ابعاد اعجاز قرآن کریم

قرآن کریم سند رسالت پیامبر اکرم (ص) است. گستردگی ابعاد اعجاز قرآن به قدری است که باعث شگفتی همگان شده است. قرآن همانند ندارد و در طول تاریخ کسی نتوانسته و نمی‌تواند حتی یک سوره مانند آن بیاورد. در این مقاله ابعاد مختلف اعجاز قرآن را بررسی می‌کنیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:

  • قرآن سند رسالت پیامبر اکرم (ص)
  • هماورد طلبی قرآن
  • بررسی آیات مربوط به تحدی
  • ویژگیها و ابعاد اعجاز قرآن کریم
  • راه های درک اعجاز قرآن کریم

چکیده اعجاز قرآن :

  • مهمترین معجزه پیامبر گرامی اسلام (ص) کتاب شریف قرآن است. عظمت و ابعاد مختلف اعجاز قرآن کریم سندی مهم برای حقّانیّت پیامبر گرامی اسلام (ص) به شمار می‌رود.

  • امتیاز اعجاز رسول گرامی اسلام (ص) این است که معجزه ایشان جاودانه است و همه انسان‌ها در تمام دوران می‌توانند آن را مشاهده کنند.

  • قرآن کریم بارها از منکران قرآن تحدّی کرده است یعنی از ایشان خواسته کتابی مانند آن بیاورند. آیات مربوط به تحدّی: آیه 88 اسراء، آیه 23 بقره، آیه 13 هود، آیه 38 یونس.

  • ویژگی‌ها و ابعاد اعجاز قرآن کریم عبارتند از:
    1. بعد ادبی: قرآن از نظر فصاحت و بلاغت معجزه است.
    2. بُعد محتوایی: محتوای قرآن بسیار بلیغ است. عبارات قرآن کریم نه کوتاه و مبهم است و نه عبارات بیش از محتوا و دارای کلمات اضافه است، بلکه متناسب با معانی و بسیار رسا و تأثیرگذار است.
    3. جمع بین فصاحت لفظ و بلاغت معنا: عبارات قرآن کریم بسیار زیبا و لطیف است و هم محتوا و مضامین آن بسیار اثرگذار و نافذ است.
    4. جامع انواع ادبی: قرآن کریم تمام ویژگی‌های ادبی را در خود جمع کرده است. مانند ادبیات حماسی، عرفانی، ادبیات حکیمانه.
    5. جامعیت موضوعی: قرآن کریم برای تمام مراحل زندگی انسان برنامه دارد؛ هم به زندگی دنیوی و هم به زندگی اخروی ما پرداخته است. همچنین قرآن کریم شامل حکمت‌ها، دستورات فقهی و حقوقی، مطالب عارفانه در ارتباط با خدای متعال است.
    6. قاطعیّت در بیان: در بیان مسائل تردید در قرآن وجود ندارد و پیام خود را با صراحت و با قاطعیّت بیان می‌کند.
    7. عدم تناقض و اختلاف: قرآن می‌فرماید: «آیا در قرآن تدبّر نمی‌کنند؟ اگر قرآن از طرف غیر خدا بود، باید مملوء از اختلاف و تناقض می‌بود». کتابی که در طول 23 سال و به تدریج نازل شده است، هیچ یک از آیات قرآن ناقض آیات دیگر نیست.
    8. هماهنگی با فطرت: آموزه‌های قرآن در هماهنگی کامل با سرشت و ساختار آدمی است.
    9. درس نیاموخته بودن پیامبر (ص): یکی دیگر از ابعاد و نشانه‌های اعجاز قرآن این است که پیامبر گرامی اسلام (ص) هیچگاه درس نیاموخت و خطی را ننوشت؛ بنابراین کسی نمی‌تواند بگوید که قرآن حاصل کار علمی بشر است.
    10. اخبار غیبی: در جاهای مختلف قرآن کریم از حوادث آینده خبر داده است مانند خبر از پیروزی رومیان در آینده‌ای نه چندان دور بعد از شکست آن‌ها از ایرانیان.
    11. بیان مطالب علمی غیر مکشوف: در بعضی از آیات قرآن به مطالب علمی آفرینش اشاره شده که به مرور زمان بعضی از آن‌ها کشف می‌شوند.

  • برخی از ابعاد اعجاز قرآن فقط برای اهل آن فن قابل درک است. اما برای درک اعجاز قرآن برای دیگران می‌توان این سه راه را بیان کرد:
    1. توجه به مساله تحدی: حدود یک قرن و نیم از تاریخ نزول قرآن و تحدّی آن می‌گذرد و تا به امروز هیچ یک از دشمنان نتوانسته کتابی مانند قرآن بیاورد که قلب و عقل انسان را تحت تأثیر قرار دهد. در طول این زمان دشمنان اسلام هزینه‌های زیادی برای از بین بردن دین اسلام کرده‌اند اما از این کار باز مانده‌اند.
    2. تعمیق و تحقیق در ابعاد اعجاز قرآن کریم: درباره جنبه‌های مختلف اعجاز قرآن کتاب‌ها و مقالات علمی زیادی نوشته شده که می‌توان به آن‌ها رجوع کرد مثل جنبه‌های آهنگین قرآن، ریتم آیات قرآن و …
    3. تدبر در محتوا: انس با قرآن کریم و تدبر در آیات آن یکی از بهترین راه‌ها برای شناخت آسمانی بودن این کتاب شریف است.

قرآن سند رسالت پیامبر اکرم (ص)

قرآن کریم، سند رسالت رسول الله (ص) است.  مستحضر هستید که هر پیامبری برای خود معجزه‌ای داشته است و معجزه، سند حقّانیّت پیامبر است. یکی از مهمترین معجزات پیامبر گرامی اسلام (ص)، همین کتاب شریف قرآن است و قرآن به خاطر عظمتی که دارد و به خاطر ابعاد مختلف اعجاز که در این کتاب نورانی مشهود است، یک سند بسیار بزرگ بر حقّانیّت پیامبر گرامی اسلام (ص) به شمار می‌رود.

