شاخصههای محیط آموزشی خوب
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از نگرانیهای والدین برای فرزندان انتخاب یک محیط آموزشی خوب است. محیط آموزشی باید بتواند در ابعاد مختلف علمی، اخلاقی، اجتماعی، فردی و مذهبی باعث رشد و تکامل فرزند ما شود. در این مقاله به بررسی شاخصههای محیط آموزشی خوب میپردازیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- محیط آموزشی
- شاخصههای محیط آموزشی خوب
- ویژگیهای یک معلّم خوب
- گروه همسالان خوب
- برنامه خوب
چکیده شاخصههای محیط آموزشی خوب:
- یکی از برهههای مهم زندگی هر انسان، آن دورهای است که با محیطهای بیرون خانه مرتبط میشود و خصوصاً دورانی که فرزندان وارد نظام آموزش و پرورش میشوند.
- شاخصههای محیط آموزشی خوب عبارتاند از: معلم خوب، محیط و همسالان خوب، برنامه خوب.
- از ویژگیهای معلم خوب عبارت است از:
- قوت علمی او در مباحث آموزشی.
- مهارت او در ارتباط با دانشآموزان.
- ایمان، تقوا و پایبندی او به مسائل دینی.
- صبر یعنی صبر فعّال نه منفعل.
- کار معلم در موضوع تربیّت عجلهای و پروژهای نیست، بلکه باید دارای استمرار و ثبات باشد.
- معلّم باید کار با بچّهها را دوست داشته باشد و به آن عشق بورزد.
- معلّم باید خوش اخلاق و منظّم باشد و وقت خوبی را برای بچّهها صرف کند.
- رشد و تعالی سیستم تعلیم و تربیت در پی انتظارات منطقی، مطالبه و درخواست والدین شکل میگیرد.
- دانشآموزان از گروه همسالان خود بسیار تأثیرپذیر هستند، تا جایی که گاهی اوقات نقش گروه همسالان از معلّم هم پررنگتر است.
- والدین باید خلاءهای نظام آموزش و پرورش و گروه همسالان را شناسایی و برای پر کردن آن نقش مکمل ایجاد و تقویت کنند. این مکملها میتواند با ایجاد نقش پررنگتر والدین و همسالان شایسته بیرون از محیط مدرسه شکل بگیرد.
- یک برنامه مفید، برنامه همهجانبه است که بتواند همه ابعاد زندگی اجتماعی، عاطفی، مذهبی و علمی دانشآموزان را به طور همزمان رشد دهد.
محیط آموزشی
یکی از برهههای مهم زندگی هر انسان آن دورهای است که با محیطهای بیرون خانه مرتبط میشود و خصوصاً دورانی که فرزندان ما وارد نظام آموزش و پرورش میشوند.
شاید این ورود به نظام آموزش یکی از مهمترین دورههای زندگی انسان باشد و یکی از مهمترین تجربیاتی که هر فرد در طول عمر خود با آن مواجه میشود. لذا برای اینکه ما این تجربه را خوشایند کنیم و این برهه از زندگی را به فرصتی برای رشد و تعالی فرزندان خود تبدیل کنیم، آن فضا و محیطی که فرزند ما وارد آن میشود قطعاً باید دارای یک ویژگی و شاخصههایی باشد که ما در این بخش میخواهیم اینها را بشماریم.
شاخصههای محیط آموزشی خوب
اوّلین نکته این است که اگر ما بخواهیم یک مدرسه خوب را معرّفی کنیم قطعاً باید به چند ویژگی در آن مدرسه توجّه کنیم:
اوّلین ویژگی معلّم است. دومین ویژگی محیطی است که در آن قرار میگیرد، به معنای همسالان و بچّههایی که در آن حضور دارند. سومین ویژگی برنامهای که فرزند ما میخواهد تحت آن برنامه قرار بگیرد و رشد پیدا کند.
این سه نکته قطعاً به عنوان سه شاخصه مهم برای مرکز آموزشی و تعلیمی و تربیتی باید مدّ نظر ما خانوادهها و والدین باشد و برای هر کدام از اینها نکاتی وجود دارد که میخواهم محضر شما تقدیم کنیم.
