پرهیز از بد زبانی در خانواده
فهرست مطالب این مقاله را ببینید
خوش اخلاقی و حسن معاشرت یکی از عوامل موثر در تحکیم خانواده است. خوش اخلاقی جلوههای مختلفی دارد. یکی از ابزارها و شیوههای آن پرهیز جدی از بد زبانی است. در این مقاله بر پایه آموزههای دینی و روایات اسلامی به بررسی اهمیت پرهیز از بد زبانی و تأثیر آن در خانواده میپردازیم. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
- پرهیز از بد زبانی
- خشن سخن گفتن
- سخن تحقیر آمیز
- ناسزا گفتن
چکیده مقاله بد زبانی:
- پرهیز از بد زبانی یکی از مصادیق حسن معاشرت است که سبب تحکیم خانواده میشود.
- برخی از مصادیق بد زبانی عبارتند از:
- خشن سخن گفتن
- سخن تحقیر آمیز
- ناسزا گفتن
- یکی از مصداقهای بد زبانی خشن سخن گفتن است که باید بسیار از آن مراقبت کرد. در روایات ما یکی از صفات مؤمنین که مطرح شده لطیف اللسان بودن است.
- باید مراقب باشیم دیگران را در سخنانمان تحقیر نکنیم، به خصوص در محیط خانواده. زخم زبان زدن، اشکال دیگران را به رخ کشیدن از مصداقهای این کار ناپسند است.
- از بدترین مصداقهای بد زبانی ناسزا گویی است، این کار باعث آسیبهای جدی در خانواده میشود و مهمتر آن که کاری حرام است؛ در روایات آمده، انسان بد زبان مورد بغض خداوند قرار میگیرد.
پرهیز از بد زبانی
حسن معاشرت و برخورد نیکو با دیگران یکی از عوامل موثر در تحکیم خانواده است. اوّلین نماد و جلوۀ حسن معاشرت در خوش اخلاقی است. خوش اخلاقی جلوههای مختلفی دارد. یکی از ابزارها و شیوههای خوش اخلاقی پرهیز جدی از بد زبانی است.
زبان ابزار عجیبی است که در اختیار انسان قرار دارد. اگر تمرین بکنیم و در استفاده از این نعمت الهی دقت کنیم، میتوانیم بسیاری از مشکلات در خانواده را با همین زبان حل و فصل کنیم و یا از به وجود آمدن بسیاری از مشکلات جلوگیری کنیم. بد زبانی مصداقهای مختلفی دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره میکنیم.
خشن سخن گفتن
از نعمتهای الهی این است که در کلامِ انسان لطافت باشد، به طوری که افراد در برخورد با ما احساس آرامش کنند، این یک نعمت الهی است. بعضیها ممکن است حرف بزنند، حتی حرفهای عادی ولی انسان احساس وحشت بکند. اگر کسی از لطافت کلام برخوردار نیست بایستی با تمرین و دقت آن را به دست بیاورد.
در جامع الاخبار حدیث زیبایی از امیر المؤمنین (ع) در وصف مؤمنان حقیقی آمده است، یکی از صفات مؤمن این است: «لَطِيفَ اللِّسَانِ»[1] یعنی زبان مؤمن لطیف است، مؤمن خوش زبان است و کلام او با لطف و مهر همراه است. در عباراتی که از دهان او خارج میشود، بوی محبّت وجود دارد. پس ما اگر در صدد هستیم که صفات مؤمنان را در خود ایجاد کنیم بایستی به این موضوع توجه کنیم.
مطالبی که در ذهن ما شکل میگیرد را میتوانیم به دو صورت بیان کنیم، با لطافت یا به صورت خشن. در داستانها نقل میکنند که هارون الرشید معبّری را آورد گفت: خواب دیدم همۀ دندانهای من ریخته است. گفت: همۀ فامیل شما از دنیا میروند. این سخن باعث خشم هارون شد. معبّر دیگری را آوردند، گفت: عمر شما از همۀ خویشانتان بیشتر است. این همان حرف است اما با لطافت.
سخن تحقیر آمیز
از دیگر مصداقهای بد زبانی گفتار تحقیرآمیز است. مردها و خانمها، همگی باید از این کار ناپسند به جد پرهیز کنیم. نباید اشکالی را که در وجود او است، به رخ او بکشیم. نباید راجع به خانوادهٔ یکدیگر حرفی بزنیم که معنای آن حقارت باشد. خداوند از اینکه ما دلی را بشکنیم، ناراضی است. من اگر هنرمند هستم با کلام خود دلی را شاد بکنم. اگر این هنر را ندارم، مواظب باشم با کلام خود دلی را نیازارم. به رخ کشیدن، زخم زبان زدن و امثال آن بسیار بد است، ظاهر آن کار کوچکی است ولی آسیبهای زبان از هر آسیبی بالاتر و سختتر است.
داستانی را در افسانههای قدیم نقل کردهاند؛ هیزم شکنی در جنگل با شیری دوست شد. یک روز شیر به او گفت: من را توصیف کن. این بیانصاف هم همۀ خوبیهای شیر را کنار گذاشت، گفت: تو حیوانی هستی که دهان بدبویی داری. خیلی ناراحت شد اما به روی خود نیاورد. کمی گذشت و شیر از هیزم شکن خواست تا با تبر خود ضربهٔ محکمی بر سر او بزند و با این که هیزم شکن امتناع میکرد در نهایت او را مجبور کرد. بعد از گذر یک سال شیر گفت: دست بکش ببین از آن زخم اثری وجود دارد؟ هیزم شکن بر سر آن شیر دست کشید و دید جایی از آن باقی نمانده است. شیر گفت: جای آن زخ از بین رفته اما آن نیش زبان تو هنوز بر دل من است. این یک داستان است که میخواهد اهمیت پرهیز از بد زبانی را نشان دهد.
ناسزا گفتن
از مصداقهای دیگر بد زبانی ناسزا گفتن و فحش دادن است که بسیار آسیب آفرین است. ضمن این که اهانت به مؤمن گناه است. همسر انسان بندۀ خدا است، مؤمن است، شیعۀ امام زمان (عج) است. ما چطور به خود اجازه بدهیم به او اهانت بکنیم؟! در کافی حدیثی نقل شده است که امام باقر (ع) فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ»[2]
خداوند انسان ناسزایگوی بد دهان را مورد بغض قرار میدهد.
نکتهٔ مهم در این روایت این است که نمیفرماید خدا او را دوست ندارد، بلکه بالاتر، از او بدش میآید. همچنین روایت دیگری از ایشان نقل شده که فرمودند:
«سِلَاحُ اللِّئَامِ قَبِيحُ الْكَلَامِ»[3]
ابزار انسان پست و لئیم کلام زشت و ناپسند است.
انسان کریم حرف بد نمیزند و زبان خود را به ناسزا باز نمیکند. حتی در شوخیها و مزاحها نیز باید مراقب باشیم از حدود الهی خارج نشویم. نباید آنچه را که در شریعت ما گناه شرعی است، در شوخیها به عنوان مزاح به کار ببریم. ما با یک عمل گناهی، یک بحث شوخی و به اصطلاح مزاحی را بخواهیم انجام بدهیم. به هر حال خیلی باید مراقب عباراتی باشیم که از زبان ما خارج میشود.
[1]– جامع الأخبار(للشعيري)، ص 84.
[2]– الكافي (ط – الإسلامية)، ج 2، ص 324.
[3]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 75، ص 185.