آن را اصلاح بکنیم. وقتی به مرز خشک شدن رسید، دیگر کار خیلی دشوارتر و سختتر میشود.
و لذا ما باید حتماً به این مرحله بازسازی شخصیت به صورت جدی توجه بکنیم. این هم نکته چهارم شد. ما باید رفتارهای منفی فرزندان خود را رصد بکنیم و حتماً نسبت به رفتارهای منفی او یک نقشه اصلاحی داشته باشیم.
بنده معتقد هستم اگر ما به همین چهار مرحلهای که به صورت کلی بیان کردیم، توجه بکنیم، فرزندان ما دچار آن کمبودها و آسیبهای تربیتی نمیشوند.
جمعبندی
من در مباحث رفتاری بیشتر گفتهام، شما در مسائل اعتقادی هم همین را ببینید. مثلاً اگر یک فرزندی در سن 7، 8 سالگی خیلی تمایل به نماز ندارد، ما باید فکر بکنیم که چرا این تمایل را ندارد؟ الآن برای او یک برنامهریزی بکنیم. شاید بگویید: تکلیف نیست. میگوییم: بله تکلیف نیست ولی باید میل داشته باشد. مثلاً اگر پدر او میگوید: من به مسجد میروم، بگوید: من هم میآیم ولی اگر گفت: نه، من دوست ندارم، حوصله ندارم. اینجا ما باید بدانیم؛ این الآن به عنوان یک نارسایی تربیتی دارد در او یک ویژگیای شکل میگیرد که حتماً باید برای آن برنامه اصلاحی داشته باشیم و بتوانیم او را به خوبی اصلاح بکنیم.
إنشاءالله این چهار گام را حرکت بکنیم. این چهار گام میتواند به صورت کلی این مشکل را حل بکند. البته در مباحث تخصصی و تکمیلی باید به صورت ریز به اینها ورود پیدا کنیم. اما این چهار گام کمک میکند تا در مراحل شکلگیری شخصیت، بازسازی شخصیت و تثبیت آن نیز موفق باشیم.
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون
درس تربیت فرزند
این مقاله بخشی از درسهای تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی میشود. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.