توجه به فرزندان
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از ویژگیهای مادر موفق ارتباط صحیح با فرزندان است. مادر موفق مادری است که با فرزندان خود به خوبی ارتباط داشته باشد و از توجه به فرزندان غافل نشود و بین آنها تبعیض ایجاد نکند. در این مقاله درباره تبعیض بین فرزندان، عواملی که میتواند تبعیض را ایجاد کند و آسیبهای آن صحبت میکنیم؛ سپس اهمیت توجه به فرزندان را مورد بررسی قرار میدهیم. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- عدم تبعیض بین فرزندان
- تعریف تبعیض
- راهکارهای عدم ایجاد تبعیض
- آسیبهای تبعیض
- توجه به فرزندان در محیط خانه
- معنا و مفهوم توجه به فرزند
چکیده توجه به فرزندان و عدم تبعیض:
- یکی از ویژگیهای مادر خوب در فضای تربیتی خانه، این است که نباید بین فرزندان تبعیض قائل شود.
- عدالت میان فرزندان عبارت است از: رفتار متناسب با سن و جنسیت آنها.
- تبعیض به معنای تفاوت قائل شدن نیست. ملاحظات خاص از لحاظ احترام، محبت، تغذیه، تفریح و امور دیگر دربارۀ فرزندان در سنین مختلف تفاوت است و نه تبعیض.
- راهکارهای عدم ایجاد تبعیض عبارتاند از:
- محبت بر اساس ویژگیها
- احترام گذاشتن
- تأمین آرامش و امنیت
- فراهم کردن زمینۀ شکوفایی استعدادها
- آسیبهای تبعیض عبارتاند از:
- لجبازی
- ناسازگاری
- پرخاشگری
- انتقامگیری
- اختلاف
- دعوا و درگیری
- آسیب روحی و روانی
- توقف رشد
- روی آوردن به محیطهای خارج از خانه
- آموختن رفتارهای تبعیضآمیز
- یکی از ویژگیهایی مادران موفق، توجه به فرزندان در محیط خانه است. بدین معنا که فرزند در محیط خانه محور زندگی است و سایر امور طفیلی است.
- توجه به فرزند به معنای توجه به ابزارهای تربیتی از قبیل: مطالعه، مشورت، تحلیل رفتار، بازی کردن، یافتن همبازی و نیازهای فراتر از این است.
عدم تبعیض بین فرزندان
یکی از ویژگیهای مادر خوب در فضای تربیتی خانه، این است که نباید بین فرزندان تبعیض قائل شود. در روایات هم داریم که «اعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ»[1] ما باید بین فرزندان با عدالت رفتار کنیم. عدالت یعنی چه؟ «وَضعُ الشِّئ فِي مَوْضِعِه»[2]، یعنی انسان با هر کدام از فرزندان خود متناسب با سن و جنسیت آنها رفتار کند. برخی موارد را ممکن است از دور نگاه کنیم بگوییم تبعیض است. ولی اینها حقیقت تربیت است و باید به آنها توجه شود. من میخواهم نمونههایی را برای شما بیان کنم.
مثلاً ما گاهی اوقات در روایات داریم اگر یک دختر و پسری در خانه دارید، هدیهای خریدهاید، دو هدیه برای دختر و پسر خود خریدهاید، وارد خانه میشوید. فرمودهاند: اول هدیه را به دختر خود بدهید.[3] چرا باید به دختر اولین هدیه را داد؟ چون ویژگیهای احساسی و عاطفی دختران بیشتر از پسران است. وقتی شما هدیه را به پسر بدهید، به اصل هدیه نگاه میکند. نگاه او به این نیست که اول به چه کسی هدیه دادهاید دوم به چه کسی هدیه دادهاید.
ولی در ذهن دختر، به خاطر جزء نگری، این موضوع تداعی میشود که چرا پدر اول هدیه را به برادر داد؟ چرا به من نداد؟ لذا برای همین، با توجه به ویژگیهای خاص دختران، اسلام نسخه تجویز میکند. این یعنی اصل عدالت، یعنی «وَضعُ الشَّیء فِی موضِعِهِ». ما براساس همین اصل باید رفتار کنیم. این اصلاً تبعیض نیست، این عین عدالت است.
یا نمونههای دیگری داریم. یک نمونه دیگر بگویم، یک موقع پدری تماس گرفته بود، میگفت: من یک فرزند دو ساله دارم، دختر است، یک دختر هفت ساله هم دارم. دو دختر در این سنین دارم. ولی بین اینها عدالت را رعایت کردهام. عدالت از نگاه این پدر چه بود؟ میگفت: هر طور که به این دختر کوچکتر محبت میکنم، به دختر بزرگتر هم محبت میکنم. ولی دختر بزرگتر دائم معترض است.