الف. ویژگیهای یک معلم خوب
امّا معلّم باید چند ویژگی خوب را داشته باشد که ما فرزند خود را به او بسپاریم. قبل از اینکه من به این نکته اشاره کنم، میخواهم یک ماجرای تاریخی را بیان کنم. شما مادر مرحوم سیّد رضی و مادر مرحوم سیّد مرتضی را میبینید که وقتی فرزندان آنها به یک سنّی میرسند که میخواهند وارد یک نظام آموزشی و تربیتی شوند مادر این فرزندان به دنبال یک مربّی خوب میگردد تا مرحوم شیخ مفید را پیدا میکند و این فرزندان را به این مربّی میسپارد. یعنی ببینید آن کسانی که هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ تربیتی به یک جایی رسیدند مربّی خوبی داشتند. باید به این نکته توجّه داشت که مربّی و معلّم فرزندان چگونه باشد.
البتّه با بیان این نکته سؤالاتی در وجود شما شکل میگیرد که خیلی مواقع ما والدین در نظامهای جدید آموزش و پرورش حقّ انتخاب معلّم را نداریم. بالاخره معلّمها سازمان یافته شده و در مدرسه مشخّص هستند. ما فرزندان خود را در آن مدرسه میبریم، بدون اینکه توانایی انتخاب معلّم داشته باشیم فرزند ما را اوّل مهر در یک کلاس درسی میفرستند و او کار خود را شروع میکند. امّا برای اینکه من بتوانم در این زمینه شما را راهنمایی کنم دوست دارم به ادامه بحث من توجّه کنید، اینها میتواند راهگشا و کمک کننده باشد.
معلّم موفّق، معلّمی که بتواند فرزند ما را زیر پر و بال خود قرار بدهد و او را رشد بدهد و تربیت کند و آموزشهای لازم را بدهد باید چند ویژگی داشته باشد.
1. قوت علمی و مهارتی بالا
اوّلین ویژگی این است که او آموزشها و مهارتهای لازم را در ارتباط با فرزندان ما دیده باشد. این آموزشها و مهارتها به دو بخش تقسیم میشود. یکی همان مباحث آموزشی است. بالاخره شیوه و مهارت ارائه این کتاب درسی که میخواهد تدریس کند یاد گرفته باشد، ولی یک بخش مهمتر شیوههای ارتباط با انسان، ارتباط با دانش آموز، ارتباط با فرزندان ما است. این مهم است.
شما میدانید که اگر بهترین فردی که از لحاظ علمی قوی باشد در یک محیط آموزشی قرار بدهند ولی نتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند قطعاً کم میآورد و مخاطب ممکن است در نهایت فقط یک دانشی را از او بگیرد، در حالی که مربّی و معلّم قرار است نقش مربّیگری را داشته باشد و فرزند ما را تربیت کند، لذا شناخت خیلی میتواند مفید باشد. این نکته اوّل است.
۲. مومن، باتقوا و پایبند به مسائل دینی
نکته دومی که میتواند کمک کننده باشد بحث ایمان، تقوا و توجّه به آن داشتههای دینی است، چون اینها میتواند تأثیراتی بگذارد. ما فقط فرزندان خود را در مدرسه نمیفرستیم که درس بخوانند. فرزندان خود را میفرستم که ادب و تربیت شوند. خصوصاً مهمترین تربیت، تربیت دینی است. پس اینها نکات مهمّی است که باید در یک مربّی و معلّم وجود داشته باشد. نقش مربّی و معلّم در این زمینه یک نقش بسیار مهمّی است.
3. صبور و عقلانی
ویژگی سومی که باید در مربّی و معلّم باشد صبر است. یعنی معلّم اگر بخواهد روی فرزندان ما تأثیرگذار باشد نباید عجول باشد و هیجانات بالا داشته باشد. چون جنس تربیت و جنس تعلیم حوصله میخواهد، صبوریّت میخواهد، ولی صبر که میگوییم صبر فعّال است نه یک صبر منفعل. مثلاً ما هیچوقت نباید این کلاس درس را کلاس خوب بدانیم: مثلاً وارد کلاس شویم و ببینیم تمام بچّهها دارند سر و صدا میکنند و معلّم هم با آرامش نشسته است. به این نمیگویند معلّم صبور، شاید باید عنوان معلّم بیتفاوت را اطلاق کرد!
معلّم صبور آن معلّمی است که با صبر خود میتواند کلاس را مدیریّت کند، برنامهریزی کند. چون صبر مقابل هیجان است یا به نوعی میتواند آن هیجان را کنترل کند. هر چقدر صبر فرد افزایش پیدا کند هیجانات کم میشود. هیجانات که کم میشود باید یک نتیجه منطقی و معقول بدهد و منجر به این شود که عقلانیّت تقویت شود. انسانی که بر اساس عقلانیّت و فکر کار خود را جلو میبرد انسان موفّق و تأثیرگذاری خواهد بود. این جنس صبری که ما میگوییم نه صبر انفعالی، بلکه یک صبر فعّال و پویا مدّ نظر ما است. معلّم باید این را داشته باشد.
