فهرست مطالب این مقاله را ببینید
قرآن کریم حادثه قیامت را با تعابیر مختلفی ذکر میکند. یکی از این تعابیر نفخ در صور است که به صور اسرافیل معروف است. در این مقاله قصد داریم بر پایه آیات قرآن کریم به بررسی این موضوع بپردازیم. مطالبی که در این مقاله بررسی میشود عبارتند از:
- معنای صور
- نفخ صور در آیات قرآن
- تطبیق مسأله با مباحث علم نجوم
ویژگی این نوشتار این است که مباحث قرآنی را با نظریات علم نجوم تطبیق داده است. ابتدا چکیده مطالب را مشاهده فرمایید:
چکیده
صور اسرافیل یا نفخ در صور
قرآن کریم تعابير گوناگونی را برای حادثۀ قیامت بیان میکند. تعابیری همچون نفخ در صور، صیحۀ آسمانی، زلزله، قارعه (کوبنده)، بطش (هجوم خشمگین) و برق (نور خشمگین) از جملۀ آنها است. توضیح این مطلب در مقاله «نامهای قیامت» بیان شده است.
به نظر میرسد که همهٔ این تعابیر از یک واقعه حکایت دارند؛ به اینگونه که جرم آسمانی بزرگی به سوی زمین حمله میکند و زمین را با ضربهای محکم میکوبد. با ورود آن به اتمسفر زمین و سوختن آن، براثر اصطکاک با اتمسفر، نوری خیرهکننده از آن به وجود میآید که صدای ورود آن به اتمسفر و یا منفجرشدن آن به صورت صیحهای هولناک شنیده میشود.
قرآن، این جرم بزرگ را «صور» و صیحۀ حاصل از آن را «نفخ در صور» نامیده است. در این مقاله معنای صور اسرافیل و مراد از آن را هنگام وقوع قیامت تبیین خواهیم کرد.
معنای صور اسرافیل در لغت
درباره صور اسرافیل در قاموس اللغه و أقرب الموارد آمده است: «صور شاخی است که در آن میدمند». راغب اصفهانی میگوید: «بنا بر قولی، صور مانند شاخی است که در آن میدمند. خداوند آن را وسیلۀ بازگشت صورتها و ارواح به اجسامشان قرار میدهد».[1]
صور اسرافیل در قرآن کریم
قرآن مجید از «نفخ در صور» با تعبیر «نقر در ناقور» نیز یاد کرده است و میفرماید:
﴿ فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ * فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ * عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ﴾ [2]
آن روز که در ناقور ـ صور ـ دمیده شود. آن روز، چه روز ناگواری است، بر کافران سهل و آسان نخواهد بود.
تعبیر «ناقور» نشان میدهد که صور به معنای صُرنا و شیپور است نه جمع «صورة» که برخی بدان اشاره کردهاند، چرا که «نفخ در صور» با «نقر در ناقور» مترادف نمیشد.[3] برای «صور اسرافیل» و «نفخ در صور» دو امر میتوان تصور کرد: نخست آنکه نفخ در صور تعبیری سمبلیک است؛ چنانکه در پادگانهای نظامی یک شیپور برای خواب نواخته میشود و شیپور دیگر، شیپور بیدارباش است.
دوم آنکه افزون بر موارد مذکور، این صیحه و صدای مهیب با چیزی صورت میپذیرد که واقعاً به شیپورهای بشری شباهت دارد و میتوان آن را شیپور آسمانی نامید. با توجه به اینکه شیپورها در قدیم به شکل شاخ گاو درست میشد، شیپور حادثۀ قیامت میتواند چیزی شبیه به آن باشد.
بررسی علمی مسأله
در ادامه به بررسی علمی صور اسرافیل و حوادث قیامت میپردازیم. در میان اجرام آسمانی و شهابسنگها تعدادی از آنها دنبالهدارند؛ یک سنگ بزرگ که تعدادی از سنگها و گازها و آب را به دنبال خود میکشاند «ستارههای دنبالهدار» نام دارند.