من اینجا به آن پدر بزرگوار عرض کردم: ببینید محبت برای یک دختر دو ساله با یک دختر هفت ساله متفاوت است. شما نمیتوانید عین محبتی که به دختر دو ساله خود میکنید، برای دختر هفت ساله هم انجام بدهید. دختر هفت ساله یک شکل دیگر از محبت را میپذیرد، چون سن او بالاتر است، درک او بیشتر است، نیاز او متفاوتتر است. باید براساس نیاز سنی به او محبت کنید. به دختر کوچکتر هم براساس نیاز او محبت کنید.
مثلاً ممکن است بچه کوچک دو ساله را دو سه مرتبه در دست خود بالا و پایین ببرید، بوسه هم بر او بزنید، اغنای عاطفی شود. ولی آیا میتوانید همین رفتار عاطفی را برای یک دختر هفت ساله داشته باشید؟ قطعاً نه. نیازهای او تفاوت دارد.
تعریف تبعیض
لذا اگر میگوییم ویژگی مادر موفق این است که در تربیت و توجه به فرزندان، تبعیض قائل نشود، به معنای تفاوت قائل نشدن نیست. گاهی اوقات ما براساس ویژگیهای سنی و جنسیتی، باید یک سری ملاحظات خاص را داشته باشیم. چه از لحاظ احترام، چه از لحاظ محبت، چه از لحاظ تغذیه، چه از لحاظ تفریح و امور دیگر که بچهها در سنین مختلف از این جنبهها متفاوت هستند. این تبعیض نیست.
تبعیض کجا است؟ تبعیض این است که ما به فرزند کوچک محبت کنیم، به فرزند بزرگ اصلاً محبت نکنیم. به فرزند بزرگ احترام بگذاریم، به فرزند کوچک اصلاً احترام نگذاریم. ما میگوییم این حالت خارج از عرف تربیتی است. اسلام این را ناعادلانه میداند.
ولی یک موقع به فرزند کوچک متناسب با خود او احترام میکنیم، به فرزند بزرگ متناسب با سن او احترام میکنیم. یکی هم از بیرون نگاه میکند، میگوید این احترامی که به فرزند بزرگ و کوچک گذاشتند متفاوت بود. ولی این تبعیض محسوب نمیشود، این اتفاقاً عدالت رفتاری والدین است. این نکته اول است.
پس مادر در تربیت نباید تبعیض قائل شود، بلکه باید تمام اصول تربیتی که میخواهد در خانه پیادهسازی کند، برای همه فرزندان خود داشته باشد. براساس سن و جنسیت ممکن است تفاوتهایی وجود داشته باشد.
راهکارهای عدم تبعیض در توجه به فرزندان
ما بیان کردیم تبعیض نباید در تربیت وجود داشته باشد. تعریف کردیم که تبعیض یعنی چه، عدالت یعنی چه. اما بخش دومی که باید ذیل موضوع تبعیض مطرح کنیم این است که اگر مادر بخواهد تربیت خوبی را محقق کند، باید ویژگیهای تربیتی را هم بشناسد و در متن زندگی پیاده کند. این پیادهسازی باید براساس عدالت صورت بگیرد.
مثلاً چطور باشد؟ مثلاً ما میدانیم در تربیت فرزندان، آنها به محبت نیاز دارند. به فرزندان خود محبت میکنیم، به هر کدام متناسب با ویژگیهایی که دارند. به احترام نیاز دارند، احترام میگذاریم، نیاز به آرامش و امنیت دارند، این را حتماً در محیط خانه فراهم میکنیم. زمینهای را فراهم میکنیم برای اینکه استعدادهای بچهها شکوفا شود. متناسب با سن آنها، اگر امکاناتی نیاز است، اگر برنامهای نیاز است، اگر هدفگذاری نیاز است، حتماً اینها را لحاظ میکنیم.
من به عنوان کسی که میخواهم فرزندان خود را تربیت کنم، باید با این موارد آشنا باشم. میدانید گاهی اوقات تعمدی نیست که پدر و مادر تبعیض قائل میشوند. گاهی اوقات از سر ناآگاهی است. مثلاً یک بچهای سر زبان دارد خوب میتواند صحبت کند، میآید نیازهای خود را بیان میکند. پدر و مادر هم به او توجه میکنند. یک بچهای هم ممکن است بچه درونگرایی باشد، نیازهای خود را بیان نکند و ما از او غفلت میکنیم.
کسی که از بیرون دارد رفتار این والدین را نسبت به فرزند میبیند، میگوید آنها چرا بین فرزندان خود تبعیض قائل میشوند؟ ببینید به آن فرزند خیلی محبت میکنند، به این فرزند اصلاً محبت نمیکنند، ببینید چطور به آن فرزند احترام میگذارند، به این فرزند اصلاً احترام نمیگذارند.
