مبانی حکومت در اسلام
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
شیوه حکومتی پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) بر اساس خدامحوری و عدالت است و سعادت دنیا و آخرت را تأمین میکند. در این مقاله سیره حکومتی معصومین (ع) را بررسی کرده و مبانی حکومت در اسلام را بیان میکنیم. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- سیرۀ حکومتی ائمه (ع)
- مبانی حکومت در اسلام
- آسیبهای حکومتداری
چکیده
- سیره حکومتی معصومین (ع) به این صورت است که همه ابعاد مادی و معنوی را در بر میگیرد.
- از جمله مبانی حکومت ائمه (ع) عبارتند از:
- خدامحوری
- معادباوری
- قرآنمحوری
- سنتمحوری
- عدالتمحوری
- ظلمستیزی
- پرهیز از آسیبهای حکومتداری
- از جمله آسیبهای حکومتداری میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- ثروتاندوزی
- غرور و تکبّر
- وارد کردن مسائل اصلی در مسائل حاشیهای
- کنار زدن افاضل و کنار گذاشتن شایستهسالاری
حکومت در اسلام
سیره حکومتی معصومین (ع) به این صورت است که همه ابعاد مادی و معنوی را در بر میگیرد. از طرفی موضوع حکومت و وظایف حاکم بیارتباط با مقولۀ محیط زیست نیست. در یک جستجوی سطحی میتوان ارتباط را میان این دو موضوع برقرار کرد که محیط پیرامون انسان و محیطی که انسان را در او جست دو نوع است. یکی محیط زیست و دیگری محیط معنوی. محیط زیست شامل درخت و بیابان و صحرا و جنگل و کوه و دشت و معادن و آب و هوا و مواردی از این دست میشود؛ محیطی کاملاً عینی و مشهود که محافظت از آن، ضامن سلامت و بقای انسان در این دنیاست. البتّه همین موضوع نیز مقدّمهای برای سلامت زندگی او در جهان آخرت خواهد بود.
امّا این همۀ ماجرا نیست و بایستهها و لوازم زندگی بشر، تنها به امکانات خداداد پیرامون او منتهی نمیشود. انسان بیتردید دارای نیازهای معنوی فراوانی است که در ابعاد مختلفی قابل طرح هستند. از نیازهای دینی و عاطفی و رفتاری گرفته تا وضع قواعدی برای حفظ حریم خود و جامعه و برقراری امنیت و آرامش در آن. اندیشۀ حکومت به این منظور از نخستین تجمعهای بشری در میان انسانها شکل گرفت و تا به امروز در میان همۀ ملّتها کاملاً جا افتاده است و گریزی از آن نیست.
دین اسلام نیز مؤیّد ایدۀ حکومت و حکومتداری است. حکومت سالم، معنویت و آرامش را برای انسانها به ارمغان میآورد. ائمّۀ معصوم (ع) در شرایط سلامت حکومت مطالب بسیاری فرمودهاند. در سخنان حضرت امیر المؤمنین (ع) بارها به ویژگی حاکم سالم و وظایف او برمیخوریم. سخنان و سفارشهای معصومان (ع) به ویژه حضرت امیرالمؤمنین (ع) و نیز سیرۀ حکومتی آن بزرگوار، الگوی والا و ارزشمندی برای حاکمان در حکومتداری است. حاکم اسلامی برای آنکه رفتارش به عدالت نزدیکتر گردد و به شیوۀ اسلامی حکومت کند ناگزیر از انجام دادنِ این سفارشها در حکومت خویش است.
مدت حکومت امامان معصوم (ع)
البتّه این نکته را ناگفته نگذاریم که در تاریخ 249 سالۀ حضور معصومان (ع) -یعنی تا پیش از دوران غیبت حضرت حجّت (عج)– فقط شاهد حکومت چهار سال و چندین ماهۀ حضرت امیر (ع) و نیز چند ماه حکومت حضرت امام حسن (ع) و افزون بر آن، ده سال حکومت پیامبر اکرم (ص) در مدینۀ منوره هستیم. سایر ائمّه (ع) امکان حکومت برای آنها فراهم نشد. و بنا به اعتقاد ما شیعیان، حضرت حجّت (عج) هنگامی که ظهور میکنند عدالت را در جهان میگسترانند و حکومتی بر پایۀ تعالیم واقعی اسلام بنا میکنند.