4. استمرار و ثبات قدم
نکته چهارم استمرار است. موضوع تربیّت و جنس آن جنس عجلهای و پروژهای نیست که ما بگوییم مثلاً یک پنج شنبه و جمعه بچّهها را منظّم میکنیم. همین دو روز وقت میگذاریم و در یک پروژهای آن را انجام میدهیم. نه گاهی اوقات میبینیم که یک فرزند، یک دانشآموز بخواهد منظّم شود معلّم یک سال تحصیلی، با استمرار، با روشمندی میتواند به نتیجه برسد.
به تعبیری تربیت از جنس پارچه و خمره رنگرزی نیست. یک تکّه پارچه را در خمرهای بگذاریم و رنگ آن تغییر کند. تربیت از جنس بافت است، تار و پود است و باید با حوصله آن را در هم تنید تا انسان یک نقش زیبایی را از آن ببیند. پس معلّم علاوه بر این که صبر دارد باید استمرار هم در اهداف مقدّس خود داشته باشد. این معلّم موفّق میشود.
5. عشق و علاقمندی به کار
نکته بعدی از ویژگیهای معلّم موفّق این است که کار با بچّهها را دوست داشته باشد، به آن عشق بورزد. این علاقه خیلی میتواند در انسان انگیزه ایجاد کند. چون میدانید که معمولاً کارها میتواند به دو شکل باشد؛ یک سری کارهای دستوری و یک سری کارهایی که بر اساس یک عشق و علاقه در انسان انگیزه ایجاد میکند که انسان به آن کار ورود کند و قطعاً خود شما هم میتوانید این را تشخیص بدهید که کار دستوری ممکن است یک جاهایی بالا و پایین شود و سرد و گرم شود. ولی کاری که با انگیزه باشد، با علاقه باشد آن استمرار و قطعاً نتیجه بهتر در آن محقّق میشود.
پس قطعاً معلّم باید دانشآموز را دوست داشته باشد، کار دانشآموز را دوست داشته باشد و به معلّمی عشق بورزد. اینها میتواند پارامترهای مهمّی برای موفّقیّت یک معلّم در یک نظام تعلیمی باشد. البتّه ریزملاکهای دیگری هم وجود دارد. اینکه میگویم ریزملاکها نه به معنای کم اهمیّت بودن آنها. اتّفاقاً گاهی اوقات اهمّیّت اینها میتواند از این چند نکته هم که گفتیم بالاتر باشد، ولی ذیل همینها میگنجد.
مثلاً وقتی معلّمی خوش اخلاق باشد، معلّمی منظّم باشد و وقت خوبی را برای بچّهها صرف کند اینها میتواند به عنوان رشد یک معلّم و مربّی در یک نظام تعلیمی و تربیتی اثرات لازم خود را بگذارد. به یک سری ویژگیهای معلّم خوب اشاره کردیم. ما باید دنبال چنین معلّمهایی باشیم.
رشد و تعالی نتیجه انتظارات منطقی
من در پایان به این نکته اشاره کنم. ببینید والدین محترم؛ وقتی ما انتظارات منطقی داشته باشیم محیطی که در آن زندگی میکنیم و سیستمهایی که با آنها مرتبط میشویم خود را رشد میدهند. ولی اگر ما بیتفاوت باشیم، بگوییم هر معلّمی آمد اشکالی ندارد، هر مدرسهای که فرزند ما رفت اشکالی ندارد. نتیجه این میشود که آن سیستم بالاتر و حتّی نظامهای بالاتر آن، برنامهریزان و طرّاحان آن انسانهای فکور که بخواهند مطالبات ما را پاسخ بدهند قطعاً نخواهند بود.
ولی وقتی ما بخواهیم مطالبه کنیم، درخواست کنیم و انتظارات منطقی خود را مطرح کنیم آنها هم تلاش خود را بیشتر میکنند که سطح سیستم خود را تقویت کنند.
ب. گروه همسالان خوب
همانطور که اشاره شد برای یک سیستم آموزشی و تربیتی موفّق سه رکن مهم باید مورد توجّه قرار بگیرد. اوّلین مورد مربّی بود که ویژگیهایی را برای آن بیان کردیم. امّا رکن دوم در محیط آموزشی گروه همسالان است.