و این نکته را هم باید عرض بکنیم که تفاوت معجزه پیامبر اسلام (ص) با معجزه سایر انبیاء در این است که پیروان سایر انبیاء فقط خبر معجزه پیامبران خود را شنیده بودند و شنیدند امّا خود معجزه را ندیدند. مثلاً یهودیان شنیدند که حضرت موسی (ع) رود نیل را شکافت؛ مسیحیان شنیده‌اند که حضرت عیسی مسیح (ع)، کور مادرزاد را شفا داد و شفا می‌داد امّا با چشم خود مشاهده نکردند. امّا هر کدام از مسلمان‌ها در هر دوره زمانی که زندگی بکنند، یک نسخه از معجزه پیغمبر گرامی اسلام (ص) را می‌توانند همراه داشته باشند و از نزدیک اعجاز پیامبر گرامی اسلام (ص) را ببینند.

بحث اعجاز قرآن یک بحث برون دینی

به عنوان مقدّمه به این نکته اشاره بکنیم که بحث اعجاز یک بحث برون دینی است. یعنی برای اثبات اعجاز قرآن نمی‌توانیم به گفته خود قرآن استناد بکنیم. اگر از ما پرسیدند: چرا می‌گویید قرآن معجزه است؟ بگوییم: خود قرآن گفته است. این در اصطلاح علمای ما یک اشکال استدلالی است که به آن دور می‌گویند، این استدلال، استدلال دوری است.

چون ما می‌خواهیم حقّانیّت پیامبر را با قرآن اثبات بکنیم، نمی‌توانیم حقّانیّت قرآن را با خود قرآن اثبات بکنیم. باید حقّانیّت قرآن را با ادلّه برون دینی اثبات بکنیم. یعنی صرف این‌که قرآن بگوید: من معجزه هستم، کافی نیست. ما باید ابعاد اعجاز قرآن را به عنوان یک موضوع تحقیق مورد برررسی قرار بدهیم و این ابعاد را یکی پس از دیگری بازگو بکنیم و به این برسیم که این کتاب، کتابی است که دیگران توانایی هماوردی با آن را ندارند.

الف- هماورد طلبی قرآن

یکی از نکاتی که در این بحث باید به آن بپردازیم، این است که آیا قرآن اساساً خود ادّعای این‌که معجزه است را داشته است یا نداشته است؟ در پاسخ باید عرض بکنیم قرآن کریم در چند آیه با مردم این‌گونه سخن گفته است که اگر شما مدّعی هستید که این کتاب از طرف خدا نیست، پس کتابی مانند این کتاب بیاورید.

به تعبیر علما و اندیشمندان علوم قرآن، قرآن کریم بارها تحدّی کرده است -کلمه تحدّی یعنی هماورد طلبی- یعنی از منکران درخواست کرده است که اگر شما معتقد هستید این کتاب ساخته دست بشر است و اگر فکر می‌کنید این کتاب از طرف خدا بر قلب پیامبر نازل نشده است، پس باید قاعدتاً شما هم بتوانید کتابی با این عظمت و با این ویژگی‌ها و با این مختصّات پدید بیاورید، شما هم این کار را بکنید.

بررسی آیات مربوط به تحدی

حالا من به برخی از این آیات اشاره می‌کنم. اوّلین آن‌ها سوره اسراء، آیه 88 است. خدای متعال در این سوره، و در این آیه می‌فرماید: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيراً» ای پیامبر بگو اگر همه انسان‌ها و جنّیان با هم جمع بشوند، فکر و اندیشه و توانایی خود را روی هم بگذارند، برای این‌که بتوانند کتابی مانند این قرآن پدید بیاورند، نمی‌توانند کتابی مثل قرآن را ایجاد بکنند. اگرچه به کمک و یاری یکدیگر بشتابند.

باز در سوره مبارکه بقره، آیه 23 می‌بینیم که قرآن کریم دعوت کرده است به این‌که همانند و مشابه قرآن را بیاورند. می‌فرماید: «وَ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» اگر در شک و تردید هستید نسبت به آنچه که بر بنده خود نازل کردیم، سوره‌ای مانند سوره قرآن بیاورید. در این‌جا خدای متعال از مردم درخواست می‌کند که یک سوره مانند قرآن را بیاورند و به نوعی تحدّی در این آیه شریفه مشاهده می‌شود.

البتّه حدّ و اندازه تحدّی در آیات قرآن متفاوت است. بعضی از جاها تحدّی به ده سوره کرده است، بعضی جاها تحدّی به یک سوره کرده است، مثل همین آیه 23 سوره بقره که تلاوت کردم، در سوره هود، آیه 13 به عنوان مثال می‌فرماید: «قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ» آیا می‌گویند که پیامبر قرآن را از پیش خود به خدا بسته است؟ بگو: پس شما ده سوره ساختگی و ده سوره مانند سوره‌هایی که به قول شما به خدا نسبت داده است بسازید و به خدا نسبت بدهید.

یا در سوره مبارکه یونس، آیه 38 تحدّی به آوردن یک سوره کرده است. می‌فرماید: «قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ» سوره‌ای مثل قرآن بیاورید. «وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ‏» از همه کسانی که می‌توانید کمک بگیرید. خوب این تفاوت‌ها به این دلیل است که همه قرآن معجزه است. یک‌جا می‌گوید: اگر می‌توانید کتابی مثل قرآن بیاورید. یک‌جا می‌گوید: اگر می‌توانید ده سوره مثل سوره‌های قرآن بیاورید و یک‌جا می‌گوید: اگر می‌توانید یک سوره مثل و مانند سوره‌های قرآن بیاورید. بنابراین خود قرآن مدّعی معجزه بودن این کتاب است و قرآن اعجاز این کتاب را برهانی برای حقّانیّت پیامبر بزرگوار اسلام (ص) می‌داند.

ب- ویژگیها و ابعاد اعجاز قرآن کریم

نکته دومی که در این مقاله به آن اشاره می‌کنیم، ابعاد اعجاز قرآن کریم است. قرآن کریم از جهات متعدّدی معجزه به شمار می‌رود و انسان‌های دیگر از آوردن کتابی در این مقیاس و در این سطح عاجز هستند.

1- اعجاز قرآن در بُعد ادبی

یکی از ابعاد اعجاز قرآن، ابعاد ادبی این کتاب مقدّس است. علما و محقّقین علوم قرآن اصطلاحاً کلمه فصاحت و بلاغت را به کار می‌برند. فصاحت به معنای شیوایی کلمات و عبارات قرآن است و بلاغت به معنای رسایی تعابیر قرآنی است. یک کلامی که از مجموعه کلمه‌ها ترکیب می‌شود، به لحاظ ساختار ظاهری و قواعد حاکم بر ظاهر الفاظ می‌تواند از فصاحت برخوردار باشد و یا گرفتار تقیید و پیچیدگی و سختی تلفّظ باشد امّا کلمات قرآن کریم بسیار فصیح است. کلمات، کلمات مستحکم و به لحاظ نوع تلفّظ و حروفی که در آن‌ها به کار رفته است، تلّفظ ساده و آسان و بسیار رسا و شیوایی این کلمات در کنار همدیگر قرار گرفته است.