تعداد ستارگان دنبالهدار در منظومۀ شمسی فراوان است و به شکلهایی گوناگون وجود دارند؛ برای نمونه ستارۀ دنبالهدار «هالی» مسیر خود را در مدت 76 سال طی میکند و منظومه را دور میزند و بر گرد خورشید طواف میکند. دو بار اخیر که این ستاره رؤیت شده است، در سالهای 1910 و 1986 میلادی بوده است.[4]
چندی پیش رسانهها از ستارۀ دنبالهدار بزرگی خبر دادند که مسیر آن به گونهای است که پیوسته به زمین نزدیک میشود، به گونهای که در 14 اوت 2126 میلادی مطابق با 23 مرداد ماه 1495 هجری شمسی به نزدیکترین فاصلۀ خود به زمین میرسد و اگر به کرۀ زمین برخورد کند، حیات را از بین میبرد؛ زیرا انفجار حاصل از آن از انفجار یک میلیون بمب هستهای نیز قویتر خواهد بود.[5]
نتیجه یک گزارش
این مطلب نتیجۀ گزارش یک متخصصِ خردهسیارات به نام «اسمیت» در کنفرانسی در استرالیا است. به گفتۀ این متخصص، گلولۀ بزرگی از یخ و سنگ در راه است و آنچنان به سرعت به سوی زمین میشتابد که در صورت برخورد، جهان را در ظلمت فرو خواهد برد. «اسمیت» که کارشناس برجستۀ خردهسیارات و رهبر بزرگترین تیم اکتشافی خردهسیارات است، دربارۀ این حادثه میگوید: نیروی ضربتی که از آن حاصل میشود، با بیست میلیون مِگا تن برابر است. هر مِگا تن یک میلیون تُن است، یعنی 6/1 میلیون برابر نیروی بمبی که در هیروشیما از آن استفاده شد. این جرم آسمانی در سال 1862 میلادی کشف شد و تا 27 سپتامبر 1995 (5 مهر 1371) دیگر دیده نشد.
ستارهشناسان از آن زمان به رصد کردن این جرم آسمانی که با سرعت 60 کیلومتر در ثانیه، یعنی بیش از دویست هزار کیلومتر در ساعت، حرکت میکند، مشغولاند. به عقیدۀ «اسمیت» محاسبات، امکان برخورد این سیارۀ دنبالهدار با زمین را رد نمیکند، ولی برای به دست آوردن نتایج قطعی باید محاسبات دقیقتری انجام داد. اگر قرار باشد که این جرم به زمین برخورد کند، تصادم مزبور در 23 مرداد 1495 هجری شمسی خواهد بود؛ چون در آن تاریخ فاصلۀ آن با زمین به کمترین حد خود میرسد.
او در ادامه میگوید: صدها هزار خردهسیاره (سنگهای آسمانی) که گرد خورشید میگردند، در میان مدار مریخ و مشتری در حال گردشند و هیچ خطری برای زمین ندارند، اما حدود سه هزار خردهسیاره هست که قطرشان از یک کیلومتر بیشتر است و مدار زمین را قطع میکنند که اینها کم و بیش برای زمین خطر دارند. از آن میان، از 1250 خردهسیاره، سیاههبرداری شده است. پانزده دانشمند در سراسر جهان مدارهای آنها را محاسبه کردهاند و وضعیت بقیه به طور دقیق معلوم نیست.
موارد وقوع حادثه
به گفتۀ «اسمیت» اگر شيئی به قطر یک تا دو کیلومتر با زمین برخورد کند، حدود 75 تا 95 درصد از آدمیانی را که روی این سیاره زندگی میکنند، نابود میکند؛ چه این شهابسنگ در اقیانوس فروافتد یا در خشکی. در سال 1908 میلادی، در ارتفاع تقریباً هشت کیلومتری منطقهای غیرمسکونی در سیبری شوروی، یک خردهسیاره یا سیارۀ دنبالهدار منفجر شد.
نکتۀ مهم این است که این دنبالهدارها با آن سرعت عجیبی که دارند وقتی وارد اتمسفر زمین میشوند، اتمسفر مقابل خودشان را به شدت فشرده میکنند و مثل اینکه به شیء جامدی برخورد کرده باشند، منفجر میشوند و زمانی که وارد جو میشوند بر اثر حرارت زیاد میسوزند و اگر منفجر شوند، تکه پارههای آنها گداخته هستند.
