تأثیر رخدادهای روحی و روانی بر تربیت
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
- 1 رخدادهای روحی و روانی یکی از عوامل سلامتیبخش
- 2 تأثیر مستقیم و عمیق مسائل روحی و روانی بر تربیت
- 3 حالات ششگانۀ روحی و روانی
- 4 تأثیرگذاری بر روند تربیتی
یکی از عوامل موثر بر تربیت انسان، رخدادهای روحی و روانی است که پیرامون ما اتفاق میافتد. در این مقاله به بررسی برخی از مهمترین مسائل روحی و روانی که در تربیت و پیشرفت انسان موثر است میپردازیم. عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- تأثیر مستقیم و عمیق رخدادهای روحی و روانی بر تربیت
- حالات ششگانۀ روحی و روانی
- تأثیر شادی بر تربیت
- تأثیر ترس بر تربیت
- راهکارهای غلبه بر ترس
- تقویت قلب
- استفاده از روشهای رفتاری
- پاکسازی مزاجی
- انواع ترس
- تأثیر خجلت بر تربیت
- انواع خجلت
- تأثیر همّ بر تربیت
- اختلال در تمرکز با افکار آزارنده
چکیده رخدادهای روحی و روانی:
- در طب سنّتی تأثیر رخدادهای روحی و روانی بر تربیت، اعراض نفسانی نامیده شده است. یعنی رخدادهای روحی و روانی که تأثیر مستقیم بر جسم میگذارد.
- حالات ششگانۀ روحی و روانی عبارتاند از:
- شادی (فرح)
- خشم (غضب)
- ترس (خوف یا جُبن)
- غم
- افسردگی (فسردگی)
- خجلت و همّ
- راهکارهای غلبه بر ترس عبارتاند از: تقویت قلب، استفاده از روشهای رفتاری و پاکسازی مزاجی.
- ترس معمولاً بر دو نوع است:
- جبلی: که به صورت مادرزادی کم دل و جرأت هستند و قلب سردی دارند.
- عارضی: که در اثر بیماری، سوء مزاج و استفادۀ بیش از حد از تواناییها سبب ضعف قوا شده و به وجود میآید.
- خجالت از حالتهای روحی و روانی ترکیبی است. یعنی باید با چند حالت روحی و روانی آشنا باشیم تا بتوانیم خجلت را بشناسیم. خجلت نیز انواعی دارد که عبارت است از:
- جبلی: فردی است درونگرا که تمایلی به بروز خود به بیرون ندارد.
- عارضی: که به صورت آموختهشده است یعنی فرد در کودکی سرکوب شده که این سرکوبی حالت شرمگینی را در او ایجاد کرده است.
- یکی از مسائلی که شاید از درگیریهای رایج جامعۀ ما باشد، مسئلۀ همّ است. همّ دامنۀ وسیعی در تعریف دارد. یعنی همۀ افکار مزاحم و آزارنده، همۀ وسواسهای فکری، گیر کردنها در یک موضوع خاص، کل مدیریت ناقص در مسائل صحیح فکری، همه در محدودۀ هَمّ قرار میگیرند.
رخدادهای روحی و روانی یکی از عوامل سلامتیبخش
دربارۀ عوامل مؤثر بر تربیت صحبت میکنیم و موضوع بحث ما ششگانۀ سلامتیبخش و تأثیر آن بر تربیت و پرورش جسم و جان است. شش عامل اصلی سلامتی عبارتند از:
1ـ خوردنیها و آشامیدنیها (مأکول و مشروب)
2ـ حرکت و سکون (ورزش و فعالیتهای بدنی)
3ـ آب و هوا (الاهویه)
4ـ خواب و بیداری (نوم و یقظه)
5ـ رخدادهای روحی و روانی (اعراض نفسانی)
6ـ پاکسازیها (احتباس و استفراغ)
برای مطالعه بیشتر در اینباره میتوانید به مقاله «آشنایی با عوامل سلامتی بخش در طب ایرانی» مراجعه نمایید.
در این مقاله میخواهیم دربارۀ عامل پنجم یعنی رخدادهای روحی و روانی و تأثیر آن بر تربیت و پرورش جسم و جان با هم صحبت کنیم.
