فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از حوادث مهمی که در سال سوم هجرت رخ داد جنگ احد است. دراین جنگ اتفاقات عبرت آموزی پیش آمد که در تاریخ ثبت شده است. از جمله:
- پیامبر اکرم (ص) پیشبینی صحیحی از دشمن داشتند و گروهی را در یک نقطه استراتژیک قرار دادند.
- سپاه اسلام در ابتدا پیروز نبرد بودند.
- گروه اندکی از سپاهیان اسلام به طمع غنایم، پست استراتژیک را ترک کردند و این سبب نفوذ دشمن شد.
- غفلت و سستی این گروه اندک سبب خسارت شدیدی به لشکر مسلمانان شد.
آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد عبارت است از:
- اهداف قریش از برپایی جنگ احد
- اتفاقات مهم و عبرت آموز در غزوه احد
- دلایل شکست مسلمانان
چکیده
- قریش برای دستیابی به اهدافی چون گرفتن انتقام کشتگان قریش، باز کردن راه مهم تجاری شمال ـ جنوب و نابودی کامل اسلام در سال سوم هجری با تجهیزات کامل و سههزار نیرو به جنگ مسلمانان آمد.
- جنگ احد ابتدا با پیروزی سپاه اسلام همراه بود، ولی کوتاهی محافظان تنگۀ عینین که به طمع جمعآوری غنایم، از فرمان رسول خدا (ص) سرپیچی کردند و نیز سستی دیگر مسلمانان موجب شکست آنان شد.
- دلایل شکست مسلمانان در جنگ احد عبارت است از: توکل نکردن مسلمانان به خدا، دنیاگرایی، ضعف ایمان، سستی و نزاع داخلی بین مسلمانان و ارتکاب گناه.
اهداف قریش برای برپایی جنگ احد
در سال سوم هجرت حادثۀ بزرگی رخ داد که تبعات سنگینی برای مسلمانان درپی داشت. قریشیان که در جنگ بدر حیثیت خود را از دست داده بودند، چند انگیزۀ مهم برای جبران شکست خود داشتند که در نمودار زیر بیان شده است:
لشکر قریش
قریش برای دستیابی به این اهداف، لشکری سههزار نفری فراهم کرد و با تجهیزات کامل به میدان آمد. تجهیزات آنان عبارت بود از: هفتصد زرهپوش، دویست سواره، سههزار شتر برای حمل و نقل و تغذیه، چهارده زن سرشناس و آوازهخوان مکه به سرپرستی هند، زن ابوسفیان. این زنان با خواندن آوازها و ترانهها موجب تقویت روحیۀ لشکر مشرکان میشدند.
آماده سازی مسلمانان برای جنگ احد
وقتی پیامبر اسلام (ص) از لشکرکشی قریش آگاه شد، مسلمانها را فرا خواند. حدود هزار نفر از مسلمانها آماده شدند. رسول خدا (ص) دربارۀ چگونگی مقابله با دشمن از مسلمانان نظر خواست.
اختلاف بر سر مکان مقابله با دشمنان
نظر آن حضرت این بود که در داخل شهر با دشمن مواجه شوند؛ چراکه مدینه از نظر جغرافیایی در منطقهای مناسب قرار داشت و فقط بخش شمالی آن، آسیبپذیر بود. جنوب شهر پر بود از نخلستانهای متراکمی که مانع نفوذ دشمن به داخل شهر بود؛ در شرق مدینه نیز خانههای بههمپیوستهای ساخته شده بود که مانع عبور لشکر میشد؛ در غرب شهر هم کوه سَلع قرار داشت.
بنابراین پیامبر اکرم (ص) تصمیم داشت لشکر مسلمانان را در بخش شمالی مستقر کند و زنان و کودکان و سالمندان را بر برجهای مشرف به ورودی شهر جای دهد تا از فراز این برجها دشمن را سنگ باران کنند و از رزمندگان حمایت نمایند.