یکی از مثال‌ها برای روشن شدن مسئله فصاحت و بلاغت که در برخی از کتاب‌های ادبی ذکر شده است این آیه شریفه سوره مبارکه بقره است که خدای متعال می‌فرماید که: «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ»[1] این تعبیر «فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» را دانشمندان علوم قرآنی مقایسه کردند با یک جمله‌ای که در زمان جاهلیّت جمله منتخبی بود و جایزه گرفته بود و پیام این دو عبارت یک چیز است. آن جمله‌ای که در زمان جاهلیّت جایزه گرفته بود، این جمله بود که: «القتل انفی للقتل» یعنی کشتن بیش از هر چیز دیگر می‌تواند مانع کشتن بشود. در واقع مقصود آن این است که اگر کسی دیگری را بکشد، کشتن قاتل بیش از هر چیز دیگر می‌تواند جلوی قتل دیگران را بگیرد.

خوب همین نکته را که در زمان جاهلیّت به این عبارت جایزه داده بودند، قرآن کریم با این تعبیر بیان کرده است که «فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» قصاص مایه زندگی است، مایه حیات است. وجوه مختلفی از امتیاز در این عبارت قرآنی در مقایسه با آن جمله‌ای که در زمان جاهلیّت شاخص بود، گفته شده است.

در برخی از کتاب‌ها تا 20 وجه امتیاز برای این عبارت قرآنی گفته‌اند. از جمله آن‌ها واژه‌های به کار رفته است در تعبیر «الْقِصاصِ حَياةٌ» واژه‌های دلنشینی است. کلمه قصاص با کلمه قصّه از یک ریشه است و قصّه مایه آرامش خاطر انسان است. کلمه قصاص هم که از همین واژه گرفته شده است، البتّه معنای متفاوتی دارد ولی چون ریشه مشترک است، این ریشه مشترک یک آرامشی به انسان می‌دهد و همین‌طور کلمه حیات. امّا در نقطه مقابل آن عبارت منتخب جاهلیّت از واژه قتل دو مرتبه استفاده کرده است «القتل انفی للقتل».

ویژگی دیگر این است که در این تعبیر قرآنی تکرار نیست. «فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» در قصاص حیات است. تکرار ندارد. امّا کلمه قتل دو مرتبه در آن واژه به کار رفته در زمان جاهلی تکرار شده است. در این واژه قرآنی کلمه «حَیاةٌ» که نکره است، تفخیم دارد، یعنی عظمتی در آن وجود دارد. در قصاص زندگی است. زندگی آن‌چنانی است. یعنی قصاص مایه زندگی خاصّی می‌شود. یک زندگی آرام، یک زندگی ارزشمند که این تفخیم در جمله معادل آن که در زمان جاهلیّت شاخص بود، وجود ندارد.

این تعبیر قرآنی «فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» شامل همه موارد پیگیری جرایم می‌شود، فقط اختصاص به قتل ندارد. قصاص می‌تواند در هر جرم و جنایتی اتّفاق بیفتد. امّا تعبیر «القتل انفی للقتل» فقط در مورد کشتن مصداق دارد.

مورد بعد این است که این تعبیر قرآنی یک تعبیر اثباتی است. «الْقِصاصِ حَياةٌ» قصاص مایه زندگانی است. امّا آن تعبیر منتخب جاهلی جنبه نفی دارد. «القتل انفی للقتل» قتل، قتل را نفی می‌کند و دور می‌کند.

این تعبیر قرآنی جامعیّت دارد، این تعبیر قرآنی یک انگیزه متعالی به انسان برای اجرای این فریضه می‌دهد. قصاص مایه زندگی است. امّا این ویژگی در «القتل انفی للقتل» وجود ندارد. می‌بینید یک عبارت کوتاه وقتی با عبارت همسان خود مقایسه می‌شود که حتّی این عبارت در زمان جاهلیّت یک عبارت منتخب بوده است، امتیارات فراوانی در آن وجود دارد.

2- اعجاز قرآن در بُعد محتوایی

به لحاظ محتوا هم، محتوای قرآن بسیار بلیغ است. یعنی مقاصد خود را به شکل بسیار زیبایی به مخاطبان منتقل می‌کند. گاهی ممکن است کسی برای بیان یک مطلب ساده چندین عبارت را به کار ببرد. گاهی ممکن است کسی مطالب بسیار زیادی را با یک عبارت کوتاه بیان بکند. امّا عبارات قرآن کریم نه کوتاه و مبهم است و نه عبارات بیش از محتوا و به تعبیری دچار تطویل زاید و کلمات اضافه است. کلمات قرآن متناسب با معانی و بسیار رسا و تأثیرگذار است.

حالا شاهد بر این ویژگی‌های قرآن کریم تأثیرگذاری آیات قرآن است، تأثیراتی است که بر مسلمانان صدر اسلام می‌گذاشت. در آن زمانی که زمانه زمانه ادب بود، زمانه زمانه شعر و شاعری بود. اُدبا در مراسمی سالیانه دور هم جمع می‌شدند، به بهترین جملات، به بهترین عبارات، به بهترین اشعار جوایزی می‌دادند. در آن شرایط کلمات قرآن آن‌چنان اثرگذار بود که شنونده را میخکوب می‌کرد و خاص و عام در برابر عظمت این کتاب خاضع می‌شدند.

3- جمع بین فصاحت لفظ و بلاغت معنا

نکته دیگر در ابعاد اعجاز قرآن کریم این است که بین پردازش فصیح و بلاغت محتوا را جمع کرده است. این دو نکته‌ای که عرض کردم یعنی فصاحت و بلاغت هر کدام به تنهایی شاهد بر اعجاز قرآن است امّا جمع شدن این دو نکته در کنار هم کار را سخت‌تر می‌کند. گاهی می‌بینید شعرا و سخنوران مطالبی را بیان می‌کنند که عبارات، عبارات لطیفی است امّا محتوا آن‌چنان اثرگذار نیست. گاهی محتوا اثرگذار است، امّا عبارات، عبارات زیبا و لطیفی نیست. هم عبارات قرآن کریم بسیار زیبا و لطیف است و هم محتوا و مضامین آن بسیار اثرگذار و نافذ است.

