آراستگی

یکی از خصوصیاتی که در سیرۀ معصومین (ع) زیاد به چشم می‌خورد اهمیت و اهتمام ایشان به آراستگی و زیبایی است. خداوند متعال مظهر طهارت و زیبایی است و آراستگی را دوست دارد. در روایات اسلامی توصیه‌های فراوانی در مورد نظافت و آراستگی دیده می‌شود. برخی از مطالب مطرح شده در این مقاله عبارتند از:

  • دستورات اسلام برای آراستگی
  • ضرورت سخن گفتن از نعمت‌های پروردگار با آراستن خود
  • برخی از مصادیق آراستگی
  • تأکید اسلام بر پاکیزگی و نظافت

چکیده

  • یکی از ویژگی‌های معصومین (ع)، آراستگی است.

  • آراستگی یعنی رسیدگی به ظاهر و تمیز و نظیف بودن. آراستگی آمیزه‌ای است از تمیزی و طهارت و زیبایی.

  • آراستگی لزوماً به معنای دارندگی و ثروت‌اندوزی نیست بلکه پاکیزگی و دوری از پلیدی، بی‌نظمی و کثیفی نشانۀ آراستگی است.

  • پیامبر (ص) و ائمه (ع) بسیار به آراستگی خود اهمیّت می‌دادند و دیگران را به این امر توصیه می‌کردند و آن را از نشانه‌های اسلام می‌دانستند.

آراستگی

 آراستگی آمیزه‌ای است از تمیزی و طهارت و زیبایی. خداوند طاهر و نظیف است و طهارت و نظافت را دوست دارد.

دربارۀ آراستگی روایات فراوانی از رسول خدا (ص) در مجموعه‌های حدیثی فریقین (یعنی شیعی و سنی) وجود دارد همچنین روایات بسیاری از امامان معصوم (ع) در این‌باره وارد شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

دستورات اسلام برای آراستگی

می‌فرمودند: کسی که مو دارد، بایستی آن را کوتاه یا مرتب کند و به خوبی سامان بخشد. ایشان روزی چشمشان به مردی افتاد که محاسن بلندی داشت. فرمودند که چه می‌شد اگر محاسن خود را اصلاح کند. خبر به آن مرد رسید و محاسن خود را اصلاح کرد به گونه‌ای که نه کوتاه بود و نه بلند. سپس به دیدار رسول خدا (ص) آمد. آن حضرت با دیدنش فرمودند: این‌گونه اصلاح کنید.[1]

همواره اصحاب خود را امر می‌فرمود که موهای خود را کوتاه کنند، مسواک بزنند، آراسته و پاکیزه باشند، زیرا یهودیان چنین نکردند و زنانشان به زناکاری متمایل شدند.[2] آن حضرت از بانوان می‌خواست که ناخن‌هایشان را بلند کنند و آن را زینت و مایۀ آراستگی خانم‌ها می‌دانست.[3] راوی می‌گوید که روزی در محضر پیامبر اکرم (ص) با لباسی ژولیده نشسته بودم. حضرت از من پرسیدند: دارایی داری؟ عرض کردم: بله ای رسول خدا؛ از هر نوعش دارم. فرمودند:

هنگامی که پروردگار به تو دارایی و ثروت می‌دهد دوسـت دارد تأثیرش در تو دیده شود.

 آن حضرت فرمودند: خداوند دوست دارد هرگاه بنده‌ای نزد دوستانش برود، خود را بیاراید.[4]

مولای متقیان امیر مومنان (ع) نیز در آراستگی و نظافت و رعایت بهداشت بسیار کوشا بوده‌اند. می‌فرمودند:

لباس‌های خویش را بشویید؛ موهایتان را اصلاح کنید؛ مسواک بزنید؛ خود را بیارایید و پاکیزه باشید.[5]

 برای آراستگی و مقدار و چراییِ آن می‌فرمودند:

برای برادران دینی خود چنان خود را بیارایید که دوست دارید یک فرد بیگانه شما را در بهترین حالت ببیند.[6]

آن حضرت بر کوتاه کردن ناخن تأکید می‌ورزیدند و می‌فرمودند که گرفتن ناخن عامل پیشگیری از بیماری بزرگ است.[7] می‌فرمودند که دو رکعت نماز با مسواک نزد خداوند محبوب‌تر است از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک.[8] علاوه بر مسواک و خلال دندان، بر دهان‌شویه نیز تأکید می‌کردند[9] که سومین قانون دندانپزشکی نزد دندانپزشکان جهان است. خلال دندان[10] در کنار مسواک و دهان‌شویه همواره مورد تأکید آن حضرت بود. همچنین سفارش می‌فرمودند که خانه‌های خود را از تار عنکبوت تمیز کنید،[11] و موهای چیده شده را دفن کنید.[12]

