فهرست مطالب این مقاله را ببینید
حفظ زبان یکی از توصیههای مهم اخلاقی در اسلام است. زبان یکی از اعضایی است که در معرض گناهان متعددی قرار دارد. یکی از این گناهان مسخره کردن دیگران و عیب جویی از آنان است. برخی از مطالبی که در این مقاله به آنها پرداخته میشود عبارتند از:
- پرهیز از مسخره کردن اهل ایمان
- پرهیز از عیب جویی و به کار بردن القاب زشت
- پرهیز از سرزنش دیگران
چکیده
- ما باید از مسخره کردن و برتر دانستن خود از دیگران پرهیز کنیم.
- ما از پایان کار خود اطلاعی نداریم و شاید کسانی که آنان را مسخره میکنیم، سرانجامشان بهتر از ما باشد.
- قرآن کریم از عیب جویی و به کار بردن القاب زشت به شدت منع میکند.
- رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که مؤمنی را به خاطر امری سرزنش کند، نمیمیرد تا خود گرفتار آن شود.
پرهیز از مسخره کردن
یکی از اموری که موجب تفرقۀ بین مؤمنان میشود مسخره کردن دیگران است. در سورۀ حجرات اینگونه ذکر شده است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسخَر قَومٌ مِن قَومٍ عَسى أَن يَكُونُوا خَيراً مِنهُمْ وَ لا نِساءٌ مِن نِساءٍ عَسى أَن يَكُنَّ خَيراً مِنْهُنَّ.[1]
ای کسانی که ایمان آوردهاید، گروهی، گروه دیگر را مسخره نکند، چهبسا آنان [که مورد تمسخر واقع شدهاند] بهتر از مسخرهکنندگان باشند. و نیز گروهی از زنان، گروه دیگری از زنان را مسخره نکنند، چهبسا آن زنان [که مسخره شدهاند] بهتر از زنان مسخره کننده باشند.
عدم اطلاع انسان از مقامات دیگران
ما از مقامات دیگر مؤمنان چه اطلاعی داریم؟ نمیتوان هیچیک را کوچک شمرد. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند:
مَنْ ذَهَبَ يَرَى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلًا فَهُوَ مِنَ المُستَكبِرِينَ.[2]
کسی که چنین گمان کند که نسبت به دیگری، برتری و فضیلتی دارد، از مستکبران است.
راوی حدیث که گویا از این کلام امام تعجب کرده است میگوید: ممکن است انسان کسی را که گرفتار گناهان است ببیند و از این جهت که خودش به گناهان آلوده نشده است، برای خود فضلیتی قائل شود. بههرحال ممکن است که شخصی اهل نماز و عبادت و جلسات مذهبی و کارهای خیر باشد، ولی مسلمان دیگری را ببیند که گرفتار گناهان گوناگون شده است. آیا در اینجا هم نمیتواند خود را برتر از آن شخص ببیند؟ امام صادق (ع) در پاسخ به این مطلب فرمودند:
هَيهَاتَ هَيهَاتَ! فَلَعَلَّهُ أَن يَكُونَ قَد غُفِرَ لَهُ مَا أَتَى وَ أَنتَ مَوقُوفٌ مُحَاسَبٌ.
هرگز چنین نیست! شاید [در نهایت] گناهان آن شخص آمرزیده شود و تو همچنان [در پیشگاه خدا] متوقف شده باشی و مورد محاسبه قرار گرفته باشی.
بعد از این، امام (ع) به ساحران زمان فرعون اشاره کردند که برای مقابله با موسی (ع) آمده بودند، ولی عاقبت بهخیر شدند و به آن حضرت ایمان آوردند. باید توجه داشت که یکی از دلایل مسخره کردن دیگران این است که ما از حال آنها بی خبریم. ماجرای ساحران زمان فرعون در چند جا از قرآن کریم آمده است. ازجمله قرآن کریم از زبان آن ساحران نقل میکند که آنان به فرعون چنین گفتند:
أَ إِنَّ لَنا لَأَجراً إِنْ كُنَّا نَحنُ الغالِبينَ.[3]
اگر ما غلبه کنیم، اجر و پاداشی داریم؟
فرعون گفت:
نَعَم وَ إِنَّكُم إِذاً لَمِنَ المُقَرَّبينَ.[4]
بله، در این صورت شما از مقرّبان خواهید شد.
کسانی که به امید نزدیک شدن به درگاه فرعون آمده بودند که در برابر حضرت موسی بایستند، وقتی معجزه موسی (ع) را دیدند گفتند: این سحر نیست. ما خودمان سحرشناس هستیم. این معجزه است. خودشان اولین کسانی شدند که به موسی (ع) ایمان آوردند. فرعون ناراحت شد و آنان را تهدید به قتل کرد، ولی آنها ایستادگی کردند و گفتند:
… فَاقضِ ما أَنتَ قاضٍ إِنَّما تَقضی هذِهِ الحَياةَ الدُّنيا.[5]
… هر حکمی که میخواهی بکن. تو تنها در این زندگی دنیا حکم میکنی.