4- جامع انواع ادبی

این نکته را هم باید اضافه بکنیم در باب ادبیات، اشعار معمولاً هر کدام در یک بُعد شاخص است. شعرا هر کدام در یک جنبه شاخص هستند؛ به عنوان مثال اشعاری که فردوسی سروده است، جنبه حماسی دارد. ابیاتی که جناب سعدی سروده است، مشتمل بر حِکَم و مواعظ است و نکات بسیار ارزنده‌ای در این باب در کلمات سعدی مشاهده می‌شود. اشعاری که جناب حافظ سروده است، جنبه‌های عرفانی بسیار قوی دارد امّا آن ابعاد حماسی که در ابیات فردوسی است، در اشعار حافظ مشاهده نمی‌شود.

امّا قرآن کریم تمام این ویژگی‌های ادبی را در خود جمع کرده است. در اوج عرفان مطالبی را بازگو می‌کند و در اوج حماسه مطالبی را در اختیار خواننده قرار می‌دهد؛ از بُعد احکام و مواعظ و قوانینی که در این کتاب قرار گرفته است، سرآمد است و لذا قرآن کریم یک کتاب ادبی است که به همه ابعادی که کتاب‌های ادبی هر کدام به یکی از این ابعاد برجسته هستند قرآن کریم به همه این ابعاد پرداخته است و در همه این جهات برجسته و شاخص است.

5- جامعیت موضوعی

از دیگر ویژگی‌های قرآن کریم، جامعیّت قرآن کریم است. قرآن کریم به موضوعات متنوّع و مسائل مختلفی پرداخته است؛ هم به زندگی دنیوی ما پرداخته است، هم به زندگی اخروی ما پرداخته است. هم حکم و مواعظ را در خود جای داده است، هم دستورات فقهی و حقوقی را در خود جای داده است، هم ارتباط عارفانه با خدای متعال را به ما آموزش داده است و لذا قرآن کریم یک کتاب تک بعدی نیست. این‌طور نیست که فقط به کمّ و کیف زندگی دنیوی بپردازد و از آخرت غافل باشد و یا فقط درباره آخرت سخن بگوید و از ضرورت‌های زندگی دنیوی ما غافل باشد، به همه ابعاد لازم برای سعادت انسان پرداخته است.

6- قاطعیت بیان

از ویژگی‌های دیگر قرآن کریم قاطعیّت بیان است. این‌که در بیان مسائل تردید در قرآن وجود ندارد. با صراحت و با قاطعیّت و محکم پیام خد را بیان می‌کند «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَمُ»[2] به تحقیق، به درستی که قرآن انسان را به سوی زندگی که آن زندگی استوارترین نوع زندگی است، هدایت می‌کند. «وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبيراً» قرآن کریم بشارت می‌دهد به کسانی که اهل ایمان و عمل صالح هستند که پاداش بزرگی در انتظار آن‌ها است.

7- عدم تناقض و اختلاف

از ویژگی‌های دیگر این کتاب که باز از ابعاد اعجاز این کتاب به کار می‌رود، عدم اختلاف و تناقض در آیات قرآن کریم است. کتابی که در طول 23 سال و به تدریج آیات آن بر قلب مطهّر پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل شده است امّا می‌بینید هیچ یک از آیات قرآن ناقض آیات دیگر نیست.

ما می‌بینیم در کتاب‌هایی که دانشمندان می‌نویسند، کتابی که ابتدا می‌نویسند گاهی کتاب پخته‌ای نیست و لذا در کتاب‌های بعدی خود نظریات گذشته خود را چه بسا نقض می‌کنند، حتّی گاهی در یک کتاب می‌بینید ابتدای کتاب با انتهای کتاب، یک فصل کتاب با فصل دیگر کتاب هم‌خوانی ندارد. امّا قرآن کریم با این‌که در طول 23 سال نازل شده است، تمام مطالب آن با هم هماهنگ و منسجم است. خود قرآن به این نکته اشاره کرده است «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[3] آیا در قرآن تدبّر نمی‌کنند؟ اگر قرآن از طرف غیر خدا بود، باید مملوء از اختلاف و تناقض می‌بود.

8- هماهنگی با فطرت

دیگر از ویژگی‌های قرآن این است که با فطرت انسان هماهنگ است. فطرت انسانی از آیاتی که در این کتاب نورانی به کار رفته است، لذّت می‌برد. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»[4] خدای متعال شما را به عدالت دعوت می‌کند. عدالت چیزی است که همه انسان‌ها آن را دوست دارند. خدای متعال شما را به احسان دعوت می‌کند، نیکی کردن به دیگران؛ «‏وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ» شما را از فحشا، از کارهای ناپسند و از ستم به یکدیگر باز می‌دارد. «يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ‏».

 یا در سوره مبارکه انعام «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ»[5] بیایید آنچه که بر شما حرام شده است را بازگو بکنم. «أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» شرک نورزید، به پدر و مادر خود احسان بکنید، به نزدیکان خود احسان بکنید، به یتیمان رسیدگی بکنید. تمام تعالیمی که در قرآن کریم به کار رفته است، تعالیمی است که هر انسانی که فطرت او، فطرت سالمی باشد از این تعالیم لذّت می‌برد.

9- امّی بودن پیامبر (ص)

دیگر از ویژگی‌های اعجاز قرآن و ابعاد اعجاز قرآن این است که آورنده قرآن کسی است که درس نخوانده است، کسی است که مکتب نرفته است، در سوره مبارکه عنکبوت، آیه 48 می‌خوانیم، خدای متعال می‌فرماید: «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ‏» ای پیامبر قبل از این، تو کتابی نمی‌خواندی و با دست خود خطّی نمی‌نوشتی که اگر این‌گونه بود ممکن بود اهل باطل به شکّ و تردید بیفتند. یعنی تازه اگر پیامبر درس هم خوانده بود، اگر پیامبر خط هم می‌نوشت، باز آن‌قدر قرآن بلند است که منصفان در عظمت قرآن تردید نمی‌کردند. امّا اهل باطل ممکن بود بهانه پیدا بکنند امّا دیگر بهانه برای اهل باطل هم از بین رفت.