در سال 1968 میلادی در منطقهای غیرمسکونی، یک خردهسیاره یا ستارۀ دنبالهدار منفجر شد. این انفجار، درختان محوطه را با دامنۀ صدها کیلومتر مربع، به کلی سوزاند و زمینی کاملاً بایر و سوخته بر جای گذاشت. دانشمندان از چگونگی انفجار و خسارت واردآمده، برآورد كردهاند كه جرم منفجرشده دستکم شصت متر قطر دارد. این تنها یک سنگ شصت متری بوده که وارد جو زمین شده و منفجر گردیده و این حادثه را ایجاد کرده است.
حال اگر قطر آن ششصد متر یا پنج کیلومتر شود، انفجاری حدود دوازده مگا تن ایجاد میکند. شهابسنگها که خردهسیارات یا بقایای سیارههای دنبالهدار هستند، مرتب وارد زمین میشوند، بعضی از آنها کوچکند یا خرد شده یا بر اثر گرمای حاصل از اصطکاک با اتمسفر زمین میسوزند و خاکستر میشوند، ولی سوختن و خاکستر شدن یک خردهسیارۀ بزرگ به این آسانی نخواهد بود.
ایجاد برق و صیحه
یک خردهسیاره که 24 متر قطر داشته باشد و با سرعت هشتاد هزار کیلومتر در ساعت به جو زمین وارد شود، هوای جلوی خود را فشرده میکند؛ به گونهای که تقریباً به حال سکون برسد و در این حالت انفجار مهیبی که مشابه انفجار یک بمب یک مگا تنی است، روی میدهد که برق و صیحه نیز دارد. محاسبات نشان میدهند که هر سی سال یکبار متوسط یک خردهسیاره با انرژی تخریبی یک مگا تن به جو زمین وارد میشود.
یکی از آنها به منطقۀ سیبری خورده و شصت کیلومتر را لرزانده بود و صدایش تا فاصلۀ هزار کیلومتری رفته و حفرهای به قطر یک کیلومتر ایجاد کرده بود. سیارۀ بزرگتر دیگری با قدرت انفجاری بیست مگا تن هر چهارصد سال یکبار و خردهسیارۀ دنبالهدار یک کیلومتری که قدرت انفجاریش ده هزار مگا تن است، هر صد هزار سال یکبار میتوانند وارد اتمسفر شوند.
بعضی از خردهسیارات در سفر آتشین خود به زمین، از اتمسفر عبور میکنند و به سطح زمین میرسند و این به سرعت، اندازه و ترکیب آن خردهسیارات بستگی دارد. برخی از آنها میسوزند و گاه یک مقدار از آنها میسوزد و بقیۀ آن با زمین برخورد میکند. بیشتر آنها به شکل سنگریزه یا تختهسنگ کوچک هستند، ولی گهگاه بزرگتر از آن هم یافت میشود.
نمونه دیگر
دانشمندان بر این باورند که در فاصلۀ میان بیست هزار تا پنجاه هزار سال پیش یک شهاب سنگ آهنی به قطر چهل متر (و نه بیشتر) و با قدرت پانزده مگا تن در صحرای آمریکا فرود آمد. این ضربت گودالی به قطر 2/1 کیلومتر با عمق 180 متر ایجاد کرد، ولی تهدیدهای بزرگتری نیز از سوی ظلمات اعماق فضا در کمین ما است.
دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که در گذشتۀ دور اشیایی با قطر چند کیلومتر به سوی زمین آمده و میلیونها تُن گرد و غبار در جو پراکنده کردهاند، به طوریکه برای ماهها و یا سالها جلوی اشعۀ خورشید را گرفتهاند و نگذاشتهاند نور آن به زمین برسد که این امر باعث نابودی دستهجمعی جانداران شده است؛
چنانکه بسیاری بر این باورند که دایناسورها بر اثر چنین حادثهای از بین رفتهاند. پژوهشهای جدید نشان میدهد که سقوط شهابها به جو زمین بیشتر از آن است که تاکنون احتمال میرفت. گفته میشود که روزانه دستکم پنجاه شهاب بزرگ از فاصلهای کمتر از فاصلۀ زمین تا کرۀ ماه، از کنار زمین عبور میکند که میتواند خطرآفرین باشد. دانشمندان به تازگی موفق به رؤیت هشت شهاب بسیار بزرگ فضایی شدهاند که بین پنج تا صد کیلومتر قطر دارند.
این بررسیها نشان میدهد که مطالب قرآنی درباره صور اسرافیل با مباحث علمی کاملا سازگار است.
شاهد قرآنی دیگر
با توجه به نکاتی که قرآن کریم دربارۀ قوم لوط بیان میکند، به نظر میرسد که آنچه برای قوم لوط پیش آمده است، حادثهای حاصل از ورود شهابسنگی آسمانی بوده است. فرشتگانی که مأمور نزول عذاب بر قوم لوط بودند، وارد خانۀ حضرت ابراهیم (ع) شدند. ابراهیم خلیل الله، پس از آنکه بشارت تولد فرزند را از آنها شنید[6] پرسید:
﴿ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ * قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلىٰ قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ * لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِّن طِينٍ * مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ * فَأَخْرَجْنَا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [7]
پرسید: «ای مأموران الهی برنامۀ بعدی چیست؟» گفتند: «ما به سوی مردمی تبهکار و مجرم گسیل شدهایم. تا سنگپارههایی از گل ــ گداخته ــ بر سر آنان فرو اندازیم که نزد پروردگارت برای مسرفان علامتگذاری شده است. ما همهٔ مؤمنان را از آن شهر ـ قبل از فرا رسیدن عذاب ـ بیرون میبریم».
قرآن کریم دربارۀ این ماجرا میفرماید:
﴿ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ﴾ [8]
با طلوع سپیدهدم غرشی سهمگین آنان را فرا گرفت.
در جای دیگری میفرماید:
﴿ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَراً فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ﴾ [9]
بارانی بر آنها فرو باریدیم و بارانی که پس از هشدار باشد، چه بد بارانی است.
و نیز میفرماید:
﴿ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنا جَعَلْنَا عَالِيَها سَافِلَها وَأَمْطَرْنَا عَلَيْها حِجَارَةً مِّنْ سِجِّيلٍ مَّنْضُودٍ * مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ﴾ [10]
پس چون فرمان ما آمد، آن شهر را زیر و رو کردیم و بارانی از سنگهای لایهلایه بر آنها باراندیم. سنگهایی که نزد پروردگارت نشانزده بود. این نوع عذاب از ظالمان به دور نیست.
عذاب قوم لوط شبیه صور اسرافیل
گویا این حادثه با صیحه و غرشی سهمگین آغاز شده است؛ یک شهابسنگ بزرگ، که توسط فرشتگان مأمور و با انرژیهایی که در اختیار داشتند، حسابشده و هدایتیافته و از بالای سر قوم لوط وارد اتمسفر زمین شده و صیحه و غرش ایجاد کرده است، به ویژه که پس از ورود بر اثر اصطکاک با جو زمین گداخته شده و سپس منفجر و متلاشی شده است و در نتیجه بارانی از سنگها که گداخته هم بودند، بر سر آنها باریده است. همانند آنچه در مورد صور اسرافیل بیان شد.