حکومت اسلامی در زمان حضرت امیر (ع) هر چند آن مشمولیّت و گستردگی را نیافت و شرایط برای جهانی شدن آن فراهم نشد امّا در همان اقلیم و برهۀ زمانی اندک، بشر شیوۀ سالمی از حکومت را تجربه کرد. حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب در کتاب حکومت اسلامی خود میفرمایند: «تصوّر ولایت فقیه تصدیق میآورد. بدین معنا که اگر تصور کنیم که شایستگی حکومت در زمان غیبت ائمه (ع) برازنده کیست، در مییابیم که نزدیکترین فرد به ائمّه یعنی فقیه و عالم دینیِ واجد شرایط، شایستۀ این منصب است».
به فضل الهی پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، توفیق تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را پیدا کردیم. به همین جهت ضرورت دارد در زمان خود، ببینیم حکومتی که ائمه (ع) ترسیم کردهاند چه خصوصیات و ویژگیهایی را داراست.
حکومت جهانی
البته ناگفته نماند آن حکومتی که جهانی است و صددرصد اهداف دینی در آن پیاده میشود حکومت حضرت مهدی (عج) است. در حکومت آن بزرگوار است که طبق فرمایش قرآن لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ[1]، دین اسلام به همۀ جهانیان معرفی شده و حکومت عدل الهی همهجا را فرا میگیرد. البتّه حکومت حضرت نیز در راستای حکومت جدّ خود پیامبر اکرم (ص) و حضرت امیر المؤمنین (ع) است؛ زیرا در روایات آمده است که يَسيرُ بِسيرَةِ جَدِّه؛[2] همانند سیرۀ جدّش رسول اکرم (ص) و حضرت امیر (ع) رفتار خواهد کرد.
مبانی حکومت در اسلام
برای شناخت بهتر مبانی حکومتی حضرت امیر (ع) دانستن چند نکته ضروری است. این نکتهها محورهای حکومتداری ایشان است که رعایت آنها برای همۀ حاکمان ضروری میباشد:
1. خدا محوری مهمترین اصل حکومت در اسلام
نکتۀ نخستِ دینی بودن حکومت ایشان در حاکم بودن اندیشۀ الهی بر آن است. این نکته مهمترین اصل حکومت در اسلام است. خدای متعال باید برای متولّیان حکومت اسلامی اصل باشد. به فرمودۀ معصوم داعياً إِلَى اللَّهِ باشند. پس حکومت در سیرۀ معصومان (ع) به طور کلّی مبتنی بر خدا محوری است.
این موضوع به وضوح در دو مورد از نامههای حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه دیده میشود. یکی نامۀ شصت و نهم نهج البلاغه است و خطاب به حارث بن عبدالله هَمدانی که فرماندار حضرت بود و با مطلعِ بسم الله الرحمن الرحیم، نامهای است از امیر المؤمنین به حارث بن عبدالله هَمدانی آغاز میشود، که این نامه شامل حدود سی توصیه و دستورالعمل است و نیز نامۀ پنجاه و سوم نهج البلاغه که به مالک اشتر نخعی نوشته شد، هنگامی که ادارۀ سرزمین مصر را به او سپرد.
خواندن و آموختن آنها برای هر مسئولی که قصد مدیریت و مسئولیتپذیری در حکومت مبتنی بر قواعد اسلام را دارد لازم است. حتّی نصب این نامهها در ادارات و آگاهی کارمندان و سایر افراد دخیل در امر حکومت در بهبود و رشد آن نهاد قطعاً مؤثّر خواهد بود. آنچه در سرتاسر این نامهها و دیگر سخنان حضرت دربارۀ حکومت به چشم میخورد موضع جالب رضایت خدا و در نظر داشتن روز قیامت در همۀ حال است. حاکم همواره باید خداوند متعال و جایگاه خود را در پیشگاه او در روز جزا در نظر آورد.
2. معاد باوری
همانطور که بیان شد در کنار رضایت خدا باید در همۀ حال روز قیامت و آخرت را در نظر داشت. حاکم همواره باید خداوند متعال و جایگاه خود را در پیشگاه او در روز جزا در نظر آورد و تصمیمات خود را محدود به زندگی دنیا نکند.
3 و 4. قرآن محوری و سنّت محوری
سومین نکته درباره حکومت در اسلام حفظ قرآن و سنّت پیامبر (ص) است. در اهمیت این دو موضوع ارجاع به نامۀ امام حسین (ع) به کوفیان هنگامی که او را برای حکومت فرا خواندند بس است. حضرت در پایان نامۀ خود رئوس حکومت و مهمترین شرایط و ضوابط آن را در نهایت اختصار اینگونه بیان فرمودند:
فَلَعَمری مَا الإِمامُ إِلَّا الحاكِمُ بِالكِتابِ القائِمُ بِالقِسطِ الدّائِنُ بِدينِ الحَقِّ الحابِسُ نَفسَهُ عَلَى ذاتِ اللَّهِ [3]
به جانم قسم، امام کسی نیست مگر آنکه به کتاب خدا حکم کند، عدالت را برپا دارد، و به دین حقیقی خدا ملتزم باشد و در راه خدا ثابت قدم باشد.