تأثیر مستقیم و عمیق مسائل روحی و روانی بر تربیت
در طب سنتی این عنوان را با نام اعراض نفسانی میتوانید پیدا کنید، اگر قصد دارید بیشتر مطالعه کنید، به دنبال واژۀ اعراض نفسانی بگردید- یعنی رخدادهای روحی و روانی- باعث میشود حالاتی در روح و جان ما رخ بدهد که تأثیر مستقیم بر جسم میگذارد و در این تعامل جسم و روح یک سری مسائلی ایجاد میشود که مسلماً از واضحترین اثرات بر مسائل تربیتی برخوردار است.
یعنی اگر یک مقدار شک داشتیم به اینکه خواب و بیداری ما یا ورزش ما چقدر میتواند روی مسائل تربیتی تأثیر بگذارد، اما تقریباً هیچ شکی نداریم که مثلاً شادی و غم ما، ترس و خجالت ما، کودک ما چقدر روی مسائل تربیتی او تأثیر میگذارد، حتماً تأثیر عمیقی خواهد داشت. در این مورد نیاز به توضیح خیلی کمتر است.
حالات ششگانۀ روحی و روانی
ما شش مطلب خیلی مهم در بحث اعراض نفسانی داریم. در طب ایرانی میگوید این شش اصل هستند، بقیۀ حالتهای روحی و روانی از ترکیب این شش مطلب تشکیل میشود. آن شش مطلب عبارت است از:
1- شادی است که میتوانید در کتب به دنبال اسم فرح باشید.
2- خشم و یا واژۀ غضب است.
3- ترس است که با واژۀ خوف یا جُبن با آن رو به رو هستید.
4- واژۀ غم است.
5- افسردگی، فسردگی است که در واژههای کتب ایرانی و طب سنتی به کار رفته است.
6- خجالت و همّ.
این شش عامل و حالتی است که روح شما را تحت تأثیر قرار میدهد، رخدادهایی هستند که روح و جسم شما را تحت تأثیر قرار میدهد و مسلماً روی مسائل تربیتی شما، فرزند شما، جوان شما تأثیر میگذارد.
تأثیرگذاری بر روند تربیتی
هر کدام که تقویت شوند یا تضعیف شوند، به یک عبارتی مدیریت شوند، روند تربیتی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. البته لازم است حتماً به تفکیک، یک به یک این حالات نفسانی را شرح دهیم و اثری که روی تربیت میگذارند را شرح دهیم و اینکه چطور میتوانیم از این عوامل برای پیشبرد مسائل تربیتی استفاده کنیم. اما توضیح مطلب را در ادامه میخوانید:
۱. تأثیر شادی بر تربیت
مثلاً یک کودکی که یاد میگیرد با شعر و شادی و بازی در یک فضای شاداب و با نشاط مطلب را یاد بگیرد، موفقتر است یا کودکی که با تحکم، اجبار و صرفاً تنبیه در فضای آموزشی قرار میگیرد موفقتر است؟ این همان حالات و رخدادهای روانی است که میتواند تأثیر خود را روی تربیت نشان بدهد.
ما کلاً میدانیم شادی یک حرکت رو به خارج در روح ایجاد میکند؛ چون روح را حرکت رو به خارج از درون به بیرون حرکت میدهد، انبساط در روح ایجاد میکند یعنی یک گشایشی در روح ایجاد میکند، باعث میشود حرکت خون و به دنبال خون حرکت روح، روحی که حیات بخش است، روحی که همۀ اندامها را زندهتر میکند و به سمت اندامهای هدف مثل مغز، اعصاب جریان پیدا کند و این باعث میشود که قدرت یادگیری بالا برود و برای فرد یک خاطرۀ خوش ایجاد شود.
ما همیشه در طب ایرانی میبینیم و روی این بحث میکنیم که خاطرۀ خوش همیشه ماندگارتر از خاطرههای تلخ است و فرد به صورت تعمدّی خاطرات تلخ را سرکوب میکند و خاطرات خوش باقی میمانند. بنابراین یادگیری در فضایی که با خاطرۀ خوش همراه است، با شادی و نشاط همراه است، حتماً ماندگاری بیشتری دارد، ثبات بیشتری دارد و کار تربیتی شما را عمق میدهد.
