فهرست مطالب این مقاله را ببینید
وقتی سرگذشت انبیای الهی را مطالعه میکنیم؛ میبینیم یکی از سؤالاتی که در مورد پیامبران پرسیده میشود این است که چرا پیامبر انسان است و فرشته نیست؟ یا چرا یک موجود خارق العاده نیست؛ که همه اعمال و رفتارش به نوعی معجزه باشد؟
در مورد پیامبر گرامی اسلام (ص) میگفتند این چه پیامبری است که غذا میخورد؟ مگر او ادعا ندارد که با خدا رابطه دارد، مگر او مدعی نیست که پیام آسمانی را آورده است؟ گویا توقع داشتند کسی که از طرف خدا آمده، باید با آنها فرق داشته باشد. او مثل ما در بازارها رفت و آمد میکند، او مانند ما خرید میکند.
علت این که پیامبر انسان است و مانند انسانها زندگی میکند چیست؟ این سؤالی است که در این مقاله ضمن بررسی اوصاف پیامبران به آن پاسخ میدهیم.
چکیده
- اوصاف و امتیازات پیامبران از جمله مباحث مربوط به مسأله نبوت است که در آیات متعددی بیان شده است.
- منظور از صفات، آن ویژگیهایی است که شاید دیگران هم واجد آن باشند، اما در پیامبران با هدف خاصی قرار داده شده است.
- از جمله صفات انبیا، از جنس بشر بودن آنها است. یعنی پیامبر انسان است. آیات متعددی اشاره به این دارند که پیامبران از میان مردم و از جنس مردم انتخاب شدهاند و همچون آنان غذا میخورند، میآشامند، ازدواج میکنند و سایر فعالیتهای انسانی را در زندگی خود تجربه میکنند. از این رو از حیث بشر بودن تفاوتی با آنها ندارند و تنها تفاوت ایشان با بشر در این است که بر آنها وحی میشود.
- آیات قرآن فلسفه بشر بودن پیامبران را وظیفۀ پیامبران، که هدایت و تبلیغ است، میداند؛ از این رو برای اینکه مردم به ایشان اقتدا کنند باید از جنس بشر باشند. لذا پیامبر انسان است و از جنس بشر. اگر از جنس فرشتگان باشند، در آن صورت ایمان به غیب معنا نخواهد داشت و رشد و کمالی که در اطاعت و ایمان به غیب است محقق نمیشد؛ پس باید پیامبر انسان باشد و از جنس مردم؛ تا برای آنها الگو باشد و نیز بدین وسیله خداوند متعال بتواند آنها را نسبت به عالم غیب مورد امتحان قرار دهد.
اوصاف پیامبران
در بررسی جایگاه پیامبران در قرآن کریم مواردی مثل آثار و برکات پیامبران، بعثت پیامبران، کیفیت و مراحل هدایت پیامبران، اتمام حجت با آمدن پیامبران مطرح میشود. که در مقاله «جایگاه پیامبران در قرآن» به آن پرداخته شده است.
اما مبحث دیگر، اوصاف و ویژگیهای پیامبران الهی است که قصد داریم آنرا بررسی کنیم. در این رابطه دو محور بررسی میشود: محور اول صفات پیامبران و محور دوم امتیازات پیامبران است.

منظور از صفات آن ویژگیهایی است که شاید دیگران هم آن را داشته باشند اما وجود آن در پیامبران با یک هدف خاصی قرار داده شده است؛ که در این مقاله قصد داریم به آن بپردازیم. منظور از امتیازات آن ویژگیهایی است که دیگران ندارند و صرفاً در انحصار پیامبران الهی است؛ که در سه مقاله «علم پیامبر» و «وحی الهی» و «عصمت پیامبران» به آن پرداخته شده است.
