جنگ بدر

جنگ بدر نقطۀ عطفی در تاریخ رسالت پیامبر اکرم (ص) بود. در صدر اسلام مسلمان‌ها به شدت مورد ظلم و آزار و اذیت واقع می‌شدند و قدرت مقابله با دشمنان را نداشتند. با گسترش اسلام و بیشتر شدن تعداد مسلمانان پیامبر اکرم (ص) تصمیم گرفتند در برابر تعدی‌های مشرکان، مقابله به مثل نمایند. تا اینکه جنگ بدر رخ داد و ضربه سختی به دشمنان وارد شد.

چکیده

  • مسلمانان که با انواع ظلم‌ها از سوی مشرکان مواجه شده بودند، از جانب خدای متعال اذن پیدا کردند تا در برابر مشرکان مقابله کنند.

  • علت وقوع جنگ بدر نیز همین بود. پیامبر (ص) می‌خواست دربرابر تعدی‌های مشرکان، مقابله‌به‌مثل نماید.

  • امدادهای الهی موجب شد که مسلمانان با شمار کم و امکانات ناچیز، پیروز شوند و ضربه‌ای بزرگ بر قریش وارد آورند.

نمودار جنگ بدر

 غزوه بدر اولی

در سال دوم، حادثۀ مهمی رخ می‌دهد که زمینه جنگ بدر را ایجاد می‌کند و موجب می‌شود خود رسول خدا (ص) وارد عمل شوند.

گروهی از اشرار به اطراف مدینه آمدند و شترهایی را غارت کردند و گریختند. رئیس آنان کُرز بن جابر فهری نام داشت. پیامبر (ص) همان‌گونه که در برابر خطر دشمن اصلی، یعنی قریش واکنش نشان می‌داد، برای امنیت حکومت نوپای اسلام و مسلمان‌ها نیز وارد عمل شد.

 آن حضرت با گروهی از مسلمانان، اشرار را تا منطقۀ بدر تعقیب کرد، ولی به آنان دست نیافت. اما همین اقدام درس بزرگی به اشرار داد و آنان فهمیدند که رسول خدا (ص) برای امنیت مرزهای خود و دارالاسلام چنان اهمیتی قائل است که چنین مسافتی را به تعقیب آنان می‌پردازد.

 این واقعه، به‌عنوان «غزوه صفوان» یا «غزوه بدر اولی» مشهور شد. از آن پس دیگر هیچ شروری جرأت نکرد که به مدینه حمله کند. کُرز بن جابر نیز پس از این ماجرا همواره می‌ترسید که مسلمانان به او دست یابند؛ بدین‌خاطر به مدینه آمد و نزد رسول خدا (ص) عذرخواهی کرد و مسلمان شد.

 جنگ بدر

جنگ بدر یا غزوه بدر کبری نقطۀ عطفی در دوران رسالت پیامبر خدا (ص) بود. مسلمان‌ها در مکه مورد ظلم قرار می‌گرفتند؛ برخی به حبشه آواره شدند و برخی به‌ناچار به مدینه هجرت کردند؛ اموال آن‌ها نیز غارت و مصادره شد؛ بنابراین قرآن به آنان اذن داد که با اقدامات دشمن مقابله کنند.

«أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ» 1

به کسانی که جنگ بر آن‌ها تحمیل شده، اذن [جهاد] داده شد. و خدا بر یاری آنان بسیار تواناست.

علت وقوع جنگ بدر

علت وقوع جنگ بدر نیز همین بود که پیامبر (ص) می‌خواست دربرابر تعدی‌های مشرکان، مقابله‌به‌مثل نماید. نزدیک‌ترین و مناسب‌ترین راه تجاری شمال ـ جنوب، از حاشیۀ مدینه می‌گذشت؛ بنابراین وقتی پیامبر (ص) اطلاع پیدا کرد که کاروان بزرگ تجاری قریش از شام به مکه در حرکت است، فرمان آماده‌باش داد تا مسلمانان به این کاروان حمله کنند و اموال آن را تصاحب نمایند. از این طریق هم پاسخ تجاوز مشرکان را می‌دادند و هم فشار روانی سختی بر دشمن وارد می‌کردند.

سرپرست این کاروان، ابوسفیان بود و همۀ تیره‌های قریش و بزرگان این قبیله در آن سهیم بودند؛ ازاین‌رو صد نفر مأموریت محافظت از این کاروان را بر عهده داشتند. ارزش این کاروان را پنجاه هزار دینار طلا برآورد کرده‌اند.

