مدارا در اسلام

رفق و مدارا یکی از اصول حاکم بر زندگی معصومین (ع) است. سیره معصومین (ع) بر این بوده که با مردم حتی در موارد لغزش و خطا با ملاطفت و مهربانی برخورد می‌کردند. در آموزه‌های اسلامی همانطور که برقراری عدالت اهمیت دارد مدارا و نرمش با انسانها نیز توصیه شده است و این دو در کنار هم باعث رشد جامعه می‌شود. برخی از مطالب مطرح شده در این مقاله عبارتند از:

  • معنای رفق و مدارا
  • اهمیت مدارا با مردم
  • عدالت در کنار مدارا است
  • لزوم جذب حد اکثری

چکیده

  • اصل رفق و مدارا یکی از اصول حاکم بر زندگی معصومین (ع) است.

  • رفق و مدارا در لغت به معنای ملاطفت، مهربانی، تحمّل، راه آمدن، نظر گسترده داشتن و گشادگی است.

  • رفق و مدارار و روش برخورد با مردم در سیرۀ معصومین (ع) یکی از عوامل مهم در هدایت مردم بود.

  • شمار بسیاری از مشرکان که به شیوه‌های مختلف پیامبر اکرم (ص) را آزار داده بودند مشمول گذشت و رحمت ایشان شدند.

رفق و مدارا

یکی از اصول حاکم بر سیرۀ اهل‌بیت (ع) مسأله رفق و مدارا است. آیات و روایات بسیاری محوری بودن و اصل بودن این ویژگی را نشان می‌دهند. پیامبر گرامی خدا (ص) فرمودند:

أَمَرَنی رَبِّی بِمُداراةِ النَّاسِ كَما أَمَرَنی بِأَداءِ الفَرائِضِ [1]

همان‌گونه که پروردگارم به من به انجام دادنِ واجبـات دستور داد، امر کرد که با مردم مدارا کنم.

عدالت همراه با مدارا

این اصل بعد از عدالت و در کنار آن مطرح می‌شود. قرار دادن و نام بردن از این اصل بعد از اصل عدالت بی‌دلیل نیست. عدالت به مقتضای خدای متعال گاهی خشک و دور از نرمی است. از این رو رفق و مدارا متمم و به نوعی مکمل این ویژگی است و خلأ موجود در آن را پر می‌کند. بر همین اساس خداوند متعال از این دو صفت با هم و در پی یکدیگر نام می‌برد.

إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الإِحسانِ [2]

خداوند متعال به عدالت و نیکوکاری فرمان می‌دهد.

معنای رفق و مدارا

بر پایۀ کاربردهای رفق و مدارا در قرآن و حدیث؛ مانند نمونه‌های یاد شده، معناهایی از قبیلِ ملاطفت، مهربانی، تحمّل، راه آمدن، بلند نظری و گشادگی را معادل دو واژۀ رفق و مدارا می‌توان قرار داد. در تعاملات انسانی، چه در رفتار انسان‌ها با یکدیگر و چه در ساحت خانواده‌ها طبعاً پاره‌ای ناملایمات پیش می‌آید که گریزی از آن نیست. امّا اگر قرار باشد تندی و خشونت و برخوردهای خشن بر روابط انسان حکم­فرما شود، پیوسته انرژی انسان در درگیری‌ها هدر خواهد رفت و از هدف و مقصد خود از زندگی باز می‌ماند.

 اصل رفق و مدارا موجب می‌شود سرمایه‌ها و توانایی‌های انسان همه در یک سو و در راه مقصد و هدف غایی‌اش هزینه شود. هنگامی که پیامبر اکرم (ص) به پیامبری مبعوث شدند، خداوند متعال آیۀ زیر را بر او نازل کرد که به واقع دستورالعملی در تبلیغ رسالت و شیوۀ درست برخورد با مردم است.

خُذِ العَفوَ وَ أمُر بِالعُرفِ وَ أَعرِض عَنِ الجاهِلين[3]

گذشت پیشه کن، و به [کار] پسندیده فرمان ده، و از نادانان روی برگردان.

