فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از آثاری که برای نماز بیان میشود این است که نماز انسان را از گناهان باز میدارد. یک سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا با اینکه نماز میخوانیم ولی مرتکب گناه هم میشویم؟ چرا برخی از نمازگزاران به راحتی گناه هم میکنند؟ چهکار کنیم که نماز برای ما موثر باشد و آثار نماز را در زندگی خود ببینیم؟ در این مقاله پاسخ این سوالات را از زبان دکتر میرباقری خدمت شما ارائه خواهیم کرد. ابتدا ویدیوی استاد و سپس متن بیانات استاد را مشاهده میفرمایید:
ویدیو: توضیحات دکتر میرباقری درباره اینکه چرا نماز میخوانیم ولی گناه هم میکنیم؟
نماز ظاهری بدون توجه به خداوند
چرا من با اینکه نماز میخوانم ، مقید هم هستم، صبح و ظهر و عصر را میخوانم ولی باز حالم خوب نیست؟ یعنی گاهی اوقات میبینم اینکه گفتهاند نماز من را از فساد نجات میدهد، برای من محقق نشده. من دروغ را هم دارم میگویم. نماز برای دروغ من کاری نکرده. غیبت هم که دارم میکنم. در حالیکه منتظر بودم نماز مانع شود. من راحت دارم غیبت میکنم. صبح هم نمازم را خواندم. از کارم دارم کم میگذارم. سر کار بهجای اینکه 8 ساعت کار کنم 6 ساعت کار میکنم سر دیگری کلاه میگذارم ماشینم تصادفی هست بهجای ماشین سالم میفروشم. یعنی فساد رو فساد، فساد رو فساد، لقمه های شبههناک و حرام و … . چرا این پوسته برای من کارآمد نیست؟
پوسته نماز یا حقیقت نماز؟
استاد: خود شما دارید میفرمایید پوسته. یعنی در درون پوسته باید یک محتوایی باشد. آن محتوا ذکر الله است: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي».[1] آن محتوا خشوع است: «الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ».[2] یعنی وقتی میایستد در مقابل خدا احساس کوچکی میکند. من با همه آلودگی او من را دعوت کرد. من را تحویل میگیرد. دارد به من القاء نورانیت میکند. یک خشوعی میآورد. اگر محتوای آن پوسته تامین بشود قطعا این نماز سازنده خواهد بود.
حقیقت نماز چگونه در ما محقق میشود؟
حال این حقیقت نماز چطوری تامین میشود؟ چکار باید بکنم؟ جواب این است که باید توجه کنید. باید تمرین کنید. ما وقتی به نماز میایستیم شیطان میفهمد که ما در حال عروجیم. نردبانی را تهیه کردیم که از این پله ها بالا برویم. میآید این پله ها را میشکند. یک کاری میکند نگذارد ما بالا برویم. میآید ارتباط ما را با خدا در درون نماز قطع میکند. چیزهایی را گاهی به یاد آدم میآورد که مربوط به 10 سال پیش است. من تا یک ساعت پیش به فکر اینها نبودم. پس معلوم میشود یک نانجیبی دارد روی من کار میکند. من چه باید بکنم؟
در شروع نماز به خدا پناه ببریم. «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ».[3] به پیغمبر اکرم (ص) میگویند این جملات را بگو: «وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ»:[4] خدایا به تو پناه میبرم از وسوسه شیاطین به تو پناه میبرم که آنها اطراف من حاضر نشوند. موقعی که نماز میخوانیم اگر ما مراقب نباشیم شیاطین هجوم میآورند. باید تمرین کنیم در یاد خدا.
در حدیثی نقل شده که خدا در نماز سه بار به مومن نگاه میکند حواسش میرود جای دیگر به دلش میاندازند که آیا در نماز هستی؟ کجایی؟ یک مقدار به یاد خدا است باز ذهنش میرود. دوباره او را متذکر میکنند. اگر بار سوم از خدا غفلت کرد دیگر او را رها میکنند. چون بالاخره از آن طرف فقط شیطان نیست که کار میکند.