همیشه به یاد داشته باشید کار تربیتی که از عمق کافی برخوردار شد، ماندگاری کافی خواهد داشت و چون کودک در سیر تربیتی و رشد است، به مرور زمان این را از دست نمیدهد. یعنی یک کار سطحی نیست که دو سال بعد آن را فراموش کند یا پایهها برای او سست شود. کار هر چه عمیقتر باشد تا بزرگسالی و سنین بالاتر هم ماندگاری خود را حفظ میکند و این باعث میشود کار تربیتی شما حتی اگر از لحاظ حجم و کمیت کم باشد، به خاطر عمق و کیفیت آن بزرگ باشد، اثر بیشتری در فرد باقی بگذارد.
تجربههایی وجود دارد که نشان میدهد کودکانی که کاملاً ناتوانی یادگیری، ناتوانی آموزشی داشتند، فقط با تغییر فضای روحی خود و تغییر دادن همین رخدادهای روحی و روانی در فضای آموزشی خود توانستند به آن ناتوانی غلبه کنند و در واقع یک فرد خوب در یادگیری یا حتی یک فرد نابغه در آن علمی شوند که قبلاً کاملاً ناتوان و کند ذهن بودند.
۲. تأثیر ترس بر تربیت
باز به عنوان مثال اگر بخواهیم نشان دهیم چطور یک رخداد روانی، یک حالت روحی و روانی روی تربیت تأثیر میگذارد، از واضحترین آن ترس است. اگر فردی، کودکی از یک موضوع خاصی بترسد یا جوانی یا نوجوانی از ورود به یک موضوع جدید ترس داشته باشد، ناگفته پیدا است که نمیتواند آن موفقیت لازم را کسب کند، باید حتماً یاد بگیرد چطور این ترس را با روشهای علمی بشکند، با روشهایی که إنشاءالله در مورد آن از دیدگاه طب ایرانی با هم کاملاً صحبت خواهیم کرد.
۳. راهکارهای غلبه بر ترس
الف. تقویت قلب
کسی که در وادی ترس قرار میگیرد تا قلب او تقویت نشود، به هیچ وجه با راهکارهای ساده و عملکردهای تمرینی و غیره نمیتواند موفق شود. یعنی یک کار از درون باید به صورت طبی انجام شود. در طب ایرانی قلب موضعی است که ترس و شجاعت را مدیریت میکند. بنابراین اگر ترس در وجود فردی نهادینه شده است، یک قدم تقویت قلب دارد.
ب. استفاده از روشهای رفتاری
یکی هم روشهای رفتاری است، همان چیزهایی که در مسائل روانشناسی کتب، متون، مشاورهها به شما ارائه میدهند و فراوان با آن برخورد کردید که چطور با یک سری روشهای رفتاری بتوانید به ترس غلبه کنید. در کنار تقویت قلب حتماً راهکارهای مؤثر خواهد بود.
ج. پاکسازی مزاجی
در کنار آنها هم به یاد داشته باشد یک پاکسازی مزاجی در صورت لزوم واجب است یعنی فردی که ترس او به خاطر به هم ریختن سطح سردی و گرمی مزاج است یا حتی به خاطر به هم ریختن سطح سردی و گرمی، تری و خشکی قلب او است، تا اصلاح مزاج انجام نشود فرد نمیتواند به صورت کامل به ترس خود غلبه کند و به صورت مقطعی با شکست مواجه میشود.
پس دو بحث متفاوت شد: یکی ضعف آن عضو است، یعنی ضعف آن قلب است که باید تقویت شود. یکی سوء مزاج قلب و مغز است که هر دو اینها با ترس در ارتباط هستند که اگر لازم شد و ضروری شد باید در این مورد اصلاح کنیم، پاکسازی کنیم، رفع سوء مزاج کنیم که یک کار طبی است و بعداً با مشورت پزشکان در مورد آن برای هر فرد تصمیمگیری خواهد شد.
