فهرست مطالب این مقاله را ببینید
یکی از حجتهای الهی در روی زمین قرآن کریم است. قرآن اصلی ترین وسیله ارتباط با پروردگار است. انس با قرآن کریم در آموزههای اسلامی بسیار سفارش شده است. در این مقاله به بررسی مقام قرآن کریم پرداخته و سپس اهمیت و آثار انس با قرآن را از دیدگاه روایات بررسی میکنیم.
چکیده
- قرآن از مهمترین وسیلههای ارتباط با خداست و بر اساس روایات هر کسی قرآن را پیشوای خود قرار دهد، قرآن او را به بهشت سوق میدهد و هر کسی به قرآن پشت کند، قرآن نیز او را به سوی آتش میکشاند.
- نیکوست که با قرآن انس داشته باشیم. بر اساس فرمایش امام صادق (ع) روزی پنجاه آیه از آن را تلاوت کنیم و تدبر نماییم تا قلبی قرآنی و اندیشهای نورانی داشته باشیم و دیگر افکار باطل به حوزه اندیشه ما راه پیدا نکند.
- اگر قرآن با قلب ما درآمیزد، افکار باطل دیگر به آن راه نمییابد. انس با قرآن چشمۀ فکر ما را جوشان میکند و راه و روش درست اندیشیدن را در ما میپروراند.
مقام قرآن
امیرالمؤمنین (ع) خطبهای را از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل میکنند که میتوان نکات فراوانی را دربارۀ مقام قرآن در آن یافت:
قَالَ عَلِیٌّ (ع) خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّكُمْ فِي زَمَانِ هُدْنَةٍ وَ أَنْتُمْ عَلَى ظَهْرِ سَفَرٍ وَ السَّيْرُ بِكُمْ سَرِيعٌ فَقَدْ رَأَيْتُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ يُبْلِيَانِ كُلَّ جَدِيدٍ وَ يُقَرِّبَانِ كُلَّ بَعِيدٍ وَ يَأْتِيَانِ بِكُلِّ وَعْدٍ وَ وَعِيدٍ فَأَعِدُّوا الْجَهَازَ لِبُعْدِ الْمَفَازِ فَقَامَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ الْكِنْدِی (ره) فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا تَأْمُرُنَا نَعْمَلُ فَقَالَ: إِنَّهَا دَارُ بَلَاءٍ وَ ابْتِلَاءٍ وَ انْقِطَاعٍ وَ فَنَاءٍ فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْأُمُورُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ وَ مَنْ جَعَلَهُ الدَّلِيلَ يَدُلُّهُ عَلَى السَّبِيلِ.[1]
امام على (ع) میفرمود: رسول خدا (ص) براى ما خطبهاى ايراد كرد، و فرمودند: اى مردم! شما در «زمان هدنه» به سر مىبريد، در حال سفر هستيد و سرعت شما هم زياد است، و شما مشاهده مىكنيد، شب و روز و خورشيد و ماه، هر چيز جديدى را كهنه و هر چيز دورى را نزديك مىكنند، و آنچه را وعده داده شده مىآوردند، بنا بر اين، وسايل خود را براى روز رستگارى فراهم آوريد. در آن حال، مقداد بن أسود كندى، از جا برخاست و سؤال كرد: اى رسول خدا! مىفرمايى ما چه كنيم؟ رسول خدا (ص) فرمودند: «زمان هدنه»، روزگار بلا و امتحان و انقطاع و نابودى است، پس آنگاه كه گرفتار انواع بلاها شويد، و اوضاع مثل پارههاى ابرها در شب تاريك درهم آميخت، به قرآن روى آوريد و به آن متوسل شوید، زيرا قرآن راهنماى مورد قبولى است، و راهى را كه مىگشايد صادقانه است، و هر كس آن را پيشواى خود قرار دهد (و انس با قرآن داشته باشد)، او را به بهشت سوق مىدهد، و هر كس آن را كنار گذارد، به دوزخ ره مىيابد. آرى، قرآن بهترين رهنماى راه است برای کسی که به آن رجوع کند».
در کلام معصومان (ع) تعابیری از این دست در توصیف قرآن فراوان است. از جملۀ حضرت امیرالمؤمنین، امام علی (ع) فرمود:
أَفْضَلُ الذِّكْرِ الْقُرْآنُ به تُشْرَحُ الصُّدُورُ.[2]
بهترین ذکر قرآن است که با آن، انسانها شرح صدر مییابند [و باطنشان نورانی میشود].