اما شماری از جوانان و برخی از بزرگان، همچون جناب حمزه، نظر دیگری داشتند. آنان پیروزی بدر را یادآوری میکردند و میگفتند: «برای ما ننگ است که بخواهیم در مقابل شهر خود با دشمن بجنگیم. باید از شهر فاصله بگیریم و به میدان نبرد برویم». نقل شده که رسول اکرم (ص) با اینکه نظر دیگری برای مکان درگیری داشت، رأی این افراد را پذیرفت.
کوه احد
سرانجام لشکر مسلمانان بهسوی شمال مدینه، در دامنۀ کوه احد حرکت کردند. دشمن هم که میدانست راه ورود به شهر، از قسمت شمالی است، پس از رسیدن به جنوب مدینه، به سمت شمال آمد و مقابل سپاه اسلام اردو زد.
در منطقۀ احد، کوهی به نام «عَینَین» قرار داشت. بهخاطر حساسیت این نقطه، رسول خدا (ص) پنجاه نفر را به فرماندهی عبداللهبنجُبیر بر قسمتی از این کوه (تنگۀ عینین) گماشت و به آنان امر کرد که در هیچ شرایطی پیش از اجازۀ رسول خدا (ص) آنجا را ترک نکنند؛ چه مسلمانان شکست بخورند و چه پیروز شوند.
آغاز جنگ احد و پیروزی ابتدایی مسلمانان
جنگ احد آغاز شد و ابتدا سپاه اسلام به خوبی جنگیدند و مواضع را در دست گرفته و به پیروزی رسیدند، ولی کوتاهی محافظان تنگۀ عینین، نتیجه را تغییر داد.
غفلت محافظان تنگه
محافظان تنگه با مشاهدۀ پیروزی اولیۀ مسلمانان، مأموریت خود را رها کرده، برای جمعآوری غنایم آمدند. تنها عبداللهبنجبیر و عدۀ انگشتشماری باقی ماندند. دیگر مسلمانان نیز از حالت نظامی خارج و به جمعآوری غنایم مشغول شدند.
خالدبنولید، فرمانده نیروی احتیاط دشمن که وارد عمل نشده بود و شکست لشکریان قریش را مشاهده میکرد، دانست که اگر مسلمانها تنگۀ عینین را محافظت نکرده باشند، میتواند از آن نقطه غافلگیرشان کند. او با نافرمانی مأموران این تنگه، به هدف خود رسید. عبداللهبنجبیر و افراد انگشتشمارش که هنوز در تنگه مانده بودند، تیراندازی کردند تا مانع ورود دشمن شوند، ولی تیرهای آنها تمام شد. پس از این با نیزه مقابله کردند تا نیزههایشان شکست. سپس دست به شمشیر بردند و جنگیدند تا به شهادت رسیدند.
هجوم دشمن از پشت سر و غافلگیری مسلمانان
با شهادت این عدۀ اندک، قوای دشمن از پشت سر هجوم آورد و مسلمانها را غافلگیر کرد. لشکر فراری قریش هم وقتی متوجه حرکت خالد شد، روحیه گرفت و برگشت. در این وضعیت جدید، گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند و افراد باقیماندۀ سپاه مسلمانان، پا به فرار گذاشتند، تا اینکه کار به جایی رسید که فقط چهار یا پنج نفر با پیامبر اکرم (ص) باقی ماندند: امیرالمؤمنین (ع)، طلحه، زبیر، ابودجانۀ انصاری.
زن مسلمانی هم که امدادگری میکرد، وقتی دید که پیامبر (ص) تنها مانده و در خطر است، سلاحی بهدست گرفت و از آن حضرت دفاع کرد. نقل شده که رسول خدا (ص) بعضی از کسانی را که بعداً غصب خلافت میکنند، به نام صدا کرد، ولی آنان چنان ترسیده بودند که میگریختند و پاسخ رسول خدا (ص) را نمیدادند. یکی از ایشان میخواست شخصی را نزد عبداللهبنابی (رئیس منافقین مدینه) بفرستد تا نزد ابوسفیان برایش شفاعت کند؛ زیرا عبداللهبنابی در این جنگ شرکت نکرده بود و نزد ابوسفیان اعتباری داشت.