۴. انواع ترس
ترس گاهی اوقات جِبلی است و گاهی اوقات عارضی است. یعنی گاهی مواقع فرد ذاتاً کم دل و جرأت است، افراد با هم متفاوت هستند. اینکه گفتم در برنامهریزیهای تربیتی باید همیشه خصوصیت فردی را در نظر داشته باشیم، یک کودکی، یک فردی از ابتدا به صورت ذاتی-یا اگر میخواهید اسم آن را مادرزادی بگذارید(جِبلی) از دیدگاه طب ایرانی- قلب سردی دارد، کم دل و جرأت است، اشکالی ندارد، نباید به این فرد خیلی فشار آورد، فقط باید کارهایی را انجام داد که نهایت استفاده را از آن تواناییهای پایهای خود بکند؛ امّا اینکه همۀ افراد مثل هم شوند، یک میزان شجاعت و یک میزان دل و جرأت داشته باشند اصلاً برنامهریزی موفقی نخواهد داشت.
امّا گاهی اوقات ترس عارضی است یعنی فرد بیمار شده است، فرد سوء مزاج گرفته است، فرد بیش از حد از تواناییهای خود استفاده کرده است و حالا دچار ضعف قوا شده است. اینها عارضی است، میتوان اینها را با درمان به مقدار قابل توجهی برطرف کرد.
۵. تأثیر خجلت بر تربیت
یک مثال میزنیم که خوب متوجّه شویم که اعراض نفسانی چطور میتواند در مسائل تربیتی نفوذ و ورود پیدا کند. یکی از مسائل مهم خجلت است. اکثر پدر و مادرها با آن درگیر هستند، یعنی کودکانی که خجالت میکشند، به این علت که یک حالتی از شرمگینی در آنها تقویت شده است، نمیتوانند از پس مسائل تربیتی به خوبی بربیایند و یا حتی نمیتوانند چیزهایی که آموختند را به خوبی بروز بدهند و خود را در فضایی که برای رشد و پیشرفت آنها لازم است، ارائه دهند.
خجالت از آن حالتهای روحی و روانی ترکیبی است. یعنی ما باید با چند حالت روحی و روانی آشنا باشیم تا بتوانیم خجلت را بشناسیم. باید بحث کنیم که چطور میتوانیم فردی را که از کودکی با این حالت خجلتی پیش آمده است، به استعداد کافی که در وجود او است، به بروز این استعداد برسانیم و بتوانیم عرصهای برای او فراهم کنیم تا خود را ارائه بدهد. بدون حل مشکل خجلت و بدون به کار بردن راهکارهای کاربردی اصلاً نمیشود انتظار یک تربیت ایدهآل برای کودک داشت.
۶. انواع خجلت
این نکته را در گوشۀ ذهن خود داشته باشید که خجلت هم مثل ترس که مثال زدیم، ممکن است یک بحث جبلی داشته باشد یعنی فرد کلاً یک فرد درونگرا باشد، کلاً فردی باشد که نیاز به حالت روحی کلی، ذاتی، جبلی او اینگونه است که نمیخواهد خیلی در بیرون خود را بروز بدهد، نباید این افراد را مجبور به بروز بیش از حد کرد، نباید افراد را با هم مقایسه کرد، خصوصاً کودکان و نوجوانان و جوانان را که همه باید یک نوع رفتار بیرونی بر محیط جمع و اجتماعی داشته باشند.
این حالت جبلی فقط مدیریت لازم دارد، یعنی باید بدانیم این فرد در کجا بر اساس مزاج خود پیش میرود، هیچ اشکالی ندارد به او میدان بدهیم و کجا دارد به واسطۀ آن گریز از جمعی که دارد، از استعدادهای خود چشم پوشی میکنیم.
امّا از انواع آموخته شده یا از انواع عارضی که خیلی از موارد از این نوع هستند یعنی فرد از کودکی و کودک سرکوب شده است و منجر به این شده که حالت شرمگینی در او به وجود بیاید، حتماً باید این موارد را مدیریت کرد و تحت درمان قرار داد.
۷. تأثیر همّ بر تربیت
باز هم مثال بزنیم برای اینکه حالتهای روحی و روانی، اعراض نفسانی، رخدادهای روحی و روانی چطور میتوانند روی مسائل تربیتی تأثیر بگذارند. یکی از مسائل خیلی مهم که شاید از درگیریهای رایج جامعۀ ما باشد، مسألۀ همّ است.