بشر بودن پیامبران ( پیامبر انسان است )
در بخش اول که اوصاف پیامبران الهی باشد عمدتاً به همین نکته اشاره میکنیم که پیامبران الهی از جنس بشر بودند. خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به این نکته اشاره میکند، که پیامبر انسان است و با سایر انسانها تفاوتی از حیث بشر بودن ندارد. که به نمونه هایی از این آیات اشاره میشود.
نکتۀ اول این است که پیامبران از افراد انسانی هستند. خداوند به پیامبراکرم (ص) دستور میدهد که اعلام کند او مانند سایر انسانها است.
﴿قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾ [1]
بگو: جز اين نيست كه من بشرى مانند شما هستم كه به من وحى مىشود كه معبود شما فقط خداى يكتاست پس كسى كه ديدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را اميد دارد، پس بايد كارى شايسته انجام دهد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نكند.
ای پیامبر، بگو که من فقط بشری مانند شما هستم، من فرشته نیستم، و انسان هستم. البته یک تفاوت دارم و آن این است که بر من وحی میشود و بر شما وحی نمیشود.
نکتۀ دوم؛ این است که پیامبران از میان مردم هستند، از دل مردم برخاستهاند. قرآن کریم سخن فرشتگان به دوزخیان را بیان میفرماید:
﴿أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ ءَايَاتِ رَبِّكُمْ وَ يُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هٰذَا﴾ [2]
آيا پيامبرانى از جنس خودتان به سويتان نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند؟
بنابراین، پیامبر انسان است و از بین مردم انتخاب میشوند.
نکتۀ سوم؛ این است که پیامبران الهی مثل سایر انسانها غذا میخورند، میآشامند، ازدواج میکنند و سایر فعالیتهای انسانی را در زندگی خود تجربه میکنند.
﴿وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ﴾ [3]
و ما پيش از تو هيچ يك از پيامبران را نفرستاديم مگر آنکه ایشان نیز غذا مىخوردند و در بازارها راه مىرفتند.
به پیامبر گرامی اسلام (ص) میگفتند این چه پیامبری است که غذا میخورد؟ مگر او ادعا ندارد که با خدا رابطه دارد، مگر او مدعی نیست که پیام آسمانی را آورده است؟ گویا توقع داشتند کسی که از طرف خدا آمده باید با آنها فرق داشته باشد. او مثل ما در بازارها رفت و آمد میکند، او مانند ما خرید میکند. در واقع میپرسیدند چرا پیامبر انسان است؟
خداوند در این آیۀ نورانی اعلام میکند که همۀ پیامبرها این گونه بودند. ما قبل از تو پیامبرانی نفرستادیم مگر اینکه آنها هم غذا میخوردند، و هم انسان بودند، در بازارها تردد میکردند، راه میرفتند، حرکت میکردند، خرید میکردند، ما یحتاج زندگی خود را تهیه میکردند. بارها پیش میآمد پیامبر گرامی اسلام به بازار میرفتند، برای منزل چیزی میخریدند، ومعصومین (ع) همینطور، کار و تلاش میکردند، و مثل بقیۀ مردم برای امرار معاش خود زحمت میکشیدند.
نکتۀ چهارم؛ اینکه پیامبران الهی همسر و فرزند دارند و مثل سایر انسانها ازدواج میکنند، در قرآن کریم خداوند به همسر برخی از پیامبران اشاره میکند:
﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ …﴾ [4]
خدا براى كافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده ….
البته این دو زن، زنهای ناسپاس و گناهکاری بودند و خداوند متعال آنها را به عنوان نمونه ای ناشایست مطرح کرده است.البته اینکه آنها چه رویکردی داشتند بحث دیگری است، ولی آن چیزی که ما میخواهیم از آن استفاده کنیم، این است که پیامبران الهی ازدواج میکردند، همسر و فرزند داشتند. چرا که پیامبر انسان است. حضرت ابراهیم (ع) دعا میکند:
﴿رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي﴾ [5]
پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرار ده، و نيز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرار ده].