من فقط یک نکته مهمّی را اشاره کنم که دانش آموزان از گروه همسالان خود بسیار تأثیرپذیر هستند، حتّی تا جایی که میتوانیم بگوییم گاهی اوقات نقش گروه همسالان از معلّم هم پررنگتر است. این نشان میدهد وقتی ما مدرسهای را انتخاب میکنیم، محیطی را انتخاب میکنیم که فرزند ما در آن محیط رشد پیدا کند، آموزش پیدا کند و تربیت شود، باید نگاه کنیم که افرادی که کنار دست فرزند ما در آن مجموعه و سیستم قرار دارند، چگونه افرادی هستند و حتماً باید با یک نگاه عمیق و دقیقی به این موضوع توجّه کنیم.
نقش مکمّل
امّا یک موقعی ممکن است ما به این نتیجه برسیم که بچّههایی که در این مجموعه هستند آن سطح انتظارات ما را برآورده نمیکنند، حتماً باید از نقش مکمّلها استفاده کنیم. این مکمّلها یعنی چه؟ مکمّلها یعنی آن چیزهایی که ما حس میکنیم فرزند ما به آن نیاز دارد و باید در او تقویت شود را شناسایی کنیم و با این افراد اینها را در او تقویت کنیم. خود ما پدر و مادر نقش خود را پررنگتر کنیم تا بتوانیم آن خلاءهایی که در نظام آموزش و پرورش وجود دارد را پررنگ کنیم، آن خلاءهایی که در دوستان او وجود دارد را پررنگ کنیم.
تأمین همسالان خارج از محیط آموزشی
دوم گروههای همسال و مناسب را بیرون محیط مدرسه برای او پیدا کنیم. مثلاً ممکن است دختر ما به مدرسهای میرود که بچّهها پایبند به حجاب نیستند یا به حجاب کامل یعنی چادر باور ندارند. ما میبینیم که فرزند ما به تدریج دارد از آنها تأثیر میگیرد. اینجا باید چه کار کنیم؟
اینجا ما باید یک گروه مکمّل بیرونی را پیدا کنیم. مثلاً میبینیم که دختر خاله، دختر دایی، دختر عمّه همسن و سالان او هستند و دختران خوبی هم هستند، اتّفاقاً این ویژگیها را هم دارند، ما یک مقدار ارتباط خود را با آنها بیشتر کنیم. در همسایه ما یک دختر بچّهای است، مدرسه فرزند ما نمیرود، ولی آن شاخصههایی که مدّ نظر ما در تربیت است در او وجود دارد، لذا باید چه کار کنیم؟ باید ارتباط فرزند خود را با این دختر همسایه پررنگتر کنیم. اینها یعنی آن افراد مکمّل که میتوانند برخی از خلاءهایی که در محیط آموزشی و تربیت فرزندان ما وجود دارد را جبران کنند و حتماً باید به این توجّه کنیم.
اینکه فرزند ما در مدرسه دوست و همسایه دارد کافی نیست. باید بدانیم که همبازیها و دوستان روی فرزندان ما اثرات عمیقی میگذارند. حتّی ما یک تعبیری به کار میبریم، میگوییم همسالان نقش یک معلّم را ایفا میکنند. حالا شما ببینید اگر یک معلّم خوب باشد نقش تأثیرگذار و مفیدی را ارائه میدهد. اگر خدایی نکرده یک مربّی و معلّمی بد باشد قطعاً به فرزند ما آسیب میرساند و آسیبرسان است.
در همسالان هم همین است؛ همسال خوب اثرات خوب و همسال بد اثرات بد میگذارد. گاهی اوقات هم میبینید که همسال خنثی است، نه بچّه بدی است و نه بچّه خوبی است. نمیتواند روی بچّه ما اثراتی بگذارد. اینجا نیاز است که ما حتماً دنبال آن نقش مکمّل در محیط بیرون مدرسه باشیم و برای آن کار کنیم و فراهم کنیم.
ج. برنامه خوب
مختصری هم درباره برنامه بگویم، برنامه مفید یک برنامه همه جانبه است. دقّت کنید، یک موقعی فقط محتوای علمی به فرزند ما انتقال داده میشود. اگر من بخواهم تشبیه کنیم شبیه به یک انسانی است که سر بزرگی دارد، ولی بقیّه اعضاء و جوارح او بزرگ نشده است و قطعاً ناقص است.
لذا آن برنامهای مفید است که همه ابعاد وجودی فرزندان ما را یعنی بعد اجتماعی، عاطفی، مذهبی، علمی را بتواند همزمان رشد بدهد. لذا اگر آن سیستم تعلیمی این برنامه را نداشت حتماً نیاز به آن برنامههای مکمّل وجود دارد که بتوانیم یک رشد متوازنی را در فرزندان خود شکل بدهیم.
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون
درس تربیت فرزند
این مقاله بخشی از درسهای تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی میشود. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.