اهمیت مدارا در اسلام

نیز امیر المؤمنین (ع) در اهمیت مدارا و نقش آن در روابط میان انسان‌ها می‌فرماید:

نِعمَ السِّياسَةُ الرِّفقُ [4]

بهترین سیاست‌ورزی، رفق و مدارا است.

با نگاهی به سیرۀ ائمّه معصومین (ع) مصادیق این سخن را می‌توان بسیار یافت. پیامبر گرامی خدا (ص) روزی که مکّه را فتح کردند فرمودند:

اليوم يوم المرحمة [5]

 امروز روز گذشت [و چشم‌پوشی] است.

حال آن‌که انتظار می‌رفت تقاص آن همه ظلم و تعدّی اهل مکّه در حق او و دیگر یارانش را در آن روز می‌گرفت، امّا کاملاً بر خلاف انتظار عموم به سردمداران و بزرگان مکّه فرمود:

فاذهبوا و أنتمُ الطّلقاء[6]

بروید که شما آزاد شدگانید.

این موضوع در بسیاری از مصادر از قبیل سیرۀ ابن هشام و تاریخ یعقوبی ذکر شده است. پیداست که این رفتار پیامبر (ص) که مبتنی بر رفق و مدارا بود باعث سود و برکت فراوانی برای اهل مکّه شد و به دنبال آن بسیاری از مکیان به اسلام گرویدند.

جذب حد اکثری

 معنای رفق و مدارا جذب حداکثری است. رفق، چشم پوشی از مواردی است که در خور اغماض است. آری، خود پیامبر (ص) برخی را مهدور الدّم اعلام کرد؛ کسانی که ریختن خونشان رواست. ولی با صرف نظر از این عدّۀ اندک، شمار بسیاری از مشرکان که به شیوه‌های مختلف پیامبر اکرم (ص) را آزار داده بودند مشمول گذشت و رحمت او شدند. پیامبر (ص) هرگز آنان را نفرین نکرد، بلکه در حق آنان فرمود:

اللَّهُمَّ اغفِر لِقَومی فَإِنَّهُم لَا يَعلَمونَ

 بار پروردگارا، قوم مرا بیامرز، البتّه که آن‌ها [حقیقت را] نمی‌دانند.

رفتار امیر مؤمنان (ع) پس از پایان آمدن جنگ جمل، با کارشکنان و برافروزندگان آتش آن غائله عبرت‌آموز است. حضرت حتی فرماندۀ سپاه دشمن را سوار بر مرکبی کرد و با ملازمانی به سوی مدینه روانه کرد.

البتّه این رفتار حضرت نیز برخلاف انتظار و تصور بسیاری از شاهدان آن واقعۀ هولناک بود؛ واقعه‌ای که پاره‌ای اسناد و روایات شمار کشتگان را تا هفده یا هجده هزار تن نقل کرده‌اند.

در سیرۀ امامان همام، حضرت امام حسن مجتبی و حضرت امام سجّاد (ع) می‌بینیم که شخصی به پدر ایشان توهین می‌کند، امّا حضرت در کمال خونسردی بی‌آنکه از سخنان آن شخص آزرده شود از او سؤال می‌کند: آیا گرسنه هستید؟ می‌خواهید میزبان شما باشم؟ آیا در این شهر غریب‌اید؟ جایی برای سکونت لازم ندارید؟ آیا پول نمی‌خواهید؟…

باری، شمار کسانی که تحت تأثیر اخلاق والای پیامبر و ائمّه (ع) جذب اسلام شدند، بسا بیشتر است از کسانی است که با استدلال‌ها و براهین و معجزات، اسلام را پذیرفتند. این نکته در رفتار ائمّه حائز اهمیت است. در سیرۀ معصومان آنچه بیشتر از همه باعث جذب دیگران می‌شد روش اخلاقی و شیوۀ برخورد آن بزرگواران بود. در تأیید این سخن، خداوند نیز خطاب به پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید:

«وَ لَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ»[7]

 اگر تندخو و بداخلاق بودی، [بسیاری] از گرد تو پراکنده می‌شدند.

واقع آن‌که خوش‌رفتاری و گشاده‌رویی ویژگی و فضیلت والای پیامبر اسلام (ص) است که خداوند در این آیه‌ آن را ستوده است. در جای دیگری نیز آمده است:

«وَ ما أَرسَلناكَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمين»[8]

 و تو را برای جهانیان جز رحمت نفرستادیم.