نکتۀ پنجم؛ این است که پیامبران الهی مخلد نیستند؛ یعنی پیامبران مانند سایر انسانها مدتی در روی زمین زندگی میکنند و بعد از دنیا میروند. مرگ برای پیامبران الهی هم در نظر گرفته شده است.
﴿وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ﴾ [6]
و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى قرار نداديم پس آيا اگر تو بميرى آنان جاويدان خواهند ماند؟!
آیا آنها توقع دارند مرگشان فرا نرسد و ابدی و جاودانه باشند؟ بنابراین، پیامبران الهی هم از دنیا خواهند رفت. یا در سورۀ زمر میفرماید:
﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ﴾ [7]
بىترديد تو [ای پیامبر] مىميرى و قطعاً آنها هم مىميرند.
﴿كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ [8]
هر نفسی مرگ را خواهد چشید.
این
پنج نکته در ذیل بشر بودن پیامبران الهی بوده ونشان میدهد پیامبر انسان است و
مانند انسانها زندگی میکند. ابعاد این موضوع به خوبی در قرآن کریم تبیین شده است.
ب ـ علت بشر بودن انبیاء (چرا پیامبر انسان است)
مطلب دیگر که با همین صفت بشر بودن پیامبران الهی مرتبط است فلسفۀ بشر بودن است. چرا پیامبران باید بشر باشند؟ علت اینکه خداوند متعال پیامبران را از جنس بشر انتخاب کرده است چیست؟ در این باره نکاتی در آیات قرآن وجود دارد که به دو نکته اشاره میشود.

اسوه بودن
نکتۀ اول؛ این است که مردم بتوانند به پیامبران الهی اقتدا کنند. شما تصور کنید که پیامبر انسان نباشد و پیامبران از جنس مردم نباشند، پیامبران سختیهای زندگی روزمرۀ مردم را درک نکنند و به مردم برنامۀ زندگی بدهند. مثلا بگویند هنگام اذان صبح باید از خواب بیدار شوید و نماز صبح بخوانید، مردم خواهند گفت شما نمیدانید که خوابیدن در این ساعت چه لذتی دارد؟
اگر شما به جای ما بودید این کار را انجام نمیدادید. چرا ما را به کاری وا میدارید که امکانپذیر نیست؟ اما خداوند متعال، پیامبران را از جنس بشر قرار داده است. ایشان در تمامی دستوراتی که به مردم میدهند، پیشرو و پیشگام هستند. نسبت به آنچه که به مردم میگویند خودشان بیشتر از دیگران عمل میکنند. این باعث میشود که بتوان به آنها اقتدا کرد.
قرآن کریم میفرماید:
﴿قُلْ لَوْ كانَ فِي الْأَرْضِ مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَكاً رَسُولاً﴾ [9]
بگو اگر روی زمین ملائکهای بودند که در روی زمین حرکت میکردند و با اطمینان گام بر میداشتند، قطعاً ما برای آنها از آسمان فرشتهای را به عنوان رسول نازل میکردیم.
اگر پیامبر شما که از طرف ما آمده است بشر میباشد، برای این است که خود شما بشر هستید و اگر قرار بود پیامبر از جنس مَلک باشد مخاطبان او هم باید از جنس مَلک باشند. ولی پیامبر انسان است چون خود شما انسان هستید.
زمینه امتحان و ایمان به غیب
نکتۀ دوم، که باعث شده است پیامبران الهی از جنس بشر باشند؛ این است که خداوند انسانها را مورد آزمون قرار میدهد. اگر قرار بود پیامبر از جنس ملائکه و ویژگیهایی از سنخ آنها داشته باشد، در این صورت دیگر ایمان به غیب معنا نداشت. اقتضای امتحان و رشد انسان این است که انسان ببیند بشری مانند خود او معجزهای آورده است و حرفهایی میزند که این حرفها به جان او مینشیند و انسان با دیدن آن به غیب ایمان بیاورد، ایمان به آن غیبی که آن غیب را ندیده اند.