این چهار تا یعنی قرآن، عدالت، دین و خدا محورهای اساسی حکومت است. حکومت اسلامی باید قرآن محور، دین محور، عدالت محور و خدا محور باشد. حضرت در نامۀ دیگری به مردم بصره در انگیزههای حرکت خود مینویسد:
فَاِنَّ السُنَّهَ قَد اُمیتَتْ، وَ اِنَّ البِدعَهَ قَد اُحیِیَت، وَ اِن تَسمَعُوا قَولی وَ تُطیعُوا اَمری اَهدِکُم سَبیلَ الرَّشادِ [4]
به یقین سنّت [پیامبر (ص)] از دنیا رخت بست و [به جای آن] بدعت [در دین] جان گرفت، و اگر سخنم را گوش کنید و از من پیروی کنید شما را به راه درست راهنمایی میکنم.
5. عدالت مبنای حکومت در اسلام
عدالت از اصول خدا باوری است. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوى»[5]
عدالت بورزید که [این کار] به تقوا نزدیکتر است.
نیز از زبان پیامبر خدا (ص) در قرآن آمده است:
«وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ»[6]
و به من امر شد که در میان شما به عدالت اجرا کنم.
و اگر نگاه خود را به دورتر بیفکنیم میبینیم که همگی انبیاء برای این مهم – یعنی تحقق عدالت- به پیامبری برانگیخته شدهاند. خداوند متعال در اینباره در قرآن کریم میفرماید:
«لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَ أَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَ الميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ»[7]
همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند.
بر این اساس هنگامی که حضرت امیر المؤمنین (ع) را سرزنش کردند که چرا مردم را در سهم بیت المال یکسان قرار میدهد و اهل سابقه و اشراف را برتری نمیدهد چنین پاسخ داد:
أَ تَأمُرُونِّی أَن أَطلُبَ النَّصرَ بِالجَورِ فِيمَن وُلِّيتُ عَلَيهِ[8]
آیا مرا امر میکنید که با ستم کردن در حق کسانی که بر آنان حکومت یافتهام پیروزی بجویم.
همانگونه که دیدیم عدالت، ویژگی مهم دیگر حکومت امام معصوم (ع) است. به همین دلیل میبینیم هنگامی که حضرت رسول خدا (ص) مکّه مکرمه را فتح کردند این آیه بر ایشان نازل شد:
«إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهلِها وَإِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ أَن تَحكُموا بِالعَدلِ»[9]
خدا به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبان آنها پس دهید، و هنگامی میان مردم داوری کردید به عدالت داوری کنید.
قرآن و احادیث معصومان (ع) انباشته است از مطالبی در اهمیت و فضیّلت عدالتورزی. همانگونه که رأفت، عدالت و اجرای قسط -انصاف- در جامعه از اهم وظایف حاکم اسلامی است. سخنان حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه در ترسیم و تبیین این موضوع بسیار زیبا گردهم آمده است.
6. ظلم ستیزی
ویژگی دیگر حکومت دینی ظلمستیزی است. حکومت دینی و حکومت اسلامی هیچ میانهای با ظلم و جور و بدعت و تبعیض ندارد. به همین رو در تاریخ میبینیم هنگامی که حضرت امیر (ع) به خلافت رسیدند ابن عبّاس نقل میکند که در آن سال من امیر الحاج[10] بودم. پس از مراسم حج هنگامی که از مکّه به مدینه برگشتم دیدم که خلیفۀ سوم را کشتهاند و حضرت امیر (ع) را خلیفه قرار دادهاند. بسیار خوشحال شدم. آهنگ رفتن به خانۀ حضرت را کردم. در آنجا با کمال ناباوری مغیره را دیدم. از اینکه مغیره را در آنجا یافتم خیلی شگفتزده شدم. پس از رفتن مغیره از آقا پرسیدم مغیره اینجا چه میکند؟ فرمود: اینها آمدهاند از من میخواهند که در برابر معاویه کوتاه بیایم. معاویه در شام حکومت کند و من در مدینه. این کار موجب میشود پایههای حکومتم استوارتر گردد. ابن عبّاس گفت: پیشنهاد خوبی است. حضرت فرمود: هرگز، من نمیخواهم پایههای حکومتم بر ظلم و تأیید ظالم بنا شود.