در مبحث ذکر الله یاد کردیم که از مصادیق ذکر، قرآن است. در خطبۀ 147 کتاب نهجالبلاغه، از حضرت امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که فرمودند:
فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابه مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ.[3]
پس خداى سبحان در كتاب خود تجلی کرده بدون آنكه او را بنگرند و تجلی او به سبب نشان دادن بخشی از قدرتش به آنان است. در این خطبه به تجلی پروردگار یکتا در قرآن اشاره فرموده و قرآن کریم درباره تجلی خداوند میفرماید:
«فَلَمّا تَجَلّىٰ رَبُّهُ لِلجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسىٰ صَعِقًا».[4]
پس چون پروردگارش بر کوه تجلی کرد آن را خرد و غبار کرد و موسی بیهوش بر زمین افتاد.
نیز دربارۀ قرآن میفرماید:
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ».[5]
اگر این قرآن را بر کوهی فرو میفرستادیم، حتماً آن را از ترس خدا ذلیل و متواضع و از هم پاشیده میدیدی.
دلیل این امر شاید چیزی جز این نباشد که قرآن تجلی خداوند است که تجلی خداوند در ماجرای حضرت موسی (ع) کوه را متلاشی نموده است. حضرت امام صادق (ع) میفرماید:
لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُونَ.[6]
خداوند بر خلق خویش در کلام خودش تجلی کرده است، ولی آنان خدا را نمیبینند.
همه قلبها بر اثر زنگار گناهان و نارساییها و کاستیهایی که دارد، شاید نتوانند به راحتی تجلیگاه قرآن گردند. اما از طرفی قرآن، با تمام حقایق ظاهری و باطنی آن و عظمت تصورناپذیرش بر قلب مبارک رسولخدا (ص) نازل شد. بنا به نصّ صریح آیۀ قرآن، اگر حقایق آن بر کوهی نازل میشد، در دم از هم میپاشید. در آیۀ پیشین ذکر شد که خداوند در پاسخ به درخواست حضرت موسی (ع) برای دیدنِ او به کوه تجلی کرد و کوه متلاشی شد و حضرت موسی (ع) بیهوش در گوشهای بر زمین افتاد.
بر این اساس قلب پیامبر (ص) چه اندازه عظمت و توانایی دارد که توانِ تحمل عظمت قرآن را داشته است، خدا میداند. البته در روایات آمده است که هنگام نزول قرآن بر حضرت، حال ایشان متغیر میگشت. فشار و سنگینی ناشی از نزول قرآن به حدی بود که نقل شده است گاهی شکم حیوانی که حضرت بر آن سوار بود به زمین نزدیک میشد[7]، با این همه قلب مبارک حضرت پیامبر (ص) آن را تحمل میکرد.
«وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ * نَزَلَ به الرُّوحُ الْأَمينُ * عَلىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ * بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبينٍ».[8]
و به یقین این [قرآن] فرو فرستادۀ پروردگارِ جهانیان است. روح الأمین آن را بر قلب تو نازل کرده تا از بیمدهندگان باشی.
هم کلمات عربی قرآن و هم حقایق و علم و دانش آن توسط روحالقدس بر پیامبر (ص) نازل شده است. حال باید دید قلب رسولخدا (ص) چه عظمت و جایگاه گستردهای برای تحملِ این تجلیِ الهی یافته است.
اهمیت انس با قرآن
قرآنی که امروزه در دست ماست، تجلی خدای تبارک و تعالی در قالب کلام اوست که امروزه به آسانی در اختیار ما قرار گرفته. البته رسول گرامی خدا (ص) در این راه زحمات فراوانی کشیدند و امیرالمؤمنین، علی (ع) و اولیای پس از او با فداکاریهایشان از حریم معارف آن، پاسداری کردند. تا جایی که ایشان و بهویژه حضرت سیدالشهدا (ع) شهادت در راه قرآن را برای خود برگزیدند. حاصل و دست مایۀ این همه تلاش و مجاهدت، قرآنی است که امروزه در اختیار ماست و معارف فراوانی که از آن بزرگواران در فهم بهتر و تفسیر آیات روشنگر آن برای ما به جای مانده است.
حال که این سرمایههای بزرگ معنوی رایگان در اختیار ما قرار گرفته، وظیفۀ ما در قبال آن چیست و چگونه باید با قرآن رفتار کنیم؟ آیا شایسته است که عمری بر جوان مسلمان بگذرد و شیوۀ خواندن قرآن را نیاموزد یا اگر میخواند، مفاهیم آن را متوجه نشود؟ ما در کنار انبوه کارهای کم اهمیت یا با اهمیت روزانه چه اندازه برای قرائت قرآن، انس با قرآن و بهرهگرفتن از معارف آن، زمان صرف میکنیم؟ غرض از مجموع این سؤالها تشخیص و رصد کردن اهمیت قرآن در نظر ما و جایگاه آن در زندگیمان است. قرآن، نور و رحمت است و انسان مؤمن را چارهای از انس با قرآن نیست. حضرت امام صادق (ع) فرمود:
الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ فَقَدْ يَنْبَغِي لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَنْظُرَ فِي عَهْدِهِ وَ أَنْ يَقْرَأَ مِنْهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسِينَ آيَةً.[9]
قرآن پیمان خداوند است با بندگانش، شایسته است که انسانِ مسلمان در پیمان نامۀ خود نظر کند و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند.