یعنی اگر ما موقع نماز به یاد خدا نبودیم مثل این است که سفره را پهن کردیم ولی غذا در آن نمیگذاریم. این ما را سیر نمیکند. البته همیشه یک خورده بالاخره در هر نمازی یاد خدا هست. همین که وضو میگیرد به یاد خدا هست، برای اطاعت فرمان خداست. رو به قبله میایستد در قلبش اطاعت از مولاست. اینها اثر خودش را دارد. اما اگر کسی در طول نماز با خدا باشد بدون شک هر یک نماز یک درجه انسان را بالا میبرد.
توصیه جالب مرحوم رجبعلی خیاط
یک تعبیری میخواندم از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط خیلی جالب بود ایشان یک توصیه رفتاری خیلی کاربردی کرده بودند. میگفتند که شما مثلا نماز صبحی را که میخوانیم با خودتان قرار بگذارید که من تا نماز ظهر خطا نمیکنم. بعد نماز ظهر و عصر را که خواندی بگو من تا نماز مغرب خطا نمیکنم. یعنی این پاسبانی کردن از این لحظه لحظهها بین دو تا فرصتی که ما به حال خودمان هستیم، کاسبی میکنیم، زندگیمان را داریم. چون بعضی وقتها ما خیلی سنگ بزرگ دستمان میگیریم. مثلا میگویم من تا حالا مسیر را اشتباه آمدم من میخواهم از فردا صبح خوب بشوم. تا حالا دروغ میگفتم تا حالا غیبت میکردم دیگر کلا میخواهم فاصله بگیرم. برای الان تا همیشه عمرم خطا نکنم. این خیلی سنگ بزرگی است. چون بالاخره از جهت رفتاری ما عادت کردیم به یک خطاهایی و ترک این خطاها آرام آرام ممکن است نه یکباره.
پس ایشان خیلی راهکار قشنگی میدادند مثلا شما بیایید بین نماز ظهر و عصرتون بگویید من تا مغرب فقط این دو سه ساعت را تحمل میکنم. مثل روزه گرفتن که میگوید من تا مغرب چیزی نمیخورم. اگر بخواهد بگوید من اصلا هیچ وقت نمیخورم از پس نفس برنمیآید. ایشان تاکیدشان این بود که اگر کسی این مراقبت را انجام دهد این به مرور زمان تبدیل به ملکه میشود و این نورانیت کمکم تمایل به گناه را در انسان از بین میبرد.
توصیه روانشناسی
حالا روانشناسی اینجا کمکمان میکند. در روانشناسی میگویند هر رفتاری را که شما 21 روز خودتان را مقید کنید که انجام بدهید این از جهت نهادینه شدن در ضمیر ناخودآگاه شما موثر است. یعنی به تعبیر عرفانی در وجود انسان ایجاد ملکه میکند.
ملکه شدن در متون اخلاقی عرفانی
در متون اخلاقی عرفانی قدیمی، عدد 40 میگفتند میگفتند 40، عدد ملکه است. میقات حضرت موسی هم 40 روز بود. 40 یک آثاری دارد. قرآن در روزه روی 30 روز خیلی حساب باز میکند. میفرماید روزه را اگر بیمار بودید یا مسافر بودید بعدا بگیرید. بعد میگوید: «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»:[5] اینکه میگوییم روزه در مریضی نگیر، خدا میخواهد راحت باشید. اما اینکه میگوید: قضایش را بگیر نمیخواهد سخت بگیرد. دیگر حالا قضایش را چرا بگیریم؟ میگوید «وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ»:[6] در این 30 روز یک آثاری است که خدا میخواهد شما به آن اثر برسید.
شاید هم این عدد در اعمال مختلف متفاوت باشد. بعضی از ملکه ها 40 روز، بعضی ها 30 روز، بعضی ها 21 روز، ولی 40 قطعا عدد ملکه است. پس ما وقتی نماز میخوانیم باید یک تمرین بندگی به صورت مداوم داشته باشیم تا حقیقت نماز در ما محقق شود. در این صورت است که آثار حقیقی نماز در زندگی ما جاری میشود.