لذا ما اگر بخواهیم تبعیض قائل نشویم، زیرساخت آن این است که باید با مدلهای تربیتی آشنا باشیم، با ویژگیهای تربیتی آشنا باشیم، با نیازهای فرزندان خود آشنا باشیم. اینها را در صحنه زندگی بیاوریم و در مدل زندگی خود، روی فرزندان پیادهسازی کنیم تا إنشاءالله دچار تبعیض نشویم.
آسیبهای تبعیض
اما تبعیض در خانواده آثار سوئی هم ایجاد میکند. ما باید این آثار سوء را بدانیم. اگر خدای ناکرده آن عدالت در رفتار ما، در محبت ما، در احترام ما و در توجه به فرزندان وجود نداشته باشد، آثار سوئی که به وجود میآورد این موارد خواهد بود: گاهی اوقات منجر به لجبازی بچهها میشود، گاهی اوقات منجر به ناسازگاری آنها میشود، گاهی اوقات منجر به پرخاشگری بچهها میشود، گاهی اوقات این تبعیض منجر به این میشود که بچهها روحیه انتقامگیری از ما والدین داشته باشند که بین فرزندان خود تبعیض قائل میشویم.
گاهی اوقات منجر به این میشود بین خود بچهها اختلافاتی به وجود بیاید، دعوا کنند، درگیریهایی بین آنها به وجود بیاید. گاهی اوقات این تبعیض منجر به این میشود بچههای ما از لحاظ روحی و روانی آسیب ببینند. گاهی اوقات این تبعیض منجر به این میشود یک توقفگاه ایجاد شود، یعنی بچهها آنطور که انتظار میرود رشد نکنند، بچهها باید موفقیتهایی در زندگی داشته باشند که نتوانند به آنها دست پیدا کنند.
گاهی اوقات تبعیض منجر به این میشود که بچهها به محیطهایی خارج از خانه رو بیاورند، دیگر محیط خانه را به عنوان یک محیط مورد پسند خود نبینند. مثلاً به بچههای همسایه، به همسایهها روی بیاورد. گاهی اوقات ما این موارد را در مشاورهها دیدهایم، بچهها کنار مادربزرگ و پدربزرگ بیشتر خوشحال هستند تا وقتی که کنار مادر هستند. دلیل آن چیست؟
دلیل این است که به آنجا میرود، میبیند به او محبت میکنند، به او احترام میگذارند، نیازهای او را برآورده میکنند. ولی در محیط خانه این اتفاق رخ نمیدهد. این عدم احترام و محبت زمینه آسیبهای دیگر را فراهم میکند.
یکی دیگر از آسیبهایی که تبعیض ایجاد میکند این است که متأسفانه بچهها گاهی اوقات روحیههایی پیدا میکنند که آنها هم براساس الگوی رفتاری ما عمل کنند. یعنی یک کسی مثل ما میشوند که بعداً آنها هم در برخوردهای خود، در ارتباطات خود با دیگران، با تبعیض رفتار میکنند.
من تا الآن چند مورد از آسیبها را شمردم، البته اگر بخواهم آسیبها را بشمارم قطعاً بیش از این است. پس اگر ما میگوییم مادر موفق مادری است که در محیط خانه زمینه تبعیض را از بین میبرد و با عدالت رفتار میکند، یک جمله نتیجه آن میشود. نتیجه آن چه میشود؟ مادر میتواند به اهداف تربیتی که در محیط خانه ترسیم کرده بهتر نائل بیاید، موفقتر شود.
اهمیت توجه به فرزندان در محیط خانه
یکی از ویژگیهایی که مادران موفق دارند این است که توجه به فرزندان در محیط خانه دارند. یعنی گاهی اوقات میبینید مادر در محیط خانه است، ولی بیش از اینکه به بچه خود توجه داشته باشد به لوازم خانه توجه دارد. بیش از اینکه به بچه خود توجه داشته باشد به آشپزخانه و غذایی که میخواهد آنجا بپزد توجه دارد.
در صورتی که ما بدانیم وقتی که فرزندی در محیط خانه متولد میشود، یکی از محورهای زندگی میشود. یعنی بقیه چیزها طفیلی است. ما خانه را برای چه میخواهیم؟ خانه را میخواهیم تا فرزند خود را بهتر تربیت کنیم. نباید خانه عاملی برای بیتوجهی به تربیت فرزند شود. مثلاً گاهی اوقات میبینیم اهمیت مبل برای مادر بیشتر از فرزند است. مثلاً بچه یک بستنی خورده، رفتار کودکانه انجام داده، لب و دهان او که به بستنی آغشته بوده را به لبه مبل زده است. میبینیم مادر، بچه را کتک میزند که چرا مبل را کثیف کردی؟!