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت              به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

10- اخبار غیبی

از ابعاد دیگر اعجاز قرآن خبرهای غیبی و خبرهایی است که قرآن کریم از آینده می‌دهد. در بعضی از آیات قرآن خبرهایی از آینده داده شد، برخی از این خبرها طبق وعده قرآن محقّق شد؛ به عنوان مثال در ابتدای سوره مبارکه روم می‌خوانیم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏ * الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * في‏ أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ»[6] خدای متعال از شکست رومیان در یک سرزمینی نزدیکی حجاز خبر می‌دهد و می‌فرماید: البتّه این‌ها بعد از شکست خوردن پیروز می‌شوند. «في‏ بِضْعِ سِنينَ»[7] در چند سال محدود که در ادبیات عرب بضع عددی است که به کمتر از ده اطلاق می‌شود.

قرآن وعده داد که در کمتر از ده سال این رومیانی که شکست خوردند، پیروز می‌شوند. آن روز هم این‌طور نبود که شکست و پیروزی به این سرعت اتّفاق بیفتد . گاهی یک ابر قدرت، بر یک ابر قدرت دیگر پیروز می‌شد، سالیان سال، صدها سال این سیطره باقی می‌ماند، قرآن بر خلاف روال متعارف خبر داد که روم که ابر قدرت است و از ایران شکست خورده است، در کمتر از ده سال بر ایران پیروز می‌شود و این اتّفاق افتاد. نمونه‌های اخبار غیبی قرآن فراوان است.

11- بیان مطالب علمی غیر مکشوف

از نظر بیان مطالب علمی که تا آن روز بر بشر پوشیده بوده است که در تفاسیر مختلف مخصوصاً تفسیر نمونه، نمونه‌های فراوانی از این مطلب مشاهده می‌شود. به عنوان مثال در سوره مبارکه ذاریات می‌خوانیم که خدا می‌فرماید: «وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ‏»[8] ما آسمان را با قدرت بنا نهادیم و ما در حال گسترش هستیم. این‌که معنای «إِنَّا لَمُوسِعُونَ» چیست؟ شاید آن روز حقیقت معنای این فراز از آیه را نمی‌فهمیدند. امروز دانشمندان متوجّه شدند که جهان ما در حال انبساط است، جهان در حال بزرگ شدن است. «إِنَّا لَمُوسِعُونَ» ممکن است اشاره به همین نکته باشد که ما در حال گسترش دادن به این عالم هستیم. این ابعاد اعجاز قرآن کریم است که البتّه ابعاد اعجاز بیش از این‌ها است ولی ما بدلیل اختصار به همین مقدار اکتفا می‌کنیم.

ج- راه های درک اعجاز قرآن کریم

و امّا نکته دیگری که در این مقاله باید به آن اشاره بکنیم، راه‌های رسیدن به درک اعجاز قرآن کریم است. ما چطور می‌توانیم این اعجاز قرآن را درک بکنیم و فرا بگیریم؟ اوّلاً این نکته را عرض بکنم که برخی از ابعاد اعجاز قرآن جز برای کسانی که اهل فن هستند، قابل لمس نیست.

همان‌طور که در زمان حضرت موسی (ع) وقتی حضرت موسی عصای خود را بر زمین انداختند و این عصا تبدیل به اژدهای بزرگی شد و همه طناب‌هایی را که ساحران در چشم مردم تصرّف کرده بودند و به شکل مار نشان داده بودند را بلیعد، ابتدائاً مردم نفهمیدند که این چیست، این سحر است یا چیزی فراتر از سحر امّا ساحرانی که خود آن‌ها اهل سحر بودند، آن‌ها تشخیص دادند که از سنخ سحر نیست. این یک چیزی فراتر از سحر است و لذا در قرآن می‌خوانیم: «فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدينَ‏»[9] ساحران بی‌اختیار بر زمین افکنده شدند. «قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمينَ * رَبِّ مُوسى‏ وَ هارُونَ»[10] گفتند: ما به پروردگار موسی و هارون ایمان می‌آوریم.

فلذا باید به این نکته توجّه بکنیم برخی از ابعاد اعجاز قرآن مثل فصاحت و بلاغت قرآن چیزی نیست که کسانی که زبان عربی نمی‌دانند متوجّه بشوند، حتّی آن کسانی که زبان عربی می‌دانند امّا با ادبیات آشنایی ندارند، نمی‌توانند به فصاحت و بلاغت قرآن پی ببرند. امّا ادبایی که آن‌ها عظمت قرآن را می‌فهمند و متخصّص این فن هستند، وقتی آن‌ها اعتراف می‌کنند، این برای انسان یک دلیل عقلایی و منطقی خواهد بود.

1- توجه به مسالۀ تحدی

علاوه بر این‌که ما می‌بینیم در طول تاریخ هیچ کسی برای قرآن هماوردی نیاورده است. اگر قرار بود قرآن قابلیّت مشابه‌سازی داشته باشد و کسی بتواند مشابه قرآن را بسازد، باید در طول تاریخ بعد از 1400 سال این اتّفاق افتاده باشد.

نکته جالب این است که دشمنان پیامبر گرامی اسلام (ص) در برابر این تحدّی قرآن حاضر شدند تن به جنگ بدهند، حاضر شدند کشته بدهند، حاضر شدند خسارت‌های فراوانی را تحمّل بکنند امّا یک سوره مثل سوره‌های قرآن نتوانستند بیاورند و نیاوردند؛ اگر این شدنی بود آن‌ها باید به جای این‌که با پیامبر بجنگند، یک سوره‌ مثل سوره‌های قرآن می‌آوردند و به قول خود آن‌ها پیامبر را که آن‌ها دروغگو می‌پنداشتند، رسوا بکنند. امّا می‌بینید آن‌ها حاضر می‌شوند کار سخت‌تر را انتخاب بکنند؛ معلوم می‌شود قرآن معجزه‌ای است که هر کسی توانایی هماوردی با آن را ندارد.

2- تعمیق و تحقیق در ابعاد اعجاز قرآن کریم

نکته دیگر که باز کمک می‌کند به این‌که ما به اعجاز قرآن پی ببریم، این است که ابعاد و وجوه اعجاز قرآن را بررسی بکنیم و مطالعه بکنیم، برویم کتاب‌هایی که در این باره نوشته شده است را بخوانیم. حالا آنچه که ما عرض کردیم بخش‌هایی از ابعاد اعجاز قرآن بود. بخش‌های متنوّع دیگری وجود دارد که در این مقاله به آن نپرداختیم.