۸. تعریف همّ
همّ یک واژهای در طب ایرانی است که دامنۀ وسیعی در تعریف دارد. یعنی همۀ افکار مزاحم و آزارنده، همۀ وسواسهای فکری، گیر کردنها در یک موضوع خاص، کل مدیریت ناقص در مسائل صحیح فکری، افکار ریز و دقیق اینها همه در محدودۀ هم قرار میگیرند.
هر چیزی که ما میخواهیم تلاش کنیم، جهاد کنیم، به آن نقطه برسیم که موفّقیّت برای ما حاصل شود، امّا دغدغۀ این را هم داریم که نتوانیم به آن برسیم یعنی یک نوسانی بین امید و ناامیدی، امید و ترس در محدودۀ هم قرار میگیرد.
۹. اختلال در تمرکز با افکار آزارنده
در مسائل تربیتی این نکته وجود دارد که فرض کنید فردی میخواهد روی یک مطلب آموزشی تمرکز کند، امّا از یک طرف ذهن او مشغول یک فکر آزارندۀ دیگری است، مسلماً روی مسألۀ تمرکزی او تأثیر میگذارد. یعنی کودکی که شب امتحان میخواهد درس بخواند، امّا یک نکتهای در ذهن باعث آزار او است و نمیتواند آن نکته را مدیریت کند. او نخواهد توانست تمرکز کافی در مسئله ایجاد کند. حتی اگر استعداد خوبی دارد، حتی اگر توانایی قبلی هم یعنی پیش خوانیهای قبلی امتحان خود را هم انجام داده است، فردا که سر جلسۀ امتحان برود، مسلماً امتحان خوب و موفقی را نخواهد گذراند، چون که نتوانسته است ذهن خود را به خوبی جمع کند و تمرکز کافی برای خود ایجاد کند.
یا حتّی افرادی که خوب یاد میگیرند، خوب هم درس میخوانند، مسائل تربیتی خود را طی میکنند، یادگیریهای خود را طی میکنند، امّا در هنگام به یادآوری و حضور آن مطلبی که یاد گرفتند باز هم مزاحم اصلی ما است. یعنی آن فرد نمیتواند در زمان مناسب آن چیزی را که آموخته است و کاملاً بر آن مسلط است، الآن حاضر کند و ارائه بدهد.
باز اگر چنین مشکلی با کودکان و جوانان خود، حتی دانشجویان عزیز و بزرگسالان دارید، یعنی وقتی آرام است، در خانه نشسته است، همۀ شرایط برای او مساعد است، ذهن او آرام است، میبیند تمام این مطالب را میداند، میفهمد امّا وقتی میخواهد در جلسۀ سخنرانی، در کنفرانس، در جلسۀ امتحان ارائه بدهد، آن موقع برای به یاد آوری و حضور خود با مشکل مواجه میشود، نمیتواند آن را در ذهن خود حاضر کند، این فرد از مسئله و مشکلی به نام همّ نامناسب دارد رنج میبرد. ما دو نوع همّ داریم، یعنی اگر ما همّ نداشته باشیم اصلاً رشد نداریم.
۱۰. همّ نامناسب
امّا همّ نامناسب که عدم مدیریت صحیح فکر است، باعث میشود شما از تواناییهای فکری خود استفاده نکنید و هم در مرحلۀ تربیت و یادگیری با مشکل مواجه شوید و هم هنگامی که چیزی را یاد گرفتید، ارائه بدهید با مشکل مواجه میشوید و هم در کلیۀ مسائل احساس توانمندیهای خود دچار مشکل شوید.
قصد ما این بود که یاد بگیریم، مرور کنیم که یکی از مسائل و مباحث مهم و کاربردی در موفقیّت در تربیت یک فرد، آشنایی با اعراض نفسانی است که ابعاد مختلف دارد و همۀ ابعاد روی مسائل تربیتی تأثیر میگذارد و اگر نتوانیم به خوبی فرد را با این مسائل آشنا کنیم، چه خود فردی که دارد یادگیری را انجام میدهد یا مسائل تربیتی را انجام میدهد، چه والدین و چه مربی، کسی که دارد آموزش میدهد و مسائل تربیتی را پیش میبرد، اگر با مسائل اعراض نفسانی آشنا نباشد، در مسائل تربیت دچار نقصان و خطا خواهد شد و موفقیت کافی را به دست نخواهد آورد.