و در توصیف پیامبر (ص) از زبان یکی از یاران حضرت که دیر زمانی در جوار ایشان زیسته بود آمده است:

كانَ رَسولُ‌اللهِ (ص) مِن أحسَنِ النّاس خُلقاً [9]

پیامبر (ص) از دارندگانِ بهترین اخلاق در میان مردم بود.

این شیوه در زندگانی فرزندان آن حضرت نیز نمایان بود. بررسی تاریخی افرادی که بر اثر رفق و مدارا توسط اهل‌بیت (ع) مجذوب اسلام شدند نوشته و پژوهشی مفصل و فراتر از گنجایشِ مورد بحث ما است. چه بسیار توهین‌ها و ناسزاهایی که معصومان (ع) می‌دیدند و می‌شنیدند امّا با متانت و خویشتن‌داری از کنار آن‌ها می‌گذشتند. در پاره‌ای موارد رفتار ایشان بسیار شگفت‌انگیز و حاوی برکات و فواید ارزشمندی است و مایۀ هدایت شخص ناسزاگو شده است.

چکیدۀ بحث:

 مردم در برخورد با بدی‌ها سه دسته‌اند. دستۀ نخست کسانی هستند که خوبی را با بدی پاسخ می‌دهند. این البتّه کار ناشایستی است. خداوند در خصوص این عده می‌فرماید:

«وَ يَستَعجِلونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبلَ الحَسَنَةِ»[10]

و پیش از پاداش و نیکی شتابزده به بدی روی می‌آورند.

اینان تا بدی هست، خوبی نمی‌کنند. نادرستی و ناشایستی کار این دسته است. امّا دستۀ دوم، خوبی را با خوبی و بدی را با بدی پاسخ می‌دهند. شعار انسان این است که:

 «هَل جَزاءُ الإِحسانِ إِلَّا الإِحسانُ»[11]

 آیا جزای نیکی چیزی جز نیکی است.

و

«جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ»[12]

 جزای بدی، بدی است.

رفتار این دسته اگر لطفی داشته باشد، امری عادی است. در قبال خدمت دیگران خدمت می‌کنند و آزار دیگران را نیز برنمی‌تابند و آن را با آزار پاسخ می‌دهند. طبیعی است که این رفتار چندان اخلاقی نیست. این دو گروه اهل مدارا نیستند.

امّا دستۀ سوم که بهترین شیوه را دارند بر پایۀ این آیه رفتار می‌کنند که می‌فرماید:

«وَ يَدرَءونَ بِالحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولـئِكَ لَهُم عُقبَى الدّارِ»[13]

بدی را با نیکی می‌زدایند و اینان را فرجامِ خوشِ سرای باقی سزاست.

کسانی که بدی را با خوبی پاسخ می‌دهند به پاس این از خود گذشتگی سزاوار بهشت‌اند.

Cinque Terre

سبک زندگی

این مقاله بخشی از دوره سبک زندگی با موضوع اخلاق و سیره معصومین (ع) است که در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. دوره سبک زندگی توسط اساتید ارجمند دکتر سید محسن میرباقری، دکتر رفیعی و حجه‌الاسلام حسینی قمی تدریس شده است. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این دوره به اینجا مراجعه کنید.


[1]. الکافی، ج 2، ص 117.

[2]. سورۀ نحل، آیۀ 90.

[3]. سورۀ اعراف، آیۀ 199.

[4]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 718.

[5]. شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج 17، ص 272.

[6]. منهاج البراعة فی شرح نهج‌البلاغه، ج 18، ص 275.

[7]. سورۀ آل عمران، آیۀ 159.

[8]. سورۀ انبیاء، آیۀ 107.

[9]. کشف الأسرار فی شرح الإستبصار، ج 1، ص 158.

[10]. سورۀ رعد، آیۀ 6.

[11]. سورۀ الرحمن، آیۀ 60.

[12]. سورۀ شوری، آیۀ 40.

[13]. سورۀ رعد، آیۀ 22.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

انس با قرآن