تطبیق با نظریه اسمیت
پس از توجه به شهابسنگهای آسمانی، كه نمونۀ كوچكی است، دوباره به ستارۀ دنبالهدار مذکور باز میگردیم؛ ستارهای که در حال نزدیک شدن به زمین است.بر اساس محاسبات اولیۀ «اسمیت»، امکان برخورد این ستارۀ دنبالهدار با زمین، یک ده هزارم است، ولی اگر این برخورد صورت گیرد چه خواهد شد؟
اگر شب باشد، مردم ستارهای را خواهند دید که به سرعت بزرگ میشود تا به حد یک خورشید میرسد و اگر روز باشد، ناگهان خورشید دومی در آسمان ظاهر میشود؛ آنقدر روشن که چشمها را کور میکند، آنقدر داغ که پوست را میسوزاند. ولی این خورشید مدت زیادی در آسمان نخواهد ماند. طلوع خورشید شبانگاهی یا خورشید دوم، طلیعۀ مرگ و تاریکی مطلق است.[11]
حدود سی ثانیه پس از دیده شدن خورشید، انفجار عظیمی اتفاق میافتد؛ انفجاری که تکانهای مخوفی در تمام زمین ایجاد میکند (حتی پیش از برخورد با زمین) و هیچ بنایی در برابر موج آن انفجار مقاومت نخواهد کرد و تا صدها فرسنگ از محل انفجار، تنها خاکستری از آدمیان، جانوران و گیاهان باقی خواهد ماند و اصلاً بعید است که موجود زندهای بتواند در روی زمین از آن جان به در ببرد. آنگاه نوبت به تغییرات جوی خورشید میرسد. ابری از گرد و خاک به قطر ده کیلومتر زمین را فرا خواهد گرفت که به کلی از رسیدن نور خورشید به زمین جلوگیری خواهد کرد و حتی اگر موجود زندهای از این انفجار سهمناک جان سالم به در برده باشد، در این ظلمت وحشتناک نابود خواهد شد.
انفجار در قیامت
گويی دربارۀ قیامت هم، چنین حادثۀ طبیعی صورت میگیرد و با ضربهای کار تمام میشود. قرآن کریم میفرماید:
﴿ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ * لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كاذِبَةٌ * خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ * إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً * وَبُسَّتِ الْجِبالُ بَسّاً * فَكَانَتْ هَباءً مُّنْبَثّاً﴾ [12]
آنگاه که واقعۀ قیامت رخ دهد. در وقوع این حادثه هیچ دروغی وجود ندارد (شوخی نیست، بلکه حقیقتی است که رخ خواهد داد.) حادثهای که زیر و رو میکند، قسمتهای بالای زمین را پایین میبرد و پایین را بالا میآورد تا مرحلهای که به صورت ذرات گرد و غبار پراکنده منتشر گردند.
تا این قسمت از سوره واقعه از متلاشی شدن پوستۀ زمین سخن رفته است. همچنین در این حادثه، خورشید دچار پیچشی عظیم خواهد شد و (در نتیجۀ متصاعد شدن گازهای خورشیدی) ستارگان به گونهای تیره دیده میشوند. توضیح بیشتر این مطلب در مقاله «قيامت و دامنه حوادث آن» بیان شده است.
[1]. علىاكبر، قَرَشی؛ قاموس قرآن، ذیل واژه «صور»؛ ضمناً لازم به توضيح است كه گويا در قديم شيپورها را با شاخ گاو درست میكردهاند و بعدها به صورت پيشرفتهتری در آمده است.
[2]. سورهٔ مدّثّر/ 10 ـ 8.
[3]. محمّدباقر، بهبودی؛ معارف قرآنی، ص 76.
[4]. میدانیم که گذشته از ستارههای دنبالهدار، خردهسیارات در فضای منظومه بسیارند. میان مریخ و مشتری، کرۀ بزرگی وجود داشته است که منفجر شده و پارههای آن در فضای منظومه، به ویژه میان مریخ و مشتری سرگرداناند. در تصاویری که از منظومۀ شمسی کشیده میشود، میان مریخ و مشتری جای خالی یک کره را با نقطهچین نشان میدهند. نقطهچینها نمودار «آستروئیدها» یا خردهسیارات هستند و تاکنون تعداد زیادی از آنان نامگذاری شده است.
[5]. مجلۀ دانش و بینش، آذر 1371.
[6]. سورهٔ هود/ 71.
[7]. سورهٔ ذاریات/ 35 ـ 31.
[8]. سورهٔ حجر/ 73.
[9]. سورهٔ نمل/ 85.
[10]. سورهٔ هود/ 82 و 83.
[11]. مجلۀ دانش و بینش، آذر ماه سال 1371.
[12]. سورهٔ واقعه/ 6 ـ 1.