ضرورت سخن گفتن از نعمت‌های پروردگار

این سخن معروف است و به مَثَل تبدیل شده است که: النَّظافَةُ مِنَ الإِيمانِ[13] یکی از مصادیق این آیه شریفه آراستگی و ظاهر زیباست:

«وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث‏»[14]

 و امّا از نعمت پروردگارت گزارش کن.

چگونه می‌توان به این فرمان صریح الهی عمل کرد و از نعمت‌های پروردگار سخن گفت و دیگران را آگاه کرد؟ قطعاً استفاده از خود نعمت بهترین راه است. وقتی لباس تمیز و آراسته بپوشیم، وقتی سر و صورت و تنِ ما تمیز و مرتب و آراسته باشد، وقتی موهای خود را پیراسته و منظم کنیم، عملاً از نعمت‌های پروردگارمان سخن گفته‌ایم و به دیگران فهمانده‌ایم که ما از طرف خدا این همه نعمت را دریافت کرده‌ایم.

آراستگی لزوماً به معنای دارندگی و ثروت‌اندوزی نیست؛ بلکه صرف تمیز بودن، و دوری از پلیدی و بی‌نظمی و کثیفی نشانۀ آراستگی است. ژولیده نبودن، نامنظم و نامرتب نپوشیدن، تمیز بودن و پیراستن موهای سر و صورت نشانۀ آراستگی و زیبایی است. ائمّۀ معصومین (ع) همین را تبیین و تأکید و تعلیم می‌کنند. گزارش کرده‌اند که رسول اکرم (ص) هنگام خروج از خانه، آن‌قدر به خود می‌رسیدند و به نظم مو و لباس و موهای سر و صورت و زیبایی ظاهری می‌پرداختند که برخی زنان آن حضرت می‌پرسیدند که علت آن را جویا می‌شدند. این همه‌ شانه زدن و معطر کردن برای چیست؟

شخصی از امام صادق (ع) پرسید که معنای این آیه چیست؟ وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث فرمودند:

 یعنی آدمی لباس خود را پاکیزه کند، عطر بزند، خانۀ خود را با گچ سفید کند، و آستانۀ خانۀ خود را هماره جارو بزند.[15]

 این چهار چیز نمونه‌ای هستند برای فهمیدن معنایی «ضرورت سخن گفتن و گزارش کردن از نعمت پروردگار». با پی بردن به این چهار کار می‌توان فهمید که جز این‌ها چه می‌توان کرد.

در روایت آمده است که خداوند زیباست و زیبایی را دوست می‌دارد و از پلشتی و کثیفی نفرت دارد. بی‌تردید خداوند هرگاه نعمتی را به بنده‌ای بدهد دوست دارد که اثر آن نعمت بر تن و اندام او آشکار باشد.

برخی از مصادیق آراستگی

اکنون چند مثال دربارۀ آراستگی را طرح می‌کنیم: رسول‌الله (ص) فرمود: از سنّت و پایبندی به سنّت آن است که از سبیل را کوتاه کنی[16] (و کوتاه‌تر از ریش باشد). یعنی نبایستی سبیل در دهان بیفتد بلکه بالای لب باشد. این مطلب از نشانه‌های آراستگی آدمی است. در روایت آمده است که امیر مؤمنان (ع) فرموده‌اند:

أَخذُ الشّارِبِ مِنَ النَّظافَةِ وَ هُوَ مِنَ السُّنَّةِ الطّيّب[17]

 زدودن و کوتاه کردن سبیل از نشانه‌های پیروی از سنّت است و سنّت بسیار پاک و مطهری است.