پیامبر اکرم (ص) برای حمله، با سیصد و سیزده نفر به‌سوی کاروان حرکت کرد. هشتاد و یک یا هشتاد و دو نفر از آنان، مهاجر و بقیه، از انصار بودند. برخی از مسلمان‌ها سلاح و بسیاری از آن‌ها زره نداشتند و بنا بر نقلی، بیش از یک یا دو اسب در اختیارشان نبود. بااینکه شتر وسیلۀ عادی حمل و نقل در آن دوران بود و حتی فقیران نیز دست‌کم یک شتر داشتند، اما شتران مسلمانان هم کمتر از تعداد نفراتشان بود. در این لشکر کم‌شمار، هر دو یا سه مسلمان با یک شتر حرکت می‌کردند؛ یک نفر سواره بود و دو نفر به‌دنبال او حرکت می‌کردند و در طول مسیر، جابه‌جا می‌شدند.

توطئه ابوسفیان

از سوی دیگر، ابوسفیان که از تحرّکات پیشین مسلمانان ضد کاروان‌های تجاری قریش آگاه بود، افرادی را برای تحقیق فرستاد تا ببیند آیا مسلمان‌ها قصد حمله به این کاروان را دارند یا خیر. او وقتی از قصد مسلمانان آگاه شد، دو اقدام کرد: یکی اینکه مسیر کاروان را تغییر داد و راه دورتری را انتخاب کرد و دیگر اینکه فردی را با شتاب به مکه فرستاد تا به آن‌ها خبر دهد که مسلمان‌ها قصد تصرّف کاروان را دارند.

وقتی این خبر به قریش رسید، هزار نفر برای مقابله با مسلمانان، آماده شدند. عموم بزرگان قریش، ‌جز ابولهب که بیمار بود، در این لشکرکشی حاضر شدند. آنان درپی جنگی تمام عیار برای ضربه زدن به اسلام بودند و با امکانات فراوان به جنگ بدر آمدند، ولی پیامبر (ص) برای جنگ حرکت نمی‌کرد، بلکه قصد ایشان گرفتن یک کاروان تجاری بود.

توقف پیامبر اکرم (ص) در بدر

پیامبر (ص)‌ به بدر رسید و در آنجا یقین پیدا کرد که به کاروان دست پیدا نمی‌کند. ایشان دانست که قریش از این حرکت آگاه شده و ممکن است واکنش نشان دهد؛ بنابراین اگر مسلمانان به مکه بازگردند، ممکن است آنان از پشت سر حمله کنند. این‌گونه شد که رسول خدا (ص)‌ تصمیم گرفت که در بدر توقف نماید.

وقتی ابوسفیان به لشکر قریش رسید، خاطرش آسوده شد که کاروان را نجات داده؛ بنابراین نیازی به جنگ ندید و می‌خواست به مکه برود، ولی جنگ‌افروزانی همچون ابوجهل و برادرِ عمر‌بن‌‌حضرمی که مسلمان‌ها در سریۀ عبدالله‌بن‌جحش او را کشته بودند، فریاد «وا عمراه» سر دادند و گفتند: «باید قدرت خود را به مسلمان‌ها نشان دهیم که دیگر جرأت حمله به کاروان‌های ما را نداشته باشند». این‌گونه بود که قریش برای جنگی نابرابر در بدر مستقر شد.

 قرآن کریم هدف این نبرد را احقاق حق و نابودی باطل می‌داند و می‌فرماید: 

«وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُريدُ اللّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرينَ لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ‏‏» 2

آن هنگام که خدا به شما وعده می‌داد که یکی از دو طایفه [کاروان تجاری یا سپاه مکه] برای شما باشد و دوست داشتید که دستۀ بی‌سلاح برایتان باشد و خدا می‌خواست که حق را به کلمات خویش ثابت گرداند و دنبالۀ کافران را قطع کند. تا حق را ثابت گرداند و باطل را نابود کند، هرچند مجرمان کراهت داشته باشند.

امداد الهی در جنگ بدر

نکتۀ مهمی که در جنگ بدر نمایان می‌شود، سنّت قطعی خداوند برای یاری مؤمنان است. قرآن کریم این یاری را در آیات گوناگون بیان فرموده است.