فداکاری امیرالمومنین برای نجات جان پیامبر (ص)
موقعیت بسیار خطرناکی در جنگ احد پیش آمد و دشمن تمام تلاش خود را برای دستگیری یا کشتن رسول خدا (ص) به کار بست. رسول خدا (ص) که هرگز از مقابل دشمن فرار نمیکند، در آن شرایط ایستادگی میکرد، ولی مدافعان بسیار اندک بودند.
حتی نقل شده که کار به جایی رسید که فقط امیرالمؤمنین (ع) با رسول خدا (ص) باقی ماند و همه گریختند. آن حضرت بهتنهایی در برابر هجوم دشمن ایستاد و از رسول خدا (ص) دفاع کرد و مانع دستیابی دشمن به ایشان شد و در این راه، جراحات بسیاری به امیرالمؤمنین (ع) رسید.
سرانجام دشمن از دستیابی به پیامبر (ص) مأیوس شد و عقب نشست. خواست خدا این بود که در این موقعیت قریش و ابوسفیان، متوجه مدینه نشدند. مدینه بدون محافظ بود و اگر قریش بهسوی مدینه حمله میکرد، میتوانست مرکز اسلام را فتح کند و مسلمانان داخل شهر را بکشد و زنان و کودکان را به اسارت بگیرد و کار اسلام را یکسره نماید.
برخی از اسلامپژوهان غربی اینگونه استنباط میکنند که ابوسفیان یک مغز نظامی بود و بدین دلیل به مدینه حمله نکرد که گمان میکرد رسول خدا (ص) قوایی را برای حفاظت از شهر قرار داده و آنها تازهنفس هستند و قریش، اگرچه پیروز شده، ولی خسته است و نمیتواند با مسلمانان مدافع شهر مقابله کند.
اما این نظر پذیرفتنی نیست؛ زیرا نقلهای مسلّم داریم که ابوسفیان و لشکر قریش وقتی از مدینه به مکه میرفتند، در منطقهای به نام «حمراءالاسد» در جنوب مدینه اردو زدند. در آنجا ابوسفیان گفت: «چرا ما کار اسلام را یکسره نکردیم و وارد مدینه نشدیم؟» و میخواست دوباره بهسوی مدینه حمله کند.
دلایل شکست مسلمانان در جنگ احد
در غزوه بدر با اینکه تعداد مسلمانان کمتر بود، پیروز شدند، ولی در احد که هم تعداد بیشتری داشتند و هم نزدیک شهر خودشان میجنگیدند، شکست خوردند. قرآن کریم دلایلی برای این شکست برمیشمارد:
١. توکل نکردن مسلمانان به خدا؛ پیروزی بدر برخی را مغرور کرده بود و تصور میکردند خود آنها چنین پیروزی بزرگی را بهدست آوردهاند. قرآن کریم میفرماید:
آن هنگام که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند و خداوند پشتیبان آنها بود. و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند.
خدا بود که به آن دو دستهای که قصد بازگشت از جنگ احد را داشتند، کمک کرد که پایداری کنند. بنابراین مؤمنان باید به خدای متعال توکل کنند و به کارهای خود فریفته نشوند.
٢. دنیاگرایی مسلمانان؛ توجه به غنیمت موجب نادیده گرفتن فرمان رسول خدا (ص) شد که نشانگر دنیازدگی مسلمانان بود. آیات 130 و 131 سورۀ آل عمران بیانگر این است که برخی از مسلمانان گرفتار پدیدۀ زشت رباخواری شده بودند و این نکته نشاندهندۀ دنیاطلبی و دنیاگرایی آنها در این مقطع است.
٣. ضعف ایمان؛ در آیات 139 و 140 سورۀ آل عمران به این دلیل اشاره شده است:
و سستی مکنید و اندوهگین مباشید که شما برترید اگر مؤمن باشید. اگر به شما آسیبی رسیده، به آن قوم نیز آسیب مشابهی رسیده. و این روزها را میان مردم میگردانیم تا خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند معلوم کند و از میان شما گواهانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست ندارد.