 نیز در روایت بر زدودن و گرفتن ناخن بسیار تأکید شده است. امام باقر (ع) فرموده‌اند:              ناخن‌ها را کوتاه کنید، تا محل پناه گرفتن شیطان نشوند.[18] در این‌جا منظور از شیطان میکروب است، چون در عربی گاه واژۀ شیطان به هر پلیدی اطلاق می‌شود، به خلاف واژۀ ابلیس که فقط و فقط بر همان شیطان رویگردان از سجده اطلاق می‌شود و اسم خاص است. اما شیطان اسم عام است و به صورت جمع هم می‌آید: شَيَاطِينِ الجِنِّ وَ الإِنسِ[19] بنابراین برای فهماندن پلیدی میکروب از اسم عامِ شیطان استفاده می‌کردند. مثال دیگری بزنیم: مسواک زدن از نشانه‌های مهم آراستگی است. امیر مؤمنان (ع) فرموده‌اند:

 السِّواكُ مَطهَرَةٌ لِلفَمِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ[20]

 مسواک زدن مایۀ تمیزی دهان و رضایت پروردگار است.

 امام رضا (ع) پنج مسواک داشتند، به تعداد پنج نمازِ روزانه، و هر کدامشان را در  ظرفی مخصوص نهاده بودند. برای نماز صبح مسواکی جدا و برای نماز ظهر مسواکی دیگر و عصر و مغرب و عشاء، هر کدامشان مسواکی جدا در ظرفی جدا داشتند. امیر مؤمنان (ع) می‌فرمودند:

دو رکعت نماز با مسواک نزد خداوند محبوب‌تر است از هفتاد رکعتِ بدون مسواک.[21]

 آن حضرت همواره از خلال دندان استفاده می‌کردند و دیگران را نیز به این کار فرا می‌خواندند.[22] لذا خلال کردن از امور مستحب است.[23] علاوه بر مسواک و خلال، فرمان می‌دادند که از دهان‌شویه استفاده شود.[24] ایشان با نمک ترکیب خاصی از دهان‌شویه‌‌ ساخته بودند و با آن محیط دهان را می‌شستند. رسول اکرم (ص) پیوسته مؤمنان را به مسواک و رعایت نظافت دهان و دندان ترغیب می‌کردند. بنابراین می‌فرمودند: هیچ‌گاه جبرئیل نزد من نیامد، جز آن‌که مرا به مسواک زدن سفارش فرمود.[25] و نیز فرموده‌اند: اگر مردم از فواید مسواک زدن آگاه می‌بودند، آن را با خود به بستر می‌بردند.[26] نیز آن حضرت خطاب به مولای متقیان امیر مؤمنان علی (ع) فرموده‌اند: ای علی، با هر وضویی که برای نماز می‌گیری حتماً مسواک بزن.[27] نیز می‌فرمودند:

در دهان‌های شما مجرایی است برای گفت‌وگو با پروردگار است. پس خواستنی‌ترین دهان نزد خداوند سبحان خوشبوترین دهان است. بنابراین، تا می‌توانید دهان‌هایتان را خوشبو کنید.[28]

 آن حضرت هر شب سه مرتبه مسواک می‌زدند قبل از خواب و بعد از بیدار شدن و پیش از رفتن به مسجد.[29] دندان‌های خود را خلال می‌کرد و می‌فرمود: خلال کردن دهان را خوشبو می‌کند.[30]

موضوع معطر کردن و خوشبو بودن از موضوعات مورد تأکید دین است. موضوعات دیگری همچون کوتاه کردن مو، انگشتری عقیق و فیروزه و رنگ کردن موی صورت و سر و خضاب کردن از مصادیق آراستگی و امور مورد تأکید رسول اکرم (ص) است. در روایات تاریخی و دینی می‌خوانیم که:

خَضَبَ النَّبِیُّ وَ الحُسَينُ بنُ عَلِیٍّ وَ أَبُو جَعفَرٍ  بِالكَتَمِ [31]

رسول‌الله و امام حسین و امام باقر (ع) با مادۀ رنگی به نام «کتم» که رنگ ثابت دارد، خود را خضاب کردند.خضاب یعنی رنگ کردن موهای صورت.

تأکید اسلام بر پاکیزگی و نظافت

 دربارۀ نظافت از رسول‌الله (ص) نقل شده است که فرمودند:

تَنَظّفوا بِكلِّ ما استَطَعتُم فإنَّ اللَّهَ تَعالى بُنىَ الإسلامُ على النّظافة و لَن يَدخُل الجَنّة إلّا كُلّ نَظيف[32]

با هر آنچه می‌توانید نظافت کنید. زیراخداوند متعال اسلام را براساس نظافت استوار فرموده است. هرگز کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر آن‌که نظیف و پاکیزه باشد.