مثلاً جنبه‌های آهنگین قرآن یکی از این جنبه‌ها است. ریتم آیات قرآن که تناسب بسیار بالایی با محتوای آیات دارد. آیات مکّی و آیات مدنی که هر کدام ساختار ویژه خود را دارند. اعجاز عددی قرآن کریم که این برای خود وادی بسیار گسترده‌ای است، کتاب‌های فراوانی در باب اعجاز عددی قرآن نوشته شده است. تعداد حروف قرآن، تعداد کلمات قرآن، کتابی که این‌گونه شگفتی‌ها در آن موج می‌زند، قطعاً کتابی است که معجزه است امّا پی بردن به این شگفتی‌ها نیازمند به مطالعه و تحقیقات است. انسان با کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است، بیشتر باید انس بگیرد.

3- تدبر در محتوا

نکته سوم تدبّر در محتوای قرآن است. اگر انسان در محتوای قرآن تدبّر بکند و با آیات این کتاب انس بگیرد، تأثیر این آیات را با همه وجود خود لمس می‌کند و خود او متوجّه می‌شود که تأثیری که در این آیات وجود دارد، در هیچ کتاب دیگری نیست. خود ارتباط با آیات نورانی قرآن، این نور را در وجود انسان ایجاد می‌کند و آرام آرام انسان به عظمت این کتاب واقف می‌شود و در برابر بزرگی این کتاب تعظیم می‌کند و با همه وجود این کتاب را می‌پذیرد.

حجه‌الاسلام والمسلمین حاج ابوالقاسم

Cinque Terre

آشنایی با قرآن

این مقاله بخشی از درس «شرح زلالی آب» است که توسط استاد ارجمند حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌ابولقاسم در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. شرح زلالی آب درسی است با موضوع آشنایی با قرآن کریم که در دوره آموزشی «انس با قرآن» تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این دوره به اینجا مراجعه کنید.


[1]– سوره بقره، آیه 179.

[2]– سوره اسراء، آیه 9.

[3]– سوره نساء، آیه 82.

[4]– سوره نحل، آیه 90.

[5]– سوره انعام، آیه 151.

[6]– سوره روم، آیات 1 تا 3.

[7]– همان، آیه 4.

[8]– سوره ذاریات، آیه 47.

[9]– سوره شعراء، آیه 46.

[10]– همان، آیات 47 و 48.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

16 نظرات
  1. شهرام می گوید

    با سلام و عرض خدا قوت .به نظر می رسد اولین نکته ای که در خصوص قرائت قرآن مجید مورد توجه قرار میگیرد ، صلابت و استحکام بیانی قرآن مجید است که حاکی از دلالت کامل آن بر نزول وحی الهی توسط فرشته وحی بر قلب سلیم رسول الله ص میباشد ، این استحکام بیانی و کلامی حتی در کتب حقوقی و فلسفی که بالاترین ارکان متونی و بیانی غیر عروضی دانشمندان بشری محسوب میشوند حتی به ندرت هم یافت نمیشود . بیشتر افراد محقق بشری حتی در کتاب قوانین امروزی هم میبایست به دنبال تبصره ها و نکته های پراکنده و جدا از هم جستجو کنند تا مفهوم یک قانون ساده که بیانگر مشکل و راه رفع آن می باشد را بیابند حال آنکه با مطالعه و تدبر در آیات قرآن مجید و مطالعه تفاسیر مهم از علمای ربانی ، هر بار نکاتی تازه از آن در نزد انسان خداجو و حق طلب آشکار میشود و بطون آن را بطن هائی است که معنای حقیقی را در نزد اهلش آشکار می کند. یک نکته اساسی دیگر در این زمینه قلب سلیم است که وقتی قرآن مجید بر آن عرضه میشود بی اختیار آن را نوری می یابد که چشم بستن بر مفاهیم و کلمات آن ممکن نیست . البته ممکن است در جوامع امروز بشری افرادی باشند که بگویند با کلام خدا و بیان قرآن مجید ارتباط حقیقی برقرار نکرده اند ، خوب باید از آنها پرسید با کدام کلمات دیگر مانوس بوده اند که حالا توقع داشته باشیم با کلام خداوند متعال در قرآن مجید مانوس شوند ؟!!! افرادی غیر مسلمان را میشناختم که حتی کتاب مقدس خودشان را از صمیم قلب دوست داشتند اما به 10 درصد مفاهیم کتاب مورد قبول خود هم آگاه نبودند ، حال آنکه یکی از معجزات قرآن مجید این است که خود را بر مومنان عرضه می کند و آنها را تشویق و ترغیب به قرائت و ختم آهسته قرآن مجید می کند و از آنها میخواهد در آیاتش تعقل کنند . این نکته که معجزه قرآن در چه زمان و مکانی بر مردم آن زمان ارائه شده را باید کاملا مد نظر قرار داد و به این اشاره کرد که اکنون در هزاره سوم میلادی با این همه پیشرفت بشری در ادبیات و رسانه و تنوع احکام وآگاهی از آرایه های ادبی و قوانین موجود ، توان بشر در تولید کلماتی ملکوتی و پر محتوا و دلنشین هنوز هم با فاصله بسیار نجومی با کلمات خداوند در قرآن مجید قابل رقابت و مقایسه نمی باشد و به فرموده خداوند متعال تا ابد هم ممکن نخواهد بود . گزافه نیست اگر بگوئیم نثر و نظم ادبی تمامی زبانها در تمامی طول تاریخ بشریت را اگر میتوانستیم کنار هم بگذاریم توانائی برابری با خصوصیات جامع الاطراف کلام خداوند متعال در قرآن مجید را نداشتند .دو سوره فاتحه الکتاب و اخلاص که در نمازهای روزانه به صورت عادی میخوانیم را اگر با توجه قلبی و نیت خالص مطالعه و قرائت کنید ، بی اختیار اشک از چشمانتان جاری خواهد شد و وجودتان از بزرگی کلام خدا به لرزه خواهد افتاد و در نهایت قلبتان به حول و قوه الهی ، سکینه خواهد یافت ، من فکر میکنم تنها قلبی میتواند آن را درک کند که از خداوند متعال در این خصوص یاری و کمک خواسته و به میزان خلوص نیت قلبی ، اذن الهی بر آن تعلق گرفته باشد . الله اعلم

    1. ایمانور می گوید

      با سلام و احترام
      از لطف جنابعالی بسیار سپاسگزاریم
      ممنون از پیام شما

  2. پارسا می گوید

    بزرگ ترین اعجاز قران سادگی وهمه فهم بودن ان است خداوند بسیار ساده وروان با بندگان صحبت کرده طوری که احساس میکنی چقدر خداوندبهت نزدیکه خدا صریح وبدون حاشیه رفتن و دور از پیچیدگی های ادبی با بندگانش سخن میگوید مشکل از جایی شروع میشه که فرقه های اسلام میخواهند دین وایین خود را با قران اثبات کنن وچون نیست هر فرقه تفسیر های گوناگونی بنفع خود درست کردن و به طرف مخالف خود میگوید حرف ودین ما درست است زیرا قران پیچیدست وشما معنی ان را نمیدانید!!! مثلا خداوند میفرماید درحال مستی به نماز نایستید یه عده میگویند پس مستی قبل وبعد نماز اشکال نداره !!!!!!