سستی و نزاع داخلی
آیاتی که ذکر شد نشاندهندۀ ضعف ایمان و سستی مسلمانان در اجرای فرمان پیامبر اکرم (ص) است. در ادامه آیاتی را میبینیم که نشان از نزاع داخلی مسلمانان و گناه آنان دارد.
۴. سستی و نزاع داخلی مسلمانان؛ خدا در آستانۀ جنگ احد به آنها وعدۀ پیروزی داده بود و این وعده را هم محقّق کرد و در مرحلۀ اول مسلمانها پیروز شدند، اما بعد از آن پیروزی سست شده، با هم به منازعه پرداختند و این منازعه پیروزی آنان را به شکست تبدیل کرد.
و [در جنگ احد] قطعاً خدا وعدۀ خود را برایتان راست گردانید، آنگاه که به اذن او، آنان را میکشتید، تا اینکه سست شدید و در کار [جنگ] با هم منازعه کردید و پس از آنکه آنچه دوست داشتید (یعنی غنایم) را به شما نشان داد، نافرمانی کردید. برخی از شما دنیا را میخواهد و برخی از شما آخرت را میخواهد.
۵. گناهانی که موجب تسلط شیطان بر گروه فراری شد؛ قرآن کریم میفرماید:
روزی که دو گروه [در احد] با هم رودررو شدند، آن کسانی از شما که به دشمن پشت کردند، جز این نبود که شیطان آنان را بهسبب برخی از کردههایشان لغزانید. و بهتحقیق که خدا از آنان درگذشت. خدا آمرزنده و بردبار است.
عبرت مسلمانان از اتفاقات غزوه احد
پس از این شکست مسلمانها متوجه شدند که اگر از رسول خدا (ص) نافرمانی کنند و ایمان آنها سست شود، عنایات الهی از آنها برداشته میشود و از دشمن آسیب میبینند. این غزوه، درسی بزرگ و تجربهای تلخ برای مسلمانان بود. از این پس کمتر پیش میآید که مسلمانان دربرابر نظر و فرمان رسول خدا (ص) بایستند.
عدم دستیابی قریش به اهداف مهم از جنگ احد
دشمن در جنگ احد نتوانست به همۀ اهداف خود دست یابد و تنها تا حدودی حیثیّت ازدسترفتۀ خود را بازگرداند و انتقام کشتهشدگان جنگ بدر را گرفت؛ زیرا تعداد شهدای احد به اندازۀ کفار کشتهشده در بدر بود. مسلمانان شکست خوردند، ولی یک مسلمان هم به اسارت نرفت، دارالاسلام آسیبی ندید، وجود مبارک رسول خدا (ص) زنده ماند و بهدست دشمن نیفتاد و اسلام به حیات خود ادامه داد.
راه تجاری مهم شمال – جنوب که رگ حیاتی قریش بود، همچنان بسته ماند. یعنی جنگ احد باعث نشد که این راه بازگشایی شود. بلکه از زمان جنگ بدر این راه بسته شد و بسته ماند تا پایان سال ششم که قرار داد صلح حدیبیه امضا میشود. لذا قریش به اهداف خود نرسید و مسلمانان تجربه اندوختند که باید تابع رسول خدا باشند و نافرمانی نکنند تا عنایت الهی مشمول حال آنها بشود.
پی نوشت ها
- سوره آل عمران، آیه ١٢٢.
- سوره آل عمران، آیه ١۵٢.
- سوره آل عمران، آیه ١۵۵.
سلام و احترام خوب بود کاش فتنه های ابوسفیان و هند جگر خوار که استفاده از زنان آوازه خوان و …..بود هم اضافه میشد
با سلام و احترام
از لطف شما سپاسگزاریم.
عالی بود ممنون
از لطف شما سپاسگزاریم
با سلام.تشکر فراوان بابت زحمات شما بسیار عالی بود و مورد استفاده بنده قرار گرفت سپاس
با سلام و احترام
از لطف شما سپاسگزاریم
🙏👌
از لطف شما سپاسگزاریم
عالی
از لطف شما سپاسگزاریم