این وظیفهای است که حجت خدا بر عهدۀ ما قرار داده و ما را به اجرای آن توصیه کرده است. اگر ما به این وظیفه عمل کنیم و هر روز پنجاه آیه از قرآن را تلاوت کنیم، بهطور متوسط میتوانیم روزانه پنج صفحه از قرآنکریم را تلاوت کنیم، که تلاوت و توجه و تدبر در معانی آن نیز به صورت تقریبی سی دقیقه زمان میبرد. اگر به این صورت عمل کنیم پس از چهار ماه، یک بار و در سال سه بار قرآنکریم را خواندهایم. تردیدی نیست که خواندن قرآن در هر روز مایۀ انس با قرآن و باعث نورانی شدن قلب ما خواهد شد.
شیوۀ علما و بزرگان دین، به این صورت بوده است که همه روزه در زمان معینی قرآن را تلاوت میکردند و همراه قرائت به معنای آیات نیز توجه میکردند و این توجه با تدبر و تأمل همراه بوده است. سنت دیرینۀ ما اینگونه بوده که غالب خانوادهها، بهویژه خانوادههای مذهبی که صبغهای از دین در آنها نمایان بود، روز خود را پیش از پرداختن به هر گونه فعالیتی، ابتدا با خواندن قرآن آغاز میکردند، و پس از آن، هر کس در پی کار و درس خود میرفت.
آثار انس با قرآن
سزاوار است که این سنت را دوباره به خانهها باز گردانیم. حضرت رسول اکرم (ص) میفرماید:
مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ هُوَ شَابٌّ مُؤْمِنٌ اخْتَلَطَ الْقُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ جَعَلَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ مَعَ السَّفَرَةِ الكِرامِ البَرَرَةِ، وَ كانَ القُرآنُ حَجيزا عَنهُ يَومَ القيامَةِ.[10]
هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش در مىآميزد و خداوند عزوجل او را با فرشتگان بزرگوار و نيکوکار قرار مىدهد و قرآن در روز قیامت نگهبان او خواهد بود.
اگر قرآن با قلب ما درآمیزد، افکار باطل دیگر به آن راه نمییابد. برای تحقق این هدف، باید خواندن قرآن همراه با تدبر در معانی آن و فهمیدن آنها باشد. انس با قرآن و خواندن آن باید چشمۀ فکر ما را جوشان کند و راه و روش درست اندیشیدن را در ما بپروراند تا اگر ایدۀ باطلی به ما عرضه شود با محک زدن آن با قرآن، سستی و دربستی آن بر او پیدا گردد. هر ایدهای که همگام و همنظر با معارف قرآن است، مقبول و در صورت تعارض و مغایرت، آن را باید رد کرد. احادیث نورانی رسول گرامی خدا (ص) و اهلبیت مطهرشان (ع) نیز در کنار آیات قرآن، روشنگر و مبین یکدیگرند. این دو در کنار هم ما را به نور و رحمت الهی پیوند میدهد.
قرآن هدیۀ خداوند برای ماست. پس باید آن را در قلب خود گرامی بداریم و از آن پیروی کنیم. دربارۀ مقام و منزلت قرآنکریم روایات فراوانی از ائمۀ ما وارد شده است. در کتابهایی همچون الکافی، در باب فضل قرآن و کتاب بحارالأنوار مجلد 89 و کتاب ارجمند نهجالبلاغه، مطالب ارزشمند بسیاری در این زمینه میتوان یافت. بهروشنی از روایات اهلبیت (ع) دربارۀ قرآن به دست میآید که اگر کسی از قرآن و معارف آن بینصیب بماند، از نور و برکت بزرگی محروم مانده است.
[1]. النوادر (للراوندی)، ص: 21
[2]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 189، ح 3635.
[3]. نهجالبلاغۀ، خطبۀ 147.
[4]. سورۀ اعراف، آیۀ 143.
[5]. سورۀ حشر، آیۀ 21.
[6]. بحارالأنوار، ج89، ص107.
[7]. تفسير العياشی، ج 1، ص 288.
[8]. سورۀ شعراء، آیات 192، 193، 194 و 195.
[9]. الکافی، ج 2، ص 609.
[10]. الکافی، ج 2، ص603.