  3. حکیم زاده می گوید

    سلام علیکم طبتم
    بدرستی میدانید که کل آیات قرآن از اوزان شعری وعروضی ترکیب شده است آن هم ترکیبی که هنگام قراءت گویا داریم نثر میخوانیم
    آیا میدانید که آیات قرآن دارای اوزانی است که در شعر عرب اصلا وجود ندارد که میتوان به آنها اوزان عروضی نام نهاد
    آیا میدانید که خود نثر عربی هرچند بلیغ وادیب باشد در آن اوزان شعری نمایا میگردد
    آیا میدانید که در قرآن کریم اوزانی وجود دارد که بیشتر در شعر فارسی به کار برده شده است
    با علم عروض میشود همه قرآن را مثال زد
    اگر این مسئله مورد بحث وبررسی قرار گیرد
    آنگاه خصوصیت آهنگین بودن بیان قرآنی برای ما آشکار میگردد
    به امید روز که به این حقیقت پی ببریم

    1. ایمانور می گوید

      با سلام و احترام و تشکر از نکته سنجی شما
      در مورد اعجاز قرآن باید گفت: قرآن کریم یک کتاب آسمانی است با مجموعه‌ای از خصوصیات، که آوردن کلامی مشابه قرآن که همه این خصوصیات را داشته باشد ممکن نیست. قرآن، فصیح است، بلیغ است، آهنگین و بسیار روان است، مطالب بسیار ارزشمند و معانی بلند در غالب روان که برای همگان قابل فهم است ارایه شده، قرآن گاهی خبر از غیب می‌دهد و موارد بسیار دیگر.
      اگر ما اعجاز قرآن را محدود به یک خصوصیت کنیم، مثلا فصاحت یا روان بودن و شیوایی؛ در این صورت ممکن است کسی اشکال کند که دیوان حافظ یا گلستان سعدی هم همینطور است بسیار شیوا و زیبا است و سالیان سال است که کسی نمی‌تواند مثل آن را بیاورد.
      ولی قرآن فراتر از اینها است و کاملتر از همه اینها است. مجموعه‌ای از خصوصیات را دارد که هیچ نوشته‌ای را نمی‌توان یافت که این مجموعه برتری‌ها را در کنار هم داشته باشد. البته یکی از این خصوصیات هم اوزان عروضی است و خصوصیات دیگر…

      1. سید محمد علی حکیم زاده می گوید

        سلام عليكم
        هرگز قرآن را نمیتوان با هیچ کدام از شعر شعرا مقایسه کرد
        استاد عزیز سخن از وجود اوزان شعری نیست بلکه سخن از نحوه ترکیب لفظی قرآن است که آن را با سایر بیان عرب متمایز میکند
        سخن آن است که تمییز دهیم این بیان عربی بیانیست الهی نه بشری
        سخن آن است که قرآن با تمام روانی وسلاست بیان که دارد بسیار بیلغ است
        اما بیا عرب چه در شعر وچه در نثر با تمام قدرت بلاغتی که داشتند به این روانی نبود
        بس چرا حتی به اندازه ی معانی که در شعر ونثرشان می آوردند نتوانستند مانند این بیان بیاورند
        راز در تصرّف نه در صرفه است
        آنچه که در بیان قرآنی آمده است ترکیبی که در بیان عرب هرگز یافت نمیشود
        نعوذ بالله سخن از شعر وشاعریت در کار نیست
        سخن فقط از بیان آن هم مطلق بیان است بدون هیچ محدودیّت
        اگر به ترکیبی که در بیان قرآن وجود دارد کاملا پی برده شود آنگاه بسیاری از مسائل حل خواهد شد
        وهیچکس نمی تواند ادعای آن کند که بیان قرآن بیانیست بشری
        استاد گرامی سخن تفصیل وتوضیح دارد که این که در این مجمل جای گنجایش آنرا ندارد

        با سپاس از صبر وشکیبائیتان

      2. ایمانور می گوید

        با سلام و احترام
        بله این یکی از ابعاد اعجاز قرآن است.
        اما عرض ما این است که اعجاز قرآن فقط در وزن و عروض نیست بلکه ابعاد دیگری هم دارد. که توضیح آنرا قبلا عرض کردیم.
        البته برخی از دانشمندان معتقدند که کل این مجموعه، اعجاز قرآن است. برخی هم معتقدند هر کدام به تنهایی یک معجزه است.
        از توجه شما سپاسگزاریم

      3. سید محمد علی حکیم زاده می گوید

        سلام علیکم
        استاد گرامی سخن در باره مطلق بیان است همانگونه که خداوند میفرمایند (انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون) وآیاتی چند نیز وجود دارند که تأکید بر مطلق بیان عربی بودن وسخن از یک خصوصیت نیست
        مثلا عروض را اگر بر بیان عرب (نثر)عرضه کنیم در نثر عرب اوزان شعری وبعضی تراکیب عروضی زیبائی خواهیم یافت اما به طور پراکنده ونا هماهنگ
        خود این پاسخی میتواند باشد برای کسانی که میگویند چرا قرآن اوزان شعری دارد
        که در جوب آنها بگوئیم در نثر بیان عرب نیز اوزان شعری وجود دارد
        اما قرآن پیوسته خواننده ی خودرا از وزنی به وزنی دیگر وبه طور پیوسته منتقل میکند وهماهنگ ومنسجم با تمام ابعادی که در محتوای خود دارد
        هرگز بیان عرب چنین بعدی ندارد وشاعر به هیچ وجه نمیتواند بین اوزان مختلف جمع کند ودر ترکیب آنها چنین تصرّفی بیاورد
        اصلا شعر بایستی بر یک وزن واحدی پیاده شود هر قصیده بر مبنای یک وزن شعری کاملی پیاده شده است واگر اوزانی مختلف در یگ قصیده آورده شود آن بیان از رونق شعر می افتد وبی ارزش میشود چون ذهنیت شاعر بر یک وزن واحدی تسلط دارد
        اما بیان رحمان الذی علم القرآن با تمام ابعادی که دارد در محتوای آن از اوزانی مختلف ترکیب شده است ودر اوج فصاحت وبلاغت است وهرگز بعد شعری ندارد
        خواهشمندم به این نکته توجه لازم شود
        با سپاس