خطای نمازگزار بیشتر به چشم میآید
البته من یک نکته را باید عرض بکنم. چون از نمازگزاران از نمازخوانها انتظار کارهای خطا نیست خطاهای اینها بیشتر به چشم میآید. ولی من یک آمار تخمینی شخصی (نه یک آمار علمی) که ما بررسی کردیم. مثلا یک جمعیتی را رویشان دقت کردم. دیدیم در صد نفر مثلا تعداد نمازخوانهایی که هستند گناه در اینها درصدش کمتر است. مال مردم خوردن، کمتر است. بله اینها هم بعضی وقتها نمازشان خیلی خوب نیست. اما اگر یک آمار دقیق بگیریم بالاخره نماز و عبادات یک اثری دارد.
منتها چون انتظار نیست از اینکه نماز میخواند کار بدش خیلی به چشم میآید و از آنکه نماز نمیخواند کار خوبش خیلی به چشم میآید. ولی اگر آمار دقیق بگیریم بهتر روشن میشود. من آمار تخیمنی در یک جمع محدودی دقت کردم دیدم آنهایی که نماز میخوانند گناه هم نمیکنند. میترسند از خدا. نسبت به همسرش هم میترسد بداخلاق باشد.
اثر نماز در قرآن
بله بعضی از نمازخوانها بداخلاق هستند. چون انسان یک معجون عجیبی است. سیاه و سفید نیست. جمع میکند بین خیلی از خوبیها و بدیها. اما روی هم رفته بهتر میشود. این آیه قرآن است که در سوره معارج میگوید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا»[7] انسان حریص آفریده شده. اگر مال دستش هست نم پس نمیدهد. مالش از دستش برود بیچاره میشود. بعد میفرماید: «إِلَّا الْمُصَلِّينَ»:[8] ولی نمازگزاران حریص نیستند. یعنی نمازگزاران حریص آفریده نشدند. یعنی نماز اینها را از حرص پاک کرده. بعد یک شرطی میگذارد میگوید: «الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ»:[9] آنهایی که بر نماز مداومت میکنند.
اثر مداومت بر نماز در روایات
مداومت بر نماز را در احادیث ما و تفاسیر گفتهاند یعنی نوافل شبانه روز. در کافی روایتی است که نمازی که انسان میخواند به مقداری که به یاد خدا است حساب است. البته همهاش صحیح است. ولی آن مقدارش را خدا میپذیرد که به یاد خدا است. 10 درصد است 20 درصد است 90 درصد است؛ همان حساب میشود. بعد یک مژده میدهد میگویند: «الا أن یتمّ النوافل الفرائض»: نوافل مثل نماز شب میآید کمبودها و جاهای خالی نماز واجب را پر میکند. این خیلی مژده بزرگی است. در حقیقت کسی که نوافل شبانه روز را میخواند میشود دائم الصلاة. نماز ذکر الله است پس دائم الذکر است.
امیرالمومنین (ع) فرمودند «دَوامُ الذِّكرِ يُنيرُ القَلبَ وَالفِكرَ»:[10] مداومت در یاد خدا هم دل را نورانی میکند هم فکر را. ما میبینیم در خودمان که اگر گاهی نماز با توجه میخوانیم بعد آدم دیگر رغبت به گناه ندارد.
[1] سوره طه، آیه ۱۴.
[2] سوره مومنون، آیه ۲.
[3] سوره نحل، آیه ۹۸.
[4] سوره مومنون، آیه ۹۷ و ۹۸.
[5] سوره بقره، آیه ۱۸۵.
[6] سوره بقره، آیه ۱۸۵.
[7] سوره معارج، آیه ۱۹ و ۲۰ و ۲۱.
[8] سوره معارج، آیه ۲۲.
[9] سوره معارج، آیه ۲۳.