ببینید اصلاً ماهیت این مبل این است ما محیطی را تشکیل بدهیم در آن محیط فرزند بهتری تربیت کنیم. نه اینکه تربیت فرزند خود را فدای مبلی کنیم که آغشته به بستنی شده است. باید به این مورد توجه کنیم. اگر داریم در آشپزخانه غذا طبخ میکنیم و آماده میکنیم برای چیست؟ برای اینکه فرزند ما غذا بخورد. لذا در روایات هم داریم که میگویند: غذا بخورید « لقوةٍ لا لشهوةٍ» غذا بخورد قوت بگیرد که ما کار تربیتی روی او (فرزند) انجام بدهیم.
ولی گاهی اوقات میبینیم هدف زندگی غذا خوردن میشود. بچه را رها میکنیم تا پای تلویزیون بنشیند، خود ما هم در آشپزخانه یک غذای خوب و یک دسر خوب درست میکنیم. نباید از توجه به فرزند غافل شویم. لذا مادری که محور توجه و کانون توجه خود را تربیت فرزند قرار میدهد، در نتیجه موفقتر خواهد بود. یعنی نتیجه بهتری را در تربیت میگیرد.
معنا و مفهوم توجه به فرزند
پس باید توجه خود را معطوف به فرزندان کنیم. این سؤال و پرسش به وجود میآید: وقتی ما میگوییم مادر به فرزند توجه کند یعنی چه؟ یعنی دائم به فرزند خود محبت کند؟ دائم بیاید او را نوازش کند؟ دائم او را مورد محبت زیاد قرار بدهد؟ یا نه؟
توجه یعنی اینکه مادر توجه به ابزار تربیتی داشته باشد. مثلاً اگر نیاز به این است که مطالعه داشته باشد فرزند خود را چگونه بهتر تربیت کند، این مطالعه را انجام بدهد. گاهی اوقات به این نیاز دارد که مشورت بگیرد، برود مشورت بگیرد. گاهی اوقات به این نیاز دارد که در گوشهای بنشیند رفتارهای فرزند خود را تحلیل کند، پس باید تحلیل کند.
گاهی اوقات نیاز به این است وقت بگذارد با فرزند خود بازی کند، باید وقت بگذارد و با فرزند خود بازی کند.[4] گاهی اوقات نیاز به این است که بگردد برای فرزند خود همبازی پیدا کند، باید بگردد و پیدا کند. گاهی اوقات حتی ممکن است نیازهای فراتر از این موارد وجود داشته باشد، باید مادر به این نیازهای فراتر توجه داشته باشد. در این صورت میگوییم این مادر مادرِ موفق است.
لذا خواهران بزرگوار، مادران ارجمند، این را بدانید برای تربیت فرزندان باید فکر کرد، برای تربیت فرزند باید برنامه داشت، برای تربیت فرزند باید کار میدانی انجام داد. تمام موارد نیاز به این دارد که تربیت بیاید در کانون توجه ما قرار بگیرد، تربیت بیاید در فضای زندگی ما قرار بگیرد، تربیت بیاید در سبد خانوار ما قرار بگیرد. تا این اتفاق نیفتد تربیت محقق نمیشود. لذا مادران باید خود را آماده این عرصه تربیتی کنند.
ولی اگر تربیت در اولویت چندم زندگی قرار گرفت… یعنی گاهی اوقات زن همسایه دارد صحبت میکند، فرزند ما میآید و ما را صدا میکند. میخواهد یک جملهای به ما بگوید، با پشت دست در دهان او میزنیم که الآن وقت صحبت کردن نیست!
یعنی برای زن همسایه بیشتر ارزش قائل هستیم، برای حرف او که معلوم نیست چه حرفی هم میزند بیشتر ارزش قائل هستیم تا اینکه مراقب باشیم فرزند ما آسیب تربیتی نبیند! إنشاءالله بتوانیم در مسیر تربیت، فرزندان خود را به خوبی تربیت کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین سید علیرضا تراشیون
درس تربیت فرزند
این مقاله بخشی از درسهای تربیت فرزند است که توسط استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمین تراشیون در موسسه نورالمجتبی (ع) تدریس شده است. درس تربیت فرزند مباحثی پیرامون تربیت فرزند اسلامی است. در این درس عوامل موثر در تربیت فرزند بررسی میشود. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این درس به اینجا مراجعه کنید.
[1]. مكارم الأخلاق، ص 220؛ كنز العمّال، ح 45349.
[2]. الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجودُ یُخرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ نهجالبلاغه، حکمت437.
[3]. السنن الكبرى، ج 6، ص 294، ح 12000 ؛ المعجم الكبير، ج 11، ص 280، ح 11997 كلاهما عن ابن عبّاس.
[4]. امام صادق (ع) می فرماید: دَعِ ابْنَک یلْعبُ سبْعَ سِنِین؛ فرزندت را رها کن تا هفت سال بازی کند؛ وسائل الشیعة، ج 21، ص 437.