اگر انسان ها بتوانند با چشم ظاهر ملائکه را ببینند دیگر ایمان به غیب بی معنا خواهد بود. ایمان به غیب زمانی مورد توجه است که ما عالم غیب را نبینیم. وقتی عالم غیب را نمیبینیم پس پیامبر انسان است. باید پیامبر ما از جنس خود ما باشد که برای ما قابل رؤیت باشد و به این وسیله خداوند متعال بتواند ما را نسبت به عالم غیب مورد امتحان قرار بدهد. این نکته در چند آیه از قرآن مورد اشاره قرار گرفته است.
﴿وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ﴾ [10]
و گفتند: چرا فرشتهاى [كه در معرض ديد ما قرار گيرد] بر او نازل نشده است؟ اگر فرشتهاى نازل كنيم، كار هلاكت [اين بهانهجويان] تمام مىشود و لحظهاى مهلت نيابند.
قرآن میفرماید اگر ما فرشتهای بفرستیم؛ یعنی قرار باشد پردهها کنار برود و عالم غیب مکشوف بشود کار تمام میشود و دیگر به او مهلت داده نمیشود، اگر کسی ایمان نیاورد تا اینکه عالم غیب را ببیند، در صورتی که چشم او به غیب باز شود مهلت دادن به او بیمعنا خواهد بود.
﴿وَ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا في أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبيراً ﴾ [11]
و افرادی كه به ديدار [قيامت و محاسبه اعمال به وسيله] ما اميد ندارند، گفتند: چرا بر ما فرشتگانى نازل نشد، يا [چرا] پروردگارمان را نمىبينيم؟ به راستى كه خودشان را در درون خود بزرگ شمردند و دچار سركشى بزرگى شدند.
قرآن میفرماید: آنها دچار استکبار شدهاند، آنها خود را خیلی بزرگ دیدند، و مبتلا به خود بزرگ بینی هستند و سرکشی بزرگی کردند که این موضوع زندگی آنها را خراب کرده است. در آیۀ بعد میفرماید:
﴿يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرى يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمينَ﴾ [12]
روزى كه فرشتگان را مىبينند، آن روز براى مجرمان بشارتى نيست.
این آیه شریفه به صورت کنایه بیان می کند؛ دیدن ملائکه مستلزم این است که شما عالم غیب را ببینید، و پردهها کنار برود. پس باید از این دنیا به عالم دیگر سفر کنید و اگر با این حال و اوضاع به عالم دیگر سفر کنید و ملائکه را ببینید پشیمان میشوید که چرا تا به حال ایمان نیاوردید.
بنابراین، اگر پیامبر انسان است و از جنس بشر؛ به این دلیل است که زمینۀ امتحان انسانها در جهت ایمان به غیب فراهم شود و به این وسیله خداوند انسانها را مورد آزمایش قرار دهد. در این نظام آزمایش، رشد و کمال خاصی برای انسان است که برای سایر موجودات چنین رشدی نیست.
امتیازات خاص پیامبران مبحثی است که در سه مقاله «علم پیامبر» و «وحی الهی» و «عصمت پیامبران» به آن پرداخته شده است؛ و علاقهمندان میتوانند به آنها مراجعه کنند.

[1]. سورۀ کهف، آیۀ ۱۱۰.
[2]. سورۀ زمر، آیۀ ۷۱.
[3]. سورۀ فرقان، آیۀ ۲۰.
[4]. سورۀ تحریم، آیۀ 10.
[5]. سورۀ ابراهیم، آیۀ 40.
[6]. سورۀ انبیاء، آیۀ ۳۴.
[7]. سورۀ زمر، آیۀ 30.
[8]. سورۀ آل عمران، آیۀ 185.
[9]. سورۀ اسراء، آیۀ 95.
[10]. سورۀ انعام، آیۀ 8.
[11]. سورۀ فرقان، آیات 21.
[12]. سورۀ فرقان، آیۀ ۲۲.
خیلی ممنون از معلومات خوب شما
از لطف شما سپاسگزاریم