اسلام بر پاکیزگی بسیار تأکید کرده است. یکی از دلایل این‌که این همه غسل مستحبی در اسلام وجود دارد همین اهمیّت دادن به نظافت است. غسل جمعه آن‌‌قدر مهم و مورد تأکید بوده که گاه در روایت از تعابیر واجب از آن یاد شده است، که این تعبیر از باب استحباب بسیار مؤکد است نه واجب شرعی؛ اهمیّت غسل جمعه به قدری است که برخی فقها فرموده‌اند که می‌توان به جای وضوی نماز واجب با آن نماز خواند. غسل اوّل ماه، غسل نیمۀ ماه، غسل برخی شب‌های ماه رمضان، غسل مناسبت‌های خاص و غسل زیارت‌ها نشانۀ تأکید اسلام بر نظافت و پاکیزگی است. إنَّ الإِسلامَ نَظيفٌ[33] سخنی است فراگیر و کلّی که از زبان مبارک رسول خدا (ص) بیان شده است. اسلام پاکیزه است. و طبعاً اگر اسلام پاکیزه باشد مسلمانان نیز بایستی همواره پاکیزه باشند.

پاکیزگی در اسلام محدود به فرد نیست، بلکه به نظافت محیط زیستِ فردی و اجتماعی و طبیعت نیز تأکید شده است. چندین روایت در دست است که بر نگذاشتن زباله در خانه، معابر عمومی، جلوی درِ منزل، راه‌ها، زیر درختان بارده، رودخانه‌ها، و طبیعت تأکید می‌کنند.

مؤمن باید همیشه زیبا و تمیز باشد نه ژولید و کثیف. عالمان دین که عمر خود را در فهم روایات و آیات گذرانده‌‌اند، چه چهرۀ دل­پذیر و دل­نشینی دارند! محاسن شانه کرده و لباس‌های تمیز  نشانۀ اهمیت دادن دین به امر نظافت و آراستگی است.

Cinque Terre

سبک زندگی

این مقاله بخشی از دوره سبک زندگی با موضوع اخلاق و سیره معصومین (ع) است که در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. دوره سبک زندگی توسط اساتید ارجمند دکتر سید محسن میرباقری، دکتر رفیعی و حجه‌الاسلام حسینی قمی تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این دوره به اینجا مراجعه کنید.


[1]. بحار الأنوار، ج 73، ص 113؛ اصول کافی، ج 6، ص 488.

[2]. کنزالعمال، ج 6، ص 640.

[3]. بحار الانوار، ج 76، ص 123؛ مکارم الاخلاق، ج 1، ص 66.

[4]. بحار الانوار، ج 73، ص 83.

[5]. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 403؛ وسائل الشیعه، ج 1، ص 419.

[6]. اصول کافی، ج 2، ص 439.

[7]. مستدرک سفینة البحار، ج 7، ص 8.

[8]. بحار الانوار، ج 81، ص 329.

[9]. همان، ج 63، ص 437.

[10]. همان، ج 63، ص 438.

[11]. بحار الانوار، ج 73، ص 177.

[12]. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 411؛ دعائم الاسلام، ج 1، ص 329.

[13]. مستدرک الوسائل، ج 16، ص 319.

[14]. سورۀضحی، آیۀ 11.

[15]. الکافی، ج 2، ص 341.

[16]. الکافی، ج 6، ص 487.

[17]. تحف العقول، ص 100.

[18]. کافی، ج 6، ص 490. آن حضرت ناخن را لانۀ شیطان می‌داند و مایۀ فراموشی.

[19]. انعام، آیۀ 112.

[20]. الکافی، ج 6، ص 495.

[21]. بحار الانوار، ج 81، ص 329.

[22]. همان، ج 63، ص 437.

[23]. وسائل الشیعة، ج 24، ص 420.

[24]. وسائل الشیعة، ج 63، ص 438.

[25]. بحار الانوار، ج 73، ص 139.

[26]. دعائم الاسلام، ج 1، ص 119.

[27]. اصول کافی، ج 6، ص 469؛ تحف العقول، ص 14؛ المحاسن، ج 2، ص 561.

[28]. بحار الانوار، ج 73، ص 131؛ المحاسن، ج 2، ص 559.

[29]. بحار الانوار، ج 16، ص 254؛ مکارم الاخلاق، ج 1، ص 39.

[30]. اصول کافی، ج 6، ص 376، بحار الانوار، ج 63، ص 493؛ من لا یحضر الفقیه، ج 3، ص 357.

[31]. بحار الانوار، ج 73، ص 101.

[32]. نهج الفصاحة، ص 391.

[33]. همان، ص 276.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

انس با قرآن