امدادهای الهی در جنگ بدر

در یکی از آیات، ثابت بودن این سنّت را این‌گونه مطرح می‌فرماید:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلاً إِلى‏ قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنين»‏ 3

و پيش از تو پيامبرانى را به‌سوى قومشان فرستاديم؛ پس با دلايل روشن به‌سراغ آنان رفتند، پس [وقتی عده‌ای بر گمراهی پافشاری کردند] از مجرمان انتقام گرفتيم [و مؤمنان را يارى كرديم]. و يارى مؤمنان، همواره حقى است بر عهدۀ ما.

۱. نزول فرشتگان

یکی از امدادهایی که جنگ بدر به مسلمانان رسید، نزول فرشتگان بود. قرآن کریم می‌فرماید:

«إِذْ تَسْتَغيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفينَ وَ ما جَعَلَهُ اللّهُ إِلّا بُشْرى‏ وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلّا مِنْ عِنْدِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ» 4

و آنگاه که از پروردگارتان یاری می‌خواستید، پس او شما را اجابت کرد که «من شما را به هزار فرشتۀ پی‌درپی یاری می‌کنم». و خداوند این را جز بشارت قرار نداد و برای اینکه دل‌هایتان به آن آرامش یابد. و یاری جز از نزد خدا نیست. خدا شکست‌ناپذیر و حکیم است.

۲. آرامش دلها و نزول باران رحمت

امداد دیگر خدای متعال آرامش روانی مسلمانان و نزول باران برای پاکی ایشان و دفع وساوس شیطان و استحکام قلوب و پایداری آنان بود.

«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ‏» 5

آنگاه که خواب آرامش‌دهنده‌ای را از جانب خود بر شما مسلط ساخت و بارانی از آسمان نازل کرد تا به‌وسیلۀ آن شما را پاک و طاهر کند و وسوسۀ شیطان را از شما بیرون گرداند و قلب‌هایتان را محکم و گام‌ها را استوار کند.

۳. ایجاد دلهره در دل کافران

از سوی دیگر، خدای متعال ترس و وحشت را در دل کافران انداخت.

«إِذْ يُوحي‏ رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا سَأُلْقي‏ في‏ قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ»‏ 6

هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان وحى می‌کرد كه من با شما هستم؛ پس كسانى را كه ايمان آورده‌‏اند ثابت قدم داريد. به‌زودى در دل‌هاى آنان كه كفر ورزيده‌اند ترس مى‏‌افكنم. پس ضربه‏‌ها را بر فراز گردن‌ها بزنيد و همۀ سرانگشتانشان را قلم كنيد.

این‌گونه بود که مسلمانان با شمار کم و امکانات ناچیز در جنگ بدر پیروز شدند و ضربه‌ای بزرگ بر قریش زدند. هفتاد نفر از قریش در این غزوه کشته شدند که بسیاری از آنان، سرشناسان و اشراف قریش بودند. آنان در هیچ جنگی این تعداد از بزرگان خود را از دست نداده و این‌گونه شکست نخورده بودند؛ ازاین‌رو آبروی معتبرترین قبیلۀ عرب و کلیدداران کعبه از بین رفت.

 علاوه بر این، از نظر اقتصادی هم به آن‌ها لطمۀ بزرگی وارد شد؛ چراکه پس از این شکست، راه تجاری قریش به شمال بسته شد؛ زیرا مشرکان از حملات مشابه هراس داشتند. این امر، موجب شد که سودآورترین تجارت آن‌ها که با مناطق شمال (فلسطین، شامات، مصر و گاهی ایران) صورت می‌گرفت، تعطیل شود. این راه از سال دوم تا پایان سال ششم که قرار داد صلح حدیبیه منعقد شد، بسته ماند.

Cinque Terre

دوره تاریخ معصومین

این مقاله بخشی از درس‌های تاریخ معصومین است که توسط استاد ارجمند دکتر رجبی دوانی در موسسه نورالمجتبی علیه السلام تدریس شده است. این دوره با نام «با چهارده روایت» در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.



پی نوشت ها

  1. سوره حج، آیه ٣٩.
  2. سوره انفال، آیات ٧ ـ ٨.
  3. سوره روم، آیه 47.
  4. سوره انفال، آیات ٩ ـ ١٠.
  5. سوره­ انفال، آیه 11.
  6. سوره انفال، آیه 12.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 نظرات
  1. حسین می گوید

    عالی

    1. ایمانور می گوید

      از لطف شما سپاسگزاریم