در خطبۀ 224 نهج البلاغه آمده است: امام علی (ع) حلوای زعفرانی اشعث بن قیس را که با عنوان فریبندۀ هدیه، آن هم شبانه به در خانه ایشان برده بود، به معجونی از آب دهان مار سمّی، یا قِی کردۀ آن تشبیه می کند و می فرماید: به او گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگریند! آیا از راه دین وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده است؟! به خدا قسم، اگر هفت اقلیم و آنچه را که در آن است به من دهند تا در نافرمانی خدا، پوست جُوی از دهان مورچهای بگیرم، نخواهم گرفت… پناه بر خدا از خواب آلودگی عقل ها و لغزش های زشت.
و مگر حضرت کفشهای وصلهدار به پا نمیکرد و میفرمود: ارزش حکومت بر شما در نزد من از این (کفشهای وصلهدار) کمتر است؛ مگر آنکه در آن، حقی را زنده کنم و یا عدالتی را برقرار سازم.[11]
تا اینجای بحث، رئوس و مبانی حکومت در اسلام از منظر معصومان (ع) بهویژه حضرت امیرالمؤمنین (ع) و مطالعۀ رفتار حکومتداری ایشان-به اختصار- گذشت. پایانبخش این موضوع را به پارهای از آسیبهای حکومتداری اختصاص میدهیم.
آسیبهای حکومتداری
در سیرۀ معصومان آسیبهای حکومتداری نیز ذکر شده است. ثروت اندوزی یکی از آفات حکومت است. خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«كَلّا إِنَّ الإِنسانَ لَيَطغى * أَن رَآهُ استَغنی»[12]
حقّا که انسان سرکشی میکند * همینکه خود را بینیاز پندارد.
حکومت، استغنا و بینیازی فراوانی در پی دارد که میتواند عامل تکبّر و غرور گردد. چه بسا به جای صیانت از اموال مردم، آنها را به ناحق مصرف کند.
از دیگر آسیبهای حکومت کنار زدن فضلا و اجتناب از شایسته سالاری در به کار گرفتن کارگزاران حکومتی است. به همینرو در روایتی از حضرت امیر المؤمنین (ع) آمده است:
يُستَدَلُّ عَلَى زَوالِ الدُّوَلِ بِأَربَعٍ: تَضييعِ الأُصولِ، وَ التَّمَسُّكِ بِالفُروعِ، وَ تَقَدُّمِ الأَراذِلِ، وَ تَأخيرِ الأَفَاضِلِ[13]
چهار چیز عامل زوال و نابودی حکومتهاست: زیر پا گذاشتن اصول، [و تقویت نقطۀ مقابل آن] پرداختن به امور کم اهمیت، مقدم کردن افراد ناکارآمد و کنار زدن افراد فاضل و شایسته [در کارگزاری حکومت]».
تمسّک به فروع، یعنی پرداختن به امور حاشیهای و غفلت کردن از مسائل اصولی و مهمّی چون اشتغال، جوانان، امنیت، استقلال و مواردی از این دست که باید هر حکومت موفقی آنها را در رأس برنامههای خود قرار دهد. و مسائل حاشیهای مانند آنکه چه کسی چه کرد یا چه گفت و اینکه فلانی کجا رفت؟ مسائل حاشیهای و بیاهمیت سیاست که گاهی در میان برخی کارگزاران رد و بدل میشود و بسیاری
دیگر از امور بیاهمیتی که باید اعتنایی به آنها نشود. موضوع آسیبشناسی حکومت بحث گستردهای است که مجالی در خور میطلبد. ولی همین چند روایت و آیۀ ذکر شده تا حدودی نظر اسلام و اهلبیت (ع) را در آسیبهای که در کمین امر خطیر حکومتداری است نشان میدهد.
[1]. سورۀ توبه، آیۀ33.
[2]. معالم المدرستین، ج 3، ص 380.
[3]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 39.
[4]. جواهر الحکمة للإمام أبی عبدالله الحسین (ع)، ج 1، ص 162، و مکاتیب الائمّه، ج 3، ص 132.
[5]. سورۀ مائده، آیۀ 8.
[6]. سورۀ شوری، آیۀ 15.
[7]. سورۀ حدید، آیۀ 25.
[8]. نهجالبلاغه (خطبۀ 126)، ص 183.
[9]. سورۀ نساء، آیۀ 58.
[10]. امارت حج به معنای سرپرستی و زعامت حجاج بیت الله الحرام و یکی از مناصب حج است که دارای ابعاد گوناگون سیاسی ـ اجتماعی است که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در موسم حج در مکه بر عهده دارد.
[11]. نهج البلاغه، خطبۀ 33.
[12]. سورۀ علق، آیههای 6 و 7.
[13]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 800.