      4. ایمانور می گوید

        با سلام و احترام
        بله همینطور است یکی از نکات اعجاز قرآن همین است که فقرات مختلف با محتوای مفهومی متفاوت و همچنین ساختار ادبی متفاوت در کنار هم قرار گرفته‌اند درحالی‌که هیچ تضادی با هم ندارند بلکه اتفاقا یک هم افزایی و زیبایی خاصی را ایجاد کرده‌اند.
        همینطور که شما بیان کردید اگر این اتفاق در هر متن دیگری بیافتد باعث ایجاد یک پراکندگی و بی‌نظمی در آن می‌شود.
        از توجه شما سپاسگزاریم

  4. حکیم زاده می گوید

    سلام علیکم طبتم
    آنچه که باید آشکار شود و به اثبات برسد این است که نوع بیان قرآنی اس که بیانی عربی میباشد ودر آیاتی چند در قرآن به عربی بودن آن اشاره شده است این بیان محض بیان الهی میباشد
    وچرا عرب با تمام سلاست وروانی که قرآن دارد نتوانستند مانند آن بیاورند در حالی که از قوّت فصاحت وبلاغت برخردار بودند وچرا هنگام آوردن مانند آن سخنشان از رونق بلاغت بی مایه گردید
    اگر نص قرآنی با علم عروض بررسی شود عجیب بودن واعجاز بودن این بیان آشکار میگردد
    با تشکر

  5. حکیم زاده می گوید

    سلام علیکم طبتم
    اگر ترکیب لفظی آیات قرآن در مقایسه با عموم بیان عرب بررسی شود آنگاه محض الهی بودن بیان قرآنی برای ما آشکار میگردد وخواهیم دانست که چرا عرب به آن شعر گفتند وچرا نتوانستند مانند آن بیاورند و… بسیاری از مسائل برای ما حل خواهد شد ، واین بررسی فقط از راه علم عروض امکان پذیر است علمی که احمد بن خلیل فراهیدی آنرا برای شناخت اوزان شعری وضع کرده
    وخواهیم دانست که بیان قرآنی چه نظمی وپیچیدگی خاصی دارد
    ومعنی ومفهوم بعضی از آیات قرآن که به نظر می آید در این خصوص آمده اند واضح میگردد
    لطفا به این نکته مهم توجه لازم را داشته باشیم
    با تشکر

    1. ایمانور می گوید

      با سلام و احترام
      البته از سیاق آیات شریفه به نظر میرسد اینکه برخی از افراد در آن زمان قرآن را به شعر تشبیه می‌کردند برای پایین آوردن ارزش آن بوده و قرآن کریم آن را نفی می‌کند

      1. سید محمد علی حکیم زاده می گوید

        سلام وعرض ادب واحترام
        مگر شعر در قوم عرب بی ارزش وبی مایه بوده است که میخواهند از ارزش قرآن کم کنند کسی که چنین ادعائی میکند هیچ مایه ای از ادبیات وشناخت شعر ندارد
        هرگز چنین منطقی قابل قبول نیست
        بلکه بیان قرآن خود بعدی بسیار عجیب دارد وهنگامی که عرب گفتند شعر است اشاره به هماندبعد عجیب آن دارند
        مطمئن باشیم که آیات قرآن ترکیبی شبیه شعر دارد اما هرگز شعر نیستند ونمیتوان آن را در زمره شعر شمرد
        واین مطلب عجیب قرآنی فقط وفقط با علم عروض میتوانیم آنرا درک کنیم وبه عجیب بودن ومعجز بودن این بیان پی ببریم

        والسلام علیکم اوّلا واخیرا

      2. ایمانور می گوید

        با سلام و عرض ادب و احترام
        در قرآن کریم در مورد شعر در چهار آیه شریفه سخن به میان آمده آن هم با لفظ «شاعر».
        مثلا در آیه ۵ سوره انبیا آمده: بل هو شاعر: یعنی او خیال پرداز است. مشرکان گفتند پیامبر توهمات و خواب و خیال خود را در قرآن آورده.
        یا در آیه ۳۶ صافات آمده: لشاعر مجنون: شاعر در کنار مجنون آمده. یعنی صفت بدی را بیان می‌کند. پس منظور خیال پردازی به معنای بدش است نه هنر و شعر مصطلح ما.
        آیه ۳۰ طور و ۴۱ حاقه هم شاعر بودن پیامبر را نفی می‌کند.
        ما نمی‌گوییم شعر و شاعری در آن زمان نبوده یا بد بوده بلکه لفظ شعر در زبان عرب فقط به معنای شعر مصطلح در فارسی نیست و معنای عام‌تری دارد که شعر فارسی را هم دربر می‌گیرد. اما شعر در قرآن به معنای خوبش به کار نرفته. یعنی مشرکان برای طعنه زدن به پیامبر و تحقیر پیامبر اکرم (ص) به او می‌گفتند شاعر.

  6. سید محمد علی حکیم زاده می گوید

    بنظر می آید که اعجاز قرآن فقط اعجاز بیانی میباشد وسایر آنچه در باره قرآن به عنوان اعجاز گفته می شود میتواند در صورت ثبوت صحت آن جزو معارف قرآنی شمرده شود نه اعجاز
    قرائن نشان میدهند که عرب نتوانستند مانند این بیان بیاورند با تمام قوتی وقدرتی که در بیان داشتند
    از کتابهای اعجاز چنین نیز فهمیده میشود که اعجاز قرآن بیانی میباشد که تا کنون هیچ تعریفی جامع ومانع برای اعجاز قرآن گفته نشده است

    1. ایمانور می گوید

      با سلام و احترام
      آنچه بیشتر به آن پرداخته شده بحث اعجاز بیانی است شاید یکی از دلایل آن در دسترس بودن و وضوح آن برای همگان است.
      اما مسلما ابعاد اعجاز قرآن به این موضوع محدود نمی‌شود. این مطلب در کتب مختلف و در طول تاریخ توسط دانشمندان و محققین بیان شده. همانطور که در مقاله هم به آن اشاره شده است.