در آخر کار نیز به شهادت رسیدند.
امام صادق (ع) بهعنوان شاهد، به این داستان اشاره کردند. بههرحال ما نمیدانیم پایان کار ما چیست و هیچگاه نباید خود را بالاتر از دیگران بدانیم و آنان را به استهزاء بگیریم. شاید آنها بهتر از ما باشند یا در آینده، عاقبتشان بهتر از ما بشود.
یکی از دوستان عزیز ما میگفت: در مشهد بودم. روز آخر برای زیارت و وداع رفتم. بعد از زیارت، در گوشۀ حرم، آیتالله مروارید (ره)[6] را دیدم. به محضر ایشان رسیدم و عرض کردم: آقا، ما داریم به شهر خود بازمیگردیم. روز آخر زیارت ماست. در این آخرین وداع از حضرت چه بخواهیم؟ مرحوم آیتالله مروارید کمی تأمّل کرد و فرمود: عاقبت بهخیری بخواهید. از محضر ایشان جدا شدیم، دیدیم مرحوم آیتالله فلسفی[7] در جایی دیگر از حرم مطهر حضور دارد. همین سؤال را تکرار کردیم. ایشان مقداری تأمّل کرد و فرمود: عاقبت بهخیری بخواه. بعد از آن، در گوشهای دیگر از حرم، مرحوم تهرانی[8] را دیدیم. خدمت ایشان رسیدیم و همین سؤال را تکرار کردیم. ایشان هم مقداری تأمّل کرد و فرمود: عاقبت بهخیری بخواه.
واقعاً نمیدانیم پایان کار ما چیست؟ کم نبودند انسانهای صالحی که کارشان به شر و بدی ختم شد و نیز کم نبودند افرادی که در طول زندگی، گرفتار بدی و گناه بودند، ولی پایان کارشان، خوب بود.
مسخره کردن با عیب جویی و القاب زشت
در ادامۀ آیۀ یازدهم از سورۀ حجرات میخوانیم:
وَ لا تَلمِزُوا أَنفُسَكُم وَ لا تَنابَزُوا بِالأَلقابِ بِئسَ الاِسمُ الْفُسُوقُ بَعدَ الإيمانِ وَ مَن لَم يَتُب فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ.
و از یکدیگر عیبجویی نکنید و به یکدیگر لقبهای ناشایست ندهید. پس از ایمان، چقدر نام زشت ناپسند است. و کسانی که توبه نکنند، آنان همان ظالمان هستند.
گاهی میبینیم که در جمعی برای مسخره کردن افراد، لقبهای زشت برای همدیگر قرار دادهاند، تا آنجا که گاهی نام اصلی افراد فراموش شده است. قرآن کریم پس از بیان رفتارهای ناپسند، تشویق میکند که کسانی که گرفتار چنین گناهانی هستند، هرچه زودتر توبه کنند.
پرهیز از سرزنش مؤمن
مؤمن در نزد خدا بسیار عزیز و محترم است، تا آنجا که رسول خدا (ص) فرمود:
مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِشَیءٍ لَم يَمُت حَتَّى يَرتَكِبَه.[9]
کسی که مؤمنی را بهخاطر امری سرزنش کند، نمیمیرد تا خود گرفتار آن شود.
علامه مجلسی (ره) در ذیل این روایت مطرح میکند که این روایت جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را زیر سؤال نمیبرد. کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند از سر دلسوزی چنین میکند، اما سرزنش یا مسخره کردن یا غیبت یا تهمت، از روی دلسوزی نیست، بلکه گویا آن کسی که مرتکب این کارها میشود، در پی ارضاء نفس و لذت بردن است.
[1]. سورۀ حجرات، آیۀ 11.
[2]. کافی، ج8، ص128.
[3]. سورۀ شعراء، آیۀ 41.
[4]. سورۀ شعراء، آیۀ 42.
[5]. سورۀ طه، آیۀ 72.
[6]. آیتالله شیخ حسنعلی مروارید، از علمای بزرگ مشهد، درگذشته به سال ١٣٨٣.
[7]. آیتالله شیخ علی فلسفی، از علمای بزرگ مشهد، درگذشته به سال ١٣٨۴. ایشان برادر آیتالله شیخ محمدتقی فلسفی (واعظ مشهور) است.
[8]. آیتالله میرزا جواد آقا تهرانی، از اساتید اخلاق، درگذشته به سال ١٣۶٨.
[9]. مستدرک الوسائل، ج9، ص111.
عالییییی
از لطف شما سپاسگزاریم
ممنون خداوند خیرتان بدهد.
از لطف شما سپاسگزاریم.